این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

رحیم ارباب

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
نسخهٔ تاریخ ‏۱ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۵۵ توسط Kh1.Abedi (بحث | مشارکت‌ها) (ستون بندی)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
حاج آقا رحیم ارباب.jpg

رحیم ارباب (۱۲۵۹ق - 1396ق)، مشهور به حاج آقا رحیم ارباب، فرزند علی پناه، عالم فاضل، فقیه محقق و زاهد، عارف ربّانی، ادیب کامل حکیم عارف، جامع دانش‌های نقلی و عقلی و از فقیهان مقیم اصفهان در قرن چهاردهم است.[۱]

زندگی نامه

آیت  الله ارباب عمر یکصد ساله خود را صرف تحصیل، تدریس، مطالعه، عبادت، بیان احکام و ذکر اخبار و آثار ائمه طاهرین -علیهم السلام- و موعظه و ارشاد خلایق، پاسخ دادن به مسائل شرعی و فقهی و عقاید دینی، و رفع حوائج بندگان خدا نمود. همواره به تحقیق در مسائل علمی و تدریس و مطالعه، اشتغال داشت. حوزه تدریس او بیش از نیم قرن، مورد استفاده طلاب علم و منشأ فیوضات برای حوزه‌های علمی ایران و عراق و از بزرگترین و مهمترین حلقه  های درسی اصفهان به شمار می  رفت و منزلت عظیم او در علم، دقت نظر در تحقیق، و شیوه آسان او در حل مطالب پیچیده، نظر فضلای اصفهان و دیگر شهرهای ایران را به مَدْرَس او جلب نمود.[۲]

ولادت

رحیم ارباب در روز شنبه دوازدهم جمادی الثانی سال ۱۲۹۷ قمری در روستای چرمهین از قرای توابع لنجان علیای اصفهان دیده به جهان گشود.[۳]

خاندان

فرزند حاج علی پناه چهار محالی اصفهانی (ارباب حاج آقا)، فرزند عبدالله (ارباب آقا)، فرزند حاج علی پناه، فرزند ملا عبدالله شیرازی – معاصر زندیه – بوده است. اجداد او از اعیان و بزرگان دهاقین و مشاهیر نجبا منطقه خود به شمار می رفته و از این رو به «ارباب» شهرت داشتند.[۴] نیاکان و بیشتر اقوام و خویشان رحیم، افرادی با سواد و برخوردار از فضل و ادب، و بهره  مند از تاریخ و شعر بوده اند. پدر رحیم، حاج علی پناه، معروف به حاجی آقا، خود اهل فضل و شعر و ادب بود و در شعر تخلص لنگر داشت و با عمان سامانی و دهقان سامانی معاصر بود.[۵]

وی در 7 سالگی به اصفهان رفت. حاج آقا رحیم ارباب تا آخر عمر در اصفهان زیست و دو بار ازدواج کرد. پس از فوت همسر اولش_خواهر مرحوم میرزا عباس خان شیدا _ با دختر مرحوم شیدا ازدواج کرد و تا آخر عمر با او به سر برد. حاج آقا رحیم ارباب از هیچ‌کدام از همسرانش صاحب فرزند نشد.[۶]

تحصیلات مقدماتی

رحیم بنابر رسم بزرگ زادگان قدیم، از کودکی در مکتب خانوادگی نزد معلم خصوصی، مرحوم ملا محمدحسن همامی (م: ۱۳۵۹ق) دانش‌های مقدماتی را فرا گرفت. همامی که عالمی فاضل و پرهیزکار و از شاگردان فقیه اصولی حاج شیخ مرتضی ریزی بود، دروس فارسی، مقدمات عربی و کتب مقدمات فقه و اصول مانند: شرایع و معالم و حاشيه ملا عبدالله و بخشی از شرح لمعه را به رحیم آموزش داد.محل فراگیری دانش‌های مقدماتی وی را در برخی منابع زادگاه او و در برخی دیگر اصفهان دانسته اند.[۷]

تحصیلات تکمیلی

رحیم که در زمانی اندک مقدمات را به خوبی فراگرفت، توانست به مَدْرَس دانشمندان نامی آن روزگار، راه یافته، محضر برخی از فقها و حکمای بزرگ را درک نماید. او در فقه و اصول، هیئت و ریاضی، فلسفه و کلام، و عرفان تحصیل کرده بود و از آخرین دانشوران مکتب فلسفی اصفهان به‌شمار می‌رفت.

شهید مرتضی مطهری، حاج آقا رحیم ارباب را از علمای طراز اول در فقه و اصول و فلسفه و ادبیات عرب و قسمتی از ریاضیات قدیم دانسته است.[۸]

حاج آقا رحیم ارباب، جز چند سفر زیارتی، تمام عمر خود را در اصفهان و در حال تحصیل و تدریس علوم اسلامی گذراند.[۹]

اساتید

مهم‌ترین اساتید او در اصفهان عبارتند از:

  1. ملا محمدحسن دهکردی
  2. میرزا ابوالمعالی کرباسی
  3. میر سید محمدتقی مدرس[۱۰]
  4. میرزا بدیع درب‌امامی(قوانین الاصول)
  5. آیت الله سید محمدباقر درچه‌ای(خارج فقه و اصول)
  6. آیت الله ابوالقاسم دهکردی(خارج فقه و اصول)
  7. ملا محمد کاشانی مشهور به آخوند کاشی(فلسفه، هیئت و ریاضیات)
  8. میرزا جهانگیرخان قشقایی(سطوح عالی حكمت اســلامی، فلسفه، هیئت و ریاضیات)
  9. حاج آقا منیر احمدآبادی بروجردی(خارج فقه و اصول)
  10. آقا سید محمود کلیشادی(مغنی و مطول)[۱۱]

مرحــوم ارباب در خلال تحصيــلات خود به دريافت اجــازه روايت از برخی اســاتيد خــود، نائل گرديد. از جمله حضرات آيات:

  • ســيد محمد باقر درچه‌ای
  • جهانگير خان قشقایی[۱۲]

شاگردان

حوزه تدریس او از حوزه های تحقیقی و ممتاز به شمار می رفت. مدّتی در مسجد حکیم و سپس در منزل خود به تدریس پرداخت و عدّه زیادی از فضلاء و علما معاصر اصفهان از تربیت یافتگان آن مرحوم می باشند.

رحیم ارباب، شاگردان فراوانی داشت و بسیاری از چهره‌های مشهور در انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ شمسی، از شاگردان او بوده‌اند. برخی از شاگردان او عبارتند از:

  1. نعمت الله صالحی نجف‌آبادی
  2. محمدعلی معلم حبیب‌آبادی
  3. سید حسین مدرس هاشمی
  4. سید مصطفی بهشتی‌نژاد
  5. سید محمد حسینی بهشتی
  6. محمد مفتح
  7. مرتضی مطهری
  8. حاج سید محمدرضا خراسانی
  9. ملاهاشم جنتی (پدراحمد جنتی)
  10. حاج آقا مهدی امام
  11. ناصری اصفهانی
  12. حسینعلی راشد
  13. مرتضی شمس اردکانی
  14. جلال الدین همایی
  15. سید محمد مبارکه‌ای[۱۳]
  16. میرزا محمد هاشم روضاتی
  17. سید فضل الله ضیاء نور
  18. سید محمد حسین قهدریجانی
  19. شیخ محمد رضا جرقویه  ای
  20. شیخ محمد کلباسی
  21. میر سید حسن مدرس
  22. شیخ مرتضی شمس اردکانی
  23. شیخ عبدالجواد جبل عاملی[۱۴]

برخی از علما و دانشمندان معاصر مفتخر بــه دريافت اجازه روايت از آيــت الله ارباب گرديده‌اند كه از جملــه آنها مى‌توان بــه فقيه و مرجع نامی، آقا ســيد شــهاب‌الدين مرعشی نجفی و علامه محقق رجالی نامدار معاصر، حاج آقا ســيد محمد علی روضاتی اشــاره نمود.[۱۵]

جایگاه

آيــت الله اربــاب از مجتهدان بزرگ و فقيهان ســترگ جهان تشيع و از مدرسان نام آور قرن چهاردهم هجری در رشــته‌های مختلف عقلی و نقلی به شمار مى‌رفت.

جایگاه علمی

اجتهاد و جامعيــت و عظمت مقام علمی او مورد تصديق علما وبزرگان بود، چنانكه مرحوم آيت الله حاج سيد جمال الدين گلپايگاني- از مراجع تقليد در نجف اشرف – فرموده بود: «نظير آقای ارباب در نجف يا اصلا نيست و يا بسيار اندک اســت. » [۱۶]

حاج آقا رحیم در اصول و اســتنباط احكام شرعی، مشــربی معتدل و متوسط ما بين اصولی و اخباری داشته و از محققان و مدرسان بزرگ حکمت و عرفان و کلام اسلامی بود؛ که در فلسفه، پيرو حكمت متعاليه صدرایی و از بزرگترین پیروان آن در دوران اخیر وآخرین وارث مکتب فلسفی اصفهان و محققی كامل، مدرسی ماهر به شمار می  رفت. او در ديگر دانش‌هاي اسلامی، مانند: ادبيات، اصول، تفسير، حديــث، كلام، رياضيات، هيأت و نجوم نيز اســتادی زبردست و صاحب نظر به شمار می‌رفت.

برخی نظرات فقهی حاج آقا رحیم ارباب، مخالف با فتوای بسیاری از فقیهان بوده است. برخی از این موارد عبارتند از:

  • وجوب عینی نماز جمعه: او معتقد به وجوب عینی نماز جمعه حتی در عصر غیبت بود و حتی تا اواخر عمر هم آن را ادا می‌کرد. او سال‌ها آن را در منزل و سپس در مسجد گرک یراق و بعدا در مسجد جامع و چندین سال در مسجد درکوشک اقامه می نمود و چون در ماه صفر سال 1368ق مرحوم آقا میر محمّد مهدی سلطان العلماء به امامت جمعه اصفهان منصوب گردید، مرحوم آقای ارباب تا اواخر عمر نمازجمعه را در مسجد قریه گورتان (در سمت مغرب اصفهان در کنار جاده نجف آباد) اقامه می نمود.[۱۷]
  • ارث بردن زوجه از زوج پس از فوت او از تمام ماترک او حتّی زمین بوده است.
  • طهارت اهل کتاب
  • عدم اختصاص زکات به موارد نه‌گانه
  • لزوم پرداخت سهم امام به سادات
  • کفایت غسل از وضو[۱۸]
حاج آقا رحیم ارباب به پیروی از استاد خود جهانگیرخان قشقایی، لباس عادی می‌پوشید و فقط برای نماز عمامه بر سر می‌گذاشت.

جایگاه اجتماعی

روحیات، ویژگی‌ها، و مقام علمی و اخلاقی حاج آقا رحیم ارباب، او را به یک فقیه ویژه در میان فقهای شیعه تبدیل کرده است.خاطرات و روایت‌های بسیاری درباره ویژگی‌های اخلاقی او ذکر شده است؛ از اینکه جذبه معنوی او، همگان را به تکریم و تعظیم وامی‌داشت و سخنان کوتاهش هر کسی را به قبول و اطاعت ترغیب می‌کرد. هرگز با هیچ کس، با لحن تند و خشن سخن نمی‌گفت و همه را با لفظ آقا یا خانم صدا می‌زد.[۱۹]

از نظر اخلاقی یک انسان کامل بود و وجودش از کینه، خودخواهی و تکبّر و طمع خالی بود. نسبت به کوچک و بزرگ تواضع داشت و از ریاکاری و خودنمایی به دور بود و نسبت به همه با حُسن خلق و احترام رفتار می نمود. عدّه زیادی از بزرگان و دانشمندان در محضر ایشان حاضر می شدند و کسب فیض می کردند از جمله استاد بدیع الزّمان فروزانفر که گفته بود: «وقتی به اصفهان می آیم دو قبله دارم یکی آیت اللّه ارباب و دیگری محمّد باقر الفت».

او همچون استاد خود میرزا جهانگیرخان قشقایی هیچ گاه معمم نشد و تنها در هنگام نماز، به دلیل استحباب، شالی را دور سر می‌بست و بعد از نماز آن را باز می‌کرد.[۲۰]

جایگاه سیاسی

مرحوم ارباب هر چند اهل شهرت و ادعا نبود و کمتر در امور اجتماعی و سیاسی دخالت می کرد، امابه هنگام احساس مسؤولیت، سخن را بر سکوت ترجیح  می  داد. وی نسبت به مسائل روز جهان اسلام، حساس بود و در صورت لزوم به صدور فتوا نیز مبادرت می  نمود. برخی از آرای فقهی او نیز بر لزوم جنبه  های سیاسی و اجتماعی اسلام، دلالت داشت:

  1. وجوب تعیینی نماز جمعه، وی حکم وجوب آن را از بدیهیات می‌دانست.[۲۱]
  2.   تأکید بر حفظ وحدت مسلمین و پرهیز از طرح مسائل تفرقه انگیز به ویژه مسأله لعن.[۲۲]
  3. حساسیت نسبت به مشکلات و مسائل روز جهان اسلام، او به هنگام قحط و غلا در اصفهان، کتابهای خود را فروخته و صرف قحطی زدگان کرده بود و در جریان استقلال الجزایر در سال ۱۳۴۲ شمسی، فتوایی برای کمک به مسلمانان و ملت الجزایر و علیه دولت فرانسه صادر کرد.[۲۳]

سیره اخلاقی

فضایل اخلاقی ارباب، نمونه و رونوشــتی از خلق و خوی پيامبر ( ص) و پيشــوايان دين -عليهم السلام- بود. او در جامعيت علم و عمل، فضيلت دينــداری و رعايــت دقايق اخلاقی، حــد اعلای قدس و پاكــی، زهــد و تقوی در زمــان خود يگانه بــود. در گفتارش آثار تعقل و اندیشه آشکار بود و در سخن، تأمل و درنگ می کرد و شنونده را منتظر می گذاشت. مجلس او صدر و ذیل نداشت و با دوستان در جلسه درس، حلقه وار می  نشست و در هر مجلسی که وارد می  شد، در پایین می نشست. اعتماد به نفس و آرامش روحی او به اندازه  ای بود که پرتو آن، دیگران را نیز در بر می  گرفت و تا شخص در حضور او بود، شبهه و تزلزلی در خود، احساس نمی  کرد.

كارهای شخصی‌اش را خود انجام می‌داد، كسانی را كه بر او وارد مى‌شدند، حتی خردسالان، احترام می‌گذاشت و فروتنی او زبانزد بود.زندگی بسیار زاهدانه و خالی از تجمل داشت. در محفل او از هر دری سخنی می  رفت، جز از مادیات و در کلام و خاطرش همه چیز می گذشت جز زخارف دنیا.

در برخورد با نظر مخالف، بسيار متين، منطقی و اخلاقی بود؛ با طبقه جوان بويژه روشنفكران و متجددان، رفتاری عاطفی و پســنديده داشــت. ايشان در تمام مدت عمــر خود به نامحرم نگاه نكــرد و كلمه‌ای تهمت، غيبت يا بی‌ادبی از او ديده و شــنيده نشــد. در جامعه، عنايت و توجه ويژه‌ای به مردم داشــت و در رفع گرفتاری‌های آنها اهتمام زيادی مبذول می‌داشت.

مرحوم ارباب تلاش بسیاری در تهذیب و تزکیه نفس داشت و در آداب و نوامیس شرع، محکم واستوار بود. وی مقید بود حتی مستحبی از مندوبات شرع را که استحبابش قطعی و انجامش ممکن بود، ترک نکند. در سیر تکاملی و معنوی، قدمی ثابت داشت و وجود کیمیایی  اش از بوته آزمایش، تمام عیار بر آمد. قیافه، منطق، بیان، مجلس درس و ارشاد او، مصداق حدیث حضرت عیسی مسیح(ع) خطاب به حواریون بود.

مرحوم ارباب درباره علت طول عمر خود فرموده بود:

«در زندگی، ابداً بدخواه كسی نبوده‌ام، مخصوصا نســبت به خويشان و نزديكان خود كه هميشه خيرخواه آنها بوده‌ام. لذا خداوند به من طول عمر عنايــت كرد. » [۲۴]

آثار

اگر چه مرحوم ارباب، بیش از تألیف و تصنیف، به امر تدریس و تربیت فضلا توجه نشان می‌داده است؛ با این حال، چند اثر مختصر و رساله کوتاه از ایشان به جای مانده است که نام برخی از آنها عبارت است:

  1. حواشی بر کتب فقهی و حکمی وتفسیری، که از جمله آنها حواشی برتفسیر تبیان شیخ طوسی و تعلیقات ریاضی ایشان بر حواشی کتاب منهاج معان التجنیس  است.[۲۵]
  2. حواشی ناتمام بر رساله توضیح المسائل بروجردی و حاشیه بر عروة الوثقی.[۲۶]
  3.  رساله در علم هیئت: این رساله را ایشان در پاسخ به درخواست آیت  الله بروجردی نوشتند. هنگامی که مرحوم بروجردی رساله را دیده بودند، فرموده بودند: این شرح که از خود متن (شیخ بهایی) مشکل تر است.[۲۷]
  4. رساله درباره ارث: مرحوم ارباب در پاسخ به سؤالهای شاگردش، مرحوم همایی درباره ارث، جزواتی بزرگ در خصوص مسائل ارث نوشت. استاد همایی این جزوات را تذهیب و جلد نمود و به کتابخانه دانشکده حقوق دانشگاه تهران اهدا کرد.[۲۸]
  5. رساله‌ای در علم اصول
  6. رساله‌ای در شرح عبارتی از صحیفه سجادیه «لک یا الهی وحدانیـﺔ العدد». مرحوم استاد حاج حسین شفیعی- که خود از شاگردان آیت  الله ارباب بود- خواستار شرح عبارت مذکور از استاد شد و مرحوم ارباب، رساله  ای کوتاه در شرح آن نوشت. متن این رساله که به زبان عربی است، همراه با ترجمه فارسی آن به قلم استاد شفیعی در مجله میراث جاویدان به چاپ رسیده است.
  7. رساله در معنای تحیّت: نسخه خطی این رساله در کتابخانه مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد کلباسی موجود است.
  8. استفتائات و فتاوای فقهی، که برخی به خط ارباب و برخی به تقریر مرحوم کلباسی موجود است.
  9. رساله در شرح احوال برخی از اساتید مرحوم ارباب و دیگر بزرگان اصفهان، از زبان مرحوم ارباب و به خط مرحوم کلباسی که در مجموعه یادداشت‌های  آیت الله کلباسی موجود است.
  10. مکاتیب و مراسلات آیت الله ارباب، که حاوی نکات مفید اخلاقی و عرفانی است که تا کنون مقداری از آنها به دست آمده است.
  11. تقریرات الاصول: کتابچه‌ای از تقریرات چند بحث از اصول مرحوم سیدمحمدفشارکی.[۲۹]


وفات

وی نزدیک به یک قرن عمر کرد. این عالم ربانی در اواخر عمر نابینا شد و باقی عمر را به صبر و رضا گذراند و سرانجام رحیم ارباب در روز عید غدیر، ۱۸ ذی الحجه ۱۳۹۶ق (۱۹ آذر ۱۳۵۵ش) درگذشت و پیکرش در تخت فولاد اصفهان نزدیک تکیه ملک به خاک سپرده شد.[۳۰]

مادّه تاریخ وفات او را ضمن قطعه‌ای چنین گفته‌اند:

جبرئیل سر فرو کرد در جمع و گشت تاریخ: «حاج آقا رحیم ارباب ازین جهان برفته»[۳۱]

پانویس

  1. مهدوی، اعلام اصفهان، ج3، ص56.
  2. طهرانی، نقباءالبشر، ص722.
  3. ریاحی، ویژگی‌های اخلاقی و معنوی آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، ص ۹۰.
  4. همان.
  5. ارباب، زوایایی از زندگی آیت‌الله ارباب، ص77.
  6. همایی، جاویدان خرد، ص 77؛ ریاحی، یادنامه آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، ص67.
  7. همایی، جاویدان خرد، ص۷۷؛ ارباب، زوایایی از زندگی آیت الله ارباب، ص۷۴؛ کتابی، رجال اصفهان، ص۴۴۵.
  8. ریاحی، ویژگی‌های اخلاقی و معنوی آیت الله حاج آقا رحیم ارباب،ص ۱۳۱.
  9. جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج ۳، ص ۳۴۹.
  10. ارباب، زوایایی از زندگی آیت الله ارباب، ص۷۴؛ ضياء نور، آیت الله ارباب، اسوهٔ تقوی و پرهیزکاری، ص۱۰۹؛ شــريف رازی، مشاهیر دانشمندان، ج۲، ص۳۹۴؛ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج۳، ص۸۶.
  11. ریاحی، ویژگی‌های اخلاقی و معنوی آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، صص۹۷-۱۰۵.
  12. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج1، ص149.
  13. جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج ۳، ص ۳۵۰-۳۵۱.
  14. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج1، ص152.
  15. مرعشی نجفی، اجازة‌الکبیرة، ص۵۹؛ روضاتی، رياض الابرار،مخطوط.
  16. ضياء نور، آیت الله ارباب اسوهٔ تقوی و پرهیزگاری، ص10؛ جواهری، علوم و عقاید، ص6.
  17. جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج ۳، ص ۳۵۲.
  18. غروی، آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، صص91و92؛ ضیاء نور، آیت الله ارباب اسوهٔ تقوی و پرهیزگاری، صص110و111.
  19. جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج ۳، ص ۳۵۴.
  20. همان، ص ۳۵۳.
  21. ارباب، زوایایی از زندگی آیت الله ارباب، صص73و74.
  22. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج1، صص153و154.
  23. رياحی، یادنامه آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، ص33؛ همایی، جاویدان خرد، ص76؛ ضياءنور، آیت الله ارباب، اسوهٔ تقوی و پرهیزکاری، ص 113.
  24. رياحی، یادنامه آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، ص20؛ همایی، جاویدان خرد، ص76؛ ضياءنور، آیت الله ارباب، اسوهٔ تقوی و پرهیزکاری، صص117-112؛ غروی، آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، صص94-91.
  25. همایی، جاویدان خرد، صص77و78.
  26. ریاحی، یادنامه آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، ص45؛ جرفادقانی، علمای بزرگ شیعه، ص435.
  27. ریاحی، یادنامه آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، صص 39و45.
  28. ارباب، زوایایی از زندگی آیت الله ارباب، ص70.
  29. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج1، ص153.
  30. جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج ۳، ص ۳۶۲.
  31. تاریخ اصفهان (جابری)، ص341؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، صص 186 و 188؛ نقباء البشر، ج2، صص 721 و 722؛ الاجازه الکبیره، ص59؛ گنجینه دانشمندان، ج3، ص76؛ میراث اسلامی ایران، ج10، ص107؛ رجال اصفهان (دکتر کتابی)، ج1، صص 450-455؛ مدرس مجاهدی شکست ناپذیر، ص151؛ روزنامه رسالت، شماره 181، 4 تیر 1365، ص4؛ کارنامه همایی، صص 48-51؛ آیین فرزانگی، ج1، صص 53-66؛ ارباب معرفت: اغلب صفحات.

منابع

  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج1، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.