این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «شهید عطاء الله اشرفی اصفهانی»
Sab00riyan (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'شاهدان روحانی' به 'شاهدان روحانی') |
Kh1.moghadas (بحث | مشارکتها) (ویرایش جزیی) |
||
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایششده توسط ۸ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{جعبه | {{نیازمند جعبه اطلاعات}} | ||
[[پرونده:Shahid Ashrafi.jpg|بندانگشتی|300x300پیکسل|شهید آیتالله اشرفی اصفهانی]] | |||
'''شهید عطاء الله اشرفی اصفهانی'''( ۱۲۸۱ش-۱۳۶۱ش) فرزند ميرزا اسدالله، معروف به «'''اشرفی'''»، عالم فاضل متقى، مجاهد عالی قدر، از علمای معروف، روحانی شیعه و چهارمین شهید محراب که سال ها به امر مرحوم [[سید حسین طباطبایی بروجردی|آیت اللّه بروجردی]] جهت تأسیس حوزه علمیه و ترویج احکام در کرمانشاه سکونت داشت و به وظایف شرعی اقدام می فرمود. وی حوزه خواهران را نیز در این شهر راهاندازی کرد و تلاش برای وحدت میان شیعه و اهل سنت از فعالیتهای او در این شهر بود. او پس از انقلاب اسلامی نماینده [[سید روح الله موسوی خمینی|امام خمینی]] در استان کرمانشاه و امام جمعه آن شهر بود. | |||
==زندگینامه== | |||
===ولادت=== | |||
عطاءاللّه در شعبان سال 1322ق/ مطابق سال 1281ش در سِدِه( خمینی شهر) اصفهان در خانوادهای روحانی به دنیا آمد. | |||
== | ===خاندان=== | ||
پدر او، میرزا اسدالله فرزند حجت الاسلام والمسلمين میرزا محمد جعفر، از منبریان و امامان جماعت و از علماء سِدِه ماربین (خمینی شهر کنونی) بوده است. جد بزرگش از علمای جبل عامل بوده است؛ بنابراين نسبش به جبل عامل لنبان منتهى مى شود. شهيد محراب در اين باره مى فرمايد:<ref>اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ج 1، ص25؛ اشرفی اصفهانی، مجمع الشتات، ص 5.</ref><blockquote>« نسب بنده منتهى مى شود به يكى از علماى جبل عامل. اين ها در صدر اسلام، از بركت حضرت ابوذر، اسلام اختيار كردند و بعد به سده آمدند و تا آنجا كه در نظرم هست، اجداد پدرى ما هميشه از علماى معروف محل بوده اند.»</blockquote>نسب خاندان اشرفی خمینی شهر به [[محمداشرف ورنوسفادرانی|ملاّ محمّداشرف ورنوسفادرانی سدهی]]، مؤلّف کتاب «عروه المتّقین» می رسد و او بدین طریق از اعقاب شیخ علی کرکی (محقّق ثانی) است؛ ملاّ محمّداشرف بن حیدرعلی بن ملاّ کلب علی بن محمّد بن نورا بن محمّد بن نورالدین علی بن عبدالعالی میسی عاملی. | |||
مرحوم | مادرش نجمه بیگم فرزند مرحوم سید محمدتقی میردامادی بود كه نسبش به امام حسن مجتبی(ع) مى رسد. | ||
و این | ===تحصیلات=== | ||
وی تحصیلات ابتدایی و مقدماتی را در زادگاه خود نزد سید مصطفی فراگرفت<ref>عزیزی، دمى با پير سالک، ص 15.</ref> و در نه سالگی کتاب نصاب الصبیان را حفظ کرد. در ۱۲ سالگی به توصيه پدر عالمش جهت ادامه تحصیل راهی اصفهان شد و در [[مدرسه علمیه نوریه|مدرسه نوریه]] واقع در بازار عتیق سکونت گزید. ادبیات و سطح را نزد اساتید معروف [[حوزه علمیه اصفهان|حوزه اصفهان]] خواند و پس از 10 سال تحصیل، راهی شهر مقدس قم شد و به تکمیل تحصیلات خود پرداخت. او به مدت بیست و سه سال در مدرسه رضویه و مدرسه فیضیه تحصیل کرد تا اینکه در 40 سالگی به اجتهاد نائل شد و از طرف اساتید خود از جمله مرحوم خوانساری به کسب اجازه مفتخر شد و به تدریس در [[حوزه علمیه قم]] پرداخت و مسؤولیت اخذ امتحان طلاب به او و تعدادی از فضلاء مبرّز واگذار شد. او در این سال ها از درس فلسفه حضرت امام خمینی نیز بهره گرفت.<ref>عزیزی، دمى با پير سالک، ص 16.</ref> | |||
===اساتید=== | |||
اساتید او در اصفهان و قم عبارتند از: | |||
{{چندستونه|2}} | |||
# شیخ محمّدحسین فشارکی | |||
#[[سید مهدی درچه ای|آقا سیّد مهدی درچه ای]] | |||
#[[سید محمد نجف آبادی|میر سیّد محمّد مدرس نجف آبادی]] | |||
#[[شهید سید حسن مدرس|شهید سیّد حسن مدرس]] | |||
#[[سید محمدتقی بن محمد خوانساری چهار سویی|سیّد محمّدتقی خوانساری]] | |||
#[[سید صدرالدین صدر عاملی|سیّد صدرالدین صدر]] | |||
#[[عبدالکریم حائری یزدی|حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی]] | |||
#آقا سیّد محمّد حجّت | |||
#حاج آقا حسین بروجردی | |||
#امام خمینی(منظومه حکمت و اسفار)<ref>جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج2، ص 901.</ref> | |||
{{پایان چندستونه}}سید محمدتقی خوانساری به وی درجه اجتهاد داد.<ref>اشرفی اصفهانی، عروج خونین، صص 187-180.</ref> آیتالله بروجردی نیز عنایت ویژه به او داشت بهطوری که هر وقت اشرفی به اصفهان میرفت و بازمیگشت، آیتالله بروجردی به دیدار شاگردش به حجره او در مدرسه فیضیه میآمد.<ref>دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی کل قوا، روزها و رویدادها، ص۱۲۱.</ref> فعاليت هاى وى در تنظيم و تقرير دروس آيت الله بروجردى، موجب دوستى و علاقه فوق العاده بين شاگرد و استاد گرديد. | |||
===شاگردان=== | |||
[[احمد جنتی|آيت الله شيخ احمد جنتى]] از شاگردان او در دوره تدريس كفايه و مكاسب در حوزه علميه قم بود.<ref>پژوهشکده علمی کاربردی باقرالعلوم(ع)، گلشن ابرار، ج۲، ص ۹۰۱.</ref> | |||
==سیره اخلاقی== | |||
او در اخلاق و تقوا و اخلاص به مقام والایی دست یافته بود. امام خمینی در توصیف این شهید فرمودند: <blockquote>مرحوم شهید بزرگوار حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا عطاء الله اشرفی اصفهانی را در این مدت طولانی به صفای نفس و آرامش روح و اطمینان قلب و خالی از هواهای نفسانی و تارک هوا و مطیع امر مولا و جامع علم مفید و عمل صالح می شناسم و در عین حال مجاهد و متعهد و قوی النفس بود.<ref>خمینی، صحیفه امام، ج ۱۷ ، ص ۵۰.</ref> </blockquote>اوهمانند اكثر عالمان دينى از اوان طلبگى با فقر و تنگدستى زندگى مى كرد و زندگی بسیار سادهای داشت؛ اما هرگز مشكلات ناشى از فقر، نتوانست مانعى بر سر راه حركت های علمى و معنوى او ايجاد نمايد. هفده سال با دو فرزندش در يک حجره به سر برد و وضع نا مساعد مالى اش اجازه نداد كه خانواده اش را به قم بياورد و خانه اى اجاره كند.<ref>اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ص 21؛ میردامادی، خمينى شهر( شهرى كه از نو بايد شناخت)، ص 147.</ref> وی تا قبل از پيروزى انقلاب اسلامى، همچنان ساده زندگى كرد و با اينكه وجوه شرعى فراوانى به دستش مى رسيد و از سوى فقهاى بزرگ عصر اجازه داشت كه از آن استفاده شخصى كند، تا آخر عمردر همان خانه كوچک و ساده زندگى كرد. بعد از پيروزى انقلاب اسلامى كه او نماينده امام و امام جمعه باختران شد و امكانات فراوانى در اختيارش بود، باز هم به همان زندگى ساده بسنده كرد. وی بعد از پذیرفتن مسئولیت امامت جمعه کرمانشاه هم زندگیاش تغییری نکرد. او در خانهای بسیار کوچک و قدیمی زندگی میکرد و در پاسخ به اصرار اطرافیان برای تعمیر خانه میگفتند: <blockquote>« خانههای مردم را هواپیماهای عراقی خراب کردهاند و بندگان خدا زیر چادرها زندگی میکنند، آن وقت شما میخواهید خانه را تعمیر کنید. پولی را که برای گچ میخواهید بدهید، به جنگزدهها بدهید که ثوابش خیلی بیشتر است.»<ref>مجله گلبرگ، ش ۴۳.</ref> </blockquote> | |||
==سیره عبادی== | |||
شهيد اشرفی ويژگيها و روحيات معنوى برجسته ای داشت. در مدت اقامتش در قم، معمولاً صبحها يک ساعت قبل از اذان به حرم حضرت معصومه(س) مى رفت و به راز و نياز مى پرداخت. [[سید شهابالدین مرعشی نجفی|آيت الله مرعشى ( ره )]] مى فرمود: <blockquote>« هميشه قبل از اذان صبح كه به حرم حضرت معصومه ( ع ) مشرف مى شدم، يا اولين نفر من بودم يا حاجى آقاى اشرفى.»<ref>مشایخی، پاسدار اسلام، ص 70.</ref></blockquote>انس و الفت اين عالم مجاهد به قرآن مجيد و حفظ آيات قرآن و نيز تشكيل جلسات تفسير قرآن و ادامه آنها تا آخرين لحظات عمر، از ديگر خصوصيات اخلاقى وى بود. توجه به خواندن زيارت عاشورا و دلدادگى وى به امام حسين (ع) به گونه اى بود كه فرزندشان مى گويد: <blockquote>« هيچ گاه زيارت عاشوراى او قطع نمى شد. او از تربت مقدس امام حسين ( ع ) شفا مى گرفت و ديگران را نيز به اين عمل سفارش مى كرد. از هنگام تكليف تا پايان عمر شريف خويش، در شبهاى جمعه، هيچ گاه زمزمه دعاى كميل وی ترک نمى شد.»<ref>اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ص 28.</ref></blockquote> | |||
از ویژگی های دیگر او ارتباط با خدا بود؛ به طوری که امام خمینی در تجلیل از او گفت: <blockquote>« هر وقت آقای اشرفی اصفهانی را میبینم، به یاد خدا میافتم.»</blockquote>فرزندش میگوید: <blockquote>« در مدت شانزده یا هفده سالی که با او بودم، یک شب ندیدم که نماز شب وی ترک بشود.»<ref>مجله گلبرگ، ش ۴۳.</ref></blockquote> | |||
==جایگاه== | |||
در | ===جایگاه اجتماعی=== | ||
او پس از درگذشت آیتالله بروجردی، اهالی غرب کشور را به تقلید از امام خمینی تشویق کرد.<ref>مجله حضور، ش۴۶، ص ۲۰۹.</ref> وی از آن ایام چنین یاد میکند:<blockquote>« اینجانب بر حسب تشخیص خود و تفحّصی هم که از شخصیتهای بزرگ علمی نجف اشرف و حوزه علمیه قم نمودم، حضرت امام خمینی را شایسته برای مقام مقدس مرجعیت معرفی نمودم و عامه مردم را در امر تقلید به سوی وی سوق دادم که این موضوع، با مخالفت و کارشکنی بعضیها رو به رو شد و همچنین تهدید ساواک به تبعید بنده را در پی داشت، ولى به لطف خداوند بزرگ در انجام اين امر الهى و وظيفه شرعى موفق شدم.»<ref>مشایخی، پاسدار اسلام، ص 50؛ مجله گلبرگ، ش ۴۳.</ref></blockquote> | |||
[[پرونده:Ashrafi Az Yaran Emam.jpg|بندانگشتی|250x250پیکسل|شهيد اشرفی از ياران امام خمينی (ره)]] | |||
از | ===جایگاه سیاسی=== | ||
آيت الله اشرفى اصفهانى، عالمى ژرف انديش و واقع بين بود و به خوبى مى دانست كه گرفتارى مسلمانان ناشى از تفرقه و جدايى آنان است. در مناطق غربى كشور بويژه منطقة كرمانشاه و اطراف آن، شيعه و سنى در كنار هم زندگى مى كردند. او كه در سال 1335 ش از سوى آيت الله بروجردى به آن شهر رفت، مى دانست كه مهمترين وظيفه اش، حفظ وحدت و ايجاد برادرى و صميميت در بين مردم آن شهر است و هميشه به اين موضوع توجه بسياری داشت. او از روحانیان سیاسی هوادار امام خمینی به شمار می رفت و به عنوان يار و ياور امام، محور مبارزات مردم كرمانشاه بود.<ref>اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ص 41.</ref> به خاطر مبارزات خود با رژیم پهلوی مورد تعقیب قرار گرفت و مدّتی در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، بازداشت شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در سال 1358ش از طرف امام خمینی به عنوان امام جمعه کرمانشاه منصوب شد و اقامه نماز جمعه را به عهده گرفت. وی اولين امام جمعه بود كه از سوى امام در كرمانشاه منصوب می شد. پيش از او سابقه اقامه نماز جمعه در كرمانشاه نبود.<ref>اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ص 77.</ref> | |||
با شروع جنگ ایران و عراق (شهریور 1359ش) استان کرمانشاه هم درگیر این جنگ شد. آیت اللّه اشرفی با حضور در خط مقدم جبهه، به جوانان رزمنده روحیه می بخشید و در کرمانشاه نیز مردم را تشویق به حضور در جبهه و کمک به رزمندگان می نمود و آنان را به پیروی از امام خمینی و مبارزه با جریان های ضد انقلابی هدایت می کرد. او در مدت امامت جمعه در تمام خطبه ها ، مصاحبه ها و پیام ها به حضور مردم در جبهه ها تأكيد مینمود و خود عنایت خاصی به حضور در کنار رزمندگان دفاع مقدس داشت و می فرمود: «وقتی به جبهه می روم تا مدتی روحیه ام قوی می شود.»<ref>مجله حضور، ش ۴۶، ص۲۱۴.</ref> [[سید اسماعیل هاشمی|مرحوم آيت الله سيد اسماعيل هاشمى]] كه مدتى با وی هم بحث بود، در خاطراتش به اين نكته اشاره دارد كه: <blockquote>« آیتالله اشرفی در جبهه هاى غرب حضور داشت. وی عالمى متين و باتقوا بود و ارادت عجيبى به امام( ره) داشت.»<ref>هاشمی، یادنامه، ص 28.</ref></blockquote>توجه او به حضور کنار رزمندگان اسلام به حدی بود که با کهولت سن، رنج راه های صعب العبور جبهه ها را تحمل می کرد تا با دلاور مردان جبهه ها حشر و نشر داشته باشد. پس از آزادی قصر شیرین، اشرفی به آن شهر سفر کرد و دو رکعت نماز شکر در مسجد آن شهر به رسم سپاسگزاری به جای آورد. پس از آزادی خرمشهر نیز در دومین سفر خود عازم اهواز شد و مردم این شهر نماز شکر را به همراه او به جای آوردند.<ref>اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ج2، ص ۱۸۰.</ref> از یادگارهای گرانبار او رمز نام حضرت زهرا (س) است، هنگامی که در سال ۱۳۶۱ برای آغاز عملیات فتح المبین به جبهه ها می رود، این رمز و نام به اشاره او بر این عملیات گذاشته می شود.<ref>واحد تحقیقات امام زاده شاه جمال با همكاری سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران، فرهنگ اعلام شهدای روحانی، صص ۶-7.</ref> | |||
==آثار و فعالیتها== | |||
[[پرونده:Borhan Ghoran.jpg|بندانگشتی|200x200پیکسل|برهان قرآن]] | |||
[[پرونده:Magmaolshatat.jpg|بندانگشتی|200x200پیکسل|مجمع الشتات]] | |||
===آثار=== | |||
آثار قلمى و علمى آيت الله اشرفى اصفهانى را حدود سى مجلد نوشته اند كه بيشتر آن ها چاپ نشده است.<ref>میردامادی، خمينى شهر( شهرى كه از نو بايد شناخت)، ص 151.</ref> آثار چاپ شده وى عبارتند از: | |||
*«البیان» یا «برهان قرآن»: كه بعد از شهادتش در سال 1380 ش به چاپ رسيد.<ref>اشرفی اصفهانی، برهان قرآن، ص 6.</ref> | |||
*«تفسیر قرآن»: با استفاده از تفاسیر شیعه و سنّی. | |||
*«مجمع الشّتات»: در اصول دین و عقاید و کلام، به عربی، در 4 جلد. | |||
*«حروف مقطعه قرآن» به فارسی. | |||
*«غیبت امام عصر» (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف).<ref>پژوهشکده علمی کاربردی باقرالعلوم(ع)، گلشن ابرار، ج۲، ص ۹۰۱.</ref> | |||
*«غروب آفتاب در محراب جمعه»: مجموعه خطبه های این شهید در نماز جمعه کرمانشاه است که پس از شهادت وی در 2 جلد جمع آوری و چاپ شده است. | |||
*«تقریرات» فقهی و اصولی اساتیدخود، آيات عظام بروجردى، حجت كوه كمره ای، سيد محمد تقى خوانسارى و صدر.<ref>اشرفی اصفهانی، عروج خونین، صص 55-54.</ref> | |||
===فعالیت ها=== | |||
در دورهای، اشرفی در غیاب آیتالله خوانساری و امام خمینی امامت جماعت مدرسه فیضیه را بر عهده داشت. اشرفی اصفهانی به دستور آیتالله بروجردی از ممتحنین حوزه شد و کتاب مکاسب را از طلاب امتحان میگرفت.<ref>مجله حضور، ش۴۶، ص ۲۰۷.</ref> شهيد اشرفى اصفهانى در مدت هفده سال اقامت در قم، در كنار تحصيل، به تدريس و تعليم و تربيت طلاب جوان اشتغال داشت. وی پس از سال ها اقامت در قم، در سال ۱۳۳۵ش از طرف آیت اللّه بروجردی راهی کرمانشاه شد تا ضمن ترویج دین و بیان احکام شرعی و انجام کارهای مربوط به شریعت، اداره حوزه علمیه کرمانشاه و تدریس در آنجا را نیز برعهده گیرد. او تدریس و تعليم فقه، اصول و ديگر معارف اسلامی را با ۶۰ نفر از طلاب در حوزه کرمانشاه شروع کرد. از جمله فعالیتهای وی در این دوره میتوان به تکمیل ساخت مدرسه آیتالله بروجردی و توسعه کتابخانه آن مدرسه اشاره کرد.<ref>اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ص۸۱.</ref> وی تا آخر عمر در کرمانشاه باقی ماند و ابتدا وکالت آیت اللّه بروجردی و سپس وکالت امام خمینی در آن منطقه را پذیرفت. برخی دیگر از اقدامات او عبارت است از: | |||
*توسعه مسجد آیتالله بروجردی در کرمانشاه.<ref>اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ص 53.</ref> | |||
*تجدید بناء مسجد ولی عصر(ع) در خمینیشهر با مساحت بیش از ۳۰۰ متر مربع با سبک جدید. | |||
*ساختن مسجد امام حسین(ع) در خمینیشهر به مساحت ۲۰۰ متر مربع که در سال ۱۳۶۱ افتتاح شد. | |||
*تأسیس حوزه علمیه امام خمینی در کرمانشاه که در سال ۶۵ افتتاح شد. | |||
*ساختمان مکتب الزهراء(ع) جهت تربیت خواهران و تدریس معارف اسلامی، علوم فقه و عربی که در سال ۱۳۶۱ افتتاح شده و با شروع به کار آن، بیش از ۳۰۰ خواهر مشغول تحصیل علوم دینی شدند. | |||
*کوشش در امور تبلیغی روحانیان و مبلغان در استان که مسئولیت آن از سوی امام خمینی به او واگذار شده بود. | |||
*تلاش برای وحدت بین شیعه و اهل سنت.<ref>مجله مبلغان، ش ۸۳.</ref> | |||
*تأسیس ساختمان مسجد النبى ( ص ) در كرمانشاه. | |||
==بزرگداشت== | |||
در 22 مهرماه 1400کنگره بزرگداشت آیت الله اشرفی اصفهانی در کرمانشاه برگزار شد. در این کنگره امام جمعه و نماینده ولی فقیه و امام جمعه اهل تسنن در کرمانشاه به بیان ویژگی های اخلاقی وی پرداختند.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج4، ص 443.</ref> در تهران بزرگراهی به نام وی نامگذاری شده است. او یکی از امامان جمعهای است که در ایران به شهدای محراب مشهورند. | |||
==شهادت== | |||
[[پرونده:Aramgah Shahid Ashrafi.jpg|بندانگشتی|آرامگاه شهيد اشرفی اصفهانی]] | |||
آیت الله اشرفی اصفهانی در مدّت نمایندگی امام خمینی در استان کرمانشاه دوبار مورد سوء قصد قرار گرفت و در ظهر جمعه بیست و سوم مهر ۱۳۶۱، در نماز جمعه مسجد جامع کرمانشاه، هنگام اقامه نماز مورد سوءقصد گروه های ضدانقلاب قرار گرفت و بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. پیکر او پس از تشییع در کرمانشاه و خمینی شهر ، بنا به وصیت خودش در [[تکیه شهدا|گلستان شهدای]] [[تخت فولاد]] اصفهان و در کنار [[سید ابوالحسن آل رسول شمس آبادی|آیتالله سید ابوالحسن شمسآبادی]] به خاک سپرده شد.<ref>اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ج2، ص۱۸۰؛ کنگره شهدای طلبه و روحانی استان اصفهان، شاهدان روحانی، ص 114.</ref>بخشی از بدن وی که بعدها پیدا شد، در گورستان باغ فردوس کرمانشاه به خاک سپرده شد. | |||
امام خمینی در پیام تسلیتی، خود را از ارادتمندان شهید اشرفی دانست و از مقام علمی و اخلاقی، صفای نفس و آرامش روح ، اطمینان قلب و خالی از هواهای نفسانی و تارک بودن او و سابقه مبارزاتی وی تجلیل نمودند.<ref>خمینی، صحیفه امام، ج۱۷، صص ۴۹-۵۱.</ref> پیام تسلیت امام بدین شرح است: <blockquote>« بسم الله الرحمن الرحيم. انا لِله وانّا اليه راجعون. چه سعادتمند آنان كه عمرى را در خدمت به اسلام و مسلمين بگذرانند و در آخر عمر فانى به فيض عظيمى كه دلباختگان به لقاءالله آرزو مى كنند، نايل آيند... شهيد عزيز محراب اين جمعه ما، از آن شخصيت هايى بود كه اينجانب يكى از ارادتمندان اين شخص والامقام بوده و هستم. اين وجود پر بركت متعهد را قريب شصت سال است مى شناختم. مرحوم شهيد بزرگوار حضرت حجت الاسلام والمسلمين حاج آقا عطاءالله اشرفى را در اين مدت طولانى به صفاى نفس و آرامش روح و اطمينان قلب و خالى از هواهاى نفسانى و تارک هوى و مطيع امر مولا و جامع علم مفيد و عمل صالح مى شناسم و در عين حال، مجاهد متعهد و قوى النّفس بود، خداوند او را در زمره شهداى كربلا قرار دهد و لعنت و نفرين خود را بر قاتلان چنين مردانى نثار فرمايد.»<ref>روزنامه جمهورى اسلامی، ش 978.</ref></blockquote>آيت الله خامنه اى، رهبر معظم انقلاب اسلامى، در دوره رياست جمهورى خود، به مناسبت شهادت آيت الله اشرفى اصفهانى فرمودند:<ref>روزنامه جمهورى اسلامی، ش 1557.</ref><blockquote>« مرحوم آقاى اشرفى، يک انسان دوست داشتنى مطلوب بود، بسيار متواضع، با اخلاص ، با صفا و بى ادّعا بود؛ به طورى كه احترام و تجليل همگان را بر مى انگيخت.»<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج1، صص 190-185.</ref></blockquote> | |||
==پانویس== | |||
<references /> | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
*واحد تحقیقات امام زاده شاه جمال با همكاری سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران، [https://www.ghbook.ir/index.php?name=%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%20%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85%20%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%20%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C%20:%20%D8%A8%D9%87%20%D9%87%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%87%20%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%D9%8A%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%20%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%20%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C&option=com_dbook&task=readonline&book_id=15516& فرهنگ اعلام شهدای روحانی: به همراه زندگينامه شهدای روحانی]، قم: معاونت پژوهش و ارتباطات فرهنگی امام زاده شاه جمال ، ۱۳98. | |||
*کنگره شهدای طلبه و روحانی استان اصفهان، [[شاهدان روحانی (کتاب)|شاهدان روحانی]]: یادنامه کنگره شهدای طلبه و روحانی استان اصفهان، اصفهان: وسپان، 1388. | |||
*مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج1، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389. | |||
*[[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، سید مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، 1386. | |||
*جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج2، قم: معروف، چاپ دوم، 1382. | |||
*اشرفی اصفهانی، محمد، محراب خونین باختران، ج1، کرمانشاه: انتشارات سروش، بیتا. | |||
*مجله مبلغان، مهر و آبان ۱۳۸۵، شماره ۸۳. | |||
*مجله گلبرگ، مهر ۱۳۸۲، شماره ۴۳. | |||
*مجله حضور، شماره ۴۶. | |||
*[http://www.imam-khomeini.ir/fa/n3277/%D8%B3%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B3_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9_%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%B1%D9%88%D8%B2/%D8%A2%D9%82%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81%DB%8C_%D8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C_%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D9%85%D9%81%DB%8C%D8%AF__%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF_%D9%88_%D9%82%D9%88%DB%8C_%D8%A7%D9%84%D9%86%D9%81%D8%B3_%D8%A8%D9%88%D8%AF صحیفه امام]، ج۱۷. | |||
*روزها و رویدادها، مرکز فرهنگی تربیتی نور ولیت، انتشارات پیام مهدی، ۱۳۷۸. | |||
[[رده:معاصرین درگذشته]] | |||
[[رده:اعلام اصفهان،ج 4]] | |||
[[رده:شهدای حوزه علمیه اصفهان]] | [[رده:شهدای حوزه علمیه اصفهان]] | ||
[[رده:شاگردان حائری یزدی]] | |||
[[رده:شاگردان امام خمینی]] | |||
[[رده:فعالان سیاسی]] | |||
[[رده:شهدای حوزه علمیه قم]] | |||
[[رده:شهدای حوزه علمیه نجف اشرف]] | |||
[[رده:علمای شهید]] | |||
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]] | |||
[[رده:شهدای محراب]] | |||
[[رده:ائمه جماعت]] | |||
[[رده:ائمه جمعه]] | |||
[[رده:مدرسین]] | |||
[[رده:مبلغین]] | |||
[[رده:مجتهدین]] | |||
[[رده:نویسندگان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۲۲
این نوشتار نیازمند جعبهٔ اطلاعات است. ممکن است بخواهید با افزودن یک جعبهٔ اطلاعات، به استانداردسازی نمایش موضوع کمک کنید. |
شهید عطاء الله اشرفی اصفهانی( ۱۲۸۱ش-۱۳۶۱ش) فرزند ميرزا اسدالله، معروف به «اشرفی»، عالم فاضل متقى، مجاهد عالی قدر، از علمای معروف، روحانی شیعه و چهارمین شهید محراب که سال ها به امر مرحوم آیت اللّه بروجردی جهت تأسیس حوزه علمیه و ترویج احکام در کرمانشاه سکونت داشت و به وظایف شرعی اقدام می فرمود. وی حوزه خواهران را نیز در این شهر راهاندازی کرد و تلاش برای وحدت میان شیعه و اهل سنت از فعالیتهای او در این شهر بود. او پس از انقلاب اسلامی نماینده امام خمینی در استان کرمانشاه و امام جمعه آن شهر بود.
زندگینامه
ولادت
عطاءاللّه در شعبان سال 1322ق/ مطابق سال 1281ش در سِدِه( خمینی شهر) اصفهان در خانوادهای روحانی به دنیا آمد.
خاندان
پدر او، میرزا اسدالله فرزند حجت الاسلام والمسلمين میرزا محمد جعفر، از منبریان و امامان جماعت و از علماء سِدِه ماربین (خمینی شهر کنونی) بوده است. جد بزرگش از علمای جبل عامل بوده است؛ بنابراين نسبش به جبل عامل لنبان منتهى مى شود. شهيد محراب در اين باره مى فرمايد:[۱]
« نسب بنده منتهى مى شود به يكى از علماى جبل عامل. اين ها در صدر اسلام، از بركت حضرت ابوذر، اسلام اختيار كردند و بعد به سده آمدند و تا آنجا كه در نظرم هست، اجداد پدرى ما هميشه از علماى معروف محل بوده اند.»
نسب خاندان اشرفی خمینی شهر به ملاّ محمّداشرف ورنوسفادرانی سدهی، مؤلّف کتاب «عروه المتّقین» می رسد و او بدین طریق از اعقاب شیخ علی کرکی (محقّق ثانی) است؛ ملاّ محمّداشرف بن حیدرعلی بن ملاّ کلب علی بن محمّد بن نورا بن محمّد بن نورالدین علی بن عبدالعالی میسی عاملی.
مادرش نجمه بیگم فرزند مرحوم سید محمدتقی میردامادی بود كه نسبش به امام حسن مجتبی(ع) مى رسد.
تحصیلات
وی تحصیلات ابتدایی و مقدماتی را در زادگاه خود نزد سید مصطفی فراگرفت[۲] و در نه سالگی کتاب نصاب الصبیان را حفظ کرد. در ۱۲ سالگی به توصيه پدر عالمش جهت ادامه تحصیل راهی اصفهان شد و در مدرسه نوریه واقع در بازار عتیق سکونت گزید. ادبیات و سطح را نزد اساتید معروف حوزه اصفهان خواند و پس از 10 سال تحصیل، راهی شهر مقدس قم شد و به تکمیل تحصیلات خود پرداخت. او به مدت بیست و سه سال در مدرسه رضویه و مدرسه فیضیه تحصیل کرد تا اینکه در 40 سالگی به اجتهاد نائل شد و از طرف اساتید خود از جمله مرحوم خوانساری به کسب اجازه مفتخر شد و به تدریس در حوزه علمیه قم پرداخت و مسؤولیت اخذ امتحان طلاب به او و تعدادی از فضلاء مبرّز واگذار شد. او در این سال ها از درس فلسفه حضرت امام خمینی نیز بهره گرفت.[۳]
اساتید
اساتید او در اصفهان و قم عبارتند از:
- شیخ محمّدحسین فشارکی
- آقا سیّد مهدی درچه ای
- میر سیّد محمّد مدرس نجف آبادی
- شهید سیّد حسن مدرس
- سیّد محمّدتقی خوانساری
- سیّد صدرالدین صدر
- حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی
- آقا سیّد محمّد حجّت
- حاج آقا حسین بروجردی
- امام خمینی(منظومه حکمت و اسفار)[۴]
سید محمدتقی خوانساری به وی درجه اجتهاد داد.[۵] آیتالله بروجردی نیز عنایت ویژه به او داشت بهطوری که هر وقت اشرفی به اصفهان میرفت و بازمیگشت، آیتالله بروجردی به دیدار شاگردش به حجره او در مدرسه فیضیه میآمد.[۶] فعاليت هاى وى در تنظيم و تقرير دروس آيت الله بروجردى، موجب دوستى و علاقه فوق العاده بين شاگرد و استاد گرديد.
شاگردان
آيت الله شيخ احمد جنتى از شاگردان او در دوره تدريس كفايه و مكاسب در حوزه علميه قم بود.[۷]
سیره اخلاقی
او در اخلاق و تقوا و اخلاص به مقام والایی دست یافته بود. امام خمینی در توصیف این شهید فرمودند:
مرحوم شهید بزرگوار حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا عطاء الله اشرفی اصفهانی را در این مدت طولانی به صفای نفس و آرامش روح و اطمینان قلب و خالی از هواهای نفسانی و تارک هوا و مطیع امر مولا و جامع علم مفید و عمل صالح می شناسم و در عین حال مجاهد و متعهد و قوی النفس بود.[۸]
اوهمانند اكثر عالمان دينى از اوان طلبگى با فقر و تنگدستى زندگى مى كرد و زندگی بسیار سادهای داشت؛ اما هرگز مشكلات ناشى از فقر، نتوانست مانعى بر سر راه حركت های علمى و معنوى او ايجاد نمايد. هفده سال با دو فرزندش در يک حجره به سر برد و وضع نا مساعد مالى اش اجازه نداد كه خانواده اش را به قم بياورد و خانه اى اجاره كند.[۹] وی تا قبل از پيروزى انقلاب اسلامى، همچنان ساده زندگى كرد و با اينكه وجوه شرعى فراوانى به دستش مى رسيد و از سوى فقهاى بزرگ عصر اجازه داشت كه از آن استفاده شخصى كند، تا آخر عمردر همان خانه كوچک و ساده زندگى كرد. بعد از پيروزى انقلاب اسلامى كه او نماينده امام و امام جمعه باختران شد و امكانات فراوانى در اختيارش بود، باز هم به همان زندگى ساده بسنده كرد. وی بعد از پذیرفتن مسئولیت امامت جمعه کرمانشاه هم زندگیاش تغییری نکرد. او در خانهای بسیار کوچک و قدیمی زندگی میکرد و در پاسخ به اصرار اطرافیان برای تعمیر خانه میگفتند:
« خانههای مردم را هواپیماهای عراقی خراب کردهاند و بندگان خدا زیر چادرها زندگی میکنند، آن وقت شما میخواهید خانه را تعمیر کنید. پولی را که برای گچ میخواهید بدهید، به جنگزدهها بدهید که ثوابش خیلی بیشتر است.»[۱۰]
سیره عبادی
شهيد اشرفی ويژگيها و روحيات معنوى برجسته ای داشت. در مدت اقامتش در قم، معمولاً صبحها يک ساعت قبل از اذان به حرم حضرت معصومه(س) مى رفت و به راز و نياز مى پرداخت. آيت الله مرعشى ( ره ) مى فرمود:
« هميشه قبل از اذان صبح كه به حرم حضرت معصومه ( ع ) مشرف مى شدم، يا اولين نفر من بودم يا حاجى آقاى اشرفى.»[۱۱]
انس و الفت اين عالم مجاهد به قرآن مجيد و حفظ آيات قرآن و نيز تشكيل جلسات تفسير قرآن و ادامه آنها تا آخرين لحظات عمر، از ديگر خصوصيات اخلاقى وى بود. توجه به خواندن زيارت عاشورا و دلدادگى وى به امام حسين (ع) به گونه اى بود كه فرزندشان مى گويد:
« هيچ گاه زيارت عاشوراى او قطع نمى شد. او از تربت مقدس امام حسين ( ع ) شفا مى گرفت و ديگران را نيز به اين عمل سفارش مى كرد. از هنگام تكليف تا پايان عمر شريف خويش، در شبهاى جمعه، هيچ گاه زمزمه دعاى كميل وی ترک نمى شد.»[۱۲]
از ویژگی های دیگر او ارتباط با خدا بود؛ به طوری که امام خمینی در تجلیل از او گفت:
« هر وقت آقای اشرفی اصفهانی را میبینم، به یاد خدا میافتم.»
فرزندش میگوید:
« در مدت شانزده یا هفده سالی که با او بودم، یک شب ندیدم که نماز شب وی ترک بشود.»[۱۳]
جایگاه
جایگاه اجتماعی
او پس از درگذشت آیتالله بروجردی، اهالی غرب کشور را به تقلید از امام خمینی تشویق کرد.[۱۴] وی از آن ایام چنین یاد میکند:
« اینجانب بر حسب تشخیص خود و تفحّصی هم که از شخصیتهای بزرگ علمی نجف اشرف و حوزه علمیه قم نمودم، حضرت امام خمینی را شایسته برای مقام مقدس مرجعیت معرفی نمودم و عامه مردم را در امر تقلید به سوی وی سوق دادم که این موضوع، با مخالفت و کارشکنی بعضیها رو به رو شد و همچنین تهدید ساواک به تبعید بنده را در پی داشت، ولى به لطف خداوند بزرگ در انجام اين امر الهى و وظيفه شرعى موفق شدم.»[۱۵]
جایگاه سیاسی
آيت الله اشرفى اصفهانى، عالمى ژرف انديش و واقع بين بود و به خوبى مى دانست كه گرفتارى مسلمانان ناشى از تفرقه و جدايى آنان است. در مناطق غربى كشور بويژه منطقة كرمانشاه و اطراف آن، شيعه و سنى در كنار هم زندگى مى كردند. او كه در سال 1335 ش از سوى آيت الله بروجردى به آن شهر رفت، مى دانست كه مهمترين وظيفه اش، حفظ وحدت و ايجاد برادرى و صميميت در بين مردم آن شهر است و هميشه به اين موضوع توجه بسياری داشت. او از روحانیان سیاسی هوادار امام خمینی به شمار می رفت و به عنوان يار و ياور امام، محور مبارزات مردم كرمانشاه بود.[۱۶] به خاطر مبارزات خود با رژیم پهلوی مورد تعقیب قرار گرفت و مدّتی در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، بازداشت شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در سال 1358ش از طرف امام خمینی به عنوان امام جمعه کرمانشاه منصوب شد و اقامه نماز جمعه را به عهده گرفت. وی اولين امام جمعه بود كه از سوى امام در كرمانشاه منصوب می شد. پيش از او سابقه اقامه نماز جمعه در كرمانشاه نبود.[۱۷]
با شروع جنگ ایران و عراق (شهریور 1359ش) استان کرمانشاه هم درگیر این جنگ شد. آیت اللّه اشرفی با حضور در خط مقدم جبهه، به جوانان رزمنده روحیه می بخشید و در کرمانشاه نیز مردم را تشویق به حضور در جبهه و کمک به رزمندگان می نمود و آنان را به پیروی از امام خمینی و مبارزه با جریان های ضد انقلابی هدایت می کرد. او در مدت امامت جمعه در تمام خطبه ها ، مصاحبه ها و پیام ها به حضور مردم در جبهه ها تأكيد مینمود و خود عنایت خاصی به حضور در کنار رزمندگان دفاع مقدس داشت و می فرمود: «وقتی به جبهه می روم تا مدتی روحیه ام قوی می شود.»[۱۸] مرحوم آيت الله سيد اسماعيل هاشمى كه مدتى با وی هم بحث بود، در خاطراتش به اين نكته اشاره دارد كه:
« آیتالله اشرفی در جبهه هاى غرب حضور داشت. وی عالمى متين و باتقوا بود و ارادت عجيبى به امام( ره) داشت.»[۱۹]
توجه او به حضور کنار رزمندگان اسلام به حدی بود که با کهولت سن، رنج راه های صعب العبور جبهه ها را تحمل می کرد تا با دلاور مردان جبهه ها حشر و نشر داشته باشد. پس از آزادی قصر شیرین، اشرفی به آن شهر سفر کرد و دو رکعت نماز شکر در مسجد آن شهر به رسم سپاسگزاری به جای آورد. پس از آزادی خرمشهر نیز در دومین سفر خود عازم اهواز شد و مردم این شهر نماز شکر را به همراه او به جای آوردند.[۲۰] از یادگارهای گرانبار او رمز نام حضرت زهرا (س) است، هنگامی که در سال ۱۳۶۱ برای آغاز عملیات فتح المبین به جبهه ها می رود، این رمز و نام به اشاره او بر این عملیات گذاشته می شود.[۲۱]
آثار و فعالیتها
آثار
آثار قلمى و علمى آيت الله اشرفى اصفهانى را حدود سى مجلد نوشته اند كه بيشتر آن ها چاپ نشده است.[۲۲] آثار چاپ شده وى عبارتند از:
- «البیان» یا «برهان قرآن»: كه بعد از شهادتش در سال 1380 ش به چاپ رسيد.[۲۳]
- «تفسیر قرآن»: با استفاده از تفاسیر شیعه و سنّی.
- «مجمع الشّتات»: در اصول دین و عقاید و کلام، به عربی، در 4 جلد.
- «حروف مقطعه قرآن» به فارسی.
- «غیبت امام عصر» (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف).[۲۴]
- «غروب آفتاب در محراب جمعه»: مجموعه خطبه های این شهید در نماز جمعه کرمانشاه است که پس از شهادت وی در 2 جلد جمع آوری و چاپ شده است.
- «تقریرات» فقهی و اصولی اساتیدخود، آيات عظام بروجردى، حجت كوه كمره ای، سيد محمد تقى خوانسارى و صدر.[۲۵]
فعالیت ها
در دورهای، اشرفی در غیاب آیتالله خوانساری و امام خمینی امامت جماعت مدرسه فیضیه را بر عهده داشت. اشرفی اصفهانی به دستور آیتالله بروجردی از ممتحنین حوزه شد و کتاب مکاسب را از طلاب امتحان میگرفت.[۲۶] شهيد اشرفى اصفهانى در مدت هفده سال اقامت در قم، در كنار تحصيل، به تدريس و تعليم و تربيت طلاب جوان اشتغال داشت. وی پس از سال ها اقامت در قم، در سال ۱۳۳۵ش از طرف آیت اللّه بروجردی راهی کرمانشاه شد تا ضمن ترویج دین و بیان احکام شرعی و انجام کارهای مربوط به شریعت، اداره حوزه علمیه کرمانشاه و تدریس در آنجا را نیز برعهده گیرد. او تدریس و تعليم فقه، اصول و ديگر معارف اسلامی را با ۶۰ نفر از طلاب در حوزه کرمانشاه شروع کرد. از جمله فعالیتهای وی در این دوره میتوان به تکمیل ساخت مدرسه آیتالله بروجردی و توسعه کتابخانه آن مدرسه اشاره کرد.[۲۷] وی تا آخر عمر در کرمانشاه باقی ماند و ابتدا وکالت آیت اللّه بروجردی و سپس وکالت امام خمینی در آن منطقه را پذیرفت. برخی دیگر از اقدامات او عبارت است از:
- توسعه مسجد آیتالله بروجردی در کرمانشاه.[۲۸]
- تجدید بناء مسجد ولی عصر(ع) در خمینیشهر با مساحت بیش از ۳۰۰ متر مربع با سبک جدید.
- ساختن مسجد امام حسین(ع) در خمینیشهر به مساحت ۲۰۰ متر مربع که در سال ۱۳۶۱ افتتاح شد.
- تأسیس حوزه علمیه امام خمینی در کرمانشاه که در سال ۶۵ افتتاح شد.
- ساختمان مکتب الزهراء(ع) جهت تربیت خواهران و تدریس معارف اسلامی، علوم فقه و عربی که در سال ۱۳۶۱ افتتاح شده و با شروع به کار آن، بیش از ۳۰۰ خواهر مشغول تحصیل علوم دینی شدند.
- کوشش در امور تبلیغی روحانیان و مبلغان در استان که مسئولیت آن از سوی امام خمینی به او واگذار شده بود.
- تلاش برای وحدت بین شیعه و اهل سنت.[۲۹]
- تأسیس ساختمان مسجد النبى ( ص ) در كرمانشاه.
بزرگداشت
در 22 مهرماه 1400کنگره بزرگداشت آیت الله اشرفی اصفهانی در کرمانشاه برگزار شد. در این کنگره امام جمعه و نماینده ولی فقیه و امام جمعه اهل تسنن در کرمانشاه به بیان ویژگی های اخلاقی وی پرداختند.[۳۰] در تهران بزرگراهی به نام وی نامگذاری شده است. او یکی از امامان جمعهای است که در ایران به شهدای محراب مشهورند.
شهادت
آیت الله اشرفی اصفهانی در مدّت نمایندگی امام خمینی در استان کرمانشاه دوبار مورد سوء قصد قرار گرفت و در ظهر جمعه بیست و سوم مهر ۱۳۶۱، در نماز جمعه مسجد جامع کرمانشاه، هنگام اقامه نماز مورد سوءقصد گروه های ضدانقلاب قرار گرفت و بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. پیکر او پس از تشییع در کرمانشاه و خمینی شهر ، بنا به وصیت خودش در گلستان شهدای تخت فولاد اصفهان و در کنار آیتالله سید ابوالحسن شمسآبادی به خاک سپرده شد.[۳۱]بخشی از بدن وی که بعدها پیدا شد، در گورستان باغ فردوس کرمانشاه به خاک سپرده شد.
امام خمینی در پیام تسلیتی، خود را از ارادتمندان شهید اشرفی دانست و از مقام علمی و اخلاقی، صفای نفس و آرامش روح ، اطمینان قلب و خالی از هواهای نفسانی و تارک بودن او و سابقه مبارزاتی وی تجلیل نمودند.[۳۲] پیام تسلیت امام بدین شرح است:
« بسم الله الرحمن الرحيم. انا لِله وانّا اليه راجعون. چه سعادتمند آنان كه عمرى را در خدمت به اسلام و مسلمين بگذرانند و در آخر عمر فانى به فيض عظيمى كه دلباختگان به لقاءالله آرزو مى كنند، نايل آيند... شهيد عزيز محراب اين جمعه ما، از آن شخصيت هايى بود كه اينجانب يكى از ارادتمندان اين شخص والامقام بوده و هستم. اين وجود پر بركت متعهد را قريب شصت سال است مى شناختم. مرحوم شهيد بزرگوار حضرت حجت الاسلام والمسلمين حاج آقا عطاءالله اشرفى را در اين مدت طولانى به صفاى نفس و آرامش روح و اطمينان قلب و خالى از هواهاى نفسانى و تارک هوى و مطيع امر مولا و جامع علم مفيد و عمل صالح مى شناسم و در عين حال، مجاهد متعهد و قوى النّفس بود، خداوند او را در زمره شهداى كربلا قرار دهد و لعنت و نفرين خود را بر قاتلان چنين مردانى نثار فرمايد.»[۳۳]
آيت الله خامنه اى، رهبر معظم انقلاب اسلامى، در دوره رياست جمهورى خود، به مناسبت شهادت آيت الله اشرفى اصفهانى فرمودند:[۳۴]
« مرحوم آقاى اشرفى، يک انسان دوست داشتنى مطلوب بود، بسيار متواضع، با اخلاص ، با صفا و بى ادّعا بود؛ به طورى كه احترام و تجليل همگان را بر مى انگيخت.»[۳۵]
پانویس
- ↑ اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ج 1، ص25؛ اشرفی اصفهانی، مجمع الشتات، ص 5.
- ↑ عزیزی، دمى با پير سالک، ص 15.
- ↑ عزیزی، دمى با پير سالک، ص 16.
- ↑ جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج2، ص 901.
- ↑ اشرفی اصفهانی، عروج خونین، صص 187-180.
- ↑ دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی کل قوا، روزها و رویدادها، ص۱۲۱.
- ↑ پژوهشکده علمی کاربردی باقرالعلوم(ع)، گلشن ابرار، ج۲، ص ۹۰۱.
- ↑ خمینی، صحیفه امام، ج ۱۷ ، ص ۵۰.
- ↑ اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ص 21؛ میردامادی، خمينى شهر( شهرى كه از نو بايد شناخت)، ص 147.
- ↑ مجله گلبرگ، ش ۴۳.
- ↑ مشایخی، پاسدار اسلام، ص 70.
- ↑ اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ص 28.
- ↑ مجله گلبرگ، ش ۴۳.
- ↑ مجله حضور، ش۴۶، ص ۲۰۹.
- ↑ مشایخی، پاسدار اسلام، ص 50؛ مجله گلبرگ، ش ۴۳.
- ↑ اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ص 41.
- ↑ اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ص 77.
- ↑ مجله حضور، ش ۴۶، ص۲۱۴.
- ↑ هاشمی، یادنامه، ص 28.
- ↑ اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ج2، ص ۱۸۰.
- ↑ واحد تحقیقات امام زاده شاه جمال با همكاری سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران، فرهنگ اعلام شهدای روحانی، صص ۶-7.
- ↑ میردامادی، خمينى شهر( شهرى كه از نو بايد شناخت)، ص 151.
- ↑ اشرفی اصفهانی، برهان قرآن، ص 6.
- ↑ پژوهشکده علمی کاربردی باقرالعلوم(ع)، گلشن ابرار، ج۲، ص ۹۰۱.
- ↑ اشرفی اصفهانی، عروج خونین، صص 55-54.
- ↑ مجله حضور، ش۴۶، ص ۲۰۷.
- ↑ اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ص۸۱.
- ↑ اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ص 53.
- ↑ مجله مبلغان، ش ۸۳.
- ↑ مهدوی، اعلام اصفهان، ج4، ص 443.
- ↑ اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ج2، ص۱۸۰؛ کنگره شهدای طلبه و روحانی استان اصفهان، شاهدان روحانی، ص 114.
- ↑ خمینی، صحیفه امام، ج۱۷، صص ۴۹-۵۱.
- ↑ روزنامه جمهورى اسلامی، ش 978.
- ↑ روزنامه جمهورى اسلامی، ش 1557.
- ↑ مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج1، صص 190-185.
منابع
- واحد تحقیقات امام زاده شاه جمال با همكاری سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران، فرهنگ اعلام شهدای روحانی: به همراه زندگينامه شهدای روحانی، قم: معاونت پژوهش و ارتباطات فرهنگی امام زاده شاه جمال ، ۱۳98.
- کنگره شهدای طلبه و روحانی استان اصفهان، شاهدان روحانی: یادنامه کنگره شهدای طلبه و روحانی استان اصفهان، اصفهان: وسپان، 1388.
- مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج1، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.
- مهدوی، سید مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، 1386.
- جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج2، قم: معروف، چاپ دوم، 1382.
- اشرفی اصفهانی، محمد، محراب خونین باختران، ج1، کرمانشاه: انتشارات سروش، بیتا.
- مجله مبلغان، مهر و آبان ۱۳۸۵، شماره ۸۳.
- مجله گلبرگ، مهر ۱۳۸۲، شماره ۴۳.
- مجله حضور، شماره ۴۶.
- صحیفه امام، ج۱۷.
- روزها و رویدادها، مرکز فرهنگی تربیتی نور ولیت، انتشارات پیام مهدی، ۱۳۷۸.