این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «رحیم ارباب»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
(اضافه کردن رده، حذف تیتر، ویرایش جزیی)
 
(۱۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
[[پرونده:حاج آقا رحیم ارباب.jpg|بندانگشتی]]
'''رحیم ارباب''' (۱۲۹۷ ق-1396ق)، مشهور به '''حاج آقا رحیم ارباب'''، فرزند علی پناه، عالم فاضل، فقیه محقق و زاهد، عارف ربّانی، ادیب کامل، حکیم عارف، جامع دانش‌های نقلی و عقلی و  از فقیهان مقیم اصفهان در قرن چهاردهم هجری است.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج3، ص56.</ref>
'''رحیم ارباب''' (۱۲۵۹ق - 1396ق)، مشهور به '''حاج آقا رحیم ارباب'''، فرزند علی پناه، عالم فاضل، فقیه محقق و زاهد، عارف ربّانی، ادیب کامل حکیم عارف، جامع دانش‌های نقلی و عقلی و  از فقیهان مقیم اصفهان در قرن چهاردهم است.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج3، ص56.</ref>


==زندگی نامه==
{{جعبه اطلاعات عالمان|تصویر=[[پرونده:حاج آقا رحیم ارباب.jpg|وسط|230px]]|نام کامل=حاج آقا رحیم ارباب|زادروز=۱۲۹۷ قمری|شهر تولد=اصفهان|تاریخ وفات=1396قمری|مدفن=[[تخت فولاد]]|اساتید=[[محمد کاشی|‌آخوند کاشانی]] {{سخ}} [[سید ابوالقاسم دهکردی|سید ابوالقاسم دهکردی]] و ...|شاگردان=[[محمدعلی معلم حبیب‌آبادی|محمدعلی معلم حبیب آبادی]] {{سخ}} شهید مرتضی مطهری{{سخ}}[[محمدباقر ناصری دولت آبادی|ناصری دولت آبادی]]،...|اجازه روایت از=[[جهانگیر خان قشقایی|جهانگیرخان قشقایی]]{{سخ}} [[سید محمدباقر درچه‌ای|آیت الله سید محمدباقر درچه‌ای]]|آثار=تصحیح «تبیان، حاشیه بر منهاج معادن التجنیس {{سخ}} حواشی بر کتب فلسفی و ...|اجتماعی=مجتهد، مدرس، مرجع تقلید و ...|اجازه روایت به=آقا ســيد شــهاب‌الدين مرعشی نجفی {{سخ}}حاج آقا [[سید محمدعلی روضاتی|ســيد محمد علی روضاتی]]}}
آیت  الله ارباب عمر یکصد ساله خود را صرف تحصیل، تدریس، مطالعه، عبادت، بیان احکام و ذکر اخبار و آثار ائمه طاهرین -علیهم السلام- و موعظه و ارشاد خلایق، پاسخ دادن به مسائل شرعی و فقهی و عقاید دینی، و رفع حوائج بندگان خدا نمود. همواره به تحقیق در مسائل علمی و تدریس و مطالعه، اشتغال داشت. حوزه تدریس او بیش از نیم قرن، مورد استفاده طلاب علم و منشأ فیوضات برای حوزه‌های علمی ایران و عراق و از بزرگترین و مهمترین حلقه  های درسی اصفهان به شمار می  رفت و منزلت عظیم او در علم، دقت نظر در تحقیق، و شیوه آسان او در حل مطالب پیچیده، نظر فضلای اصفهان و دیگر شهرهای ایران را به مَدْرَس او جلب نمود.<ref>طهرانی، نقباءالبشر، ص722.</ref>
 
==زندگی‌نامه==
===ولادت===
===ولادت===
رحیم ارباب در روز شنبه دوازدهم جمادی الثانی سال ۱۲۹۷ قمری در روستای چرمهین از قرای توابع لنجان علیای اصفهان دیده به جهان گشود.<ref>ریاحی، ویژگی‌های اخلاقی و معنوی آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، ص ۹۰.</ref>
رحیم ارباب در روز شنبه دوازدهم جمادی الثانی سال ۱۲۹۷ قمری در روستای چرمهین از قرای توابع لنجان علیای اصفهان دیده به جهان گشود.<ref>ریاحی، ویژگی‌های اخلاقی و معنوی آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، ص ۹۰.</ref>


===خاندان===
===خاندان===
فرزند حاج علی پناه چهار محالی اصفهانی (ارباب حاج آقا)، فرزند عبدالله (ارباب آقا)، فرزند حاج علی پناه، فرزند ملا عبدالله شیرازی معاصر زندیه بوده است. اجداد او از اعیان و بزرگان دهاقین و مشاهیر نجبا منطقه خود به شمار می رفته و از این رو به «ارباب» شهرت داشتند.<ref>همان.</ref> نیاکان و بیشتر اقوام و خویشان رحیم، افرادی با سواد و برخوردار از فضل و ادب، و بهره  مند از تاریخ و شعر بوده اند. پدر  رحیم، حاج علی پناه، معروف به حاجی آقا، خود اهل فضل و شعر و ادب بود و در شعر تخلص لنگر داشت و با [[نورالله عمان سامانی|عمان سامانی]] و دهقان سامانی معاصر بود.<ref>ارباب، زوایایی از زندگی آیت‌الله ارباب، ص77.</ref>
رحیم فرزند حاج علی پناه چهار محالی اصفهانی (ارباب حاج آقا) فرزند عبدالله (ارباب آقا) فرزند حاج علی پناه فرزند ملا عبدالله شیرازی( معاصر زندیه) بوده است. اجداد او از اعیان و بزرگان دهاقین و مشاهیر نجبا منطقه خود به شمار می رفتند و از این رو به «ارباب» شهرت داشتند. نیاکان و بیشتر اقوام و خویشان رحیم، افرادی با سواد و برخوردار از فضل و ادب و بهره‌مند از تاریخ و شعر بوده اند. پدر  رحیم، حاج علی پناه معروف به حاجی آقا، خود اهل فضل و شعر و ادب بود و در شعر تخلص « لنگر» داشت و با [[نورالله عمان سامانی|عمان سامانی]] و دهقان سامانی معاصر بود.  


وی در 7 سالگی به اصفهان رفت. حاج آقا رحیم ارباب تا آخر عمر در اصفهان زیست و دو بار ازدواج کرد. پس از فوت همسر اولش_خواهر مرحوم [[عباس خان شیدای دهکردی|میرزا عباس خان شیدا]] _ با دختر مرحوم شیدا ازدواج کرد و تا آخر عمر با او به سر برد. حاج آقا رحیم ارباب از هیچ‌کدام از همسرانش صاحب فرزند نشد.<ref>همایی، جاویدان خرد، ص 77؛ ریاحی، یادنامه آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، ص67.</ref>
وی در 7 سالگی به اصفهان رفت. حاج آقا رحیم ارباب تا آخر عمر در اصفهان زیست و دو بار ازدواج کرد. پس از فوت همسر اولش خواهر مرحوم [[عباس خان شیدای دهکردی|میرزا عباس خان شیدا]]، با دختر مرحوم شیدا ازدواج کرد و تا آخر عمر با او به سر برد. حاج آقا رحیم ارباب از هیچ‌کدام از همسرانش صاحب فرزند نشد.<ref>همایی، جاویدان خرد، ص 77؛ ریاحی، یادنامه آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، ص67؛ ارباب، زوایایی از زندگی آیت‌الله ارباب، ص77.</ref>


===تحصیلات مقدماتی===
===تحصیلات مقدماتی===
رحیم بنابر رسم بزرگ زادگان قدیم، از کودکی در مکتب خانوادگی نزد معلم خصوصی، مرحوم ملا محمدحسن همامی (م: ۱۳۵۹ق) دانش‌های مقدماتی را فرا گرفت. همامی که عالمی فاضل و پرهیزکار و از شاگردان فقیه اصولی [[مرتضی ریزی|حاج شیخ مرتضی ریزی]] بود، دروس فارسی، مقدمات عربی و کتب مقدمات فقه و اصول مانند: شرایع و معالم و حاشيه ملا عبدالله و بخشی از شرح لمعه را به رحیم آموزش داد.محل فراگیری دانش‌های مقدماتی وی را در برخی منابع زادگاه او و در برخی دیگر اصفهان دانسته اند.<ref>همایی، جاویدان خرد، ص۷۷؛ ارباب، زوایایی از زندگی آیت الله ارباب، ص۷۴؛ کتابی، رجال اصفهان، ص۴۴۵.</ref>
حاج آقا رحیم بنابر رسم بزرگ زادگان قدیم، از کودکی در مکتب خانوادگی نزد معلم خصوصی، مرحوم ملا محمدحسن همامی( متوفی ۱۳۵۹ق) دانش‌های مقدماتی را فرا گرفت. همامی که عالمی فاضل و پرهیزکار و از شاگردان فقیه اصولی [[مرتضی ریزی|حاج شیخ مرتضی ریزی]] بود، دروس فارسی، مقدمات عربی و کتب مقدمات فقه و اصول مانند شرایع و معالم و حاشيه ملا عبدالله و بخشی از شرح لمعه را به رحیم آموزش داد. محل فراگیری دانش‌های مقدماتی وی را در برخی منابع زادگاه او و در برخی دیگر اصفهان دانسته اند.<ref>کتابی، رجال اصفهان، ص۴۴۵؛ همایی، جاویدان خرد، ص۷۷؛ ارباب، زوایایی از زندگی آیت الله ارباب، ص۷۴.</ref>


===تحصیلات تکمیلی===
===تحصیلات تکمیلی===
رحیم که در زمانی اندک مقدمات را به خوبی فراگرفت، توانست به مَدْرَس دانشمندان نامی آن روزگار، راه یافته، محضر برخی از فقها و حکمای بزرگ را درک نماید. او در فقه و اصول، هیئت و ریاضی، فلسفه و کلام، و عرفان تحصیل کرده بود و از آخرین دانشوران مکتب فلسفی اصفهان به‌شمار می‌رفت.
حاج آقا رحیم که در زمانی اندک مقدمات را به خوبی فراگرفت، توانست به مَدْرَس دانشمندان نامی آن روزگار راه یافته و محضر برخی از فقها و حکمای بزرگ را درک نماید. او در فقه، اصول، هیئت، ریاضی، فلسفه، کلام و عرفان تحصیل کرده بود و از آخرین دانشوران مکتب فلسفی اصفهان به شمار می‌رفت. حاج آقا رحیم ارباب جز چند سفر زیارتی، تمام عمر خود را در اصفهان و در حال تحصیل و تدریس علوم اسلامی گذراند.<ref>جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج ۳، ص ۳۴۹.</ref>
 
[[شهید مرتضی مطهری]]، حاج آقا رحیم ارباب را از علمای طراز اول در فقه و اصول و فلسفه و ادبیات عرب و قسمتی از ریاضیات قدیم دانسته است.<ref>ریاحی، ویژگی‌های اخلاقی و معنوی آیت الله حاج آقا رحیم ارباب،ص ۱۳۱.</ref>
 
حاج آقا رحیم ارباب، جز چند سفر زیارتی، تمام عمر خود را در اصفهان و در حال تحصیل و تدریس علوم اسلامی گذراند.<ref>جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج ۳، ص ۳۴۹.</ref>
===اساتید===
===اساتید===
مهم‌ترین اساتید  او در اصفهان عبارتند از:
مهم‌ترین اساتید  او در اصفهان عبارتند از:<ref>ارباب، زوايایی از زندگی آيت الله ارباب، ص 74؛ ضياء نور، آيت الله ارباب اسوه تقوی و پرهيزكاری، ص 109 ؛ شريف رازی، مشاهير دانشمندان اسلام،  ج2، ص 394 ؛ شريف رازی، گنجينه دانشمندان، ج 3، ص 86. </ref>


#[[محمدحسن سکوت‌علی‌شاه دهکردی اصفهانی|ملا محمدحسن دهکردی]]
#[[محمدحسن سکوت‌علی‌شاه دهکردی اصفهانی|ملا محمدحسن دهکردی]]
#[[جمال الدین بن ابوالمعالی کلباسی|میرزا ابوالمعالی کرباسی]]
#[[ابوالمعالی کلباسی|میرزا ابوالمعالی کرباسی]]
#[[محمدتقی مدرس میرمحمدصادقی|میر سید محمدتقی مدرس]]<ref>ارباب، زوایایی از زندگی آیت الله ارباب، ص۷۴؛ ضياء نور، آیت الله ارباب، اسوهٔ تقوی و پرهیزکاری، ص۱۰۹؛ شــريف رازی، مشاهیر دانشمندان، ج۲، ص۳۹۴؛ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج۳، ص۸۶.</ref>
#[[محمدتقی مدرس میرمحمدصادقی|میر سید محمدتقی مدرس]]
#میرزا [[محمد بدیع موسوی درب امامی|بدیع درب‌امامی]](قوانین الاصول)
#[[سید محمدبدیع موسوی درب امامی|میرزا بدیع درب‌امامی]](قوانین الاصول)
#[[سید محمدباقر درچه‌ای|آیت الله سید محمدباقر درچه‌ای]](خارج فقه و اصول)
#[[سید محمدباقر درچه‌ای|آیت الله سید محمدباقر درچه‌ای]](خارج فقه و اصول)
#آیت الله ابوالقاسم دهکردی(خارج فقه و اصول)
#[[سید ابوالقاسم بن محمدباقر دهکردی|آیت الله ابوالقاسم دهکردی]](خارج فقه و اصول)
#ملا [[محمد کاشی|محمد کاشانی]] مشهور به آخوند کاشی(فلسفه، هیئت و ریاضیات)
#[[محمد کاشی|ملا محمد کاشانی]] مشهور به آخوند کاشی(فلسفه، هیئت و ریاضیات)
#میرزا [[جهانگیر خان قشقایی|جهانگیرخان قشقایی]](سطوح عالی حكمت اســلامی، فلسفه، هیئت و ریاضیات)
#[[جهانگیر خان قشقایی|میرزا جهانگیرخان قشقایی]](سطوح عالی حكمت اســلامی، فلسفه، هیئت و ریاضیات)
#حاج آقا منیر احمدآبادی بروجردی(خارج فقه و اصول)
#[[منیرالدین بن جمال‌الدین بروجردی|حاج آقا منیر احمدآبادی بروجردی]](خارج فقه و اصول)
#آقا سید محمود کلیشادی(مغنی و مطول)<ref>ریاحی، ویژگی‌های اخلاقی و معنوی آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، صص۹۷-۱۰۵.</ref>
#[[سید محمود کلیشادی|آقا سید محمود کلیشادی]](مغنی و مطول)


مرحــوم ارباب در خلال تحصيــلات خود به دريافت اجــازه روايت از برخی اســاتيد خــود، نائل گرديد. از جمله حضرات آيات:
مرحــوم ارباب در خلال تحصيــلات خود به دريافت اجــازه روايت از برخی اســاتيد خــود نائل گرديد. از جمله حضرات آيات:


*ســيد محمد باقر درچه‌ای
*ســيد محمد باقر درچه‌ای
*جهانگير خان قشقایی<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج1، ص149. </ref>
*جهانگير خان قشقایی


===شاگردان===
===شاگردان===
حوزه تدریس او از حوزه های تحقیقی و ممتاز به شمار می رفت. مدّتی در [[مسجد حکیم]] و سپس در منزل خود به تدریس پرداخت و عدّه زیادی از فضلاء و علما معاصر اصفهان از تربیت یافتگان آن مرحوم می باشند.
حوزه تدریس او از حوزه های تحقیقی و ممتاز به شمار می رفت. مدّتی در مسجد حکیم و سپس در منزل خود به تدریس پرداخت و عدّه زیادی از فضلاء و علما معاصر اصفهان از تربیت یافتگان آن مرحوم می باشند. رحیم ارباب، شاگردان فراوانی داشت و بسیاری از چهره‌های مشهور در انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ شمسی، از شاگردان او بوده‌اند. برخی از شاگردان او عبارتند از:<ref>مرعشی نجفی، اجازة‌الکبیرة، ص۵۹؛ روضاتی، رياض الابرار، مخطوط.</ref>


رحیم ارباب، شاگردان فراوانی داشت و بسیاری از چهره‌های مشهور در انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ شمسی، از شاگردان او بوده‌اند. برخی از شاگردان او عبارتند از:
{{چندستونه|2}}
 
#نعمت الله صالحی نجف‌آبادی
#[[نعمت الله صالحی نجف‌آبادی]]
#[[محمدعلی معلم حبیب‌آبادی]]
#[[محمدعلی معلم حبیب‌آبادی]]
#[[سید حسین مدرس هاشمی]]
#سید حسین مدرس هاشمی
#[[سید مصطفی بهشتی نژاد|سید مصطفی بهشتی‌نژاد]]
#[[سید مصطفی بهشتی نژاد|سید مصطفی بهشتی‌نژاد]]
#[[سید محمد حسینی بهشتی]]
#[[شهید سید محمد بهشتی|سید محمد حسینی بهشتی]]
#محمد مفتح
#محمد مفتح
#مرتضی مطهری
#مرتضی مطهری
#حاج [[سید محمدرضا خراسانی]]
#[[سید محمدرضا خراسانی|حاج سید محمدرضا خراسانی]]
#ملا[[هاشم جنتی]] (پدر[[احمد جنتی]])
#[[هاشم جنتی|ملا هاشم جنتی]](پدر [[احمد جنتی]])
#حاج آقا [[مهدی امام]]
#حاج آقا مهدی امام
#ناصری اصفهانی
#[[محمدباقر ناصری دولت آبادی|ناصری اصفهانی]]
#حسینعلی راشد
#حسینعلی راشد
#[[مرتضی شمس اردکانی]]
#مرتضی شمس اردکانی
#[[جلال الدین همایی]]
#[[جلال الدین همایی]]
#سید محمد مبارکه‌ای<ref>جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج ۳، ص ۳۵۰-۳۵۱.</ref>
#[[سید محمدعلی مبارکه‌ای|سید محمد مبارکه‌ای]]<ref>جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج ۳، صص ۳۵۰-۳۵۱.</ref>
#میرزا محمد هاشم روضاتی
#[[محمدهاشم چهارسوقی|میرزا محمد هاشم روضاتی]]
#سید فضل الله ضیاء نور
#سید فضل الله ضیاء نور
#[[سید حسین بن مصطفی موسوی قهدریجانی اصفهانی|سید محمد حسین قهدریجانی]]
#[[سید حسین بن مصطفی موسوی قهدریجانی اصفهانی|سید محمد حسین قهدریجانی]]
#شیخ [[محمدرضا جرقویه ای|محمد رضا جرقویه  ای]]
#[[محمدرضا جرقویه ای|شیخ محمدرضا جرقویه ای]]
#شیخ محمد کلباسی
#شیخ محمد کلباسی
#[[سید حسن مدرس هاشمی|میر سید حسن مدرس]]
#[[سید حسن مدرس هاشمی|میر سید حسن مدرس]]
#شیخ مرتضی شمس اردکانی
#[[عبدالجواد جبل عاملی|شیخ عبدالجواد جبل عاملی]]<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج1، ص152.</ref>
#شیخ [[عبدالجواد جبل عاملی]]<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج1، ص152.</ref>
{{پایان چندستونه}}
برخی از علما و دانشمندان معاصر مفتخر بــه دريافت اجازه روايت از آيــت الله ارباب گرديده‌اند كه از جملــه آنها مى‌توان بــه فقيه و مرجع نامی، [[سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی|آقا ســيد شــهاب‌الدين مرعشی نجفی]] و علامه محقق رجالی نامدار معاصر، حاج آقا [[سید محمدعلی روضاتی|ســيد محمد علی روضاتی]] اشــاره نمود.


برخی از علما و دانشمندان معاصر مفتخر بــه دريافت اجازه روايت از آيــت الله ارباب گرديده‌اند كه از جملــه آنها مى‌توان بــه فقيه و مرجع نامی، آقا ســيد شــهاب‌الدين مرعشی نجفی و علامه محقق رجالی نامدار معاصر، حاج آقا [[سید محمدعلی روضاتی|ســيد محمد علی روضاتی]] اشــاره نمود.<ref>مرعشی نجفی، اجازة‌الکبیرة، ص۵۹؛ روضاتی، رياض الابرار،مخطوط.</ref>
== سیره اخلاقی ==
فضایل اخلاقی ارباب، نمونه و رونوشــتی از خلق و خوی پيامبر ( ص) و پيشــوايان دين(ع) بود. او در جامعيت علم و عمل، فضيلت دينــداری، رعايــت دقايق اخلاقی، حــد اعلای قدس، پاكــی، زهــد و تقوی در زمــان خود يگانه بــود. در گفتارش آثار تعقل و اندیشه آشکار بود و در سخن، تأمل و درنگ می کرد و شنونده را منتظر می گذاشت. مجلس او صدر و ذیل نداشت و با دوستان در جلسه درس، حلقه وار می  نشست و در هر مجلسی که وارد می  شد، در پایین می نشست. اعتماد به نفس و آرامش روحی او به اندازه  ای بود که پرتو آن، دیگران را نیز در بر می  گرفت و تا شخص در حضور او بود، شبهه و تزلزلی در خود، احساس نمی  کرد. مرحوم ارباب نسبت به اهل بيت(ع) ارادت تام داشت و خصوصا اسم مبارک حضرت علی ( ع ) را خيلی با عظمت می آورد. او اهل بيت را مظاهر تمام و كمال خدا می دانست كه بدون هيچ كمبودی، متخلق به اخلاق و متصف به صفات هستند. از آنجا كه برخی اهالی اصفهان می گفتند آقای ارباب، لعن غاصبان حقوق اهل بيت ( ع ) را روا نمی داند، مرحوم حاج آقا مصطفی بهشتی نژاد، از شاگردان برجسته و مبرّز مرحوم ارباب، در اين باره از استاد خود جويا می شود؛ مرحوم ارباب درپاسخ می‌فرمايد:<ref>مدرس هاشمی، مجله حوزه، ش 53، ص 43؛ غروی، آیت‌الله حاج آقا رحیم ارباب، صص 96-95؛ رياحی، یادنامه آیت‌الله حاج آقا رحیم ارباب، صص 37-36.</ref> <blockquote>
 
« به آن ها بگوييد بنده مرتب زيارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام اش می خوانم».</blockquote>او كارهای شخصی‌اش را خود انجام می‌داد. به كسانی را كه بر وی وارد مى‌شدند، حتی خردسالان، احترام می‌گذاشت و فروتنی او زبانزد بود. زندگی بسیار زاهدانه و خالی از تجمل داشت. در محفل او از هر دری سخنی می  رفت، جز از مادیات و در کلام و خاطرش همه چیز می گذشت جز زخارف دنیا. در برخورد با نظر مخالف، بسيار متين، منطقی و اخلاقی بود؛ با طبقه جوان بويژه روشنفكران و متجددان، رفتاری عاطفی و پســنديده داشــت. او در تمام مدت عمــر خود به نامحرم نگاه نكــرد و كلمه‌ای تهمت، غيبت يا بی‌ادبی از او ديده و شــنيده نشــد. در جامعه، عنايت و توجه ويژه‌ای به مردم داشــت و در رفع گرفتاری‌های آنها اهتمام زيادی مبذول می‌داشت. مرحوم ارباب تلاش بسیاری در تهذیب و تزکیه نفس داشت و در آداب و نوامیس شرع، محکم واستوار بود. وی مقید بود حتی مستحبی از مندوبات شرع را که استحبابش قطعی و انجامش ممکن بود، ترک نکند. در سیر تکاملی و معنوی، قدمی ثابت داشت و وجود کیمیایی  اش از بوته آزمایش، تمام عیار بر آمد. قیافه، منطق، بیان، مجلس درس و ارشاد او، مصداق حدیث حضرت عیسی مسیح(ع) خطاب به حواریون بود. 
 
مرحوم ارباب درباره علت طول عمر خود فرموده بود:<blockquote>«در زندگی، ابداً بدخواه كسی نبوده‌ام، مخصوصا نســبت به خويشان و نزديكان خود كه هميشه خيرخواه آنها بوده‌ام. لذا خداوند به من طول عمر عنايــت كرد. » <ref>رياحی، یادنامه آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، ص20؛ همایی، جاویدان خرد، ص76؛ ضياءنور، آیت الله ارباب، اسوهٔ تقوی و پرهیزکاری، صص117-112؛ غروی، آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، صص94-91.</ref></blockquote>روحیات، ویژگی‌ها، و مقام علمی و اخلاقی حاج آقا رحیم ارباب، او را به یک فقیه ویژه در میان فقهای شیعه تبدیل کرده است. خاطرات و روایت‌های بسیاری درباره ویژگی‌های اخلاقی او ذکر شده است؛ از اینکه جذبه معنوی او، همگان را به تکریم و تعظیم وامی‌داشت و سخنان کوتاهش هر کسی را به قبول و اطاعت ترغیب می‌کرد. هرگز با هیچ کس، با لحن تند و خشن سخن نمی‌گفت و همه را با لفظ آقا یا خانم صدا می‌زد. از نظر اخلاقی یک انسان کامل بود و وجودش از کینه، خودخواهی و تکبّر و طمع خالی بود. نسبت به کوچک و بزرگ تواضع داشت و از ریاکاری و خودنمایی به دور بود و نسبت به همه با حُسن خلق و احترام رفتار می نمود. عدّه زیادی از بزرگان و دانشمندان در محضر  وی حاضر می شدند و کسب فیض می کردند، از جمله استاد بدیع الزّمان فروزانفر که گفته بود:<blockquote>«وقتی به اصفهان می آیم دو قبله دارم یکی آیت اللّه ارباب و دیگری [[محمدباقر الفت اصفهانی|محمّد باقر الفت]]».</blockquote>او همچون استاد خود میرزا جهانگیرخان قشقایی هیچ گاه معمم نشد و تنها در هنگام نماز، به دلیل استحباب، شالی را دور سر می‌بست و بعد از نماز آن را باز می‌کرد.<ref>جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج ۳، صص353- ۳۵۴.</ref>


==جایگاه==
==جایگاه==
آيــت الله اربــاب از مجتهدان بزرگ و فقيهان ســترگ جهان تشيع و از مدرسان نام آور قرن چهاردهم هجری در رشــته‌های مختلف عقلی و نقلی به شمار مى‌رفت.
[[پرونده:Rahim Arbab.jpg|بندانگشتی|حاج آقا رحیم ارباب به پیروی از استاد خود جهانگیرخان قشقایی، لباس عادی می‌پوشید و فقط برای نماز عمامه بر سر می‌گذاشت.|200x200px]]
 
===جایگاه علمی===
===جایگاه علمی===
اجتهاد و جامعيــت و عظمت مقام علمی او مورد تصديق علما وبزرگان بود، چنانكه مرحوم آيت الله حاج سيد جمال الدين گلپايگاني- از مراجع تقليد در نجف اشرف – فرموده بود: «نظير آقای ارباب در نجف يا اصلا نيست و يا بسيار اندک اســت. » <ref>ضياء نور، آیت الله ارباب اسوهٔ تقوی و پرهیزگاری، ص10؛ جواهری، علوم و عقاید، ص6.</ref>
آيــت الله اربــاب از مجتهدان بزرگ و فقيهان ســترگ جهان تشيع و از مدرسان نام آور قرن چهاردهم هجری در رشــته‌های مختلف عقلی و نقلی به شمار مى‌رفت. وی عمر یکصد ساله خود را صرف تحصیل، تدریس، مطالعه، عبادت، بیان احکام و ذکر اخبار و آثار ائمه طاهرین(ع) ، موعظه، ارشاد خلایق، پاسخ دادن به مسائل شرعی، فقهی، عقاید دینی و رفع حوائج بندگان خدا نمود. او همواره به تحقیق در مسائل علمی و تدریس و مطالعه اشتغال داشت. حوزه تدریس وی بیش از نیم قرن، مورد استفاده طلاب علم و منشأ فیوضات برای حوزه‌های علمی ایران و عراق و از بزرگترین و مهمترین حلقه‌های درسی اصفهان به شمار می  رفت و منزلت عظیم او در علم، دقت نظر در تحقیق و شیوه آسان او در حل مطالب پیچیده، نظر فضلای اصفهان و دیگر شهرهای ایران را به مَدْرَس او جلب نمود.<ref>طهرانی، نقباءالبشر، ص722.</ref>اجتهاد و جامعيــت و عظمت مقام علمی او مورد تصديق علما وبزرگان بود، چنانكه مرحوم آيت الله حاج سيد جمال الدين گلپايگانی، از مراجع تقليد در نجف اشرف، فرموده بود: <blockquote>« نظير آقای ارباب در نجف يا اصلا نيست و يا بسيار اندک اســت. » <ref>ضياء نور، آیت الله ارباب اسوهٔ تقوی و پرهیزگاری، ص10؛ جواهری، علوم و عقاید، ص6.</ref></blockquote>حاج آقا رحیم در اصول و  اســتنباط احكام شرعی، مشــربی معتدل و متوسط ما بين اصولی و اخباری داشته  و از محققان و مدرسان بزرگ حکمت و عرفان و کلام اسلامی بود که در  فلسفه، پيرو حكمت متعاليه صدرایی و از بزرگترین پیروان آن در دوران اخیر و آخرین وارث مکتب فلسفی اصفهان، محققی كامل و مدرسی ماهر  به شمار می  رفت.  او در ديگر دانش‌های اسلامی مانند ادبيات، اصول، تفسير، حديــث، كلام، رياضيات، هيأت و نجوم نيز اســتادی زبردست و صاحب نظر به شمار می‌رفت. شهید مرتضی مطهری، حاج آقا رحیم ارباب را از علمای طراز اول در فقه و اصول و فلسفه و ادبیات عرب و قسمتی از ریاضیات قدیم دانسته است.<ref>ریاحی، ویژگی‌های اخلاقی و معنوی آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، ص ۱۳۱.</ref> او در علوم ادبی، لغت، صرف، نحو، معانی و بيان، بديع، إعراب و عروض، يگانه دوران بود و دانشهای مذكور را مادر علوم مى دانست؛ زيرا قرآن و حديث، كتاب تفسير، كلام، حكمت و فقه، همه به زبان عربی تأليف و تصنيف شده است. دامنه اين معارف، عريض و طويل بوده و فهم درست آن نياز به ادبيات اصطلاحی دارد و بدون مهارت در آنها، دانش پژوه در معرض خطا و اشتباه است.<ref>غروی، آیت‌‌الله حاج آقا رحيم ارباب، ص 94.</ref> مرحوم ارباب، بهای زيادی به ادبيات می داد و اگر طلبه ای، عبارتی را اشتباه می خواند، خيلی ناراحت می شد و به عكس، هنگامی كه عبارت عربی را درست می خواند، او را تشويق می فرمود.
 
حاج آقا رحیم در اصول و  اســتنباط احكام شرعی، مشــربی معتدل و متوسط ما بين اصولی و اخباری داشته  و از محققان و مدرسان بزرگ حکمت و عرفان و کلام اسلامی بود؛ که در  فلسفه، پيرو حكمت متعاليه صدرایی و از بزرگترین پیروان آن در دوران اخیر وآخرین وارث مکتب فلسفی اصفهان  و محققی كامل، مدرسی ماهر  به شمار می  رفت.  او در ديگر دانش‌هاي اسلامی، مانند: ادبيات، اصول، تفسير، حديــث، كلام، رياضيات، هيأت و نجوم نيز اســتادی زبردست و صاحب نظر به شمار می‌رفت.


برخی نظرات فقهی حاج آقا رحیم ارباب، مخالف با فتوای بسیاری از فقیهان بوده است. برخی از این موارد عبارتند از:
حاج آقا رحيم كه علوم عقلی و معارف حكمی را نزد استادان بزرگ حكمت اسلامی حوزه اصفهان، آخوند كاشی و جهانگير خان فرا گرفته بود، خود از محققان و مدرسان بزرگ حكمت و عرفان و كلام اسلامی بود. فلسفه مشّاء و حكمت اشراق را با عمق و تحقیق بسيار، مطالعه و از اشارات و شفا تا حکمة‌الاشراق و فصوص الحکم، قبسات، صراط مستقيم، تجريد الاعتقاد، مبدأ و معاد، اسفار اربعه و منظومه را به دقت بررسی و يا تدريس كرده بود. او به حكمت متعاليه صدرایی اعتقاد داشت و از بزرگترين پيروان آن در دوران اخير وآخرين وارث مكتب فلسفی اصفهان به شمار می رفت. به تعبير استاد همایی:<ref>همایی، جاويدان خرد، ص 8.</ref><blockquote>« ارباب آخرين يادگار مكتب قديم اصفهان  است كه به فلسفه ملاصدرا رسيده و غوامض و دقايق آن را به درستی و خالی از حشو و زوايد فهميد و هضم كرد و به اصول و مبانی آن كاملاً معتقد است، اما اهل تظاهر و فضل فروشی نيست».</blockquote>سلسله اساتيد حكمت وی با سه واسطه به حكيم متأله بيدآبادی و از طريق بيدآبادی نيز به وسائط خود به آخوند ملاصدرا می پيوندد. مبنای وی در فقه بيشتر مبتنی بر اخبار بود. البته اخباری به معنای مصطلح آن نبود، بلكه مانند صاحب حدايق متمايل به اخبار بود. در فقه، بسيار خوش سليقه و برخوردار از استقلال فكری بود و تحت تأثير ديگران واقع نمی شد. روی هم رفته، در فقاهت، معتدل و متوسط ميان اصولی و اخباری بود. اكثر متون عالی فقه را از بر داشت و در استحضار مسائل به كمال بود و اطراف و جوانب آنرا به طوری استوار گردانيده بود كه با بحث و تشکیک، تزلزلی بر خاطرش راه نمی يافت. از متون فقهی مورد توجه او كه به دقت مطالعه، تدريس و تحقيق كرده بود، می توان به شرح كبير ( رياض )، شرح لمعه، جواهر و متاجر اشاره كرد. برخی نظرات فقهی حاج آقا رحیم ارباب، مخالف با فتوای بسیاری از فقیهان بوده است. برخی از این موارد عبارتند از:


*وجوب عینی نماز جمعه: او معتقد به وجوب عینی نماز جمعه حتی در عصر غیبت بود و حتی تا اواخر عمر هم آن را ادا می‌کرد. او سال‌ها آن را در منزل و سپس در مسجد گرک یراق و بعدا در مسجد جامع و چندین سال در مسجد درکوشک اقامه می نمود و چون در ماه صفر سال 1368ق مرحوم آقا میر محمّد مهدی سلطان العلماء به امامت جمعه اصفهان منصوب گردید، مرحوم آقای ارباب تا اواخر عمر نمازجمعه را در مسجد قریه گورتان (در سمت مغرب اصفهان در کنار جاده نجف آباد) اقامه می نمود.<ref>جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج ۳، ص ۳۵۲.</ref>
*وجوب عینی نماز جمعه: او معتقد به وجوب عینی نماز جمعه حتی در عصر غیبت بود و حتی تا اواخر عمر هم آن را ادا می‌کرد. او سال‌ها آن را در منزل و سپس در مسجد گرک یراق و بعدا در مسجد جامع و چندین سال در مسجد درکوشک اقامه می نمود و چون در ماه صفر سال 1368ق مرحوم آقا میر محمّد مهدی سلطان العلماء به امامت جمعه اصفهان منصوب گردید، مرحوم آقای ارباب تا اواخر عمر نمازجمعه را در مسجد قریه گورتان (در سمت مغرب اصفهان در کنار جاده نجف آباد) اقامه می نمود.<ref>جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج ۳، ص ۳۵۲.</ref>
سطر ۸۶: سطر ۸۴:
*عدم اختصاص زکات به موارد نه‌گانه
*عدم اختصاص زکات به موارد نه‌گانه
*لزوم پرداخت سهم امام به سادات
*لزوم پرداخت سهم امام به سادات
*کفایت غسل از وضو<ref>غروی، آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، صص91و92؛ ضیاء نور، آیت الله ارباب اسوهٔ تقوی و پرهیزگاری، صص110و111. </ref>
*کفایت غسل از وضو<ref>غروی، آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، صص91-92؛ ضیاء نور، آیت الله ارباب اسوهٔ تقوی و پرهیزگاری، صص110-111. </ref>
 
[[پرونده:Rahim Arbab.jpg|بندانگشتی|حاج آقا رحیم ارباب به پیروی از استاد خود جهانگیرخان قشقایی، لباس عادی می‌پوشید و فقط برای نماز عمامه بر سر می‌گذاشت.]]
 
===جایگاه اجتماعی===
روحیات، ویژگی‌ها، و مقام علمی و اخلاقی حاج آقا رحیم ارباب، او را به یک فقیه ویژه در میان فقهای شیعه تبدیل کرده است.خاطرات و روایت‌های بسیاری درباره ویژگی‌های اخلاقی او ذکر شده است؛ از اینکه جذبه معنوی او، همگان را به تکریم و تعظیم وامی‌داشت و سخنان کوتاهش هر کسی را به قبول و اطاعت ترغیب می‌کرد. هرگز با هیچ کس، با لحن تند و خشن سخن نمی‌گفت و همه را با لفظ آقا یا خانم صدا می‌زد.<ref>جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج ۳، ص ۳۵۴.</ref>


از نظر اخلاقی یک انسان کامل بود و وجودش از کینه، خودخواهی و تکبّر و طمع خالی بود. نسبت به کوچک و بزرگ تواضع داشت و از ریاکاری و خودنمایی به دور بود و نسبت به همه با حُسن خلق و احترام رفتار می نمود. عدّه زیادی از بزرگان و دانشمندان در محضر ایشان حاضر می شدند و کسب فیض می کردند از جمله استاد بدیع الزّمان فروزانفر که گفته بود: «وقتی به اصفهان می آیم دو قبله دارم یکی آیت اللّه ارباب و دیگری محمّد باقر الفت».
=== جایگاه سیاسی ===
 
او همچون استاد خود میرزا جهانگیرخان قشقایی هیچ گاه معمم نشد و تنها در هنگام نماز، به دلیل استحباب، شالی را دور سر می‌بست و بعد از نماز آن را باز می‌کرد.<ref>همان، ص ۳۵۳.</ref>
 
===جایگاه سیاسی===
مرحوم ارباب هر چند اهل شهرت و ادعا نبود و کمتر در امور اجتماعی و سیاسی دخالت می کرد، امابه هنگام احساس مسؤولیت، سخن را بر سکوت ترجیح  می  داد. وی نسبت به مسائل روز جهان اسلام، حساس بود و در صورت لزوم به صدور فتوا نیز مبادرت می  نمود. برخی از آرای فقهی او نیز بر لزوم جنبه  های سیاسی و اجتماعی اسلام، دلالت داشت:
مرحوم ارباب هر چند اهل شهرت و ادعا نبود و کمتر در امور اجتماعی و سیاسی دخالت می کرد، امابه هنگام احساس مسؤولیت، سخن را بر سکوت ترجیح  می  داد. وی نسبت به مسائل روز جهان اسلام، حساس بود و در صورت لزوم به صدور فتوا نیز مبادرت می  نمود. برخی از آرای فقهی او نیز بر لزوم جنبه  های سیاسی و اجتماعی اسلام، دلالت داشت:


#وجوب تعیینی نماز جمعه، وی حکم وجوب آن را از بدیهیات می‌دانست.<ref>ارباب، زوایایی از زندگی آیت الله ارباب، صص73و74.</ref>
#وجوب تعیینی نماز جمعه، وی حکم وجوب آن را از بدیهیات می‌دانست.
#  تأکید بر حفظ وحدت مسلمین و پرهیز از طرح مسائل تفرقه انگیز به ویژه مسأله لعن.<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج1، صص153و154.</ref>
#  تأکید بر حفظ وحدت مسلمین و پرهیز از طرح مسائل تفرقه انگیز به ویژه مسأله لعن.
#حساسیت نسبت به مشکلات و مسائل روز جهان اسلام، او به هنگام قحط و غلا در اصفهان، کتابهای خود را فروخته و صرف قحطی زدگان کرده بود و در جریان استقلال الجزایر در سال ۱۳۴۲ شمسی، فتوایی برای کمک به مسلمانان و ملت الجزایر و علیه دولت فرانسه صادر کرد.<ref>رياحی، یادنامه آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، ص33؛ همایی، جاویدان خرد، ص76؛ ضياءنور، آیت الله ارباب، اسوهٔ تقوی و پرهیزکاری، ص 113.</ref>
#حساسیت نسبت به مشکلات و مسائل روز جهان اسلام، او به هنگام قحط و غلا در اصفهان، کتابهای خود را فروخته و صرف قحطی زدگان کرده بود و در جریان استقلال الجزایر در سال ۱۳۴۲ شمسی، فتوایی برای کمک به مسلمانان و ملت الجزایر و علیه دولت فرانسه صادر کرد.<ref>ارباب، زوایایی از زندگی آیت الله ارباب، صص73-74.</ref>


==سیره اخلاقی==
==آثار و فعالیت ها==
فضایل اخلاقی ارباب، نمونه و رونوشــتی از خلق و خوی پيامبر ( ص) و پيشــوايان دين -عليهم السلام- بود. او در جامعيت علم و عمل، فضيلت دينــداری و رعايــت دقايق اخلاقی، حــد اعلای قدس و پاكــی، زهــد و تقوی در زمــان خود يگانه بــود. در گفتارش آثار تعقل و اندیشه آشکار بود و در سخن، تأمل و درنگ می کرد و شنونده را منتظر می گذاشت. مجلس او صدر و ذیل نداشت و با دوستان در جلسه درس، حلقه وار می  نشست و در هر مجلسی که وارد می  شد، در پایین می نشست. اعتماد به نفس و آرامش روحی او به اندازه  ای بود که پرتو آن، دیگران را نیز در بر می  گرفت و تا شخص در حضور او بود، شبهه و تزلزلی در خود، احساس نمی  کرد.
[[پرونده:Payan Taghrirat.jpg|بندانگشتی|200x200پیکسل|پایان تقریرات الاصول به خط ارباب]]


كارهای شخصی‌اش را خود انجام می‌داد، كسانی را كه بر او وارد مى‌شدند، حتی خردسالان، احترام می‌گذاشت و فروتنی او زبانزد بود.زندگی بسیار زاهدانه و خالی از تجمل داشت. در محفل او از هر دری سخنی می  رفت، جز از مادیات و در کلام و خاطرش همه چیز می گذشت جز زخارف دنیا. 
===آثار===
اگر چه مرحوم ارباب، بیش از تألیف و تصنیف، به امر تدریس و تربیت فضلا توجه نشان می‌داده است، با این حال چند اثر مختصر و رساله کوتاه از وی به جای مانده است که نام برخی از آنها عبارت است از:


در برخورد با نظر مخالف، بسيار متين، منطقی و اخلاقی بود؛ با طبقه جوان بويژه روشنفكران و متجددان، رفتاری عاطفی و پســنديده داشــت. ايشان در تمام مدت عمــر خود به نامحرم نگاه نكــرد و كلمه‌ای تهمت، غيبت يا بی‌ادبی از او ديده و شــنيده نشــد. در جامعه، عنايت و توجه ويژه‌ای به مردم داشــت و در رفع گرفتاری‌های آنها اهتمام زيادی مبذول می‌داشت.
#حواشی بر کتب فقهی و حکمی وتفسیری که از جمله آنها حواشی برتفسیر تبیان شیخ طوسی و تعلیقات ریاضی او بر حواشی کتاب منهاج معان التجنیس  است.
 
#حواشی ناتمام بر رساله توضیح المسائل بروجردی و حاشیه بر عروة الوثقی.
مرحوم ارباب تلاش بسیاری در تهذیب و تزکیه نفس داشت و در آداب و نوامیس شرع، محکم واستوار بود. وی مقید بود حتی مستحبی از مندوبات شرع را که استحبابش قطعی و انجامش ممکن بود، ترک نکند. در سیر تکاملی و معنوی، قدمی ثابت داشت و وجود کیمیایی  اش از بوته آزمایش، تمام عیار بر آمد. قیافه، منطق، بیان، مجلس درس و ارشاد او، مصداق حدیث حضرت عیسی مسیح(ع) خطاب به حواریون بود.
# رساله در علم هیئت: این رساله را وی در پاسخ به درخواست آیت  الله بروجردی نوشتند.
 
#رساله درباره ارث: مرحوم ارباب در پاسخ به سؤالهای شاگردش مرحوم همایی درباره ارث، جزواتی بزرگ در خصوص مسائل ارث نوشت. استاد همایی این جزوات را تذهیب و جلد نمود و به کتابخانه دانشکده حقوق دانشگاه تهران اهدا کرد.
مرحوم ارباب درباره علت طول عمر خود فرموده بود:<blockquote>«در زندگی، ابداً بدخواه كسی نبوده‌ام، مخصوصا نســبت به خويشان و نزديكان خود كه هميشه خيرخواه آنها بوده‌ام. لذا خداوند به من طول عمر عنايــت كرد. » <ref>رياحی، یادنامه آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، ص20؛ همایی، جاویدان خرد، ص76؛ ضياءنور، آیت الله ارباب، اسوهٔ تقوی و پرهیزکاری، صص117-112؛ غروی، آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، صص94-91.</ref></blockquote>
 
==آثار==
اگر چه مرحوم ارباب، بیش از تألیف و تصنیف، به امر تدریس و تربیت فضلا توجه نشان می‌داده است؛ با این حال، چند اثر مختصر و رساله کوتاه از ایشان به جای مانده است که نام برخی از آنها عبارت است:
 
#حواشی بر کتب فقهی و حکمی وتفسیری، که از جمله آنها حواشی برتفسیر تبیان شیخ طوسی و تعلیقات ریاضی ایشان بر حواشی کتاب منهاج معان التجنیس  است.<ref>همایی، جاویدان خرد، صص77و78.</ref>
#حواشی ناتمام بر رساله توضیح المسائل بروجردی و حاشیه بر عروة الوثقی.<ref>ریاحی، یادنامه آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، ص45؛ جرفادقانی، علمای بزرگ شیعه، ص435.</ref>
# رساله در علم هیئت: این رساله را ایشان در پاسخ به درخواست آیت  الله بروجردی نوشتند. هنگامی که مرحوم بروجردی رساله را دیده بودند، فرموده بودند: این شرح که از خود متن (شیخ بهایی) مشکل تر است.<ref>ریاحی، یادنامه آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، صص 39و45.</ref>
#رساله درباره ارث: مرحوم ارباب در پاسخ به سؤالهای شاگردش، مرحوم همایی درباره ارث، جزواتی بزرگ در خصوص مسائل ارث نوشت. استاد همایی این جزوات را تذهیب و جلد نمود و به کتابخانه دانشکده حقوق دانشگاه تهران اهدا کرد.<ref>ارباب، زوایایی از زندگی آیت الله ارباب، ص70.</ref>
#رساله‌ای در علم اصول
#رساله‌ای در علم اصول
#رساله‌ای در شرح عبارتی از صحیفه سجادیه «لک یا الهی وحدانیـﺔ العدد». مرحوم استاد حاج حسین شفیعی- که خود از شاگردان آیت  الله ارباب بود- خواستار شرح عبارت مذکور از استاد شد و مرحوم ارباب، رساله  ای کوتاه در شرح آن نوشت. متن این رساله که به زبان عربی است، همراه با ترجمه فارسی آن به قلم استاد شفیعی در مجله میراث جاویدان به چاپ رسیده است.
#رساله‌ای در شرح عبارتی از صحیفه سجادیه «لک یا الهی وحدانیـﺔ العدد». متن این رساله که به زبان عربی است، همراه با ترجمه فارسی آن به قلم استاد شفیعی در مجله میراث جاویدان به چاپ رسیده است.
#رساله در معنای تحیّت: نسخه خطی این رساله در کتابخانه مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد کلباسی موجود است.
#رساله در معنای تحیّت: نسخه خطی این رساله در کتابخانه مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد کلباسی موجود است.
#استفتائات و فتاوای فقهی، که برخی به خط ارباب و برخی به تقریر مرحوم کلباسی موجود است.
#استفتائات و فتاوای فقهی که برخی به خط ارباب و برخی به تقریر مرحوم کلباسی موجود است.
#رساله در شرح احوال برخی از اساتید مرحوم ارباب و دیگر بزرگان اصفهان، از زبان مرحوم ارباب و به خط مرحوم کلباسی که در مجموعه یادداشت‌های  آیت الله کلباسی موجود است.
#رساله در شرح احوال برخی از اساتید مرحوم ارباب و دیگر بزرگان اصفهان، از زبان مرحوم ارباب و به خط مرحوم کلباسی که در مجموعه یادداشت‌های  آیت الله کلباسی موجود است.
#مکاتیب و مراسلات آیت الله ارباب، که حاوی نکات مفید اخلاقی و عرفانی است که تا کنون مقداری از آنها به دست آمده است.
#مکاتیب و مراسلات آیت الله ارباب که حاوی نکات مفید اخلاقی و عرفانی است که تا کنون مقداری از آنها به دست آمده است.
#تقریرات الاصول: کتابچه‌ای از تقریرات چند بحث از اصول مرحوم سیدمحمدفشارکی.<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج1، ص153. </ref>
#تقریرات الاصول: کتابچه‌ای از تقریرات چند بحث از اصول مرحوم سیدمحمدفشارکی.


<br />
===فعالیت ها===
حاج آقا رحيم برای اقامه نماز جمعه كه بيش از پنجاه سال در اصفهان بر پا نمود، زحمات زيادی متحمل گرديد و به خاطر عواملی چون مخالفت اهل علم، ناچار به تغيير محل اقامه آن در دفعات مكرر شد. نماز جمعه وی در مسجد جامع اصفهان كه به دعوت [[محمدباقر زند کرمانی|مرحوم زندكرمانی]] صورت گرفت، بسيار با شكوه برگزار می شد و جمعيت شركت كننده درآن به بيش از پنج هزار نفر می‌رسيد.<ref>ارباب، زوايایی از زندگی آيت الله ارباب، صص 74-73؛ غروی، آیت‌الله حاج آقا رحیم ارباب، صص 97-96؛ ریاحی، یادنامه  آیت‌الله حاج آقا رحیم ارباب،  ص 29.</ref>[[پرونده:MAZAR2.jpg|بندانگشتی|آرامگاه آيت االله ارباب]]
==وفات==
==وفات==
وی نزدیک به یک قرن عمر کرد. این عالم ربانی در اواخر عمر نابینا شد و باقی عمر را به صبر و رضا گذراند و سرانجام رحیم ارباب در روز عید غدیر، ۱۸ ذی الحجه ۱۳۹۶ق (۱۹ آذر ۱۳۵۵ش) درگذشت و پیکرش در [[تخت فولاد]] اصفهان نزدیک [[تکیه ملک]] به خاک سپرده شد.<ref>جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج ۳، ص ۳۶۲.</ref>
وی نزدیک به یک قرن عمر کرد. این عالم ربانی در اواخر عمر نابینا شد و باقی عمر را به صبر و رضا گذراند و سرانجام رحیم ارباب در روز عید غدیر، ۱۸ ذی الحجه ۱۳۹۶ق (۱۹ آذر ۱۳۵۵ش) درگذشت و پیکرش در [[تخت فولاد]] اصفهان نزدیک [[تکیه ملک]] به خاک سپرده شد.<ref>جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج ۳، ص ۳۶۲.</ref>


مادّه تاریخ وفات او را ضمن قطعه‌ای چنین گفته‌اند:
مادّه تاریخ وفات او را ضمن قطعه‌ای چنین گفته‌اند:<ref>جابری، تاریخ اصفهان، ص 341؛ مهدوی، سیری در تاریخ تخت فولاد، صص 186 - 188.</ref>
 
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|جبرئیل سر فرو کرد در جمع و گشت تاریخ:| «حاج آقا رحیم ارباب ازین جهان برفته»<ref>تاریخ اصفهان (جابری)، ص341؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، صص 186 و 188؛ نقباء البشر، ج2، صص 721 و 722؛ الاجازه الکبیره، ص59؛ گنجینه دانشمندان، ج3، ص76؛ میراث اسلامی ایران، ج10، ص107؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، صص 450-455؛ مدرس مجاهدی شکست ناپذیر، ص151؛ روزنامه رسالت، شماره 181، 4 تیر 1365، ص4؛ کارنامه همایی، صص 48-51؛ آیین فرزانگی، ج1، صص 53-66؛ ارباب معرفت: اغلب صفحات.</ref>}}
{{ب|جبرئیل سر فرو کرد در جمع و گشت تاریخ| «حاج آقا رحیم ارباب ازین جهان برفته»}}
{{پایان شعر}}
علامه همایی در سروده ای زيبا، ماده تاريخ فوت استادش را چنين به نظم آورده است:<ref>همایی، جاویدان خرد، ص 78.</ref><ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج1، صص 155-148.</ref>
{{شعر}}
{{ب|او برفت از جهان و گفت سنا|جان علم از تن جهان رفته}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


سطر ۱۴۴: سطر ۱۳۱:
==منابع==
==منابع==


*برگرفته از: [[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی، مصلح الدین]]، [[اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
*[[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، سید مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.


*مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج1، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.
*مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج1، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.


[[رده:اعلام اصفهان، ج3]]
[[رده:علمای قرن 14]]
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]
[[رده:مراجع تقلید]]
[[رده:مجتهدین]]
[[رده:عرفا]]
[[رده:عرفا]]
[[رده:علمای قرن 14]]
[[رده:فقیهان]]
[[رده:مدرسین]]
[[رده:مدرسین]]
[[رده:فیلسوفان]]
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]
[[رده:مراجع تقلید]]
[[رده:اعلام اصفهان، ج3]]
[[رده:شاگردان جهانگیرخان قشقایی]]
[[رده:شاگردان سید محمدباقر درچه ای]]
[[رده:علمای حوزه علمیه صدر بازار]]
[[رده:ائمه جماعت]]
[[رده:ائمه جمعه]]
[[رده:نویسندگان]]
[[رده:شاگردان آخوند کاشی]]
[[رده:شاگردان سید ابوالقاسم دهکردی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۵۷

رحیم ارباب (۱۲۹۷ ق-1396ق)، مشهور به حاج آقا رحیم ارباب، فرزند علی پناه، عالم فاضل، فقیه محقق و زاهد، عارف ربّانی، ادیب کامل، حکیم عارف، جامع دانش‌های نقلی و عقلی و از فقیهان مقیم اصفهان در قرن چهاردهم هجری است.[۱]

حاج آقا رحیم ارباب.jpg
اطلاعات فردی و علمی
نام کاملحاج آقا رحیم ارباب
زادروز۱۲۹۷ قمری
تاریخ وفات1396قمری
مدفنتخت فولاد
اساتید‌آخوند کاشانی
سید ابوالقاسم دهکردی و ...
شاگردانمحمدعلی معلم حبیب آبادی
شهید مرتضی مطهری
ناصری دولت آبادی،...
اجازه روایت ازجهانگیرخان قشقایی
آیت الله سید محمدباقر درچه‌ای
اجازه روایت بهآقا ســيد شــهاب‌الدين مرعشی نجفی
حاج آقا ســيد محمد علی روضاتی
آثارتصحیح «تبیان، حاشیه بر منهاج معادن التجنیس
حواشی بر کتب فلسفی و ...
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
اجتماعیمجتهد، مدرس، مرجع تقلید و ...


زندگی‌نامه

ولادت

رحیم ارباب در روز شنبه دوازدهم جمادی الثانی سال ۱۲۹۷ قمری در روستای چرمهین از قرای توابع لنجان علیای اصفهان دیده به جهان گشود.[۲]

خاندان

رحیم فرزند حاج علی پناه چهار محالی اصفهانی (ارباب حاج آقا) فرزند عبدالله (ارباب آقا) فرزند حاج علی پناه فرزند ملا عبدالله شیرازی( معاصر زندیه) بوده است. اجداد او از اعیان و بزرگان دهاقین و مشاهیر نجبا منطقه خود به شمار می رفتند و از این رو به «ارباب» شهرت داشتند. نیاکان و بیشتر اقوام و خویشان رحیم، افرادی با سواد و برخوردار از فضل و ادب و بهره‌مند از تاریخ و شعر بوده اند. پدر رحیم، حاج علی پناه معروف به حاجی آقا، خود اهل فضل و شعر و ادب بود و در شعر تخلص « لنگر» داشت و با عمان سامانی و دهقان سامانی معاصر بود.

وی در 7 سالگی به اصفهان رفت. حاج آقا رحیم ارباب تا آخر عمر در اصفهان زیست و دو بار ازدواج کرد. پس از فوت همسر اولش خواهر مرحوم میرزا عباس خان شیدا، با دختر مرحوم شیدا ازدواج کرد و تا آخر عمر با او به سر برد. حاج آقا رحیم ارباب از هیچ‌کدام از همسرانش صاحب فرزند نشد.[۳]

تحصیلات مقدماتی

حاج آقا رحیم بنابر رسم بزرگ زادگان قدیم، از کودکی در مکتب خانوادگی نزد معلم خصوصی، مرحوم ملا محمدحسن همامی( متوفی ۱۳۵۹ق) دانش‌های مقدماتی را فرا گرفت. همامی که عالمی فاضل و پرهیزکار و از شاگردان فقیه اصولی حاج شیخ مرتضی ریزی بود، دروس فارسی، مقدمات عربی و کتب مقدمات فقه و اصول مانند شرایع و معالم و حاشيه ملا عبدالله و بخشی از شرح لمعه را به رحیم آموزش داد. محل فراگیری دانش‌های مقدماتی وی را در برخی منابع زادگاه او و در برخی دیگر اصفهان دانسته اند.[۴]

تحصیلات تکمیلی

حاج آقا رحیم که در زمانی اندک مقدمات را به خوبی فراگرفت، توانست به مَدْرَس دانشمندان نامی آن روزگار راه یافته و محضر برخی از فقها و حکمای بزرگ را درک نماید. او در فقه، اصول، هیئت، ریاضی، فلسفه، کلام و عرفان تحصیل کرده بود و از آخرین دانشوران مکتب فلسفی اصفهان به شمار می‌رفت. حاج آقا رحیم ارباب جز چند سفر زیارتی، تمام عمر خود را در اصفهان و در حال تحصیل و تدریس علوم اسلامی گذراند.[۵]

اساتید

مهم‌ترین اساتید او در اصفهان عبارتند از:[۶]

  1. ملا محمدحسن دهکردی
  2. میرزا ابوالمعالی کرباسی
  3. میر سید محمدتقی مدرس
  4. میرزا بدیع درب‌امامی(قوانین الاصول)
  5. آیت الله سید محمدباقر درچه‌ای(خارج فقه و اصول)
  6. آیت الله ابوالقاسم دهکردی(خارج فقه و اصول)
  7. ملا محمد کاشانی مشهور به آخوند کاشی(فلسفه، هیئت و ریاضیات)
  8. میرزا جهانگیرخان قشقایی(سطوح عالی حكمت اســلامی، فلسفه، هیئت و ریاضیات)
  9. حاج آقا منیر احمدآبادی بروجردی(خارج فقه و اصول)
  10. آقا سید محمود کلیشادی(مغنی و مطول)

مرحــوم ارباب در خلال تحصيــلات خود به دريافت اجــازه روايت از برخی اســاتيد خــود نائل گرديد. از جمله حضرات آيات:

  • ســيد محمد باقر درچه‌ای
  • جهانگير خان قشقایی

شاگردان

حوزه تدریس او از حوزه های تحقیقی و ممتاز به شمار می رفت. مدّتی در مسجد حکیم و سپس در منزل خود به تدریس پرداخت و عدّه زیادی از فضلاء و علما معاصر اصفهان از تربیت یافتگان آن مرحوم می باشند. رحیم ارباب، شاگردان فراوانی داشت و بسیاری از چهره‌های مشهور در انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ شمسی، از شاگردان او بوده‌اند. برخی از شاگردان او عبارتند از:[۷]

برخی از علما و دانشمندان معاصر مفتخر بــه دريافت اجازه روايت از آيــت الله ارباب گرديده‌اند كه از جملــه آنها مى‌توان بــه فقيه و مرجع نامی، آقا ســيد شــهاب‌الدين مرعشی نجفی و علامه محقق رجالی نامدار معاصر، حاج آقا ســيد محمد علی روضاتی اشــاره نمود.

سیره اخلاقی

فضایل اخلاقی ارباب، نمونه و رونوشــتی از خلق و خوی پيامبر ( ص) و پيشــوايان دين(ع) بود. او در جامعيت علم و عمل، فضيلت دينــداری، رعايــت دقايق اخلاقی، حــد اعلای قدس، پاكــی، زهــد و تقوی در زمــان خود يگانه بــود. در گفتارش آثار تعقل و اندیشه آشکار بود و در سخن، تأمل و درنگ می کرد و شنونده را منتظر می گذاشت. مجلس او صدر و ذیل نداشت و با دوستان در جلسه درس، حلقه وار می  نشست و در هر مجلسی که وارد می  شد، در پایین می نشست. اعتماد به نفس و آرامش روحی او به اندازه  ای بود که پرتو آن، دیگران را نیز در بر می  گرفت و تا شخص در حضور او بود، شبهه و تزلزلی در خود، احساس نمی  کرد. مرحوم ارباب نسبت به اهل بيت(ع) ارادت تام داشت و خصوصا اسم مبارک حضرت علی ( ع ) را خيلی با عظمت می آورد. او اهل بيت را مظاهر تمام و كمال خدا می دانست كه بدون هيچ كمبودی، متخلق به اخلاق و متصف به صفات هستند. از آنجا كه برخی اهالی اصفهان می گفتند آقای ارباب، لعن غاصبان حقوق اهل بيت ( ع ) را روا نمی داند، مرحوم حاج آقا مصطفی بهشتی نژاد، از شاگردان برجسته و مبرّز مرحوم ارباب، در اين باره از استاد خود جويا می شود؛ مرحوم ارباب درپاسخ می‌فرمايد:[۱۰]

« به آن ها بگوييد بنده مرتب زيارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام اش می خوانم».

او كارهای شخصی‌اش را خود انجام می‌داد. به كسانی را كه بر وی وارد مى‌شدند، حتی خردسالان، احترام می‌گذاشت و فروتنی او زبانزد بود. زندگی بسیار زاهدانه و خالی از تجمل داشت. در محفل او از هر دری سخنی می  رفت، جز از مادیات و در کلام و خاطرش همه چیز می گذشت جز زخارف دنیا. در برخورد با نظر مخالف، بسيار متين، منطقی و اخلاقی بود؛ با طبقه جوان بويژه روشنفكران و متجددان، رفتاری عاطفی و پســنديده داشــت. او در تمام مدت عمــر خود به نامحرم نگاه نكــرد و كلمه‌ای تهمت، غيبت يا بی‌ادبی از او ديده و شــنيده نشــد. در جامعه، عنايت و توجه ويژه‌ای به مردم داشــت و در رفع گرفتاری‌های آنها اهتمام زيادی مبذول می‌داشت. مرحوم ارباب تلاش بسیاری در تهذیب و تزکیه نفس داشت و در آداب و نوامیس شرع، محکم واستوار بود. وی مقید بود حتی مستحبی از مندوبات شرع را که استحبابش قطعی و انجامش ممکن بود، ترک نکند. در سیر تکاملی و معنوی، قدمی ثابت داشت و وجود کیمیایی  اش از بوته آزمایش، تمام عیار بر آمد. قیافه، منطق، بیان، مجلس درس و ارشاد او، مصداق حدیث حضرت عیسی مسیح(ع) خطاب به حواریون بود. مرحوم ارباب درباره علت طول عمر خود فرموده بود:

«در زندگی، ابداً بدخواه كسی نبوده‌ام، مخصوصا نســبت به خويشان و نزديكان خود كه هميشه خيرخواه آنها بوده‌ام. لذا خداوند به من طول عمر عنايــت كرد. » [۱۱]

روحیات، ویژگی‌ها، و مقام علمی و اخلاقی حاج آقا رحیم ارباب، او را به یک فقیه ویژه در میان فقهای شیعه تبدیل کرده است. خاطرات و روایت‌های بسیاری درباره ویژگی‌های اخلاقی او ذکر شده است؛ از اینکه جذبه معنوی او، همگان را به تکریم و تعظیم وامی‌داشت و سخنان کوتاهش هر کسی را به قبول و اطاعت ترغیب می‌کرد. هرگز با هیچ کس، با لحن تند و خشن سخن نمی‌گفت و همه را با لفظ آقا یا خانم صدا می‌زد. از نظر اخلاقی یک انسان کامل بود و وجودش از کینه، خودخواهی و تکبّر و طمع خالی بود. نسبت به کوچک و بزرگ تواضع داشت و از ریاکاری و خودنمایی به دور بود و نسبت به همه با حُسن خلق و احترام رفتار می نمود. عدّه زیادی از بزرگان و دانشمندان در محضر وی حاضر می شدند و کسب فیض می کردند، از جمله استاد بدیع الزّمان فروزانفر که گفته بود:

«وقتی به اصفهان می آیم دو قبله دارم یکی آیت اللّه ارباب و دیگری محمّد باقر الفت».

او همچون استاد خود میرزا جهانگیرخان قشقایی هیچ گاه معمم نشد و تنها در هنگام نماز، به دلیل استحباب، شالی را دور سر می‌بست و بعد از نماز آن را باز می‌کرد.[۱۲]

جایگاه

حاج آقا رحیم ارباب به پیروی از استاد خود جهانگیرخان قشقایی، لباس عادی می‌پوشید و فقط برای نماز عمامه بر سر می‌گذاشت.

جایگاه علمی

آيــت الله اربــاب از مجتهدان بزرگ و فقيهان ســترگ جهان تشيع و از مدرسان نام آور قرن چهاردهم هجری در رشــته‌های مختلف عقلی و نقلی به شمار مى‌رفت. وی عمر یکصد ساله خود را صرف تحصیل، تدریس، مطالعه، عبادت، بیان احکام و ذکر اخبار و آثار ائمه طاهرین(ع) ، موعظه، ارشاد خلایق، پاسخ دادن به مسائل شرعی، فقهی، عقاید دینی و رفع حوائج بندگان خدا نمود. او همواره به تحقیق در مسائل علمی و تدریس و مطالعه اشتغال داشت. حوزه تدریس وی بیش از نیم قرن، مورد استفاده طلاب علم و منشأ فیوضات برای حوزه‌های علمی ایران و عراق و از بزرگترین و مهمترین حلقه‌های درسی اصفهان به شمار می  رفت و منزلت عظیم او در علم، دقت نظر در تحقیق و شیوه آسان او در حل مطالب پیچیده، نظر فضلای اصفهان و دیگر شهرهای ایران را به مَدْرَس او جلب نمود.[۱۳]اجتهاد و جامعيــت و عظمت مقام علمی او مورد تصديق علما وبزرگان بود، چنانكه مرحوم آيت الله حاج سيد جمال الدين گلپايگانی، از مراجع تقليد در نجف اشرف، فرموده بود:

« نظير آقای ارباب در نجف يا اصلا نيست و يا بسيار اندک اســت. » [۱۴]

حاج آقا رحیم در اصول و اســتنباط احكام شرعی، مشــربی معتدل و متوسط ما بين اصولی و اخباری داشته و از محققان و مدرسان بزرگ حکمت و عرفان و کلام اسلامی بود که در فلسفه، پيرو حكمت متعاليه صدرایی و از بزرگترین پیروان آن در دوران اخیر و آخرین وارث مکتب فلسفی اصفهان، محققی كامل و مدرسی ماهر به شمار می  رفت. او در ديگر دانش‌های اسلامی مانند ادبيات، اصول، تفسير، حديــث، كلام، رياضيات، هيأت و نجوم نيز اســتادی زبردست و صاحب نظر به شمار می‌رفت. شهید مرتضی مطهری، حاج آقا رحیم ارباب را از علمای طراز اول در فقه و اصول و فلسفه و ادبیات عرب و قسمتی از ریاضیات قدیم دانسته است.[۱۵] او در علوم ادبی، لغت، صرف، نحو، معانی و بيان، بديع، إعراب و عروض، يگانه دوران بود و دانشهای مذكور را مادر علوم مى دانست؛ زيرا قرآن و حديث، كتاب تفسير، كلام، حكمت و فقه، همه به زبان عربی تأليف و تصنيف شده است. دامنه اين معارف، عريض و طويل بوده و فهم درست آن نياز به ادبيات اصطلاحی دارد و بدون مهارت در آنها، دانش پژوه در معرض خطا و اشتباه است.[۱۶] مرحوم ارباب، بهای زيادی به ادبيات می داد و اگر طلبه ای، عبارتی را اشتباه می خواند، خيلی ناراحت می شد و به عكس، هنگامی كه عبارت عربی را درست می خواند، او را تشويق می فرمود. حاج آقا رحيم كه علوم عقلی و معارف حكمی را نزد استادان بزرگ حكمت اسلامی حوزه اصفهان، آخوند كاشی و جهانگير خان فرا گرفته بود، خود از محققان و مدرسان بزرگ حكمت و عرفان و كلام اسلامی بود. فلسفه مشّاء و حكمت اشراق را با عمق و تحقیق بسيار، مطالعه و از اشارات و شفا تا حکمة‌الاشراق و فصوص الحکم، قبسات، صراط مستقيم، تجريد الاعتقاد، مبدأ و معاد، اسفار اربعه و منظومه را به دقت بررسی و يا تدريس كرده بود. او به حكمت متعاليه صدرایی اعتقاد داشت و از بزرگترين پيروان آن در دوران اخير وآخرين وارث مكتب فلسفی اصفهان به شمار می رفت. به تعبير استاد همایی:[۱۷]

« ارباب آخرين يادگار مكتب قديم اصفهان است كه به فلسفه ملاصدرا رسيده و غوامض و دقايق آن را به درستی و خالی از حشو و زوايد فهميد و هضم كرد و به اصول و مبانی آن كاملاً معتقد است، اما اهل تظاهر و فضل فروشی نيست».

سلسله اساتيد حكمت وی با سه واسطه به حكيم متأله بيدآبادی و از طريق بيدآبادی نيز به وسائط خود به آخوند ملاصدرا می پيوندد. مبنای وی در فقه بيشتر مبتنی بر اخبار بود. البته اخباری به معنای مصطلح آن نبود، بلكه مانند صاحب حدايق متمايل به اخبار بود. در فقه، بسيار خوش سليقه و برخوردار از استقلال فكری بود و تحت تأثير ديگران واقع نمی شد. روی هم رفته، در فقاهت، معتدل و متوسط ميان اصولی و اخباری بود. اكثر متون عالی فقه را از بر داشت و در استحضار مسائل به كمال بود و اطراف و جوانب آنرا به طوری استوار گردانيده بود كه با بحث و تشکیک، تزلزلی بر خاطرش راه نمی يافت. از متون فقهی مورد توجه او كه به دقت مطالعه، تدريس و تحقيق كرده بود، می توان به شرح كبير ( رياض )، شرح لمعه، جواهر و متاجر اشاره كرد. برخی نظرات فقهی حاج آقا رحیم ارباب، مخالف با فتوای بسیاری از فقیهان بوده است. برخی از این موارد عبارتند از:

  • وجوب عینی نماز جمعه: او معتقد به وجوب عینی نماز جمعه حتی در عصر غیبت بود و حتی تا اواخر عمر هم آن را ادا می‌کرد. او سال‌ها آن را در منزل و سپس در مسجد گرک یراق و بعدا در مسجد جامع و چندین سال در مسجد درکوشک اقامه می نمود و چون در ماه صفر سال 1368ق مرحوم آقا میر محمّد مهدی سلطان العلماء به امامت جمعه اصفهان منصوب گردید، مرحوم آقای ارباب تا اواخر عمر نمازجمعه را در مسجد قریه گورتان (در سمت مغرب اصفهان در کنار جاده نجف آباد) اقامه می نمود.[۱۸]
  • ارث بردن زوجه از زوج پس از فوت او از تمام ماترک او حتّی زمین بوده است.
  • طهارت اهل کتاب
  • عدم اختصاص زکات به موارد نه‌گانه
  • لزوم پرداخت سهم امام به سادات
  • کفایت غسل از وضو[۱۹]

جایگاه سیاسی

مرحوم ارباب هر چند اهل شهرت و ادعا نبود و کمتر در امور اجتماعی و سیاسی دخالت می کرد، امابه هنگام احساس مسؤولیت، سخن را بر سکوت ترجیح  می  داد. وی نسبت به مسائل روز جهان اسلام، حساس بود و در صورت لزوم به صدور فتوا نیز مبادرت می  نمود. برخی از آرای فقهی او نیز بر لزوم جنبه  های سیاسی و اجتماعی اسلام، دلالت داشت:

  1. وجوب تعیینی نماز جمعه، وی حکم وجوب آن را از بدیهیات می‌دانست.
  2.   تأکید بر حفظ وحدت مسلمین و پرهیز از طرح مسائل تفرقه انگیز به ویژه مسأله لعن.
  3. حساسیت نسبت به مشکلات و مسائل روز جهان اسلام، او به هنگام قحط و غلا در اصفهان، کتابهای خود را فروخته و صرف قحطی زدگان کرده بود و در جریان استقلال الجزایر در سال ۱۳۴۲ شمسی، فتوایی برای کمک به مسلمانان و ملت الجزایر و علیه دولت فرانسه صادر کرد.[۲۰]

آثار و فعالیت ها

پایان تقریرات الاصول به خط ارباب

آثار

اگر چه مرحوم ارباب، بیش از تألیف و تصنیف، به امر تدریس و تربیت فضلا توجه نشان می‌داده است، با این حال چند اثر مختصر و رساله کوتاه از وی به جای مانده است که نام برخی از آنها عبارت است از:

  1. حواشی بر کتب فقهی و حکمی وتفسیری که از جمله آنها حواشی برتفسیر تبیان شیخ طوسی و تعلیقات ریاضی او بر حواشی کتاب منهاج معان التجنیس  است.
  2. حواشی ناتمام بر رساله توضیح المسائل بروجردی و حاشیه بر عروة الوثقی.
  3.  رساله در علم هیئت: این رساله را وی در پاسخ به درخواست آیت  الله بروجردی نوشتند.
  4. رساله درباره ارث: مرحوم ارباب در پاسخ به سؤالهای شاگردش مرحوم همایی درباره ارث، جزواتی بزرگ در خصوص مسائل ارث نوشت. استاد همایی این جزوات را تذهیب و جلد نمود و به کتابخانه دانشکده حقوق دانشگاه تهران اهدا کرد.
  5. رساله‌ای در علم اصول
  6. رساله‌ای در شرح عبارتی از صحیفه سجادیه «لک یا الهی وحدانیـﺔ العدد». متن این رساله که به زبان عربی است، همراه با ترجمه فارسی آن به قلم استاد شفیعی در مجله میراث جاویدان به چاپ رسیده است.
  7. رساله در معنای تحیّت: نسخه خطی این رساله در کتابخانه مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد کلباسی موجود است.
  8. استفتائات و فتاوای فقهی که برخی به خط ارباب و برخی به تقریر مرحوم کلباسی موجود است.
  9. رساله در شرح احوال برخی از اساتید مرحوم ارباب و دیگر بزرگان اصفهان، از زبان مرحوم ارباب و به خط مرحوم کلباسی که در مجموعه یادداشت‌های  آیت الله کلباسی موجود است.
  10. مکاتیب و مراسلات آیت الله ارباب که حاوی نکات مفید اخلاقی و عرفانی است که تا کنون مقداری از آنها به دست آمده است.
  11. تقریرات الاصول: کتابچه‌ای از تقریرات چند بحث از اصول مرحوم سیدمحمدفشارکی.

فعالیت ها

حاج آقا رحيم برای اقامه نماز جمعه كه بيش از پنجاه سال در اصفهان بر پا نمود، زحمات زيادی متحمل گرديد و به خاطر عواملی چون مخالفت اهل علم، ناچار به تغيير محل اقامه آن در دفعات مكرر شد. نماز جمعه وی در مسجد جامع اصفهان كه به دعوت مرحوم زندكرمانی صورت گرفت، بسيار با شكوه برگزار می شد و جمعيت شركت كننده درآن به بيش از پنج هزار نفر می‌رسيد.[۲۱]

آرامگاه آيت االله ارباب

وفات

وی نزدیک به یک قرن عمر کرد. این عالم ربانی در اواخر عمر نابینا شد و باقی عمر را به صبر و رضا گذراند و سرانجام رحیم ارباب در روز عید غدیر، ۱۸ ذی الحجه ۱۳۹۶ق (۱۹ آذر ۱۳۵۵ش) درگذشت و پیکرش در تخت فولاد اصفهان نزدیک تکیه ملک به خاک سپرده شد.[۲۲]

مادّه تاریخ وفات او را ضمن قطعه‌ای چنین گفته‌اند:[۲۳]

جبرئیل سر فرو کرد در جمع و گشت تاریخ «حاج آقا رحیم ارباب ازین جهان برفته»

علامه همایی در سروده ای زيبا، ماده تاريخ فوت استادش را چنين به نظم آورده است:[۲۴][۲۵]

او برفت از جهان و گفت سناجان علم از تن جهان رفته

پانویس

  1. مهدوی، اعلام اصفهان، ج3، ص56.
  2. ریاحی، ویژگی‌های اخلاقی و معنوی آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، ص ۹۰.
  3. همایی، جاویدان خرد، ص 77؛ ریاحی، یادنامه آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، ص67؛ ارباب، زوایایی از زندگی آیت‌الله ارباب، ص77.
  4. کتابی، رجال اصفهان، ص۴۴۵؛ همایی، جاویدان خرد، ص۷۷؛ ارباب، زوایایی از زندگی آیت الله ارباب، ص۷۴.
  5. جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج ۳، ص ۳۴۹.
  6. ارباب، زوايایی از زندگی آيت الله ارباب، ص 74؛ ضياء نور، آيت الله ارباب اسوه تقوی و پرهيزكاری، ص 109 ؛ شريف رازی، مشاهير دانشمندان اسلام، ج2، ص 394 ؛ شريف رازی، گنجينه دانشمندان، ج 3، ص 86.
  7. مرعشی نجفی، اجازة‌الکبیرة، ص۵۹؛ روضاتی، رياض الابرار، مخطوط.
  8. جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج ۳، صص ۳۵۰-۳۵۱.
  9. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج1، ص152.
  10. مدرس هاشمی، مجله حوزه، ش 53، ص 43؛ غروی، آیت‌الله حاج آقا رحیم ارباب، صص 96-95؛ رياحی، یادنامه آیت‌الله حاج آقا رحیم ارباب، صص 37-36.
  11. رياحی، یادنامه آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، ص20؛ همایی، جاویدان خرد، ص76؛ ضياءنور، آیت الله ارباب، اسوهٔ تقوی و پرهیزکاری، صص117-112؛ غروی، آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، صص94-91.
  12. جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج ۳، صص353- ۳۵۴.
  13. طهرانی، نقباءالبشر، ص722.
  14. ضياء نور، آیت الله ارباب اسوهٔ تقوی و پرهیزگاری، ص10؛ جواهری، علوم و عقاید، ص6.
  15. ریاحی، ویژگی‌های اخلاقی و معنوی آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، ص ۱۳۱.
  16. غروی، آیت‌‌الله حاج آقا رحيم ارباب، ص 94.
  17. همایی، جاويدان خرد، ص 8.
  18. جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج ۳، ص ۳۵۲.
  19. غروی، آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، صص91-92؛ ضیاء نور، آیت الله ارباب اسوهٔ تقوی و پرهیزگاری، صص110-111.
  20. ارباب، زوایایی از زندگی آیت الله ارباب، صص73-74.
  21. ارباب، زوايایی از زندگی آيت الله ارباب، صص 74-73؛ غروی، آیت‌الله حاج آقا رحیم ارباب، صص 97-96؛ ریاحی، یادنامه آیت‌الله حاج آقا رحیم ارباب، ص 29.
  22. جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج ۳، ص ۳۶۲.
  23. جابری، تاریخ اصفهان، ص 341؛ مهدوی، سیری در تاریخ تخت فولاد، صص 186 - 188.
  24. همایی، جاویدان خرد، ص 78.
  25. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج1، صص 155-148.

منابع

  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج1، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.