این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «محمدباقر صدیقین»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (جایگزینی متن - 'اعلام اصفهان' به 'اعلام اصفهان')
 
(۶ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
[[پرونده:محمدباقر صدیقین.jpg|بندانگشتی]]
{{نیازمند جعبه اطلاعات}}[[پرونده:محمدباقر صدیقین.jpg|بندانگشتی]]
'''حاج شیخ محمّد باقر بن ملّا حسینعلی صدیقین'''(1307-1372ش) از عالم و عارف حوزه علمیه اصفهان است که نزد مردم اصفهان استخاره‌ها و تعبیر خواب وی معروف بود.
'''محمّد باقر بن حسینعلی صدیقین'''(1307ش-1372ش) عالم  فاضل، عارف سالک ذاکر، از مدافعان پرشور ولایت علوی و مهدوی و دانشمند مدرس [[حوزه علمیه اصفهان]] است که نزد مردم اصفهان، استخاره‌ها و تعبیر خواب وی معروف بود.


<br />
<br />


==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
شیخ محمدباقر صدیقین اصفهانى فرزند [[حسینعلی بن محمد اسماعیل صدیقین اصفهانی|ملا حسین‏على]] در سال 1307 شمسى در شهر اصفهان دیده به جهان گشود. دوران تحصیلات ابتدایى را در دبستان اقدسیه که مؤسس و مدیر آن شیخ محمدحسین مشکاتى و شخصیتى فرهیخته، پرهیزکار و مؤدب به آداب بود گذراند. او پس از گذراندن چند کلاس دوران متوسطه، وارد بازار اصفهان شده و مدتى که در آنجا بود و شغل وى نویسندگى در دفاتر تجارى بود.


در کنار شغل مذکور به تحصیل علوم قدیمه نیز مشغول شد، به‌ویژه این که [[دوره‏ جامع‏المقدمات]] را در [[مدرسه علمیه میرزا حسین|مدرسه‏ علمیّه‏ میرزا حسین]] اوّل بازار بیدآباد اصفهان زیر نظر استاد مرحوم آقا میرزا هاشم خوانسارى تمام کرد. کتاب سیوطى را نزد مرحوم [[آقا جمال خوانساری|آیت‏‌اللّه آقا جمال‌‏الدین خوانسارى]] و شرح نظام را با [[محمدجواد بن حاجی‌قهرمان اصولی اصفهانی|آقا شیخ محمدجواد اصولى]] در [[حوزه علمیه جده بزرگ|مدرسه‏ جده بزرگ]] به پایان رساند.
===ولادت===
محمدباقر صدیقین اصفهانى فرزند [[حسینعلی بن محمد اسماعیل صدیقین اصفهانی|ملا حسین‏على]] در سال 1307 شمسى در شهر اصفهان در منزل پدری اش، مقابل باغ حاجی، دیده به جهان گشود.


شیخ محمدباقر صدیقین حاشیه‏ ملا عبداللّه را نزد مرحوم آقا سیّد على دولت‏ آبادى در [[مدرسه علمیه نیم آورد|مدرسه‏ نیم‏‌آورد]] و منطق و منظومه‏ منطق و منظومه‏ حکمت را نزد عالم وارسته و متبحّر [[محمدحسین بن علی عاملی مشکینی|آقا شیخ محمدحسین مشکینى]] که از شاگردان مرحوم حکیم متأله شیخ محمد خراسانى بود تمام کرد. ضمن این که مغنى و مطوّل را نیز نزد استادانى چون مرحوم مشکینى، سیّد جواد غروى و مرحوم شیخ هبْ‏ اللّه هرندى در [[مسجد حکیم]] و [[حوزه علمیه صدر بازار اصفهان|مدرسه‏ صدر بازار]] اصفهان طى کرد.
===فرزندان===
حاج محمدباقر صدیقین از همسر خود، حاجیه خانم رفعت آقا رفائی از سادات زواره ای، صاحب پنج پسر و دو دختر شد که جز دومین پسرش حاج حسین صدیقین که در اثر حادثه تصادف در سال ۱۳۷۹ ش بدرود حیات گفت، سایر فرزندان در قید حياتند.  


در دانش‌‏هایى مانند فقه و اصول نیز از استادان متعدّدى بهره برد به طورى که شرح لمعه و فرائد را نزد مرحوم [[محمدرضا جرقویه ای|آیت‏ اللّه آقا شیخ محمدرضا جرقویه‌‏اى]] و مرحوم [[سید حسین موسوی|آیت‌‏اللّه حاج سیّد حسین موسوى خادمى]] و کفایه و قوانین را خدمت استاد مرحوم [[سید علی اصغر برزانی|آیت ‏اللّه آقا سیّد على ‏اصغر برزانى]] گذرانید.
حضرت آیت الحق و العرفان جناب آقای حاج [[حسن صدیقین|شیخ حسن صدیقین]]، یگانه روحانی خاندان به شمار می رود که در علم و عمل جانشین پدر و جد گرامی است.


در حکمت و علوم عقلى هم از استادان شایسته و ماهرى بهره برد. از جمله منظومه‏ حکمت و قسمتى از اسفار را در خدمت حکیم متأله [[صدر‌الدین هاطلی کوهپایی|حاج آقا سیّد صدرالدّین هاطلى کوپایى]] که از مشاهیر فضلاى آن زمان اصفهان و ایران بود در [[حوزه علمیه صدر بازار اصفهان|مدرسه صدر بازار اصفهان]] استفاده کرد. در همین راستا قسمت عمده‏ اسفار و خارج حکمت را هم از مجلس درس فیلسوف وارسته [[محمود مفید|آقا شیخ محمود مفید اصفهانى]] بهره برد و نیز مباحثى از شفا را هم نزد مرحوم [[سید علی نجف آبادی|آیت‏ اللّه حاج میر سیّد على نجف ‏آبادی]] فرا گرفت.
===تحصیلات مقدماتی===
او پس از سپری کردن دوران کودکی و رشد و تربیت نزد والدین گرامی، تحصیلات خود را در مدارس جدید آغاز نمود.


محمدباقرصدّیقین مباحث بالاى فقهى و خارج سطح را از محضر فقهاى بزرگ اصفهان در آن زمان از جمله میر سیّد على بهبهانى و [[سید محمدرضا خراسانی|آقا حاج سیّد محمدرضا خراسانى]] و مقدارى از کفایه و خارج کفایه را هم نزد مرحوم [[سید عبدالحسین طیب|آقا سیّد عبدالحسین طیّب]] استفاده برد.
دوران تحصیلات ابتدایى را در دبستان اقدسیه که مؤسس و مدیر آن شیخ محمدحسین مشکاتى و شخصیتى فرهیخته، پرهیزکار و مؤدب به آداب بود گذراند  و سپس در مدرسه قدسیه که [[عبدالحسین قدسی|میرزا عبدالحسین قدسی]] و برادرش میرزا حسن قدسی آن را بنیان نهاده بودند، تا کلاس هفتم درس خواندو سپس در بازار به کسب و کار پرداخت.


شیخ محمدباقر صدیقین در اغلب ایام سال نیز در [[مسجد درب کوشک]] واقع در خیابان آیت‌‏اللّه طیّب که خود امامت آن را عهده‌دار بود، از طریق منبر، به وعظ و ارشاد و تبلیغ آیین جعفرى مبادرت می‌ورزید و منبرهاى بسیار مفید، گیرا و جذّابى به ویژه در مبحث ولایت ائمه‏ى معصومین (ع) داشت.
او در کنار کار به تحصیل علوم قدیمه نیز مشغول شد و در اوقات بين الطلوعین و شبها به مطالعه و تحصیل علوم حوزوی پرداخت. دوره مقدمات را در [[مدرسه علمیه میرزا حسین|مدرسه‏ علمیّه‏ میرزا حسین]]، اوّل بازار بیدآباد اصفهان به پایان رساند.


محمدباقر صدیقین به خواب تعبیر خواب نزد علما و مردم شناخته شده بود و بسیاری از افراد برای تعبیر خواب به وی مراجعه می‌نمودند. صدیقین در گرفتن استخاره نیز تبحری ویژه و تسلطی حیرت انگیز داشت و هر روز شمار بسیاری از مردم و مسئولان و روحانیون به درب منزل یا مسجد و یا از طریق تلفن و نامه به او مراجعه و استخاره می‌گرفتند. وی در انواع گوناگون  استخاره با قرآن و با تسبیح تسلط داشت و داشتن اجازه را برای شخص استخاره کننده لازم می‌دانست. پس از فوت ایشان فرزند وی شیخ حسن صدیقین  نیز در زمینه تعبیر خواب و استخاره معروف است.<br />
===تحصیلات تکمیلی===
وی پس از فراغت از مقدمات، به خواندن سطوح فقه و اصول و حکمت نزد اساتید بزرگ و فضلای مشهور  در اصفهان مبادرت ورزید.
 
او  در علوم عقلی ،بویژه حکمت و فلسفه و کلام، از اساتید و مدرسان شایسته و ماهر و مبرز حوزۀ اصفهان که پیشینه ای طلایی و دراز در این دانشها داشتند، بهره برد. سیوطی و شرح نظام را در  [[حوزه علمیه جده بزرگ|مدرسه‏ جده بزرگ]]، حاشیه‏ ملا عبداللّه را  در [[مدرسه علمیه نیم آورد|مدرسه‏ نیم‏‌آورد]]،  مغنى و مطوّل را در [[مسجد حکیم]] و [[حوزه علمیه صدر بازار اصفهان|مدرسه‏ صدر بازار]] اصفهان طی کرد.
 
وی  کفایه و خارج کفایه را  در مسجد سید عبدالحسین طیب (مسجد شیش) خواند.
 
شیخ محمد باقر صديقين مدتی را نیز در قم در دروس خارج فقه و اصول آیت الله بروجردی شرکت نمود.
 
او از مباحثه با طلاب نیز غافل نبود و با گروهی طلاب پرهیزکار در اوقات بین الطلوعین مباحثه می نمود.
 
===اساتید===
 
*مرحوم آقا میرزا هاشم خوانساری( دوره‏ جامع‏ المقدمات)
*[[آقا جمال خوانساری|مرحوم آیت‏‌اللّه آقا جمال‌‏الدین خوانسارى]]( سیوطى)
*[[محمدجواد بن حاجی‌قهرمان اصولی اصفهانی|آقا شیخ محمدجواد اصولى]]( شرح نظام)
*مرحوم آقا سیّد على دولت‏ آبادی( حاشیه‏ ملا عبداللّه)
*[[محمدحسین بن علی عاملی مشکینی|آقا شیخ محمدحسین مشکینى]](‏ منطق و منظومه‏ حکمت، مغنى و مطوّل، قسمت عمده خلاصه الحساب هيأت و قسمت عمده شرح نفیسی در طب)
*سیّد جواد غروی ( مغنى و مطوّل)
*[[هبت الله موحدی هرندی|مرحوم شیخ هبت‏ اللّه هرندى]] ( مغنى و مطوّل و معالم الاصول)
*[[سید محمدباقر ابطحی سدهی|حاج سید محمدباقر ابطحی سدهی]](  فقه و اصول)
*[[احمد فیاض|حاج شیخ احمد فیاض]]( قسمتی از شرح لمعه)
*[[محمدرضا جرقویه ای|مرحوم آیت‏ اللّه آقا شیخ محمدرضا جرقویه‌‏اى]] ( فرائد)
*[[سید حسین موسوی|مرحوم آیت‌‏اللّه حاج سیّد حسین موسوى خادمى]] ( فرائد)
*[[سید علی‌اصغر مدرس برزانی|مرحوم آیت ‏اللّه آقا سیّد على ‏اصغر برزانى]]( کفایه و قوانین)
*[[صدر‌الدین هاطلی کوهپایی|حاج آقا سیّد صدرالدّین هاطلى کوپایى]]( منظومه‏ حکمت و قسمتى از اسفار)
*[[محمود مفید|آقا شیخ محمود مفید اصفهانى]] ( قسمت عمده‏ اسفار و خارج حکمت، با یک دوره اصول عقاید استدلالی)
*[[سید علی نجف آبادی|مرحوم آیت‏ اللّه حاج میر سیّد على نجف ‏آبادی]]( مباحثى از شفا)
*میر سیّد على بهبهانى رامهرمزی(  مباحث بالاى فقهى و خارج سطح)
*[[سید محمدرضا خراسانی|آقا حاج سیّد محمدرضا خراسانى]](  مباحث بالاى فقهى و خارج سطح)
*[[سید عبدالحسین طیب|مرحوم آقا سیّد عبدالحسین طیّب]] ( مقدارى از کفایه و خارج کفایه)
*[[رحیم ارباب|حاج آقا رحیم ارباب]]( شرح تجرید علامه حلی)
*[[میرزا علی آقا شیرازی|حاج میرزا علی آقا شیرازی]] ( قسمتی از اخلاق)<ref>صدیقین، زندگی نامه خود نوشت، مخطوط.</ref>
*آقا میرزا علی نمازی شیرازی( حکمت و عرفان)<ref>صدوقی سها،  تحریر ثانی تاریخ حکما و عرفای متأخر، ص۱۸۵.</ref>
 
گفتنی است که، حاج شیخ محمدباقر صدیقین از سوی آیت الله حاج میر سید علی بهبهانی به اخذ اجازه روایت از کتب اربعه نیز نائل شد و نیز در شهر قم از سوی مرجع عظيم الشأن وفقيه اعظم، آیت الله بروجردی، که پیش از این ، حاج ملا حسینعلی در نامه ای از ایشان خواسته بود تا پسرش بدست او معمم شود، به کسوت روحانیت درآمد.
 
===شاگردان===
 
*شیخ مهدی اجلالیان
*شیخ رسول شریفیان
*دکتر غلامحسین عمادزاده
*رحمانی
*میرلوحی
*عبدالکریم جباری
*سنایی
*خانم واثقی
*خانم مقدم
*خانم فاریابی
*خانم کرباسی
 
آیت الله صدیقین بیشترین ایام عمر خود را در منزل می‌گذراند و طلاب و فضلای علوم دینی را نیز در منزل شخصی اش تعلیم می‌داد.
 
==سیره اخلاقی==
تعبیر رویا یا خوابگزاری از پدیده های مهم در اسلام به شمار می رود که بازتاب گسترده ای در منابع اسلامی و نیز در حیات فردی و اجتماعی و فرهنگی مسلمانان داشته است.
 
در دوران اخیر در شهر اصفهان خوابگزاری مانند حاج شیخ محمدباقر صدیقین کمتر دیده و شنیده شده است. از مسؤولان سیاسی و مدیران و وزیران آن گرفته تا عالمان و روحانیون و دانشمندان و عامه مردم و نیز ایرانیان خارج از کشور در تعبیر خواب و نیز استخاره به ایشان مراجعه می کردند. 
 
صدیقین سخن خواب بیننده را بدرستی گوش می‌داد و بدون شتاب در تعبیر، شرایط بسیاری مانند تفاوت حالات بیننده خواب، نیت و مافی الضمیر او و دیگر عناصر رؤیا را در نظر می‌گرفت و آنگاه به گونه های مختلف از روی نام کامل یا بخشی از نام اشخاص براساس آیات و روایات، مَثَلها، صورت معنا و کلمات و نیز برحسب اوقات و زمان خواب به تعبیر رویا پرداخته و نکاتی شگفت بیان می‌فرمود.
 
گاهی برای بیننده خواب مشخص می‌کرد که رؤیای او از خواب های پریشان و حاصل توهمات او بوده و یا از جمله، رؤیاهای صادقه و شفاف به شمار می‌رود.
 
صدیقین می فرمود، به سه طریق می توان به علم تعبیر رؤیا دست یافت: یا از راه تتبع و مطالعه آثار و تجربیات قدما درباب تعبیر خواب یا از طریق ریاضت و امساک از پاره ای امور و یا بواسطه موهبت و عنایت. وی دانش خود را از نمونه سوم می دانست.
 
او پس از آنکه در ایام جوانی در اثر خواندن بعضی اذکار بر ارواح مؤمنان در تخت فولاد به احوال و اعمالی از جمله تسخیر گروهی از موجودات دست یافته و سپس آن را کنار گذاشته بود. در سفری به مشهد رضوی، از حضرت ثامن الحجج (ع) درخواست عنایتی نموده و از ناحیه آن حضرت ندا می‌رسد که «ما به شما علم تعبير رؤيا دادیم».  
 
صديقين در گرفتن استخاره نیز تبحری ویژه و تسلطی حیرت انگیز داشت و هر روز شمار بسیاری از مردم و مسؤولان و روحانیون به درب منزل یا مسجد و یا از طریق تلفن و نامه به او مراجعه و استخاره می‌گرفتند.
 
وی در انواع گوناگون استخاره با قرآن و با تسبيح تسلط داشت و داشتن اجازه را برای شخص استخاره کننده لازم می‌دانست، گاهی استخاره های ایشان شبه کرامت بود، به گونه ای که از نیت و درون شخص خبر می‌داد یا پاره ای مشکلات او را از این طریق رفــع می نمود یا از آینده اطلاع می داد و حتی در پاره ای موارد، برخی از حوادث آینده کشور را پیش بینی می کرد.  
 
پس از فوت ایشان فرزند وی شیخ حسن صدیقین  نیز در زمینه تعبیر خواب و استخاره معروف است.
 
از جمله کرامات صدیقین، که برای مردم پس از فوتش آشکار شد، ماجرای گرفتن عیدی از سوی امام هفتم (ع)بود، حاج شیخ حسن صدیقین از قول پدرش نقل می‌کند که:<blockquote>« ایشان فرمود، روز تولد حضرت امام محمدباقر (ع)، در ماه رجب به زیارت امام همام، باب الحوائج، حضرت موسى بن جعفر (ع) رفتم و خطاب به آن حضرت عرض کردم، امروز روز تولد امام باقر (ع) است و اسم من هم محمد باقر است و از شما عیدی می‌خواهم، سپس نماز حاجت خواندم و در این هنگام بود که به من الهام شد که سکه شما زیر مهرتان است، این سکه اکنون نزد جناب آقای حاج شیخ حسن صدیقین موجود است».</blockquote>همچنین آقای حاج شیخ حسن نقل کرد که، سید عبدالکریم کشمیری از صدیقین درباره ارواح قدسی در تخت فولاد پرسید و ایشان عارف کامل [[بابا رکن الدین|بابارکنای شیرازی]] را توصیه کرد.
 
==سیره عبادی==
حاج شیخ محمد باقر صدیقین از همان دوران تحصیل، همانند پدر بزرگوارش از ریاضت و مجاهده نفس و تصفيه روح غافل نبود و در پیشرفت معنوی و تکامل روحی اش از ارواح مقدس انبیا استمداد می جست.
 
در زندگی نامه خود نوشت ایشان آمده است:<blockquote>« در علوم عملی شرعی با استمداد از روح پدر بزرگوار وحيـد عـصـر، متقـی ولـوى علوی مهدوی، آیت الله حاج ملا حسـيـن علـى صـديقين، استخراج از ارواح اموات و کشف اعداد، استفاده های معنوی و برای بقاء آن از روح پرفتوح حاج شیخ حســـن علـــى اصفهانی و شفاعت آن ارواح خدمت ثامن الائمه و راهنمای اولیا و بزرگان در علوم غریبه بهره مند گردیده که اگر نبود، ترس از عوام الناس در ظهور بعض از علوم خداوند عنایات زیاد فرموده».</blockquote>از دیگر اموری که برکات معنوی بسیاری برای ایشان به همراه داشته زیارت شیخ عطار و نیز خواندن نماز جعفر طیار بوده است.  <blockquote>« از قبر مرحوم شیخ عطار خیلی بهره برده از خواندن نماز جعفر در حرم حضرت ثامن الائمه ( ع) بسیار بهره گرفته و دستورات و بعضی از مواهب و موهبتهای عجیب و غریب بدست آمده». </blockquote>صديقين عارفی متشرع و سالکی متعبد بوده و در انجام واجبات و مستحبات و ترک محرمات و مکروهات بسیار ملتزم بود. به خواندن قرآن و به ویژه سوره های توحید و دهر بسیار مقید و همواره در ساعات بین الطلوعین ادعیه وارده و نیز اذکاری مانند یا فتاح، لاحول و لا قوة الا بالله، استغفار و صلوات را میخواند و به دیگران نیز سفارش می‌کرد.
 
زیارت عاشورایش پیش از شروع درس ترک نشد. در روزهای جمعه نماز امام زمان (عج) و در عصرهای آن دعای سمات را همواره می خواند. او دائم الذکر بود و همواره لبانش به ذکر و قلبش به یاد خدا مشغول بود و ذکر لااله الا الله را زمزمه می کرد و به اهلش نیز سفارش می فرمود.
 
شیخ محمدباقر صديقين سالیان متمادی در مسجد درب کوشک همانند پدر بزرگوارش حاج ملا حسینعلی اقامه جماعت می نمود و مقید بود که در هر سه وقت صبح، ظهر و عصر و مغرب و عشا درب مسجد باز بوده و نماز جماعت را برگزار نماید و بویژه در سحرها حال و هوای خاصی داشت و تعقیبات نماز صبح را با صوت زیبایش زمزمه و قرائت می فرمود.
 
'''توصیه های  آیت الله صدیقین به اهـل ذکر و سلوک'''<blockquote>«از آن جایی که تمام افراد عاقل از گناه، متنفر و مشمئزند و علاقه دارند که گناه نکنند؛ بهترین راه گناه نکردن آن است که قلب و دل از محبت خدا پر شود که در اثر این پر شدن قلب از محبت، گناهی انجام نخواهد گرفت، زیرا صدور هر فعلی از دل و قلب انجام می گیرد و هر جوارحی هر چه ببیند و هرچه حس کند، بر قلب و دل اثر گذارد و وقتی که دل از محبت پر شد، دیگر هیچ گونه فعلی که بر خلاف محبت باشـد صـادر نگردد.
 
لذا دستور است که از خداوند بخواهیم که چنانکه محبت خود را بر دل انبیاء و اولیا قرار داده و آنان با این محبت به اختیار خود، گرد هیچ گناهی نرفته و فکر هیچ معصیتی به خودشان راه ندادند، بر ما نیز چنین لطف و عنایت نماید؛ زیرا محب و عاشق خلاف نظر محبوب را نتواند تصور و تفکر کند و در ادعیه رسیده: «فاجعــل نفسى، محبة لصفوة اولیائک محبوبه فی ارضک و سمائک» یا « اللهم حبب محبتك على قلبي كما اجبت محبتک علی قلب محمد و آل محمـد»، بـر ایــن اسـاس محبت مانند سایر تأثیرات نفسانی، تدريجی الحصول و تدريجی الصعود می‌باشد و آنان که عشق به خدا و اولیای خدا دارند با طی کردن پله های نردبان محبت و در هر مرتبه خود را ساختن و بانظر و توجه به محبوب، از او کمک گرفتن، سیر صعودی کنند تا به مرتبه وحدت محبوب و محب برسند».<ref>صدیقین، درسهایی از ولایت، دفتر هشتم.</ref></blockquote><blockquote>«گر کسی بخواهد آشکار و بیرونش عالی شود، باید سر و درونش را اصلاح کند. همان گونه که اگر می خواهیم گل زیبا شود، نباید فقط ظاهرش را رنگ زد، بلکه بایستی از ریشه و خاک تقویتش نمود و این امر، راهش ریاضتهای شرعی است.
 
ریاضت یعنی، تبدیل حالت مذموم و زشت به حالت ممدوح و زیبا. برای مثال انسان هم حسود است، هم نیکخواه مردم و می خواهد حسادت را به نیکخواهی تبدیل کند، زیرا حسادت گونه ای رقابت است که هم در جهت مثبت و هم در جهت منفی می‌تواند قرار گیرد.
 
ریاضت با رشد دادن سر دو عامل منفی، یکی عوامل خودی و درونی، مانند شهوت و غضب و وهم و دیگری عوامل بیرونی، مانند ریاست، لذت و .. را دفع کرده و عامل سومی را فراهم می آورد که عبارت از تقویت نفس بواسطه پیوند دادن آن با نفس مطمئنه است.
 
این امر در مقام عمل به ۱۵ شرط وابسته است که عبارتند از:
 
۱ .آگاهی از اوامر و دستورات امامان معصوم (ع) در تمامی شبهات، چه پیدا و چه پنهان ۲. پیوسته با طهارت بودن 3. خلوت گزیدن ٤. سکوت اختیار کردن ۵. خودداری از خوردنی ها و پوشیدنی های شبهه ناک ٦. اعتدال در خوردن و آشامیدن 7.ترک خواست و تقلیل خواب ۸. ذکر به دوام با حضور دل ۹. نفی خواطر ۱۰. تقویت ارتباط با ائمه (ع) ۱۱. تخلیه و تزکیه ۱۲. آگاهی بر آداب ریاضت ۱۳. استقامت در تمام مقامات ١٤ .آگاهی و شناختن عنایات و آثار و الطاف ائمه (ع) ١٥. مواظبت بر تقرب و تمكين نسبت به ائمه (ع) و خوف از دست دادن ایـــن حالت».<ref>صدیقین، فرازهایی از مباحث جلسات ولایت.</ref></blockquote>
 
==جایگاه==
 
===جایگاه علمی===
ایشان در لابلای ختومات و توسلات از علم جفر و علم اعداد، نکاتی را استخراج می فرمود و با توسلات و تجارب خودش به مطالبی جدید می‌رسید.
 
همچنین با توجه به تسلطی که در علوم غریبه داشت، از علم اعداد و برخی دانشهای باطنی دیگر، به ویژه در جلسات ولایت، نکاتی بدیع و شگفت استخراج می فرمود.
 
او در رشته های فقه ،اصول، کلام، حکمت، عرفان، اخلاق و تفسير تدریس می نمود. در اوایل صبح، متاجر و فرائد شیخ انصاری و سپس خارج عروه الوثقى طباطبایی یزدی را درس می گفت.
 
در تدریس عروه از شروح آن، مانند مستمسک آیت الله حکیم و تنقیح آیت الله خـویـی بـهـره می برد و در تطبیق آیات و روایات تحقیق و بررسی می نمود و گاهی لطایفی شگفت از متن روایات استخراج می نمود.
 
او کتابهایی مانند مختصر نافع محقق حلی را نیز برای بعضی از طلاب درس می‌داد. در حوزه منطق، کلام و حکمت و عرفان نیز متونی مانند حاشيه ملا عبدالله، شرح تجرید الکلام علامه حلی، اسفار اربعه ملاصدرا و شرح گلشن راز شبستری را تدریس می کرد.
 
از جمله جلساتی که به گونه ای منظم هفته ای یکبار روزهای پنج شنبه در منزل ایشان برگزار می‌شد، جلسات «ولایت» بود. شیخ محمدباقر صدیقین به مباحث ولایت، عنایتی خاص داشت و مطابق سلیقه و شیوه خود به طرح نکات ظریف و شگفتی درباره ولایت و تطبیق آیات و روایات و مباحث گوناگون دیگر در این خصوص می پرداخت.
 
جلسات ولایت ابتدای صبح هر پنج شنبه با حضور شماری از آقایان و بانوان حوزوی و دانشگاهی برگزار و استاد با شور و علاقه خاصی، مباحث خود را مطرح می‌نمود و در خلال مباحث، در پاسخ به برخی پرسشها با شاگردان به گفتگو می پرداخت. پاره ای از مباحث این جلسات توسط نگارنده و بعضی دیگر از حاضران در جلسه نوشته شده و بسیاری از مباحث نیز با نوار کاست ضبط شده که در مجموع شصت و چهار جلسه، تا کنون به نگارش درآمده است.
 
===جایگاه اجتماعی===
در اغلب ایام سال برنامه منبر و وعظ و سخنرانی او در مسجد برپا بود و با دلسوزی تمام و از روی صدق و اخلاص به ارشاد و هدایت مردم می پرداخت.
 
روز اول ماه شوال هر سال به مناسبت حلول عيد سعيد فطر مسجد درب کوشک صفای خاصی داشت و آیت الله صدیقین نزدیک سحر برای مراسم احیا به مسجد می‌آمد و پس از نماز صبح و صرف افطار، نماز عید به امامت ایشان با جمعیت بسیار برپا می شد و آنگاه خطبه نماز عید را با شور و سوز می خواند و می‌گفت و می‌گریست و مخاطبان را بشدت تحت تأثیر قرار می‌داد.
 
در دهه آخر ماه صفر نیز در منزل صديقين، صبحها از نماز، تا یکی دو ساعت مانده به ظهر، مراسم سوگواری برپا بود و علما، فضلا،، خطبا،، وعاظ و مداحان مشهور از اصفهان و سایر شهرها در آن شرکت و به ایراد سخنرانی و ذکر مصائب اهل بیت و بیان احکام و اخلاقیات می‌پرداختند.
 
بسیاری از بزرگان مانند حضرات آیات [[سید حسین خادمی]]، [[حسن صافی اصفهانی|شیخ حسن صافی]]، سيد مصطفی مهدوی هرستانی و [[سید محمدعلی موحد ابطحی]] در این مراسم شرکت و فقیه مفسر خطیب، علامه آیت الله حاج سيد عبدالحسين طيب، هر سال یک روز در منزل صديقين برفراز منبر، به وعظ و خطابه می پرداخت و وعاظ و خطیبان دانشمندی مانند [[سید ضیاءالدین تجویدی|سيد ضياء الدين تجویدی]]، [[محمدتقی فهامی|شیخ محمدتقی فهامی]]، منصورزاده و مانند آنان بر منبر می رفتند.
 
گاهی مردم برای پیش بینی برخی حوادث به او مراجعه می‌کردند و از او اموری مانند: افشای سرقت، خبر از آینده، کنجکاوی در احوال دیگران و مواردی از این قبیل را از او درخواست می‌کردند که او به سبب نگرانی از سوء ا ستفاده مردم و نیز فرار از شهرت، از بروز علوم باطنی و اظهار نظر در این گونه موارد خودداری می فرمود.
 
==آثار و فعالیت ها==
 
===آثار===
از مجموع دروس، جلسات، مباحث، منبرها و دست نوشته های شیخ محمدباقر صديقين، آثاری در حکمت ،اخلاق ،تفسیر، حدیث و اذکار به شرح زیر باقی مانده است:
 
*دروس اسفار اربعه ملاصدرا:  شرح و تفسیر وی بر عبارات اسفار ملاصدرا که برای تنی چند از فضلا تدریس کرده و نوارهای کاست آن موجود است.
*مباحثی در تفسیر قرآن کریم که نوارهای آن موجود است.
*مباحث متنوع و گوناگون در تاریخ، تفسیر، حدیث و اخلاق که حاصل سخنرانیهای ایشان در مسجد بوده و شماری از نوارهای آن موجود است.
*رساله ای در اسرار و خواص ذکر نادعلی: این رساله با ذکر حدیثی از سفینه البحار به نقل از دیوان منسوب به امیرالمؤمنین آغاز می شود.
*زندگی نامه خود نوشت مؤلف.
*درسهایی از ولایت: سلسله مباحثی پیرامون ولایت که هشت جزوه از آن در قطع جیبی از حدود سالهای ١٣٦۲ تا ١٣٦٩ چاپ و منتشر گردید.
*سلسله مباحث جلسات «ولایت» که از سال ٦٣ش آغاز و تا حدود اواخر عمر مؤلف ادامه داشت .مبنای کلی صدیقین در مباحث ولایت براین پایه است که به نظر ایشان اهل ولايت معتقدند خداوند انسان را برحسب آیات رسیده با استعدادها، نیروها و آنچه سبب پیشرفت اوست آفرید.
 
*«تفسیر سورۂ «والتین و زیتون» در شش قسمت.
*«اهمیت علم و قرائت قرآن از دیدگاه قرآن و ولایت» که برخی از عناوین اصلی آن عبارتند از: «وظیفه ما در برابر قرآن از دید ولایت، تدبر در قرآن، قرآن و ولایت، حیات از دید قرآن و ولایت، کتاب و ولایت، علم الكتاب، امام مبين، متقين، فکر ولایت، محبت و مودت از قرآن و ولایت، هدایت از دید قرآن و ولایت، آنهایی که از نظر قرآن از نور ولایت تهی هستند، ضررهای فردی فقدان ولایت مانند نفاق، خدعه، مرض، ضررهای اجتماعی فقدان ولايت مثل فساد، سفاهت و استهزاء، چگونگی بستن دربهای فهیم.
 
*رابطه انسان با فکر که شامل چهل قسمت می شود.
*جزوه ای در احادیث و روایات اهل بیت که راجع به فقه آل محمد (ص) جمع آوری و تألیف کرده است.
 
===فعالیت ها===
او پس از گذراندن چند کلاس  دوران متوسطه، به سبب پاره ای جهات شرعی و اخلاقی از ادامه تحصیل در مدارس جدید منصرف و به کسب و کار در  بازار اصفهان مشغول شد و مدتى در آنجا به نویسندگى در دفاتر تجارى اشتغال داشت.
 
مدتی نیز به شغل ریسندگی در بازار و مدتی نیز همراه با آقایان حــاج آقا مهدی شکرانی و حاج رضا عمادزاده به شغل پارچه فروشی یا عینک فروشی اشتغال داشت.
 
شیخ محمدباقر صدیقین در اغلب ایام سال نیز در مسجد درب کوشک واقع در خیابان آیت‌‏اللّه طیّب که خود امامت آن را عهده‌دار بود، از طریق منبر، به وعظ و ارشاد و تبلیغ آیین جعفرى مبادرت می‌ورزید و منبرهاى بسیار مفید، گیرا و جذّابى به ویژه در مبحث ولایت ائمه‏ معصومین (ع) داشت.
 
تمامی شبهای ماههای محرم و صفر، پس از نماز مغرب و عشا و نیز صبح های محرم، پس از نماز صبح، شبهای ماههای جمادی الاولی و جمادی الثانی، به مناسبت ایام فاطمیه (س)، روزهای ماه مبارک رمضان، پس از نماز ظهر و عصر و نیز شبهای قدر، وعظ و خطابه او ترک نمی شد.
 
عشق و محبت و ولایت، زیربنای سخنان او را تشکیل می‌داد. با نگاهی عمیق به شخصیت امام عصر (عج) و احوال و صفات ایشان به تفسیر آیات کهف و سوره نمل و یا شرح زیارت جامعه و دعای افتتاح و دعای عهد می پرداخت و همواره مقید بود که سخنرانی خود را پس از ذکر خطبه و صلوات با بیان احکام شرعی آغاز کند. 
 
از جمله خدمات اجتماعی ایشان می‌توان به عضویت در هیأت مدیریه حسینیه اصفهانیها در مشهد مقدس و همچنین نقش مؤثر ایشان در خرید و ساختن بقعه برای شهید شمس آبادی اشاره کرد.
 
<br />


==وفات==
==وفات==
[[پرونده:تکیه کازرونی.jpg|بندانگشتی|تکیه کازونی در تخت فولاد اصفهان]]
[[پرونده:تکیه کازرونی.jpg|بندانگشتی|تکیه کازرونی در تخت فولاد اصفهان]]
ایشان در سنّ نزدیک به هفتاد سالگى در 29 آبان 1372 شمسی؛ 5 جمادى ‏الثانى سال 1414 هجری قمری به جهان باقى شتافت. مردم اصفهان پیکر وی را از مسجد درب‏ کوشک تا [[تخت فولاد]] تشییع کردند و در [[تکیه‏ کازرونى]] جنب قبر پدر بزرگوارش به خاک سپردند<ref> روضه رضوان، صص 222-215.</ref>.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج2، صص92-91.</ref>
حاج آقا محمدباقر صدیقین در چند سال باقی مانده به پایان عمر دو بار دچار حمله قلبی شد که بار نخست برای معالجه به لندن رفت و بار دوم در سفر به خانه خدا در ایام حج دچار حمله قلبی شد که بلافاصله پس از بازگشت در تهران بستری و مدتی تحت معالجه بود.
 
او،  جمعه شب ٤ جمادى الاخر ١٤١٤ق باز دچار حمله قلبی شد، اما این بار دوام نیاورد و پس از انتقال به بیمارستان خورشید، در سنّ 65 سالگى در 29 آبان 1372 شمسی؛ 5 جمادى ‏الثانى سال 1414 هجری قمری، به جهان باقى شتافت.  
 
وفات او مصادف با ایام فاطمیه شد که بسیار به آن بانوی گرامی عشق می‌ورزید و در شب پیش از وفات، توسلی جانسوز به سرور بانوان جهان داشت.<ref>کرباسی زاده، مقاله اخلاق و عرفان در آینه احوال و رفتار آیت الله حاج ملا حسينعلی صديقين،  حیات دوباره، ص ۹۱؛ کرباسی زاده، نگاهی به احوال و آرای حکیم مدرس اصفهانی، ص ۲۵۹.</ref>
 
روز درگذشت این عالم فرهیخته و عارف دلسوخته شهر اصفهان یکپارچه عزادار شد و مریدان و علاقمندان او و عموم مردم اصفهان با اشک و ماتم به سوگواری پرداختندو پیکر وی را از مسجد درب‏ کوشک تا [[تخت فولاد]] ، بیش از ده کیلومتر بر روی دست تشییع کردند<ref> فرهادی، روضه رضوان، صص 222-215.</ref> و در میان آه و ناله و ضجه مردم در [[تکیه کازرونی|تکیه‏ کازرونى]] جنب قبر پدر بزرگوارش به خاک سپردند.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج2، صص92-91.</ref>
 
فضل الله اعتمادی در ماده تاریخ وفات وی چنین سروده است:<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج3،صص 83-76.</ref>  
{{شعر}}
{{ب|با حسین و علی شود محشور|  دو سمی پدر بخلد برین}}
{{ب|کرد برنا سؤال از طبعش| سال فوت و را بحال حزین }}
{{ب|گفت از راه صدق صدیقین|باقر علم بود و یاور دیــن}} 
{{پایان شعر}}
 
 
==پانویس==
==پانویس==
<references />
<references />
==منبع==
==منابع==


*[[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
*[[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، سید مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
*مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج3، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1392.


[[رده:اعلام اصفهان،ج۲]]
[[رده:اعلام اصفهان،ج۲]]
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]
[[رده:علمای قرن 14]]
[[رده:معاصرین درگذشته]]
[[رده:ائمه جماعت]]
[[رده:نویسندگان]]
[[رده:مدرسین]]
[[رده:شاگردان آقاجمال خوانساری]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۰۰

محمدباقر صدیقین.jpg

محمّد باقر بن حسینعلی صدیقین(1307ش-1372ش) عالم فاضل، عارف سالک ذاکر، از مدافعان پرشور ولایت علوی و مهدوی و دانشمند مدرس حوزه علمیه اصفهان است که نزد مردم اصفهان، استخاره‌ها و تعبیر خواب وی معروف بود.


زندگی‌نامه

ولادت

محمدباقر صدیقین اصفهانى فرزند ملا حسین‏على در سال 1307 شمسى در شهر اصفهان در منزل پدری اش، مقابل باغ حاجی، دیده به جهان گشود.

فرزندان

حاج محمدباقر صدیقین از همسر خود، حاجیه خانم رفعت آقا رفائی از سادات زواره ای، صاحب پنج پسر و دو دختر شد که جز دومین پسرش حاج حسین صدیقین که در اثر حادثه تصادف در سال ۱۳۷۹ ش بدرود حیات گفت، سایر فرزندان در قید حياتند.

حضرت آیت الحق و العرفان جناب آقای حاج شیخ حسن صدیقین، یگانه روحانی خاندان به شمار می رود که در علم و عمل جانشین پدر و جد گرامی است.

تحصیلات مقدماتی

او پس از سپری کردن دوران کودکی و رشد و تربیت نزد والدین گرامی، تحصیلات خود را در مدارس جدید آغاز نمود.

دوران تحصیلات ابتدایى را در دبستان اقدسیه که مؤسس و مدیر آن شیخ محمدحسین مشکاتى و شخصیتى فرهیخته، پرهیزکار و مؤدب به آداب بود گذراند و سپس در مدرسه قدسیه که میرزا عبدالحسین قدسی و برادرش میرزا حسن قدسی آن را بنیان نهاده بودند، تا کلاس هفتم درس خواندو سپس در بازار به کسب و کار پرداخت.

او در کنار کار به تحصیل علوم قدیمه نیز مشغول شد و در اوقات بين الطلوعین و شبها به مطالعه و تحصیل علوم حوزوی پرداخت. دوره مقدمات را در مدرسه‏ علمیّه‏ میرزا حسین، اوّل بازار بیدآباد اصفهان به پایان رساند.

تحصیلات تکمیلی

وی پس از فراغت از مقدمات، به خواندن سطوح فقه و اصول و حکمت نزد اساتید بزرگ و فضلای مشهور در اصفهان مبادرت ورزید.

او در علوم عقلی ،بویژه حکمت و فلسفه و کلام، از اساتید و مدرسان شایسته و ماهر و مبرز حوزۀ اصفهان که پیشینه ای طلایی و دراز در این دانشها داشتند، بهره برد. سیوطی و شرح نظام را در مدرسه‏ جده بزرگ، حاشیه‏ ملا عبداللّه را در مدرسه‏ نیم‏‌آورد، مغنى و مطوّل را در مسجد حکیم و مدرسه‏ صدر بازار اصفهان طی کرد.

وی کفایه و خارج کفایه را در مسجد سید عبدالحسین طیب (مسجد شیش) خواند.

شیخ محمد باقر صديقين مدتی را نیز در قم در دروس خارج فقه و اصول آیت الله بروجردی شرکت نمود.

او از مباحثه با طلاب نیز غافل نبود و با گروهی طلاب پرهیزکار در اوقات بین الطلوعین مباحثه می نمود.

اساتید

گفتنی است که، حاج شیخ محمدباقر صدیقین از سوی آیت الله حاج میر سید علی بهبهانی به اخذ اجازه روایت از کتب اربعه نیز نائل شد و نیز در شهر قم از سوی مرجع عظيم الشأن وفقيه اعظم، آیت الله بروجردی، که پیش از این ، حاج ملا حسینعلی در نامه ای از ایشان خواسته بود تا پسرش بدست او معمم شود، به کسوت روحانیت درآمد.

شاگردان

  • شیخ مهدی اجلالیان
  • شیخ رسول شریفیان
  • دکتر غلامحسین عمادزاده
  • رحمانی
  • میرلوحی
  • عبدالکریم جباری
  • سنایی
  • خانم واثقی
  • خانم مقدم
  • خانم فاریابی
  • خانم کرباسی

آیت الله صدیقین بیشترین ایام عمر خود را در منزل می‌گذراند و طلاب و فضلای علوم دینی را نیز در منزل شخصی اش تعلیم می‌داد.

سیره اخلاقی

تعبیر رویا یا خوابگزاری از پدیده های مهم در اسلام به شمار می رود که بازتاب گسترده ای در منابع اسلامی و نیز در حیات فردی و اجتماعی و فرهنگی مسلمانان داشته است.

در دوران اخیر در شهر اصفهان خوابگزاری مانند حاج شیخ محمدباقر صدیقین کمتر دیده و شنیده شده است. از مسؤولان سیاسی و مدیران و وزیران آن گرفته تا عالمان و روحانیون و دانشمندان و عامه مردم و نیز ایرانیان خارج از کشور در تعبیر خواب و نیز استخاره به ایشان مراجعه می کردند.

صدیقین سخن خواب بیننده را بدرستی گوش می‌داد و بدون شتاب در تعبیر، شرایط بسیاری مانند تفاوت حالات بیننده خواب، نیت و مافی الضمیر او و دیگر عناصر رؤیا را در نظر می‌گرفت و آنگاه به گونه های مختلف از روی نام کامل یا بخشی از نام اشخاص براساس آیات و روایات، مَثَلها، صورت معنا و کلمات و نیز برحسب اوقات و زمان خواب به تعبیر رویا پرداخته و نکاتی شگفت بیان می‌فرمود.

گاهی برای بیننده خواب مشخص می‌کرد که رؤیای او از خواب های پریشان و حاصل توهمات او بوده و یا از جمله، رؤیاهای صادقه و شفاف به شمار می‌رود.

صدیقین می فرمود، به سه طریق می توان به علم تعبیر رؤیا دست یافت: یا از راه تتبع و مطالعه آثار و تجربیات قدما درباب تعبیر خواب یا از طریق ریاضت و امساک از پاره ای امور و یا بواسطه موهبت و عنایت. وی دانش خود را از نمونه سوم می دانست.

او پس از آنکه در ایام جوانی در اثر خواندن بعضی اذکار بر ارواح مؤمنان در تخت فولاد به احوال و اعمالی از جمله تسخیر گروهی از موجودات دست یافته و سپس آن را کنار گذاشته بود. در سفری به مشهد رضوی، از حضرت ثامن الحجج (ع) درخواست عنایتی نموده و از ناحیه آن حضرت ندا می‌رسد که «ما به شما علم تعبير رؤيا دادیم».

صديقين در گرفتن استخاره نیز تبحری ویژه و تسلطی حیرت انگیز داشت و هر روز شمار بسیاری از مردم و مسؤولان و روحانیون به درب منزل یا مسجد و یا از طریق تلفن و نامه به او مراجعه و استخاره می‌گرفتند.

وی در انواع گوناگون استخاره با قرآن و با تسبيح تسلط داشت و داشتن اجازه را برای شخص استخاره کننده لازم می‌دانست، گاهی استخاره های ایشان شبه کرامت بود، به گونه ای که از نیت و درون شخص خبر می‌داد یا پاره ای مشکلات او را از این طریق رفــع می نمود یا از آینده اطلاع می داد و حتی در پاره ای موارد، برخی از حوادث آینده کشور را پیش بینی می کرد.

پس از فوت ایشان فرزند وی شیخ حسن صدیقین نیز در زمینه تعبیر خواب و استخاره معروف است.

از جمله کرامات صدیقین، که برای مردم پس از فوتش آشکار شد، ماجرای گرفتن عیدی از سوی امام هفتم (ع)بود، حاج شیخ حسن صدیقین از قول پدرش نقل می‌کند که:

« ایشان فرمود، روز تولد حضرت امام محمدباقر (ع)، در ماه رجب به زیارت امام همام، باب الحوائج، حضرت موسى بن جعفر (ع) رفتم و خطاب به آن حضرت عرض کردم، امروز روز تولد امام باقر (ع) است و اسم من هم محمد باقر است و از شما عیدی می‌خواهم، سپس نماز حاجت خواندم و در این هنگام بود که به من الهام شد که سکه شما زیر مهرتان است، این سکه اکنون نزد جناب آقای حاج شیخ حسن صدیقین موجود است».

همچنین آقای حاج شیخ حسن نقل کرد که، سید عبدالکریم کشمیری از صدیقین درباره ارواح قدسی در تخت فولاد پرسید و ایشان عارف کامل بابارکنای شیرازی را توصیه کرد.

سیره عبادی

حاج شیخ محمد باقر صدیقین از همان دوران تحصیل، همانند پدر بزرگوارش از ریاضت و مجاهده نفس و تصفيه روح غافل نبود و در پیشرفت معنوی و تکامل روحی اش از ارواح مقدس انبیا استمداد می جست.

در زندگی نامه خود نوشت ایشان آمده است:

« در علوم عملی شرعی با استمداد از روح پدر بزرگوار وحيـد عـصـر، متقـی ولـوى علوی مهدوی، آیت الله حاج ملا حسـيـن علـى صـديقين، استخراج از ارواح اموات و کشف اعداد، استفاده های معنوی و برای بقاء آن از روح پرفتوح حاج شیخ حســـن علـــى اصفهانی و شفاعت آن ارواح خدمت ثامن الائمه و راهنمای اولیا و بزرگان در علوم غریبه بهره مند گردیده که اگر نبود، ترس از عوام الناس در ظهور بعض از علوم خداوند عنایات زیاد فرموده».

از دیگر اموری که برکات معنوی بسیاری برای ایشان به همراه داشته زیارت شیخ عطار و نیز خواندن نماز جعفر طیار بوده است.

« از قبر مرحوم شیخ عطار خیلی بهره برده از خواندن نماز جعفر در حرم حضرت ثامن الائمه ( ع) بسیار بهره گرفته و دستورات و بعضی از مواهب و موهبتهای عجیب و غریب بدست آمده».

صديقين عارفی متشرع و سالکی متعبد بوده و در انجام واجبات و مستحبات و ترک محرمات و مکروهات بسیار ملتزم بود. به خواندن قرآن و به ویژه سوره های توحید و دهر بسیار مقید و همواره در ساعات بین الطلوعین ادعیه وارده و نیز اذکاری مانند یا فتاح، لاحول و لا قوة الا بالله، استغفار و صلوات را میخواند و به دیگران نیز سفارش می‌کرد.

زیارت عاشورایش پیش از شروع درس ترک نشد. در روزهای جمعه نماز امام زمان (عج) و در عصرهای آن دعای سمات را همواره می خواند. او دائم الذکر بود و همواره لبانش به ذکر و قلبش به یاد خدا مشغول بود و ذکر لااله الا الله را زمزمه می کرد و به اهلش نیز سفارش می فرمود.

شیخ محمدباقر صديقين سالیان متمادی در مسجد درب کوشک همانند پدر بزرگوارش حاج ملا حسینعلی اقامه جماعت می نمود و مقید بود که در هر سه وقت صبح، ظهر و عصر و مغرب و عشا درب مسجد باز بوده و نماز جماعت را برگزار نماید و بویژه در سحرها حال و هوای خاصی داشت و تعقیبات نماز صبح را با صوت زیبایش زمزمه و قرائت می فرمود.

توصیه های آیت الله صدیقین به اهـل ذکر و سلوک

«از آن جایی که تمام افراد عاقل از گناه، متنفر و مشمئزند و علاقه دارند که گناه نکنند؛ بهترین راه گناه نکردن آن است که قلب و دل از محبت خدا پر شود که در اثر این پر شدن قلب از محبت، گناهی انجام نخواهد گرفت، زیرا صدور هر فعلی از دل و قلب انجام می گیرد و هر جوارحی هر چه ببیند و هرچه حس کند، بر قلب و دل اثر گذارد و وقتی که دل از محبت پر شد، دیگر هیچ گونه فعلی که بر خلاف محبت باشـد صـادر نگردد. لذا دستور است که از خداوند بخواهیم که چنانکه محبت خود را بر دل انبیاء و اولیا قرار داده و آنان با این محبت به اختیار خود، گرد هیچ گناهی نرفته و فکر هیچ معصیتی به خودشان راه ندادند، بر ما نیز چنین لطف و عنایت نماید؛ زیرا محب و عاشق خلاف نظر محبوب را نتواند تصور و تفکر کند و در ادعیه رسیده: «فاجعــل نفسى، محبة لصفوة اولیائک محبوبه فی ارضک و سمائک» یا « اللهم حبب محبتك على قلبي كما اجبت محبتک علی قلب محمد و آل محمـد»، بـر ایــن اسـاس محبت مانند سایر تأثیرات نفسانی، تدريجی الحصول و تدريجی الصعود می‌باشد و آنان که عشق به خدا و اولیای خدا دارند با طی کردن پله های نردبان محبت و در هر مرتبه خود را ساختن و بانظر و توجه به محبوب، از او کمک گرفتن، سیر صعودی کنند تا به مرتبه وحدت محبوب و محب برسند».[۳]

«گر کسی بخواهد آشکار و بیرونش عالی شود، باید سر و درونش را اصلاح کند. همان گونه که اگر می خواهیم گل زیبا شود، نباید فقط ظاهرش را رنگ زد، بلکه بایستی از ریشه و خاک تقویتش نمود و این امر، راهش ریاضتهای شرعی است.

ریاضت یعنی، تبدیل حالت مذموم و زشت به حالت ممدوح و زیبا. برای مثال انسان هم حسود است، هم نیکخواه مردم و می خواهد حسادت را به نیکخواهی تبدیل کند، زیرا حسادت گونه ای رقابت است که هم در جهت مثبت و هم در جهت منفی می‌تواند قرار گیرد.

ریاضت با رشد دادن سر دو عامل منفی، یکی عوامل خودی و درونی، مانند شهوت و غضب و وهم و دیگری عوامل بیرونی، مانند ریاست، لذت و .. را دفع کرده و عامل سومی را فراهم می آورد که عبارت از تقویت نفس بواسطه پیوند دادن آن با نفس مطمئنه است.

این امر در مقام عمل به ۱۵ شرط وابسته است که عبارتند از:

۱ .آگاهی از اوامر و دستورات امامان معصوم (ع) در تمامی شبهات، چه پیدا و چه پنهان ۲. پیوسته با طهارت بودن 3. خلوت گزیدن ٤. سکوت اختیار کردن ۵. خودداری از خوردنی ها و پوشیدنی های شبهه ناک ٦. اعتدال در خوردن و آشامیدن 7.ترک خواست و تقلیل خواب ۸. ذکر به دوام با حضور دل ۹. نفی خواطر ۱۰. تقویت ارتباط با ائمه (ع) ۱۱. تخلیه و تزکیه ۱۲. آگاهی بر آداب ریاضت ۱۳. استقامت در تمام مقامات ١٤ .آگاهی و شناختن عنایات و آثار و الطاف ائمه (ع) ١٥. مواظبت بر تقرب و تمكين نسبت به ائمه (ع) و خوف از دست دادن ایـــن حالت».[۴]

جایگاه

جایگاه علمی

ایشان در لابلای ختومات و توسلات از علم جفر و علم اعداد، نکاتی را استخراج می فرمود و با توسلات و تجارب خودش به مطالبی جدید می‌رسید.

همچنین با توجه به تسلطی که در علوم غریبه داشت، از علم اعداد و برخی دانشهای باطنی دیگر، به ویژه در جلسات ولایت، نکاتی بدیع و شگفت استخراج می فرمود.

او در رشته های فقه ،اصول، کلام، حکمت، عرفان، اخلاق و تفسير تدریس می نمود. در اوایل صبح، متاجر و فرائد شیخ انصاری و سپس خارج عروه الوثقى طباطبایی یزدی را درس می گفت.

در تدریس عروه از شروح آن، مانند مستمسک آیت الله حکیم و تنقیح آیت الله خـویـی بـهـره می برد و در تطبیق آیات و روایات تحقیق و بررسی می نمود و گاهی لطایفی شگفت از متن روایات استخراج می نمود.

او کتابهایی مانند مختصر نافع محقق حلی را نیز برای بعضی از طلاب درس می‌داد. در حوزه منطق، کلام و حکمت و عرفان نیز متونی مانند حاشيه ملا عبدالله، شرح تجرید الکلام علامه حلی، اسفار اربعه ملاصدرا و شرح گلشن راز شبستری را تدریس می کرد.

از جمله جلساتی که به گونه ای منظم هفته ای یکبار روزهای پنج شنبه در منزل ایشان برگزار می‌شد، جلسات «ولایت» بود. شیخ محمدباقر صدیقین به مباحث ولایت، عنایتی خاص داشت و مطابق سلیقه و شیوه خود به طرح نکات ظریف و شگفتی درباره ولایت و تطبیق آیات و روایات و مباحث گوناگون دیگر در این خصوص می پرداخت.

جلسات ولایت ابتدای صبح هر پنج شنبه با حضور شماری از آقایان و بانوان حوزوی و دانشگاهی برگزار و استاد با شور و علاقه خاصی، مباحث خود را مطرح می‌نمود و در خلال مباحث، در پاسخ به برخی پرسشها با شاگردان به گفتگو می پرداخت. پاره ای از مباحث این جلسات توسط نگارنده و بعضی دیگر از حاضران در جلسه نوشته شده و بسیاری از مباحث نیز با نوار کاست ضبط شده که در مجموع شصت و چهار جلسه، تا کنون به نگارش درآمده است.

جایگاه اجتماعی

در اغلب ایام سال برنامه منبر و وعظ و سخنرانی او در مسجد برپا بود و با دلسوزی تمام و از روی صدق و اخلاص به ارشاد و هدایت مردم می پرداخت.

روز اول ماه شوال هر سال به مناسبت حلول عيد سعيد فطر مسجد درب کوشک صفای خاصی داشت و آیت الله صدیقین نزدیک سحر برای مراسم احیا به مسجد می‌آمد و پس از نماز صبح و صرف افطار، نماز عید به امامت ایشان با جمعیت بسیار برپا می شد و آنگاه خطبه نماز عید را با شور و سوز می خواند و می‌گفت و می‌گریست و مخاطبان را بشدت تحت تأثیر قرار می‌داد.

در دهه آخر ماه صفر نیز در منزل صديقين، صبحها از نماز، تا یکی دو ساعت مانده به ظهر، مراسم سوگواری برپا بود و علما، فضلا،، خطبا،، وعاظ و مداحان مشهور از اصفهان و سایر شهرها در آن شرکت و به ایراد سخنرانی و ذکر مصائب اهل بیت و بیان احکام و اخلاقیات می‌پرداختند.

بسیاری از بزرگان مانند حضرات آیات سید حسین خادمی، شیخ حسن صافی، سيد مصطفی مهدوی هرستانی و سید محمدعلی موحد ابطحی در این مراسم شرکت و فقیه مفسر خطیب، علامه آیت الله حاج سيد عبدالحسين طيب، هر سال یک روز در منزل صديقين برفراز منبر، به وعظ و خطابه می پرداخت و وعاظ و خطیبان دانشمندی مانند سيد ضياء الدين تجویدی، شیخ محمدتقی فهامی، منصورزاده و مانند آنان بر منبر می رفتند.

گاهی مردم برای پیش بینی برخی حوادث به او مراجعه می‌کردند و از او اموری مانند: افشای سرقت، خبر از آینده، کنجکاوی در احوال دیگران و مواردی از این قبیل را از او درخواست می‌کردند که او به سبب نگرانی از سوء ا ستفاده مردم و نیز فرار از شهرت، از بروز علوم باطنی و اظهار نظر در این گونه موارد خودداری می فرمود.

آثار و فعالیت ها

آثار

از مجموع دروس، جلسات، مباحث، منبرها و دست نوشته های شیخ محمدباقر صديقين، آثاری در حکمت ،اخلاق ،تفسیر، حدیث و اذکار به شرح زیر باقی مانده است:

  • دروس اسفار اربعه ملاصدرا: شرح و تفسیر وی بر عبارات اسفار ملاصدرا که برای تنی چند از فضلا تدریس کرده و نوارهای کاست آن موجود است.
  • مباحثی در تفسیر قرآن کریم که نوارهای آن موجود است.
  • مباحث متنوع و گوناگون در تاریخ، تفسیر، حدیث و اخلاق که حاصل سخنرانیهای ایشان در مسجد بوده و شماری از نوارهای آن موجود است.
  • رساله ای در اسرار و خواص ذکر نادعلی: این رساله با ذکر حدیثی از سفینه البحار به نقل از دیوان منسوب به امیرالمؤمنین آغاز می شود.
  • زندگی نامه خود نوشت مؤلف.
  • درسهایی از ولایت: سلسله مباحثی پیرامون ولایت که هشت جزوه از آن در قطع جیبی از حدود سالهای ١٣٦۲ تا ١٣٦٩ چاپ و منتشر گردید.
  • سلسله مباحث جلسات «ولایت» که از سال ٦٣ش آغاز و تا حدود اواخر عمر مؤلف ادامه داشت .مبنای کلی صدیقین در مباحث ولایت براین پایه است که به نظر ایشان اهل ولايت معتقدند خداوند انسان را برحسب آیات رسیده با استعدادها، نیروها و آنچه سبب پیشرفت اوست آفرید.
  • «تفسیر سورۂ «والتین و زیتون» در شش قسمت.
  • «اهمیت علم و قرائت قرآن از دیدگاه قرآن و ولایت» که برخی از عناوین اصلی آن عبارتند از: «وظیفه ما در برابر قرآن از دید ولایت، تدبر در قرآن، قرآن و ولایت، حیات از دید قرآن و ولایت، کتاب و ولایت، علم الكتاب، امام مبين، متقين، فکر ولایت، محبت و مودت از قرآن و ولایت، هدایت از دید قرآن و ولایت، آنهایی که از نظر قرآن از نور ولایت تهی هستند، ضررهای فردی فقدان ولایت مانند نفاق، خدعه، مرض، ضررهای اجتماعی فقدان ولايت مثل فساد، سفاهت و استهزاء، چگونگی بستن دربهای فهیم.
  • رابطه انسان با فکر که شامل چهل قسمت می شود.
  • جزوه ای در احادیث و روایات اهل بیت که راجع به فقه آل محمد (ص) جمع آوری و تألیف کرده است.

فعالیت ها

او پس از گذراندن چند کلاس دوران متوسطه، به سبب پاره ای جهات شرعی و اخلاقی از ادامه تحصیل در مدارس جدید منصرف و به کسب و کار در بازار اصفهان مشغول شد و مدتى در آنجا به نویسندگى در دفاتر تجارى اشتغال داشت.

مدتی نیز به شغل ریسندگی در بازار و مدتی نیز همراه با آقایان حــاج آقا مهدی شکرانی و حاج رضا عمادزاده به شغل پارچه فروشی یا عینک فروشی اشتغال داشت.

شیخ محمدباقر صدیقین در اغلب ایام سال نیز در مسجد درب کوشک واقع در خیابان آیت‌‏اللّه طیّب که خود امامت آن را عهده‌دار بود، از طریق منبر، به وعظ و ارشاد و تبلیغ آیین جعفرى مبادرت می‌ورزید و منبرهاى بسیار مفید، گیرا و جذّابى به ویژه در مبحث ولایت ائمه‏ معصومین (ع) داشت.

تمامی شبهای ماههای محرم و صفر، پس از نماز مغرب و عشا و نیز صبح های محرم، پس از نماز صبح، شبهای ماههای جمادی الاولی و جمادی الثانی، به مناسبت ایام فاطمیه (س)، روزهای ماه مبارک رمضان، پس از نماز ظهر و عصر و نیز شبهای قدر، وعظ و خطابه او ترک نمی شد.

عشق و محبت و ولایت، زیربنای سخنان او را تشکیل می‌داد. با نگاهی عمیق به شخصیت امام عصر (عج) و احوال و صفات ایشان به تفسیر آیات کهف و سوره نمل و یا شرح زیارت جامعه و دعای افتتاح و دعای عهد می پرداخت و همواره مقید بود که سخنرانی خود را پس از ذکر خطبه و صلوات با بیان احکام شرعی آغاز کند.

از جمله خدمات اجتماعی ایشان می‌توان به عضویت در هیأت مدیریه حسینیه اصفهانیها در مشهد مقدس و همچنین نقش مؤثر ایشان در خرید و ساختن بقعه برای شهید شمس آبادی اشاره کرد.


وفات

تکیه کازرونی در تخت فولاد اصفهان

حاج آقا محمدباقر صدیقین در چند سال باقی مانده به پایان عمر دو بار دچار حمله قلبی شد که بار نخست برای معالجه به لندن رفت و بار دوم در سفر به خانه خدا در ایام حج دچار حمله قلبی شد که بلافاصله پس از بازگشت در تهران بستری و مدتی تحت معالجه بود.

او، جمعه شب ٤ جمادى الاخر ١٤١٤ق باز دچار حمله قلبی شد، اما این بار دوام نیاورد و پس از انتقال به بیمارستان خورشید، در سنّ 65 سالگى در 29 آبان 1372 شمسی؛ 5 جمادى ‏الثانى سال 1414 هجری قمری، به جهان باقى شتافت.

وفات او مصادف با ایام فاطمیه شد که بسیار به آن بانوی گرامی عشق می‌ورزید و در شب پیش از وفات، توسلی جانسوز به سرور بانوان جهان داشت.[۵]

روز درگذشت این عالم فرهیخته و عارف دلسوخته شهر اصفهان یکپارچه عزادار شد و مریدان و علاقمندان او و عموم مردم اصفهان با اشک و ماتم به سوگواری پرداختندو پیکر وی را از مسجد درب‏ کوشک تا تخت فولاد ، بیش از ده کیلومتر بر روی دست تشییع کردند[۶] و در میان آه و ناله و ضجه مردم در تکیه‏ کازرونى جنب قبر پدر بزرگوارش به خاک سپردند.[۷]

فضل الله اعتمادی در ماده تاریخ وفات وی چنین سروده است:[۸]

با حسین و علی شود محشور دو سمی پدر بخلد برین
کرد برنا سؤال از طبعش سال فوت و را بحال حزین
گفت از راه صدق صدیقینباقر علم بود و یاور دیــن


پانویس

  1. صدیقین، زندگی نامه خود نوشت، مخطوط.
  2. صدوقی سها، تحریر ثانی تاریخ حکما و عرفای متأخر، ص۱۸۵.
  3. صدیقین، درسهایی از ولایت، دفتر هشتم.
  4. صدیقین، فرازهایی از مباحث جلسات ولایت.
  5. کرباسی زاده، مقاله اخلاق و عرفان در آینه احوال و رفتار آیت الله حاج ملا حسينعلی صديقين، حیات دوباره، ص ۹۱؛ کرباسی زاده، نگاهی به احوال و آرای حکیم مدرس اصفهانی، ص ۲۵۹.
  6. فرهادی، روضه رضوان، صص 222-215.
  7. مهدوی، اعلام اصفهان، ج2، صص92-91.
  8. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج3،صص 83-76.

منابع

  • مهدوی، سید مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج3، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1392.