این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
سید محمد حسینی شهشهانی
این نوشتار نیازمند جعبهٔ اطلاعات است. ممکن است بخواهید با افزودن یک جعبهٔ اطلاعات، به استانداردسازی نمایش موضوع کمک کنید. |
آقا میر سیّد محمّد حسینی شهشهانی فرزند عبدالصمد، متوفّی 1287 ق. علّامه فقیه، زاهد محقّق است. از مراجع بزرگ تقلید که در علم و تقوی زبانزد علماء ومردم بود.
زندگی نامه
خاندان
نسب شهشهانی با 36 واسطه به امام معصوم حضرت زین العابدین (علیه السلام) می رسد. نیای ششم او شخصی است به نام میر شمس الدین بود.
کودکی و نوجوانی
وی در یکی از محله های شمال شهر اصفهان به نام شهشهان سکونت داشته از این رو به شهشهانی معروف گردیده است. لیکن اصل او از قریه خرزوک ( خرزوق) بلوک برخوار از بلوکات اصفهان است و در شهر اصفهان سکونت داشته است.گویند وی در بزرگسالی به تحصیل علم پرداخت و تا آنجا پیش رفت که تمام دارایی خویش را برای استنساخ کتب فقه و اصول، که خود تألیف کرده بود، وقف کرد و آنها را به عنوان یک بنیاد موقوفه درآورد.[۱]
صاحب روضات در باره ی وی می گوید:«احدی را در اشتغال به امر علم وتعلیم و دوری از اتلاف عمر مانند وی ندیدم».
اساتید
استاد برجسته اش:
- حاجی کلباسی (متوفی 1261 ق)
- شیخ محمّدتقی رازی(متوفّی 1248 ق) بود.[۲]
- سیدمحمدمجاهد طباطبایی [۳]
شاگردان
بزرگانی چون حاج میرزا حسن شیرازی، سیّد محمّدباقر خوانساری(صاحب روضات) و فاضل اردکانی از شاگردان او بوده اند.[۴]
- میرزای شیرازی
- سید محمدصادق خوانساری
- میرزا محمد باقر چهارسوقی(صاحب روضات)
- میرزا بدیع درب امامی
- شیخ محمد حسین فاضل اردکانی حایری
- سید حسن مقدس
- حاج میرزا یحیی شفیعی بیدآبادی
- شیخ محمد هادی تهرانی
- شیخ محمد طاهر دزفولی
- شیخ محمد رضا شیرازی
- میرزا جواد نوری
جایگاه علمی
درباره شخصیت علمی شهشهانی و مقام والای فقاهت و مرجعیت وی یکی از شاگردان برجسته او، صاحب روضات (م: 1313ق) چنین گوید:
«(...) در آن زمان به تلمذ و استفاضه از محضر درس اساتید فن می پرداختم. خاصه از فیض حضور یکتا فقیه دوران آمیر سیدمحمد بن عبدالصمد حسینی اصفهانی شاه شاهانی که در این عصر تنها مقام والای مرجعیت تقلید و ریاست حوزه علمیه را برعهده دارد؛ برخوردار گشته ام. به یقین باید گفت که در پیگیری علمی و کسب معرفت و تعلیم و آموزش طالبان علم و اجتناب از تباه سازی اوقات شریف عمر عزیز کسی را همچون او نیافته و ندیده ایم.از اساتید وی یکی مرحوم حاج محمد ابراهیم (م 1278ق) و دیگری آقا سید علی طباطبایی (م 1242ق) مشهور به علائی کربلائی است. شهشهانی که خداوند حافظ او باد و سلامتش دارد آثار کثیری به نگارش درآورده است. متن جمله کتاب »انوار الریاض« که شرح ممتعی است بر کتاب شرح کبیر موسوم به »ریاض المسائل« به بزرگی و حجم خود ریاض المسائل. کتاب دیگر او به نام » عروة الوثقی« است در فقه و کتابی نیز در اصول دارد به نام » غایة القصوی« منظومه ای هم در علم فقه به صورت ارجوزه سروده است، که نظیر آن در دیگر کتب فقهی استدلالی منظوم یافت نمی شود. این منظومه فقهی در حدود صدهزار بیت است. اصولا منظومه های شهشهانی هم از نظر قالب و محتوی عالی و دلنشین است. در رثاء حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) و دیگر شهدای دین نیز اشعاری سروده است.»[۵]
در »اعیان الشیعه« آمده است:
» سید محمد شهشهانی اصفهانی، پیرسالخورده و صاحب تألیفات فرزند عبدالصمد در سال1287ق در اصفهان وفات یافت. وی در اصفهان سمت تدریس داشت و شاگرد صاحب ریاض و صاحب مناهل و استاد اردکانی و غیر او بود«[۶]
میرزا محمدعلی عبرت نائینی می نویسد:
«میر سید محمد یک چشمش نابینا و چشم دیگرش ثلث بینایی یک چشم سالم را داشت و با این حال وی را تألیفات عدیده در فقه و اصول هست و از معاصرین خود در این دو علم به مراتب برتری داشت. میر شمس الدین حکیم الهی میگفت »صاحب شرح لمعه اگر در زمان وی بود، اعتراف می کرد که » شرح لمعه« را که خود گفته مثل او نمی تواند تدریس کند.« وی را فرزندی نبود( ...) مدرس وی در خانه شخصی که در محله مسجد حکیم در کوچه معروف به سینه سنگی واقع است بود و در مسجد ذوالفقار که در بازار بزرگ است امامت می کرد».
پس از درگذشت حاجی کرباسی ریاست تدریس و فتوای اصفهان به او اختصاص یافت. وی دارای مقلدان بسیار بود و در فقاهت مسلکی مابین اصولی و اخباری داشت.[۷]
درجات فضل و کمال و تبحر علامه شهشهانی در مسائل مختلف و آراء مستدل و فتاوی عالمانه آن مرحوم در مباحث گوناگون فقه و اصول نه تنها از تعابیر صدق شاگرد والا مقامش، صاحب روضات، هم چنین از عبارات »اعیان الشیعه« مستفاد میگردد بلکه تصفح و تأمل در کتب برجای مانده از آن بزرگوار چه عربی چه فارسی خود بر این مدعا گواهی صادق است. وی استاد خود،صاحب ریاض و میرزای قمی صاحب قوانین را به تحدی فراخوانده و بر کتب آنان در فقه و اصول حاشیه زده و جای »ان قلت« باقی گذاشته است. به گونه ای که حتی در رساله عملیه خود به نام »جامع السعادة« که برای عوام و مقلدان خویش نوشته است، دست از استدلال برنداشته و در هر جا به مناسبت مقام، اقوال و دلایل دیگران را نقل کرده و آنها را به نقد گذاشته و نظر اجتهادی و فتوای خود را بیان داشته است.
این مجتهد جامع الشرایط و مرجع تقلید زمان خود، در ادب عربی نیز ید طولانی داشته چنانکه ارجوزه های عربی او در ابواب فقه همگی شاهد این مدعاست. در بعضی اشعار او نکات ظریف بلاغی و دقیقه های لطیف ادبی یافته می شود که از روی طبع نه تطبع به کار رفته است. سرودن با انسجام و استحکام انواع شعر تعلیمی و عاطفی و غیره در یک زبان، خود برهان ّ قاطعی است بر تضلع و توانمندی سراینده و دست داشتن او در به کار بردن کلمات، تعبیرات،کنایات و تشبیعات مستعمل در آن زبان.
آثار و فعالیت ها
آثار
نقل است که وی از اوّل تا آخر عمرش را به گوشه نشینی و نگارش کتاب هایی در فقه و اصول و غیره گذراند. از تألیفاتش:
- «العروه الوثقی» در فقه استدلالی است که سیّد محمّدکاظم یزدی طباطبایی مرجع تقلید معروف نام کتابش در فقه را از این کتاب گرفته است.
- «الغایه القصوی» در اصول فقه
- «انوار الرّیاض» که کتابی بسیار ارزشمند و علمی است
- «جنّه المأوی» که دوره ی فقه را به شعر عربی در آورده وکتابی مفصّل است.
- «انیس المتقین» بحث هایی پیرامون تقوی و پرهیزگاری مستند از آیات قرآنی و احادیث اهل بیت(علیه السلام) به فارسی است.
- «جامع السعاده» رساله فتوایی است در هفت باب مشتمل بر احکام عبادات با فواید مختلف مهمی از فقه و اشاره به بعضی ادله به فارسی است.
- «رضوان الآملین»
- «عیشه راضیه»
- «مشکوه الهدایه»
- »رساله اجتهاد و تقلید«
- «الامام الثانی عشر»
- دیوان اشعار . نمونه ای از آن سه بیت شعر عربی است که در مقدمه کتاب فقه عربی خود به نام »جنة المأوی و سحاب الفیض و الجدوی« سروده است:
و قلها یتفق فتوی بلا | دلیلها مفصلا او مجملا |
و دیگر آثارش که هریک بیانگر مقام علمی این عالم بزرگوار است.
فعالیت ها
شهشهانی برخی از املاک خویش را وقف نموده بود تا از عواید آنها کتابهایش را استنساخ کنند و در اختیار اهل علم قرار دهند، زیرا آن بزرگوار از چاپ کتابهایش امتناع داشته است.
شاید علت امتناع این عالم از چاپ کتابهایش این بوده باشد که چون دستگاه های چاپ را از خارج وارد می کرده اند، ایشان نمی خواسته است از کافر استعانت کند و در نتیجه تسلط کفار را بر مسلمین تثبیت نماید.[۸]
وفات
میر سیدمحمد شهشهانی در نزدیکی صبح پنجشنبه دهم ذی الحجه(عید قربان) سال 1287ق پس از عمری طولانی و با برکت در حالی که فرزندی نداشت وفات یافت و در اول قبرستان تخت فولاد اصفهان تقریبا رو به روی مسجد رکن الملک در بقعه مخصوص خاندان شهشهانی میر شمسی واقع در تکیه ای به همین نام دفن شد.
قبر او در آن جا معروف است و بر روی قبر تاریخ فوت آن را اشتباها 1289ق نوشته اند. در »تذکرة القبور « گوید: » وفات آن عالم بزرگوار زمان گرانی رخ داد و گرانی قطعا قبل از 1289ق بوده است« .[۹]
پانویس
- ↑ جناب ، رجال و مشاهیر اصفهان، ص 324.
- ↑ عقیلی، تخت فولاد اصفهان، ص۱۵۴.
- ↑ مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج 2، ص 560.
- ↑ 225. جهت آشنایی با احوال و آثار و کتابشناسی آثار وی ر. ک: مجله میراث جاویدان، سال پنجم، شماره 3 و 4 ، صص 97 - 86 .
- ↑ مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج 2، ص 561.
- ↑ امین عاملی، اعیان الشیعه، ج 9، ص381.
- ↑ همایی، تاریخ اصفهان ابنیه و عمارات، ص 238؛ جناب ، رجال و مشاهیر اصفهان، ص 324.
- ↑ مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج 2، ص 563-560.
- ↑ گزی، تذکرة القبور ، ص28.
منابع
- عقیلی، احمد، تخت فولاد اصفهان، زیرنظر اصغر منتظر القائم؛ با همکاری مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد (دانشنامه تخت فولاد اصفهان)، چاپ دوم، اصفهان، کانون پژوهش، 1385.
- مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج2، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.