این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «اسماعیل معزی»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش از کتاب دانشنامه ، تیتر بندی، لینک، الگو)
جز (تصحیح رده)
 
(۶ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{نیازمند جعبه اطلاعات}}[[پرونده:139708141323580615831834.jpg|بندانگشتی|عالم فرزانه اسماعیل معزی]]
{{جعبه اطلاعات عالمان|تصویر=[[پرونده:139708141323580615831834.jpg|300px|وسط]]|نام کامل=اسماعیل معزی|زادروز=۱۲۸۸ قمری|تاریخ وفات=۱۳۶۳قمری|مدفن=[[تخت فولاد]]، [[تکیه کازرونی]]|اساتید=[[محمد کاشی|آخوند کاشی]]، [[سید محمدبدیع موسوی درب امامی|میرزا بدیع درب امامی]]، [[سید محمدمهدی درچه ای]]، و...|شاگردان=[[سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی|آیت الله العظمی سید شهاب الدین حسینی مرعشی نجفی]]|اجازه روایت به=[[سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی|آیت الله العظمی سید شهاب الدین حسینی مرعشی نجفی]]|اجازه روایت از=آیت الله العظمی آخوند ملا محمد کاظم خراسانی، آیت الله شيخ الشريعه اصفهانی، آیت الله آقا شیخ محمد حسین قمشه ای|آثار=رساله در اجتهاد و تقلید، رساله در استصحاب، رساله در برائت،و..|اجتماعی=مدرس، ائمه جماعت، نویسنده، و...}}
 
'''شیخ اسماعیل معزّی'''( 1288ق-1363ق) فرزند محمد حسن معزی، عالم عامل، جلیل زاهد، فقیه وارسته و مدرس محقق ، از علمای قرن چهاردهم هجری که در شهر اصفهان متولد شد.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج1 ، ص 571.</ref>
'''شیخ اسماعیل معزّی'''( 1288ق-1363ق) فرزند محمد حسن معزی، عالم عامل، جلیل زاهد، فقیه وارسته و مدرس محقق ، از علمای قرن چهاردهم هجری که در شهر اصفهان متولد شد.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج1 ، ص 571.</ref>


==زندگینامه==
==زندگی‌نامه==


=== ولادت ===
===ولادت===
او در سال ۱۲۸۸ق<ref>آقابزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج ۱، ص ١٥٣.</ref> در خانواده ای مذهبی و دوستدار دانش و فرهنگ در شهر اصفهان چشم به جهان گشود. تولد وی را در سال ۱۳۰۹ق نیز نوشته اند.<ref>مرعشی نجفی، المسلسلات في الاجازات، ج ۲، ص۳۰۲.</ref>
او در سال ۱۲۸۸ق<ref>آقابزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج ۱، ص ١٥٣.</ref> در خانواده ای مذهبی و دوستدار دانش و فرهنگ در شهر اصفهان چشم به جهان گشود. تولد وی را در سال ۱۳۰۹ق نیز نوشته اند.<ref>مرعشی نجفی، المسلسلات في الاجازات، ج ۲، ص۳۰۲.</ref>


=== خاندان ===
===خاندان===
پدرش، محمد حسن از خاندان و نیاکانی اصیل و محترم و از معلومات مذهبی نیز برخوردار بود و به کار بازرگانی اشتغال داشت و همواره از علما و دانشمندان به نیکی و بزرگی یاد مینمود و از آنان تجلیل می کرد. از این رو برای تربیت و پرورش اسماعیل در طی مراحل علمی و سیر و سلوک روحانی علاقه نشان میداد و همت می گماشت.  
پدرش، محمد حسن از خاندان و نیاکانی اصیل و محترم و از معلومات مذهبی نیز برخوردار بود و به کار بازرگانی اشتغال داشت و همواره از علما و دانشمندان به نیکی و بزرگی یاد می‌نمود و از آنان تجلیل می کرد. از این رو برای تربیت و پرورش اسماعیل در طی مراحل علمی و سیر و سلوک روحانی علاقه نشان می‌داد و همت می گماشت.  


همسر ایشان از خانواده اهل علم و دختر شیخ ابراهیم نوری همدانی بود.<ref>جواهر کلام، تربت پاکان قم، ج ۱، ص۲۰۷.</ref>
همسر ایشان از خانواده اهل علم و دختر شیخ ابراهیم نوری همدانی بود.<ref>جواهر کلام، تربت پاکان قم، ج ۱، ص۲۰۷.</ref>


شش فرزند داشتند (چهار پسر و دو دختر ): حجت الاسلام و المسلمین حاج شيخ ابوالفضل و آقایان مرتضی ( که آرامگاهش در تکیه کازرونی است)، باقر و حسین معزالدین که دوستدار مکتب نبوی و اهل بیت(ع) بودند.  
شش فرزند داشتند (چهار پسر و دو دختر ): [[ابو‌الفضل بن اسماعیل معزی|حجت الاسلام و المسلمین حاج شيخ ابوالفضل]] و آقایان مرتضی ( که آرامگاهش در تکیه کازرونی است)، باقر و حسین معزالدین که دوستدار مکتب نبوی و اهل بیت(ع) بودند.  


از دو دختر ایشان یکی با حجت الاسلام سید باقر عماد الواعظین (موسوی) ازدواج کرد و دیگری با یکی از افراد متشخص و اصیل در تهران وصلت نمود.
از دو دختر ایشان یکی با حجت الاسلام سید باقر عماد الواعظین (موسوی) ازدواج کرد و دیگری با یکی از افراد متشخص و اصیل در تهران وصلت نمود.


=== کودکی ===
===کودکی===
اسماعیل از همان کودکی به نماز، مسجد، درس و فراگیری و آموزش علاقه مند بود، از سن هفت سالگی به همراه مادر بزرگش که بانویی عابده و متهجده بود، اغلب شب ها برای اقامه نماز شب به مسجد جامع اصفهان می رفت و تا پایان عمر پربرکت خویش نماز شب را ترک نکرد.
اسماعیل از همان کودکی به نماز، مسجد، درس و فراگیری و آموزش علاقه مند بود. از سن هفت سالگی به همراه مادر بزرگش که بانویی عابده و متهجده بود، اغلب شب ها برای اقامه نماز شب به مسجد جامع اصفهان می رفت و تا پایان عمر پربرکت خویش نماز شب را ترک نکرد.


=== تحصیلات ===
===تحصیلات===
او با اشتیاق فراوان به تحصیل علم و معرفت پرداخت و نزد استادان برجسته علوم ادبیات عرب و منطق و کلام و فقه و اصول را فرا گرفت. او از هوش و استعداد و حافظه نیرومند و قدرت تجزیه و تحلیل مسایل و آموخته ها برخوردار بود؛ به گونه ای که روزانه چندین درس فرا می گرفت و کتابها و موضوعات علمی گوناگونی نیز تدریس می کرد که برخی از آنها دروسی بود که تازه فرا گرفته بود و با تسلط و اشراف بر آنها و با شیوایی برای شاگردانش بیان می کرد
او با اشتیاق فراوان به تحصیل علم و معرفت پرداخت و نزد استادان برجسته علوم ادبیات عرب و منطق و کلام و فقه و اصول را فرا گرفت. او از هوش و استعداد و حافظه نیرومند و قدرت تجزیه و تحلیل مسایل و آموخته ها برخوردار بود؛ به گونه ای که روزانه چندین درس فرا می گرفت و کتابها و موضوعات علمی گوناگونی نیز تدریس می کرد که برخی از آنها دروسی بود که تازه فرا گرفته بود و با تسلط و اشراف بر آنها و با شیوایی برای شاگردانش بیان می‌کرد.


شیخ اسماعیل معزالدین برای کسب افزایش و تعالی علم و معرفت راهی نجف اشرف شد و در جوار بارگاه علوی از محافل علمی و درسی و معرفتی آن سامان بهره گرفت و توشۀ علمی و اخلاقی و عرفانی بسیاری اندوخت. وی در تاریخ ۲۳ رجب ۱۳۲۱ق در نجف اشرف به درس آیت الله العظمی آخوند ملا محمد کاظم خراسانی راه یافت و به تلمذ پرداخت و توشه های فراوانی از خوشه های درخت پربار علمی و عرفانی این عالم بزرگ برگرفت.
شیخ اسماعیل معزالدین برای کسب افزایش و تعالی علم و معرفت راهی نجف اشرف شد و در جوار بارگاه علوی از محافل علمی و درسی و معرفتی آن سامان بهره گرفت و توشۀ علمی و اخلاقی و عرفانی بسیاری اندوخت. وی در تاریخ ۲۳ رجب ۱۳۲۱ق در نجف اشرف به درس آیت الله العظمی آخوند ملا محمد کاظم خراسانی راه یافت و به تلمذ پرداخت و توشه های فراوانی از خوشه های درخت پربار علمی و عرفانی این عالم بزرگ برگرفت.
سطر ۲۶: سطر ۲۷:
آیت الله معز الدین (معزی) دوازده سال در نجف اشرف از این استادان بزرگ و کم نظیر و دیگر علمای طراز اول کسب کمالات عالیه و علوم متعالیه نمود و خود نیز ضمن تحصیل به تدریس و تزکیه نفس و رياضات شرعیه پرداخت.  
آیت الله معز الدین (معزی) دوازده سال در نجف اشرف از این استادان بزرگ و کم نظیر و دیگر علمای طراز اول کسب کمالات عالیه و علوم متعالیه نمود و خود نیز ضمن تحصیل به تدریس و تزکیه نفس و رياضات شرعیه پرداخت.  


=== اساتید ===
===اساتید===
شیخ اسماعیل معزی (معز الدین) علوم مقدماتی و ادبیات عرب را نزد
شیخ اسماعیل معزی (معز الدین) از محضر اساتید زیر بهره‌مند شد: <ref>سجادی جزی، فرهنگ و تاریخ گز برخوار، ص۱۷۸.</ref>
 
ملا عبدالرزاق جزى اصفهانی<ref>سجادی جزی، فرهنگ و تاریخ گز برخوار، ص۱۷۸.</ref>
 
میرزا احمد اصفهانی فرا گرفت .
 
علوم بلاغی را از [[محمد کاشی|آخوند کاشی]]
 
فقه و اصول و دروس سطح را نزد
 
حاج [[سید محمدبدیع موسوی درب امامی|میرزا بدیع درب امامی]]
 
سید محمد شوشتری


آقا [[سید محمدمهدی درچه ای]] آموخت.
*ملا عبدالرزاق جزى اصفهانی( علوم مقدماتی و ادبیات عرب)
*میرزا احمد اصفهانی( علوم مقدماتی و ادبیات عرب)
*[[محمد کاشی|آخوند کاشی]]( علوم بلاغی)
*حاج [[سید محمدبدیع موسوی درب امامی|میرزا بدیع درب امامی]]( فقه و اصول و دروس سطح)
*سید محمد شوشتری( فقه و اصول و دروس سطح)
*آقا [[سید محمدمهدی درچه ای]]( فقه و اصول و دروس سطح)


پس از گذراندن دوره مقدمات و سطح و عالی به خارج فقه و اصول  
پس از گذراندن دوره مقدمات و سطح و عالی، به خارج فقه و اصول [[مرتضی ریزی|شیخ مرتضی ریزی]] و حاج [[سید محمدباقر درچه‌ای|سید محمد باقر درچه ای]] راه یافت و خود صاحب نظر گردید.


[[مرتضی ریزی|شیخ مرتضی ریزی]]
از دیگر اساتید وی می‌توان به علمای زیر اشاره کرد:


حاج [[سید محمدباقر درچه‌ای|سید محمد باقر درچه ای]]<nowiki/>راه یافت و خود صاحب نظر گردید.
*[[آخوند خراسانی|آخوند خراسانی]]
 
*[[محمدحسین فشارکی اصفهانی|شیخ محمد حسین فشارکی]]
از دیگر اساتید وی بزرگان ذیلند:
*سید محمد کاظم طباطبایی یزدی
 
*[[شیخ الشریعه اصفهانی|شیخ الشريعه اصفهانی]]
[[آخوند خراسانی]]
*شيخ محمد حسین قمشه ای اصفهانی
 
*آقا شیخ هادی تهرانی<ref>آقابزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج ۱، صص ١٥٣-١٥٤.</ref>
[[محمدحسین فشارکی اصفهانی|شیخ محمد حسین فشارکی]]
 
سید محمد کاظم طباطبایی یزدی
 
[[شیخ الشریعه اصفهانی|شیخ الشريعه اصفهانی]]
 
شيخ محمد حسین قمشه ای اصفهانی
 
آقا شیخ هادی تهرانی می باشند.<ref>آقابزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج ۱، صص ١٥٣-١٥٤.</ref>


از جمله کسانی که به وی اجازه روایت دادند می توان از آیت الله العظمی آخوند ملا محمد کاظم خراسانی و آیت الله آقا شیخ محمد حسین قمشه ای و آیت الله شيخ الشريعه اصفهانی نام برد.  
از جمله کسانی که به وی اجازه روایت دادند می توان از آیت الله العظمی آخوند ملا محمد کاظم خراسانی و آیت الله آقا شیخ محمد حسین قمشه ای و آیت الله شيخ الشريعه اصفهانی نام برد.  


اگر چه عرف علمی حوزه های دینی این گونه است که استادان و بزرگان حوزه به کسانی که به درجه اجتهاد رسیده اند گواهی و اجازات خاصی میدهند و شیخ اسماعيل معزالدین نیز از بزرگان و استوانه های حوزه علمیه نجف اشرف به این درجه نایل گشته بود اما این افتخار را داشت که تأییدیه و گواهی واقعی را از محبوب و مقتدای خویش دریافت کند. از شیخ اسماعیل معزی برای خواص نقل شده که گفته بودند شبی در خواب دیدم که امام زمان عليه السلام تصدیق(گواهی) اجتهاد مرا با دست مبارکشان به من دادند.<ref>معزی، رساله قضایای عجیبه و غریبه، مخطوط.</ref>
اگر چه عرف علمی حوزه های دینی این گونه است که استادان و بزرگان حوزه به کسانی که به درجه اجتهاد رسیده اند گواهی و اجازات خاصی می‌دهند و شیخ اسماعيل معزالدین نیز از بزرگان و استوانه های حوزه علمیه نجف اشرف به این درجه نایل گشته بود اما این افتخار را داشت که تأییدیه و گواهی واقعی را از محبوب و مقتدای خویش دریافت کند. از شیخ اسماعیل معزی برای خواص نقل شده که گفته بودند شبی در خواب دیدم که امام زمان (ع) تصدیق(گواهی) اجتهاد مرا با دست مبارکشان به من دادند.<ref>معزی، رساله قضایای عجیبه و غریبه، مخطوط.</ref>


=== شاگردان ===
===شاگردان===
از جمله کسانی که موفق به کسب اجازه روایتی از معز الدين (معزی) شدند: آیت الله العظمی [[سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی|سید شهاب الدین حسینی مرعشی نجفی]] است.  
از جمله کسانی که موفق به کسب اجازه روایتی از معز الدين (معزی) شدند، آیت الله العظمی [[سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی|سید شهاب الدین حسینی مرعشی نجفی]] است.  


وی شیخ اسماعیل را که از مشایخ او به شمار می آید، با عناوینی والا ستوده است.<ref>مرعشی نجفی، المسلسلات في الاجازات، ج ۲، ص ۳۰۳.</ref> در کتاب» المسلسلات في الاجازات»، تصویر متن اجازه روایتی شیخ اسماعیل معزالدین به آیت الله مرعشی آمده است.<ref>مرعشی نجفی، المسلسلات في الاجازات، ج 1، ص 200.</ref>
وی شیخ اسماعیل را که از مشایخ او به شمار می آید، با عناوینی والا ستوده است.<ref>مرعشی نجفی، المسلسلات في الاجازات، ج ۲، ص ۳۰۳.</ref> در کتاب» المسلسلات في الاجازات»، تصویر متن اجازه روایتی شیخ اسماعیل معزالدین به آیت الله مرعشی آمده است.<ref>مرعشی نجفی، المسلسلات في الاجازات، ج 1، ص 200.</ref>


== سیره عبادی ==
==سیره عبادی==
وی در مدت اقامت در نجف اشرف سحرگاهان به حرم مطهر امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) مشرف میشد و پس از برپایی نمـاز شـب و نماز صبح و زیارت آن مضجع شریف و خواندن زیارت جامعه و زیارت عاشورا و اقامه یک شبانه روز نماز قضا برای مرحوم پدرش، روح و روان خویش را در ملکوت الهی به پرواز در آورد و با اذکار و ادعیه خاص به حضرت ولی عصر (عج) اظهار ارادت می کرد و این چنین است که به جایگاه عرفانی و معرفتی والا و به گفته خواص و افراد مورد وثوق به منزلت طى الارض نایل شد.
وی در مدت اقامت در نجف اشرف سحرگاهان به حرم مطهر امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) مشرف می‌شد و پس از برپایی نمـاز شـب و نماز صبح و زیارت آن مضجع شریف و خواندن زیارت جامعه و زیارت عاشورا و اقامه یک شبانه روز نماز قضا برای مرحوم پدرش، روح و روان خویش را در ملکوت الهی به پرواز در آورد و با اذکار و ادعیه خاص به حضرت ولی عصر (عج) اظهار ارادت می کرد و این چنین است که به جایگاه عرفانی و معرفتی والا و به گفته خواص و افراد مورد وثوق به منزلت طى الارض نایل شد.
 
افراد مورد وثوق و سالكان خاص دریافته بودند که شیخ اسماعیل به خدمت حضرت ولی عصر (عج) رسیده است. مراحل و کیفیت تشرف ایشان به محضر حضرت مهدی، صاحب زمان (عج) این چنین است که هر هفته از نجف به مسجد سهله می رفته و چنان خالصانه بر این کار هفتگی و زیارات و اذکار مداومت می‌نمود که سرانجام موفق به درک محضر آن حضرت می شد.


افراد مورد وثوق و سالكان خاص دریافته بودند که شیخ اسماعیل به خدمت حضرت ولی عصر (عج) رسیده است. مراحل و کیفیت تشرف ایشان به محضر حضرت مهدی، صاحب زمان (عج) این چنین است که هر هفته از نجف به مسجد سهله می رفته و چنان خالصانه بر این کار هفتگی و زیارات و اذکار مداومت مینمود که سرانجام موفق به درک محضر آن حضرت می شد.
شیخ اسماعیل در نجف اشرف نذر می کند که به غذایی اندک، اگرچه چند دانه خرما قناعت نماید و رفع گرسنگی کند و برخی ایام را به روزه و امساک بگذراند تا با این صرفه جویی بخش زیادی از حقوق (شهریه) ماهیانه خویش را به طلبه های نیازمند و کوشا در درس و عبادت بپردازد. افزون بر مداومت به قرائت زیارت عاشورا با آداب ویژه در فرصتهای مناسب نیز به شوق زیارت حضرت اباعبدالله الحسین( ع) از نجف، پای پیاده به کربلا مشرف می‌شد و از فیوضات قدسی سیدالشهداء بهره مند می گردید.  


شیخ اسماعیل در نجف اشرف نذر می کند که به غذایی اندک، اگرچه چند دانه خرما قناعت نماید و رفع گرسنگی کند و برخی ایام را به روزه و امساک بگذراند تا با این صرفه جویی بخش زیادی از حقوق (شهریه) ماهیانه خویش را به طلبه های نیازمند و کوشا در درس و عبادت بپردازد. افزون بر مداومت به قرائت زیارت عاشورا با آداب ویژه در فرصتهای مناسب نیز به شوق زیارت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام از نجف، پای پیاده به کربلا مشرف میشد و از فیوضات قدسی سیدالشهداء بهره مند می گردید.  
ایشان هر شب جمعه دعای کمیل می‌خواند و هر اعمال ویژه ام داوود انجام می‌داد و انس خاصی با مسجد داشت. گاهی با تکیه به دیوار به صورت نشسته به خواب کوتاهی بسنده کرده و سپس به مطالعه و نگارش کتاب و عبادت می پرداخته است. معزی برای درک شب قدر واقعی، یک سال تمام شبها را به احیا و عبادت در مسجد سلام می‌گذراند و سپس به درخواست جمعی از خواص این کار را تکرار می‌کند و یک سال دیگر نیز همه آداب احیا و عبادت و شب زنده داری را به جا می آورد.  


ایشان هر شب جمعه دعای کمیل میخواند و هر اعمال ویژه ام داوود انجام میداد و انس خاصی با مسجد داشت. گاهی با تکیه به دیوار به صورت نشسته به خواب کوتاهی بسنده کرده و سپس به مطالعه و نگارش کتاب و عبادت می پرداخته است. معزی برای درک شب قدر واقعی، یک سال تمام شبها را به احیا و عبادت در مسجد سلام میگذراند و سپس به درخواست جمعی از خواص این کار را تکرار میکند و یک سال دیگر نیز همه آداب احیا و عبادت و شب زنده داری را به جا می آورد.  
==سیره اخلاقی==
معزالدین در دوران سخت حکومت پهلوی اول که بر حوزه های علمیه سایه سنگین و تاریکی افکنده بود، با تمام وجود به پرورش طلاب و اندیشمندان و پژوهشگران دینی در [[مدرسه علمیه خالصیه]] پرداخت. در بدترین و دشوارترین دوران تنگدستی و مشکلات مادی مردم و روزهای اشغال ایران به دست بیگانگان (متفقین) از هرگونه فداکاری و جان فشانی و تلاش برای رفع مسایل و نیازهای جامعه به ویژه اهل علم دریغ نمی نمود.


== جایگاه ==
آیت الله شیخ ابراهیم امینی که در آن زمان از طلاب [[مدرسه علمیه نوریه|مدرسه نوریه]] و از شاگردان معزالدین بوده است، می‌گوید:<blockquote>«به توصیه اساتید و دوستان برای ادامه تحصیل به اصفهان رفتم و در مدرسۀ نوریه ساکن شدم. سرپرست مدرسه آقای حاج شیخ اسماعیل معزی مردی دانشمند، خوش اخلاق، دلسوز، زاهد و مخلص بود. نسبت به طلاب علاقه شدید داشت و همانند یک پدر مهربان با آنها گرم می‌گرفت و اظهار محبت می کرد، رضوان الله تعالی علیه. با توجه به اینکه ارزاق عمومی کمیاب و گران بود و طلاب درآمد چندانی نداشتند و غالباً در مضیقه بودند، آن پیرمرد بزرگوار سعی می کرد به هر طريق ممكن وجوهاتی را از بازاریهای متدین دریافت و در بین طلاب مدرسه تقسیم نماید. در بعضی اوقات میوه هایی را از بازار می‌خرید و در دستمال بزرگ یا دامن عبای خود می‌ریخت و به مدرسه می آورد و طلاب را برای صرف آنها به گرد خود جمع می کرد».<ref>حاج امینی نجف آبادی، خاطرات آیت الله ابراهیم امینی، ص 57.</ref></blockquote><br />
==جایگاه==


=== جایگاه علمی ===
===جایگاه علمی===
آقــا شـيخ اسماعيل معزالدین از هوش و حافظه نیرومندی برخوردار بود و افزون بر این که آیات و احادیث و ادعیه فراوانی در حافظه داشت، متن برخی از کتب درسی حوزه ها را نیز به خوبی حفظ داشت و به ویژه کتاب «کفایة الاصول» آخوند خراسانی را از حفظ میخواند و آن را شرح و تبیین می کرد.  
آقــا شـيخ اسماعيل معزالدین از هوش و حافظه نیرومندی برخوردار بود و افزون بر این که آیات و احادیث و ادعیه فراوانی در حافظه داشت، متن برخی از کتب درسی حوزه ها را نیز به خوبی حفظ داشت و به ویژه کتاب «کفایة الاصول» آخوند خراسانی را از حفظ می‌خواند و آن را شرح و تبیین می کرد.  


در جلسه ای که برخی از عالمان و فاضلان اصفهان گرد هم می آمدند و درباره یکی از مطالب مهم کفایه با یکدیگر بحث میکردند و متن کفایه را نیز برای شاهد بحث خود میخواندند، از آقا شیخ اسماعیل در این باره سئوال کردند که ایشان در جواب می گوید: «عبارت را اشتباه خواندید و به درستی تبیین و شرح نکردید»،  سپس به درستی آن را خواند و به زیبایی و عالمانه تبیین کرد و همه حاضران آن را تصدیق کردند.  
در جلسه ای که برخی از عالمان و فاضلان اصفهان گرد هم می آمدند و درباره یکی از مطالب مهم کفایه با یکدیگر بحث می‌کردند و متن کفایه را نیز برای شاهد بحث خود می‌خواندند، از آقا شیخ اسماعیل در این باره سئوال کردند که ایشان در جواب می گوید: «عبارت را اشتباه خواندید و به درستی تبیین و شرح نکردید»،  سپس به درستی آن را خواند و به زیبایی و عالمانه تبیین کرد و همه حاضران آن را تصدیق کردند.  


این در حالی بود که مدتی از ضعف بینایی ایشان می گذشت؛ اما حافظه نیرومند و احاطه بر متون حوزوی این توانایی را در این مرد الهی پدید آورده بود.
این در حالی بود که مدتی از ضعف بینایی ایشان می گذشت؛ اما حافظه نیرومند و احاطه بر متون حوزوی این توانایی را در این مرد الهی پدید آورده بود.
سطر ۹۲: سطر ۸۱:
در جلسه ای دیگر که درباره نظر آیت الله آقا [[سید ابوالحسن اصفهانی]] بحث و گفت و گو و مناقشه بالا گرفته بود، شیخ اسماعیل معزالدین می گوید: شما به خوبی و درستی نظر آقا سید ابوالحسن را در نیافته اید، من چندین سال با ایشان مباحثه داشتم و نظر آقا سید این چنین است.<ref>معزی، مصاحبه با دکتر جمال موسوی اصفهانی.</ref>
در جلسه ای دیگر که درباره نظر آیت الله آقا [[سید ابوالحسن اصفهانی]] بحث و گفت و گو و مناقشه بالا گرفته بود، شیخ اسماعیل معزالدین می گوید: شما به خوبی و درستی نظر آقا سید ابوالحسن را در نیافته اید، من چندین سال با ایشان مباحثه داشتم و نظر آقا سید این چنین است.<ref>معزی، مصاحبه با دکتر جمال موسوی اصفهانی.</ref>


=== جایگاه اجتماعی ===
شیخ اسماعیل سرانجام پس از دوازده سال اقامت در نجف اشرف و کسب علم و معرفت و تدریس و تزکیه نفس در تاریخ ۲۱ رجب ۱۳۳۳ق به ایران و اصفهان بازگشت و مورد استقبال علما و مردم اصفهان قرار گرفت.


در آن زمان در هر محله ای در اصفهان چندین عالم بوده و چون حوزۀ علمی نجف اشرف سرآمد حوزه ها بود، علما و مردم از دانش آموختگان و مجتهدان نجف اشرف، استقبال بیشتری میکردند از این روی، چندین روز به دیدن ایشان آمدند و در جلسات دوستانه دید و بازدید هر یک از علما یک بحث علمی و فروعی از فقه و اصول و کلام و تفسیر مطرح می کردند و با پاسخ ها و توضیحات و تبیین و تفسیرهای عالمانه، لطیف و منطقی وی مواجه میشدند و گستردگی دانش و اطلاعات دقیق و ظریف علمی و معرفتی ایشان را تحسین مینمودند.


معزالدین در دوران سخت حکومت پهلوی اول که بر حوزه های علمیه سایه سنگین و تاریکی افکنده بود، با تمام وجود به پرورش طلاب و اندیشمندان و پژوهشگران دینی در [[مدرسه علمیه خالصیه]] پرداخت. در بدترین و دشوارترین دوران تنگدستی و مشکلات مادی مردم و روزهای اشغال ایران به دست بیگانگان (متفقین) از هرگونه فداکاری و جان فشانی و تلاش برای رفع مسایل و نیازهای جامعه به ویژه اهل علم دریغ نمی نمود.  
سید مصلح الدین مهدوی می نویسد:<blockquote>«جلسات بحثی هفته ای دو بار در مدرسه خالصیه برگزار می شد و عده ای از علمای بزرگوار در این مدرسه، در آن شرکت می کردند، از آن جمله [[سید ابوالحسن تویسرکانی|حاج میرزا ابوالحسن تویسرکانی]] از محترمین علمای اصفهان؛ آقا شیخ محمد اسماعيل معزی؛ [[سید محمدباقر حسینی تویسرکانی|حاج میرزا محمد باقر تویسرکانی]] از مجتهدین حوزه اصفهان؛ [[حسن قدسی کاشانی|آقا میرزا حسن قدسی کاشانی]] از علمای محقق و [[محمدرضا الهی شهرکی دهکردی|آقا میرزا رضا الهی شهرکی]]».<ref>مهدوی، دارالعلم شرق، مخطوط، ص  ۲۳۱.</ref></blockquote>
 
===جایگاه اجتماعی===
شیخ اسماعیل سرانجام پس از دوازده سال اقامت در نجف اشرف و کسب علم و معرفت و تدریس و تزکیه نفس در تاریخ ۲۱ رجب ۱۳۳۳ق به ایران و اصفهان بازگشت و مورد استقبال علما و مردم اصفهان قرار گرفت.


آیت الله شیخ ابراهیم امینی که در آن زمان از طلاب [[مدرسه علمیه نوریه|مدرسه نوریه]] و از شاگردان معزالدین بوده است، میگوید:<blockquote>«به توصیه اساتید و دوستان برای ادامه تحصیل به اصفهان رفتم و در مدرسۀ نوریه ساکن شدم. سرپرست مدرسه آقای حاج شیخ اسماعیل معزی مردی دانشمند، خوش اخلاق، دلسوز، زاهد و مخلص بود. نسبت به طلاب علاقه شدید داشت و همانند یک پدر مهربان با آنها گرم میگرفت و اظهار محبت می کرد، رضوان الله تعالی علیه با توجه به اینکه ارزاق عمومی کمیاب و گران بود و طلاب درآمد چندانی نداشتند، غالباً در مضیقه ،بودند آن پیرمرد بزرگوار سعی می کرد به هر طريق ممكن وجوهاتی را از بازاریهای متدین دریافت و در بین طلاب مدرسه تقسیم نماید. در بعضی اوقات میوه هایی را از بازار میخرید و در دستمال بزرگ یا دامن عبای خود میریخت و به مدرسه می آورد و طلاب را برای صرف آنها به گرد خود جمع می کرد».<ref>حاج امینی نجف آبادی، خاطرات آیت الله ابراهیم امینی، ص 57.</ref></blockquote>سید مصلح الدین مهدوی می نویسد: <blockquote>«جلسات بحثی هفته ای دو بار در مدرسه خالصیه برگزار می شد و عده ای از علمای بزرگوار در این مدرسه، در آن شرکت می کردند، از آن جمله حاج میرزا ابوالحسن تویسرکانی از محترمین علمای اصفهان؛ آقا شیخ محمد اسماعيل معزی؛ حاج میرزا محمد باقر تویسرکانی از مجتهدین حوزه اصفهان؛ آقا میرزا حسن قدسی کاشانی از علمای محقق و آقا میرزا رضا الهی شهرکی».<ref>مهدوی، دارالعلم شرق، مخطوط، ص  ۲۳۱.</ref></blockquote>
در آن زمان در هر محله ای در اصفهان چندین عالم بوده و چون حوزۀ علمی نجف اشرف سرآمد حوزه ها بود، علما و مردم از دانش آموختگان و مجتهدان نجف اشرف، استقبال بیشتری می‌کردند از این روی، چندین روز به دیدن ایشان آمدند و در جلسات دوستانه دید و بازدید هر یک از علما یک بحث علمی و فروعی از فقه و اصول و کلام و تفسیر مطرح می کردند و با پاسخ ها و توضیحات و تبیین و تفسیرهای عالمانه، لطیف و منطقی وی مواجه می‌شدند و گستردگی دانش و اطلاعات دقیق و ظریف علمی و معرفتی ایشان را تحسین می‌نمودند.  


== آثار و فعالیت ها ==
==آثار و فعالیت ها==
[[پرونده:Resale fi hogie.jpg|بندانگشتی|185x185پیکسل|رساله در حجیت ظن]]


=== آثار مکتوب ===
===آثار مکتوب===
از او دوره اصول فقه، شرح کفایه و تقریرات درس آخوند خراسانی و سید یزدی بر جای مانده است.
از او دوره اصول فقه، شرح کفایه و تقریرات درس آخوند خراسانی و سید یزدی بر جای مانده است.


آقا شیخ اسماعیل معزی به امور پژوهشی و علمی و نگارش نیز همت می گماشت و آثاری در فقه و اصول و کلام و اعتقادات و اخلاق پدید آورده که از آن جمله است:
آقا شیخ اسماعیل معزی به امور پژوهشی و علمی و نگارش نیز همت می گماشت و آثاری در فقه و اصول و کلام و اعتقادات و اخلاق پدید آورده که از آن جمله است:


رساله در اجتهاد و تقلید
1. رساله در اجتهاد و تقلید
 
رساله در حجیت ظن مشتمل بر سه بخش)
 
رساله در استصحاب


رساله در قاعده لاضرر و لاضرار
2.رساله در حجیت ظن مشتمل بر سه بخش)
[[پرونده:Osuloliman.jpg|بندانگشتی|اصول‌الایمان]]
3.اصول الایمان در کلام و اعتقادات
[[پرونده:Resale fi esteshab.jpg|بندانگشتی|رساله فی استصحاب]]
4.رساله در استصحاب


رساله در تجزی در اجتهاد
5.رساله در قاعده لاضرر و لاضرار


رساله در برائت
6.رساله در تجزی در اجتهاد


رساله در انسداد
7.رساله در برائت


رساله در تعادل و تراجیح
8.رساله در انسداد


رساله در خمس
9.رساله در تعادل و تراجیح


رساله در طهارت
10.رساله در خمس


رساله در رهن
11.رساله در طهارت


رساله در قضاء و شهادت
12.رساله در رهن


رساله در وقف
13.رساله در قضاء و شهادت


اجزاء متفرقه در اصول
14.رساله در وقف


شرح كفاية الاصول آخوند خراسانی
15.اجزاء متفرقه در اصول


تقریرات درس اصول آخوند خراسانی
16.شرح كفاية الاصول آخوند خراسانی


تقریرات مباحث فقهی آخوند خراسانی  
17.تقریرات درس اصول آخوند خراسانی


اصول الایمان در کلام و اعتقادات
18.تقریرات مباحث فقهی آخوند خراسانی


مجالس الموحدین
19.مجالس الموحدین


قضایای غریبه و عجیبه <ref>فاضل قائنی، معجم المؤلفي الشيعه، ص ٣٦؛ آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج۱۷، ص ١٥٤؛ كحاله، معجم المؤالفين، ج ۳، ص ۱۳۵.</ref>
20.قضایای غریبه و عجیبه <ref>فاضل قائنی، معجم المؤلفي الشيعه، ص ٣٦؛ آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج۱۷، ص ١٥٤؛ كحاله، معجم المؤالفين، ج ۳، ص ۱۳۵.</ref>


=== فعالیت ها ===
===فعالیت ها===
شیخ اسماعیل معزی در [[مسجد کمر زرین]] و [[مسجد سلام]] به اقامه نماز جماعت می پرداخت و در مدرسه علمیه نوریه و [[مدرسه علمیه کاسه گران]] و [[حوزه علمیه جده بزرگ|مدرسه علمیه جده بزرگ]] تدریس می کرد.  
شیخ اسماعیل معزی در [[مسجد کمر زرین]] و مسجد سلام به اقامه نماز جماعت می پرداخت و در مدرسه علمیه نوریه و [[مدرسه علمیه کاسه گران]] و [[حوزه علمیه جده بزرگ|مدرسه علمیه جده بزرگ]] تدریس می کرد.  


اهتمام او در پرورش طلاب مثال زدنی است؛ به گونه ای که افزون بر دلسوزی فراوان که نسبت به تربیت علمی، اخلاقی و معرفتی طلاب نشان میدهد، برای حل مشکلات آنان به ویژه مشکلات مالی و معیشتی و خانوادگی و اجتماعی طلاب از هیچ کوشش و اقدام و فداکاری دریغ نمینمود.
اهتمام او در پرورش طلاب مثال زدنی است؛ به گونه ای که افزون بر دلسوزی فراوان که نسبت به تربیت علمی، اخلاقی و معرفتی طلاب نشان می‌دهد، برای حل مشکلات آنان به ویژه مشکلات مالی و معیشتی و خانوادگی و اجتماعی طلاب از هیچ کوشش و اقدام و فداکاری دریغ نمی‌نمود.


مدرسه علمیه نوریه و کاسه گران شاهد زحمات و تلاشهای بی دریغ وی است: به گونه ای که او این دو نهاد آموزشی را از حالت رکود خارج کرد و احیا ساخت و اهل علم و طلاب را در آن اسکان داد و حوزه درسی آن را فعال نمود و چنان با تدبیر و ظرافت خاص عمل میکرد تا این مرکز علمی را از شر غاصبان و بداندیشان و همفکران رضاخان حفظ و مصون نمود.<ref>مهدوی، دارالعلم شرق، مخطوط، ص ٢٥٦؛ حاج امینی نجف آبادی، خاطرات آیت الله ابراهیم امینی، ص ۵۹.</ref>
مدرسه علمیه نوریه و کاسه گران شاهد زحمات و تلاشهای بی دریغ وی است؛ به گونه ای که او این دو نهاد آموزشی را از حالت رکود خارج کرد و احیا ساخت و اهل علم و طلاب را در آن اسکان داد و حوزه درسی آن را فعال نمود و چنان با تدبیر و ظرافت خاص عمل می‌کرد تا این مرکز علمی را از شر غاصبان و بداندیشان و همفکران رضاخان حفظ و مصون نمود.<ref>مهدوی، دارالعلم شرق، مخطوط، ص ٢٥٦؛ حاج امینی نجف آبادی، خاطرات آیت الله ابراهیم امینی، ص ۵۹.</ref>


وی در نجف، سالهای متمادی بازوی توانمندی برای آخوند ملا محمد حسین فشارکی بود که به مرجع و فقیه عراقین شهرت دارد. (معزی، مصاحبه با دکتر جمال موسوی اصفهانی بسیاری از مشکلات مردم برای راه گشایی و حل و فصل و مرافعات و دعاوی و پاسخ گویی به استفتائات و راهنمایی و مشاوره و ارشاد مردم از جانب ملا محمد حسین فشارکی به وی ارجاع می شد.
وی در نجف، سالهای متمادی بازوی توانمندی برای آخوند ملا محمد حسین فشارکی بود که به مرجع و فقیه عراقین شهرت دارد.<ref>معزی، مصاحبه با دکتر جمال موسوی اصفهانی.</ref> بسیاری از مشکلات مردم برای راه گشایی و حل و فصل و مرافعات و دعاوی و پاسخ گویی به استفتائات و راهنمایی و مشاوره و ارشاد مردم از جانب ملا محمد حسین فشارکی به وی ارجاع می شد.


ایشان افزون بر تدریس در حوزه علمیه، در مسجد سلام به تبلیغ اسلام و تفسیر قرآن و تبیین فرهنگ و معارف نبوی (ص) و علوی می پرداخت و دوستداران اهل بیت(ع) را با سیره و سخن آن بزرگواران آشنا می ساخت و شهد گوارای دعا و نیایش را در کام تشنه کامان وادی حیرت می چکاند و قلوب آنان را با آیات الهی منور میکرد؛ به گونه ای که جمعی از خواص عالمان دینی و طلاب و مؤمنان و شاگردان ممتازش گرد او جمع آمده و به راهنمایی و پیشاهنگی آیت الله شیخ اسماعيل معزالدین به مشارطه و مراقبه و  به محاسبة النفس روی می آورند.  
ایشان افزون بر تدریس در حوزه علمیه، در مسجد سلام به تبلیغ اسلام و تفسیر قرآن و تبیین فرهنگ و معارف نبوی (ص) و علوی می پرداخت و دوستداران اهل بیت(ع) را با سیره و سخن آن بزرگواران آشنا می ساخت و شهد گوارای دعا و نیایش را در کام تشنه کامان وادی حیرت می چکاند و قلوب آنان را با آیات الهی منور می‌کرد؛ به گونه ای که جمعی از خواص عالمان دینی و طلاب و مؤمنان و شاگردان ممتازش گرد او جمع آمده و به راهنمایی و پیشاهنگی آیت‌الله شیخ اسماعيل معزالدین به مشارطه و مراقبه و  به محاسبه النفس روی می آورند.  


==وفات==
==وفات==
سطر ۱۶۴: سطر ۱۵۴:
در وفات وی شعرای اصفهان، اشعار مرثیه و ماده تاریخ سرودند که از جمله:
در وفات وی شعرای اصفهان، اشعار مرثیه و ماده تاریخ سرودند که از جمله:


میرزا حبیب الله نیر چنین سروده است :
میرزا حبیب الله نیر چنین سروده است<span> </span>:
 
{{شعر}}
اگرچه جای آقا شيخ اسماعيل جنـت شــد  
{{ب|اگرچه جای آقا شيخ اسماعيل جنـت شــد| ولی وارد ز فقدش لطمه ای بر شرع و سنت شد}}
 
{{ب|شرف بس حجت الاسلام آقای معزی را |  نه گنج مال او را بلکه گنج علم مکنت شد }}
ولی وارد ز فقدش لطمه ای بر شرع و سنت شد  
{{ب|شنیده چون که نیر رحلت آن عالم زاهد | چو جمع مسلمین او هم غريق بحر محنت شد }}
{{ب|پی تاریخ آن سر کرد بیرون واعظ و گفتـا |  «معزی یعنی اسماعيل زين دنیا بجنـت شـد"}}
{{پایان شعر}}


شرف بس حجت الاسلام آقای معزی را


نه گنج مال او را بلکه گنج علم مکنت شد
همچنین میرزا [[حسن جابری انصاری|حسن خان جابری انصاری]] (ص ۳۰۸) در ماده تاریخ فوت وی چنین می سراید: <ref>جابری اصفهانی، تاریخ اصفهان، ص 308.</ref><ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج۴،صص 274-269.</ref>
 
{{شعر}}
شنیده چون که نیر رحلت آن عالم زاهد
{{ب|ان اسمعيل صديق وفا و أتى المــولـى بـوعـــد صــادق }}
 
{{پایان شعر}}
چو جمع مسلمین او هم غريق بحر محنت شد
 
پی تاریخ آن سر کرد بیرون واعظ و گفتـا
 
«معزی یعنی اسماعيل زين دنیا بجنـت شـد"
 
همچنین میرزا حسن خان جابری انصاری (ص ۳۰۸) در ماده تاریخ فوت وی چنین می سراید: <ref>جابری اصفهانی، تاریخ اصفهان، ص 308.</ref><ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج۴،صص 274-269.</ref>
 
ان اسمعيل صديق وفا  
 
و أتى المــولـى بـوعـــد صــادق


==پانویس==
==پانویس==
[[رده:اعلام اصفهان،ج 1]]
[[رده:اعلام اصفهان،ج 1]]
[[رده:تیرماه 1401]]
[[رده:تیرماه 1401]]
<references />
<references />


==منبع==
==منابع==


*[[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، سید مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
*[[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، سید مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.


* مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج4، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.
*مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج4، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.


[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]
سطر ۲۰۶: سطر ۱۸۵:
[[رده:شاگردان آخوند خراسانی]]
[[رده:شاگردان آخوند خراسانی]]
[[رده:نویسندگان]]
[[رده:نویسندگان]]
[[رده:نیازمند درج الگو اطلاعات عالم]]
[[رده:علمای قرن 14]]
[[رده:علمای قرن 14]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۵۵

139708141323580615831834.jpg
اطلاعات فردی و علمی
نام کاملاسماعیل معزی
زادروز۱۲۸۸ قمری
تاریخ وفات۱۳۶۳قمری
مدفنتخت فولاد، تکیه کازرونی
اساتیدآخوند کاشی، میرزا بدیع درب امامی، سید محمدمهدی درچه ای، و...
شاگردانآیت الله العظمی سید شهاب الدین حسینی مرعشی نجفی
اجازه روایت ازآیت الله العظمی آخوند ملا محمد کاظم خراسانی، آیت الله شيخ الشريعه اصفهانی، آیت الله آقا شیخ محمد حسین قمشه ای
اجازه روایت بهآیت الله العظمی سید شهاب الدین حسینی مرعشی نجفی
آثاررساله در اجتهاد و تقلید، رساله در استصحاب، رساله در برائت،و..
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
اجتماعیمدرس، ائمه جماعت، نویسنده، و...


شیخ اسماعیل معزّی( 1288ق-1363ق) فرزند محمد حسن معزی، عالم عامل، جلیل زاهد، فقیه وارسته و مدرس محقق ، از علمای قرن چهاردهم هجری که در شهر اصفهان متولد شد.[۱]

زندگی‌نامه

ولادت

او در سال ۱۲۸۸ق[۲] در خانواده ای مذهبی و دوستدار دانش و فرهنگ در شهر اصفهان چشم به جهان گشود. تولد وی را در سال ۱۳۰۹ق نیز نوشته اند.[۳]

خاندان

پدرش، محمد حسن از خاندان و نیاکانی اصیل و محترم و از معلومات مذهبی نیز برخوردار بود و به کار بازرگانی اشتغال داشت و همواره از علما و دانشمندان به نیکی و بزرگی یاد می‌نمود و از آنان تجلیل می کرد. از این رو برای تربیت و پرورش اسماعیل در طی مراحل علمی و سیر و سلوک روحانی علاقه نشان می‌داد و همت می گماشت.

همسر ایشان از خانواده اهل علم و دختر شیخ ابراهیم نوری همدانی بود.[۴]

شش فرزند داشتند (چهار پسر و دو دختر ): حجت الاسلام و المسلمین حاج شيخ ابوالفضل و آقایان مرتضی ( که آرامگاهش در تکیه کازرونی است)، باقر و حسین معزالدین که دوستدار مکتب نبوی و اهل بیت(ع) بودند.

از دو دختر ایشان یکی با حجت الاسلام سید باقر عماد الواعظین (موسوی) ازدواج کرد و دیگری با یکی از افراد متشخص و اصیل در تهران وصلت نمود.

کودکی

اسماعیل از همان کودکی به نماز، مسجد، درس و فراگیری و آموزش علاقه مند بود. از سن هفت سالگی به همراه مادر بزرگش که بانویی عابده و متهجده بود، اغلب شب ها برای اقامه نماز شب به مسجد جامع اصفهان می رفت و تا پایان عمر پربرکت خویش نماز شب را ترک نکرد.

تحصیلات

او با اشتیاق فراوان به تحصیل علم و معرفت پرداخت و نزد استادان برجسته علوم ادبیات عرب و منطق و کلام و فقه و اصول را فرا گرفت. او از هوش و استعداد و حافظه نیرومند و قدرت تجزیه و تحلیل مسایل و آموخته ها برخوردار بود؛ به گونه ای که روزانه چندین درس فرا می گرفت و کتابها و موضوعات علمی گوناگونی نیز تدریس می کرد که برخی از آنها دروسی بود که تازه فرا گرفته بود و با تسلط و اشراف بر آنها و با شیوایی برای شاگردانش بیان می‌کرد.

شیخ اسماعیل معزالدین برای کسب افزایش و تعالی علم و معرفت راهی نجف اشرف شد و در جوار بارگاه علوی از محافل علمی و درسی و معرفتی آن سامان بهره گرفت و توشۀ علمی و اخلاقی و عرفانی بسیاری اندوخت. وی در تاریخ ۲۳ رجب ۱۳۲۱ق در نجف اشرف به درس آیت الله العظمی آخوند ملا محمد کاظم خراسانی راه یافت و به تلمذ پرداخت و توشه های فراوانی از خوشه های درخت پربار علمی و عرفانی این عالم بزرگ برگرفت.

آیت الله معز الدین (معزی) دوازده سال در نجف اشرف از این استادان بزرگ و کم نظیر و دیگر علمای طراز اول کسب کمالات عالیه و علوم متعالیه نمود و خود نیز ضمن تحصیل به تدریس و تزکیه نفس و رياضات شرعیه پرداخت.

اساتید

شیخ اسماعیل معزی (معز الدین) از محضر اساتید زیر بهره‌مند شد: [۵]

پس از گذراندن دوره مقدمات و سطح و عالی، به خارج فقه و اصول شیخ مرتضی ریزی و حاج سید محمد باقر درچه ای راه یافت و خود صاحب نظر گردید.

از دیگر اساتید وی می‌توان به علمای زیر اشاره کرد:

از جمله کسانی که به وی اجازه روایت دادند می توان از آیت الله العظمی آخوند ملا محمد کاظم خراسانی و آیت الله آقا شیخ محمد حسین قمشه ای و آیت الله شيخ الشريعه اصفهانی نام برد.

اگر چه عرف علمی حوزه های دینی این گونه است که استادان و بزرگان حوزه به کسانی که به درجه اجتهاد رسیده اند گواهی و اجازات خاصی می‌دهند و شیخ اسماعيل معزالدین نیز از بزرگان و استوانه های حوزه علمیه نجف اشرف به این درجه نایل گشته بود اما این افتخار را داشت که تأییدیه و گواهی واقعی را از محبوب و مقتدای خویش دریافت کند. از شیخ اسماعیل معزی برای خواص نقل شده که گفته بودند شبی در خواب دیدم که امام زمان (ع) تصدیق(گواهی) اجتهاد مرا با دست مبارکشان به من دادند.[۷]

شاگردان

از جمله کسانی که موفق به کسب اجازه روایتی از معز الدين (معزی) شدند، آیت الله العظمی سید شهاب الدین حسینی مرعشی نجفی است.

وی شیخ اسماعیل را که از مشایخ او به شمار می آید، با عناوینی والا ستوده است.[۸] در کتاب» المسلسلات في الاجازات»، تصویر متن اجازه روایتی شیخ اسماعیل معزالدین به آیت الله مرعشی آمده است.[۹]

سیره عبادی

وی در مدت اقامت در نجف اشرف سحرگاهان به حرم مطهر امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) مشرف می‌شد و پس از برپایی نمـاز شـب و نماز صبح و زیارت آن مضجع شریف و خواندن زیارت جامعه و زیارت عاشورا و اقامه یک شبانه روز نماز قضا برای مرحوم پدرش، روح و روان خویش را در ملکوت الهی به پرواز در آورد و با اذکار و ادعیه خاص به حضرت ولی عصر (عج) اظهار ارادت می کرد و این چنین است که به جایگاه عرفانی و معرفتی والا و به گفته خواص و افراد مورد وثوق به منزلت طى الارض نایل شد.

افراد مورد وثوق و سالكان خاص دریافته بودند که شیخ اسماعیل به خدمت حضرت ولی عصر (عج) رسیده است. مراحل و کیفیت تشرف ایشان به محضر حضرت مهدی، صاحب زمان (عج) این چنین است که هر هفته از نجف به مسجد سهله می رفته و چنان خالصانه بر این کار هفتگی و زیارات و اذکار مداومت می‌نمود که سرانجام موفق به درک محضر آن حضرت می شد.

شیخ اسماعیل در نجف اشرف نذر می کند که به غذایی اندک، اگرچه چند دانه خرما قناعت نماید و رفع گرسنگی کند و برخی ایام را به روزه و امساک بگذراند تا با این صرفه جویی بخش زیادی از حقوق (شهریه) ماهیانه خویش را به طلبه های نیازمند و کوشا در درس و عبادت بپردازد. افزون بر مداومت به قرائت زیارت عاشورا با آداب ویژه در فرصتهای مناسب نیز به شوق زیارت حضرت اباعبدالله الحسین( ع) از نجف، پای پیاده به کربلا مشرف می‌شد و از فیوضات قدسی سیدالشهداء بهره مند می گردید.

ایشان هر شب جمعه دعای کمیل می‌خواند و هر اعمال ویژه ام داوود انجام می‌داد و انس خاصی با مسجد داشت. گاهی با تکیه به دیوار به صورت نشسته به خواب کوتاهی بسنده کرده و سپس به مطالعه و نگارش کتاب و عبادت می پرداخته است. معزی برای درک شب قدر واقعی، یک سال تمام شبها را به احیا و عبادت در مسجد سلام می‌گذراند و سپس به درخواست جمعی از خواص این کار را تکرار می‌کند و یک سال دیگر نیز همه آداب احیا و عبادت و شب زنده داری را به جا می آورد.

سیره اخلاقی

معزالدین در دوران سخت حکومت پهلوی اول که بر حوزه های علمیه سایه سنگین و تاریکی افکنده بود، با تمام وجود به پرورش طلاب و اندیشمندان و پژوهشگران دینی در مدرسه علمیه خالصیه پرداخت. در بدترین و دشوارترین دوران تنگدستی و مشکلات مادی مردم و روزهای اشغال ایران به دست بیگانگان (متفقین) از هرگونه فداکاری و جان فشانی و تلاش برای رفع مسایل و نیازهای جامعه به ویژه اهل علم دریغ نمی نمود.

آیت الله شیخ ابراهیم امینی که در آن زمان از طلاب مدرسه نوریه و از شاگردان معزالدین بوده است، می‌گوید:

«به توصیه اساتید و دوستان برای ادامه تحصیل به اصفهان رفتم و در مدرسۀ نوریه ساکن شدم. سرپرست مدرسه آقای حاج شیخ اسماعیل معزی مردی دانشمند، خوش اخلاق، دلسوز، زاهد و مخلص بود. نسبت به طلاب علاقه شدید داشت و همانند یک پدر مهربان با آنها گرم می‌گرفت و اظهار محبت می کرد، رضوان الله تعالی علیه. با توجه به اینکه ارزاق عمومی کمیاب و گران بود و طلاب درآمد چندانی نداشتند و غالباً در مضیقه بودند، آن پیرمرد بزرگوار سعی می کرد به هر طريق ممكن وجوهاتی را از بازاریهای متدین دریافت و در بین طلاب مدرسه تقسیم نماید. در بعضی اوقات میوه هایی را از بازار می‌خرید و در دستمال بزرگ یا دامن عبای خود می‌ریخت و به مدرسه می آورد و طلاب را برای صرف آنها به گرد خود جمع می کرد».[۱۰]


جایگاه

جایگاه علمی

آقــا شـيخ اسماعيل معزالدین از هوش و حافظه نیرومندی برخوردار بود و افزون بر این که آیات و احادیث و ادعیه فراوانی در حافظه داشت، متن برخی از کتب درسی حوزه ها را نیز به خوبی حفظ داشت و به ویژه کتاب «کفایة الاصول» آخوند خراسانی را از حفظ می‌خواند و آن را شرح و تبیین می کرد.

در جلسه ای که برخی از عالمان و فاضلان اصفهان گرد هم می آمدند و درباره یکی از مطالب مهم کفایه با یکدیگر بحث می‌کردند و متن کفایه را نیز برای شاهد بحث خود می‌خواندند، از آقا شیخ اسماعیل در این باره سئوال کردند که ایشان در جواب می گوید: «عبارت را اشتباه خواندید و به درستی تبیین و شرح نکردید»، سپس به درستی آن را خواند و به زیبایی و عالمانه تبیین کرد و همه حاضران آن را تصدیق کردند.

این در حالی بود که مدتی از ضعف بینایی ایشان می گذشت؛ اما حافظه نیرومند و احاطه بر متون حوزوی این توانایی را در این مرد الهی پدید آورده بود.

در جلسه ای دیگر که درباره نظر آیت الله آقا سید ابوالحسن اصفهانی بحث و گفت و گو و مناقشه بالا گرفته بود، شیخ اسماعیل معزالدین می گوید: شما به خوبی و درستی نظر آقا سید ابوالحسن را در نیافته اید، من چندین سال با ایشان مباحثه داشتم و نظر آقا سید این چنین است.[۱۱]


سید مصلح الدین مهدوی می نویسد:

«جلسات بحثی هفته ای دو بار در مدرسه خالصیه برگزار می شد و عده ای از علمای بزرگوار در این مدرسه، در آن شرکت می کردند، از آن جمله حاج میرزا ابوالحسن تویسرکانی از محترمین علمای اصفهان؛ آقا شیخ محمد اسماعيل معزی؛ حاج میرزا محمد باقر تویسرکانی از مجتهدین حوزه اصفهان؛ آقا میرزا حسن قدسی کاشانی از علمای محقق و آقا میرزا رضا الهی شهرکی».[۱۲]

جایگاه اجتماعی

شیخ اسماعیل سرانجام پس از دوازده سال اقامت در نجف اشرف و کسب علم و معرفت و تدریس و تزکیه نفس در تاریخ ۲۱ رجب ۱۳۳۳ق به ایران و اصفهان بازگشت و مورد استقبال علما و مردم اصفهان قرار گرفت.

در آن زمان در هر محله ای در اصفهان چندین عالم بوده و چون حوزۀ علمی نجف اشرف سرآمد حوزه ها بود، علما و مردم از دانش آموختگان و مجتهدان نجف اشرف، استقبال بیشتری می‌کردند از این روی، چندین روز به دیدن ایشان آمدند و در جلسات دوستانه دید و بازدید هر یک از علما یک بحث علمی و فروعی از فقه و اصول و کلام و تفسیر مطرح می کردند و با پاسخ ها و توضیحات و تبیین و تفسیرهای عالمانه، لطیف و منطقی وی مواجه می‌شدند و گستردگی دانش و اطلاعات دقیق و ظریف علمی و معرفتی ایشان را تحسین می‌نمودند.

آثار و فعالیت ها

رساله در حجیت ظن

آثار مکتوب

از او دوره اصول فقه، شرح کفایه و تقریرات درس آخوند خراسانی و سید یزدی بر جای مانده است.

آقا شیخ اسماعیل معزی به امور پژوهشی و علمی و نگارش نیز همت می گماشت و آثاری در فقه و اصول و کلام و اعتقادات و اخلاق پدید آورده که از آن جمله است:

1. رساله در اجتهاد و تقلید

2.رساله در حجیت ظن مشتمل بر سه بخش)

اصول‌الایمان

3.اصول الایمان در کلام و اعتقادات

رساله فی استصحاب

4.رساله در استصحاب

5.رساله در قاعده لاضرر و لاضرار

6.رساله در تجزی در اجتهاد

7.رساله در برائت

8.رساله در انسداد

9.رساله در تعادل و تراجیح

10.رساله در خمس

11.رساله در طهارت

12.رساله در رهن

13.رساله در قضاء و شهادت

14.رساله در وقف

15.اجزاء متفرقه در اصول

16.شرح كفاية الاصول آخوند خراسانی

17.تقریرات درس اصول آخوند خراسانی

18.تقریرات مباحث فقهی آخوند خراسانی

19.مجالس الموحدین

20.قضایای غریبه و عجیبه [۱۳]

فعالیت ها

شیخ اسماعیل معزی در مسجد کمر زرین و مسجد سلام به اقامه نماز جماعت می پرداخت و در مدرسه علمیه نوریه و مدرسه علمیه کاسه گران و مدرسه علمیه جده بزرگ تدریس می کرد.

اهتمام او در پرورش طلاب مثال زدنی است؛ به گونه ای که افزون بر دلسوزی فراوان که نسبت به تربیت علمی، اخلاقی و معرفتی طلاب نشان می‌دهد، برای حل مشکلات آنان به ویژه مشکلات مالی و معیشتی و خانوادگی و اجتماعی طلاب از هیچ کوشش و اقدام و فداکاری دریغ نمی‌نمود.

مدرسه علمیه نوریه و کاسه گران شاهد زحمات و تلاشهای بی دریغ وی است؛ به گونه ای که او این دو نهاد آموزشی را از حالت رکود خارج کرد و احیا ساخت و اهل علم و طلاب را در آن اسکان داد و حوزه درسی آن را فعال نمود و چنان با تدبیر و ظرافت خاص عمل می‌کرد تا این مرکز علمی را از شر غاصبان و بداندیشان و همفکران رضاخان حفظ و مصون نمود.[۱۴]

وی در نجف، سالهای متمادی بازوی توانمندی برای آخوند ملا محمد حسین فشارکی بود که به مرجع و فقیه عراقین شهرت دارد.[۱۵] بسیاری از مشکلات مردم برای راه گشایی و حل و فصل و مرافعات و دعاوی و پاسخ گویی به استفتائات و راهنمایی و مشاوره و ارشاد مردم از جانب ملا محمد حسین فشارکی به وی ارجاع می شد.

ایشان افزون بر تدریس در حوزه علمیه، در مسجد سلام به تبلیغ اسلام و تفسیر قرآن و تبیین فرهنگ و معارف نبوی (ص) و علوی می پرداخت و دوستداران اهل بیت(ع) را با سیره و سخن آن بزرگواران آشنا می ساخت و شهد گوارای دعا و نیایش را در کام تشنه کامان وادی حیرت می چکاند و قلوب آنان را با آیات الهی منور می‌کرد؛ به گونه ای که جمعی از خواص عالمان دینی و طلاب و مؤمنان و شاگردان ممتازش گرد او جمع آمده و به راهنمایی و پیشاهنگی آیت‌الله شیخ اسماعيل معزالدین به مشارطه و مراقبه و به محاسبه النفس روی می آورند.

وفات

او در شب جمعه 23 ذی قعده 1363ق در سن ۷۵ سالگی وفات یافت و در تکیه کازرونی واقع در تخت فولاد مدفون شد.[۱۶]

در وفات وی شعرای اصفهان، اشعار مرثیه و ماده تاریخ سرودند که از جمله:

میرزا حبیب الله نیر چنین سروده است :

اگرچه جای آقا شيخ اسماعيل جنـت شــد ولی وارد ز فقدش لطمه ای بر شرع و سنت شد
شرف بس حجت الاسلام آقای معزی را نه گنج مال او را بلکه گنج علم مکنت شد
شنیده چون که نیر رحلت آن عالم زاهد چو جمع مسلمین او هم غريق بحر محنت شد
پی تاریخ آن سر کرد بیرون واعظ و گفتـا «معزی یعنی اسماعيل زين دنیا بجنـت شـد"


همچنین میرزا حسن خان جابری انصاری (ص ۳۰۸) در ماده تاریخ فوت وی چنین می سراید: [۱۷][۱۸]

ان اسمعيل صديق وفا و أتى المــولـى بـوعـــد صــادق

پانویس

  1. مهدوی، اعلام اصفهان، ج1 ، ص 571.
  2. آقابزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج ۱، ص ١٥٣.
  3. مرعشی نجفی، المسلسلات في الاجازات، ج ۲، ص۳۰۲.
  4. جواهر کلام، تربت پاکان قم، ج ۱، ص۲۰۷.
  5. سجادی جزی، فرهنگ و تاریخ گز برخوار، ص۱۷۸.
  6. آقابزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج ۱، صص ١٥٣-١٥٤.
  7. معزی، رساله قضایای عجیبه و غریبه، مخطوط.
  8. مرعشی نجفی، المسلسلات في الاجازات، ج ۲، ص ۳۰۳.
  9. مرعشی نجفی، المسلسلات في الاجازات، ج 1، ص 200.
  10. حاج امینی نجف آبادی، خاطرات آیت الله ابراهیم امینی، ص 57.
  11. معزی، مصاحبه با دکتر جمال موسوی اصفهانی.
  12. مهدوی، دارالعلم شرق، مخطوط، ص ۲۳۱.
  13. فاضل قائنی، معجم المؤلفي الشيعه، ص ٣٦؛ آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج۱۷، ص ١٥٤؛ كحاله، معجم المؤالفين، ج ۳، ص ۱۳۵.
  14. مهدوی، دارالعلم شرق، مخطوط، ص ٢٥٦؛ حاج امینی نجف آبادی، خاطرات آیت الله ابراهیم امینی، ص ۵۹.
  15. معزی، مصاحبه با دکتر جمال موسوی اصفهانی.
  16. مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج 1، ص 270.
  17. جابری اصفهانی، تاریخ اصفهان، ص 308.
  18. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج۴،صص 274-269.

منابع

  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج4، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.