این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «محمداسماعیل خواجویی»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''ملا محمداسماعیل خواجویی''' (۱۱۷۳-۱۱۰۰ ق) فقیه، حکیم و محدث بزرگ شیعه در قرن ۱۲ هجری و صاحب تألیفات بسیار است. وی هنگام سیطره افغانها بر اصفهان، سبب دلگرمى مردم بود و توانست در اوج ظلم و ستم بیگانگان، به عنوان سمبل استقامت و مرجعى والامقام و محب...» ایجاد کرد)
 
جز
 
(۱۹ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۹ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
'''ملا محمداسماعیل خواجویی''' (۱۱۷۳-۱۱۰۰ ق) فقیه، حکیم و محدث بزرگ شیعه در قرن ۱۲ هجری و صاحب تألیفات بسیار است. وی هنگام سیطره افغانها بر اصفهان، سبب دلگرمى مردم بود و توانست در اوج ظلم و ستم بیگانگان، به عنوان سمبل استقامت و مرجعى والامقام و محبوب، نزد مردم اصفهان و سایر شهرهاى مذهبى قرار گیرد. آقا محمد بیدآبادی و ملا مهدی نراقی از شاگردان برجسته علامه خواجویی هستند.
{{نیازمند جعبه اطلاعات }}
[[پرونده:مقبره ملا اسماعیل خواجویی.jpg|بندانگشتی|مقبره ملا اسماعیل خواجویی در تخت فولاد اصفهان]]
[[پرونده:Khaaaa.jpg|بندانگشتی|محمداسماعیل خواجویی]]
<br />
'''ملا محمداسماعیل خواجویی''' (متوفی 1173ق) عالم فاضل، فقیه، حکیم، مجتهد و محدث بزرگ شیعه در قرن ۱۲ هجری و صاحب تألیفات بسیار است. وی هنگام سیطره افغانها بر اصفهان، سبب دلگرمى مردم بود و توانست در اوج ظلم و ستم بیگانگان، به عنوان سمبل استقامت و مرجعى والامقام و محبوب، نزد مردم اصفهان و سایر شهرهاى مذهبى قرار گیرد. [[محمد بیدآبادی|آقا محمد بیدآبادی]] و [[مهدی نراقی|ملا مهدی نراقی]] از شاگردان برجسته علامه خواجویی هستند.
==زندگی نامه==


== ولادت ==
===ولادت===
محمداسماعیل خواجویی فرزند محمدحسین بن محمدرضا بن علاءالدین محمد مازندرانی، متولد سال ۱۱۰۰ قمری است. احتمالاً زادگاه وی مازندران بوده است.<ref>مشاهیر تخت فولاد، شماره ۲، ص ۶، سید مهدی رجایی، چاپ شهرداری اصفهان، مجموعه فرهنگی-مذهبی تخت فولاد.</ref> شهرت وی به «اصفهانی» به این سبب است که محل رشد، مراحل تحصیلات و تألیفات وی در اصفهان بوده است. همچنین شهرت او به «خواجویی» بدان سبب بوده که وی در سال (۱۱۳۳ هـ.ق) به محله «خواجوی» اصفهان هجرت کرده است.
محمداسماعیل خواجویی فرزند محمدحسین بن محمدرضا بن علاءالدین محمد مازندرانی، سال تولد وی به درستى مشخص نیست ولى بر اساس نوشته غفاری معلوم می گردد که سنّ او هنگام وفات از هشتاد سال متجاوز بوده است. بنابراین مى توان حدس زد که وى در حدود سال 1090ق به دنیا آمده است. احتمالاً زادگاه وی مازندران بوده است. شهرت وی به «'''اصفهانی'''» به این سبب است که محل رشد، مراحل تحصیلات و تألیفات وی در اصفهان بوده است. همچنین شهرت او به «'''خواجویی'''» بدان سبب بوده که وی در سال (۱۱۳۳ق) به محله «خواجوی» اصفهان هجرت کرده است.<ref>رجایی، مشاهیر تخت فولاد، ص ۶.</ref>


== استادان و شاگردان ==
===فرزندان===
نام تمام استادان و مشایخ علامه خواجویی در دسترس نیست؛ اما نام برخی از آن‌ها را چنین ذکر کرده اند:
وى فرزندى به نام محمّد جعفر داشته و از او فرزندى به نام [[محمداسماعیل خواجویی ثانی|محمّد اسماعیل خواجویی]] متولد شده که از فضلاى اصفهان بوده و در روز جمعه 25 ربیع الاول سال 1282 ق وفات نموده و در جوار جدّ خود مدفون گردیده است.


# شیخ محمدجعفر خراسانی اصفهانی (متولد ۱۰۸۰ هـ.ق)؛ این شخصیّت بزرگوار صاحب کتاب «الاکلیل» است و در علم رجال و درایه مشهور بوده است. صاحب روضات الجنات می گوید: احتمال دارد ملا محمداسماعیل خواجویى، رجال و درایه را نزد وى تحصیل کرده باشد.
سید محسن که از سادات حسینى نائین بوده با دختر علّامه خواجویى وصلت نموده و صاحب فرزندى به نام [[سیدحسین حسینی نائینی|سیّد حسین]] گردیده که بنا بر مندرجات سنگ نوشته مزارش، از علماى بزرگ اصفهان بوده و با القاب شامخه از او یاد شده است. این عالم بزرگ در سال 1225ق وفات یافته و در [[تکیه فیض]] مدفون گردیده است.<ref>قاسمی، بزم معرفت، صص89-90.</ref>
# شیخ بهاءالدین محمد اصفهانی، (م، ۱۱۳۷ هـ.ق) مشهور به «فاضل هندی».
# شیخ حسین ماحوزی بحرانی؛ مرحوم خواجویى از ایشان اجازه روایى داشته است.
# ملا محمد تنکابنی، (م، ۱۱۲۴ ق) مشهور به «فاضل سراب».
# ملا حمزه گیلانی.
# محمد صادق اردستانی.


همچنین بسیاری از دانشوران اصفهان از محضر وی استفاده کرده‌اند که نام برخی از آنان به شرح ذیل است:
===اساتید===
نام تمام استادان و مشایخ علامه خواجویی در دسترس نیست؛ تنها بر اساس یک قرینه معلوم می گردد که یکى از اساتید ایشان، از شاگردان علّامه [[آقا حسین خوانساری|آقا حسین خوانسارى]]، بوده است.


# میرزا ابوالقاسم مدرس خاتون‌آبادی<ref>سیری در تاریخ تخت فولاد اصفهان، سید مصلح‌الدین مهدوی، ص ۱۱۶.</ref>
اما نام برخی از آن‌ها را چنین ذکر کرده اند:
# ملا محراب گیلانی اصفهانی
# میرزا محمدعلی بن میرزا مظفر
# آقا محمد بیدآبادی
# ملا محمدمهدی نراقی؛ مرحوم شیخ عباس قمی ‌‌می‌‌نویسد: المولی اسماعیل... مستجاب الدعوه، مسلوب الادعاء، یروی عنه العالم الجلیل المولی مهدی النراقی.<ref>الکنی والالقاب، ج ۲، ص ۲۰۰.</ref>


== آثار و تألیفات ==
#شیخ [[محمدجعفر بن محمدطاهر کرباسی خراسانی|محمدجعفر خراسانی اصفهانی]] این شخصیّت بزرگوار صاحب کتاب «الاکلیل» است و در علم رجال و درایه مشهور بوده است. [[سید محمدباقر خوانساری|صاحب روضات الجنات]] می گوید: احتمال دارد ملا محمداسماعیل خواجویى، رجال و درایه را نزد وى تحصیل کرده باشد.
ملا محمداسماعیل خواجویی در طول زندگی مشقت بار خود به تحقیق و پژوهش پرداخت و حوادث ناگوار، این عالم نستوه را از تالیف بازنداشت. برخی از آثار دقیق و تحقیقی وی در فقه، اصول، حدیث، رجال، حکمت، کلام و..در اوج هجوم افغان‌ها به ایران، به رشته تحریر درآورده است. وی حلقه ارتباط حوزه علمیه اصفهان در عهد صفوی و دوره قاجاریه است. وجود ارزشمند این عالم موجب گردید فلسفه غنی و پربار عصر صفویه که با هجوم افاغنه در معرض نابودی قرار گرفته بود حفظ شود و با رساله های پر شمار و شاگردان بزرگی که تربیت نمود به دوره قاجاریه منتقل گردد.<ref>تخت فولاد اصفهان، سید احمد عقیلی، ص ۹۶</ref>
#[[فاضل اصفهانی|شیخ بهاءالدین محمد اصفهانی]]، مشهور به «فاضل هندی».
#شیخ حسین ماحوزی بحرانی؛ مرحوم خواجویى از ایشان اجازه روایى داشته است.
#[[محمد بن عبدالفتاح تنکابنی|ملا محمد تنکابنی]]، مشهور به «فاضل سراب».
#[[حمزه گیلانی اصفهانی|ملا حمزه گیلانی]].
#[[محمدصادق بن محمد اردستانی|محمد صادق اردستانی]].


صاحب «روضات الجنات» تعداد آثار ایشان را یکصد و پنجاه اثر ذکر کرده است؛ اما صاحب «حدیقة الشعراء»، آثار محققانه مرحوم خواجویی را سیصد اثر می‌‌داند. خواجویی بر بیشتر کتاب‌های حوزوی حاشیه دارد.<ref name=":0">روضات الجنات، ج ۱، ص ۱۱۴.</ref>
مهم ترین رجال معاصر علّامه خواجویى در اصفهان عبارتند از: حاج [[اسماعیل خاتون آبادی|اسماعیل اصفهانى خاتون آبادى]]؛ مولا محمّد جعفر کرباسى؛ [[محمدحسین بن محمدصالح حسینی افطسی خاتون آبادی|میر محمّد حسین خاتون آبادى]]؛ سیّد صدر الدین رضوى قمى؛ [[محمدرحیم بن محمدجعفر شیخ الاسلام|میرزا محمّد رحیم سبزوارى]]؛ شیخ محمّد بن محمّد زمان کاشانى؛ [[محمدابراهیم بن غیاث الدین محمد خوزانی اصفهانی|میرزا ابراهیم قاضى خوزانى]]؛ ملّا محمّد مهدى هرندى؛ [[محمدتقی بن عزیزالله الماسی مجلسی اصفهانی|میرزا محمّد تقى الماسى]]؛ شیخ زین الدین خوانسارى؛ سیّد ماجد کاشانى.


بررسی آثار گرانسنگ این فقیه فرزانه نشان می‌‌دهد که بخش مهمی ‌‌از این آثار به صورت دست نوشته در گوشه کتابخانه‌ها مهجور مانده و هنوز به زیور طبع آراسته نشده است. اخیرا به کوشش محقق پرتلاش سید مهدی رجایی، حدود هشتاد اثر از آثار ارزشمند مرحوم خواجویی جمع‌آوری و منتشر شده است که برخی از آن‌ها عبارتند از:
===شاگردان===
در محضر مبارک محقق خواجویى فضلاى زیادى گرد آمده و به استفاضه از او مى پرداختند. وى بسیارى از رسایل و آثار فقهى خود را به درخواست شاگردانش به رشتة تحریر درآورده است. از این رو در آغاز بسیارى از آثار فقهى او که در سال هاى 1156ق به بعد تألیف شده، اشاره به شاگردان یا دوستانش دیده مى شود که از او تألیف رساله و بیان نظرات فقهى اش را خواستار شده اند.


# بشارات الشیعه
نام برخی از آنان به شرح ذیل است:
# ذریعة النجاة من مهالک تتوجه بعد المماة
# الفوائد فی فضل تعظیم الفاطمیین
# رساله منیره الفرقة الناجیه عن غیرهم
# رساله فی تحقیق و تفسیر الناصبی
# طریق الارشاد الی فساد امامة اهل الفساد
# ابطال الزمان الموهوم
# رساله أینیه
# رساله در توجیه مناظره شیخ مفید با قاضی عبدالجبار معتزلی
# تذکرة الوداد فی حکم رفع الیدین حال القنوة
# رساله فی شرح حدیث الطلاق بید من أخذ بالساق
# رساله فی حرمة النظر الی وجه الأجنبیه
# رساله خمسیه
# رساله فی أقل المدة بین العمرتین
# رساله فی الرضاع
# رساله فی جواز التعویل علی أذان الغیر فی دخول الوقت
# رساله فی حکم الاستیجار للحج من غیر بلد المیت
# رساله فی حکم الاسراج عند المیت ان مات لیلاً
# رساله فی شرح حیث توضؤ و مما غیرت النار
# رساله فی حکم الغسل فی الارض البادره مع الماء البارد
# رساله فی افضلیة التسبیح علی القرائه فی الرکعتین الأخیرتین
# رساله فی تحقیق وجوب غسل مسّ میت
# رساله فی حکم شراء ما یعتبر فیه التذکیه
# رساله فی حکم لبس الحریر للرجال فی الصلاة و غیرها
# رساله فی حکم الغسل قبل الاستبراء
# رساله فی وجوب الزکاة بعد اخراج المؤونه
# الفصول الاربعه فی عدم سقوط دعوی المدعی بیمین المنکر
# رساله فی صلاة الجمعه
# رساله فی شرح حدیث (ما من احد یدخله عمله الجنه و ینجیه من النار)
# رساله فی شرح حدیث (لو علم ابوذر ما فی قلب سلمان لقتله)
# رساله فی حدیث (أعلمکم بنفسه أعلمکم بربه)
# رساله شرح حدیث (لایموت لمؤمن ثلاثه من الاولاد فتمسه النار الا تحله القسم)
# رساله شرح حدیث (انهم یأنسون بکم فاذا غبتم عنهم استوحشوا)
# رساله شرح حدیث (النظر الی وجه العالم عباده)
# رساله فی تفسیر آیه «فاخلع نعلیک انک بالواد المقدس طوی»
# رساله فی تعیین لیلة القدر
# حاشیه علی أجوبة المسائل المهنائیه
# رساله عدلیه
# رساله فی نوم الملائکه
# هدایة الفواد الی نبذ من احوال المعاد
# رساله فی بیان شجرة الخبیثه


== واقعه هجوم افغانها ==
#آقا محمّد بیدآبادى
از رویدادهای مهم عصر ملا محمداسماعیل خواجویی، حمله افغان‌ها در سال (۱۱۲۲ هـ.ق) به ایران و خصوصا اصفهان بود. حاکمیت متجاوزان افغان تا سال (۱۱۴۲ ه.ق) طول کشید. در این مدت بر اثر بى کفایتى زمامداران ایران و درنده خویى متجاوزان، سرزمین ایران در فقر و فلاکت به سر مى برد و همه جا ناامنى و جنایت حاکم بود.
#[[ابوالقاسم مدرس خاتون‌آبادی|میرزا ابوالقاسم مدرس خاتون‌آبادی]]<ref>مهدوی، سیری در تاریخ تخت فولاد اصفهان، ص ۱۱۶.</ref>
#ملا محراب گیلانی اصفهانی
#[[محمدعلی بن مظفر حسین اصفهانی|میرزا محمدعلی بن میرزا مظفر]]
#ملا محمدمهدی نراقی؛ مرحوم شیخ عباس قمی ‌‌می‌‌نویسد: المولی اسماعیل... مستجاب الدعوه، مسلوب الادعاء، یروی عنه العالم الجلیل المولی مهدی النراقی.<ref>قمی، الکنی والالقاب، ج ۲، ص ۲۰۰.</ref>
#میرزا مهدى خراسانى اصفهانى
#میرزا مهدى شهرستانى اصفهانى
#آقا محمّد باقر نجفى هزارجریبى
#[[محمدباقر بن محمد نواب لاهیجی|میرزا محمّد باقر نواب لاهیجى]]
#سیّد محمّد رضا بهشتى اصفهانى


برخى از عالمان حوزه علمیه اصفهان در فراز و نشیب این حوادث، یا به شهادت رسیدند، یا مفقود الاثر شدند و یا از آن جا براى همیشه کوچ کردند. مراکز علمى و فرهنگى اصفهان توسط مهاجمان ویران گردید و کتابهاى کتابخانه هاى بزرگ این شهر تاریخى به عنوان سوخت در حمامهاى اصفهان به کار گرفته شد. کتابخانه هاى کوچک، یا محبوس ماند و دچار آفت شد یا در زمین و باغچه منازل دفن گردید... .
==جایگاه==


علاّمه خواجویى با وجود این حوادث، با همّت والا موفّق به تحصیل، تدریس و تألیف و پژوهش شد و در کوران آن وقایع مصیبت بار، توانست اثر مهمّى به نام «چهل حدیث» بنگارد. وى در خصوص زمان و مکان تألیف این کتاب تحقیقى چنین مى نویسد: «این کتاب را در زمان و مکانى گرد آوردم که دیده ها و دلها پریشان مى گشت و خون مؤمنین ریخته مى شد و عِرض و ناموس مردم هتک مى گردید و اموال و اولاد مردم به غارت و اسیرى مى رفت و دریاى انواع ظلم و ستم موج مى زد و ابرهاى پى در پى ناراحتى ها و غمها سایه افکنده بود، زمان هرج و مرج و فتنه بود، همه مضطرب و ناراحت و فکرها مشغول و مشوّش بود، در چنین حالى بود که این کتاب را تألیف نمودم».
===جایگاه علمی===
علّامه خواجویى در عهد خود، بزرگ ترین استاد فلسفه و کلام و فقه و حدیث بوده، و بین قاطبه اهالى اصفهان از عوام و خواص مقبولیت داشته است. نزد سلاطین و حکام وقت حتى نادر شاه افشار، بسیار عزیز و مکرّم و مقبول القول بوده، با این حال از هیچ کس در هیچ زمان خواهش و تمنایى نکرده، به حقیقت استغنا متصف بوده است. وجود ارزشمند این عالم موجب گردید فلسفه غنی و پربار عصر صفویه که با هجوم افاغنه در معرض نابودی قرار گرفته بود حفظ شود و با رساله های پر شمار و شاگردان بزرگی که تربیت نمود به دوره قاجاریه منتقل گردد.<ref>عقیلی، تخت فولاد اصفهان، ص95.</ref>


بعد از شکست افغانها، مجدداً اصفهان به یک مرکز علمى تبدیل شد و از نو جان گرفت. یکى از عالمان پرتلاش و علاقه مند در بازسازى این حوزه، ملاّ محمّداسماعیل خواجویى بوده است.
علامه خواجویى براى نیل به درجه اجتهاد و مرحله استنباط احکام، شرایط خاصى قائل است. او کثرت معلومات و تحقیقات را در دست یابى به قوه قدسى اجتهاد کافى نمى داند و بر تهذیب نفس و تصفیة باطن جهت افاضه نور فقه تأکید بسیارى دارد. با این دید، او اجتهاد بسیارى از مدعیان اجتهاد و متصدیان فتوا در زمان خویش را نفى کرده و لا اقل در برهه اى از زمان، که برخى رسایل خود را در آن نگاشته، اصفهان را خالى از مجتهد جامع الشرایط مى داند؛ از این رو بر خود واجب دانسته که علم خود را اظهار نموده و در برابر تحریف و بدعت و اجتهادات نادرست مدّعیان که موجب گمراه شدن مردم است، بایستد. وى از مردم روزگار خود نیز بسیار گله مند است که چرا از کسانى که شرایط فتوا دادن را در خود جمع نکرده اند، استفتا کرده و به فتواى آنان عمل مى کنند؟!<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد ، ج۲، صص 208-218.</ref>


== از منظر عالمان ==
برخی از مورخان و دانشوران درباره شخصیت و ویژگی‌های مرحوم خواجویی اظهارنظر کرده‌اند که به آن‌ها اشاره می‌‌کنیم:
برخی از مورخان و دانشوران درباره شخصیت و ویژگی‌های مرحوم خواجویی اظهارنظر کرده‌اند که به آن‌ها اشاره می‌‌کنیم:


* سید محمدباقر خوانساری چنین نوشته است: عالم جلیل مولانا اسماعیل خواجویی، عالمی ‌‌است بارع و حکیمی ‌‌است جامع و ناقدی است بصیر و محققی است نحریر، از اجلای متکلمین و فقهای اذکیا است. دارای هوش سرشار، فطرتی شریف، نفسی سلیم، هیبتی عظیم و روحی قوی است؛ و نیز قلبی پاک، درونی تزکیه شده، زهدی فراوان و اخلاقی پسندیده دارد و مستجاب الدعوه و بی‌ادعا می‌‌باشد و در دیده پادشاهان و اعیان عظیم و سربلند است. نادرشاه افشار با آن سطوت و صولتی که داشت به کسی از علمای عصر خود اعتنایی نداشت؛ اما در مقابل شخصیت والای علامه خواجویی خاضع بود و اوامر و دستورات وی را بی‌چون و چرا اجرا می‌‌کرد. این خود نتیجه زهدی بود که از خوراک و نوشیدنی و لباس، به اندکی بسنده می‌‌کرد و از غیر خدا قطع نظر داشت و در آن چه می‌‌کرد، قصد قربت می‌‌نمود. این شیخ جلیل القدر متأسفانه در نابسامانى مى زیسته، زمانى که به جهت استیلاى افغانها بر ایران، علم و دین یارى نمى شد و روزگارى بود که ناموس و خون و اموال شیعیان در همه جا مخصوصاً اصفهان حلال شمرده مى شد و احترامى نداشت. این امور سبب شد که نام این مرد بزرگ در میان اصحاب به فراموشى سپرده شود و بدین جهت تاریخ ولادت، استادان و شاگردان ایشان نامعلوم بماند و آثار ارزشمندش مفقود گردد.<ref name=":0" />
[[سید محمدباقر خوانساری]] چنین نوشته است: <blockquote>عالم جلیل مولانا اسماعیل خواجویی، عالمی ‌‌است بارع و حکیمی ‌‌است جامع و ناقدی است بصیر و محققی است نحریر، از اجلای متکلمین و فقهای اذکیا است ... این شیخ جلیل القدر متأسفانه در نابسامانى مى زیسته، زمانى که به جهت استیلاى افغانها بر ایران، علم و دین یارى نمى شد و روزگارى بود که ناموس و خون و اموال شیعیان در همه جا مخصوصاً اصفهان حلال شمرده مى شد و احترامى نداشت. این امور سبب شد که نام این مرد بزرگ در میان اصحاب به فراموشى سپرده شود و بدین جهت تاریخ ولادت، استادان و شاگردان ایشان نامعلوم بماند و آثار ارزشمندش مفقود گردد.<ref>موسوی خوانساری، روضات الجنات، ج ۱، ص ۱۱۴.</ref></blockquote>در « گلشن مراد» آمده: <blockquote>« اگر چه آن عالى جناب در جمیع علوم ماهر بودند لیکن به جهت کثرت ممارست مطالب حکمیّه و دقایق عقلیّه در زمره حکما مشهور، و به آن عنوان در افواه و السنه جمهور مذکور بودند. اصل آن جناب از مازندران بهشت نشان، نهایت در اوایل سنّ شریف به دارالسلطنه اصفهان آمده، کسب کمالات صورى و معنوى نموده، ترقّى معقولى از براى ایشان دست داد. در زهد و ورع و تقوى و اعزال از ارباب دولت و بى طمعى از ملوک و امرا ضرب المثل بودند. مدّت العمر بعد از فراغ از تحصیل علوم، مشغول افاده مى بوده اند».<ref>غفاری کاشانی، تاریخ گلشن مراد، ص ۳۹۱.</ref></blockquote>به نوشته [[جلال الدین همایی|جلال الدین همایى]]:<blockquote>« ظهور  وى با سخت ترین ایام پر حادثه اصفهان از فتنه شوم افاغنه تا دوره زندیه مصادف بود که هزاران عالم دانشمند با خروارها آثار علمى و ادبى چنان محو و نابود شدند که نام و نشانى از آنها باقى نماند.  حیات این مرد در آن دوره با اشتغال و استغراق در کارهاى علمى از عجایب قدرت الهى است که چراغ وجود او را در تندباد حوادث نگاه داشت تا پرتو علوم و معارف اسلاف را به اخلاف رسانید و هر چه از آثار علوم عقلى و نقلى بعد از دوره فترت مى بینم از برکات وجود وى و دست پروردگان و تلامیذش از قبیل آقا محمّد بیدآبادى و ملّا محراب گیلانى و میرزا ابوالقاسم مدرّس خاتون آبادى و ملّا مهدى نراقى و امثال ایشان است».<ref>همایی، تاریخ اصفهان، ص334.</ref></blockquote>
* شیخ عبدالنبى قزوینى از معاصران علاّمه خواجویى مى نویسد: علاّمه خواجویى یکى از دانشمندان و فرزانگانى است که تا عمق علوم و معارف رسید و میان علما مشهور به فضل گشت، هر عالم و جاهلى شخصیّت والاى وى را شناخت. او زمام تحقیق کامل را به دست گرفته، به طورى که هر فاضلى بدان اعتراف نموده است. او یکى از پهلوانان کلام و فحول علم مى باشد و زیادى فضلش گویاى امواج دریاهاست و کوههاى سربه فلک کشیده در مقابل علم و فهمش همچون نقطه اى مى باشد. از یکى از ثقات و بزرگان شنیدم که ایشان کتاب «شفاى» ابن سینا را سى مرتبه ملاحظه فرموده، یا به خواندن و یا به تدریس و یا به مطالعه. از دیگرى شنیدم که گفت: از شفاى من چند ورق افتاده بود، علاّمه خواجویى آن را از حفظ بیان فرموده، سپس آن را با نسخه اصلى مقابله نمودم، کاملاً صحیح بود، مگر در یک حرف یا دو حرف که تفاوت داشت. همه کتب حکمت و کلام و اصول پیش وى بسیار آسان بود، تا آنجا که مورد تعجّب علما و دانشمندان و فرزانگان قرار گرفت... آن بزرگوار در حکمت، تسلّط کامل و معرفت تامّ داشت. در فقه، تفسیر، حدیث و در تمام این گونه علوم، صاحب تحقیق بود و آیتى عظیم از آیات الاهى و حجّتى از حجج بالغه الاهى بود. با این همه، به عبادت اشتغال بسیار داشت. زاهد، گوشه نشین و عزلت گزین بود. از مردمانى که براى دنیا، تحصیل علم مى نمودند نفرت داشت. در عمل به سنّتهاى پیامبر(صلى الله علیه وآله) دقیقه اى فروگذار نمى کرد و اخلاص بسیار به ساحت حضرات ائمه اطهار(علیهم السلام) داشت. در محکم نمودن عقاید راستین اصرار شدید مى ورزید و داراى همّت بلند در اجراى حدود الاهى بود.<ref>تتمیم أمل الآمل، ص ۶۷. نجوم السماء، مرحوم میرزا محمّدعلى کشمیرى، ص ۲۶۹و ۲۶۸.</ref>
==آثاروفعالیت ها==
* میرزا ابوالحسن غفّارى (م، ۱۲۰۷ ه.ق) در کتاب «تاریخ گلشن مراد» به قلم بلیغ خود، درباره علاّمه خواجویى چنین نگاشته است: سالک مسالک حقّ جویى، ملاّ اسماعیل خواجویى، ترجمان مقالات اهل یونان و متحتّم کمالات نوع انسان، شهباز بلند پرواز عالم نفوس و عقول، طایر فرّخ پر و بال منازل عروج و مراحل وصول، محقّق دقایق علوم و مدقّق حقایق رسوم، مشهور فى الآفاق، افتخار اهالى فارس و عراق، زیبنده مسند افادت و فروزنده مجلس شریعت، واقف به تسبیح گفتن شب و روز، عارف به معارف هشت و چهار (ائمه اطهار)، منکر آثار تکلّف و تصلّف. اگر چه آن عالى جناب در جمیع علوم ماهر بودند، لیکن به جهت ممارست مطالب حکمیّه و دقایق عقلیّه در زمره حکماى مشهور و به آن عنوان در نظر و زبان مردم معروف بودند. در زهد و ورع و تقوا و دورى از ارباب دولت و بى طمعى از ملوک و امرا، ضرب المثل بودند، مدّت العمر بعد از فراغ از تحصیل علوم مشغول افاده مى بوده اند.<ref>تاریخ گلشن مراد، ص ۳۹۱.</ref>
ملا محمداسماعیل خواجویی در طول زندگی مشقت بار خود به تحقیق و پژوهش پرداخت و حوادث ناگوار، این عالم نستوه را از تالیف بازنداشت. برخی از آثار دقیق و تحقیقی وی در فقه، اصول، حدیث، رجال، حکمت، کلام و...، در اوج هجوم افغان‌ها به ایران، به رشته تحریر درآورده و حلقه ارتباط حوزه علمیه اصفهان در عهد صفوی و دوره قاجاریه است.<ref>عقیلی، تخت فولاد اصفهان،  ص95.</ref>  


== ویژگی‌های اخلاقی ==
صاحب «روضات الجنات» تعداد آثار ایشان را یکصد و پنجاه اثر ذکر کرده است؛ اما صاحب «حدیقة الشعراء»، آثار محققانه مرحوم خواجویی را سیصد اثر می‌‌داند. خواجویی بر بیشتر کتاب‌های حوزوی حاشیه دارد.<ref>موسوی خوانساری، روضات الجنات، ج ۱، ص ۱۱۴.</ref>
'''سمبل استقامت:'''
 
===آثار===
بررسی آثار گرانسنگ این فقیه فرزانه نشان می‌‌دهد که بخش مهمی ‌‌از این آثار به صورت دست نوشته در گوشه کتابخانه‌ها مهجور مانده و هنوز به زیور طبع آراسته نشده است. اخیرا به کوشش محقق پرتلاش سید مهدی رجایی، حدود هشتاد اثر از آثار ارزشمند مرحوم خواجویی جمع‌آوری و منتشر شده است که برخی از آن‌ها عبارتند از:


هنگام سیطره افغانها بر اصفهان، و تعطیلی حوزه هاى علمیّه شهر، استادان و شاگردان آن ها براى در امان ماندن از فتنه افغانها به روستاهاى مجاور اصفهان کوچ نمودند. در این هنگام ملاّ محمداسماعیل در اصفهان ماند و سبب دلگرمى برخى از عالمان اصفهان شد. وى توانست با صلابت، تحقیق و پژوهش را در اوج ظلم و ستم بیگانگان ادامه دهد و در عصر خود به عنوان سمبل استقامت و مرجعى والامقام و محبوب، نزد مردم اصفهان و سایر شهرهاى مذهبى قرار گیرد، به گونه اى که مردم از مقام معنوى وى استمداد مى جستند و او را مردى مستجاب الدّعوة و مقرّب عندالله مى دانستند.
{{چندستونه|3}}
#بشارات الشیعه
#ذریعة النجاة من مهالک تتوجه بعد المماة
#الفوائد فی فضل تعظیم الفاطمیین
#رساله منیره الفرقة الناجیه عن غیرهم
#رساله فی تحقیق و تفسیر الناصبی
#طریق الارشاد الی فساد امامة اهل الفساد
#[[سبع رسائل (کتاب)|ابطال الزمان الموهوم]]
#رساله أینیه
#رساله در توجیه مناظره شیخ مفید با قاضی عبدالجبار معتزلی
#تذکرة الوداد فی حکم رفع الیدین حال القنوة
#رساله فی شرح حدیث الطلاق بید من أخذ بالساق
#رساله فی حرمة النظر الی وجه الأجنبیه
#رساله خمسیه
#رساله فی أقل المدة بین العمرتین
#رساله فی الرضاع
#رساله فی جواز التعویل علی أذان الغیر فی دخول الوقت
#رساله فی حکم الاستیجار للحج من غیر بلد المیت
#رساله فی حکم الاسراج عند المیت ان مات لیلاً
#رساله فی شرح حیث توضؤ و مما غیرت النار
#رساله فی حکم الغسل فی الارض البادره مع الماء البارد
#رساله فی افضلیة التسبیح علی القرائه فی الرکعتین الأخیرتین
#رساله فی تحقیق وجوب غسل مسّ میت
#رساله فی حکم شراء ما یعتبر فیه التذکیه
#رساله فی حکم لبس الحریر للرجال فی الصلاة و غیرها
#رساله فی حکم الغسل قبل الاستبراء
#رساله فی وجوب الزکاة بعد اخراج المؤونه
#الفصول الاربعه فی عدم سقوط دعوی المدعی بیمین المنکر
#رساله فی صلاة الجمعه
#رساله فی شرح حدیث (ما من احد یدخله عمله الجنه و ینجیه من النار)
#رساله فی شرح حدیث (لو علم ابوذر ما فی قلب سلمان لقتله)
#رساله فی حدیث (أعلمکم بنفسه أعلمکم بربه)
#رساله شرح حدیث (لایموت لمؤمن ثلاثه من الاولاد فتمسه النار الا تحله القسم)
#رساله شرح حدیث (انهم یأنسون بکم فاذا غبتم عنهم استوحشوا)
#رساله شرح حدیث (النظر الی وجه العالم عباده)
#رساله فی تفسیر آیه «فاخلع نعلیک انک بالواد المقدس طوی»
#رساله فی تعیین لیلة القدر
#حاشیه علی أجوبة المسائل المهنائیه
#رساله عدلیه
#رساله فی نوم الملائکه
#هدایة الفواد الی نبذ من احوال المعاد
#رساله فی بیان شجرة الخبیثه<ref>سایت فرهیختگان تمدن شیعه.</ref>
#حاشیه بر تفسیر صافى
#حاشیه بر " زبدة البیان
#حاشیه بر "مدارک الاحکام
#[[التعليقة علی الرسالة الصومية شیخ بهایی (کتاب)|حاشیه بر "اثنى عشریه" صومیه]]؛ از شیخ بهایى
#[[مشرق الشمسین و إكسير السعادتین (کتاب)|حاشیه بر «مشرق الشمسین» شیخ بهایی]]
#الاربعون حدیثا
#[[الفوائد الرجالية مازندرانی خواجویی (کتاب)|الفوائد الرجالیة]]؛  از آثار ارجمند خواجویى است که در زمان اشتغال او به علم حدیث فراهم آمده و شامل 61 فایده است.
#مفتاح الفلاح و مصباح النجاح فى شرح دعاء الصباح؛ شرحى است نسبتاً مفصل متجاوز از سه هزار بیت که احاطة مؤلّف را در فنون ادبى و حکمت و کلام و عرفان به خوبى نشان می دهد.
#حاشیه بر « اربعین حدیث» شیخ بهایى
#[[مفتاح الفلاح فی عمل اليوم و الليلة (کتاب)|حاشیه بر « مفتاح الفلاح» شیخ بهایى]]
#بشارات الشیعة
#[[جامع الشتات (کتاب)|جامع الشتات فى النوادر و المتفرّقات]]
#رسالة حدوث دهرى و ابطال زمان موهوم
#هدایة الفؤاد الى نبذ من احوال المعاد؛  این اثر پر ارج به درخواست«صدیق رفیق و اخ شفیق، مولانا محمّد سعید»( مقدمه هدایة الفواد) در مدّت دو ماه شعبان و رمضان از سال 1146ق نگاشته شده است.
#تبصرة الاخوان فى بیان اکبریّة القرآن؛  در بیان افضل بودن قرآن کریم بر امامان معصوم (علیهم السلام).
#تجسّم الاعمال؛ رساله اى است کلامى در بحث تجسّم اعمال و تجوهر اعراض
#وحدت وجود؛ در بیان مراد قائلین به وحدت وجود.
#ترجمة المناظرة مأمون؛ در بحث امامت<ref>قاسمی، بزم معرفت، صص74-84.</ref>
#[[الرسائل الفقهية خواجویی(کتاب)|الرسایل الفقهیه (للخواجویی)]]
#[[الرسائل الاعتقادية (کتاب)|الرسائل الاعتقادية]]
{{پایان چندستونه}}
===فعالیت ها===
زندگانی او با فتنه افغانها مصادف بوده و در جریان محاصره اصفهان، گرانی و قحطی و بیماری ها و قتل عام مردم اصفهان رنج ها برده و آزارها کشیده است. پس از ظهور نادر و رفع فتنه، کمر به احیای [[حوزه علمیه اصفهان]] بسته و فضلا و اهل علم را گرد آورده و مجالس و محل تدریس و بحث را رونق داده و به اشاعه فقه و کلام و حکمت اهتمام ورزیده است. در انواع علوم زمان خود ماهر و از حافظه ای قوی برخوردار بود، خط نستعلیق را خوش می نوشته است. وی در دنیا به قلیلی از خوراک و پوشاک اکتفا کرده، مستجاب الدعوه و کراماتی از او به ظهور رسید. او اخلاص و محبّت فراوانی به سادات فاطمیّه داشته است.<ref>موسوی خوانساری، روضات الجنات، ج ۱، ص ۱۱۴.</ref>


'''احترام به سادات:'''
محقّق خواجویى علاقه و اهتمام چشمگیرى به اشعار حکمت آمیز داشته است. وى گویا خود شاعر نبوده ولى اشعار زیادى در آثار خود گلچین و نقل کرده است.  از جمله شعرایى که وى به آنان عنایت دارد [[عبدالعال نجات کوه گیلویه ای|میر عبدالعال]] معروف به « میرنجات» است که با تعبیر « سیدنا الامیر نجات» از او یاد مى کند.[[پرونده:مقبره ملا اسماعیل خواجویی.jpg|بندانگشتی|مقبره ملا اسماعیل خواجویی در تخت فولاد اصفهان]]
==وفات==
ملا اسماعیل خواجویی در 11 شعبان  ۱۱۷۳ق وفات نمود و در [[تخت فولاد]] اصفهان به خاک سپرده شد. در سال ۱۳۷۸ هـ.ش، پس از ساماندهی و محوطه سازی [[تکیه ملا اسماعیل خواجویی|تکیه خواجویی]] توسط مجموعه تاریخی، فرهنگی و مذهبی تخت فولاد آرامگاه آجری بر سر مزار مولا اسماعیل خواجویی بنا گردید. در تاریخ وفات او [به حساب ابجد] گفته اند:
{{شعر}}
{{ب|«نورّ اللّه الجلیل مقبرته»|«رفع اللّه فی الجنان منزلته»}}
{{پایان شعر}}
بر سنگ نوشته مزار او علاوه بر متن عربى زیبایى که به بیان مقامات علمى و معنوى وى پرداخته اشعارى از شاعرى با تخلص دبیر آمده است که ماده تاریخ آن چنین است:
{{شعر}}
{{ب|سال تاریخ او « دبیر» نوشت:|خانة علم منهدم گردید<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج1، 557.</ref>}}
{{پایان شعر}}
==پانویس==
<references />


آن بزرگوار محبت بسیاری نسبت به سادات و اولاد حضرت فاطمه علیهاالسلام داشت و کمال اخلاص خود را نسبت به آنان ابراز می‌‌نمود. او دارای مقامات بلند و کرامات باهره بود.<ref name=":0" /> از مرحوم خواجویى درباره احترام به سادات و سخن رسول الله(صلى الله علیه وآله) که فرموده است: «اکرموا اولادى الصّالحون لله و الطالحون لى؛ گرامى بدارید اولاد مرا؛ شایستگان آن ها را براى خدا و غیر شایستگان را براى من»؛ پرسیدند که آیا این مطلب از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) است؟ ایشان با استناد به نظر دانشوران شیعه نوشت: این حدیث را علماى امامیه به عبارات متقاربه از آن حضرت نقل کرده اند.
==منابع==


== وفات ==
*[[رحیم قاسمی|قاسمی]]، رحیم، بزم معرفت: مشاهیر تخت فولاد اصفهان،اصفهان، کانون پژوهش، 1388.
ملا اسماعیل خواجویی در سال ۱۱۷۳ وفات نمود و در تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد. در سال ۱۳۷۸ هـ.ش، پس از ساماندهی و محوطه سازی تکیه خواجویی توسط مجموعه تاریخی، فرهنگی و مذهبی تخت فولاد آرامگاه آجری بر سر مزار مولا اسماعیل خواجویی بنا گردید.
*عقیلی، احمد، تخت فولاد اصفهان، اصفهان، کانون پژوهش، 1385.
*[[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، سید مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)| اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، 1386.
*مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج۲، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.


== پانویس ==
[[رده:علمای قرن 12]]
<references /><br />
[[رده:محدثین]]
[[رده:اعلام اصفهان،ج 1]]
[[رده:مجتهدین]]
[[رده:نویسندگان]]
[[رده:مجازین روایت]]
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]
[[رده:کتاب بزم معرفت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۰۸

محمداسماعیل خواجویی

ملا محمداسماعیل خواجویی (متوفی 1173ق) عالم فاضل، فقیه، حکیم، مجتهد و محدث بزرگ شیعه در قرن ۱۲ هجری و صاحب تألیفات بسیار است. وی هنگام سیطره افغانها بر اصفهان، سبب دلگرمى مردم بود و توانست در اوج ظلم و ستم بیگانگان، به عنوان سمبل استقامت و مرجعى والامقام و محبوب، نزد مردم اصفهان و سایر شهرهاى مذهبى قرار گیرد. آقا محمد بیدآبادی و ملا مهدی نراقی از شاگردان برجسته علامه خواجویی هستند.

زندگی نامه

ولادت

محمداسماعیل خواجویی فرزند محمدحسین بن محمدرضا بن علاءالدین محمد مازندرانی، سال تولد وی به درستى مشخص نیست ولى بر اساس نوشته غفاری معلوم می گردد که سنّ او هنگام وفات از هشتاد سال متجاوز بوده است. بنابراین مى توان حدس زد که وى در حدود سال 1090ق به دنیا آمده است. احتمالاً زادگاه وی مازندران بوده است. شهرت وی به «اصفهانی» به این سبب است که محل رشد، مراحل تحصیلات و تألیفات وی در اصفهان بوده است. همچنین شهرت او به «خواجویی» بدان سبب بوده که وی در سال (۱۱۳۳ق) به محله «خواجوی» اصفهان هجرت کرده است.[۱]

فرزندان

وى فرزندى به نام محمّد جعفر داشته و از او فرزندى به نام محمّد اسماعیل خواجویی متولد شده که از فضلاى اصفهان بوده و در روز جمعه 25 ربیع الاول سال 1282 ق وفات نموده و در جوار جدّ خود مدفون گردیده است.

سید محسن که از سادات حسینى نائین بوده با دختر علّامه خواجویى وصلت نموده و صاحب فرزندى به نام سیّد حسین گردیده که بنا بر مندرجات سنگ نوشته مزارش، از علماى بزرگ اصفهان بوده و با القاب شامخه از او یاد شده است. این عالم بزرگ در سال 1225ق وفات یافته و در تکیه فیض مدفون گردیده است.[۲]

اساتید

نام تمام استادان و مشایخ علامه خواجویی در دسترس نیست؛ تنها بر اساس یک قرینه معلوم می گردد که یکى از اساتید ایشان، از شاگردان علّامه آقا حسین خوانسارى، بوده است.

اما نام برخی از آن‌ها را چنین ذکر کرده اند:

  1. شیخ محمدجعفر خراسانی اصفهانی این شخصیّت بزرگوار صاحب کتاب «الاکلیل» است و در علم رجال و درایه مشهور بوده است. صاحب روضات الجنات می گوید: احتمال دارد ملا محمداسماعیل خواجویى، رجال و درایه را نزد وى تحصیل کرده باشد.
  2. شیخ بهاءالدین محمد اصفهانی، مشهور به «فاضل هندی».
  3. شیخ حسین ماحوزی بحرانی؛ مرحوم خواجویى از ایشان اجازه روایى داشته است.
  4. ملا محمد تنکابنی، مشهور به «فاضل سراب».
  5. ملا حمزه گیلانی.
  6. محمد صادق اردستانی.

مهم ترین رجال معاصر علّامه خواجویى در اصفهان عبارتند از: حاج اسماعیل اصفهانى خاتون آبادى؛ مولا محمّد جعفر کرباسى؛ میر محمّد حسین خاتون آبادى؛ سیّد صدر الدین رضوى قمى؛ میرزا محمّد رحیم سبزوارى؛ شیخ محمّد بن محمّد زمان کاشانى؛ میرزا ابراهیم قاضى خوزانى؛ ملّا محمّد مهدى هرندى؛ میرزا محمّد تقى الماسى؛ شیخ زین الدین خوانسارى؛ سیّد ماجد کاشانى.

شاگردان

در محضر مبارک محقق خواجویى فضلاى زیادى گرد آمده و به استفاضه از او مى پرداختند. وى بسیارى از رسایل و آثار فقهى خود را به درخواست شاگردانش به رشتة تحریر درآورده است. از این رو در آغاز بسیارى از آثار فقهى او که در سال هاى 1156ق به بعد تألیف شده، اشاره به شاگردان یا دوستانش دیده مى شود که از او تألیف رساله و بیان نظرات فقهى اش را خواستار شده اند.

نام برخی از آنان به شرح ذیل است:

  1. آقا محمّد بیدآبادى
  2. میرزا ابوالقاسم مدرس خاتون‌آبادی[۳]
  3. ملا محراب گیلانی اصفهانی
  4. میرزا محمدعلی بن میرزا مظفر
  5. ملا محمدمهدی نراقی؛ مرحوم شیخ عباس قمی ‌‌می‌‌نویسد: المولی اسماعیل... مستجاب الدعوه، مسلوب الادعاء، یروی عنه العالم الجلیل المولی مهدی النراقی.[۴]
  6. میرزا مهدى خراسانى اصفهانى
  7. میرزا مهدى شهرستانى اصفهانى
  8. آقا محمّد باقر نجفى هزارجریبى
  9. میرزا محمّد باقر نواب لاهیجى
  10. سیّد محمّد رضا بهشتى اصفهانى

جایگاه

جایگاه علمی

علّامه خواجویى در عهد خود، بزرگ ترین استاد فلسفه و کلام و فقه و حدیث بوده، و بین قاطبه اهالى اصفهان از عوام و خواص مقبولیت داشته است. نزد سلاطین و حکام وقت حتى نادر شاه افشار، بسیار عزیز و مکرّم و مقبول القول بوده، با این حال از هیچ کس در هیچ زمان خواهش و تمنایى نکرده، به حقیقت استغنا متصف بوده است. وجود ارزشمند این عالم موجب گردید فلسفه غنی و پربار عصر صفویه که با هجوم افاغنه در معرض نابودی قرار گرفته بود حفظ شود و با رساله های پر شمار و شاگردان بزرگی که تربیت نمود به دوره قاجاریه منتقل گردد.[۵]

علامه خواجویى براى نیل به درجه اجتهاد و مرحله استنباط احکام، شرایط خاصى قائل است. او کثرت معلومات و تحقیقات را در دست یابى به قوه قدسى اجتهاد کافى نمى داند و بر تهذیب نفس و تصفیة باطن جهت افاضه نور فقه تأکید بسیارى دارد. با این دید، او اجتهاد بسیارى از مدعیان اجتهاد و متصدیان فتوا در زمان خویش را نفى کرده و لا اقل در برهه اى از زمان، که برخى رسایل خود را در آن نگاشته، اصفهان را خالى از مجتهد جامع الشرایط مى داند؛ از این رو بر خود واجب دانسته که علم خود را اظهار نموده و در برابر تحریف و بدعت و اجتهادات نادرست مدّعیان که موجب گمراه شدن مردم است، بایستد. وى از مردم روزگار خود نیز بسیار گله مند است که چرا از کسانى که شرایط فتوا دادن را در خود جمع نکرده اند، استفتا کرده و به فتواى آنان عمل مى کنند؟![۶]

برخی از مورخان و دانشوران درباره شخصیت و ویژگی‌های مرحوم خواجویی اظهارنظر کرده‌اند که به آن‌ها اشاره می‌‌کنیم:

سید محمدباقر خوانساری چنین نوشته است:

عالم جلیل مولانا اسماعیل خواجویی، عالمی ‌‌است بارع و حکیمی ‌‌است جامع و ناقدی است بصیر و محققی است نحریر، از اجلای متکلمین و فقهای اذکیا است ... این شیخ جلیل القدر متأسفانه در نابسامانى مى زیسته، زمانى که به جهت استیلاى افغانها بر ایران، علم و دین یارى نمى شد و روزگارى بود که ناموس و خون و اموال شیعیان در همه جا مخصوصاً اصفهان حلال شمرده مى شد و احترامى نداشت. این امور سبب شد که نام این مرد بزرگ در میان اصحاب به فراموشى سپرده شود و بدین جهت تاریخ ولادت، استادان و شاگردان ایشان نامعلوم بماند و آثار ارزشمندش مفقود گردد.[۷]

در « گلشن مراد» آمده:

« اگر چه آن عالى جناب در جمیع علوم ماهر بودند لیکن به جهت کثرت ممارست مطالب حکمیّه و دقایق عقلیّه در زمره حکما مشهور، و به آن عنوان در افواه و السنه جمهور مذکور بودند. اصل آن جناب از مازندران بهشت نشان، نهایت در اوایل سنّ شریف به دارالسلطنه اصفهان آمده، کسب کمالات صورى و معنوى نموده، ترقّى معقولى از براى ایشان دست داد. در زهد و ورع و تقوى و اعزال از ارباب دولت و بى طمعى از ملوک و امرا ضرب المثل بودند. مدّت العمر بعد از فراغ از تحصیل علوم، مشغول افاده مى بوده اند».[۸]

به نوشته جلال الدین همایى:

« ظهور وى با سخت ترین ایام پر حادثه اصفهان از فتنه شوم افاغنه تا دوره زندیه مصادف بود که هزاران عالم دانشمند با خروارها آثار علمى و ادبى چنان محو و نابود شدند که نام و نشانى از آنها باقى نماند. حیات این مرد در آن دوره با اشتغال و استغراق در کارهاى علمى از عجایب قدرت الهى است که چراغ وجود او را در تندباد حوادث نگاه داشت تا پرتو علوم و معارف اسلاف را به اخلاف رسانید و هر چه از آثار علوم عقلى و نقلى بعد از دوره فترت مى بینم از برکات وجود وى و دست پروردگان و تلامیذش از قبیل آقا محمّد بیدآبادى و ملّا محراب گیلانى و میرزا ابوالقاسم مدرّس خاتون آبادى و ملّا مهدى نراقى و امثال ایشان است».[۹]

آثاروفعالیت ها

ملا محمداسماعیل خواجویی در طول زندگی مشقت بار خود به تحقیق و پژوهش پرداخت و حوادث ناگوار، این عالم نستوه را از تالیف بازنداشت. برخی از آثار دقیق و تحقیقی وی در فقه، اصول، حدیث، رجال، حکمت، کلام و...، در اوج هجوم افغان‌ها به ایران، به رشته تحریر درآورده و حلقه ارتباط حوزه علمیه اصفهان در عهد صفوی و دوره قاجاریه است.[۱۰]

صاحب «روضات الجنات» تعداد آثار ایشان را یکصد و پنجاه اثر ذکر کرده است؛ اما صاحب «حدیقة الشعراء»، آثار محققانه مرحوم خواجویی را سیصد اثر می‌‌داند. خواجویی بر بیشتر کتاب‌های حوزوی حاشیه دارد.[۱۱]

آثار

بررسی آثار گرانسنگ این فقیه فرزانه نشان می‌‌دهد که بخش مهمی ‌‌از این آثار به صورت دست نوشته در گوشه کتابخانه‌ها مهجور مانده و هنوز به زیور طبع آراسته نشده است. اخیرا به کوشش محقق پرتلاش سید مهدی رجایی، حدود هشتاد اثر از آثار ارزشمند مرحوم خواجویی جمع‌آوری و منتشر شده است که برخی از آن‌ها عبارتند از:

  1. بشارات الشیعه
  2. ذریعة النجاة من مهالک تتوجه بعد المماة
  3. الفوائد فی فضل تعظیم الفاطمیین
  4. رساله منیره الفرقة الناجیه عن غیرهم
  5. رساله فی تحقیق و تفسیر الناصبی
  6. طریق الارشاد الی فساد امامة اهل الفساد
  7. ابطال الزمان الموهوم
  8. رساله أینیه
  9. رساله در توجیه مناظره شیخ مفید با قاضی عبدالجبار معتزلی
  10. تذکرة الوداد فی حکم رفع الیدین حال القنوة
  11. رساله فی شرح حدیث الطلاق بید من أخذ بالساق
  12. رساله فی حرمة النظر الی وجه الأجنبیه
  13. رساله خمسیه
  14. رساله فی أقل المدة بین العمرتین
  15. رساله فی الرضاع
  16. رساله فی جواز التعویل علی أذان الغیر فی دخول الوقت
  17. رساله فی حکم الاستیجار للحج من غیر بلد المیت
  18. رساله فی حکم الاسراج عند المیت ان مات لیلاً
  19. رساله فی شرح حیث توضؤ و مما غیرت النار
  20. رساله فی حکم الغسل فی الارض البادره مع الماء البارد
  21. رساله فی افضلیة التسبیح علی القرائه فی الرکعتین الأخیرتین
  22. رساله فی تحقیق وجوب غسل مسّ میت
  23. رساله فی حکم شراء ما یعتبر فیه التذکیه
  24. رساله فی حکم لبس الحریر للرجال فی الصلاة و غیرها
  25. رساله فی حکم الغسل قبل الاستبراء
  26. رساله فی وجوب الزکاة بعد اخراج المؤونه
  27. الفصول الاربعه فی عدم سقوط دعوی المدعی بیمین المنکر
  28. رساله فی صلاة الجمعه
  29. رساله فی شرح حدیث (ما من احد یدخله عمله الجنه و ینجیه من النار)
  30. رساله فی شرح حدیث (لو علم ابوذر ما فی قلب سلمان لقتله)
  31. رساله فی حدیث (أعلمکم بنفسه أعلمکم بربه)
  32. رساله شرح حدیث (لایموت لمؤمن ثلاثه من الاولاد فتمسه النار الا تحله القسم)
  33. رساله شرح حدیث (انهم یأنسون بکم فاذا غبتم عنهم استوحشوا)
  34. رساله شرح حدیث (النظر الی وجه العالم عباده)
  35. رساله فی تفسیر آیه «فاخلع نعلیک انک بالواد المقدس طوی»
  36. رساله فی تعیین لیلة القدر
  37. حاشیه علی أجوبة المسائل المهنائیه
  38. رساله عدلیه
  39. رساله فی نوم الملائکه
  40. هدایة الفواد الی نبذ من احوال المعاد
  41. رساله فی بیان شجرة الخبیثه[۱۲]
  42. حاشیه بر تفسیر صافى
  43. حاشیه بر " زبدة البیان
  44. حاشیه بر "مدارک الاحکام
  45. حاشیه بر "اثنى عشریه" صومیه؛ از شیخ بهایى
  46. حاشیه بر «مشرق الشمسین» شیخ بهایی
  47. الاربعون حدیثا
  48. الفوائد الرجالیة؛ از آثار ارجمند خواجویى است که در زمان اشتغال او به علم حدیث فراهم آمده و شامل 61 فایده است.
  49. مفتاح الفلاح و مصباح النجاح فى شرح دعاء الصباح؛ شرحى است نسبتاً مفصل متجاوز از سه هزار بیت که احاطة مؤلّف را در فنون ادبى و حکمت و کلام و عرفان به خوبى نشان می دهد.
  50. حاشیه بر « اربعین حدیث» شیخ بهایى
  51. حاشیه بر « مفتاح الفلاح» شیخ بهایى
  52. بشارات الشیعة
  53. جامع الشتات فى النوادر و المتفرّقات
  54. رسالة حدوث دهرى و ابطال زمان موهوم
  55. هدایة الفؤاد الى نبذ من احوال المعاد؛ این اثر پر ارج به درخواست«صدیق رفیق و اخ شفیق، مولانا محمّد سعید»( مقدمه هدایة الفواد) در مدّت دو ماه شعبان و رمضان از سال 1146ق نگاشته شده است.
  56. تبصرة الاخوان فى بیان اکبریّة القرآن؛ در بیان افضل بودن قرآن کریم بر امامان معصوم (علیهم السلام).
  57. تجسّم الاعمال؛ رساله اى است کلامى در بحث تجسّم اعمال و تجوهر اعراض
  58. وحدت وجود؛ در بیان مراد قائلین به وحدت وجود.
  59. ترجمة المناظرة مأمون؛ در بحث امامت[۱۳]
  60. الرسایل الفقهیه (للخواجویی)
  61. الرسائل الاعتقادية

فعالیت ها

زندگانی او با فتنه افغانها مصادف بوده و در جریان محاصره اصفهان، گرانی و قحطی و بیماری ها و قتل عام مردم اصفهان رنج ها برده و آزارها کشیده است. پس از ظهور نادر و رفع فتنه، کمر به احیای حوزه علمیه اصفهان بسته و فضلا و اهل علم را گرد آورده و مجالس و محل تدریس و بحث را رونق داده و به اشاعه فقه و کلام و حکمت اهتمام ورزیده است. در انواع علوم زمان خود ماهر و از حافظه ای قوی برخوردار بود، خط نستعلیق را خوش می نوشته است. وی در دنیا به قلیلی از خوراک و پوشاک اکتفا کرده، مستجاب الدعوه و کراماتی از او به ظهور رسید. او اخلاص و محبّت فراوانی به سادات فاطمیّه داشته است.[۱۴]

محقّق خواجویى علاقه و اهتمام چشمگیرى به اشعار حکمت آمیز داشته است. وى گویا خود شاعر نبوده ولى اشعار زیادى در آثار خود گلچین و نقل کرده است. از جمله شعرایى که وى به آنان عنایت دارد میر عبدالعال معروف به « میرنجات» است که با تعبیر « سیدنا الامیر نجات» از او یاد مى کند.

مقبره ملا اسماعیل خواجویی در تخت فولاد اصفهان

وفات

ملا اسماعیل خواجویی در 11 شعبان ۱۱۷۳ق وفات نمود و در تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد. در سال ۱۳۷۸ هـ.ش، پس از ساماندهی و محوطه سازی تکیه خواجویی توسط مجموعه تاریخی، فرهنگی و مذهبی تخت فولاد آرامگاه آجری بر سر مزار مولا اسماعیل خواجویی بنا گردید. در تاریخ وفات او [به حساب ابجد] گفته اند:

«نورّ اللّه الجلیل مقبرته»«رفع اللّه فی الجنان منزلته»

بر سنگ نوشته مزار او علاوه بر متن عربى زیبایى که به بیان مقامات علمى و معنوى وى پرداخته اشعارى از شاعرى با تخلص دبیر آمده است که ماده تاریخ آن چنین است:

سال تاریخ او « دبیر» نوشت:خانة علم منهدم گردید[۱۵]

پانویس

  1. رجایی، مشاهیر تخت فولاد، ص ۶.
  2. قاسمی، بزم معرفت، صص89-90.
  3. مهدوی، سیری در تاریخ تخت فولاد اصفهان، ص ۱۱۶.
  4. قمی، الکنی والالقاب، ج ۲، ص ۲۰۰.
  5. عقیلی، تخت فولاد اصفهان، ص95.
  6. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد ، ج۲، صص 208-218.
  7. موسوی خوانساری، روضات الجنات، ج ۱، ص ۱۱۴.
  8. غفاری کاشانی، تاریخ گلشن مراد، ص ۳۹۱.
  9. همایی، تاریخ اصفهان، ص334.
  10. عقیلی، تخت فولاد اصفهان، ص95.
  11. موسوی خوانساری، روضات الجنات، ج ۱، ص ۱۱۴.
  12. سایت فرهیختگان تمدن شیعه.
  13. قاسمی، بزم معرفت، صص74-84.
  14. موسوی خوانساری، روضات الجنات، ج ۱، ص ۱۱۴.
  15. مهدوی، اعلام اصفهان، ج1، 557.

منابع

  • قاسمی، رحیم، بزم معرفت: مشاهیر تخت فولاد اصفهان،اصفهان، کانون پژوهش، 1388.
  • عقیلی، احمد، تخت فولاد اصفهان، اصفهان، کانون پژوهش، 1385.
  • مهدوی، سید مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، 1386.
  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج۲، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.