این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
محمدحسین فشارکی اصفهانی
این نوشتار نیازمند جعبهٔ اطلاعات است. ممکن است بخواهید با افزودن یک جعبهٔ اطلاعات، به استانداردسازی نمایش موضوع کمک کنید. |
ملا محمدحسین فشارکی قهپائی اصفهانی (۱۲۶۶ق - ۱۳۵۵ ق) فرزند ملّا محمّدجعفر از تبار شيخ جعفر كوهپايه ای بود. وی عالم فاضل، فقیه محقق، مجتهد اصولی، از علماء و مجتهدین بزرگ اصفهان در قرن سیزدهم هجری و از جمله علمایی بود که در حوادث سیاسی مشروطه و پس از آن نقش داشته است. او از آخرین بازماندگان فقهای سنتی جهان تشیع بود که علم، تقوا و حکومت شرعیه را یکجا داشته است.
زندگینامه
ولادت
ملامحمدحسین در روز ۳۰ ذیقعده الحرام سال ۱۲۶۶ق در اصفهان به دنیا آمد.
خاندان
پدر او، ملامحمدجعفر، از علما و وعاظ اصفهان بوده است و در سال 1280 ق وفات نمود و در وادى السلام نجف ميان مزار حضرت هود و صالح(ع) دفن شده است. فرزندان ملا محمد جعفر عبارتند از ملا محمدباقر و ملا على اكبر و ملا محمد حسين.[۱]
ملا محمد حسین دارای دو همسر بود و از همسر اول چند پسر و دختر داشت. شمس الدین فشارکی، شیخ محمدعلی فشارکی، شیخ جعفر فشارکی فرزندان ذکور وی بودند. شیخ محمدعلی و شیخ جعفر در کسوت روحانیت بودند. از همسر دوم او سه پسر به جای مانده، مرحوم آیت الله شیخ محمدتقی فشارکی، شیخ محمدباقر فشارکی، شیخ مهدی فشارکی و مرحوم شیخ محمدحسین ذوعلم که داماد او و از علمای برجسته و معروف به زهد بوده است.
تحصیلات
محمد حسین فشارکی تحصیلات کامل در نجف داشت و از اساتید عالیقدری بهره برده است.
اساتید
اساتید وی در اصفهان و عتبات عالیات عبارتند از:
- ملّا محمدباقر فشارکی (برادرش)
- حاج شیخ محمدباقر نجفی مسجدشاهی
- آقا میرزا محمّد هاشم چهارسوقی
- میرزا محمدحسن شیرازی
- حاج میرزا حبیب اللّه رشتی
- شیخ زین العابدین مازندرانی
او از شیخ زین العابدین مازندرانی، حاج میرزا حبیب الله رشتی و حاج میرزا محمد حسن شیرازی اجازه روایت داشت و از مشایخ اجازه روایتی آیت الله سید شهاب الدین مرعشی بود.[۲]
شاگردان
وی شاگردان زیادی داشت که از جمله مبرزترین آنها عبارتند از:
- میرزا محمد احمدآبادی معروف به طبیب زاده
- حاج آقا رحیم ارباب
- شیخ محمود مفید
- آقا سید محمدرضا خراسانی [۳]
سیره اخلاقی
علامه محمدحسین تا اندازه اى حالت تقشّر و تقشّف نيز داشته است. معروف است با عمله طرب هيچ سازگارى نداشته و فاقد كيفيت تسامح و تساهلى بوده است كه بزرگانى چون آقا حسين خوانسارى يا فيض كاشانى و حتى آيت الله جزى، معاصر خود او در موسيقی داشته اند. وی شخصيتى سخت محتاط بوده و در اجرای احكام سعى تمام داشته است.[۴]
سیره عبادی
آيت الله فشاركى به رسم برادرش، شيخ محمد باقر، سنت پسنديده احياى شبهاى جمعه در تخت فولاد اصفهان و منبر وعظ و ارشاد و خطابه، توأم با بكاء وتضرع تا طلوع فجر را برقرار مى نمود. وى به زهد، تقوى و صلاح تا زمان فوتش معروف بود. وی در جلوگيرى از منهيّات ، تعلقى بى حساب داشت، اما روزگار بر مراد آن بزرگ، دوره خود را نمى گذاشت.[۵]
جایگاه
جایگاه علمی
آخوند فشارکی کم کم در اصفهان شهرت و ریاستی یافت و جلسات قضاوت و حل و فصل مرافعات و رفع خصومات را برپا داشت و مجلس صدور فتوا را برقرار نمود. وی در اصفهان و مناطق اطراف مرجعیت یافت و عده ای از مقلّدین از فتاوای او تقلید نمودند. وی از بهترین ناقلان فقه جعفری و مبلغان شریعت علوی و آمران به معروف و ناهیان از منکر به شمار می رفت. محضر آخوند فشارکی، مرکز فضلا بود و در اواخر عمر مرجعیت تاّمه در تدریس، تقلید و حل خصومات داشت.[۶] آخوند فشاركى در اواخر عمر، رئيس مطلق علمای اصفهان گرديده بود ودر فقه و اصول از اساتيد بود. مردم اصفهان در اواخر عمر وی، مسايل خود را از او استفتاء مى نمودند.
آيت الله مرعشى نجفی مراتب علمى وى را ستوده و آيت الله زند كرمانى كه از آيت الله فشاركى اجازه اجتهاد داشت، او را در بين علما بى نظير دانسته[۷] و استادش را با القابى، چون علّامه، شيخ معظم و استاد اعظم يادكرده است. [۸] آيت الله زند كرمانى گوید:
« یک بحثى را مى خواستم بدهم، مى فرمود مطلب را مطالعه كنيد تا از شما سؤال كنم. من بحث را از شب تا صبح مى خواندم و فردا كه مى رفتم، آقاى فشاركى با وجود اين كه سن او حدود نود سال بود، اما آن بحثى كه من ديشب خوب خوانده بودم و وی پنجاه سال پيش خوانده بود، بهتر از من در ذهن سپرده بود.»
بنا به قول پدر و نيز استاد جلال الدين همايى ( شاگرد شاگرد او ):
« شمّ فقاهتى او از اقرانش برتر بود، هر چند در بعضى شاخه هاى علوم و فنون اسلامى، چون معقول و عرفان، ديگران بر او رجحان داشته اند.»[۹]
جایگاه سیاسی
آخوند فشارکی از مراجع با نفوذ سیاسی و دینی بوده که در حوادث سیاسی مشروطه و پس از آن نقش داشته است. یکی از مهم ترین انجمن های اصفهان در عصر مشروطه «انجمن اتحادیه علما» بود که با حضور ۲۲ نفر از بزرگترین علمای اصفهان به تاریخ اول ذی حجه ۱۳۲۴ق شکل گرفت. این انجمن، عامل مهمی در وادار کردن ظل السلطان برای تاسیس انجمن ولایتی بود. یکی از برنامه های این انجمن، نظارت بر هماهنگی و مطابقت احکام قانونی با قوانین شریعت بود. آخوند فشارکی از اعضای مهم این انجمن بود که به همراه حاج آقا نورالله نجفی و سایر بزرگان در آن نقشی مؤثر داشت.[۱۰] در حرکت اقتصادی عصر مشروطه به منظور اصلاح اوضاع اقتصادی شهر در زمینه ترویج کالاهای خارجی حضور داشت و جزو امضاکنندگان اعلامیه پنج ماده ای علما و بزرگان اصفهان در سال ۱۳۲۴ ق بر ضد سلطه اقتصادی بیگانگان بود.[۱۱] يک بار ديگر نيز وى را در زمره علمايى كه در عزل ظلّ السلطان، حاكم مستبد اصفهان، مؤثر واقع شدند، مى بينيم كه در اين واقعه، حتى مورد اهانت طرفداران ظلّ السلطان نيز قرار گرفت.[۱۲]
از وی در دو جريان سياسى ديگر نيز نام برده شده است. اول همراهى و همكارى وى با حاج آقا نورالله نجفى در اصفهان بود كه ملا محمد حسين از اعضاى هيأت علميه اصفهان بود و از او به عنوان يكى از بنيان گذاران آن نام برده شده است. اين هيأت با پشتكار، به امر به معروف و نهى از منكر مى پرداخت.[۱۳] جريان دوم نيز همراهى با حاج آقا نورالله نجفى در قضيه مهاجرت علماى اصفهان به قم بود كه در اعتراض به قانون نظام اجبارى صورت گرفت. در اين زمان، منزل ملا محمد حسين فشاركى، مركز علماى شهر جهت حمایت از حاج آقا نورالله نجفى بود.[۱۴] به این لحاظ، آخوند فشارکی از علما و مراجع با نفوذ سیاسی و دینی این دوره محسوب می شده و از قدرت معنوی و سیاسی زیادی برخوردار بوده است. موقعيت و نفوذ وى به حدّى بود كه اكثر عمّال دولتى عصر پهلوى از او حساب مى بردند و هر كارى نمى توانستند انجام دهند.[۱۵] چنانكه در تاريخ 12 شعبان 1347 ق در واكنش به گسترش فحشا و علنى شدن آن و عدم تعرض به فواحش در اصفهان، نامه تكان دهنده اى خطاب به مخبر السلطنه، رئيس الوزراء نوشت و و از وضعيت شهر به شدت انتقاد نمود.[۱۶]
آثار و فعالیت ها
آثار
از جمله آثار او عبارتند از:
- رساله عملیه
- تعلیقاتی بر تألیفات شیخ انصاری همچون «رسائل» و «طهارت» «مکاسب»
- کتاب صلاة[۱۷]
فعالیت ها
او پس از گذراندن تحصیلات در عتبات عالیات به اصفهان برگشت و به فعالیت های علمی، فرهنگی، سیاسی و انجام امور مرجعیت پرداخت. وی پس از بازگشت به اصفهان در محله خواجو ساکن شد و به اقامه جماعت در مسجد میرزا صادق در آن محله مشغول شد و در مدرسه صدر بازار به تدریس پرداخت. پس از فوت پدر زنش میرزا حسن عراقی، در محله نیم آورد ساکن شد و به جای مرحوم عراقی در مسجد سلام در محله جماله کله به اقامه جماعت پرداخت و در مدرسه نیم آورد تدریس نمود. آخوند فشارکی در ماه مبارک رمضان به منبر می رفت و با مواعظ شافیه خود، مردم را موعظه می فرمود. او در فعالیت های خیریه پیش قدم بود و خصوصاً برای طلاب و علمای فقیر همه گونه کمک از جمله تهیه منزل را متقبّل می شد.
وفات
سرانجام، آخوند فشارکی پس از ۸۶ سال در شب سه شنبه، هشتم ذی القعده سال ۱۳۵۳ق درگذشت و در بقعه تکیه شیخ مرتضی ریزی در قبرستان معروف تخت فولاد اصفهان که به وادی السلام ثانی مشهور است به خاک سپرده شد.[۱۸]
میرزا حسن خان جابری انصاری ماده تاریخ وفاتش را چنین گفته است:[۱۹]
ماشاركَ الفشاركىَّ عليم | انّ العُلى عن مثله عقيم | |
فی موته یا جابری ارّخ | ما شارک الفشارکی علیم |
پانویس
- ↑ معلم حبیب آبادی، مکارمالآثار، ج5، صص 1836-1835.
- ↑ مدرس تبریزی، ریحانةالادب، ج4، ص 341.
- ↑ جابری انصاری، تاریخ اصفهان، ص 314.
- ↑ فشارکی، شرح حال ملا محمد حسين فشاركى به صورت دست نويس.
- ↑ جابری انصاری، تاریخ اصفهان، ص 338.
- ↑ روضاتی، زندگانی آیتالله چهارسوقی، ص 59.
- ↑ زاهد نجفی، فطرت بیدار زمان، ص 85.
- ↑ زاهد نجفی، فطرت بیدار زمان، ص 160.
- ↑ فشارکی، شرح حال ملا محمد حسين فشاركى به صورت دست نويس.
- ↑ روزنامه انجمن مقدس ملی، سال اول، ش 3.
- ↑ روزنامه حبلالمتین، سال14، ش 2.
- ↑ روزنامه الجناب، شال اول، ش 2.
- ↑ مهدوی، تاريخ علمى و اجتماعى اصفهان در دو قرن اخیر، ج2، ص 144.
- ↑ زاهد نجفی، فطرت بيدار زمان، ص 340.
- ↑ جواهری، یاد داشت های دست نویس.
- ↑ سازمان اسناد ملى، اسناد وزارت داخلى.
- ↑ مهدوی، رجال اصفهان یا تذکره القبور، صص 84-85؛ مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 537-538؛ مهدوی، مختصری از تاریخچه محلّه خواجو، ص80؛ ، آقا بزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ج2، صص 557-558؛ معلم حبیب آبادی، مکارم الآثار، ج5، ص 1835؛ حسینی جلالی، مستدرک فهرس التراث، ص40؛ جابری انصاری، تاریخ اصفهان و ری، صص 410 -411؛ جابری انصاری، تاریخ اصفهان، ص338؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج2، ص342؛ آقا بزرگ تهرانی، الاجازه الکبیره، صص 171-172؛ کتابی، رجال اصفهان، ج1، ص 199؛ کحاله، معجم المؤلفین، ج9، ص 249؛ تفضلی، فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص501؛ جواهری، یاد داشت های دست نویس؛ مهدوی، سیری در تاریخ تخت فولاد، ص 124.
- ↑ مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج1، صص 52-49.
- ↑ مهدوی، اعلام اصفهان، ج2، ص 645.
منابع
- مهدوی، سید مصلحالدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، 1386.
- مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج1، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.