این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «محمدابراهیم ساغر»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(درج تصویر کتاب)
(درج قاب)
 
(۷ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
'''میرزا محمّدابراهیم''' متخلّص به «'''ساغر'''» فرزند محمّد اسماعیل سده ای اصفهانی شاعر ادیب و خطّاط. در اصفهان به تحصیل علم و ادب پرداخت.  
{{نیازمند جعبه اطلاعات}}
[[پرونده:JFKMC.jpg|بندانگشتی|محمدابراهیم ساغر]]
'''میرزا محمّدابراهیم'''(1202ق- 1302ق) متخلّص به «'''ساغر'''» شاعر ادیب و از خطّاطان نامی اصفهان در نیمه دوم قرن سیزدهم هجری است.  


==زندگی نامه==
==زندگی نامه==
سـيد احمـد ديـوان بيگـى درحديقةالشعرا در مورد او چنين نوشته است: <blockquote>«اسمش محمدابراهيم و مردى است بسيار افتاده و آرام و حليم. مدتها در مدرسه تحصيل علوم متفرقه كرده. بعد از زحمات ديـد حاصـلى نـدارد بنـاى شـعر گفـتن گذاشت.


چون شعر ملايى بود جلوه نكرد. بناى مداحى آل بيت طاهره گذاشت. آن را ديگر مردم اعتنا به خوب و بد شعر نكرده به رغبت استماع مى نمودنـد. بـالاخره بـه زور شاعر شد. باز در ايران گره اى از كارش گشوده نمى شد.
===ولادت===
وی فرزند محمّد اسماعیل سده ای اصفهانی در حدود سال 1202ق متولد شد.  


به هندوستان رفت و در ظل عنايات آقاخان محلّاتى برآسود و در آنجا به تقويت و تربيت آقاخان كتـابى در مصائب جناب سيدالشهدا (ارواح العالمين فداه) نظم و چـاپ كـرده و بـا معونـه اى كـه كفايتش را مى كند مراجعت كرده.
===خاندان===


حاليا در اصفهان است و فقيـر، در اصـفهان مكـرّر خدمتش رسيده و اشعارش را شنيده ام و اين اشعار كه در اين جا ثبت مى شـود مـال قبل از سفر هندوستان ايشان است زيرا كه در مراجعت هـم آنچـه شـنيدم بـا اينهـاتفاوتى نداشت.».<ref> ديوانبيگى، سيد احمد، حديقةالشعرا، ج1 ،ص719</ref></blockquote>وى خط را در خدمت آقا غلامعلى خطاط فراگرفت.
از فرزندان محمد اسماعیل چهار پسر به نام های<span> </span>


ساغر داراى دو فرزند دختـر و چهـار فرزنـد پسر بوده است كه از فرزندان او [[اسماعیل اصفهانی «دُردی»|ميرزا اسماعيل]] متخلّص به دردى، شاعر و خطّـاط واهل فضل و دانش بوده و ديگر ميرزا جعفر متخلّص به ظفر و سوم ميـرزا غلامعلـى خطّاط معروف به غلامعلى ثانى است.
*آقا عباس پدر [[محمدکاظم غمگین اصفهانی|محمد كاظم غمگين]](شاعر)


جناب نيز در كتاب رجال و مشاهير اصفهان بـه دو سطر در مورد او بسنده كرده است:<blockquote>«بسيار ظريف و با لباس هاى پاكيزه مى گشت. خط نسخ را خوش مى نوشت و درشعر ساغر تخلّص داشت در سنه هزار و سيصد و دو وفات كرد».<ref>مهدوى، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص42</ref></blockquote>وی سرانجام در سال ۱۳۰۲ق وفات یافت و در خرابه ای در جوار [[تکیه فاضل هندی]]، واقع در [[تخت فولاد]] مدفون شد. [[محمد مانی|مانی اصفهانی]] در مادّه تاریخ او سروده است:
*ميرزا كاظم
{{شعر}}{{ب|وقت رحلت گفت با ساقی عشق|از پی تاریخ «یک ساغر بده» <ref>مصلح الدین مهدوی، اعلام اصفهان، ج 1 ، ص 91.</ref>}}{{پایان شعر}}


==آثار==
*ميرزا محمدرضا
[[پرونده:Kanzilmasaeb mohammadali saghar.jpg|بندانگشتی|کنز المصائب تالیف محمدابراهیم ساغر]]
 
كتب زير از تأليفات اوست:<ref>لطفی،تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان ،ص290</ref>  
*محمد  ابراهيم <ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج 2، ص 424.</ref>
 
===تحصیلات===
در سنین ده، دوازده سالگی، پدرش وفات کرد و به تقریب دوستی و معاشرت گرم پدرش با  آقا غلامعلی خطّاط اصفهانی تحت تربیت او قرار گرفت و خط نسخ را آموخت و به تشویق او به تحصیل فنون عربی و ادبی پرداخت و بواسطه معاشرت با شعرا و اهل ذوق و ادب، در مدت زمانی کوتاه شاعری خوش نویس و فاضلی گران مایه از کار درآمد. او در مدح اهل بیت (علیهم‌السلام) اشعاری سروده است. 
 
===سفرها===
او در سال 1267ق به هندوستان رفته و به دستور آقا خان کتاب "اخلاق ناصری" خواجه نصیر طوسی و "حقایق الصنایع" میر فندرسکی را به خط نسخ کتابت کرد. سپس در سال 1271ق به اصفهان بازگشت و در سرای حاج کریم بازار حجره ای گرفته و به بازرگانی پرداخت.  
 
====فرزندان====
ساغر با یکی از دختران آقاغلامعلی ازدواج کرد که داراى دو فرزند دختـر و چهـار فرزنـد پسر بوده است كه از فرزندان او:
 
*ميرزا اسماعيل متخلّص به دردى، شاعر و خطّـاط واهل فضل و دانش بوده
 
*ميرزا جعفر متخلّص به ظفر
 
*سوم ميـرزا غلامعلـى خطّاط معروف به غلامعلى ثانى است.وی خط نسخ را از سید بقاء و میرزا آقاجان پرتو فرا گرفته بود. او در سال 1329ق درگذشت.<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج 2، ص 423.</ref>


1. پارسی نامه، رساله مختصری است در دستور زبان فارسی
*یک پسر دیگر او میرزا علی نوازنده سنتور بوده است.<ref>اوحدی، دیوان اشعار غمگین ، ص 586.</ref>


2. تحفه الحسینیّه
ساغر تمام همت خود را به سرپرستى و تربیت برادرزادگانش مخصوصا [[ابوالقاسم ذوقی|میرزا ابوالقاسم ذوقى]] و حاج محمّد کاظم غمگین مصروف داشته و آنان را فرزندان خود خوانده است.
3. توحیدنامه


4. دیوان قصائد و غزلیّات
==جایگاه علمی==
عبدالمجید اوحدی در سبک شعری او می نویسد:<blockquote>« وی در انواع شعر طبع آزمایی نموده، ولی قدرت او در قصیده سرایی بیشتر است و باید او را شاعری قصیده سرا نامید. وی از پیروان سبکی است که در اواخر قرن دوازدهم و اوایل قرن سیزدهم که دوره بازگشت ادبی محسوب می شود، بوجود آمد. ساغر مانند غالب شعرای چکامه ساز معاصر خود آثار شعرای متقدم را سرمشق قرار داده و از روش آنها پیروی کرده است. وی در استخدام کلمات به سبب تبحری که در زبان فارسی و عربی داشته، بسیار نیرومند و توانا است و در ایراد تشبیهات و کنایات و به کار بردن صنایع لفظی و معنوی قدرتی از خود نشان می دهد. غالب قصایدش دارای حسن مطلع و حسن ختام است و کمتر چکامه ای دیده شده که از این صنعت عاری باشد. معهذا رعایت آن را نه تنها واجب نشمرده بلکه یک نوع تکلیف و تقید می دانسته است».<ref>اوحدی،  دیوان اشعار غمگین اصفهانی، صص583-584.</ref></blockquote>


5. کنز المصائب  
==آثار و فعالیت ها==
[[پرونده:Kanzilmasaeb mohammadali saghar.jpg|بندانگشتی|کنز المصائب تالیف محمدابراهیم ساغر]]


6. مثنوی سبعه ابحر [و یا سبع المثانی و یا مظفّرنامه] که نظم کتاب جلاء العیون علاّمه مجلسی است.
===آثار===
كتب زير از تأليفات اوست:


[7. ماتم سرا]
#پارسی نامه(رساله مختصری در دستور زبان فارسی)
#تحفه الحسینیّه
#توحیدنامه
#دیوان قصائد و غزلیّات
#کنز المصائب(معروف ترین اثر مطبوع "ساغر" در مصائب و مناقب اهل بیت علیهم السلام که به طرز مجالس وعظ و روضه خوانی نوشته شده)
#مثنوی سبعه ابحر (یا سبع المثانی و یا مظفّرنامه) که نظم کتاب جلاء العیون [[محمدباقر مجلسی|علاّمه مجلسی]] است.
#تقریزات (در آغاز نسخه خطی آن، تقریظ  [[محمدتقی آقانجفی اصفهانی|آیت اللّه محمد تقی آقانجفی]]،  آیت اللّه سید محمد علی امام جمعه،  [[محمدهاشم بن زین العابدین خوانساری چهارسوقی|آیت اللّه میرزا محمد هاشم چهارسوقی]] و [[هادی دولت‌آبادی|سید محمد هادی حسینی دولت آبادی]] آمده است.)
#ماتم سرا (مقتل مفصّلی به نظم فارسی)
#مزخرف نامه و آن رساله ای در حکایات و امثال این ها است.
#دیوان غزلیت به نام «مكاشفات» و «مشاهدات».<ref>لطفی،تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان ،ص290</ref>


8. مزخرف نامه و آن رساله ای در حکایات و امثال این ها است.
از دیگر آثار خط ساغر کتاب اخلاق ناصری از خواجه نصیرالدین طوسی است که با خط نسخ به سال 1267ق نوشته است و در همان سال در بمبئی به چاپ سنگی رسیده است.<ref>مسعودی، فهرست کتاب های چاپ سنگی دانشگاه ادبیات دانشگاه تهران، ص 159.</ref>  همچنین حقایق الصنایع از میرزا ابوالقاسم فندرسکی به خط ساغر است.<ref>اشکوری، فهرست نسخه های چاپ سنگی کتابخانه مرکزی دانشگاه اصفهان، ص 15.</ref>


9. مكاشفات و مشاهدات.<ref>فهرست كتابخانه مركزى دانشگاه، ج17</ref>
ساغر از جمله شعرایی است که قسمت اعظم آثارش نظماً و نثراً در مدح و منقبت خاندان پیغمبر اکرم (علیهم السلام) و ذکر مصائب آنها دور می زند و در مدایح و مراثی او حسن عقیدت و خلوص نیت وی به خوبی واضح است.


این شعر در مدح امام رضا (علیه السلام) از او است:
این شعر در مدح امام رضا (علیه السلام) از او است:
{{شعر}}{{ب|افلاک تو را چاکر و هرکس که در آن است| آفاق تو را خادم و هرکس که در این است }}{{ب|یک حاجب درگاهت، گردون رفیع است| یک واقف بنگاهت، جبریل امین است<ref>دیوان غمگین؛ مقدّمه رجال اصفهان یا تذکره القبور، ص60؛ چهل سال تاریخ ایران (المآثر و الآثار)، ج1، ص291؛ مؤلّفین کتب چاپی، ج1، ص588؛ الذّریعه، ج9، ص157 و ج18، ص166 و ج21، ص165، حدیقه الشّعرا، ج1، صص719 720؛ لغت نامه دهخدا، ذیل «ساغر»، ص142؛ تذکره مدایح معتمدیه، (خطّی)، ص33؛ فهرست مرعشی، ج32، صص535 536؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص98 99؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص161.</ref>}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}
{{ب|افلاک تو را چاکر و هرکس که در آن است|آفاق تو را خادم و هرکس که در این است}}
{{ب|یک حاجب درگاهت، گردون رفیع است|یک واقف بنگاهت، جبریل امین است<ref>گزی، تذکره القبور، ص60؛ اعتمادالسلطنه، چهل سال تاریخ ایران (المآثر و الآثار)، ج1، ص291؛ آقابزرگ طهرانی، الذّریعه، ج9، ص157 و ج18، ص166 و ج21، ص165، ديـوان بيگـى، حدیقه الشّعرا، ج1، صص719 720؛ دهخدا، لغت نامه دهخدا، ذیل «ساغر»، ص142؛ مُذَّهِب اصفهانی، تذکره مدایح معتمدیه، (خطّی)، ص33؛ مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص98 99؛ مهدوی، سیری در تاریخ تخت فولاد، ص161.</ref>}}
{{پایان شعر}}


===فعالیت ها===
وی از اعضای انجمن ادبی [[محمدباقر ابوالفقراء گزی اصفهانی|ابوالفقراء]] و انجمن [[محمدحسین عنقا|ملک الشعراء عنقا]] بود و معاصرانش شعرایی همچون: [[محمد علی مسکین اصفهانی|میرزا محمّد علی "مسکین"]]  [[علیرضا پرتو اصفهانی|میرزا آقاجان "پرتو"]]، [[عبدالرحیم افسر|میرزا عبدالرحیم "افسر"]]، عنقا [م: 1308] دهقان سامانی، [[نورالله عمان سامانی|عمان سامانی]]، آشفته، [[محمدطاهر بن زین‌العابدین شعری بیدآبادی اصفهانی|شعری]] و جوزای اصفهانی بوده اند.<ref>قاسمی، گلزار فضیلت، صص324-319.</ref>
از شعرای نامی قرن سیزدهم که ساغر با آنها مکاتبه و معاشرت داشته به وصال شیرازی، [[حبیب الله شیرازی قاآنی|قاآنی شیرازی]]، [[رحیم یغمای جندقی|یغمای جندقی]]، شهاب، [[محمدباقر سروش اصفهانی|سروش اصفهانی]] و محمود خان ملک الشعراء کاشانی می توان اشاره کرده که از بین آنها با قاآنی بیش از دیگران ارتباط داشته و در مقام شاعری او را استاد خویش نامیده است.<ref>اوحدی، مجله وحید، ص 582.</ref>
==وفات==
وی سرانجام در سال 1302ق وفات کرد و در تکیه مخروبه ای در جوار [[تکیه فاضل هندی]] واقع در [[تخت فولاد]] مدفون شد.
ماده تاریخ وفات او را [[محمد مانی|میرزا محمّد مانی اصفهانی]] چنین سروده است:
{{شعر}}
{{ب|وقت رحلت گفت با ساقیّ عشق|از پی تاریخ: "یک ساغر بده"<ref>مهدوی، اعلام اصفهان،ج۱ ،ص۹۱.</ref><br />}}
{{پایان شعر}}
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


==منابع==
==منابع==
برگرفته از: [[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی، مصلح الدین]]، [[اعلام اصفهان (کتاب)| اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگي تفريحي شهرداري اصفهان، ۱۳۸۶.


برگرفته از [[تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان]]<span> </span>: معرفي شعراي مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفي (حامد اصفهاني)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحي شهرداري اصفهان، 1390.
*[[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، سید مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
 
*لطفی، عليرضا(حامد اصفهانی)،تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان:معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان،  اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان،۱۳۹۰.
 
*[[رحیم قاسمی|قاسمی، رحیم،]] گلزار فضیلت: مشاهیر تخت فولاد اصفهان (تکیه فاضل هندی)، اصفهان، ناشر کانون پژوهش، چاپ اول،۱۳۸۸.
 
*مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج2، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.


[[رده:کتاب اعلام اصفهان،ج 1]]
[[رده:شعرای روحانی حوزه علمیه اصفهان]]
[[رده:اعلام اصفهان،ج 1]]
[[رده:کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]]
[[رده:کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]]
[[رده:شعرای روحانی حوزه علمیه اصفهان]]
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]
[[رده:علمای قرن 13]]
[[رده:خطاطان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۰۶

محمدابراهیم ساغر

میرزا محمّدابراهیم(1202ق- 1302ق) متخلّص به «ساغر» شاعر ادیب و از خطّاطان نامی اصفهان در نیمه دوم قرن سیزدهم هجری است.

زندگی نامه

ولادت

وی فرزند محمّد اسماعیل سده ای اصفهانی در حدود سال 1202ق متولد شد.

خاندان

از فرزندان محمد اسماعیل چهار پسر به نام های :

  • ميرزا كاظم
  • ميرزا محمدرضا
  • محمد ابراهيم [۱]

تحصیلات

در سنین ده، دوازده سالگی، پدرش وفات کرد و به تقریب دوستی و معاشرت گرم پدرش با آقا غلامعلی خطّاط اصفهانی تحت تربیت او قرار گرفت و خط نسخ را آموخت و به تشویق او به تحصیل فنون عربی و ادبی پرداخت و بواسطه معاشرت با شعرا و اهل ذوق و ادب، در مدت زمانی کوتاه شاعری خوش نویس و فاضلی گران مایه از کار درآمد. او در مدح اهل بیت (علیهم‌السلام) اشعاری سروده است.

سفرها

او در سال 1267ق به هندوستان رفته و به دستور آقا خان کتاب "اخلاق ناصری" خواجه نصیر طوسی و "حقایق الصنایع" میر فندرسکی را به خط نسخ کتابت کرد. سپس در سال 1271ق به اصفهان بازگشت و در سرای حاج کریم بازار حجره ای گرفته و به بازرگانی پرداخت.

فرزندان

ساغر با یکی از دختران آقاغلامعلی ازدواج کرد که داراى دو فرزند دختـر و چهـار فرزنـد پسر بوده است كه از فرزندان او:

  • ميرزا اسماعيل متخلّص به دردى، شاعر و خطّـاط واهل فضل و دانش بوده
  • ميرزا جعفر متخلّص به ظفر
  • سوم ميـرزا غلامعلـى خطّاط معروف به غلامعلى ثانى است.وی خط نسخ را از سید بقاء و میرزا آقاجان پرتو فرا گرفته بود. او در سال 1329ق درگذشت.[۲]
  • یک پسر دیگر او میرزا علی نوازنده سنتور بوده است.[۳]

ساغر تمام همت خود را به سرپرستى و تربیت برادرزادگانش مخصوصا میرزا ابوالقاسم ذوقى و حاج محمّد کاظم غمگین مصروف داشته و آنان را فرزندان خود خوانده است.

جایگاه علمی

عبدالمجید اوحدی در سبک شعری او می نویسد:

« وی در انواع شعر طبع آزمایی نموده، ولی قدرت او در قصیده سرایی بیشتر است و باید او را شاعری قصیده سرا نامید. وی از پیروان سبکی است که در اواخر قرن دوازدهم و اوایل قرن سیزدهم که دوره بازگشت ادبی محسوب می شود، بوجود آمد. ساغر مانند غالب شعرای چکامه ساز معاصر خود آثار شعرای متقدم را سرمشق قرار داده و از روش آنها پیروی کرده است. وی در استخدام کلمات به سبب تبحری که در زبان فارسی و عربی داشته، بسیار نیرومند و توانا است و در ایراد تشبیهات و کنایات و به کار بردن صنایع لفظی و معنوی قدرتی از خود نشان می دهد. غالب قصایدش دارای حسن مطلع و حسن ختام است و کمتر چکامه ای دیده شده که از این صنعت عاری باشد. معهذا رعایت آن را نه تنها واجب نشمرده بلکه یک نوع تکلیف و تقید می دانسته است».[۴]

آثار و فعالیت ها

کنز المصائب تالیف محمدابراهیم ساغر

آثار

كتب زير از تأليفات اوست:

  1. پارسی نامه(رساله مختصری در دستور زبان فارسی)
  2. تحفه الحسینیّه
  3. توحیدنامه
  4. دیوان قصائد و غزلیّات
  5. کنز المصائب(معروف ترین اثر مطبوع "ساغر" در مصائب و مناقب اهل بیت علیهم السلام که به طرز مجالس وعظ و روضه خوانی نوشته شده)
  6. مثنوی سبعه ابحر (یا سبع المثانی و یا مظفّرنامه) که نظم کتاب جلاء العیون علاّمه مجلسی است.
  7. تقریزات (در آغاز نسخه خطی آن، تقریظ آیت اللّه محمد تقی آقانجفی، آیت اللّه سید محمد علی امام جمعه، آیت اللّه میرزا محمد هاشم چهارسوقی و سید محمد هادی حسینی دولت آبادی آمده است.)
  8. ماتم سرا (مقتل مفصّلی به نظم فارسی)
  9. مزخرف نامه و آن رساله ای در حکایات و امثال این ها است.
  10. دیوان غزلیت به نام «مكاشفات» و «مشاهدات».[۵]

از دیگر آثار خط ساغر کتاب اخلاق ناصری از خواجه نصیرالدین طوسی است که با خط نسخ به سال 1267ق نوشته است و در همان سال در بمبئی به چاپ سنگی رسیده است.[۶] همچنین حقایق الصنایع از میرزا ابوالقاسم فندرسکی به خط ساغر است.[۷]

ساغر از جمله شعرایی است که قسمت اعظم آثارش نظماً و نثراً در مدح و منقبت خاندان پیغمبر اکرم (علیهم السلام) و ذکر مصائب آنها دور می زند و در مدایح و مراثی او حسن عقیدت و خلوص نیت وی به خوبی واضح است.

این شعر در مدح امام رضا (علیه السلام) از او است:

افلاک تو را چاکر و هرکس که در آن استآفاق تو را خادم و هرکس که در این است
یک حاجب درگاهت، گردون رفیع استیک واقف بنگاهت، جبریل امین است[۸]

فعالیت ها

وی از اعضای انجمن ادبی ابوالفقراء و انجمن ملک الشعراء عنقا بود و معاصرانش شعرایی همچون: میرزا محمّد علی "مسکین" میرزا آقاجان "پرتو"، میرزا عبدالرحیم "افسر"، عنقا [م: 1308] دهقان سامانی، عمان سامانی، آشفته، شعری و جوزای اصفهانی بوده اند.[۹]

از شعرای نامی قرن سیزدهم که ساغر با آنها مکاتبه و معاشرت داشته به وصال شیرازی، قاآنی شیرازی، یغمای جندقی، شهاب، سروش اصفهانی و محمود خان ملک الشعراء کاشانی می توان اشاره کرده که از بین آنها با قاآنی بیش از دیگران ارتباط داشته و در مقام شاعری او را استاد خویش نامیده است.[۱۰]

وفات

وی سرانجام در سال 1302ق وفات کرد و در تکیه مخروبه ای در جوار تکیه فاضل هندی واقع در تخت فولاد مدفون شد.

ماده تاریخ وفات او را میرزا محمّد مانی اصفهانی چنین سروده است:

وقت رحلت گفت با ساقیّ عشقاز پی تاریخ: "یک ساغر بده"[۱۱]

پانویس

  1. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج 2، ص 424.
  2. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج 2، ص 423.
  3. اوحدی، دیوان اشعار غمگین ، ص 586.
  4. اوحدی، دیوان اشعار غمگین اصفهانی، صص583-584.
  5. لطفی،تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان ،ص290
  6. مسعودی، فهرست کتاب های چاپ سنگی دانشگاه ادبیات دانشگاه تهران، ص 159.
  7. اشکوری، فهرست نسخه های چاپ سنگی کتابخانه مرکزی دانشگاه اصفهان، ص 15.
  8. گزی، تذکره القبور، ص60؛ اعتمادالسلطنه، چهل سال تاریخ ایران (المآثر و الآثار)، ج1، ص291؛ آقابزرگ طهرانی، الذّریعه، ج9، ص157 و ج18، ص166 و ج21، ص165، ديـوان بيگـى، حدیقه الشّعرا، ج1، صص719 720؛ دهخدا، لغت نامه دهخدا، ذیل «ساغر»، ص142؛ مُذَّهِب اصفهانی، تذکره مدایح معتمدیه، (خطّی)، ص33؛ مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص98 99؛ مهدوی، سیری در تاریخ تخت فولاد، ص161.
  9. قاسمی، گلزار فضیلت، صص324-319.
  10. اوحدی، مجله وحید، ص 582.
  11. مهدوی، اعلام اصفهان،ج۱ ،ص۹۱.

منابع

  • لطفی، عليرضا(حامد اصفهانی)،تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان:معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان،۱۳۹۰.
  • قاسمی، رحیم، گلزار فضیلت: مشاهیر تخت فولاد اصفهان (تکیه فاضل هندی)، اصفهان، ناشر کانون پژوهش، چاپ اول،۱۳۸۸.
  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج2، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.