این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

نورالدین اشنی

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
نسخهٔ تاریخ ‏۵ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۲۹ توسط Kh1.javani (بحث | مشارکت‌ها) (ویرایش)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

شیخ نورالدین اشنی در سال ۱۳۲۱ قمری مطابق با ۱۲۸۲ شمسی در «أشن»، از روستاهای شهرستان «کرون» اصفهان، در خانواده‌ای علمی چشم به جهان گشود.

(مهدویتولد وی را در نجف اشرف می­ نویسد).[۱]

پدر ایشان، مرحوم آیةالله شیخ محمّدحسین قودجانی اشنی،از دانش‌آموختگان حوزه علمیه اصفهان و نجف اشرف و از دوستان صمیمی مرحوم آیةالله العظمی حاج‌آقا حسین طباطبائی بروجردی بود.

مرحو م شیخ نورالدین اشنی فرزند مرحوم آیت الله محمد حسین قودجانی اشنی می باشد .

زندگی نامه

او که در خاندان علم و اجتهاد و بیت فضیلت و اخلاق به دنیا آمده بود، تحت تربیت و ارشاد پدر و مادر قرار گرفت و تحصیلات خود را نزد پدر دانشمندش آغاز نمود.

وی در زمان تحصيل در قم، موفق به اخذ اجازه اجتهاد از سوی آيت االله حاج شيخ عبدالكريم حائری گرديد.

هرچند از چهره هاى ممتاز علمى به شمار مى آمد، توجه خاصـى بـه منبـر و خطابه داشت و با توجه به تسلّطش بـه فقه و حكمت و حديث و كلام و تفسير و ذوق شاعرانه و عرفانى منبرها و سخنرانى هاى جذّاب و گيرايى داشت.

ویژگی دیگر خطابه های ایشان، مخالفت صریح با ظلم و فساد رژیم شاهنشاهی بود که آشکارا با بی­ حجابی و بی­ عفتی و ستمها و بیدادهای آن روزگار مبارزه می­کرد. به همین سبب، چندین بار از سوی اداره شهربانی وقت اصفهان، احضار شد.

استاد جواهری در مورد مجالس و منبرهای وی می­نویسد:

«از علمای جامع معقول و منقول که فقه و اصول و منظومه حکمت را تدریس می­کرد، مدتها مدرس مدرسه صدر بود. در سی سال آخر عمرش منبر هم می رفت و بیان خوبی داشت و مردم از او دعوت می کردند که برای آنها سخنرانی کند. چند سال در ماه رمضان بعدازظهر در مسجد نو بازار اصفهان سخنرانی می کرد.»

همچنین وی از آن جایی که در فلسفه و تفکر جدید غربی نیز مطالعه و تحقیق کرده بود، مدتی سرپرستی سازمان جوانان اسلامی اصفهان را به عهده داشت و برای روشنفکران و متجدّدان، سخنرانی می­کرد. از وی سلسله مقالاتی در روزنامه طوفان به یادگار مانده است.[۲][۳]

در لابلاى برخـى از رسـائل و يادداشـت هـاى شخصـى او اشعارى از وى يافت شده كه با ذكر تاريخ و زمان آن سروده آورده است.[۴]

روزگــارى اســت كنــون تيــره و تاريــك و ســياه كـــار افـــراد بشـــر جملـــه هـــدر عمـــر تبـــاه
نـــه ز همنـــوع گمـــان مـــدد و چشـــم اميـــد نـــه فروغـــى كـــه بجوينـــد رهـــى ســـوى الــــه[۵]

اساتید

آیت الله شیخ نورالدین اشنی در سه حوزه علمیه اصفهان، قم و تهران به کسب علوم و دانش‌های گوناگون اسلامی از محضر اساتید مختلف پرداخت.

برخی از اساتید ایشان عبارتند از حضرات آیات:[۶]

شاگردان

مرحوم اشنی در دو مدرسه صدر بازار، حوزه علمیه امام صادق (علیه السلام) و مسجد نوبازار اصفهان و حتی منزل شخصی خویش کتاب‌هایی چون «قوانین ­الاصول»، «فرائدالاصول»، «کفایة­الاصول»، «منظومه» حاجی سبزواری و «اسفار» ملّاصدرا را تدریس می‌نمود.وهمچنین یکی از مدرّسین مدرسه چهارباغ اصفهان بود.[۷]

برخی از شاگردان آن فقید راحل، عبارتند از حضرات آیات:[۸]

مباحثه علمی

نامه امام خمینی (ره ) به آیت الله نورالدین اشنی

مرحوم اشنی در اصفهان و در درس مرحوم جلال‌الدین همائی با حضرات آیات سیّد حسن مدرّس، شیخ عباسعلی ادیب و شیخ مرتضی اردکانی هم مباحثه بوده‌اند.

وی همچنین در طول اقامت در شهر مقدّس قم با مرحوم آیت الله سیّد حسن مدرّس‌ هاشمی هم بحث بوده است.

مرحوم اشنی از دوستان صمیمی امام راحل و پنج سال نیز با وی هم حجره بوده و در طول شرکت در درس مرحوم آیت الله شاه‌آبادی، آن را با هم مباحثه می‌نموده­ اند.

آثار

در آثار مکتوب مرحوم شیخ نورالدین اشنی، که حدود چهل عنوان کتاب و رساله کوچک و بزرگ می‌باشد، قرآن، حدیث و کلام اسلامی جایگاه ویژه‌ای دارد. وی بیش از بیست عنوان از آثار خود را به تفسیر قرآن اختصاص داده است.*

رساله ی دانش بشر

رساله امروز و فردا؛

برخی از آثار مکتوب مرحوم اشنی، عبارت است از:

  • تفسیر آیه مبارکه نور؛
  • شفاعت در قرآن؛
  • بلاد معیّنه در قرآن؛
  • احکام قرآن؛
  • رساله فوز فیضی؛
  • رساله اصول دین؛
  • رسـاله در رد شبهات وارده بر مهدويت ؛
  • رساله ى دانش و بشر؛

شرح احاديث متعدد و رساله هـاى متعدد ديگر اشاره نمود.

خاطرات اخلاقی

غنیمت شمردن فرصت‌ها

یکی از رموز موفّقیت شخصیت‌های بزرگ، استفاده از فرصت‌ها و لحظه لحظه عمر بوده است.

مرحوم آیت الله حاج شیخ نورالدین اشنی هم مباحثه خصوصی امام راحل، درباره استفاده حداکثری ایشان از اوقات شریف عمرشان، خاطره‌ای پندآموز را این‌چنین نقل کرده‌اند:

«روزی یکی از آقایان به مزاح به حضرت امام گفت: نمی‌خواهید به ما سوری بدهید؟

ایشان شوخی را جدّی می‌گرفتند؛ از این روی فرمودند: چرا، می‌خواهم سور بدهم.

یکی دیگر از آقایان گفت: اگر قرار است سور بدهید بهتر آن است که در جای خوش آب و هوایی باشد و من خمین را پیشنهاد می‌کنم!

ایشان فرمودند: مانعی ندارد.

چند روزی گذشت دیدیم ایشان وسیله‌ای تهیه کرده‌اند و اعلان کردند برویم.

در معیّت ایشان راهی خمین شدیم. به دلیجان ‌که رسیدیم، ماشین خراب شد. پیاده شدیم. راننده و کمک‌راننده دست‌ به‌ کار شدند تا ماشین را درست کنند. مرحوم امام، برای تجدید وضو رفتند. در این فاصله برای سرگرمی عمامه‌ های خود را باز می‌کردیم و دوباره می‌بستیم.

ایشان از این کار بسیار ناراحت شد.

یکی از دوستان گفت: آقا! نه دعوتی شما را می‌خواهیم و نه این ناراحتی را!

امام فرمود: دلم به حال شما می‌سوزد که چرا این فرصت‌ها را این‌گونه از دست می‌دهید؟ می‌توانستید به‌جای این کار بی‌ثمر، یک فرع فقهی مطرح کنید و با یکدیگر بحث کنید».[۹]

اهمیت دعا برای اموات

آیت الله سیّد حسن مدرّس‌ هاشمی از قول آیت الله شیخ نورالدین اشنی‌ نقل می‌فرمود كه ایشان می‌گفت:

پدرم آیت الله شیخ محمّدحسین اشنی در تهجّد و نماز شب خود، مقیّد بود كه هر شب در قنوت وترش نام چهل مؤمن را ذكر كند و نام تمام اساتیدی را كه نزد آنان درس خوانده بود و یا علما و صاحبان تراجم را كه دیده بود، یك یك با ذكر نام پدر هرکدام در قنوت می‌آورد.

من از این وضعیت خسته شدم و پیش خود گفتم به‌جای این‌همه زحمت و گرفته شدن وقت، خوب است همین‌طور فقط بگوئید: اللهمّ اغفر للماضین.

و خلاصه یک‌شب، از پدرم پرسیدم كه: این چه زحمتی است كه شما به خودتان می‌دهید؟

[پدرم] در جواب فرمود: آری پسرم من هم یک‌بار چنین فكری كردم. حقیقتش من مدت‌ها این كار را می‌كردم و نام یك یك اساتید و بزرگان را در قنوتم می‌آوردم و به آن‌ها دعا می‌كردم تا اینكه یک‌بار به ذهنم رسید كه این چه‌کاری است كه من می‌كنم و مدتی این كار را ترك كردم.

تا این‌که شبی در عالم رؤیا خدمت یكی از بزرگان رسیدم و سلام كردم. ایشان با كراهت، جواب سلام مرا دادند. گفتم: آقا من چه‌کار كرده‌ام كه این‌گونه از من ناراحتید؟

ایشان فرمود: برو تو كه مرسوم ما را قطع كردی! و خلاصه فهمیدم كه ارواح اموات منتظرند و از ما توقع دارند؛ لذا دو مرتبه همان كار خود را شروع كردم».[۱۰]

وفات

آیت الله شیخ نورالدین اشنی در ساعات آغازین روز دوازدهم ذیقعده سال ۱۳۹۸ قمری مطابق با بیست و سوم مهرماه ۱۳۵۷ شمسی، در پی سکته قلبی، در اصفهان چشم از جهان فروبست و جسمش پس از تشییع، در تکیه میرزا ابوالمعالی کلباسی، در تخت فولاد اصفهان آرام گرفت.[۱۱]

پانویس

  1. مهــدوی، تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر ،ج2 ،ص353.
  2. جواهری، شرح حال شيخ محمدحسين اشنی، مخطوط.
  3. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج1، صص191-192.
  4. لطفی، تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان، ص۶۷.
  5. كرباسى زاده، مشاهير مزار علامه ابوالمعالى كلباسى، ص۲۰۸_ص۲۲۳.
  6. قاسمی،گلزار فضیلت، ص ۳۰۰.
  7. كرباسى زاده، مشاهیر مزار علّامه ابوالمعالی کلباسی، ص ۲۱۳.
  8. مهدوی،اعلام اصفهان، ج ۱، ص ۴۳۲ ؛ ج ۲، ص ۷۷۶؛ ج ۲، ص ۷۵۴ و نیز افادات شفاهی ایشان در تاریخ ۱۳ مرداد ۱۳۹۳ ش.
  9. كرباسى زاده ،مشاهیر مزار علّامه ابوالمعالی کلباسی، ص ۲۲۴.
  10. كرباسى زاده،مشاهیر مزار علّامه ابوالمعالی کلباسی، ص ۲۰۵. مقاله بر گرفته از برگرفته از کتاب سیمای صالحان، ص ۳۲۱-۳۲۴.
  11. كرباسى زاده،مشاهیر مزار علّامه ابوالمعالی کلباسی،ص ۲۰۸-۲۲۵.

منابع