این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «محمد بن عبدالفتاح تنکابنی»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(درج قاب)
(ویرایش متن)
سطر ۶: سطر ۶:


===ولادت===
===ولادت===
محمد در سال ١٠٤٠ق در سراب جورده رامسر دیده به جهان گشود.   
ملا محمد در سال ١٠٤٠ق در سراب جورده رامسر دیده به جهان گشود.   


همشهری او صاحب «قصص العلما» می‌نویسد: «محمد بن عبدالفتاح تنکابنی از اهل بلد مؤلف و از اهل قریه‌ای است مسماه به سراب که در سابق اوقات آبادانی بوده و اکنون خراب و در جوار جوردیه ییلاق تنکابن واقع است.»<ref>تنکابنی، قصص العلماء، ص498.</ref>گفتنی است که این محله در سابق رونق خوبی داشته و دارای مدرسه علمیه نیز بوده است ولی در اثر زلزله شدید سال ١١٢٤ق ویران گردید. بعدها عده‌ای از مسگرهای مجاور آن آن را آباد و بنا نمودند و اکنون به صیقل محله معروف است.<ref>کرباسی زاده، «حیات، احوال، تحصیلات و آثار فاضل سراب»، ص ٣٦٥؛ سمامی حائری، بزرگان رامسر، ص ۱۳۲.</ref>
همشهری او صاحب «قصص العلما» می‌نویسد: «محمد بن عبدالفتاح تنکابنی از اهل بلد مؤلف و از اهل قریه‌ای است مسماه به سراب که در سابق اوقات آبادانی بوده و اکنون خراب و در جوار جوردیه ییلاق تنکابن واقع است.»<ref>تنکابنی، قصص العلماء، ص498.</ref>گفتنی است که این محله در سابق رونق خوبی داشته و دارای مدرسه علمیه نیز بوده است ولی در اثر زلزله شدید سال ١١٢٤ق ویران گردید. بعدها عده‌ای از مسگرهای مجاور آن، آن را آباد و بنا نمودند و اکنون به صیقل محله معروف است.<ref>کرباسی زاده، «حیات، احوال، تحصیلات و آثار فاضل سراب»، ص ٣٦٥؛ سمامی حائری، بزرگان رامسر، ص ۱۳۲.</ref>
===فرزندان===
===فرزندان===
بازماندگان و خاندان فاضل سراب از نسل علامه فقیه تنکابنی دانشمندان و فقیهان و محدثان برجسته ای از مرد و زن برخاسته اند و تا اوایل سده چهاردهم هجری علم و فقاهت همچنان در این خاندان تداوم داشته است. از تعداد دقیق و اسامی فرزندان فاضل سراب آگاهی دقیقی نداریم؛ آنچه تاکنون به گونه قطعی می‌دانیم به نام دو تن از پسران اواشاره شده است:
از نسل علامه فقیه تنکابنی، دانشمندان و فقیهان و محدثان برجسته ای از مرد و زن برخاسته اند و تا اوایل سده چهاردهم هجری علم و فقاهت همچنان در این خاندان تداوم داشته است. از تعداد دقیق و اسامی فرزندان فاضل سراب آگاهی دقیقی نداریم؛ آنچه تاکنون به گونه قطعی می‌دانیم به نام دو تن از پسران او اشاره شده است:


#[[محمد رضا تنکابنی]]
#[[محمد رضا تنکابنی]]
سطر ۱۶: سطر ۱۶:


===تحصیلات===
===تحصیلات===
مقدمات علوم را گویا در مدارس تنکابن آموخت و مدتی در محضــر والـــد گرامی‌اش عبد الفتاح تنکابنی درس خوانده است. در حدود نیمه نخست قرن یازدهم هجری در اوایل سلطنت شاه سلیمان صفوی یا اندکی پیش از آن بود که به پایتخت ایران و مرکز علم و حکمت تشیع اصفهان کوچ نمود. ملا محمد سراب تنکابنی با بهره گرفتن از بزرگان فقه و اصول و حدیث و تفسیر و استفاده از محضر حکیمان متأله شیعی، به درجات والایی در دانشهای گوناگون نقلی و عقلی رسید و از برخی بزرگان و محدثان زمان خود مفتخر به دریافت اجازه حدیث گردید و چه بسا از همین رو بود که به فاضل سراب شهرت یافت؛ همان گونه که در زمانی نزدیک پس از او [[فاضل اصفهانی|بهاءالدین محمد اصفهانی]] مشهور به فاضل هندی از نوابغ علمی جهان تشیع در اثر جامعیت و تبخر و تخصص در علوم مختلف اسلامی به فاضل مشهور شد.
ملا محمد مقدمات علوم را گویا در مدارس تنکابن آموخت و مدتی در محضــر والـــد گرامی‌اش عبد الفتاح تنکابنی درس خوانده است. در حدود نیمه نخست قرن یازدهم هجری در اوایل سلطنت شاه سلیمان صفوی یا اندکی پیش از آن بود که به پایتخت ایران و مرکز علم و حکمت تشیع، اصفهان، کوچ نمود. ملا محمد سراب تنکابنی با بهره گرفتن از بزرگان فقه و اصول و حدیث و تفسیر و استفاده از محضر حکیمان متأله شیعی، به درجات والایی در دانشهای گوناگون نقلی و عقلی رسید و از برخی بزرگان و محدثان زمان خود مفتخر به دریافت اجازه حدیث گردید و چه بسا از همین رو بود که به فاضل سراب شهرت یافت؛ همان گونه که در زمانی نزدیک پس از او [[فاضل اصفهانی|بهاءالدین محمد اصفهانی]] مشهور به فاضل هندی از نوابغ علمی جهان تشیع در اثر جامعیت و تبحر و تخصص در علوم مختلف اسلامی به فاضل مشهور شد.


===اساتید===
===اساتید===
فهرست نام اساتید و مشایخ او هر کدام عبارتند از حضرات آیات عظام:  
فهرست نام اساتید و مشایخ او عبارتند از حضرات آیات عظام:  


#[[محمد تقی مجلسی|ملا محمدتقى مجلسی]]
#[[محمد تقی مجلسی|ملا محمدتقى مجلسی]]
سطر ۲۹: سطر ۲۹:
#شیخ علی مشهدی معروف به شیخ علی صغیر صاحب «الـدر المنثور»<ref>کاظمی تستری، مقابس الانوار و نفائس الاسرار، ص ۱۷؛ افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج ۲، ص ٢٨٤؛ آقا بزرگ تهرانی، الکواکب المنتشرة، صص ٦٧3-٦٧1؛ آقابزرگ تهرانی، الروضه النضرة، ص ۲۱۵؛ دوانی، مفاخر اسلام، ج ۸، ص۱۰۸.</ref>
#شیخ علی مشهدی معروف به شیخ علی صغیر صاحب «الـدر المنثور»<ref>کاظمی تستری، مقابس الانوار و نفائس الاسرار، ص ۱۷؛ افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج ۲، ص ٢٨٤؛ آقا بزرگ تهرانی، الکواکب المنتشرة، صص ٦٧3-٦٧1؛ آقابزرگ تهرانی، الروضه النضرة، ص ۲۱۵؛ دوانی، مفاخر اسلام، ج ۸، ص۱۰۸.</ref>


از جمله بزرگانی که او با آنها هم‌شاگردی بود و یا به گونه‌ای با آنها(اعم از حضوری یا فکری) مراوده و ارتباط داشت می‌توان به [[ابوالقاسم میر فندرسکی|میرفندرسکی]]، ملاصدرا، ملا شمسا گیلانی، [[محمدباقر مجلسی|ملا محمد باقر مجلسی]]، [[آقا جمال خوانساری]]، [[جعفر بن عبدالله کمره ای اصفهانی|شیخ جعفر قاضی]]، [[میر محمدباقر خاتون آبادی اصفهانی|سيد محمدباقر خاتون آبادی]]، ملا محمد اردبیلی، [[محمدصالح مازندرانی|ملا صالح مازندرانی]]، [[سید نعمت‌ الله جزائری|سید نعمت‌الله جزایری]]، میرزاعبدالله اصفهانی افندی، [[محمد‌سعید بن عطا‌الله رودسری گیلانی|محمد سعید رودسری]]، [[علیرضا تجلی اردکانی|علیرضا تجلی]]، قاضی سعید قمی، عبدالرزاق لاهیجی، [[حسن بن علی دیلمانی تنکابنی|ملا حسن لنبانی]]، [[سید محمداسماعیل خاتون آبادی|میر محمداسماعیل خاتون آبادی]]، ملا عبدالله تونی، محمدامین تونی، میرزا علاءالدین گلستانه و [[محمد رحیم عقیلی|میرزا محمدرحیم عقیلی]] اشاره کرد.
<br />


===شاگردان===
===شاگردان===
سطر ۶۸: سطر ۶۸:
#محمد محسن بن حسن گیلانی
#محمد محسن بن حسن گیلانی
#محمد نصیر بن مولی حسن تنکابنی
#محمد نصیر بن مولی حسن تنکابنی
#یوسف بن محمد حسینی <ref>خوانساری، روضات الجنات، ج ۲، صص347-95؛ ج ۳، ص ۲۵۰ ؛ ج ۷، صص119-102؛ افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج ۱، ص ۷۸۵؛ حر عاملی، امل الآمل، ج ۲، ص ٣٤٨؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ١٠٥، ص ٩٦؛ موسوی جزائری، الاجازة الکبیرة، ص ۹۷؛ نوری، فیض القدسی فی ترجمه العلامه المجلسی، ص ۹۲؛ نوری، خاتمه مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ٣٤٨، قمی، فوائدالرضویه، ص ۲ ۳۸۲؛ امین عاملی، اعیان الشیعه، ج ۹، ص ١٥٢؛ آقابزرگ تهرانی، الکواکب المنتشرة، صص672-74؛ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج ١٢، ص ۲۰۳ ، روضاتی، فهرست کتب خطی اصفهان، ج ۲، ص ١٤٢؛ حسینی اشکوری، تراجم الرجال، ج ۲، ص ۳۷۹ ؛ ج ۳، ص ۲۸۰؛ حسینی اشکوری، اجازات الحديث، ص ۱۷۵؛ حسینی اشکوری، تلامذة العلامة المجلسي صص157-66؛ سمامی حائری، بزرگان رامسر، صص174-71؛ سمامی حائری، بزرگان تنکابن، صص315-259؛ روضاتی، مقدمه مناهج المعارف، ص۱۰۱؛ درایتی، فهرست دست‌نوشته‌های ایران، ج ۱، ص ۱۰۵؛ حزین لاهیجی، تذکرةالمعاصرین، ص170.</ref>
#یوسف بن محمد حسینی <ref>خوانساری، روضات الجنات، ج ۲، صص95و347؛ ج ۳، ص ۲۵۰ ؛ ج ۷، صص103-102و 119؛ افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج ۱، ص ۷۸۵؛ حر عاملی، امل الآمل، ج ۲، ص ٣٤٨؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ١٠٥، ص ٩٦؛ موسوی جزائری، الاجازة الکبیرة، ص ۹۷؛ نوری، فیض القدسی فی ترجمه العلامه المجلسی، ص ۹۲؛ نوری، خاتمه مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ٣٤٨؛ قمی، فوائدالرضویه، ص ۲ ۳۸۲؛ امین عاملی، اعیان الشیعه، ج ۹، ص ١٥٢؛ آقابزرگ تهرانی، الکواکب المنتشره، صص74و90و94و141و198و200 و218 و378-347 و672؛ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج ١٢، ص ۲۰۳ ، روضاتی، فهرست کتب خطی اصفهان، ج ۲، ص ١٤٢؛ حسینی اشکوری، تراجم الرجال، ج ۲، ص ۳۷۹ ؛ ج ۳، ص ۲۸۰؛ حسینی اشکوری، اجازات الحديث، ص ۱۷۵؛ حسینی اشکوری، تلامذة العلامة المجلسی، صص66و157؛ سمامی حائری، بزرگان رامسر، صص7172-71و138 و 145 و 174-172؛ سمامی حائری، بزرگان تنکابن، صص259و315 ؛ روضاتی، مقدمه مناهج المعارف، ص۱۰۱؛ درایتی، فهرست دست‌نوشته‌های ایران، ج ۱، ص ۱۰۵؛ حزین لاهیجی، تذکرةالمعاصرین، ص170.</ref>
{{پایان چندستونه}}
{{پایان چندستونه}}
=== معاصران ===
از جمله بزرگانی که او با آنها هم‌شاگردی بود و یا به گونه‌ای با آنها(اعم از حضوری یا فکری) مراوده و ارتباط داشت می‌توان به [[ابوالقاسم میر فندرسکی|میرفندرسکی]]، ملاصدرا، ملا شمسا گیلانی، [[محمدباقر مجلسی|ملا محمد باقر مجلسی]]، [[آقا جمال خوانساری]]، [[جعفر بن عبدالله کمره ای اصفهانی|شیخ جعفر قاضی]]، [[میر محمدباقر خاتون آبادی اصفهانی|سيد محمدباقر خاتون آبادی]]، ملا محمد اردبیلی، [[محمدصالح مازندرانی|ملا صالح مازندرانی]]، [[سید نعمت‌ الله جزائری|سید نعمت‌الله جزایری]]، میرزاعبدالله اصفهانی افندی، [[محمد‌سعید بن عطا‌الله رودسری گیلانی|محمد سعید رودسری]]، [[علیرضا تجلی اردکانی|علیرضا تجلی]]، قاضی سعید قمی، عبدالرزاق لاهیجی، [[حسن بن علی دیلمانی تنکابنی|ملا حسن لنبانی]]، [[سید محمداسماعیل خاتون آبادی|میر محمداسماعیل خاتون آبادی]]، ملا عبدالله تونی، محمدامین تونی، میرزا علاءالدین گلستانه و [[محمد رحیم عقیلی|میرزا محمدرحیم عقیلی]] اشاره کرد.
==جایگاه==
==جایگاه==


سطر ۷۷: سطر ۸۱:
در مباحث فلسفی نیز پاره ای از آراء صدرالمتألهین و ملا رجبعلی تبریزی را به چالش کشید و نظریات حکمایی مانند ملا شمسا گیلانی و ملا عبدالرزاق لاهیجی را نیز نقد و ارزیابی نمود. فاضل سراب در تحکیم باورهای شیعی نیز سهم بسزایی داشت و در دورانی که هنوز دو قرن بیشتر از رسمی شدن مذهب تشیع در ایران نمی‌گذشت و مردم ایران بیش از هر چیزی نیازمند تقویت باورهای مذهبی و پاسخ به شبهات دینی بودند، دست به تألیف کتب مبسوط و استدلالی درباره اصول عقاید و کلام شیعی به هر دو زبان فارسی و عربی زد.  
در مباحث فلسفی نیز پاره ای از آراء صدرالمتألهین و ملا رجبعلی تبریزی را به چالش کشید و نظریات حکمایی مانند ملا شمسا گیلانی و ملا عبدالرزاق لاهیجی را نیز نقد و ارزیابی نمود. فاضل سراب در تحکیم باورهای شیعی نیز سهم بسزایی داشت و در دورانی که هنوز دو قرن بیشتر از رسمی شدن مذهب تشیع در ایران نمی‌گذشت و مردم ایران بیش از هر چیزی نیازمند تقویت باورهای مذهبی و پاسخ به شبهات دینی بودند، دست به تألیف کتب مبسوط و استدلالی درباره اصول عقاید و کلام شیعی به هر دو زبان فارسی و عربی زد.  


فاضل سراب با تألیف چندین رساله مستقل یا حواشی در اصول فقه و نیز طرح پاره ای از آرای اصولی‌اش در ضمن کتب فقهی در شمار فقیهان اصولی برجسته سده های یازدهم و دوازدهم هجری به شمار می‌رود. او در مقابل اخباریان که قائل به حجیت ظاهر کتاب نبودند و فقط اخبار اهل‌بیت(ع) را مناط و مدرک تحصیل احکام شرعی می‌دانستند، دست به تألیف کتابی درباره حجیت خبر واحد و اجماع زد. او با تلاش علمی خود تفکر خطرناک اخباری گری را از حوزه های علمی شیعه دور کردند.
فاضل سراب با تألیف چندین رساله مستقل یا حواشی در اصول فقه و نیز طرح پاره ای از آرای اصولی‌اش در ضمن کتب فقهی در شمار فقیهان اصولی برجسته سده های یازدهم و دوازدهم هجری به شمار می‌رود. او در مقابل اخباریان که قائل به حجیت ظاهر کتاب نبودند و فقط اخبار اهل‌بیت(ع) را مناط و مدرک تحصیل احکام شرعی می‌دانستند، دست به تألیف کتابی درباره حجیت خبر واحد و اجماع زد. او با تلاش علمی خود تفکر خطرناک اخباری گری را از حوزه های علمی شیعه دور کرد.


وی تبحر ویژه‌ای در دانش کلام داشت و آثار ارزنده‌ای در بیان اصول عقاید شیعی به سبک استدلالی نگاشت.
وی تبحر ویژه‌ای در دانش کلام داشت و آثار ارزنده‌ای در بیان اصول عقاید شیعی به سبک استدلالی نگاشت.
سطر ۸۵: سطر ۸۹:
یکی از رویدادهای مهم و جالب توجهی که در زمان حيات او رخ داد و بیش از پیش، اهمیت مقام علمی او و برخی از معاصرانش را آشکار کرد، جریان تشکیل مجمعی از علمای بزرگ شیعه جهت تعیین حکم مربوط به نماز جمعه به دستور شاه سلیمان صفوی بود.
یکی از رویدادهای مهم و جالب توجهی که در زمان حيات او رخ داد و بیش از پیش، اهمیت مقام علمی او و برخی از معاصرانش را آشکار کرد، جریان تشکیل مجمعی از علمای بزرگ شیعه جهت تعیین حکم مربوط به نماز جمعه به دستور شاه سلیمان صفوی بود.
==آثار==
==آثار==
آثار و تألیفات فاضل سراب همانند بسیاری از بزرگان مکتب فقهی فلسفی اصفهان جامع معقول و منقول بود و در دانشهای گوناگون اسلامی فقه، اصول رجال، حدیث ،تفسیر کلام ریاضیات، حکمت و هیأت صاحب نظر به شمار می‌رفت. او افزون بر تربیت شاگردان و تعلیم فضلای وقت، آثار متعدد و متنوعی در علوم عقلی و نقلی از خود به جای گذاشته که اعم از کتاب‌ها و رساله‌های مستقل یا حواشی و یادداشتهایش بر متون دیگر به حدود چهل اثر می‌رسد. در این جا آثار فاضل سراب مطابق موضوعات کلی آنها طبقه بندی و معرفی می‌شود.
فاضل سراب همانند بسیاری از بزرگان مکتب فقهی فلسفی اصفهان جامع معقول و منقول بود و در دانشهای گوناگون اسلامی اعم از فقه، اصول رجال، حدیث، تفسیر، کلام، ریاضیات، حکمت و هیأت صاحب نظر به شمار می‌رفت. او افزون بر تربیت شاگردان و تعلیم فضلای وقت، آثار متعدد و متنوعی در علوم عقلی و نقلی از خود به جای گذاشته که اعم از کتاب‌ها و رساله‌های مستقل یا حواشی و یادداشتهایش بر متون دیگر به حدود چهل اثر می‌رسد. در این جا آثار فاضل سراب مطابق موضوعات کلی آنها طبقه بندی و معرفی می‌شود.


'''فقه'''
'''فقه'''
سطر ۱۴۵: سطر ۱۴۹:


==وفات==
==وفات==
وی پس از عمری نزدیک به نود سال در 18 ذی‌الحجه سال 1124ق (مطابق با روز عید غدیر) به دیدار باقی شتافت. پیکر او را در تکیه‌ای که به نام خوداوست و سپس به [[تکیه فاضل سراب|تکیه جویباره‌ای‌ها]] نیز نامیده شد، در [[تخت فولاد]] اصفهان مدفون کردند.<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج۳، صص304-284.</ref>
وی پس از عمری نزدیک به نود سال در 18 ذی‌الحجه سال 1124ق (مطابق با روز عید غدیر) به دیار باقی شتافت. پیکر او را در تکیه‌ای که به نام خود اوست و سپس به [[تکیه فاضل سراب|تکیه جویباره‌ای‌ها]] نیز نامیده شد، در [[تخت فولاد]] اصفهان دفن کردند.<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج۳، صص304-284.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
سطر ۱۵۲: سطر ۱۵۶:
==منابع==
==منابع==


*عقیلی، احمد، تخت فولاد اصفهان، زیرنظر اصغر منتظر القائم؛ با همکاری مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد (دانشنامه تخت فولاد اصفهان)، چاپ دوم، اصفهان، کانون پژوهش، 1385.
*عقیلی، احمد، [[تخت فولاد اصفهان (کتاب)|تخت فولاد اصفهان]]، زیرنظر اصغر منتظر القائم؛ با همکاری مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد (دانشنامه تخت فولاد اصفهان)، چاپ دوم، اصفهان، کانون پژوهش، 1385.
*مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج3، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1392.
*مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج3، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1392.



نسخهٔ ‏۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۵۶

محمد بن عبدالفتاح تنکابنی

ملّا محمّد بن عبدالفتاح تنکابنی (1040ق- 1124 ق) مشهور به «فاضل سراب» فقیه، محدث متكلم، محقق، حکیم متأله از علما و مدرسان نامدار مکتب فقهی - فلسفی اصفهان در اواخر قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم هجری و از فقهای اصولی معروف اواخر عهد صفوی و از مراجع مورد اعتماد شاه سلیمان و سلطان حسین صفوی بود.[۱]

زندگی‌نامه

ولادت

ملا محمد در سال ١٠٤٠ق در سراب جورده رامسر دیده به جهان گشود.

همشهری او صاحب «قصص العلما» می‌نویسد: «محمد بن عبدالفتاح تنکابنی از اهل بلد مؤلف و از اهل قریه‌ای است مسماه به سراب که در سابق اوقات آبادانی بوده و اکنون خراب و در جوار جوردیه ییلاق تنکابن واقع است.»[۲]گفتنی است که این محله در سابق رونق خوبی داشته و دارای مدرسه علمیه نیز بوده است ولی در اثر زلزله شدید سال ١١٢٤ق ویران گردید. بعدها عده‌ای از مسگرهای مجاور آن، آن را آباد و بنا نمودند و اکنون به صیقل محله معروف است.[۳]

فرزندان

از نسل علامه فقیه تنکابنی، دانشمندان و فقیهان و محدثان برجسته ای از مرد و زن برخاسته اند و تا اوایل سده چهاردهم هجری علم و فقاهت همچنان در این خاندان تداوم داشته است. از تعداد دقیق و اسامی فرزندان فاضل سراب آگاهی دقیقی نداریم؛ آنچه تاکنون به گونه قطعی می‌دانیم به نام دو تن از پسران او اشاره شده است:

  1. محمد رضا تنکابنی
  2. محمدصادق تنکابنی

تحصیلات

ملا محمد مقدمات علوم را گویا در مدارس تنکابن آموخت و مدتی در محضــر والـــد گرامی‌اش عبد الفتاح تنکابنی درس خوانده است. در حدود نیمه نخست قرن یازدهم هجری در اوایل سلطنت شاه سلیمان صفوی یا اندکی پیش از آن بود که به پایتخت ایران و مرکز علم و حکمت تشیع، اصفهان، کوچ نمود. ملا محمد سراب تنکابنی با بهره گرفتن از بزرگان فقه و اصول و حدیث و تفسیر و استفاده از محضر حکیمان متأله شیعی، به درجات والایی در دانشهای گوناگون نقلی و عقلی رسید و از برخی بزرگان و محدثان زمان خود مفتخر به دریافت اجازه حدیث گردید و چه بسا از همین رو بود که به فاضل سراب شهرت یافت؛ همان گونه که در زمانی نزدیک پس از او بهاءالدین محمد اصفهانی مشهور به فاضل هندی از نوابغ علمی جهان تشیع در اثر جامعیت و تبحر و تخصص در علوم مختلف اسلامی به فاضل مشهور شد.

اساتید

فهرست نام اساتید و مشایخ او عبارتند از حضرات آیات عظام:

  1. ملا محمدتقى مجلسی
  2. ملا رجبعلی تبریزی
  3. مولی محمدباقر سبزواری
  4. آقا حسین خوانساری
  5. ملا میرزا محمد بن حسن شیروانی
  6. مولی محمدعلی بن احمد سبزواری
  7. شیخ علی مشهدی معروف به شیخ علی صغیر صاحب «الـدر المنثور»[۴]


شاگردان

فاضل سراب بساط تدریس را در حوزه علمی اصفهان گستراند و به یمن وجود عالمان و اندیشمندان برجسته ای مانند خوانساری‌ها و مجلسی ها که فضای مناسب و محیط مساعدی را در دوران حکومت صفویه پدید آورده بودند از موقعیت خوبی در مقام تدریس برخوردار شد و خود از ارکان رکین حکومت نوپای شیعی و اساتید نام آور فقه و حدیث و حکمت و بزرگان علمای امامیه گردید.

فاضل سراب حوزۀ درسی مهمی در دانشهای نقلی و عقلی بویژه فقه و حدیث و کلام داشته و در دو دهه‌ی آخر عمر خود از مشایخ علمای اصفهان و پس از وفات آقا جمال خوانساری در سال ۱۱۲۲ق، شیخ و رئیس علمای دارالعلم اصفهان از هر حیث به شمار می رفته است. شمار زیادی از فضلا و دانشمندان قرون یازدهم و دوازدهم هجری از شاگردان او یا راویان از او به شمار می روند.

برخی شاگردان و مجازین وی عبارتند از:

  1. مولی رحيم بن ملا سدید گیلانی
  2. شیخ زین الدین بن عين على خوانساری
  3. ملا سلیمان سخت سری تنکابنی (متوفی پس از ١١٢٤ق)
  4. ملا شریف سخت سری تنکابنی (متوفی پس از ۱۲۲۵ق)
  5. مولی عبدالباقی سبزواری
  6. محمد بن ابی تراب حسینی معروف به میرزا علاء الدین گلستانه
  7. شیخ محمد بن حبیب گیلانی
  8. بهاء الدين محمد پسر محمد باقر حسینی نائینی
  9. سید محمد تنكابني بن محمد یوسف حسینی
  10. میرمحمد اشرف عاملي بن عبدالحسين حسینی عاملی اصفهانی
  11. مولی محمد اکمل اصفهانی
  12. محمدباقر بن سلطان محمود
  13. محمدباقر گلستانه
  14. ملا محمدباقر مجلسی
  15. محمد باقر بن محمد حسین نیشابوری
  16. محمدتقی بن محمدباقر قاضی زاده
  17. مولی محمد حسین گیلانی لنبانی
  18. میر محمد حسین خاتون آبادی بن میر محمد صالح ثانی
  19. محمد حسین مشهدی ابن محمد امام جمعه مشهدالرضا
  20. مولی محمد جعفر
  21. مولی محمد جعفر بن محمد طاهر خراسانی کرمانی
  22. شیخ محمدرضا فرزند فاضل سراب
  23. مولی محمد شفیع لاهیجی فرزند ملا فرج و برادر ملا رفیعا گیلانی(داماد فاضل سراب)
  24. ملا محمد صادق تنکابنی(فرزند فاضل سراب)
  25. سيد محمد صادق بن محمدباقر حسینی
  26. محمد صادق نیشابوری
  27. شیخ محمدعلی حزین لاهیجی
  28. مولى محمد طالب بن محمد حسین مازندرانی امیر کلاهی
  29. محمد محسن بن حسن گیلانی
  30. محمد نصیر بن مولی حسن تنکابنی
  31. یوسف بن محمد حسینی [۵]

معاصران

از جمله بزرگانی که او با آنها هم‌شاگردی بود و یا به گونه‌ای با آنها(اعم از حضوری یا فکری) مراوده و ارتباط داشت می‌توان به میرفندرسکی، ملاصدرا، ملا شمسا گیلانی، ملا محمد باقر مجلسی، آقا جمال خوانساری، شیخ جعفر قاضی، سيد محمدباقر خاتون آبادی، ملا محمد اردبیلی، ملا صالح مازندرانی، سید نعمت‌الله جزایری، میرزاعبدالله اصفهانی افندی، محمد سعید رودسری، علیرضا تجلی، قاضی سعید قمی، عبدالرزاق لاهیجی، ملا حسن لنبانی، میر محمداسماعیل خاتون آبادی، ملا عبدالله تونی، محمدامین تونی، میرزا علاءالدین گلستانه و میرزا محمدرحیم عقیلی اشاره کرد.

جایگاه

جایگاه علمی

فاضل به مکتبی تعلق داشت که به همت حکیمان و فقیهان نام آوری مانند میرداماد و شیخ بهایی مكتب فقهی - فلسفی اصفهان بنیان گذاشته شد و از جمله ویژگیهای این مکتب جامعیت بزرگان آن در شاخه‌های گوناگون دانشهای عقلی و نقلی بود. فاضل سراب تربیت شده نسل دوم اندیشمندان مکتب اصفهان آقاحسین خوانساری، ملا محمدباقر سبزواری، میرزا رفيعا نائینی و ملا محمدتقی مجلسی بود و با تألیف و تحقیق و تدریس و گفتگوهای علمی، در رشد و بالندگی حیات علمی عصر صفوی نقش بسزایی ایفا نمود. او از یکسو آثاری ارزشمند در علوم گوناگون فقه، اصول، حدیث، تفسیر، کلام، حکمت و منطق و ریاضیات نگاشت و از سوی دیگر شاگردان برجسته بسیاری را در معارف اسلامی و شیعی پروراند. وی در گفتگوها و رویدادهای علمی و اجتماعی زمان خود نیز شرکتی فعال داشت و از یکسو با تفکر اخباری‌گری مقابله کرد و از دیگر سو با فقیهان اصولی در برخی آرای فقهی به بحث و مناقشه پرداخت.

در مباحث فلسفی نیز پاره ای از آراء صدرالمتألهین و ملا رجبعلی تبریزی را به چالش کشید و نظریات حکمایی مانند ملا شمسا گیلانی و ملا عبدالرزاق لاهیجی را نیز نقد و ارزیابی نمود. فاضل سراب در تحکیم باورهای شیعی نیز سهم بسزایی داشت و در دورانی که هنوز دو قرن بیشتر از رسمی شدن مذهب تشیع در ایران نمی‌گذشت و مردم ایران بیش از هر چیزی نیازمند تقویت باورهای مذهبی و پاسخ به شبهات دینی بودند، دست به تألیف کتب مبسوط و استدلالی درباره اصول عقاید و کلام شیعی به هر دو زبان فارسی و عربی زد.

فاضل سراب با تألیف چندین رساله مستقل یا حواشی در اصول فقه و نیز طرح پاره ای از آرای اصولی‌اش در ضمن کتب فقهی در شمار فقیهان اصولی برجسته سده های یازدهم و دوازدهم هجری به شمار می‌رود. او در مقابل اخباریان که قائل به حجیت ظاهر کتاب نبودند و فقط اخبار اهل‌بیت(ع) را مناط و مدرک تحصیل احکام شرعی می‌دانستند، دست به تألیف کتابی درباره حجیت خبر واحد و اجماع زد. او با تلاش علمی خود تفکر خطرناک اخباری گری را از حوزه های علمی شیعه دور کرد.

وی تبحر ویژه‌ای در دانش کلام داشت و آثار ارزنده‌ای در بیان اصول عقاید شیعی به سبک استدلالی نگاشت.

از دیگر فعالیتهای درخشان و آثار ارزشمند فاضل سراب در حوزه کلام و اصول عقاید، تأسیس اصلی در اثبات وجود خدا بر پایه باور به معجزه است.

یکی از رویدادهای مهم و جالب توجهی که در زمان حيات او رخ داد و بیش از پیش، اهمیت مقام علمی او و برخی از معاصرانش را آشکار کرد، جریان تشکیل مجمعی از علمای بزرگ شیعه جهت تعیین حکم مربوط به نماز جمعه به دستور شاه سلیمان صفوی بود.

آثار

فاضل سراب همانند بسیاری از بزرگان مکتب فقهی فلسفی اصفهان جامع معقول و منقول بود و در دانشهای گوناگون اسلامی اعم از فقه، اصول رجال، حدیث، تفسیر، کلام، ریاضیات، حکمت و هیأت صاحب نظر به شمار می‌رفت. او افزون بر تربیت شاگردان و تعلیم فضلای وقت، آثار متعدد و متنوعی در علوم عقلی و نقلی از خود به جای گذاشته که اعم از کتاب‌ها و رساله‌های مستقل یا حواشی و یادداشتهایش بر متون دیگر به حدود چهل اثر می‌رسد. در این جا آثار فاضل سراب مطابق موضوعات کلی آنها طبقه بندی و معرفی می‌شود.

فقه

  1. فى رويه الهلال قبل الزوال و بعدها
  2. رساله فصول الاذان و الاقامة
  3. رساله فی صلاه الجمعه وقول بوجوبها العینی
  4. وجوب عینی نماز جمعه
  5. وجوب الصلاة الجمعة
  6. رسالة فی صلاة الجمعة
  7. رساله در نذر تصدق
  8. رسالة فی کیفیة التسبیح فی الاخیرتین
  9. مناسک حج
  10. حاشیه بر شرح لمعه شهید ثانی
  11. حاشیه بر مدارک الاحکام فی شرح شرایع الاسلام
  12. حاشیه بر ذخیره المعاد فی شرح الارشاد
  13. حاشیه بر زبده البیان فی تفسیر آیات الاحکام اردبیلی

اصول

  1. رسالة فی حجیة خبر الواحد و الاجماع
  2. حجیة الاجماع و خبر الواحد
  3. رسالة فی عدم جواز خرق الاجماع المرکب و احداث قول الثالث
  4. حاشیه بر معالم الاصول

کلام

  1. رساله اثبات الباری
  2. رساله‌ای در کلام
  3. رساله فی اصول الدین و العقاید
  4. سفینة النجاة
  5. ضیاء القلوب

حکمت و فلسفه

  1. رساله در تحریر توحید واجب الوجود
  2. حاشیة التوحید
  3. رساله در پاسخ به شبهه قائلین به وحدت وجود
  4. رساله ابطال کون الحرکة فرداً سیالاً
  5. رساله الحرکه فی المقولات
  6. رساله الحرکه
  7. رساله وقوع حرکت در آن
  8. رساله‌ای در حرکت یا «حرکت و زمان» که در ضمن مجموعه‌ای در کتابخانه فرید تنکابنی نگهداری می شود.
  9. تعلیقه بر محاکمات

منطق و ریاضی

  1. رساله در شبهه جذرالاصم
  2. رساله شبهة المیزان یا معدل المیزان
  3. رساله در امتداد جسم یا رساله اجسام هندسی
  4. حاشیه بر لوامع الاسرار فی شرح مطالع الانوار
  5. حاشیه بر آداب البحث
  6. حاشیه علی شبهه کل کلامی کاذب

تفسیر و رجال حدیث

  1. تفسیر آیةالکرسی
  2. اجازات روایی فاضل سراب به علمای شیعه در قرن دوازدهم

وفات

وی پس از عمری نزدیک به نود سال در 18 ذی‌الحجه سال 1124ق (مطابق با روز عید غدیر) به دیار باقی شتافت. پیکر او را در تکیه‌ای که به نام خود اوست و سپس به تکیه جویباره‌ای‌ها نیز نامیده شد، در تخت فولاد اصفهان دفن کردند.[۶]

پانویس

  1. عقیلی، تخت فولاد اصفهان، ص ۸۰.
  2. تنکابنی، قصص العلماء، ص498.
  3. کرباسی زاده، «حیات، احوال، تحصیلات و آثار فاضل سراب»، ص ٣٦٥؛ سمامی حائری، بزرگان رامسر، ص ۱۳۲.
  4. کاظمی تستری، مقابس الانوار و نفائس الاسرار، ص ۱۷؛ افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج ۲، ص ٢٨٤؛ آقا بزرگ تهرانی، الکواکب المنتشرة، صص ٦٧3-٦٧1؛ آقابزرگ تهرانی، الروضه النضرة، ص ۲۱۵؛ دوانی، مفاخر اسلام، ج ۸، ص۱۰۸.
  5. خوانساری، روضات الجنات، ج ۲، صص95و347؛ ج ۳، ص ۲۵۰ ؛ ج ۷، صص103-102و 119؛ افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج ۱، ص ۷۸۵؛ حر عاملی، امل الآمل، ج ۲، ص ٣٤٨؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ١٠٥، ص ٩٦؛ موسوی جزائری، الاجازة الکبیرة، ص ۹۷؛ نوری، فیض القدسی فی ترجمه العلامه المجلسی، ص ۹۲؛ نوری، خاتمه مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ٣٤٨؛ قمی، فوائدالرضویه، ص ۲ ۳۸۲؛ امین عاملی، اعیان الشیعه، ج ۹، ص ١٥٢؛ آقابزرگ تهرانی، الکواکب المنتشره، صص74و90و94و141و198و200 و218 و378-347 و672؛ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج ١٢، ص ۲۰۳ ، روضاتی، فهرست کتب خطی اصفهان، ج ۲، ص ١٤٢؛ حسینی اشکوری، تراجم الرجال، ج ۲، ص ۳۷۹ ؛ ج ۳، ص ۲۸۰؛ حسینی اشکوری، اجازات الحديث، ص ۱۷۵؛ حسینی اشکوری، تلامذة العلامة المجلسی، صص66و157؛ سمامی حائری، بزرگان رامسر، صص7172-71و138 و 145 و 174-172؛ سمامی حائری، بزرگان تنکابن، صص259و315 ؛ روضاتی، مقدمه مناهج المعارف، ص۱۰۱؛ درایتی، فهرست دست‌نوشته‌های ایران، ج ۱، ص ۱۰۵؛ حزین لاهیجی، تذکرةالمعاصرین، ص170.
  6. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج۳، صص304-284.

منابع

  • عقیلی، احمد، تخت فولاد اصفهان، زیرنظر اصغر منتظر القائم؛ با همکاری مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد (دانشنامه تخت فولاد اصفهان)، چاپ دوم، اصفهان، کانون پژوهش، 1385.
  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج3، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1392.