این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

محمدحسن عالم نجف آبادی

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
آیت الله شیخ محمدحسن عالم نجف آبادی

حاج شیخ محمّد حسن بن محمّد علی عالم نجف آبادی( 1287ق-1384ق) عالم فاضل وارسته، فقیه عادل و زاهد در قرن چهاردهم قمری در اصفهان است.


زندگی نامه

ولادت

او در حدود سال 1287ق در شهر نجف‏‌آباد به دنیا آمد.[۱]

خاندان

پدرش محمدعلی از اصناف متدیّن نجف‏‌آباد بود و در این شهر به پنبه فروشى اشتغال داشت.

مرحوم عالم نجف آبادی پس از بازگشت به اصفهان با دختر حاج میرزا عبدالرّزاق موسوی احمدآبادی ازدواج نمود که ثمره این ازدواج 9 فرزند (6 پسر و 3 دختر ) بوده است.[۲] حاج شیخ قاسم‌علی آیت نجف آبادی داماد و از نزدیکان وی است.

تحصیلات

محمّدحسن تحصیلات ابتدایى را در زادگاه خود گذرانید. سپس عازم اصفهان شد و در سنین نوجوانی در مدرسه ذوالفقار اصفهان سکونت گزیده و به تحصیل مشغول شد.پس از این که یک سال از اقامت وى در شهر اصفهان گذشت، با توجّه به برخى رویدادها از جمله آتش ‏سوزى مغازه پدرش در نجف‏‌آباد، ناچار به برگشتن به نجف‌‏آباد مى‏‌شود. ایشان با توجّه به تمامى تنگناها بویژه از جهت اقتصادى حاضر به تحمل سختى‏‌ها می شود و به هر صورت به ادامه تحصیل در اصفهان می پردازد.

پس از مدّتى سکونت در مدرسه ذوالفقار، راهى مدرسه علمیّه ناصریه( واقع در گوشه جنوب غربى مسجد جامع عباسى) شده و در آنجا سکنى مى‏‌گزیند. پس از مدتی عازم نجف اشرف می شود از همراهان او عالم ربانى حاج شیخ غلامرضا یزدى(فقیه خراسانى) و ظاهراً آقا سیّد جمال گلپایگانى، بوده است. شیخ محمدحسن عالم در ابتداى ورود به نجف جایى را براى توقّف و سکونت پیدا نمى‌‏کند و مدّتى را در اطراف بارگاه ملکوتى امیرالمؤمنین على(ع) یا روى سکوها استراحت مى‌‏کند و براى گذران زندگى هم با استنساخ کتب امرار معاش مى‌‏کرده است.[۳]

در حوزه متبرکه نجف اشرف از محضر علما کسب فیض مى‏‌نماید و با تلاش و زحمت تمام در علوم به مقام اجتهاد نائل مى‌‏آید و از مراتب والاى علمى و معنوى نیز بهره‏‌مند مى‏‌گردد.[۴] همچنین وی در نجف از محضر حاج علی محمد نجف آبادی که خود از بزرگان عارفان توحیدی مکتب آخوند ملا حسینقلی همدانی بوده، استفاده می کند.

از جمله مسایلى که در نجف اشرف برای ایشان اتفاق افتاد، شفا یافتن وی با تربت امام حسین(ع) از بیماری سختی است که دچار شده بود.[۵]

اساتید

وی در اصفهان و نجف از اساتید ذیل کسب فیض نموده است:


شاگردان

عالم نجف‌آبادی پس از بازگشت به اصفهان تا آخر عمر در مدرسه جدّه بزرگ اصفهان به تدریس فقه و اصول مشغول شد. در تدریس شرح لمعه معروفترین استاد حوزه محسوب می‌شد و جمع زیادى از فضلا و دانشمندان نیز که بعداً خود صاحب مقامات بالایى شدند، از شاگردان اویند. از توفیقات پروردگار در حق او این بود که بیش از بیست دوره شرح لمعه شهیدین را توفیق تدریس یافت؛ در حالى که هر دوره آن حداقل چهار سال طول مى‌‏کشیده است. در تدریس علاوه بر درس، مواعظ اخلاقی مهم و ارزنده ای را مطرح می کرد. وی در اثنای درس گاه منقلب می شد و گریه می کرد. این حالت ایشان آثار تربیتی فراوانی بر شاگردان داشت.

شیخ مرتضی مقتدایی از شاگردان وی در این باره می گوید:

« از وجود ایشان نه تنها از درس بلکه از موعظه ها و نصیحت های تربیتی که وی مقیّد بود، در درسش داشته باشد، و هم از کیفیت رفتار و برخورد و نیز رفت و آمدشان، بهره ای شایانی بردم و اکثر لمعه را پیش ایشان خواندم. ما روزی یک درس در خدمت ایشان شرکت می کردیم ولی بیش از استفاده علمی، از ایشان بهره تربیتی می بردیم که به هر مناسبتی طلبه ها را موعظه می کردند. موعظه هایشان هم طوری بود که چون واقعاً از صمیم دل برمی خواست در عمق وجود انسان اثر می گذاشت. توصیه فراوانی داشتند به طلبه ها که غیبت نکنید»[۷]

برخى از شاگردانش عبارتند از:

  1. سیّد احمد خوانسارى
  2. حسینعلى منتظری
  3. ابراهیم امینى
  4. شیخ احمد فیاض فروشانى
  5. سیّد روح‌‏اللّه خاتمى اردکانى
  6. شیخ حیدرعلى محقق
  7. ابوالقاسم پاینده
  8. شهید عطاءاللّه اشرفى اصفهانى
  9. شیخ محمدتقى فشارکى
  10. شیخ عبدالجواد جبل‏ عاملى
  11. حاج آقا مهدى فقیه ‏ایمانى
  12. حاج آقا مسیح موسوى فریدنى
  13. شیخ محمود سالک کاشانى
  14. ابراهیم ریاضى
  15. حاج آقا مجتبى میرمحمدصادقى
  16. آقا میرزا هاشمى
  17. نصراللّه قضایى
  18. محمدعلى احمدیان
  19. سیّد مصطفى فقیه ایمانی
  20. دکتر سیّد شمس‌‏الدّین حسینى نائینى
  21. شیخ ابوالفضل نجفى خوانسارى
  22. سیّد بحرالعلوم میردامادى
  23. شیخ احمد اهتمام
  24. شیخ محمد حسن باقریان
  25. شیخ محمدعلی صانعی نیک آبادی[۸]


سیره اخلاقی

او در مصرف وجوهات شرعی احتیاط فراوان می نمود و از مصرف شخصی آن خودداری می نمود و درنهایت قناعت و زهد از راه درآمد زمینی که در نجف آباد داشت گذران زندگی می نمود. از اوصاف او تواضع در تدریس، قناعت و معنویت کم نظیر وی بود که در این مورد حکایت‌هایی نقل شده است. نماز جماعت او مشحون از افاضل و بزرگان بود.[۹]

ارتباط قلبى وی با حاج آقا رحیم ارباب و حاج میرزا على ‏آقا شیرازى بسیار قوى بود، صبح ‏هاى پنجشنبه در منزلى نزدیک مسجد حکیم، که متعلّق به حاج عبدالعلى ارباب، برادر حاج آقا رحیم بود و آیت ‏اللّه ارباب در آن سکونت داشتند به همراه میرزا علی آقا شیرازى، آقا میرزا عباس ‏خان شیدا، مستشار، آقا سیّد عباس دهکردى و دکتر محمد ریاحى شرکت داشتند. این جلسه معمولاً تا ظهر برقرار بود و مجلسى بسیار معنوى و روحانى بود.[۱۰]

علاقه شیخ محمّدحسن عالم به سادات بسیار عجیب بود که وصف‌‏ناپذیر است. مؤلف کتاب « سادات اصفهان» در این باره مى‌‏نویسد:

« و بسیار شایسته است که از عالم جلیل‌‏القدر و استاد توانا و انسان وارسته و عالى‏ مقامى نام ببرم که همه سادات اصفهان خود را رهین خدمات او مى‏‌دانند. مرحوم آیت‌‏اللّه حاج شیخ محمّدحسن عالم نجف‌‏آبادى که با تألیف کتاب «فضیلة ‏السّیادة و فضائل السادات» این قشر عظیم را به وظایف خود آشنا ساخته و دیگران را به احترامشان هشدار داد. جزاه ‏اللّه عن الاسلام خیرالجزأ» [۱۱]

وى جهت تکریم سادات دکمه‏‌هاى سبزى درست کرده بود و به سادات مى‌‏داد که به لباسشان نصب کنند.[۱۲]


فضیلت‌السیاده

آثار

تألیفات عالم نجف‌‏آبادى عبارتند از:

  1. تقریرات درس خارج فقه آیت الله نائینی
  2. «فضیلة ‏السّیادة»که درباره اهمیّت، مقام و موقعیّت سادات بوده و در آخر چهل احادیث در باب منزلت آنان تبیین شده است.
  3. « ترجمة رسالة حقوق امام سجاد علیه السلام، که در پایان کتاب « «فضیلة ‏السّیادة» به چاپ رسیده است.
  4. تصحیح« قرب الاسناد و جعفریات».[۱۳]

وفات

شیخ محمدحسن سرانجام در تاریخ شب سه شنبه 18 ربیع الاوّل 1384ق وفات یافته و در جوار اساتید خود در تکیه کازرونی واقع در تخت فولاد مدفون شد.[۱۴][۱۵]


پانویس

  1. مهدوی، سیری در تاریخ تخت فولاد اصفهان، ص173.
  2. نورمحمدی، عارف بالله و حکیم متأله آیت الله علی محمد نجف‌آبادی، ص132.
  3. ریاحی، مصاحبه با عالم، 1385ش.
  4. خزائلی، سیمای دانشوران، ص128.
  5. نورمحمدی، عارف بالله و حکیم متأله آیت الله علی محمد نجف‌آبادی، صص132-37.
  6. خزائلی، سیمای دانشوران، ص127.
  7. نورمحمدی، عارف بالله و حکیم متأله آیت الله علی محمد نجف‌آبادی، ص64.
  8. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج3، صص194-191.
  9. ریاحی، روضه رضوان، صص 239-223.
  10. ریاحی، مصاحبه با عالم، 1385ش.
  11. بهشتی نژاد، فهرستی از سادات اصفهان، ص5.
  12. ریاحی، مصاحبه با آیت الله امینی، 1384ش.
  13. نورمحمدی، عارف بالله و حکیم متأله آیت الله علی محمد نجف‌آبادی، ص74.
  14. مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص520؛ یزدانی نجف آبادی، دیباچه دیار نون، ص205؛ خزائلی، آئینه اهل قلم، صص 68 و 69؛ نورمحمدی، حکایت پارسائی، صص 120-112؛ کتابی، رجال اصفهان، ج1، ص229.
  15. مهدوی، اعلام اصفهان، ج2، ص524.

منابع

  • مهدوی، سید مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج3، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1392.