این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «عباس فایض شمس آبادی»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (جایگزینی متن - 'اعلام اصفهان' به ' اعلام اصفهان')
جز
 
(۶ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
[[پرونده:عباسعلی فایض.jpg|بندانگشتی|عباس سهیلیان شمس آبادی]]
{{نیازمند جعبه اطلاعات}}[[پرونده:عباسعلی فایض.jpg|بندانگشتی|عباس سهیلیان شمس آبادی]]
'''ميرزا عباسعلى سهيليان شمس آبادى'''(۱۳۰۸-۱۳۸۹ق)، متخلّص به '''«فایض اصفهانی»'''، فرزند محمّدعلی سهیلی، عالم فاضل و ادیب شاعر [از دانشمندان و سخنوران معاصر] در قرن چهاردهم قمری است. <br />
'''ميرزا عباسعلى سهيليان شمس آبادى'''(۱۳۰۸-۱۳۸۹ق)، متخلّص به '''«فایض اصفهانی»'''، عالم فاضل و ادیب شاعر [از دانشمندان و سخنوران معاصر] در قرن چهاردهم قمری است. <br />


==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
در سال ١٣٠٨ قمرى در محله ى شمس آبـاد تيران و آهنگران در شمال شهر اصفهان ديده به جهان گشود.<ref>مهدوى، تذكره شعراى معاصر اصفهان، ص341.</ref>پدر وى مرحوم محمدعلى سهيلى خود شاعرى خـوش ذوق و گمنـام بـود<ref>فايض اصفهانى، ديوان اشعار، مقدمه، صفحه الف.</ref>و بـه شغل تجارت اشتغال داشت.


بسیاری از فضلاء و شعراء از خرمن فضل و ادب او خوشه برگرفته اند. در ادبیات استادی مسلّم و در شعر صاحب قریحه ای وقّاد بود.
===ولادت===
فایض در سال ١٣٠٨ قمرى در محله ى شمس آبـاد تيران و آهنگران در شمال شهر اصفهان ديده به جهان گشود.<ref>مهدوى، تذكره شعراى معاصر اصفهان، ص341.</ref>


او شاعری روشن ضمیر بود که عمر را به استغناء و پرهیز از شهرت و و زخارف دنیوی سپری نمود.او از اعضای انجمن ادبی شیدا بود و گاهی در انجمن کمال شرکت می کرد.
===خاندان===
پدر وى مرحوم [[محمدعلی سهیلی|محمدعلى سهيلى]] خود شاعرى خـوش ذوق و گمنـام بـود<ref>فايض اصفهانى، ديوان اشعار، مقدمه، ص الف.</ref>و بـه شغل تجارت اشتغال داشت. از اشعار او ترجیع بندى در زمینه شخصیت مولى على(ع) بوده که متأسفانه در دسترس نیست.


و بـه درجه ى اجتهاد نايل گرديد.
===تحصیلات===
وى پس از گذراندن دوره کودکى وارد [[حوزه علمیه اصفهان]] شد و در [[حوزه علمیه امام صادق (ع) اصفهان|مدارس چهارباغ]]، [[مدرسه علمیه ملاعبدالله|ملا عبدالله]] و [[حوزه علمیه جده بزرگ|جده اصفهان]] از محضر اساتید کسب فیض نموده و به درجه اجتهاد نائل گردید و در اکثر علوم حوزوى مانند ادبیات عرب و عجم، فقه، اصول، فلسفه، رجال، ریاضیات، منطق، عرفان و تاریخ تبحر پیدا کرد.<blockquote></blockquote>


او از جمله اعضای شعراى انجمـن ادبـى شـيدا بـود وگاهی در انجمن کمال شرکت می کرد .
===اساتید===
برخی از  اساتيد وی عبارتند از:


اغلـب اشعارش را در حافظه داشت. وى در دو مسجد صاحب الزمان باب الدشت و ام البنـين شمس آباد اقامه ى جماعت مى فرمود اعتماد و احترام فضلاء و ادباء و عموم مردم بود. و از شاگردان وى مرحومه بانو حاجيـه خـانم صديقه بيگم زارعى بود كه در مسجد محل جماعتشان به تدريس مى پرداخته اند. آن مرحومه همسر يگانه فرزند ايشان بود و در سال ١٣٨۵ شمسى وفـات يافـت و در باغ رضوان مدفون گرديد.<ref>زراعى شمسآبادى، گنج پنهان، صص ۲۵۱-۲۵۲</ref>
#[[جهانگیر خان قشقایی|جهانگيرخان قشقايى]]
#[[رحیم ارباب|حاج آقا رحيم ارباب]]
#[[سید علی نجف آبادی|مير سيد على نجف آبادى]]
#[[سید محمدباقر درچه‌ای|سيد محمدباقر درچـه اى]]
#سيدمهدى درچـه اى<ref>عارفچه، تذكرةالشعرا، چاپ سنگى، ص 190.</ref>


ابیات زیر از اوست:
===شاگردان===
او در ادبیات استادی مسلّم و در شعر صاحب قریحه ای وقّاد بود و بسیاری از فضلاء و شعراء از خرمن فضل و ادب او خوشه برگرفته اند. وی مدتى به امر تدریس در مسجد محل جماعت  خود پرداخت که از جمله شاگردانش می توان به بانو حاجیه خانم صدیقه بیگم زارعى و مرتضی اشتری فرد اشاره کرد. مرحومه بانو حاجيـه خـانم صديقه بيگم زارعى همسر يگانه فرزند ايشان بود و در سال ١٣٨۵ شمسى وفـات يافـت و در باغ رضوان مدفون گرديد.<ref>زراعى شمس آبادى، گنج پنهان، صص252-251.</ref>


{{شعر}}
استاد اشـترى در بيان خاطره‌اى از آن مرحوم مى گويد:<blockquote>روزى مرحوم شـيدا از فـايض پرسـيد<span> </span>: چـرا اشعارت را مكتوب نمى كنى؟ مرحوم فايض پاسخ داد: «اگر شعرى خوب باشد نيـاز به نوشتن ندارد. شعر خوب خود دست به دست و سينه به سينه حركت مى كند. شاعر مى تواند با يک بيت خود شاعر باشد».<ref>فائض اصفهانی، ديوان اشعار، ص الف، مقدمه.</ref></blockquote>
{{ب|عمر اگر مرحله پیمای هوی و هوس است |تا به این حد که بازیچه تلف گشت بس است}}
{{ب|هر حریصی که بَرَد رنج که جمع آرد گنج |عنکبوتیست که خوش دل به شکار مگس است}}
{{ب|نفسی صحبت اهل دلی ار دست دهد| حاصلی دارد اگر عمر همان یک نفس است<ref>تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 240-342؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص89؛ دیوان اشعار فایض اصفهانی: مقدمه؛ بوستان فضیلت، صص 172-183.</ref><ref>'''مهدوی، مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)| اعلام اصفهان]]،''' ج4، ص 64</ref>}}
{{پایان شعر}}


== اساتید ==
==جایگاه==
پس از گذراندن دوره كودكى براى كسب علـم در مدارس [[مدرسه علمیه چهارباغ عباسی|چهارباغ]] و [[مدرسه علمیه ملاعبدالله|ملا عبداللّه]] و [[حوزه علمیه جده بزرگ|جده اصفهان]] از محضر اساتيدى چون


#[[جهانگیرخان قشقایی|جهانگيرخان قشقايى]]
===جایگاه اجتماعی===
#[[رحیم ارباب|حاج آقا رحيم ارباب]]
وى در دو مسجد صاحب الزمان بابلدشت و ام البنـين شمس آباد اقامه‌ى جماعت مى فرمود  و مورد اعتماد و احترام فضلاء و ادباء و عموم مردم بود.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج4، صص63-62.</ref> وی در زمینه ادبیات و شعر با بزرگانى همچون [[حبیب‌الله نیر اصفهانی|میرزا حبیب الله نیر]] و استاد [[جلال‌الدین همایی|جلال الدین همایى]] همنشین و مأنوس بود. در دست نوشته هـاى مرحـوم مهـدوى راجع به او و معاشرانش چنـين آورده اسـت:<blockquote>با علما و دانشمندانى چون [[رحیم ارباب|علّامـه حـاج آقـا رحيم ارباب]]، سـيد حسـن ميرجهـانى، شـيخ  حيدرعلى محقّق، استاد همايى، [[علی مشفقی|ميرزا على مشفقى]]،[[محمدحسین بن اسدالله صغیر اصفهانی|محمدحسين صغير]] و ميرزا حسن آتش ارتباط نزديک داشت. <ref>مهدوى، دستنوشته هاى آن مرحوم در شرح حال فايض اصفهانى، ص 1.</ref></blockquote>
#[[سید علی نجف آبادی|مير سيد على نجف آبادى]]
==سیره اخلاقی==
#[[سید محمدباقر درچه‌ای|سيد محمدباقر درچـه اى]]
در صفحه 2 شرح حال فایض امده است: <blockquote>سهیلیان مردى بود وارسته از دنیا گسسته و با خلوت دل در ملک استغنا نشسته، مردى بزرگ در خانه کوچک و در نهایت سادگى زندگى مى کرد به طورى که در اتاق نشیمن وى حتى یک فرش هم وجود نداشت. کمتر با مردم معاشرت داشت. بسیار کم حرف و اهل تقوى و دور از مادیات و ذخائر دنیوى بود. او که اهل انفاق بود، تمام زندگى خود را به رتق و فتق امور مردم مى پرداخت. از خصوصیات بارز این عالم فرزانه این بود که بر روى منبر رژیم ستمشاهى را مورد خطاب قرار مى داد و به افشاگرى این رژیم مى پرداخت؛ به طورى که حتى از طرف حکومت ممنوع المنبر گردیده بود.<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج3، صص326-324.</ref></blockquote>
#[[سيد مهدى درچـه اى]] بهـره منـد شـد<ref>عارفچه، ميرزا محمدعلى، تذكرةالشعرا، چاپ سنگى، ص ۱۹۰</ref>و در فنون ادب و فقه و اصول و منطق و حکمت مهارت یافت.


در زمينه ى شعر و ادبيات نيز با بزرگـانى چون
سید مصلح‌الدین مهدوی در مورد وی می‌نویسد:<blockquote>فایض اصفهانی شاعری روشن ضمیر بود که عمر را به استغناء و پرهیز از شهرت و و زخارف دنیوی سپری نمود.او از اعضای انجمن ادبی شیدا بود و گاهی در انجمن کمال شرکت می کرد. غزل را به سبک قدما نیکو مى سراید از حالات شعرا و ادباء قدیم و جدید اصفهان اطلاعات زیاد دارد، بین شعرا معاصراصفهان به استادى و تتبع درباره شعرا و دانشمندان معروف است. او اغلـب اشعارش را در حافظه داشت.<ref>مهدوی، تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص341.</ref></blockquote>
ميرزا حبيب اللّه
[[جلال الدین همایی|استاد همايى]] معاشرت داشت.


در دست نوشته هـاى مرحـوم مهـدوى راجع به او و معاشرانش چنـين آورده اسـت:<blockquote>با علما و دانشمندانى چون [[رحیم ارباب|علّامـه حـاج آقـا رحيم ارباب]]، [[سید حسن میرجهانی|سـيد حسـن ميرجهـانى]]، [[حیدرعلی محقق|شـيخ  حيدرعلى محقّق]]، استاد همايى، [[علی مشفقی|ميرزا على مشفقى]]،[[محمدحسین صغیر|محمدحسين صغير]] و ميرزا حسن آتش ارتباط نزديك داشت. <ref>مهدوى، دستنوشته هاى آن مرحوم در شرح حال فايض اصفهانى، ص ۱</ref></blockquote>
==آثار==
از جمله آثار وی:  


==شاگردان==
#«دیوان اشعار» حـاوى اشـعار نغـز و روان و شـامل غزليات و مراثى و قصايد و غيره است كه به اهتمام مصطفى هادوى در سال 1384ش به چاپ رسـيده است.
از شاگردان ايشان در شعر و ادبيات استاد مرتضى اشترى است. استاد اشـترى در بيان خاطره‌اى از آن مرحوم مى گويد:<blockquote>روزى مرحوم شـيدا از فـايض پرسـيد<span> </span>: چـرا اشعارت را مكتوب نمى كنى؟ مرحوم فايض پاسخ داد: «اگر شعرى خوب باشد نيـاز به نوشتن ندارد. شعر خوب خود دست به دست و سينه به سينه حركت مى كند. شاعر مى تواند با يك بيت خود شاعر باشد».<ref>ديوان فايض، ص الف، مقدمه</ref></blockquote>
#«لمعات الحسينى»
==آثار==
«دیوان اشعار» او در سال 1384ش به چاپ رسیده است


تنها اثر مكتوب او كتاب لمعات الحسينى است و ديگر اثرى كه پس از وفات وى گردآورى و تدوين شده ديوان اشعار اوست كه حـاوى اشـعار نغـز و روان و شـامل غزليات و مراثى و قصايد و غيره است كه به اهتمام مصطفى هادوى به چاپ رسـيده است.<ref>همان، ص الف</ref> برخى اشعارش در تذكره شعراى مرحوم ميرزا محمدعلى عارفچـه و در كتـاب محرم نامه ى نشريه انجمن ادبى شيدا نيز به چاپ رسيده است. وى شاعرى بديهه سـرا بوده و در مقدمه ى ديوان او نمونه اى از آن اشعار بديهه نقل شده است .
برخى اشعارش در تذكره شعراى مرحوم ميرزا محمدعلى عارفچـه و در كتـاب محرم نامه ى نشريه انجمن ادبى شيدا نيز به چاپ رسيده است. وى شاعرى بديهه سـرا بوده و در مقدمه ى ديوان او نمونه اى از آن اشعار بديهه نقل شده است .


از اشعار اوست كه در كتاب محرّمنامه پيرامون واقعه ی كربلا سروده است:
از نمونه اشعار عالی وی که در کتاب «محرمنامه» آمده، قصیده اى است پیرامون قیام امام حسین(ع) از مرگ معاویه تا حرکت کاروان کربلا به شام و بازگشت آنها به مدینه است.
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|ســوز غــم دلــى دارم مشــوش|بيــا ســاقى بــزن آبــى بــر آتــش}}
{{ب|ســوز غــم دلــى دارم مشــوش|بيــا ســاقى بــزن آبــى بــر آتــش}}
{{ب|دمـاغ جـانم از يـك جـام تـر كـن|مـرا از هسـتى خـود بی خبـر كـن}}
{{ب|دمـاغ جـانم از يـك جـام تـر كـن|مـرا از هسـتى خـود بی خبـر كـن}}
{{ب|بــرون كــن از صــف ناســوتيانم|نشـــان در حلقـــه ى لاهوتيـــانم}}
{{ب|بــرون كــن از صــف ناســوتيانم|نشـــان در حلقـــه ى لاهوتيـــانم}}
{{ب|مـرا بايـد گـذر كـردن بـر افـلاك|چه جويم از هوسناكى در اين خاك<ref>مهدوى، تذكره شعراى معاصر اصفهان، ص ۴٣۶.</ref>}}
{{ب|مـرا بايـد گـذر كـردن بـر افـلاك|چه جويم از هوسناكى در اين خاك}}
{{پایان شعر}}ابیات زیر از اوست:{{شعر}}
{{ب|عمر اگر مرحله پیمای هوی و هوس است |تا به این حد که بازیچه تلف گشت بس است}}
{{ب|هر حریصی که بَرَد رنج که جمع آرد گنج |عنکبوتیست که خوش دل به شکار مگس است}}
{{ب|نفسی صحبت اهل دلی ار دست دهد| حاصلی دارد اگر عمر همان یک نفس است<ref>مهدوی، تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 242-336؛ مهدوی، سیری در تاریخ تخت فولاد، ص89؛ فایض اصفهانی، دیوان اشعار: مقدمه؛ بوستان فضیلت، صص 172-183.</ref>}}
{{پایان شعر}}<br />
==وفات==
وی سرانجام  در روز 23 ذی القعده 1389ق [مطابق با 11 بهمن 1348ش] به ديـار بـاقى شتافت  و در صحن غربى  [[تکیه بروجردی|تکیه درکوشکی (بروجردی)]] در [[تخت فولاد]] اصفهان مدفون شد. شاعر توانا آقای میرزا فضل اللّه خان اعتمادی (برنا) مادّه تاریخ وفات او را چنین سروده است:
{{شعر}}
{{ب|کلک «بُرنا» سال فوتش را نوشت:| «جای فایض جنّت جاوید باد»<ref>لطفی، تذکره شعرای تخت فولاد، ص ۴۳۴.</ref>}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==وفات==
وی سرانجام  در روز 23 ذی القعده 1389ق [مطابق با 11 بهمن 1348ش] به ديـار بـاقى شتافت  و در صحن غربى  تکیه درکوشکی (بروجردی) در [[تخت فولاد]] اصفهان مدفون شد. شاعر توانا [[میرزا فضل اللّه خان اعتمادی|آقای میرزا فضل اللّه خان اعتمادی]] (برنا) مادّه تاریخ وفات او را چنین سروده است:
کلک «بُرنا» سال فوتش را نوشت: «جای فایض جنّت جاوید باد»<ref>لطفی، تذکره شعرای تخت فولاد، ص 434</ref>


==پانویس==
==پانویس==
<references />
<references />


=='''منبع'''==
==منابع==
برگفته از : مهدوی، مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)| اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، 1386ش.
 
*[[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، سید مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)| اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.


برگرفته از: لطفی، عليرضا (حامد اصفهانی)، [[تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان]]: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۹۰.  
*لطفی، عليرضا (حامد اصفهانی)، تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، اصفهان، سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۹۰.
*مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج3، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1392.  


[[رده:اعلام اصفهان،ج 4]]
[[رده:اعلام اصفهان،ج 4]]
سطر ۶۹: سطر ۷۵:
[[رده:شعرای روحانی حوزه علمیه اصفهان]]
[[رده:شعرای روحانی حوزه علمیه اصفهان]]
[[رده:کتاب شعرای حوزه علمیه اصفهان]]
[[رده:کتاب شعرای حوزه علمیه اصفهان]]
[[رده:علمای قرن 14]]
[[رده:ائمه جماعت]]
[[رده:مجتهدین]]
[[رده:شاگردان جهانگیرخان قشقایی]]
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۰۳

عباس سهیلیان شمس آبادی

ميرزا عباسعلى سهيليان شمس آبادى(۱۳۰۸-۱۳۸۹ق)، متخلّص به «فایض اصفهانی»، عالم فاضل و ادیب شاعر [از دانشمندان و سخنوران معاصر] در قرن چهاردهم قمری است.

زندگی‌نامه

ولادت

فایض در سال ١٣٠٨ قمرى در محله ى شمس آبـاد تيران و آهنگران در شمال شهر اصفهان ديده به جهان گشود.[۱]

خاندان

پدر وى مرحوم محمدعلى سهيلى خود شاعرى خـوش ذوق و گمنـام بـود[۲]و بـه شغل تجارت اشتغال داشت. از اشعار او ترجیع بندى در زمینه شخصیت مولى على(ع) بوده که متأسفانه در دسترس نیست.

تحصیلات

وى پس از گذراندن دوره کودکى وارد حوزه علمیه اصفهان شد و در مدارس چهارباغ، ملا عبدالله و جده اصفهان از محضر اساتید کسب فیض نموده و به درجه اجتهاد نائل گردید و در اکثر علوم حوزوى مانند ادبیات عرب و عجم، فقه، اصول، فلسفه، رجال، ریاضیات، منطق، عرفان و تاریخ تبحر پیدا کرد.

اساتید

برخی از اساتيد وی عبارتند از:

  1. جهانگيرخان قشقايى
  2. حاج آقا رحيم ارباب
  3. مير سيد على نجف آبادى
  4. سيد محمدباقر درچـه اى
  5. سيدمهدى درچـه اى[۳]

شاگردان

او در ادبیات استادی مسلّم و در شعر صاحب قریحه ای وقّاد بود و بسیاری از فضلاء و شعراء از خرمن فضل و ادب او خوشه برگرفته اند. وی مدتى به امر تدریس در مسجد محل جماعت خود پرداخت که از جمله شاگردانش می توان به بانو حاجیه خانم صدیقه بیگم زارعى و مرتضی اشتری فرد اشاره کرد. مرحومه بانو حاجيـه خـانم صديقه بيگم زارعى همسر يگانه فرزند ايشان بود و در سال ١٣٨۵ شمسى وفـات يافـت و در باغ رضوان مدفون گرديد.[۴]

استاد اشـترى در بيان خاطره‌اى از آن مرحوم مى گويد:

روزى مرحوم شـيدا از فـايض پرسـيد : چـرا اشعارت را مكتوب نمى كنى؟ مرحوم فايض پاسخ داد: «اگر شعرى خوب باشد نيـاز به نوشتن ندارد. شعر خوب خود دست به دست و سينه به سينه حركت مى كند. شاعر مى تواند با يک بيت خود شاعر باشد».[۵]

جایگاه

جایگاه اجتماعی

وى در دو مسجد صاحب الزمان بابلدشت و ام البنـين شمس آباد اقامه‌ى جماعت مى فرمود و مورد اعتماد و احترام فضلاء و ادباء و عموم مردم بود.[۶] وی در زمینه ادبیات و شعر با بزرگانى همچون میرزا حبیب الله نیر و استاد جلال الدین همایى همنشین و مأنوس بود. در دست نوشته هـاى مرحـوم مهـدوى راجع به او و معاشرانش چنـين آورده اسـت:

با علما و دانشمندانى چون علّامـه حـاج آقـا رحيم ارباب، سـيد حسـن ميرجهـانى، شـيخ حيدرعلى محقّق، استاد همايى، ميرزا على مشفقى،محمدحسين صغير و ميرزا حسن آتش ارتباط نزديک داشت. [۷]

سیره اخلاقی

در صفحه 2 شرح حال فایض امده است:

سهیلیان مردى بود وارسته از دنیا گسسته و با خلوت دل در ملک استغنا نشسته، مردى بزرگ در خانه کوچک و در نهایت سادگى زندگى مى کرد به طورى که در اتاق نشیمن وى حتى یک فرش هم وجود نداشت. کمتر با مردم معاشرت داشت. بسیار کم حرف و اهل تقوى و دور از مادیات و ذخائر دنیوى بود. او که اهل انفاق بود، تمام زندگى خود را به رتق و فتق امور مردم مى پرداخت. از خصوصیات بارز این عالم فرزانه این بود که بر روى منبر رژیم ستمشاهى را مورد خطاب قرار مى داد و به افشاگرى این رژیم مى پرداخت؛ به طورى که حتى از طرف حکومت ممنوع المنبر گردیده بود.[۸]

سید مصلح‌الدین مهدوی در مورد وی می‌نویسد:

فایض اصفهانی شاعری روشن ضمیر بود که عمر را به استغناء و پرهیز از شهرت و و زخارف دنیوی سپری نمود.او از اعضای انجمن ادبی شیدا بود و گاهی در انجمن کمال شرکت می کرد. غزل را به سبک قدما نیکو مى سراید از حالات شعرا و ادباء قدیم و جدید اصفهان اطلاعات زیاد دارد، بین شعرا معاصراصفهان به استادى و تتبع درباره شعرا و دانشمندان معروف است. او اغلـب اشعارش را در حافظه داشت.[۹]

آثار

از جمله آثار وی:

  1. «دیوان اشعار» حـاوى اشـعار نغـز و روان و شـامل غزليات و مراثى و قصايد و غيره است كه به اهتمام مصطفى هادوى در سال 1384ش به چاپ رسـيده است.
  2. «لمعات الحسينى»

برخى اشعارش در تذكره شعراى مرحوم ميرزا محمدعلى عارفچـه و در كتـاب محرم نامه ى نشريه انجمن ادبى شيدا نيز به چاپ رسيده است. وى شاعرى بديهه سـرا بوده و در مقدمه ى ديوان او نمونه اى از آن اشعار بديهه نقل شده است .

از نمونه اشعار عالی وی که در کتاب «محرمنامه» آمده، قصیده اى است پیرامون قیام امام حسین(ع) از مرگ معاویه تا حرکت کاروان کربلا به شام و بازگشت آنها به مدینه است.

ســوز غــم دلــى دارم مشــوشبيــا ســاقى بــزن آبــى بــر آتــش
دمـاغ جـانم از يـك جـام تـر كـنمـرا از هسـتى خـود بی خبـر كـن
بــرون كــن از صــف ناســوتيانمنشـــان در حلقـــه ى لاهوتيـــانم
مـرا بايـد گـذر كـردن بـر افـلاكچه جويم از هوسناكى در اين خاك

ابیات زیر از اوست:

عمر اگر مرحله پیمای هوی و هوس است تا به این حد که بازیچه تلف گشت بس است
هر حریصی که بَرَد رنج که جمع آرد گنج عنکبوتیست که خوش دل به شکار مگس است
نفسی صحبت اهل دلی ار دست دهد حاصلی دارد اگر عمر همان یک نفس است[۱۰]


وفات

وی سرانجام در روز 23 ذی القعده 1389ق [مطابق با 11 بهمن 1348ش] به ديـار بـاقى شتافت و در صحن غربى تکیه درکوشکی (بروجردی) در تخت فولاد اصفهان مدفون شد. شاعر توانا آقای میرزا فضل اللّه خان اعتمادی (برنا) مادّه تاریخ وفات او را چنین سروده است:

کلک «بُرنا» سال فوتش را نوشت: «جای فایض جنّت جاوید باد»[۱۱]

پانویس

  1. مهدوى، تذكره شعراى معاصر اصفهان، ص341.
  2. فايض اصفهانى، ديوان اشعار، مقدمه، ص الف.
  3. عارفچه، تذكرةالشعرا، چاپ سنگى، ص 190.
  4. زراعى شمس آبادى، گنج پنهان، صص252-251.
  5. فائض اصفهانی، ديوان اشعار، ص الف، مقدمه.
  6. مهدوی، اعلام اصفهان، ج4، صص63-62.
  7. مهدوى، دستنوشته هاى آن مرحوم در شرح حال فايض اصفهانى، ص 1.
  8. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج3، صص326-324.
  9. مهدوی، تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص341.
  10. مهدوی، تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 242-336؛ مهدوی، سیری در تاریخ تخت فولاد، ص89؛ فایض اصفهانی، دیوان اشعار: مقدمه؛ بوستان فضیلت، صص 172-183.
  11. لطفی، تذکره شعرای تخت فولاد، ص ۴۳۴.

منابع

  • لطفی، عليرضا (حامد اصفهانی)، تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، اصفهان، سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۹۰.
  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج3، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1392.