این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
محمدتقی رازی نجفی اصفهانی
با محمدتقی آقا نجفی اصفهانی اشتباه نشود.
این نوشتار نیازمند جعبهٔ اطلاعات است. ممکن است بخواهید با افزودن یک جعبهٔ اطلاعات، به استانداردسازی نمایش موضوع کمک کنید. |
محمدتقی رازی ایوانکی یا محمدتقی رازی اصفهانی (1185ق- ۱۲۴۸ق ) جدّ محمدتقی آقا نجفی اصفهانی است. وی معروف به صاحب حاشیه، سر سلسله خاندان نجفی اصفهانی و نویسنده کتاب هدایه المسترشدین است.
زندگی نامه
ولادت
محمدتقی رازی دربین سال (1185_1187ق )در ایوان کی از بلوک ورامین زاده شده است.
خاندان
محمدتقی فرزند محمدرحیم اصفهانی و بر اساس برخی منابع، فرزند عبدالرحیم است. پدرش از خاندان استاجلو[۱] بود که در دوره صفویه از رجال کشوری محسوب میشدند او در ایوان کی سمت دولتی داشت. محمدحسین اصفهانی صاحب فصول برادر اوست.[۲]
پدر محمدقلی بیک، میرزا مهدی مأمور تعمیر صحن و تذهیب قبّه نجف اشرف و تذهیب گنبد کربلا از طرف نادرشاه بود و اسم او در یکی از کتیبه های صحن نجف اشرف نوشته شده است.[۳] بنا بر قولی، میرزا مهدی از اهل فلوجه، از دهات بغداد، بوده که در زمان استیلای نادرشاه بر عراق، به تهران کوچانده شده اند. محمد رحیم بیک (م: 1217ق در نجف اشرف ) در ایوان کی حاکم بوده؛ ولی آن را ترک کرده و با اهل و اولاد به عتبات عالیات مشرف شده و در کربلای معلی سکونت نمود.[۴] محمدرحیم از دختر الله وردی بیک حاکم کرمانشاه دو پسر آورد که یکی شیخ محمّد تقی رازی، و دیگری شیخ محمّد حسین حایری، صاحب کتاب« الفصول الغرویة» در علم اصول است. وی دارای دو دختر نیز بود که دختر بزرگ او زن آقا احمد کرمانشاهی، فرزند آقا محمّد علی بهبهانی، است.[۵]
فرزندان
وی در جوانی به عتبات عالیات رفت و در آنجا با دختر شیخ جعفر کاشف الغطا ازدواج کرد. ثمره این ازدواج محمدباقر مسجدشاهی است. همچنین محمدتقی آقا نجفی اصفهانی از مراجع تقلید شیعه نوه اوست.[۶]
دختران شیخ محمّد تقی، یکی شهربانو همسر عالم فاضل شیخ محمّد طهرانی خواهر زاده و شاگرد اوست که از علما و مدرسین بزرگ تهران بوده است. دختر دیگر شیخ را حاجی عبدالکریم شیرازی تزویج کرد و از او صاحب فرزندی به نام شیخ محمد حسین شد که در تکیه مادر شاهزاده مدفون است.
تحصیلات
از تحصیلات مقدماتی و متوسط علامه رازی اطلاعی نداریم. وی تحصیلات عالیه خود را ابتدا در کربلای معلی خواند و در ادامه در نجف اشرف نزد اساتید بزرگی تحصیلات عالیه ی خود را به پایان رساند.
اساتید
محمدتقی در دوران تحصیل از اساتید بزرگی در کربلا و نجف بهره بردند از جمله:
- آقا محمّد باقر وحید بهبهانی
- شیخ جعفر نجفی کاشف الغطاء
- سید محمّد مهدی بحر العلوم
- سید علی طباطبایی حایری
- سید محسن اعرجی کاظمی
- شیخ اسدالله کاظمی دزفولی [۷]
- شیخ احمد احسایی.[۸]
سید محسن اعرجی (کاظمین)
صاحب ریاض ( در کربلا)
او از کاشف الغطاء اجازه روایت و فتوا دریافت کرد.[۹]
شاگردان
به گفته سید محمدباقر خوانساری از شاگردان وی حدود ۳۰۰ نفر در درس وی حاضر میشدند.[۱۰] برخی نیز شمار حاضران درس وی را حدود ۴۰۰ تن گفتهاند.[۱۱]
برخی از شاگردان رازی عبارتند از:
- سید محمدباقر خوانساری
- ملا احمد خوانساری
- حاج ملا حسینعلی تویسرکانی
- شیخ محمّد حسین اصفهانی حائری
- ملا زین العابدین گلپایگانی
- حاج ملا علی قزوینی زنجانی
- شیخ محمّد طهرانی
- میر سید حسن مدرس
- ملا محمد باقر شکی
- شیخ محمدتقی گلپایگانی
- سید جواد رضوی
- مولی محمدتقی هروی
- میرزا محمدحسن شیرازی
- سید محمدحسن مجتهد موسوی
- حاج ملا محمدصادق قمی
- سید محمد شهشهانی.[۱۲]
جایگاه
جایگاه علمی
علامه رازی از اکابر و فحول علمای امامیه در قرن سیزدهم هجری است که به نوشته شاگردش، میرزا محمّد باقر چهار سوقی:
« در فقه و اصول بر تمام علمای زمان خود برتری داشته؛ بالخصوص در اصول فقه دارای تبحّری بی نهایت و گویا طینت او از افکار دقیقه و انظار عمیقه سرشته بوده است».[۱۳]
ملا عبد الکریم گزی در « تذکرة القبور» می نویسد:
جلالت شأن و مقام آن بزرگوار در علم و عمل محتاج به بیان نیست. مجاهدات و ریاضات و کمالات نفس آن بزرگوار و بعضی استبصارات و ختومات از او در نزد اهل معرفت معروف است.
به نوشته نواده او محمّد باقر الفت:
« وی یک قسم از میل و مذاق عرفانی و اشتغال به سیر و سلوک طریقت نیز داشته و نسبت به شخصی از مردان راه، موسوم به درویش کافی که سیدی گوشه نشین در قصبة نجف آباد بوده، ارادت می ورزیده است».
او عالمی عابد و زاهد بوده و مجاهدات و ریاضات و کمالات نفس او نزد اهل معرفت معروف بود. برخی نوشته اند وی مراحل سیر و سلوک و تصفیه باطن را نزد درویش کافی نجف آبادی طی نموده است.
آثار و فعالیت ها
آثار
- هدایه المسترشدین؛ این کتاب حاشیهای است بر معالم است و نویسنده آن به صاحب حاشیه نیز شناخته میشود. نویسنده جلد نخست آن رادر سال ۱۲۳۷ق به پایان برده است. [۱۴]این کتاب منبع و مرجع شمار زیادی از اصولیان پس از وی بوده است که نوه او شیخ مهدی نجفی در مقدمهای بر آن نام آنها را ثبت کرده است.شیخ انصاری این کتاب را تدریس میکرده است. از هدایة المسترشدین تا سال ۱۳۱۰ق پنج چاپ سنگی وجود دارد که نخستین آنها مربوط به سال ۱۲۶۹ق است.[۱۵]
- تبصرة الفقهاء؛ کتابی در فقه استدلالی که در آن مباحثی پیرامون طهارت، اوقات نماز، زکات و بیع مطرح شده است.
- رسالهای در مفطر نبودن توتون.
- رساله عملیه به فارسی.
- رسالهای در فساد شرط ضمن کتابی در طهارت.
- رساله صلاتیه
- تقریرات سید مهدی بحرالعلوم
- تبصرة الفقهاء
- رسالهای در بحث دروان بین اقل و اکثر
- هداية المسترشدين فی شرح أصول معالمالدين
- اجوبه المسائل
فعالیت ها
هشت سال پس از ازدواج، به ایران مهاجرت نمود و به گفته حسینی اشکوری در حدود سال ۱۲۲۵ق وارد اصفهان شد.[۱۶] در اصفهان ساکن شد. نوشته اند: وی مبتلا به ضعف قلب بود و از دیدن آلات جنگ، متوحش می گردید. با این وصف، در زمان حمله وهابیه به نجف اشرف کمال کوشش را نمود و سپس جهت معالجه به ایران مهاجرت کرد.
او ابتدا به مشهد مقدس رضوی مشرف شد. در آنجا میرزا داود خراسانی فرزند حاج میرزا مهدی خراسانی (مشهور به شهید رابع ) او را میهمانی نمود و به مدت شش ماه نزد او به تحصیل پرداخت و قرض های او را که حدود یک هزار تومان بود، ادا نمود.[۱۷]
وی از مشهد مقدس به یزد رفت و پس از مدتی به اصفهان آمد. ابتدا در مسجد ایلچی واقع در محله احمدآباد اقامه جماعت و تدریس نمود. سپس به محله حصارلله بیک واقع در جنوب غربی مسجد شاه ( مسجد امام فعلی ) نقل مکان کرد و تا آخر عمر در آن مسجد به اقامه جماعت و تدریس پرداخت.
در آن زمان ریاست دینی اصفهان بر عهده سید محمد باقر شفتی، حاج محمد ابراهیم کلباسی و امام جمعه بود و علمای بسیاری نیز تحت الشعاع آنان در این شهر می زیستند.
چندی پس از ورود شیخ به اصفهان و تشکیل جلسه درس، شهرت و آوازه علم و فضیلت او سراسر ایران را فرا گرفت و طالبان علم از هر سو برای استفاده از محضر پربار او روی به اصفهان نهادند، سید حسن صدر به نقل از پدر خود، تعداد حاضرین در مجلس درس علامه رازی را حدود چهارصد نفر ذکر کرده است.
شیخ محمد تقی در تمام مدت عمر گرفتار فقر و پریشانی و اختلال معاش بود ولی با کمال عفت و مناعت می زیست. در یکی از سفرهای فتحعلی شاه به اصفهان، روزی از تالار عالی قاپو طلاب زیادی را مشاهده کرد که از مسجد شاه به سمت میدان بیرون می آمدند، سبب جمعیت را پرسید، عبدالله خان امین الدوله سبب اجتماع را حضور در درس شیخ بیان نمود و با توضیحی کامل از شیخ و بی بضاعتی او، دستخط واگذاری قریه شهاب آباد لنجان را جهت مدد معاش شیخ به امضای شاه رساند؛ ولی شیخ هنوز از محصول آن مزرعه نچشیده، در نیمه شوال 1248ق وفات نمود.
محمدتقی با استناد به آیات ۳۱ و ۳۲ سوره توبه تمامی مشرکان و کافران را نجس میدانست. او اثر مستقلی درباره رجال تألیف نکرده اما دیدگاههای رجالی خود را در آثار دیگرش از جمله تبصره الفقهاء بیان کرده است. رازی ابوبصیر را که به صورت مطلق در روایات به کار رفته است بر ابوبصیر مرادی و ابوبصیر اسدی حمل میکرد و آن دو را ثقه میدانست.[۱۸]از او به صاحب حاشیه نیز یاد میشود.
او چند سال قبل از فوت خودش وصیّ مریم بیگم دایه سلطان محمّد میرزا سیف الدوله قاجار حاکم اصفهان بود و تحت نظر او مریم بیگم در تکیه ای مخصوص که سلطان محمّد میرزا ساخته بود به خاک سپرده شد.[۱۹]
وفات
محمدتقی رازی در جمعه ۱۵ شوال ۱۲۴۸ق در اصفهان درگذشت محمدباقر شفتی بر او نماز گزارد و در قبرستان تخت فولاد در تکیه مادر شاهزاده مدفون شد. البته آقا بزرگ تهرانی گفته است که علامه کلباسی بر او نماز گزارده است.[۲۰]
محمّد حسین ضیاء اصفهانی مرثیه ای برای او سروده و این مادّه تاریخ از آنجاست:
از پی تاریخ آن کلک «ضیا» زد رقم | «راهنمای امم کرد بجنّت مقام»[۲۱] |
در آذر ۱۳۹۰شمسی همایشی در بزرگداشت محمدتقی رازی در ایوانکی برگزار شد. در این مراسم از تندیس وی و همچنین کتاب احوال و آثار شیخ محمدتقی رازی نجفی اصفهانی و خاندانش نوشته رحیم قاسمی رونمایی شد. مقالات این همایش با عنوان «مجموعه مقالات همایش ملی فقیه محقق و اصولی مدقق علامه محمدتقی ایوانکی رازی نجفی اصفهانی» منتشر شده است.
پانویس
- ↑ جناب، الاصفهان، ،ص661 .
- ↑ حسینی، «هدایة المسترشدین و مؤلف آن»، ص۷۶.
- ↑ کرمانشاهی، ، مرآت الاحوال جهان نما،ص153 .
- ↑ صدر، تکمله امل الامل، ج5 ،ص287 .
- ↑ الفت، نسب نامه، نسخه خطی؛ معلم حبیب آبادی،مکارم الاثار، ج4 ، ص1328.
- ↑ خوانساری، روضات الجنات، مکتبة اسماعیلیان، ج۲، ص۱۲۷.
- ↑ صدر، تکمله امل الامل ،ج5 ،ص287 .
- ↑ تنکابنی، ، قصص العلماء، ص143.
- ↑ خوانساری، روضات الجنات، مکتبة اسماعیلیان، ج۲، ص۱۲۳.
- ↑ خوانساری، روضات الجنات، مکتبة اسماعیلیان، ج۲، ص۱۲۴.
- ↑ آقا بزرگ الطهرانی، طبقات أعلام الشیعة، صص215-216.
- ↑ مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد ، ج2، صص317-321.
- ↑ خوانساری، روضات الجنات، ج2 ،ص123.
- ↑ آقابزرگ الطهرانی، طبقات أعلام الشیعة، صص216-217.
- ↑ حسینی، «هدایة المسترشدین و مؤلف آن»، ص۷۸.
- ↑ حسینی، «هدایة المسترشدین و مؤلف آن»، ص۷۶.
- ↑ مدرس، تاریخ علمای خراسسان، ص68.
- ↑ باقری سیانی، «یک نکته از هزاران»، ص۶۹؛ به نقل از تبصرة الفقهاء، ج۱، ص۱۲۶.
- ↑ مهدوی،اعلام اصفهان،ج۲ ،ص228.
- ↑ آقابزرگ الطهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ص۲۱۶.
- ↑ مهدوی،اعلام اصفهان،ج۲ ،ص229
منابع
- مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
- مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج2، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.