این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «محمدابراهیم ساغر»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اصلاح منبع)
(ویرایش صفحه)
سطر ۲: سطر ۲:
'''میرزا محمّدابراهیم'''(1202ق- 1302ق) متخلّص به «'''ساغر'''»  شاعر ادیب و از خطّاطان نامی اصفهان در نیمه دوم قرن سیزدهم هجری است.  
'''میرزا محمّدابراهیم'''(1202ق- 1302ق) متخلّص به «'''ساغر'''»  شاعر ادیب و از خطّاطان نامی اصفهان در نیمه دوم قرن سیزدهم هجری است.  


==معرفی==
==زندگی نامه==
وی فرزند محمّد اسماعیل سده ای اصفهانی در حدود سال 1202ق متولد شد. در سنین ده، دوازده سالگی، پدرش وفات کرد و به تقریب دوستی و معاشرت گرم پدرش با  آقا غلامعلی خطّاط اصفهانی تحت تربیت او قرار گرفت و خط نسخ را آموخت و به تشویق او به تحصیل فنون عربی و ادبی پرداخت و بواسطه معاشرت با شعرا و اهل ذوق و ادب، در مدت زمانی کوتاه شاعری خوش نویس و فاضلی گران مایه از کار درآمد. او در مدح اهل بیت علیهم‌السلام اشعاری سروده است. 


ساغر با یکی از دختران آقاغلامعلی ازدواج کرد که داراى دو فرزند دختـر و چهـار فرزنـد پسر بوده است كه از فرزندان او ميرزا اسماعيل متخلّص به دردى، شاعر و خطّـاط واهل فضل و دانش بوده و ديگر ميرزا جعفر متخلّص به ظفر و سوم ميـرزا غلامعلـى خطّاط معروف به غلامعلى ثانى است.  
===ولادت===
وی فرزند محمّد اسماعیل سده ای اصفهانی در حدود سال 1202ق متولد شد.  


خاندان 
از فرزندان محمد اسماعیل چهار پسر به نام های<span> </span>: 
*آقا عباس پدر [[محمدکاظم غمگین اصفهانی|محمد كاظم غمگين]](شاعر)
*ميرزا كاظم
*ميرزا محمدرضا
*محمد  ابراهيم <ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج 2، ص 424.</ref>
===تحصیلات===
در سنین ده، دوازده سالگی، پدرش وفات کرد و به تقریب دوستی و معاشرت گرم پدرش با  آقا غلامعلی خطّاط اصفهانی تحت تربیت او قرار گرفت و خط نسخ را آموخت و به تشویق او به تحصیل فنون عربی و ادبی پرداخت و بواسطه معاشرت با شعرا و اهل ذوق و ادب، در مدت زمانی کوتاه شاعری خوش نویس و فاضلی گران مایه از کار درآمد. او در مدح اهل بیت (علیهم‌السلام) اشعاری سروده است. 
===سفرها===
او در سال 1267ق به هندوستان رفته و به دستور آقا خان کتاب "اخلاق ناصری" خواجه نصیر طوسی و "حقایق الصنایع" میر فندرسکی را به خط نسخ کتابت کرد. سپس در سال 1271ق به اصفهان بازگشت و در سرای حاج کریم بازار حجره ای گرفته و به بازرگانی پرداخت.  
او در سال 1267ق به هندوستان رفته و به دستور آقا خان کتاب "اخلاق ناصری" خواجه نصیر طوسی و "حقایق الصنایع" میر فندرسکی را به خط نسخ کتابت کرد. سپس در سال 1271ق به اصفهان بازگشت و در سرای حاج کریم بازار حجره ای گرفته و به بازرگانی پرداخت.  


وی از اعضای انجمن ادبی [[محمدباقر ابوالفقراء گزی اصفهانی|ابوالفقراء]] و انجمن [[محمدحسین عنقا|ملک الشعراء عنقا]] بود و معاصرانش شعرایی همچون: [[محمد علی مسکین اصفهانی|میرزا محمّد علی "مسکین"]]  [[علیرضا پرتو اصفهانی|میرزا آقاجان "پرتو"]]، [[عبدالرحیم افسر|میرزا عبدالرحیم "افسر"]]، عنقا [م: 1308] دهقان سامانی، [[نورالله عمان سامانی|عمان سامانی]]، آشفته، [[محمدطاهر بن زین‌العابدین شعری بیدآبادی اصفهانی|شعری]] و جوزای اصفهانی بوده اند.<ref>قاسمی، گلزار فضیلت، صص324-319.</ref>  
====فرزندان====
ساغر با یکی از دختران آقاغلامعلی ازدواج کرد که داراى دو فرزند دختـر و چهـار فرزنـد پسر بوده است كه از فرزندان او:
 
*ميرزا اسماعيل متخلّص به دردى، شاعر و خطّـاط واهل فضل و دانش بوده
 
*ميرزا جعفر متخلّص به ظفر
 
*سوم ميـرزا غلامعلـى خطّاط معروف به غلامعلى ثانى است.وی خط نسخ را از سید بقاء و میرزا آقاجان پرتو فرا گرفته بود. او در سال 1329ق درگذشت.<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج 2، ص 423.</ref>
 
*یک پسر دیگر او میرزا علی نوازنده سنتور بوده است.<ref>اوحدی، دیوان اشعار غمگین ، ص 586.</ref>


==آثار==
ساغر تمام همت خود را به سرپرستى و تربیت برادرزادگانش مخصوصا [[ابوالقاسم ذوقی|میرزا ابوالقاسم ذوقى]] و حاج محمّد کاظم غمگین مصروف داشته و آنان را فرزندان خود خوانده است.
 
==جایگاه علمی==
عبدالمجید اوحدی در سبک شعری او می نویسد:<blockquote>« وی در انواع شعر طبع آزمایی نموده، ولی قدرت او در قصیده سرایی بیشتر است و باید او را شاعری قصیده سرا نامید. وی از پیروان سبکی است که در اواخر قرن دوازدهم و اوایل قرن سیزدهم که دوره بازگشت ادبی محسوب می شود، بوجود آمد. ساغر مانند غالب شعرای چکامه ساز معاصر خود آثار شعرای متقدم را سرمشق قرار داده و از روش آنها پیروی کرده است. وی در استخدام کلمات به سبب تبحری که در زبان فارسی و عربی داشته، بسیار نیرومند و توانا است و در ایراد تشبیهات و کنایات و به کار بردن صنایع لفظی و معنوی قدرتی از خود نشان می دهد. غالب قصایدش دارای حسن مطلع و حسن ختام است و کمتر چکامه ای دیده شده که از این صنعت عاری باشد. معهذا رعایت آن را نه تنها واجب نشمرده بلکه یک نوع تکلیف و تقید می دانسته است».<ref>اوحدی،  دیوان اشعار غمگین اصفهانی، صص583-584.</ref></blockquote>
 
==آثار و فعالیت ها==
[[پرونده:Kanzilmasaeb mohammadali saghar.jpg|بندانگشتی|کنز المصائب تالیف محمدابراهیم ساغر]]
[[پرونده:Kanzilmasaeb mohammadali saghar.jpg|بندانگشتی|کنز المصائب تالیف محمدابراهیم ساغر]]
===آثار===
كتب زير از تأليفات اوست:  
كتب زير از تأليفات اوست:  


سطر ۲۵: سطر ۵۷:
#مزخرف نامه و آن رساله ای در حکایات و امثال این ها است.
#مزخرف نامه و آن رساله ای در حکایات و امثال این ها است.
#دیوان غزلیت به نام «مكاشفات» و «مشاهدات».<ref>لطفی،تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان ،ص290</ref>
#دیوان غزلیت به نام «مكاشفات» و «مشاهدات».<ref>لطفی،تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان ،ص290</ref>
از دیگر آثار خط ساغر کتاب اخلاق ناصری از خواجه نصیرالدین طوسی است که با خط نسخ به سال 1267ق نوشته است و در همان سال در بمبئی به چاپ سنگی رسیده است.<ref>مسعودی، فهرست کتاب های چاپ سنگی دانشگاه ادبیات دانشگاه تهران، ص 159.</ref>  همچنین حقایق الصنایع از میرزا ابوالقاسم فندرسکی به خط ساغر است.<ref>اشکوری، فهرست نسخه های چاپ سنگی کتابخانه مرکزی دانشگاه اصفهان، ص 15.</ref>
ساغر از جمله شعرایی است که قسمت اعظم آثارش نظماً و نثراً در مدح و منقبت خاندان پیغمبر اکرم (علیهم السلام) و ذکر مصائب آنها دور می زند و در مدایح و مراثی او حسن عقیدت و خلوص نیت وی به خوبی واضح است.


این شعر در مدح امام رضا (علیه السلام) از او است:
این شعر در مدح امام رضا (علیه السلام) از او است:
سطر ۳۱: سطر ۶۷:
{{ب|یک حاجب درگاهت، گردون رفیع است|یک واقف بنگاهت، جبریل امین است<ref>گزی، تذکره القبور، ص60؛ اعتمادالسلطنه، چهل سال تاریخ ایران (المآثر و الآثار)، ج1، ص291؛ آقابزرگ طهرانی، الذّریعه، ج9، ص157 و ج18، ص166 و ج21، ص165، ديـوان بيگـى، حدیقه الشّعرا، ج1، صص719 720؛ دهخدا، لغت نامه دهخدا، ذیل «ساغر»، ص142؛ مُذَّهِب اصفهانی، تذکره مدایح معتمدیه، (خطّی)، ص33؛ مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص98 99؛ مهدوی، سیری در تاریخ تخت فولاد، ص161.</ref>}}
{{ب|یک حاجب درگاهت، گردون رفیع است|یک واقف بنگاهت، جبریل امین است<ref>گزی، تذکره القبور، ص60؛ اعتمادالسلطنه، چهل سال تاریخ ایران (المآثر و الآثار)، ج1، ص291؛ آقابزرگ طهرانی، الذّریعه، ج9، ص157 و ج18، ص166 و ج21، ص165، ديـوان بيگـى، حدیقه الشّعرا، ج1، صص719 720؛ دهخدا، لغت نامه دهخدا، ذیل «ساغر»، ص142؛ مُذَّهِب اصفهانی، تذکره مدایح معتمدیه، (خطّی)، ص33؛ مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص98 99؛ مهدوی، سیری در تاریخ تخت فولاد، ص161.</ref>}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
===فعالیت ها===
وی از اعضای انجمن ادبی [[محمدباقر ابوالفقراء گزی اصفهانی|ابوالفقراء]] و انجمن [[محمدحسین عنقا|ملک الشعراء عنقا]] بود و معاصرانش شعرایی همچون: [[محمد علی مسکین اصفهانی|میرزا محمّد علی "مسکین"]]  [[علیرضا پرتو اصفهانی|میرزا آقاجان "پرتو"]]، [[عبدالرحیم افسر|میرزا عبدالرحیم "افسر"]]، عنقا [م: 1308] دهقان سامانی، [[نورالله عمان سامانی|عمان سامانی]]، آشفته، [[محمدطاهر بن زین‌العابدین شعری بیدآبادی اصفهانی|شعری]] و جوزای اصفهانی بوده اند.<ref>قاسمی، گلزار فضیلت، صص324-319.</ref>
از شعرای نامی قرن سیزدهم که ساغر با آنها مکاتبه و معاشرت داشته به وصال شیرازی، [[حبیب الله شیرازی قاآنی|قاآنی شیرازی]]، [[رحیم یغمای جندقی|یغمای جندقی]]، شهاب، [[محمدباقر سروش اصفهانی|سروش اصفهانی]] و محمود خان ملک الشعراء کاشانی می توان اشاره کرده که از بین آنها با قاآنی بیش از دیگران ارتباط داشته و در مقام شاعری او را استاد خویش نامیده است.<ref>اوحدی، مجله وحید، ص 582.</ref>


==وفات==
==وفات==
وی سرانجام در سال 1302ق وفات کرد و در تکیه مخروبه ای در جوار [[تکیه فاضل هندی]] واقع در [[تخت فولاد]] مدفون شد. ماده تاریخ وفات او را [[محمد مانی|میرزا محمّد مانی اصفهانی]] چنین سروده است:
وی سرانجام در سال 1302ق وفات کرد و در تکیه مخروبه ای در جوار [[تکیه فاضل هندی]] واقع در [[تخت فولاد]] مدفون شد.  
 
ماده تاریخ وفات او را [[محمد مانی|میرزا محمّد مانی اصفهانی]] چنین سروده است:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|وقت رحلت گفت با ساقیّ عشق|از پی تاریخ: "یک ساغر بده"<ref>مهدوی، اعلام اصفهان،ج۱ ،ص۹۱.</ref><br />}}
{{ب|وقت رحلت گفت با ساقیّ عشق|از پی تاریخ: "یک ساغر بده"<ref>مهدوی، اعلام اصفهان،ج۱ ،ص۹۱.</ref><br />}}
سطر ۴۲: سطر ۸۵:
==منابع==
==منابع==


* [[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، سید مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
*[[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، سید مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.


* لطفی، عليرضا(حامد اصفهانی)،تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان:معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان،  اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان،۱۳۹۰.
*لطفی، عليرضا(حامد اصفهانی)،تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان:معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان،  اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان،۱۳۹۰.


*[[رحیم قاسمی|قاسمی، رحیم،]] گلزار فضیلت: مشاهیر تخت فولاد اصفهان (تکیه فاضل هندی)، اصفهان، ناشر کانون پژوهش، چاپ اول،۱۳۸۸.
*[[رحیم قاسمی|قاسمی، رحیم،]] گلزار فضیلت: مشاهیر تخت فولاد اصفهان (تکیه فاضل هندی)، اصفهان، ناشر کانون پژوهش، چاپ اول،۱۳۸۸.
*مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج2، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.


[[رده:شعرای روحانی حوزه علمیه اصفهان]]
[[رده:شعرای روحانی حوزه علمیه اصفهان]]

نسخهٔ ‏۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۱۰

میرزا محمّدابراهیم(1202ق- 1302ق) متخلّص به «ساغر» شاعر ادیب و از خطّاطان نامی اصفهان در نیمه دوم قرن سیزدهم هجری است.

زندگی نامه

ولادت

وی فرزند محمّد اسماعیل سده ای اصفهانی در حدود سال 1202ق متولد شد.

خاندان

از فرزندان محمد اسماعیل چهار پسر به نام های :

  • ميرزا كاظم
  • ميرزا محمدرضا
  • محمد ابراهيم [۱]

تحصیلات

در سنین ده، دوازده سالگی، پدرش وفات کرد و به تقریب دوستی و معاشرت گرم پدرش با آقا غلامعلی خطّاط اصفهانی تحت تربیت او قرار گرفت و خط نسخ را آموخت و به تشویق او به تحصیل فنون عربی و ادبی پرداخت و بواسطه معاشرت با شعرا و اهل ذوق و ادب، در مدت زمانی کوتاه شاعری خوش نویس و فاضلی گران مایه از کار درآمد. او در مدح اهل بیت (علیهم‌السلام) اشعاری سروده است.

سفرها

او در سال 1267ق به هندوستان رفته و به دستور آقا خان کتاب "اخلاق ناصری" خواجه نصیر طوسی و "حقایق الصنایع" میر فندرسکی را به خط نسخ کتابت کرد. سپس در سال 1271ق به اصفهان بازگشت و در سرای حاج کریم بازار حجره ای گرفته و به بازرگانی پرداخت.

فرزندان

ساغر با یکی از دختران آقاغلامعلی ازدواج کرد که داراى دو فرزند دختـر و چهـار فرزنـد پسر بوده است كه از فرزندان او:

  • ميرزا اسماعيل متخلّص به دردى، شاعر و خطّـاط واهل فضل و دانش بوده
  • ميرزا جعفر متخلّص به ظفر
  • سوم ميـرزا غلامعلـى خطّاط معروف به غلامعلى ثانى است.وی خط نسخ را از سید بقاء و میرزا آقاجان پرتو فرا گرفته بود. او در سال 1329ق درگذشت.[۲]
  • یک پسر دیگر او میرزا علی نوازنده سنتور بوده است.[۳]

ساغر تمام همت خود را به سرپرستى و تربیت برادرزادگانش مخصوصا میرزا ابوالقاسم ذوقى و حاج محمّد کاظم غمگین مصروف داشته و آنان را فرزندان خود خوانده است.

جایگاه علمی

عبدالمجید اوحدی در سبک شعری او می نویسد:

« وی در انواع شعر طبع آزمایی نموده، ولی قدرت او در قصیده سرایی بیشتر است و باید او را شاعری قصیده سرا نامید. وی از پیروان سبکی است که در اواخر قرن دوازدهم و اوایل قرن سیزدهم که دوره بازگشت ادبی محسوب می شود، بوجود آمد. ساغر مانند غالب شعرای چکامه ساز معاصر خود آثار شعرای متقدم را سرمشق قرار داده و از روش آنها پیروی کرده است. وی در استخدام کلمات به سبب تبحری که در زبان فارسی و عربی داشته، بسیار نیرومند و توانا است و در ایراد تشبیهات و کنایات و به کار بردن صنایع لفظی و معنوی قدرتی از خود نشان می دهد. غالب قصایدش دارای حسن مطلع و حسن ختام است و کمتر چکامه ای دیده شده که از این صنعت عاری باشد. معهذا رعایت آن را نه تنها واجب نشمرده بلکه یک نوع تکلیف و تقید می دانسته است».[۴]

آثار و فعالیت ها

کنز المصائب تالیف محمدابراهیم ساغر

آثار

كتب زير از تأليفات اوست:

  1. پارسی نامه(رساله مختصری در دستور زبان فارسی)
  2. تحفه الحسینیّه
  3. توحیدنامه
  4. دیوان قصائد و غزلیّات
  5. کنز المصائب(معروف ترین اثر مطبوع "ساغر" در مصائب و مناقب اهل بیت علیهم السلام که به طرز مجالس وعظ و روضه خوانی نوشته شده)
  6. مثنوی سبعه ابحر (یا سبع المثانی و یا مظفّرنامه) که نظم کتاب جلاء العیون علاّمه مجلسی است.
  7. تقریزات (در آغاز نسخه خطی آن، تقریظ آیت اللّه محمد تقی آقانجفی، آیت اللّه سید محمد علی امام جمعه، آیت اللّه میرزا محمد هاشم چهارسوقی و سید محمد هادی حسینی دولت آبادی آمده است.)
  8. ماتم سرا (مقتل مفصّلی به نظم فارسی)
  9. مزخرف نامه و آن رساله ای در حکایات و امثال این ها است.
  10. دیوان غزلیت به نام «مكاشفات» و «مشاهدات».[۵]

از دیگر آثار خط ساغر کتاب اخلاق ناصری از خواجه نصیرالدین طوسی است که با خط نسخ به سال 1267ق نوشته است و در همان سال در بمبئی به چاپ سنگی رسیده است.[۶] همچنین حقایق الصنایع از میرزا ابوالقاسم فندرسکی به خط ساغر است.[۷]

ساغر از جمله شعرایی است که قسمت اعظم آثارش نظماً و نثراً در مدح و منقبت خاندان پیغمبر اکرم (علیهم السلام) و ذکر مصائب آنها دور می زند و در مدایح و مراثی او حسن عقیدت و خلوص نیت وی به خوبی واضح است.

این شعر در مدح امام رضا (علیه السلام) از او است:

افلاک تو را چاکر و هرکس که در آن استآفاق تو را خادم و هرکس که در این است
یک حاجب درگاهت، گردون رفیع استیک واقف بنگاهت، جبریل امین است[۸]

فعالیت ها

وی از اعضای انجمن ادبی ابوالفقراء و انجمن ملک الشعراء عنقا بود و معاصرانش شعرایی همچون: میرزا محمّد علی "مسکین" میرزا آقاجان "پرتو"، میرزا عبدالرحیم "افسر"، عنقا [م: 1308] دهقان سامانی، عمان سامانی، آشفته، شعری و جوزای اصفهانی بوده اند.[۹]

از شعرای نامی قرن سیزدهم که ساغر با آنها مکاتبه و معاشرت داشته به وصال شیرازی، قاآنی شیرازی، یغمای جندقی، شهاب، سروش اصفهانی و محمود خان ملک الشعراء کاشانی می توان اشاره کرده که از بین آنها با قاآنی بیش از دیگران ارتباط داشته و در مقام شاعری او را استاد خویش نامیده است.[۱۰]

وفات

وی سرانجام در سال 1302ق وفات کرد و در تکیه مخروبه ای در جوار تکیه فاضل هندی واقع در تخت فولاد مدفون شد.

ماده تاریخ وفات او را میرزا محمّد مانی اصفهانی چنین سروده است:

وقت رحلت گفت با ساقیّ عشقاز پی تاریخ: "یک ساغر بده"[۱۱]

پانویس

  1. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج 2، ص 424.
  2. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج 2، ص 423.
  3. اوحدی، دیوان اشعار غمگین ، ص 586.
  4. اوحدی، دیوان اشعار غمگین اصفهانی، صص583-584.
  5. لطفی،تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان ،ص290
  6. مسعودی، فهرست کتاب های چاپ سنگی دانشگاه ادبیات دانشگاه تهران، ص 159.
  7. اشکوری، فهرست نسخه های چاپ سنگی کتابخانه مرکزی دانشگاه اصفهان، ص 15.
  8. گزی، تذکره القبور، ص60؛ اعتمادالسلطنه، چهل سال تاریخ ایران (المآثر و الآثار)، ج1، ص291؛ آقابزرگ طهرانی، الذّریعه، ج9، ص157 و ج18، ص166 و ج21، ص165، ديـوان بيگـى، حدیقه الشّعرا، ج1، صص719 720؛ دهخدا، لغت نامه دهخدا، ذیل «ساغر»، ص142؛ مُذَّهِب اصفهانی، تذکره مدایح معتمدیه، (خطّی)، ص33؛ مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص98 99؛ مهدوی، سیری در تاریخ تخت فولاد، ص161.
  9. قاسمی، گلزار فضیلت، صص324-319.
  10. اوحدی، مجله وحید، ص 582.
  11. مهدوی، اعلام اصفهان،ج۱ ،ص۹۱.

منابع

  • لطفی، عليرضا(حامد اصفهانی)،تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان:معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان،۱۳۹۰.
  • قاسمی، رحیم، گلزار فضیلت: مشاهیر تخت فولاد اصفهان (تکیه فاضل هندی)، اصفهان، ناشر کانون پژوهش، چاپ اول،۱۳۸۸.
  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج2، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.