این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «حبیبالله نیر اصفهانی»
جز (حذف لینک) |
Kh1.najafi (بحث | مشارکتها) جز |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
[[پرونده:H-nayer.jpg|بندانگشتی|'''ميرزا حبيباللّه نير'''، فاضل ادیب و شاعر متتبع، فرزند [[محمدباقر واثق همدانی|حاج شيخ محمدباقر]] (متخلّص به واثق) در سـال 1308 قمـرى در محلـه ى بيـدآباد اصفهان ديده به جهان گشود.]] | [[پرونده:H-nayer.jpg|بندانگشتی|'''ميرزا حبيباللّه نير'''، فاضل ادیب و شاعر متتبع، فرزند [[محمدباقر واثق همدانی|حاج شيخ محمدباقر]] (متخلّص به واثق) در سـال 1308 قمـرى در محلـه ى بيـدآباد اصفهان ديده به جهان گشود.]] | ||
'''ميرزا حبيباللّه نير''' | '''ميرزا حبيباللّه نير''' (1308 ق -) فرزند [[محمدباقر واثق همدانی|حاج شيخ محمدباقر]] ، فاضل ادیب و شاعر متتبع، عالم كامـل بود. | ||
==زندگی نامه== | ==زندگی نامه== | ||
نير در 21 شوال در اصفهان ديده به جهان گشود و در محله بيدآباد سكونت داشت. نزد پدر دانشمند و اديب و دايىهاى هنرمند خود مقدمات علوم و ادبيات و نيز خوشنويسى را فرا گرفت.وی از كودكى به سرايش شعر روى آورد و از آن رو كه در سرايش اشعار عربى و فارسى مهارت داشته است او را شاعرى ذولسانين مىناميدهاند. | |||
[[جلال الدین همایی |استاد همايى]] نوشـتهاست او غالباً به عربی شعر میسازد. <ref>مجله آينه پژوهش، ش83 ، مقاله دكتر سيد محمدرضا ابن الرسول.</ref> و [[سید مصلح الدین مهدوی|مرحوم مهدوی]] در تذکرهی خود مینویسد شعر را نیکو میسراید. <ref>مهدوي، تذكره شعراي معاصر اصفهان، ص524.</ref> | |||
جابرى هم نوشته است: <blockquote>در ميدان نظم و نثر مجلّى و سابق است. شهرت او بيشتردر سرودن مادهتاريخ است. او در انجمنهاى ادبى كمتر شركت مىكرده است اساتيد فن شاعرى به اقتضاى تخلّص نير به او لقب نيرالادبا دادهانـد . وى در نقدالشّـعر نيـز صاحبنظر بوده و علاوه بر اشعار عربى به لهجهى اصفهانى اشعارى سروده است.</blockquote>وی طبع روانی در شعر داشته و در انجمن شعرا حضور می یافته و لقب '''«نیّر الادباء»''' را دریافت نموده است. او در فنون ادب و ریاضی و شعر و نقدالشّعر و تجوید و خط و دیگر فنون از صاحب نظران بود. او برای رفع نیازمندی های مادّی شغل حسابداری را انتخاب نموده و تا آخر عمر بدان اشتغال داشت. | |||
=== خاندان === | |||
از جانب پدر و مـادر بـه دو خانوادهى عالم و هنرمند منسوب بوده است. | |||
پدرش در علوم قديمه و رياضيات استاد بود و از شاگردان [[محمدحسین فشارکی اصفهانی |آخوند فشاركى]] به شمار مـىآمـد و از علماى عصر اجازهى اجتهـاد داشـت. در سـرودن شعر عربى و فارسى مهارت داشت. | پدرش در علوم قديمه و رياضيات استاد بود و از شاگردان [[محمدحسین فشارکی اصفهانی |آخوند فشاركى]] به شمار مـىآمـد و از علماى عصر اجازهى اجتهـاد داشـت. در سـرودن شعر عربى و فارسى مهارت داشت. | ||
از طرف مادر نيز جد نير آقا ميـرزا محمدعلى قارى خوشنويس بـزرگ خانـدان قدسـى كـه در تندنويسى و ريزنويسى خط نسخ مهارت داشـته و نزديک دويست نسـخه قـرآن نگاشـته اسـت . | از طرف مادر نيز جد نير آقا ميـرزا محمدعلى قارى خوشنويس بـزرگ خانـدان قدسـى كـه در تندنويسى و ريزنويسى خط نسخ مهارت داشـته و نزديک دويست نسـخه قـرآن نگاشـته اسـت . چهار پسر او(يعنى دايىهاى نير) [[عبدالحسین قدسی|ميرزا عبدالحسين قدسى]] ،[[حسن بن محمدعلی قدسی قاری اصفهانی|میرزا حسن]] و ميرزا ابوالقاسم و [[مهدی قدسی|ميرزا مهدى]] همه از خطاطان مشهور اصـفهان در دورهى معاصر بودهاند. ميرزا عبدالحسين در آموختن خط به نير نقـش ارزنـده اى داشته است. | ||
به قول میرزا [[حسن جابری انصاری|حسن خان جابرى انصاری]]، اديب مشهور معاصر، وى «به دو بيت الكمال منتسب، و به هر سفينه علمى، عَلَمى از ايشان مرفوع و منتصب» است. | |||
==== فرزندان ==== | |||
نير خود فقط دو دختر داشته است و خويشان ديگر او كه اكنون با فاميلى نير در قيد حياتند برادرزادهها و يا خواهرزادههاى اويند. | نير خود فقط دو دختر داشته است و خويشان ديگر او كه اكنون با فاميلى نير در قيد حياتند برادرزادهها و يا خواهرزادههاى اويند. | ||
نير از | === اساتید === | ||
میرزا حبیب الله نير نزد پدر دانشمند خود تحصيل كـرد علوم قديمه ـ از تجويد و صرف و نحو و لغت و معانى و بيان و بديع و عروض گرفته تا رجال و اخبار و تفسير و اصول و فقه و منطق و حكمت و كلام و عرفان ـ را آموزش ديد و از درس برخـى از علمـاى بـزرگ اصفهان بهره برد. اساتیدی همچون: | |||
*[[مرتضی ریزی|آيتاللّه شيخ مرتضى ريزى]] | |||
*[[محمد کاشانی|آخوند كاشـى]] | |||
*ميـرزا عبدالحسين قدسى <ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج2، ص423.</ref> | |||
== سیره اخلاقی == | |||
بدين ترتيب او قريب سى سال در مؤسسات و بنگاههاى ملى كار كرد و در طول اين مدت، به درستى و پاكدستي معروف بود. نير در زندگى به سلامت نفس، درستكارى، وطندوستى و دستگيرى از درماندگان اشتهار داشت و با آنكه خوش محاوره بود و همگان، معاشرتش را غنيمت شمرده، در مجالس محترمش مىداشتند، روزگار خود را به گوشهنشينى و قناعت مىگذراند. وى در طول حيات، مسافرتهايى به مناطق ايران از جمله خراسان و شيراز و تهران و به عراق و عتبات عاليات داشته است. | |||
از ويژگيهاى او اهتمامش به قرآن و استشهادات او به آيات قرآنى است چنانكـه بخشى از كتاب معادنالافادات او به آيات منظوم قرآنى اختصاص دارد. | |||
به جز كسانى كه بر كتاب «معادن» او تقريظ نگاشتهاند، برخى ديگر از بزرگان معاصر نير نيز تعبيراتى در وصف او آوردهاند كه بازگفت آنها خالى از لطف نيست. | |||
علامه [[آقا بزرگ مازندرانی|آقا بزرگ]] وى را چنين ستوده است: «عالم اديب[...] من المرموقين فى الفضيله والكمال [...] و هو اليوم من مشاهير أدباء أصفهان و معاریفهم». | |||
استاد همايى نيز او را «فاضل خوش خط خوش حافظه» دانسته كه «از حسن خط و فضايل ادبى و طبع شعر بهرهمند» است. <ref>همایی،تاریخ اصفهان مجلد هنر و هنرمندان، ص113و 118.</ref> | |||
محقق فرزانه، [[سید محمدعلی روضاتی|سید محمدعلی روضاتى]] در زمان حيات نير، او را با تعبير «اديب اريب و دانشمند لبيب» و «دانشمندى وارسته و اديبى خوش محاوره، از شعراء و ادباء خوب اصفهان» ياد كرده است. <ref>روضاتی، زندگانی حضرت آیت الله چهارسوقی،ص17 و 111.</ref> | |||
اصفهان پژوه معاصر، سيد مصلحالدين مهدوى مىنويسد: | |||
نير «شاعرى است اديب و اديبى كامل، در نظم شعر عربى و فارسى هر دو قادر، و در فن تاريخ گويى ماهر». همو در جايى ديگر ، نير را «فاضل اديب و شاعر متتبع» مىداند كه «در فنون ادب و[...]ديگر فنون، از صاحب نظران» است. <ref>مهدوی،تذکره شعرای معاصر اصفهان،ص523؛مهدوی ،تذکره القبور یا دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص170.</ref> | |||
فرجام اين بخش سخن را به سرودهاى مىآراييم كه نير خود در كتاب «معادن» چنين از آن ياد كرده است: «اديب ماهر آقاى حويزى مقيم عتبات در وصف مؤلف گفته:<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج4، ص587.</ref> | |||
{{شعر}} | |||
{{ب|لَمْ تَكُنْ أخْطَأتْ جُدودُ الأماجِدْ|حَيْثُ سَمتْكَ لِلإلهِ حَبيبا}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
== آثار و فعالیت ها == | |||
===آثار مکتوب=== | |||
از آثار و تأليفات او مىتوان به: | |||
1. «رساله کوچکی در اغلاط قرآن های باغچه سرا» به طبع رسیده است. | |||
2. كتاب معادنالافادات كـه مجموعـه اى از علـوم و مباحث مختلف است و به نامهـاى معـادن العلـوم و معـادن الافـادات اشـتهار دارد و بزرگترين و مهمترين اثر نير به شمار مىآيد اشاره كرد. اين كتاب در سـه بخـش بـه نامهاى تراوش معادى و تراوش معاشى تنظيم شده است. | |||
3. از ديگر آثار او مىتوان به رسالهى الآيات المنظومه فى القرآن كه در ضمن كتاب معـادش بـه چـاپ رسـيده است. | |||
4. میتوان به ديوان اشعار او اشاره نمود كه البته فقط در الذريعه به اين ديوان اشاره شـده است و در ساير منابع كه شرح حال او را نگاشتهاند نامى از مجموعه اشعار نير تحت عنوان ديوان ديده نمىشود. | |||
5. آخرين اثر او كتابى در رد فرقهى بابيه و بدعتهاى آنان به عنوان «رسـوا در خـدع ميـرزا خدا» است كه بطور مستقل انتشار يافته و قسمتهايى از آن در انتهاى كتاب معـادن نقل گرديده است.<ref>لطفی، تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان، ص 668</ref> | |||
۶. از آثار کتابت وی دو رساله فقهی از سید حسین رجایی را در سال1322ق به خط نسخ زیبا نگاشته است که در کتابخانه حجت الاسلام سید مهدی شفتی نگهداری می شود.<ref>قاسمی ،،ص۱۹۵.</ref> | |||
به عربی و فارسی شعر می گفت و در فن مادّه گوئی مهارت داشت. جهت بیشتر علمای زمان مرثیه و مادّه تاریخ گفته است. | |||
نير در فن مادهتاريخ گويى مهارت بسيار داشته و براى بيشتر علما و رجال زمان مرثيه و مادهتاريخ گفته كه اسامى برخـى از آنهـا بـدين قـرار اسـت<span> </span>: | |||
[[محمدحسین فشارکی اصفهانی|آيـت اللّـه مـلا محمدحسين فشاركى]] | |||
[[سید ابوالحسن اصفهانی|آيتاللّه العظمى سيد ابوالحسن اصفهانى]] | |||
[[احمد بیدآبادی|آيـت اللّـه شـيخ احمـد بيدآبادى]] | |||
[[احمد شریف اصفهانی|حجتالاسلام ميرزا احمد شريف]] | |||
[[سید ابوالقاسم دهکردی|آيتاللّه العظمى سـيد ابوالقاسـم دهكـردى]] و... <ref>قاسمى، بزم قدسيان، ص397 ـ 408.</ref> | |||
ابیات زیر از اشعار اوست<span> </span>: | ابیات زیر از اشعار اوست<span> </span>: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|تـا چنـد غـم هجـرت پنهـان كـنم از مـردم | كــاحوال درون پيــدا از ديــدهى خــونريزم}} | {{ب|تـا چنـد غـم هجـرت پنهـان كـنم از مـردم | كــاحوال درون پيــدا از ديــدهى خــونريزم}} | ||
سطر ۳۴: | سطر ۹۵: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
==آثار== | ===آثار غیر مکتوب=== | ||
نمونه خط او در آرامگاه [[سید محمدباقر شفتی|سيد شفتى]] در جنب [[مسجد سید]] اصفهان قابل مشاهده است. نير درباره فضايل سيد و تعميرات يكصدمين سالگرد بناى آن (1360ق) قصيدهاى به زبان عربى سروده و به خط خود در سردر مقبره و ديوار جنوبى رواق آن نگاشته است. <ref>هنرفر،،ص ۷۷۹.</ref> | |||
=== فعالیت ها === | |||
استعداد خداداد، قريحه سرشار و حافظه بسيار، او را به فراگيرى و تتبع در علوم و فنون گوناگون سوق داد. چنان كه رياضيات، منشى گرى، حسابدارى، زبان لاتين و تاريخ و جغرافياى ايران و جهان را آموخت. انواع خطوط را نيز خوب مىنوشت. | |||
آقا جمالالدين قدسى مىنويسد:<blockquote>داراى استعدادى خدادادى و قريحـه سرشـار و حافظه بسيار است. اغلب قرآن و اكثر ادعيه و متجـاوز از ده هـزار اشـعار عربـى و فارسى انشائى و انشادى را محفوظ است.<ref>نير، معادن الافادات، ج3 ،ص64.</ref></blockquote>نير در آغاز تأسيس مدرسه معروف قدسيه، مدتى مدرس آن بود ولى پس از چندى براى رفع نيازمندىهاى مادى به شغل دفتردارى و حسابدارى روى آورد و تا آخر عمر بدان اشتغال داشت. | |||
وى خود در بيان اين كه چرا از پيروى همتايان اديب و شاعر خود در پرداختن تمام وقت به ادب و شعر سر باز زده، مىنويسد: | |||
«با اين كه دوستدار فضل و جامعيت، بلكه مولَع در تحصيل آن بودم، وقتم اجازه نمىداد كه پيروى كنم و به مضمون «الكاسبُ حبيب الله»، فقط مشغول كسب دفتردارى بودم». | |||
==وفات== | ==وفات== | ||
سطر ۵۵: | سطر ۱۱۵: | ||
{{ب|خـــدايا نيـــر عاصـــى بـــه اميـــد بهشـــت آمـــد | خصوص اكنون كه تن در خاک و سر بر روى خشـت آمـد}} | {{ب|خـــدايا نيـــر عاصـــى بـــه اميـــد بهشـــت آمـــد | خصوص اكنون كه تن در خاک و سر بر روى خشـت آمـد}} | ||
{{ب|گرفــت از قدســيان الهــام و ســال فــوت را گفتــا | «حبيـــباللّـــه نيــر جـــاودانى در بهشـــت آمـــد»<ref>متن سنگنوشته مزارش كه در نزديكى بقعه مرحوم ميرزا عبدالغفار تويسركانى قرار دارد در هواى سرد زمستان سال 86 پس از دو ساعت تفكّر و دقّت بر سنگ مزارش(بـه علـت سـاييدگى و نـامرغوب بـودن سنگ) نوشته شد.</ref>}} | {{ب|گرفــت از قدســيان الهــام و ســال فــوت را گفتــا | «حبيـــباللّـــه نيــر جـــاودانى در بهشـــت آمـــد»<ref>متن سنگنوشته مزارش كه در نزديكى بقعه مرحوم ميرزا عبدالغفار تويسركانى قرار دارد در هواى سرد زمستان سال 86 پس از دو ساعت تفكّر و دقّت بر سنگ مزارش(بـه علـت سـاييدگى و نـامرغوب بـودن سنگ) نوشته شد.</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}}<br /> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> | ||
سطر ۶۲: | سطر ۱۲۱: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، پژوهش و تألیف علیرضا لطفی(حامد اصفهانی)،اصفهان:سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1390. | *تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، پژوهش و تألیف علیرضا لطفی(حامد اصفهانی)،اصفهان:سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1390. | ||
* [[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی، مصلح الدین]]، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶. | *[[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی، مصلح الدین]]، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶. | ||
[[رده:کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]] | [[رده:کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]] |
نسخهٔ ۱۸ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۲۳

ميرزا حبيباللّه نير (1308 ق -) فرزند حاج شيخ محمدباقر ، فاضل ادیب و شاعر متتبع، عالم كامـل بود.
زندگی نامه
نير در 21 شوال در اصفهان ديده به جهان گشود و در محله بيدآباد سكونت داشت. نزد پدر دانشمند و اديب و دايىهاى هنرمند خود مقدمات علوم و ادبيات و نيز خوشنويسى را فرا گرفت.وی از كودكى به سرايش شعر روى آورد و از آن رو كه در سرايش اشعار عربى و فارسى مهارت داشته است او را شاعرى ذولسانين مىناميدهاند.
استاد همايى نوشـتهاست او غالباً به عربی شعر میسازد. [۱] و مرحوم مهدوی در تذکرهی خود مینویسد شعر را نیکو میسراید. [۲]
جابرى هم نوشته است:
در ميدان نظم و نثر مجلّى و سابق است. شهرت او بيشتردر سرودن مادهتاريخ است. او در انجمنهاى ادبى كمتر شركت مىكرده است اساتيد فن شاعرى به اقتضاى تخلّص نير به او لقب نيرالادبا دادهانـد . وى در نقدالشّـعر نيـز صاحبنظر بوده و علاوه بر اشعار عربى به لهجهى اصفهانى اشعارى سروده است.
وی طبع روانی در شعر داشته و در انجمن شعرا حضور می یافته و لقب «نیّر الادباء» را دریافت نموده است. او در فنون ادب و ریاضی و شعر و نقدالشّعر و تجوید و خط و دیگر فنون از صاحب نظران بود. او برای رفع نیازمندی های مادّی شغل حسابداری را انتخاب نموده و تا آخر عمر بدان اشتغال داشت.
خاندان
از جانب پدر و مـادر بـه دو خانوادهى عالم و هنرمند منسوب بوده است.
پدرش در علوم قديمه و رياضيات استاد بود و از شاگردان آخوند فشاركى به شمار مـىآمـد و از علماى عصر اجازهى اجتهـاد داشـت. در سـرودن شعر عربى و فارسى مهارت داشت.
از طرف مادر نيز جد نير آقا ميـرزا محمدعلى قارى خوشنويس بـزرگ خانـدان قدسـى كـه در تندنويسى و ريزنويسى خط نسخ مهارت داشـته و نزديک دويست نسـخه قـرآن نگاشـته اسـت . چهار پسر او(يعنى دايىهاى نير) ميرزا عبدالحسين قدسى ،میرزا حسن و ميرزا ابوالقاسم و ميرزا مهدى همه از خطاطان مشهور اصـفهان در دورهى معاصر بودهاند. ميرزا عبدالحسين در آموختن خط به نير نقـش ارزنـده اى داشته است.
به قول میرزا حسن خان جابرى انصاری، اديب مشهور معاصر، وى «به دو بيت الكمال منتسب، و به هر سفينه علمى، عَلَمى از ايشان مرفوع و منتصب» است.
فرزندان
نير خود فقط دو دختر داشته است و خويشان ديگر او كه اكنون با فاميلى نير در قيد حياتند برادرزادهها و يا خواهرزادههاى اويند.
اساتید
میرزا حبیب الله نير نزد پدر دانشمند خود تحصيل كـرد علوم قديمه ـ از تجويد و صرف و نحو و لغت و معانى و بيان و بديع و عروض گرفته تا رجال و اخبار و تفسير و اصول و فقه و منطق و حكمت و كلام و عرفان ـ را آموزش ديد و از درس برخـى از علمـاى بـزرگ اصفهان بهره برد. اساتیدی همچون:
- ميـرزا عبدالحسين قدسى [۳]
سیره اخلاقی
بدين ترتيب او قريب سى سال در مؤسسات و بنگاههاى ملى كار كرد و در طول اين مدت، به درستى و پاكدستي معروف بود. نير در زندگى به سلامت نفس، درستكارى، وطندوستى و دستگيرى از درماندگان اشتهار داشت و با آنكه خوش محاوره بود و همگان، معاشرتش را غنيمت شمرده، در مجالس محترمش مىداشتند، روزگار خود را به گوشهنشينى و قناعت مىگذراند. وى در طول حيات، مسافرتهايى به مناطق ايران از جمله خراسان و شيراز و تهران و به عراق و عتبات عاليات داشته است.
از ويژگيهاى او اهتمامش به قرآن و استشهادات او به آيات قرآنى است چنانكـه بخشى از كتاب معادنالافادات او به آيات منظوم قرآنى اختصاص دارد.
به جز كسانى كه بر كتاب «معادن» او تقريظ نگاشتهاند، برخى ديگر از بزرگان معاصر نير نيز تعبيراتى در وصف او آوردهاند كه بازگفت آنها خالى از لطف نيست.
علامه آقا بزرگ وى را چنين ستوده است: «عالم اديب[...] من المرموقين فى الفضيله والكمال [...] و هو اليوم من مشاهير أدباء أصفهان و معاریفهم».
استاد همايى نيز او را «فاضل خوش خط خوش حافظه» دانسته كه «از حسن خط و فضايل ادبى و طبع شعر بهرهمند» است. [۴]
محقق فرزانه، سید محمدعلی روضاتى در زمان حيات نير، او را با تعبير «اديب اريب و دانشمند لبيب» و «دانشمندى وارسته و اديبى خوش محاوره، از شعراء و ادباء خوب اصفهان» ياد كرده است. [۵]
اصفهان پژوه معاصر، سيد مصلحالدين مهدوى مىنويسد:
نير «شاعرى است اديب و اديبى كامل، در نظم شعر عربى و فارسى هر دو قادر، و در فن تاريخ گويى ماهر». همو در جايى ديگر ، نير را «فاضل اديب و شاعر متتبع» مىداند كه «در فنون ادب و[...]ديگر فنون، از صاحب نظران» است. [۶]
فرجام اين بخش سخن را به سرودهاى مىآراييم كه نير خود در كتاب «معادن» چنين از آن ياد كرده است: «اديب ماهر آقاى حويزى مقيم عتبات در وصف مؤلف گفته:[۷]
لَمْ تَكُنْ أخْطَأتْ جُدودُ الأماجِدْ | حَيْثُ سَمتْكَ لِلإلهِ حَبيبا |
آثار و فعالیت ها
آثار مکتوب
از آثار و تأليفات او مىتوان به:
1. «رساله کوچکی در اغلاط قرآن های باغچه سرا» به طبع رسیده است.
2. كتاب معادنالافادات كـه مجموعـه اى از علـوم و مباحث مختلف است و به نامهـاى معـادن العلـوم و معـادن الافـادات اشـتهار دارد و بزرگترين و مهمترين اثر نير به شمار مىآيد اشاره كرد. اين كتاب در سـه بخـش بـه نامهاى تراوش معادى و تراوش معاشى تنظيم شده است.
3. از ديگر آثار او مىتوان به رسالهى الآيات المنظومه فى القرآن كه در ضمن كتاب معـادش بـه چـاپ رسـيده است.
4. میتوان به ديوان اشعار او اشاره نمود كه البته فقط در الذريعه به اين ديوان اشاره شـده است و در ساير منابع كه شرح حال او را نگاشتهاند نامى از مجموعه اشعار نير تحت عنوان ديوان ديده نمىشود.
5. آخرين اثر او كتابى در رد فرقهى بابيه و بدعتهاى آنان به عنوان «رسـوا در خـدع ميـرزا خدا» است كه بطور مستقل انتشار يافته و قسمتهايى از آن در انتهاى كتاب معـادن نقل گرديده است.[۸]
۶. از آثار کتابت وی دو رساله فقهی از سید حسین رجایی را در سال1322ق به خط نسخ زیبا نگاشته است که در کتابخانه حجت الاسلام سید مهدی شفتی نگهداری می شود.[۹]
به عربی و فارسی شعر می گفت و در فن مادّه گوئی مهارت داشت. جهت بیشتر علمای زمان مرثیه و مادّه تاریخ گفته است.
نير در فن مادهتاريخ گويى مهارت بسيار داشته و براى بيشتر علما و رجال زمان مرثيه و مادهتاريخ گفته كه اسامى برخـى از آنهـا بـدين قـرار اسـت :
آيـت اللّـه مـلا محمدحسين فشاركى
آيتاللّه العظمى سيد ابوالحسن اصفهانى
آيـت اللّـه شـيخ احمـد بيدآبادى
آيتاللّه العظمى سـيد ابوالقاسـم دهكـردى و... [۱۰]
ابیات زیر از اشعار اوست :
تـا چنـد غـم هجـرت پنهـان كـنم از مـردم | كــاحوال درون پيــدا از ديــدهى خــونريزم | |
گر بـى تـو بـود جنـت، در كنگـره ننشـينم | ور بـا تــو بـود دوزخ، در سلسـله آويــزم[۱۱] | |
*** |
اى كه تمام انس و جان گشته ز جانفدايىات | بـرده ز هـر تَنـى روان جذبـهى دلبرايـىات | |
نير اعظمــم ُكنــد، كســوت ظلمــتم كَنــد | حســنت اگــر بيفكنــد پرتــو روشـناییات[۱۲] |
آثار غیر مکتوب
نمونه خط او در آرامگاه سيد شفتى در جنب مسجد سید اصفهان قابل مشاهده است. نير درباره فضايل سيد و تعميرات يكصدمين سالگرد بناى آن (1360ق) قصيدهاى به زبان عربى سروده و به خط خود در سردر مقبره و ديوار جنوبى رواق آن نگاشته است. [۱۳]
فعالیت ها
استعداد خداداد، قريحه سرشار و حافظه بسيار، او را به فراگيرى و تتبع در علوم و فنون گوناگون سوق داد. چنان كه رياضيات، منشى گرى، حسابدارى، زبان لاتين و تاريخ و جغرافياى ايران و جهان را آموخت. انواع خطوط را نيز خوب مىنوشت.
آقا جمالالدين قدسى مىنويسد:
داراى استعدادى خدادادى و قريحـه سرشـار و حافظه بسيار است. اغلب قرآن و اكثر ادعيه و متجـاوز از ده هـزار اشـعار عربـى و فارسى انشائى و انشادى را محفوظ است.[۱۴]
نير در آغاز تأسيس مدرسه معروف قدسيه، مدتى مدرس آن بود ولى پس از چندى براى رفع نيازمندىهاى مادى به شغل دفتردارى و حسابدارى روى آورد و تا آخر عمر بدان اشتغال داشت.
وى خود در بيان اين كه چرا از پيروى همتايان اديب و شاعر خود در پرداختن تمام وقت به ادب و شعر سر باز زده، مىنويسد:
«با اين كه دوستدار فضل و جامعيت، بلكه مولَع در تحصيل آن بودم، وقتم اجازه نمىداد كه پيروى كنم و به مضمون «الكاسبُ حبيب الله»، فقط مشغول كسب دفتردارى بودم».
وفات
اين شاعر فرزانه سرانجام در 4 جمادی الثانیه 1379 قمرى ديده از جهان فرو بست و در تكيـه تويسركانى تختفولاد مدفون گردید. [۱۵] نكته قابل تأمـل اينكـه قبـل از وفـاتش در غزلى مادهتاريخ وفاتش را با الهامى از ملائک مىسرايد كه بر سنگ مزارش منقـور است.
اشعار سنگ مزارش چنين است:
خـــدايا نيـــر عاصـــى بـــه اميـــد بهشـــت آمـــد | خصوص اكنون كه تن در خاک و سر بر روى خشـت آمـد | |
گرفــت از قدســيان الهــام و ســال فــوت را گفتــا | «حبيـــباللّـــه نيــر جـــاودانى در بهشـــت آمـــد»[۱۶] |
پانویس
- ↑ مجله آينه پژوهش، ش83 ، مقاله دكتر سيد محمدرضا ابن الرسول.
- ↑ مهدوي، تذكره شعراي معاصر اصفهان، ص524.
- ↑ مهدوی، اعلام اصفهان، ج2، ص423.
- ↑ همایی،تاریخ اصفهان مجلد هنر و هنرمندان، ص113و 118.
- ↑ روضاتی، زندگانی حضرت آیت الله چهارسوقی،ص17 و 111.
- ↑ مهدوی،تذکره شعرای معاصر اصفهان،ص523؛مهدوی ،تذکره القبور یا دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص170.
- ↑ مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج4، ص587.
- ↑ لطفی، تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان، ص 668
- ↑ قاسمی ،،ص۱۹۵.
- ↑ قاسمى، بزم قدسيان، ص397 ـ 408.
- ↑ معادنالافادات، ج2 ،ص133.
- ↑ همان، ص126.
- ↑ هنرفر،،ص ۷۷۹.
- ↑ نير، معادن الافادات، ج3 ،ص64.
- ↑ ابنالرسول، سيد محمدرضا، مقاله نيرالادبا، كتاب معادن؛ مجله آيينه پژوهش، سـال چهـاردهم، شـماره پنجم مهدوى، ذكره شعراى معاصر اصفهان، ص524.
- ↑ متن سنگنوشته مزارش كه در نزديكى بقعه مرحوم ميرزا عبدالغفار تويسركانى قرار دارد در هواى سرد زمستان سال 86 پس از دو ساعت تفكّر و دقّت بر سنگ مزارش(بـه علـت سـاييدگى و نـامرغوب بـودن سنگ) نوشته شد.
منابع
- تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، پژوهش و تألیف علیرضا لطفی(حامد اصفهانی)،اصفهان:سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1390.
- مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.