این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

محمدجعفر آباده ای فارسی اصفهانی

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
محمدجعفر آباده ای فارسی اصفهانی

حاج محمّدجعفر آباده ای( متوفی 1280ق) فرزند محمّد صفی صُغادی آباده ای فارسی، عالم کامل، فقیه محقّق مدقّقٍ و از علمای بزرگ اصفهان در قرن سیزدهم هجری است. سال تولد او در جایی ثبت نشده است. تنها در کتاب فارسنامه ناصری فوت او را در سن 90 سالگی می‌نویسد.[۱] لذا احتمالاً او در حدود سال 1190ق در روستای «صُغاد» از توابع شهرستان آباده متولّد شده است.[۲]

زندگی‌نامه

ولادت

عالم ربانــی و فقيه صمدانــی، محمدجعفر بن محمد صفى فارســی صغادى آباده‌اى، در روســتايى به نام صغاد كه چغاد نيز ناميده شــده و امروزه در نُه كيلومترى شمال غربى آباده فارس واقع شــده اســت، ديده به جهان گشود.[۳] سال تولد وى در كتب تراجم ذكر نشده، اما با توجه به وفات او در سن نود ســالگى، بايد تولدش در اوايل دهه آخر قرن دوازدهم هجرى باشد.

فرزندان

محمد جعفر آباده اى دو پسر داشت:

1. آقا عبدالجواد كه اهل فضل بود و پس از درگذشت پدر، عهده دار امامت مسجد آباده اى شد و پس از سال 1310 ق در سفر عتبات وفات يافته است.

2. آقا عطاءالله كه او نيز فردى عالم، فاضل و وارسته بوده و در نجف سكونت داشته است و على رغم اصرار علاقه مندان پدرش براى بازگشت به اصفهان و اقامه نماز به جاى پدر، تقاضاى آنان را نپذيرفته و در نجف از دنيا رفته است. قبر وى و برادرش در وادى السلام نجف اشرف است.[۴]

تحصیلات

با رونق علمى اصفهان در دهه هاى اول دولت قاجار و حضور مراجع مبرّز تشيّع آن زمان در اين شهر، بسياری از شيفتگان علوم به اصفهان روى آوردند كه محمد جعفر آباده اى نيز يكى از آنان است. وی در اصفهان نزد دانشمندان عالیقدری به تحصیل پرداخت. استاد او، سید محمد مجاهد تا سال 1231 ق در اصفهان توطن داشته و به درس و بحث و تربيت شاگردان مشغول بوده است. در اين سال با شنيدن خبر رحلت پدرش، سيد على ( صاحب رياض المسائل)، پس از سيزده سال اقامت و افادات علمى به عراق بر مى گردد. پس بايد ورود آباده‌اى به اصفهان قبل از سال 1231 بوده باشد.[۵]

اساتید

سلسله مشايخ محمد جعفر آباده اى در اجازه اجتهادی كه براى شاگرد خود، محمد نبى بن احمد تويسركانی مرقوم نموده، آمده است:

« و اني و إن كنت راوياً عن جمع من الفحول الاعلام، لكن ضيق الوقت مانع عن بيان ما اجازني جميعهم عليهم السلام، فأقتصرت بطريق واحد و هو حجة الاسلام عن مولانا الامير سيد على الحائرى مسكناً و مدفنا ومولانا الاعظم آمیرزا ابوالقاسم الجيلاني ، عن مولانا محمد باقر البهبهاني الاصفهاني ،الحائري، عن والده الاجل مولانا محمد اکمل، عن مولانا محمد باقر المجلسی و مولانا جمال الدين الخوانساری و مولانا میرزا محمد الشيروانی، بطرقهم المعروفة و اسانيدهم المشهورة الى الائمة الطاهرة صلوات الله عليهم اجمعين، حرّره خادم المذهب الجعفرى المرتضع من لبن خدمة الشريعة المصطفوية، محمد جعفر بن محمد صفى المستهدى لاستبهال الطريقة المرتضوية في ١٢ شهر ذى الحجة ۱۲۷۹ق .»

شاگردان

بسيارى از اهل علم از حوزه درس محمد جعفر آباده‌اى بهره برده اند كه برخى از آنان عبارتند از:

  • حاج ملا احمد واعظ يزدی
  • حاج شيخ عبدالنبى بن احمد صاحب كتاب « لئالى الاخبا ر »
  • حاج سيد شفيع بن على اكبر موسوى جاپلقى
  • حاج ملا محمد على بن محمد بن احمد همدانی
  • سيد محمد بن سيد محمد صادق موسوى خوانساری
  • ملا محمد على بن احمد محلاتى شيرازى كه تاريخ اجازه وی از حاج محمد جعفر آباده اى 1258 ق بوده است.[۷]

سیره اخلاقی

آباده اى با خاص و عام بسيار خوش برخورد و دارای حسن سلوک بوده است؛ به طورى كه او را بسيار زيرک، دانا و با تدبير دانسته اند. در مشكلات اجتماعى و مرافعات بين افراد، داورى نيكويى داشته و اين جهات و ويژگيها، باعث تجليل و احترام همگان نسبت به وى گرديده است.[۸] او بسیار زیرک و دانا و با تدبیر به خصوص در مرافعات و تمام کردن آنها بود. رساله عملیه نوشته و مقلدینی هم داشت و معروف است که قرار او ثبت اموراتی‌که در نزد او می شده بوده که من بعد اشتباه کاری نشود و مزاح‌های شیرین و شوخی‌ها و خوش صحبتی‌های بسیار نظیر آقا جمال خوانساری داشت.[۹]

جایگاه

جایگاه علمی

او از مجتهدین صاحب فتوا و مرجع امور شرعی مردم و صاحب رساله عملیه بود و تا آخر عمر در اصفهان اقامت نموده و به تدریس و تألیف و تحقیق و افتاء و راهنمایی مردم و قضاوت مشغول بود. مؤلف المآثرو الآثار او را از فحول مجتهدان طريقه جعفريه و مشاهير مروجان شريعت محمديه ناميده است و مى نويسد:

« عظماء علماء در حضرت او خویشتن را خُرد می شمردند و بزرگان دین و دنیا نام مبارکش را به حرمت تمام می بردند. در عُلُوّ درجه فقاهت وسَمُوّ مقام زهد و عبادت، همه معاصرین بر وی غبطه می آوردند و در ادبیات و فقه اللّغت و علم رجال و درایه نیز کم نظیر بود» [۱۰]

مؤلف قصص العلماء نيز ويژگيهاى حاجى آباد ه اى را ستوده و آورده است:

« وی بسيار شوخ طبع بود و از هر علم کتابی در حفظ داشت. مانند «الفیه» در نحو، زبده در اصول و قانونچه در طب و مختصر تلخیص در فصاحت و تهذیب در منطق و تجرید در کلام و مختصر نافع در فقه.»[۱۱]

مقام آباده اى در علوم اسلامى چه عقلى و يا نقلی به گونه اى بود كه عالم متتبع سيد شفيع چاپلقی در اجازه به دو فرزندش، سيد على اكبر و سيد على اصغر در ذكر مشايخ خود، از حاجى آباده اى نام برده و مى نويسد:

« و منهم العالم العامل الكامل المحقق المدقق الجامع بين المعقول و المنقول علامة الزمان، الذي لم يسمح بمثله الايام ، الفائق على اقرانه ذويد طويلة في علوم كثيرة، العالم الرباني و المحقق الصمداني و الوالد الروحاني، الحاج محمد جعفر الآباده ای الفارسي دام ظله العالی. »

نويسنده كتاب فارسنامه ناصرى نيز از او به عنوان كاشف حقايق امور، مصلح مصالح جمهور، ظهير الاسلام، ملجأ الانام، رئيس مجتهدين و اكمل متورّعين ياد كرده است. صاحب تكمله نجم السماء هم او را از افاضل زمان و اكابر دوران دانسته، مى نويسد:

« ملا شفيعا او را از جمله مشايخ و اساتذه خود محدود نموده و در توصيف و تعريف جناب ممدوح، مبالغه فرموده و گفته است: اين شيخ رئيس مذهب در دين و دنيا و مرجع خاص و عام در فتوى و احكام و در زهد و پرهيزگارى ثقه معتمد بود.»[۱۲]

آقا بزرگ طهرانى نيز از او به عنوان دانشورى بزرگ و فقيهى توانا ياد كرده كه داراى حافظه اى قوى بوده است.[۱۳] آراء فقهى آباده ای، معروف و ممتاز بوده و صاحب روضا ت الجنات كه درزمان او زندگى كرده است، او را مفتى و صاحب فتوا مى دانسته است.[۱۴]محمد جعفر آباده اى به اتفاق استادش، سید محمدباقر شفتی، عازم حج تمتع شده و مؤلف تاريخ اصفهان و رى در اين باره آورده است:

« مرحوم حاجى محمد جعفر آباده اى از اصحاب خاص مرحوم سيّد بزرگ بود. در سفرحج كه علماى عامّه خواسته بودند با سيّد مباحثه و احتجاج نمايند و مسائلی را انتخاب نموده كه مشكل باشد، حاجى آباده ای همه آن ها را مجاب به فتواى ائمه خودشان ساخت.»[۱۵]

رساله فقه فارسی
رساله شرح السماء الحسنی

آثار

کتب زیر از تألیفات وی است:

  • « بحر الاصول» [۱۶]
  • « تعلیقه بر رجال وسیط استرآبادی» [۱۷]
  • « تعلیقه بر تلخیص الاقوال»: اصل نسخه مورخ 1047ق است و مرحوم آباده ای بر آن تعلیقه نوشته و نسخه نزد ملّا محمّدصالح مازندرانی سمنانی موجود بوده است.[۱۸]
  • « رساله حمامیّه»: در محل نزاع حمام منسوب به شیخ بهائی در محلّه مسجد جامع.
  • « رساله عملیه»
  • « سؤال و جواب»:[۱۹]مطبوع
  • « رساله شرح اَسماءُ الحُسنی»: که نسخه ای از آن در کتابخانه مدرسه مروی در تهران[۲۰]و نسخه ای دیگر به شماره 1784 در کتابخانه مرکز احیاء میراث اسلامی در قم موجود است.[۲۱]
  • « شرح کافی»: که میرسیّد علی بن محمّدمهدی درب امامی موسوی اصفهانی، در سال 1263ق به خط نسخ کتابت کرده و به شماره 9600 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.[۲۲]
  • « شرح تجرید الکلام»
  • « شرح دروس» [۲۳]
  • « صیغ العقود و الایقاعات»: که به فارسی در سال 1262ق تألیف شده و نسخه ای از آن به خط نسخ «عبدالمجید» در روز شنبه 29 شعبان 1263ق کتابت شده و به شماره 2110 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی وجود دارد.[۲۴]نسخه دیگری به خط رمضانعلی سِدِهی لنجانی، به شماره 99/6 در مدرسه صدر خواجو در اصفهان موجود است.[۲۵]نسخه ای نیز به ضمیمه «الرّوضه البهیّه» شهید ثانی توسط محمدعلی بن محمّد حسین تبریزی کتابت شده و در کتابخانه آیت اللَّه علّامه سیّد محمّدعلی روضاتی وجود دارد.[۲۶]
  • « عبادات»: نسخه ای از آن که ناتمام مانده است به شماره 12746/1 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی[۲۷] و نسخه ای دیگر که در سال 1263ق کتابت شده، به شماره 796 در کتابخانه مدرسه صدر بازار اصفهان موجود است.[۲۸]
  • « فقه جعفری»: در دو مُجَلَّد که جلد اول آن به فارسی و جلد دوم به عربی است. نسخه ای از آن به شماره 12746/2 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.[۲۹]نسخه ای به خط محمّد صابر بن ابوالقاسم ورنوسفادرانی به شماره 1964/4 در کتابخانه احیاء میراث اسلامی در قم موجود است.[۳۰]
  • « فهرست کافی»: که نسخه ای از آن به خط سیّد علی بن محمّد مهدی درب امامی موسوی اصفهانی که در سال 1264ق کتابت شده به شماره 3208 در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم موجود است.[۳۱]نسخه ای دیگر به شماره 7083 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی در تهران نگهداری می شود.[۳۲] همچنین نسخه ای که در سال 1266ق کتابت شده، به شماره 2182 در کتابخانه مرکز احیاء میراث اسلامی در قم موجود است.[۳۳]
  • «مرایا» در اصول
  • « معاملات»: به فارسی که به شماره 771 در کتابخانه مدرسه صدر بازار اصفهان موجود است.[۳۴]
  • « نقود المسائل الجعفریّه»: به فارسی و عربی (ملّمع) موجود نزد آیت اللَّه حاج سیّد محمّد علی روضاتی در اصفهان[۳۵]، در سه مجلد که جلد سوم آن در 1279 تا 1281ق در دارالطّباعه حاج عبدالمحمد چاپ سنگی شده است.[۳۶]
  • « الوجیزه»: که نسخه های فراوانی از آن در کتابخانه ها موجود است و در سال 1246ق در اصفهان در مطبعه معتمدی چاپ حروفی شده است.[۳۷]مرحوم حاجی آباده ای کتاب «تحفه الابرار» استادش حاج سیّد محمّدباقرحجت‌الاسلام شفتی را تلخیص کرده و آن را «وجیزه» نامیده است.
  • « هدایه الاخیار»: که آن را از کتاب «تحفه الابرار» استادش سیّد حجت‌الاسلام انتخاب نموده که نسخه ای از آن در کتابخانه شخصی ناصر میبدی کرمانشاهی در مشهد مقدس و نسخه ای دیگر در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی در قم و نسخه ای دیگر در کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار( شهید مطهری فعلی) موجود است.[۳۸]
  • « تحفه المیتین»: در احکام مردگان که در کتابخانه آیت اللَّه مرعشی به شماره 6296 موجود است.[۳۹]
  • « فهرست كتاب تهذيب الاحكا،م»: اثر شيخ الطائفه ابوجعفر محمد بن حسن طوسى. در فهرست كتب دانشگاه تهران نيز از اين اثر ياد شده و آمده است که اين فهرست از محمد جعفر استرآبادى نيست، بلكه از محمد جعفر بن محمد صفى فارسى است.

بزرگداشت

برای او در محلّه جماله اصفهان مسجدی ساخته شده که به نام «مسجد حاج محمّد جعفر» معروف است و مقابل بازار بزرگ اصفهان واقع شده است. حاجی آباده ای در آن اقامه نماز می فرمود. علاقه مردم و ساكنان محل به وى باعث شد كه افراد، بويژه متمكّنان ساكن در آن محله، با همت و مساعى يكى از بازرگانان معروف آن دوره اصفهان، به نام حاج محمد على تاجر خوانسارى، تعدادی از خانه هاى اطراف آن مسجد را خريدارى كنند و آن مسجد كوچک به مسجدى بزرگ تبديل شد. مؤلف آثار ملى اصفهان معتقد است تنخواه ساختمان معظم شبستان اين مسجد از وجوه بعضى از تجار قزوينى به دست آمده و مصرف شده است. مساحت مسجد نزديک به سه جريب است. شرح معماری و تزئینات مسجد در کتاب گنجینه آثار تاریخی اصفهان آمده است.[۴۰]مسجد حاج محمد جعفر آباده اى هم اكنون از مساجد بزرگ، آبرومند و نفيس اصفهان است و هر چند در جريان جنگ تحميلى عراق عليه ايران آسيب ديد، ولى خوشبختانه به خوبى مرمت شد.

وفات

او سرانجام در شب شنبه 19 رمضان المبارک سال 1280ق در اصفهان وفات یافت و در زمين روبه روى تكيه فاضل سراب در تخت فولاد مدفون گردید. سال ها پس از فوت وی، میرزا سلیمان خان رکن الملک شیرازی، نایب الحکومه اصفهان، در سال 1316 ق جهت او تکیه ای بنا نمود که به نام او مشهور است.[۴۱] این تکیه از تكاياى معروف تخت فولاد به شمار مى رود و از تكاياى با صفا و منظم و مورد توجه و عنايت خواص و عوام مردم اصفهان است.[۴۲][۴۳]

ماده تاریخ فوتش را میرزا علیرضا لنجانی معروف به «آقاجان پرتو» در آخر مرثیه‌ای چنین گفته است.[۴۴]

حيف از حاجى محمد جعفر آنک گمرهان را سوى حق بردى به ره
سال تاریخش ز پرتو شد سؤال گفت «اللهم نَوِّر مضجعه»

پانویس

  1. مهدوی، بیان المفاخر، ج1، ص 289.
  2. مهدوی، اعلام اصفهان، ج2، ص309.
  3. حسينى فســايى، فارسنامه ی ناصری، ج2، ص 1241.
  4. مهدوی، بزرگان و دانشمندان اصفهان، ج1، ص 30.
  5. مهدوی، بیان المفاخر، ج1، ص 88؛ مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص 27.
  6. همایی، تاریخ اصفهان(تکایا و مقابر)، ص297.
  7. آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج1، ص 165.
  8. مهدوی، بیان المفاخر، ج1، صص 289-288.
  9. مهدوی، رجال اصفهان یا تذکره القبور، صص 31 - 32.
  10. اعتماد‌السلطنه، المآثر و الآثار، ج1، ص197.
  11. تنکابنی، قصص العلماء، ص 135.
  12. کشمیری، تکمله نجم السماء، ج 1، ص 214.
  13. آقا بزرگ تهرانی، الکرام البرره، ج1، ص 259.
  14. خوانساری اصفهانی، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، ج2، ص 483.
  15. جابری انصاری، تاریخ اصفهان و ری، صص 292-291.
  16. اشکوری، فهرست صدر بازار، ج3، ص595.
  17. اشکوری، فهرست مرعشی، ج32، ص396.
  18. اشکوری، فهرست احیاء، ج5، ص400.
  19. مهدوی، رجال اصفهان یا تذکره القبور، ص32.
  20. استادی، فهرست مروی، ص332.
  21. اشکوری، فهرست احیاء، ج5، ص202.
  22. دانش پژوه، فهرست مرکزی دانشگاه تهران، ج17، ص433.
  23. مهدوی، رجال اصفهان یا تذکره القبور، ص32.
  24. اشکوری، فهرست مرعشی، ج6، ص123.
  25. اشکوری، فهرست صدر خواجو، ص76.
  26. روضاتی، فهرست کتب خطی اصفهان، ج1، ص417.
  27. اشکوری، فهرست مرعشی، ج32، ص396.
  28. اشکوری، فهرست صدر بازار، ج3، ص595.
  29. اشکوری، فهرست مرعشی، ج32، ص396.
  30. اشکوری، فهرست احیاء، ج5، ص400.
  31. اشکوری، فهرست مرعشی، ج9، ص11.
  32. نیل قاز، فهرست مجلس، ج25، ص95.
  33. اشکوری، فهرست احیاء، ج6، صص 184-185.
  34. اشکوری، فهرست صدر بازار، ج3، ص 575.
  35. معلم حبیب‌آبادی، مکارم الآثار، ج7، ص2315.
  36. هدایت، فهرست کتب چاپ سنگی عمومی اصفهان، ص259.
  37. اشکوری، فهرست مرعشی، ج6، ص123؛ اشکوری، ج2، ص134؛ حافظیان، نسخه پژوهی، ج3، ص82؛ جعفریان، میراث اسلامی ایران، ج10، ص703؛ استادی، آشنایی با چند نسخه خطی، ج1، ص368؛ اشکوری، فهرست خاندان میبدی، ص34؛ اشکوری، فهرست احیاء، ج4، ص362؛ غلامی مقدم، فهرست رضوی، ج12، ص350؛ طالعی، فهرست مدرسه حجتیّه، ص301.
  38. اشکوری، فهرست مرعشی، ج2، ص135؛ اشکوری، فهرست شخصی میبدی، ص100؛ آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج25، ص169.
  39. اشکوری، فهرست مرعشی، ج16، ص166؛ مدرس تبریزی، ریحانه الادب، ج1، ص12؛ مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 30-27؛ موسوی اصفهانی کاظمی، احسن الودیعه، صص 40-38؛ امینی، معجم رجال الفکر و الادب، ص326؛ صدر، دائرة المعارف تشیع، ج1، ص4؛ آقا بزرگ تهرانی، الکرام البرره، ص259؛ قمی، فوائد الرضویه، ج1، ص59؛ رکن زاده، دانشمندان و سخن سرایان فارس، ج2، صص 86-87؛ مشار، مؤلفین کتب چاپی، ج2، صص 325- 326؛ کحاله، معجم المؤلفین، ج9، صص 148-155؛ آقا بزرگ تهرانی، مصفی المقال، ص110؛ جناب، رجال و مشاهیر اصفهان، ص59؛ جابری انصاری، تاریخ اصفهان، صص 135- 175؛ کتابی، رجال اصفهان، ج1، ص31 - 32.
  40. رفیعی مهرآبادی، آثار ملی اصفهان، ص 596؛ هنرفر، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص 792-789.
  41. مهدوی، سیری در تاریخ تخت فولاد، ص48.
  42. مهدوی، سیری در تاریخ تخت فولاد، ص 48.
  43. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج1، صص 45-41.
  44. معلم حبیب آبادی، مکارم الآثار، ج7، ص2319؛ مهدوی، بیان المفاخر، ج2، صص 293-292؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج1، ص 38.

منابع

  • مهدوی، سید مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان،1386.
  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج1، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.