این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
سید احمد خوانساری
سید احمد خوانساری (۱۳۰۹ق-۱۴۰۵ق) فرزند سید یوسف، فقیه، اصولی، مجتهد، عارف، فیلسوف، مجاهد و از مراجع تقلید شیعه در قرن چهاردهم هجری بود. وی از شاگردان آخوند خراسانی و سید محمدکاظم طباطبایی یزدی بود.
سید احمد خوانساری | |
---|---|
سید احمد خوانساری | |
اطلاعات شخصی | |
نسب | خاندان خوانساری |
زاده | 1309قمری خوانسار |
درگذشته | 1405قمری |
مدفن | حرم حضرت معصومه (س) |
اطلاعات آموزشی | |
اساتید | حاج شیخ محمّدرضا نجفی اصفهانی حاج میر محمّدصادق خاتونآبادی آخوند ملّا عبدالکریم گزی و... |
شاگردان | سیّد محمّدباقر موحّد ابطحی سیّد مهدی غضنفری خوانساری و ... |
تألیفات | حاشیه بر العروة الوثقی، رساله عملیه توضیح المسائل و ... |
زندگی نامه
ولادت
سید احمد خوانساری، در هجدهم محرم 1309 هجری قمری در شهر خوانسار، در خانوادهای روحانی دیده به جهان گشودند.
خاندان
وی فرزند مرحوم حاج سیّد یوسف، که نسب وی با بیست ونه واسطه به حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام میرسد، از نوادر و پرهیزگاران بودند.
کودکی و نوجوانی
سید احمد سه ساله بود که طعم تلخ یتیمی را با از دست دادن پدر چشید؛ امّا سیّد محمّدحسن خوانساری برادر بزرگترش، کفالت و تربیت او را بر عهده گرفت.
تحصیلات
مرحوم آیةالله خوانساری مقدمات علوم دین و دروس میانی را در خوانسار، نزد برادرش و سید علی اکبر بیدهندی (همسر خواهرش) فرا گرفت.[۱] در سال 1325 قمری در حالی که شانزده ساله بود وارد حوزه علمیّه اصفهان شد و در محضر عالمان این شهر شاگردی نمود و در بیست سالگی (سال 1328 قمری) عازم نجف اشرف شد و از عالمان آن دیار بهرههای علمی فراوان برد و در سال 1336 قمری از راه خوزستان وارد اهواز شد و در توقّفی کوتاه در درس آیةالله حاج شیخ محمّدرضا معزّی حاضر شد و پساز آن در حوزه اراک و قم از محضر مؤسّس حائری بهرهمند گردید.
اساتید
برخی از اساتید وی افزون بر مرحوم «مؤسّس حائری» و مرحوم «معزّی دزفولی» ـ عبارتند از :
- سیّد محمّدحسن خوانساری [خوانسار]
- سیّد علیاکبر خوانساری [خوانسار]
- حاج شیخ محمّدرضا نجفی اصفهانی [اصفهان]
- حاج میر محمّدصادق مدرّس اصفهانی [اصفهان]
- میرزا محمّدعلی تویسرکانی [اصفهان]
- آخوند ملّا عبدالکریم گزی [اصفهان]
- میرزا محمّدحسین نائینی [نجف اشرف]
- آقا ضیاءالدین عراقی [نجف اشرف]
- آخوند ملّا محمّدکاظم خراسانی [نجف اشرف]
- سیّد محمّدکاظم یزدی [نجف اشرف]
- ملا فتح اللّه شريعت اصفهانى[۲]
شاگردان
طلّاب و فضلای بسیاری در شهرهای اصفهان، نجف، قم و تهران از محضر آیةالله سیّد احمد خوانساری بهرهمند شدند که برخی از آنان عبارتند از:
- شیخ ابوالقاسم دانش آشتیانی
- سیّد احمد روضاتی اصفهانی
- سیّد محمّدباقر موحّد ابطحی
- سیّد محمّدباقر سلطانی طباطبائی
- شیخ محمّدتقی ستوده اراکی
- سیّد محمّدحسن آل طیّب جزایری
- سیّد حسین حسینی بختیاری بروجنی
- سیّد رضا صدر
- سیّد ضیاءالدین روحانی رانکوهی
- سیّد عزّالدین حسینی زنجانی
- شیخ علی قاضی زاهدی گلپایگانی
- شیخ غلامحسین عابدی قمی
- ملّا محمّد دهاقانی
- شیخ مرتضی حائری یزدی
- امام موسی صدر.
- سیّد مهدی حسینی روحانی
- سیّد مهدی غضنفری خوانساری
- میرزا هدایةالله نجفی [۳]
جایگاه
جایگاه علمی
مقام علمی، فقاهت، عدالت و قداست و وارسته از بند هوا و هوس، مورد اتفاق همگان بود و حتی می توانست اعلم علمای شیعه باشد. برخی از شخصیتهای بزرگ معاصر در این باره گفته اند:
آیةالله شیخ عبدالکریم]حائری: "اجتهاد را به هر معنا تفسیر کنیم، آقای خوانساری مجتهد است و عدالت را هرگونه معنا کنیم، او عادل است."
حضرت امام خمینی: «ایشان تالی تلو معصوم است، شما باید از ملکه عصمت ایشان سخن بگویید».
آیةالله حاج میرزاعلی آقا شیرازی: «آقای خوانساری از ده قسمت علومی که دارد، یک قسمت آن را ظاهر کرده و نه قسمت دیگرش را مکتوم داشته است».[۴]
جایگاه سیاسی
مرحوم آيت اللّه خوانسارى، از بدو حركت اعتراضآميز مراجع تقليد و روحانيت آگاه و متعهد به رهبرى امام خمينى (ره) عليه تصويب لايحه انجمنهاى ايالتى و ولايتى در مهر سال 1341 ه. ش، به ميدان مبارزه عليه رژيم منحوس پهلوى آمد، و تا آنجايى كه وظيفهاش مىديد از همكارى و هميارى حضرت امام (ره) دريغ نداشت. در جريان مخالفت با رفراندوم شاهانه براى تصويب لوايح بهاصطلاح انقلاب سفيد، بود كه آن مرجع بزرگ مورد هجوم پليس شاه قرار گرفت. با همه اين احوال، مرحوم آيت اللّه خوانسارى در اعلاميهاى با رفراندوم شاهانه سخت مخالفت كرد، و شركت در آن را در حكم محاربه با امام زمان عليه السّلام دانست.
همچنين در پى بازداشت حضرت امام خمينى (ره)، در خرداد 1342، ايشان با اظهار پيامى به سختى نسبت به اين عمل اعتراض كرد. و نيز، در پى تبعيد امام راحل (ره) به تركيه، ايشان داماد خويش، حجت الاسلام آقا سيد فضل اللّه خوانسارى، را به تركيه فرستاد و از حضرت امام (ره) تفقد و احوالپرسى كرد. پس از تبعيد معظم له به عراق در مهر 1344، تلگرامى از سوى ايشان به نجف مخابره شد، و سلامتى و موفقيت امام (ره) را از خداوند مسئلت كرد. همچنين در مخالفت با طرح قانون خانواده در مجلس به سال 1345 ه. ش، ايشان اعلاميهاى انتشار داد و بدان اعتراض كرد.[۵] او در مقابل كارهاى خلاف شرع ساكت نمىنشست، و به انحاى گوناگون تذكر مىداد. وى براى نجات زندانيهاى سياسى از هيچ تلاشى فروگذار نمىكرد.
سیره اخلاقی
برخی از ویژگیهای فردی و اخلاقی مرحوم سید احمد خوانساری همچون حسن رفتار و خوبی کردار، تواضع، اخلاص، نظم و ترتیب، وفای به عهد، احتیاط، پرهیز از ریاستطلبی و برخورد با عادات غلط ذکرشده است.[۶]
آثار و فعالیت ها
آثار
برخی از آثار وی ، عبارت است از:[۷]
- جامع المدارک؛ مهمترین اثر فقهی خوانساری، اثری جامع در فقه استدلالی و شرحی بر المختصر النافع محقق حلی است.
- العقائد الحقّه؛ علم کلام اسلامی، پیرامون معتقدات شیعه و دفاع از مبانی کلامی آن.
- حاشیه بر العروة الوثقی
- رساله عملیه توضیح المسائل
- رساله مناسک حج
- احكام عبادات
- كتاب الطهارة
- كتاب الصلاة
فعالیت ها
وی علاوه بر رسیدگی به حوزه علمیه قم، تهران، نجف و دیگر شهرها به احداث و تعمیر بسیاری از مساجد و بناهای عمومی کمک میکرد. هنگام وقوع زلزله خراسان در ۱۳۴۷ش کمکهایی به زلزلهزدگان اختصاص داد و در ماجرای اخراج ایرانیان از عراق در ۱۳۴۸ش، به همت او مجلسی بزرگ در اعتراض به این رفتار حاکمان عراق تشکیل گردید.[۸]
همچنین از سنتهای حسنه مرحوم آیةالله خوانساری در تهران این بود که بحثی را برای عموم داشتند و بسیاری از بازاریان تهران قبل از شروع کسب و کار خویش در بحثهای فقهی ایشان شرکت مینمودند و سپس کار روزانه را شروع میکردند. [۹]
وفات
سرانجام وی، پس از نود و شش سال عمر با عزت، براثر کسالت در اولین ساعات بامداد روز شنبه بیست و نهم دیماه 1363 شمسی برابر با بیست و هفتم ربیعالثانی 1405 قمری به دیار باقی شتافت.
به مجرّد انتشار خبر رحلت ایشان، امام امّت با پیامی به حوزههای علمیّه تسلیت گفته و درس حوزههای علمیّه به مدت یک هفته تعطیل و از طرف دولت جمهوری اسلامی ایران در سراسر کشور عزای عمومی اعلام شد و بازار تهران هم به مدت سه روز تعطیل گردید.
مردم تهران با احترام فراوان و شرکت گسترده، پیکر وی را تشییع و جهت خاکسپاری به شهر قم انتقال یافت. حضرت آیةالله العظمی گلپایگانی بر این جسد مطهر نماز گزارده و در کنار مرقد حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها به خاک سپرده شد.[۱۰]
پانویس
- ↑ ابنالرضا، ضیاء الأبصار، ج۱، ص۳۷۷.
- ↑ انصاری قمی، اختران فقاهت، ج2، ص321.
- ↑ قاسمی، گلزار مقدّس، صص 137و352و 100؛ انصاری قمی، اختران فضیلت، ج1، مخلوط.
- ↑ انصاری قمی، اختران فقاهت، ج 2، ص 333 (با اندکی تلخیص و تصرّف).
- ↑ مركز اسناد انقلاب اسلامى، اسناد انقلاب اسلامى، ج 1، صص 120- 121.
- ↑ انصاری قمی، اختران فقاهت، صص 328 -331.
- ↑ ابن الرضا، ضیاء الابصار، ص۳۸۳.
- ↑ طاهری خرم آبادی، خاطرات آیت اللّه طاهری خرّم آبادی، ج۱، ص۳۵۷.
- ↑ از افادات شفاهی استاد گرامی مرحوم آیةالله شیخ علیاکبر فقیه در درس مکاسب محرّمه.
- ↑ انصاری قمی، اختران فقاهت، صص 328 -331.
منبع
- انصاری قمی، ناصرالدین، اختران فقاهت بررسى زندگى علمى و سياسى گروهى از علماى سده اخير، جلد2، قم: دليل ما، 1387.