این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «جلال‌الدین همایی»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (درج جعبه اطلاعات عالمان)
 
(۲۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
'''جلال الدين همايى شيرازى اصفهانى''' متخلّص بـه '''سـنا''' فرزنـد ميـرزا ابوالقاسم محمدنصير متخلّص به طـرب كـوچكترين فرزنـد شـاعر و عـارف [[همـاى شيرازى]] بنا به نوشته ى خود در سحر چهارشنبه غـره رمضـان المبـارك سـنه 1317 قمرى مطابق با 19 دى ماه 1278 شمسى در خانه ى مـوروثى جـد خـويش همـاى شيرازى جلو خان حاج هادى در محله ى پاقلعه ى اصفهان ديده به جهان گشود.
{{جعبه اطلاعات عالمان|تصویر=[[پرونده:J-homaee.jpg|350x350px|وسط]]|نام کامل=جلال الدین همایی شیرازی اصفهانی|شهرت=سنا|زادروز=۱۳۱۷ قمری|تاریخ وفات=۱۴۰۰قمری|مدفن=[[تکیه لسان الارض]]|اساتید=[[سید محمدباقر درچه‌ای]]، [[علی مدرس یزدی]]، [[رحیم ارباب|حاج آقا رحیم ارباب]]، و..|اجازه روایت از=[[محمدحسین فشارکی اصفهانی|شیخ محمد حسن فشارکی]]، [[سید محمد نجف آبادی]]، مرتضی آشتیانی، و...|آثار=غزالی نامه، همايی نامه، شعوبيه، و...|اجتماعی=مدرس، خطاط، ادیب، شاعر، و....}}


{{نیازمند تکمیل}}
'''جلال الدين همايی شيرازی اصفهانی''' (1317ق- 1400 ق )متخلّص بـه '''سـنا''' فرزنـد ميـرزا ابوالقاسم محمدنصير متخلّص به طـرب كـوچكترين فرزنـد شـاعر و عـارف همـای شيرازی از دانشمندان عالیقدر معاصر، شاعر، خوشنویس، مورّخ، ادیب و دانشمند جامع بود.


==زندگی نامه==
==زندگی نامه==
وی تحصيلات خود را از 5 سالگى در نزد پدر و مادر آغاز نمود و در سال هاى 1326
و 1327 به ترتيب در مدارس حقايق و قدسيه كسب علم نمود.


در دوازدهم فروردين ماه سال 1330
===ولادت===
شمسى پدر خويش را از دست داد و تحت
همایی بنا به نوشته ی خود در سحر چهارشنبه غـره رمضـان المبـارک سـنه 1317 قمری مطابق با 19 دی ماه 1278 شمسی در خانه ی مـوروثی جـد خـويش همـای شيرازی جلو خان حاج هادی در محله ی پاقلعه ی اصفهان ديده به جهان گشود.
سرپرستى عموى خويش [[ محيى الدين محمد همای شیرازی|ميرزا محيى الدين محمد]] متخلّص به سها تحصيلات خويش را
در علوم قديمه از جمله مباحث دينى و
طلبگى كه از سال 1328 در [[ مدرسه علمیه نیم آورد|مدرسه ى نيم آورد]] آغاز نموده بود ادامه داد.
در سال 1331 حجره نشين مدرسه ى نيم آورد شد و از محضر آيةاللّه العظمى [[سید محمدباقر درچه‌ای |سيدمحمدباقر درچه اى]] بهره مند گرديد.  


از ديگر اساتيد او بايد به شيخ [[على مدرس يزدى]] و
===تحصیلات===
حاج [[سيد محمدكاظم كروندى]] و آخوند ملا [[عبدالکریم گزی |عبدالكريم گزى]] و حاج ميرزا [[على آقاواعظ]] و ميرزا [[ابوالقاسم ناصرحكمت]] و حاج آقا [[رحیم ارباب |رحيم ارباب]] اشاره نمود.
در خانواده ای اهل هنر و ادب متولّد شد. از ۵سالگی نزد مادر قرآن و ادعیه و گلستان و اشعار حافظ را فرا گرفت. سپس در مکتب خانه تحصیل کرد و مدّتی شاگرد بود. در سال 1326ق به مدرسه حقایق و سال بعد به مدرسه قدسیه رفت و در همان زمان نزد [[محمدتقی بن محمدباقر اصفهانی (کاتب)|ملّا محمّد تقی کاتب]] به مشق خط پرداخت.


وى در سال 1347 قمرى مطابق با 1308 شمسى به خـدمت رسـمى دولـت در وزارت معارف وارد شد و در دبيرستان و دانشكده ادبيات به تدريس علـوم ادبـى و
در دوازدهم فروردين ماه سال ۱۳۳۰شمسی پدر خويش را از دست داد و تحت سرپرستی عموی خويش [[محیی الدین محمد سُها|ميرزا محيی الدين محمد]] متخلّص به سها تحصيلات خويش را در علوم قديمه از جمله مباحث دينی و طلبگی كه از سال ۱۳۲۸ در [[ مدرسه علمیه نیم آورد|مدرسه ی نيم آورد]] آغاز نموده بود ادامه داد.
فقه... مشغول گرديد.  


از مقامات علمى او مى توان به اجازه ى روايتـى از آيـة اللّـه آقـا [[شـيخ مرتضـى آشتيانى]] ، شيخ [[محمدحسین فشارکی اصفهانی |محمدحسـين فشـاركى]] و آقـا [[سید محمد نجف آبادی |سـيد محمـد نجـف آبـادى]] و مرحـوم
جلال الدین در سال 1326، با برادرش، به مدرسه حقایق در خیابان مشیر رفت که سیّد محمّد حقایق شیرازی مدیر و مؤسس آن بود. عصرهای جمعه در این مدرسه انجمنی از شعرا دایر می شد؛ «انجمن حقایق»، که طرب و سها به آنجا می رفتند و گاه جلال را نیز با خود می بردند.
[[عبدالحسین سیّد العراقین |سيدالعراقين]] اشاره كرد.<ref> همايى، جلال الدين، تاريخ اصفهان، مجلد هنر و هنرمندان، مقدمه كتاب، ص 31.</ref>


سراسر زندگى او به تدريس و تأليف گذشـت و از پسـت و مناصـب پيشـنهادى دستگاه حاكمه ى طاغوت اعراض مى نمود. <ref>گلى زوارهاى، ناصح صالح، ص268.</ref>
وی در فقه، اصول، ادبیات عرب، منطق، فلسفه، هیأت، ریاضی، طب، اخلاق، کلام و حدیث به تحصیل پرداخته و در هر کدام از این رشته ها مهارتی به سزا یافت.<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد،ج۴، صص653-693.</ref>


سرانجام اين استاد فرزانه در ششم رمضان المبارك 1400 قمرى مطابق با بيسـت
===اساتید===
و هفتم تيرماه 1359 شمسى ديده از جهان فرو بست و در [[تکیه ی لسان الارض]] ضلع شرقى [[مقبره يوشع نبى]] [[تخت فولاد]] مدفون گرديد.<ref>نصرى، عبداللّه، پايان شب سخنسرايى، ص 8 ـ 117.</ref>
جلال الدین در دوران تحصیل خود از اساتید بزرگی بهره بردند از جمله:


از آخرين اشعار او مى توان به ابیات زیر که از مثنوی ها و غزلیات سروده ی وی است اشاره نمود:
#آيت‌اللّه العظمی [[سید محمدباقر درچه‌ای |سيدمحمدباقر درچه ای]]
{{شعر}}
#شيخ [[علی مدرس یزدی|علی مدرس يزدی]]
{{ب|پایان شب سخنسرایی|می‌گفت ز سوزِ دل همایی}}
#حاج سيد محمدكاظم كروندی
{{ب|جز وهم محال پرورم نیست|می‌میرم و مرگ باورم نیست}}
#آخوند ملا [[عبدالکریم گزی |عبدالكريم گزی]]
{{ب|در خوابگه عدم بَرَندم|لب تا ابد از سخن ببندم ...<ref>همايى، جلال‌الدین ، ديوان سنا، ص215.</ref>}}
#حاج ميرزا علی آقاواعظ
{{پایان شعر}}
#ميرزا ابوالقاسم ناصرحكمت
{{شعر}}
#[[رحیم ارباب|حاج آقا رحيم ارباب]]
{{م|****}}
#[[عبدالغفار پاقلعه ای|میرزا عبدالغفار پاقلعه ای]]
{{ب|عمــرى بــه عبــث در ره مقصــود دويــديم | يـك عمـر دويـديم و بـه مقصـد نرسـيديم}}
#[[محمدتقی بن محمدباقر اصفهانی (کاتب)|ملّا محمّد تقی کاتب]]
{{ب|چـــون طـــاير آواره ى تشـــويش گرفتـــه | هر لحظه از ايـن شـاخ بـدان شـاخ پريـديم}}
#[[محیی الدین محمد سُها|ميرزا محيی الدين محمد]]
{{ب|گيتى اسـت «سـنا» گلشـنى آراسـته لـيكن | ما جـز علـف هـرزه از ايـن بـاغ نچيـديم <ref>همان، ص94.</ref>}}
 
{{پایان شعر}}
<br />


==آثار==
==آثار و فعالیت ها==
از وى آثار و مقالات متعددى به رشته ى تحرير درآمده است كه از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:


1 ـ تاريخ ادبيات فارسى در پنج مجلّد
===آثار===
او به زادگاه خود علاقه فراوان داشت و از هر فرصتی برای گردآوری اطلاعات و تألیف مقاله و کتاب درباره تاریخ، فرهنگ و هنر اصفهان استفاده می کرد.


2 ـ تاريخ اصـفهان در ده مجلّـد كـه دو جلد آن تاكنون به چاپ رسـيده اســـت.  
از مقامات علمی او می توان به اجازه ی روايتـی از آيـت اللّـه آقـا شـيخ [[مرتضـی آشتيانی]] ، [[محمدحسین فشارکی اصفهانی|شيخ محمدحسـين فشـاركی]] و [[سید محمد نجف آبادی|آقـا سـيد محمـد نجـف آبـادی]] و [[میر عبدالحسین سیدالعراقین|مرحـوم سيدالعراقين]] اشاره كرد.<ref> همايی،  تاريخ اصفهان، مجلد هنر و هنرمندان، مقدمه كتاب، ص 31.</ref> سراسر زندگی او به تدريس و تأليف گذشـت و از پسـت و مناصـب پيشـنهادی دستگاه حاكمه ی طاغوت اعراض می نمود. <ref>گلی زوارهای، ناصح صالح، ص268.</ref>


3 ــ دو رســاله در فلـسفه ى اســلامى
از وی آثار و مقالات متعددی به رشته ی تحرير درآمده است كه از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:


4 ـ غزالى نامه  
#تاريخ ادبيات فارسی در پنج مجلّد
#تاريخ اصـفهان در ده مجلّـد كـه دو جلد آن تاكنون به چاپ رسـيده اســـت.
#دو رســاله در فلـسفه ی اســلامی
#غزالی نامه
#مولوی نامه فنون بلاغت و صـناعت ادبـی
#ديـوان اشـعار
#همايی نامه
#شعوبيه
#ديوان سه شاعر
#مقدمه ديوان طرب كه حاوی مطالب بسيار ارزشمند است.


5 ـ مولوى نامه فنون بلاغت و صـناعت ادبـى
====آثار چاپ شده====
او علاوه بر مقالات فراوان و همکاری در تدوین کتابهای درسی تألیفات فراوانی را از خود به جای نهاد از جمله:


7 ــ ديـوان اشـعار
#«تاریخ ادبیات ایران»
#«غزالی نامه»
#«خیّامی نامه»
#«تفسیر مثنوی مولوی، داستان قلعه ذات الصّور یا دژ هوش رُبا»
#«فنون بلاغت و صناعات ادبی»
#«مولوی نامه یا مولوی چه می گوید؟»
#«مختاری نامه» که در مقدمه دیوان عثمان مختاری به طبع رسیده است.
#«رساله در احوال سروش اصفهانی» که در مقدّمه دیوان او به طبع رسیده است.
#«اسرار و آثار واقعه کربلا»
#«تصوف در اسلام»
#«تاریخ علوم اسلامی»
#«دیوان سنا»
#«شعوبیه»
#«تاریخ اصفهان» که تاکنون سه جلد از آن به چاپ رسیده است.
#«تعلیقات بر مجمع الفصحاء»
#تصحیح و مقدمه «مثنوی ولدنامه»
#«تصحیح و مقدمه کتاب التّفهیم»
#«تصحیح و مقدمه نصیحه الملوک»
#«تصحیح و مقدمه منتخب اخلاق ناصری»
#تصحیح و مقدّمه «مصباح الکفایه و مفتاح الکفایه»
#«تصحیح و مقدّمه کنوز المغرمین» در علوم غریبه
#«تصحیح و مقدّمه نصوص الخصوص فی شرح الفصوص»
#«مقدّمه دیوان طرب»
#«مقدّمه برگزیده دیوان سه شاعر اصفهان»
#«تصحیح و مقدّمه طرب خانه» خیام
#تصحیح و مقدّمه معیار العقول در فن جراثقال»


8 ـ همايى نامه
====آثار چاپ نشده====


9 ـ [[کتاب شعوبيه|شعوبيه]]
#«ابوریحان نامه»
#«تاریخ ادوار فقه اسلامی»
#«قواعد فارسی»
#«آسمان و زمین در فن هیأت»
#«دستور و قواعد فارسی»
#«ترجمه اشارات» ابن سینا
#«شرح احوال و بررسی افکار و عقائد خواجه نصیرالدّین طوسی»
#«تصحیح دیوان ازرقی»
#«شرح مشکلات اشعار مثنوی مولوی»
#«فلسفه شرق»
#«دوره مفصّل معانی و بیان و بدیع و عروض و قافیه»
#«رساله در طریق محاسبات نجومی»
#«دنباله تاریخ ادبیات ایران».<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج۲، ص۳۵۸؛ همایی، همائی نامه: اغلب صفحات؛ کارنامه همائی: اغلب صفحات؛ پایان شب سخن سرائی: اغلب صفحات؛ دانشنامه (الفت)، ص1؛ مهدوی، تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 250-247؛ مهدوی، سیری در تاریخ تخت فولاد، ص185؛ برقعی،سخنوران نامی معاصر ایران، ج3، ص1807؛ قدسی، دولت دیدار، صص 297-200؛ ادبیات معاصر، ص58؛ تهرانی، نقباءالبشر، ج1، ص305؛ رکن زاده، دانشمندان و سخن سرایان فارس، ج3، صص 198-195؛ برقعی، اشعار ملی و میهنی از سخنوران معاصر ایران، صص 92-88.</ref>


10 ـ ديوان سه شاعر
===اشعار او===
از آخرين اشعار او می توان به ابیات زیر که از مثنوی ها و غزلیات سروده ی وی است اشاره نمود:
{{شعر}}
{{ب|پایان شب سخنسرایی|می‌گفت ز سوزِ دل همایی}}
{{ب|جز وهم محال پرورم نیست|می‌میرم و مرگ باورم نیست}}
{{ب|در خوابگه عدم بَرَندم|لب تا ابد از سخن ببندم ...<ref>همايی، جلال‌الدین ، ديوان سنا، ص215.</ref>}}
{{پایان شعر}}<br />
===فعالیت ها===
در این سالها او با تنگدستی و قناعت روزگار را سپری ساخت و در مدارس [[حوزه علمیه اصفهان]] تدریس نمود. مدّتی نیز در مدارس جدید مانند مدرسه قدسیه و [[مدرسه صارمیه|دبیرستان صارمیه]] تدریس کرد.


11 ـ مقدمه ديوان طرب كه حاوى مطالب بسيار ارزشمند است.
در سال ۱۳۰۷ش به تهران آمد و به استخدام وزارت معارف درآمد و از سال ۱۳۱۰ به تدریس در دبیرستان دارالفنون و دبیرستان شرف و دبیرستان نظام و دانشکده افسری پرداخت و کم کم در دانشگاه تدریس کرد.
ابتدا در دانشکده حقوق و سپس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران تدریس نمود تا اینکه در سال ۱۳۴۵ش بازنشسته شد ولی به تدریس ادامه داد.
 
در طول این سالها استاد همایی از آموختن و تحقیق و تألیف باز نایستاد و ده ها مقاله و کتاب و رساله تحقیقی و ارزنده پدید آورد. همایی چون بزرگان خاندان خود خط خوشی داشت و در شعر صاحب قریحه ای پویا و استعدادی قابل تحسین بود و در شعر «'''سنا'''» تخلّص می کرد. نمونه هایی از اشعار دوران جوانی او در سال ۱۳۴۲ق در کتاب «دانشنامه» که مرحوم الفت آن را گردآوری نموده، به طبع رسیده است.
 
==وفات==
سرانجام اين استاد فرزانه در ششم رمضان المبارک 1400 قمری مطابق با بيسـت و هفتم تيرماه 1359 شمسی ديده از جهان فرو بست و در [[تکیه لسان الارض|تکیه ی لسان الارض]] ضلع شرقی [[یوشع نبی|مقبره يوشع نبی]] [[تخت فولاد]] مدفون گرديد.<ref>نصری، پايان شب سخنسرايی، ص 8 ـ 117.</ref>
 
خود او در آخرین روزهای زندگی مادّه تاریخ فوت خود را چنین سرود:
{{شعر}}
{{ب|سنا جلال همایی بگوش غیب نیوش|ندای ارجعی از بام عرش چون بشنفت}}
{{ب|شکفته گشت به لبّیک و بهر تاریخش|ز آشیانه تن شد رها «همایی» گفت}}
{{پایان شعر}}


==پانویس==
==پانویس==
<references />
<references />


==منبع==
==منابع==
برگرفته از کتاب [[تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]]: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، پژوهش و تألیف علیرضا لطفی(حامد اصفهانی)،اصفهان:سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1390. ص 307
 
*علیرضا، لطفی  (حامد اصفهانی  )،کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، اصفهان:سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۹۰.
*[[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
*مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]،ج۴، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1394.
 
[[رده:اعلام اصفهان،ج۲]]
[[رده:کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]]
[[رده:کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]]
[[رده:شعرای روحانی حوزه علمیه اصفهان]]
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]
[[رده:علمای معاصر]]
[[رده:خطاطان]]
[[رده:مدرسین]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۲۲

J-homaee.jpg
اطلاعات فردی و علمی
نام کاملجلال الدین همایی شیرازی اصفهانی
شهرتسنا
زادروز۱۳۱۷ قمری
تاریخ وفات۱۴۰۰قمری
مدفنتکیه لسان الارض
اساتیدسید محمدباقر درچه‌ای، علی مدرس یزدی، حاج آقا رحیم ارباب، و..
اجازه روایت ازشیخ محمد حسن فشارکی، سید محمد نجف آبادی، مرتضی آشتیانی، و...
آثارغزالی نامه، همايی نامه، شعوبيه، و...
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
اجتماعیمدرس، خطاط، ادیب، شاعر، و....


جلال الدين همايی شيرازی اصفهانی (1317ق- 1400 ق )متخلّص بـه سـنا فرزنـد ميـرزا ابوالقاسم محمدنصير متخلّص به طـرب كـوچكترين فرزنـد شـاعر و عـارف همـای شيرازی از دانشمندان عالیقدر معاصر، شاعر، خوشنویس، مورّخ، ادیب و دانشمند جامع بود.

زندگی نامه

ولادت

همایی بنا به نوشته ی خود در سحر چهارشنبه غـره رمضـان المبـارک سـنه 1317 قمری مطابق با 19 دی ماه 1278 شمسی در خانه ی مـوروثی جـد خـويش همـای شيرازی جلو خان حاج هادی در محله ی پاقلعه ی اصفهان ديده به جهان گشود.

تحصیلات

در خانواده ای اهل هنر و ادب متولّد شد. از ۵سالگی نزد مادر قرآن و ادعیه و گلستان و اشعار حافظ را فرا گرفت. سپس در مکتب خانه تحصیل کرد و مدّتی شاگرد بود. در سال 1326ق به مدرسه حقایق و سال بعد به مدرسه قدسیه رفت و در همان زمان نزد ملّا محمّد تقی کاتب به مشق خط پرداخت.

در دوازدهم فروردين ماه سال ۱۳۳۰شمسی پدر خويش را از دست داد و تحت سرپرستی عموی خويش ميرزا محيی الدين محمد متخلّص به سها تحصيلات خويش را در علوم قديمه از جمله مباحث دينی و طلبگی كه از سال ۱۳۲۸ در مدرسه ی نيم آورد آغاز نموده بود ادامه داد.

جلال الدین در سال 1326، با برادرش، به مدرسه حقایق در خیابان مشیر رفت که سیّد محمّد حقایق شیرازی مدیر و مؤسس آن بود. عصرهای جمعه در این مدرسه انجمنی از شعرا دایر می شد؛ «انجمن حقایق»، که طرب و سها به آنجا می رفتند و گاه جلال را نیز با خود می بردند.

وی در فقه، اصول، ادبیات عرب، منطق، فلسفه، هیأت، ریاضی، طب، اخلاق، کلام و حدیث به تحصیل پرداخته و در هر کدام از این رشته ها مهارتی به سزا یافت.[۱]

اساتید

جلال الدین در دوران تحصیل خود از اساتید بزرگی بهره بردند از جمله:

  1. آيت‌اللّه العظمی سيدمحمدباقر درچه ای
  2. شيخ علی مدرس يزدی
  3. حاج سيد محمدكاظم كروندی
  4. آخوند ملا عبدالكريم گزی
  5. حاج ميرزا علی آقاواعظ
  6. ميرزا ابوالقاسم ناصرحكمت
  7. حاج آقا رحيم ارباب
  8. میرزا عبدالغفار پاقلعه ای
  9. ملّا محمّد تقی کاتب
  10. ميرزا محيی الدين محمد


آثار و فعالیت ها

آثار

او به زادگاه خود علاقه فراوان داشت و از هر فرصتی برای گردآوری اطلاعات و تألیف مقاله و کتاب درباره تاریخ، فرهنگ و هنر اصفهان استفاده می کرد.

از مقامات علمی او می توان به اجازه ی روايتـی از آيـت اللّـه آقـا شـيخ مرتضـی آشتيانی ، شيخ محمدحسـين فشـاركی و آقـا سـيد محمـد نجـف آبـادی و مرحـوم سيدالعراقين اشاره كرد.[۲] سراسر زندگی او به تدريس و تأليف گذشـت و از پسـت و مناصـب پيشـنهادی دستگاه حاكمه ی طاغوت اعراض می نمود. [۳]

از وی آثار و مقالات متعددی به رشته ی تحرير درآمده است كه از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

  1. تاريخ ادبيات فارسی در پنج مجلّد
  2. تاريخ اصـفهان در ده مجلّـد كـه دو جلد آن تاكنون به چاپ رسـيده اســـت.
  3. دو رســاله در فلـسفه ی اســلامی
  4. غزالی نامه
  5. مولوی نامه فنون بلاغت و صـناعت ادبـی
  6. ديـوان اشـعار
  7. همايی نامه
  8. شعوبيه
  9. ديوان سه شاعر
  10. مقدمه ديوان طرب كه حاوی مطالب بسيار ارزشمند است.

آثار چاپ شده

او علاوه بر مقالات فراوان و همکاری در تدوین کتابهای درسی تألیفات فراوانی را از خود به جای نهاد از جمله:

  1. «تاریخ ادبیات ایران»
  2. «غزالی نامه»
  3. «خیّامی نامه»
  4. «تفسیر مثنوی مولوی، داستان قلعه ذات الصّور یا دژ هوش رُبا»
  5. «فنون بلاغت و صناعات ادبی»
  6. «مولوی نامه یا مولوی چه می گوید؟»
  7. «مختاری نامه» که در مقدمه دیوان عثمان مختاری به طبع رسیده است.
  8. «رساله در احوال سروش اصفهانی» که در مقدّمه دیوان او به طبع رسیده است.
  9. «اسرار و آثار واقعه کربلا»
  10. «تصوف در اسلام»
  11. «تاریخ علوم اسلامی»
  12. «دیوان سنا»
  13. «شعوبیه»
  14. «تاریخ اصفهان» که تاکنون سه جلد از آن به چاپ رسیده است.
  15. «تعلیقات بر مجمع الفصحاء»
  16. تصحیح و مقدمه «مثنوی ولدنامه»
  17. «تصحیح و مقدمه کتاب التّفهیم»
  18. «تصحیح و مقدمه نصیحه الملوک»
  19. «تصحیح و مقدمه منتخب اخلاق ناصری»
  20. تصحیح و مقدّمه «مصباح الکفایه و مفتاح الکفایه»
  21. «تصحیح و مقدّمه کنوز المغرمین» در علوم غریبه
  22. «تصحیح و مقدّمه نصوص الخصوص فی شرح الفصوص»
  23. «مقدّمه دیوان طرب»
  24. «مقدّمه برگزیده دیوان سه شاعر اصفهان»
  25. «تصحیح و مقدّمه طرب خانه» خیام
  26. تصحیح و مقدّمه معیار العقول در فن جراثقال»

آثار چاپ نشده

  1. «ابوریحان نامه»
  2. «تاریخ ادوار فقه اسلامی»
  3. «قواعد فارسی»
  4. «آسمان و زمین در فن هیأت»
  5. «دستور و قواعد فارسی»
  6. «ترجمه اشارات» ابن سینا
  7. «شرح احوال و بررسی افکار و عقائد خواجه نصیرالدّین طوسی»
  8. «تصحیح دیوان ازرقی»
  9. «شرح مشکلات اشعار مثنوی مولوی»
  10. «فلسفه شرق»
  11. «دوره مفصّل معانی و بیان و بدیع و عروض و قافیه»
  12. «رساله در طریق محاسبات نجومی»
  13. «دنباله تاریخ ادبیات ایران».[۴]

اشعار او

از آخرين اشعار او می توان به ابیات زیر که از مثنوی ها و غزلیات سروده ی وی است اشاره نمود:

پایان شب سخنسراییمی‌گفت ز سوزِ دل همایی
جز وهم محال پرورم نیستمی‌میرم و مرگ باورم نیست
در خوابگه عدم بَرَندملب تا ابد از سخن ببندم ...[۵]


فعالیت ها

در این سالها او با تنگدستی و قناعت روزگار را سپری ساخت و در مدارس حوزه علمیه اصفهان تدریس نمود. مدّتی نیز در مدارس جدید مانند مدرسه قدسیه و دبیرستان صارمیه تدریس کرد.

در سال ۱۳۰۷ش به تهران آمد و به استخدام وزارت معارف درآمد و از سال ۱۳۱۰ به تدریس در دبیرستان دارالفنون و دبیرستان شرف و دبیرستان نظام و دانشکده افسری پرداخت و کم کم در دانشگاه تدریس کرد. ابتدا در دانشکده حقوق و سپس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران تدریس نمود تا اینکه در سال ۱۳۴۵ش بازنشسته شد ولی به تدریس ادامه داد.

در طول این سالها استاد همایی از آموختن و تحقیق و تألیف باز نایستاد و ده ها مقاله و کتاب و رساله تحقیقی و ارزنده پدید آورد. همایی چون بزرگان خاندان خود خط خوشی داشت و در شعر صاحب قریحه ای پویا و استعدادی قابل تحسین بود و در شعر «سنا» تخلّص می کرد. نمونه هایی از اشعار دوران جوانی او در سال ۱۳۴۲ق در کتاب «دانشنامه» که مرحوم الفت آن را گردآوری نموده، به طبع رسیده است.

وفات

سرانجام اين استاد فرزانه در ششم رمضان المبارک 1400 قمری مطابق با بيسـت و هفتم تيرماه 1359 شمسی ديده از جهان فرو بست و در تکیه ی لسان الارض ضلع شرقی مقبره يوشع نبی تخت فولاد مدفون گرديد.[۶]

خود او در آخرین روزهای زندگی مادّه تاریخ فوت خود را چنین سرود:

سنا جلال همایی بگوش غیب نیوشندای ارجعی از بام عرش چون بشنفت
شکفته گشت به لبّیک و بهر تاریخشز آشیانه تن شد رها «همایی» گفت

پانویس

  1. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد،ج۴، صص653-693.
  2. همايی، تاريخ اصفهان، مجلد هنر و هنرمندان، مقدمه كتاب، ص 31.
  3. گلی زوارهای، ناصح صالح، ص268.
  4. مهدوی، اعلام اصفهان، ج۲، ص۳۵۸؛ همایی، همائی نامه: اغلب صفحات؛ کارنامه همائی: اغلب صفحات؛ پایان شب سخن سرائی: اغلب صفحات؛ دانشنامه (الفت)، ص1؛ مهدوی، تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 250-247؛ مهدوی، سیری در تاریخ تخت فولاد، ص185؛ برقعی،سخنوران نامی معاصر ایران، ج3، ص1807؛ قدسی، دولت دیدار، صص 297-200؛ ادبیات معاصر، ص58؛ تهرانی، نقباءالبشر، ج1، ص305؛ رکن زاده، دانشمندان و سخن سرایان فارس، ج3، صص 198-195؛ برقعی، اشعار ملی و میهنی از سخنوران معاصر ایران، صص 92-88.
  5. همايی، جلال‌الدین ، ديوان سنا، ص215.
  6. نصری، پايان شب سخنسرايی، ص 8 ـ 117.

منابع

  • علیرضا، لطفی (حامد اصفهانی )،کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، اصفهان:سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۹۰.
  • مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان،ج۴، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1394.