این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
محمدباقر زند کرمانی
این نوشتار نیازمند جعبهٔ اطلاعات است. ممکن است بخواهید با افزودن یک جعبهٔ اطلاعات، به استانداردسازی نمایش موضوع کمک کنید. |
شیخ محمّد باقر زند کرمانی(1321ق_1389ق)، عالم فاضل و فقیه کامل و واعظ خبیر از علمای عالیقدر قرن چهاردهم هجری در اصفهان بوده است.
زندگینامه
ولادت
محمدباقر زند کرمانی در سال 1312ق در کرمان متولّد شد.
خاندان
شیخ محمد باقر از طایفهٔ زندیه و از احفاد صادق خان برادر کریم خان زند بود و پدرش حاج آقا رضا شخصی باتقوا، متواضع و بسیار مهربان بود. نسب وی محمدباقر بن رضا بن حسن بن عبدالغنی خان بن مسعود خان بن صادق خان بن ایماق خان زند است.[۱]
تحصیلات
مقدماتی
او درکرمان ابتدا در مکتب خانه و سپس در مدرسه سعادت به تحصیل پرداخت و از اساتیدی چون احمد بهمن یار بهره برد. مدتی تفسیر تورات را نزد ملا يوسف یهودی خوانده و فارسی قدیم را نزد یک زردتشتی که موید یا هیربد بود به نام خداداد - فرا گرفت و گاتها را توسط همان استاد آموخت. همچنین اناجیل را نزد یکی از کشیشان پروتستان آموخت. سپس به مدرسه شهاب وارد شد وی نزد محمد جواد کرمانی، برادر بهمنیار، تبصره و شرایع و درس فقه را فراگرفت. در مدرسه ملی از محضر آقا میرزا شهاب الدین کرمانی استفاده نمود. همچنین، استحضار و تکمیل ادبیات عرب و مقامات حریری را هم نزد حاج سید محمدباقر زنوزی فراگرفت. از دیگر اساتیدش در مقدمات به استاد رضوی کرمانی می توان اشاره کرد. وی پس از گذراندن این دروس، در مدرسه انگلیسی ها ثبت نام نمود تا از این طریق علاوه بر فراگیری زبان انگلیسی علوم و فنون جدیدی را نیز فرا گیرد. در آنجا با علوم ،شیمی فیزیک، طب و جغرافیا نیز تا حدی آشنا شد طب را نزد آقا میرزا علیرضا حکیم فرا گرفت در این دوران همچنین با مسیحیان و پیروان ادیان دیگر در این مدرسه مباحثات مذهبی بر پا می کرد.[۲]
تکمیلی
وی پس از اتمام دروس مقدماتی و سطح در سال 1343ق راهی اصفهان شد و نزد آخوند ملّا حسین فشارکی، حاج میر محمّد صادق خاتون آبادی، میر سیّد علی نجف آبادی و میرزا ابوالهدی کلباسی به کسب فیض پرداخت.همچنین سفری به عتبات عالیات نمود و از محضر درس سید ابوالحسن اصفهانی استفاده کرد. سپس به قم رفته و در ردیف شاگردان حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی درآمد و در این مدت همدرس امام خمینی و استاد محمود شهابی بودند. در سفر دوم خود به عتبات از محضر شیخ محمدحسین کاشف الغطاء استفاده کرد. در سفر تهران و قم نیز از تحصیل غافل نبود و از بزرگان آن شهرها استفاده می کرد تا این که عاقبت به اصفهان آمد.
مرحوم زند کرمانی از عدّه ای از علماء و مجتهدین اجازه اجتهاد اخذ نمود که عبارتند از: ملّا محمّد حسین فشارکی، حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، شیخ محمّد حسین کاشف الغطاء، سیّد جمال الدّین گلپایگانی، آقا میرزا آقا اصطهباناتی و شیخ آقا بزرگ طهرانی، سید ابوالحسن اصفهانی میر محمد صادق مدرس خاتون آبادی، شیخ عباس قمی، شیخ موسی خوانساری و حاج سيد احمد صفایی خوانساری.[۳]
شاگردان
از شاگردان ایشان بزرگانی همچون:
- میرزا عنایت الله نجفی
- شمس الدين تاج اصفهانی
- سید محمدعلی روضاتی ( صاحب اجازه از وی )
- سيّد عبدالحجت بلاغی ( صاحب اجازه از وی )
- سید محمد قهدریجانی ( صاحب اجازه از وی )
- آیت الله سید اسماعیل هاشمی
- شیخ احمد ربانی
- سيد ابوالفضل صفوی ریزی
- شیخ حیدرعلی کاشانی
- شیخ نعمت الله صالحی
- شیخ نصر الله صالحی
- ابراهیم جواهری
جایگاه
جایگاه علمی
ایشان کتاب قانون بوعلی سینا و شرح لمعه و شرایع و تدریس تفسير مجمع البیان تدریس می نمود. وی در امر تدریس بسیار مسلط بوده و مهارت اصلی ایشان در امر تدریس قرآن بود. از فعالیتهای علمی دیگر وی شرکت در کنگره های مختلف از آن جمله کنگره اتم شناسی تهران به دعوت دکتر محمود حسابی شرکت در کنگره نفت در تهران و سخنرانی ایشان به زبان انگلیسی در ایام ملی شدن صنعت نفت بود که موجب بهت و حیرت شرکت کنندگان گردیده بود. افراد خارجی ای که سوالاتی درباره اسلام و مسلمین داشتند و به ایشان رجوع می نمودند ضمن بحث از راهنمایی وی بهره مند می گشتند.
جایگاه سیاسی
آیت الله زند کرمانی از حامیان سرسخت مبارزات ملی شدن نفت در اصفهان بود و همین مناسبت کتابی به نام تاریخ مختصر نفت » را منتشر نمود که مورد استقبال فراوان مردمی قرار گرفت. همچنین ملی شدن صنعت نفت و روی کار آمدن دولت دکتر مصدق شرایطی را فراهم آورد که مردم اصفهان ایشان را برای نمایندگی دوره هفدهم مجلس شورای ملی نامزد نمایند و در همین گیر و دار ایشان به منظور زیارت حرم مقدس ثامن الحجج مسافرتی به مشهد مقدس داشتند، که در بازگشت به اصفهان مورد استقبال کم نظیر مردم قرار گرفتند. بین نامزدهای این دوره اصفهان ایشان بیشترین محبوبیت را داشتند و چنانچه انتخابات برگزار میگردید قطعا وی به عنوان نماینده انتخاب شده که به دلیل شرایطی انتخابات به مرحله نهایی نرسید.[۴] از جمله کسانی که در حوزه علمیه اصفهان قبل از نهضت پانزده خرداد و پس از آن به امام خمینی بسیار علاقمند بود و امام خمینی را مردی مستعد و انسانی وارسته به تمام معنا می دانست.
وی از اولین افرادی بود که در مسائلی که برای حضرت امام پیش آمد اعلامیه داد و در پی دستگیری امام در سال ۱۳۴۲ش بیانیه ای داده و از امام دفاع کرد. آیت الله زندکرمانی در زمان رضاخان پهلوی با مفاسد او مبارزه می کرد. ایشان برای مطلع کردن علمای نجف در این مورد خدمت آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی رفت و گویا ایشان پیشنهاد جهاد علیه رضاخان را داده بود. در برخی جلسات هفتگی که داشت در سخنرانی های خود سلطه یهود و اسرائیل را بر فلسطین محکوم می کرد. در سخنانش، غير مستقیم شاه را وابسته به بیگانه معرفی می کرد.[۵]
او مشکلات کشور را ناشی از ضعف فرهنگی و نارسائی های برنامه های آموزشی و به طور کلی نظام آموزش و پرورش کشور است. بنابراین تنها راه چاره و اصلاح و پیشرفت جامعه را در اصلاح فرهنگ آن میدانست و به همین منظور اقدام به تأسیس جامعه ای فرهنگی به نام جامعه مذهبی دین و دانش » نمود و هدف آن را ماده واحدهای تعیین فرمود که عبارت بود از تقاضای توافق دادن برنامه فرهنگ با احتیاجات جامعه، به طوری که کشور دارای افرادی دانشمند و با ایمان گردد جامعه مزبور مورد استقبال مردم قرار گرفت و بسیاری از صاحب نظران و صاحبان اصناف و دانشجو و دانش آموز عضویت آن را پذیرفت. نظرات این جامعه پس از بررسی برای مسؤولان امور فرهنگی کشور ارسال می شد و یا در روزنامه های محلی آن دوره منعکس می گردید.[۶]
آثاروفعالیت ها
آثار
کتب زیر از تألیفات اوست:
- فیوضات اللاّمعه فی حال الکتب الأربعه»
- «نبذه فی تحقیق کتاب قرب الإسناد و مؤلّفه و أخباره»
- «رفع النّزاع من البَین فی الصُّلح المقصود مِنهُ الفرار عن الدَّین»
- «أماره الولایه»
- «تاریخ مختصر نفت در دنیا»
- «رساله فقه فارسی» در احکام آب ها
- «سوانح ایام عمری»
- «ترجمه خطبه الغدیر» به فارسی.[۷]
- «مقایسۀ اسلام با ادیان » مفقود
- «فلسفه احکام»، مفقود
- «اثبات الامامه عن طريق اهل السنة و الجماعه» مفقود
- «رساله در وقت و قبله استدلالی"مفقود
- "رساله در نژادشناسی»مفقود[۸]
فعالیت ها
از اقدامات عام المنفعه و خيريه ایشان به موارد ذیل می توان اشاره کرد: تأسیس انجمن دین و دانش، بنیانگذاری اولیه بیمارستان عسکریه، وقف کتاب جهت آستان قدس رضوی، انجمن خیریه احمدیه و انجمن خیریه امام حسن عسکری علیه السلام، نامه نگاری به مقامات رژیم پهلوی و بازگشایی مسجد جامع عباسی اصفهان که سالها بر روی نماز گذاران بسته بود ترویج نماز جماعت در آن پس از سالها ویرانی و تعطیل جماعت در آن، تعمیر مدرسه ذوالفقار ساخت زایشگاه نرجس خاتون، تعمیر و احیای مصلی تخت فولاد جهت برپایی مراسم نماز عید فطر که با شکوه خاصی توسط ایشان برگزار می شد احیای مساجد اصفهان از جمله باغ قوشخانه، پیرپالان دوز، جویباره، بازپس گیری حجره های امام زاده هارونیه و ... .[۹]
سیره اخلاقی
او عالمی آگاه به زمان و متعهد و مسؤول بود و برای ترویج شریعت و امر به معروف و نهی از منکر تلاش فراوان به عمل آورد. وی در برخی از مجالس به وعظ و خطابه می پرداخت و با بیانات مستدل و عالمانه خود به مردم درس اخلاق می آموخت و اصول عقاید و احکام دین را برای آنان روشن می ساخت. بسیار اهل مطالعه و تحقیق بوده و همیشه تأکید به علم و سوادآموزی مردم داشت. مردی بسیار شجاع و مهربان با خانواده بود. از وجوهات استفاده نمی کرد و اگر هم کسی میخواست به ایشان وجوهات بدهد، می فرمود پیش خودت باشد و شخص نیازمند را به آن فرد حواله میکرد ایشان برای تأمین هزینه زندگی خود با استفاده از سرمایه موروثی خود به تأسیس کارگاه بافندگی اقدام نمود. ریا در زندگی او نبود و مبنای ارادت ایشان به اشخاص میزان اخلاق آنان بود تبلیغ اسلام را لازم تر از ترویج اسلام در میان مسلمانان میدانست و تنها راه رستگاری مسلمانان را در جمع دین و دانش عنوان می کرد. خود را وقف مردم میداشت و کوتاهی کردن در کارهای مردم را جایز نمی شمرد هر چه به نظرش درست می رسید، بیان می کرد و انجام میداد و به هیچ وجه تابع جو حاکم نبود.[۱۰]
وفات
وی در عمر خود به بیماری دیابت مبتلاشده و در آخرین روزهای عمر به کشور آلمان سفر کرد ولی معالجه ثمری نبخشید و ایشان در جمادی الثانی 1389ق مطابق با 19 شهریورماه 1348ش وفات یافت. پیکر ایشان به اصفهان انتقال یافته و پس از تشییع باشکوه در تکیه ای مخصوص تکیه زند کرمانی در تخت فولاد مدفون شد. [۱۱]
پانویس
- ↑ زند کرمانی، تاریخ مختصر نفت، ص 82.
- ↑ زاهد نجفی، فطرت بیدار زمان، صص ۱۹-۴۳؛ نیک پور،نام آوران علم و اجتهاد کرمان، ص ص391و 394.
- ↑ زاهد نجفی، فطرت بیدار زمان، صص 30-52؛ انصاری قمی، اختران فقاهت، ج ۲، ص ۷۲۶؛ بلاغی، تاریخ نایین، صص 5و6.
- ↑ طلایی، یادمان حضرت آیت الله محمدباقر زند کرمانی، صص ۵-۷؛ زاهد نجفی، فطرت بیدار زمان، صص۱۰۴و ۱۰۵.
- ↑ زاهد نجفی، فطرت بیدار زمان، صص۱۰۴-۱۱۴.
- ↑ طلایی، یادمان حضرت آیت الله محمدباقر زند کرمانی، ص ۵۴.
- ↑ مهدوی، اعلام اصفهان، ج2، ص95.
- ↑ مجموعه فرهنگی مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج2، ص415.
- ↑ زاهد نجفی، فطرت بیدار زمان، صص129-92.
- ↑ زاهد نجفی، فطرت بیدار زمان، صص۱۳۵-۱۶۴.
- ↑ زاهد نجفی، فطرت بیدار زمان، ج1؛ بلاغی، تاریخ نائین، صص 5 و 6؛ نیک پور، نام آوران علم و اجتهاد کرمان، صص 396-391؛ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج6، ص342؛ مهدوی، سیری در تاریخ تخت فولاد، صص 117-116.
منابع
- مهدوی، سیدمصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان،1386.
- مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج2، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.