این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «سید ابوالحسن اصفهانی»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «سید ابوالحسن اصفهانی (۱۲۸۴- ۱۳۶۵ق)، فقیه، ومرجع تقلید شیعیان و نویسنده آثاری همچون وسیلة النجاة <small>(به عربی)</small> و ذخیرة الصالحین <small>(به فارسی)</small>. او از شاگردان خاص آخوند خراسانی بود. پس از وفات نائینی و حائری یزدی در ۱۳۵۵ق و آقا ضیاء عراقی د...» ایجاد کرد)
 
(درج الگوی بررسی رده)
 
(۲۰ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۹ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
سید ابوالحسن اصفهانی (۱۲۸۴- ۱۳۶۵ق)، فقیه، ومرجع تقلید شیعیان و نویسنده آثاری همچون وسیلة النجاة <small>(به عربی)</small> و ذخیرة الصالحین <small>(به فارسی)</small>. او از شاگردان خاص آخوند خراسانی بود. پس از وفات نائینی و حائری یزدی در ۱۳۵۵ق و آقا ضیاء عراقی در ۱۳۶۱ق، مرجعیت تقلید شیعیان در بخش عمده جهان تشیع در شخص اصفهانی منحصر شد.
{{بررسی رده}}


اصفهانی در امور سیاسی و به‌خصوص در حمایت از مشروطه موضع‌گیری می‌کرد. حضور وسیع مردم در مراسم سوگواری درگذشت وی، در آبان ۱۳۲۵ش <small>(ذیحجه ۱۳۶۵ق)</small> در شکست فرقه دمکرات در آذربایجان مؤثر بود.
<br />{{جعبه اطلاعات عالمان|تصویر=[[پرونده:abol hassan Esfahani.jpg|320px|center]]|نام کامل=سید ابوالحسن موسوی اصفهانی|آثار=ذخیره الصّالحین، ذخیره العباد، شرح کفایه الاصول، مناسک حج...|اساتید=[[محمد کاشانی |محمد کاشانی]]، [[جهانگیر خان قشقایی |جهانگیرخان قشقایی]]، [[ابوالمعالی کلباسی|ابوالمعالی کلباسی]] و ...|زادروز=۱۲۸۴ هجری|شاگردان=سید محمد حسین طباطبایی، سید محمدرضا گلپایگانی، میرزا هاشم آملی و ...|مدفن=نجف، حرم امیرالمؤمنین (ع)|تاریخ وفات=۱۳۶۵ هجری|سیاسی=فعال سیاسی|اجتماعی=تدریس،نویسندگی،مرجع تقلید، و...|اجازه روایت از=آخوند خراسانی، حاج میرزا محمد تقی شیرازی، آقا سید حسن صدر، و..}}
[[پرونده:سید ابوالحسن اصفهانی.jpg|بندانگشتی]]


'''سید ابوالحسن اصفهانی'''(۱۲۸۴ق- ۱۳۶۵ق)، از اکابر فقهای امامیّه و از مراجع تقلید جهان تشیّع، عالم فاضل کامل فقیه اصولی و متکلّم محدّث جامع در قرن چهاردهم  كه دركياست و درايت و حسن اداره حوزه هاى علميه شهرت به سزا و نام پرآوازه اى دارند.


== زندگی‌نامه ==
==زندگی‌نامه==
سید ابوالحسن اصفهانی فرزند سید محمد در روستای مَدیسه از توابع لنجان اصفهان زاده شد. اجداد او از سادات موسوی بهبهان بوده‌اند و نسب آن‎ها به موسی بن ابراهیم بن امام موسی کاظم (ع) می‌رسد. <ref>وجیزه در زندگانی آیةالله اصفهانی، ص۱۲-۱۳</ref>جد او سید عبدالحمید از عالمان دینی و از شاگردان صاحب جواهر و شیخ موسی کاشف الغطا بوده، و علاوه بر تألیف و گردآوری تقریرات فقهی استادش شیخ موسی، شرحی نیز بر ''شرایع الاسلام'' محقق حلی نوشته است.<ref>نک: الذریعه، ج۱۳، ص۳۲۵؛ تذکرة القبور یا دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص۳۸.</ref>


ابوالحسن پس از یک بیماری کوتاه و در بازگشت از لبنان به کاظمین، در ۹ ذی‌الحجه ۱۳۶۵ق، ۱۳ آبان ۱۳۲۵ش درگذشت. جنازه‌ او را از کاظمین به نجف منتقل کرده و در یکی از حجره‌های حرم امام علی (ع) دفن کردند. گفته شده حضور مردم در مراسم سوگواری درگذشت اصفهانی در آبان ۱۳۲۵ (ذیحجه ۱۳۶۵ق) در شکست فرقه دمکرات آذربایجان مؤثر بود. <ref>''دوران مبارزه، خاطرات، تصویرها، اسناد''هاشمی رفسنجانی، ج۱، ص۱۱۸؛ نیز نک: هدایت، ''خاطرات و خطرات''، ص۴۵۵</ref>
===ولادت===
سید ابوالحسن اصفهانی فرزند سید محمددر سال 1284ق در روستای مَدیسه از توابع لنجان اصفهان زاده شد.  


=== '''کشته‌شدن فرزند''' ===
===خاندان===
در شب ۱۶ صفر ۱۳۴۹ قمری، شخصی به نام شیخ علی قمی، به خاطر شدت فقر و تصور این که پسر سید ابوالحسن در کمک به او کوتاهی کرده، پس از نماز جماعت مغرب سید ابوالحسن در صحن حرم امیرالمومنین پسرش را به قتل رساند و سپس خود را به پلیس معرفی کرد. اصفهانی قاتل پسرش را بخشید. <ref>حیات جاودانی، ص۱۱۱.</ref>
اجداد او از سادات موسوی بهبهان بوده‌اند و نسب آن‎ها به موسی بن ابراهیم بن امام موسی کاظم (ع) می‌رسد. <ref>میبدی، وجیزه در زندگانی آیةالله اصفهانی، صص۱۲-۱۳</ref> جد او [[سید عبدالحمید موسوی اصفهانی|سید عبدالحمید]] از عالمان دینی و از شاگردان صاحب جواهر و شیخ موسی کاشف الغطا بوده، و علاوه بر تألیف و گردآوری تقریرات فقهی استادش شیخ موسی، شرحی نیز بر شرایع الاسلام محقق حلی نوشته است.<ref>نک: آقا بزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱۳، ص۳۲۵؛ مهدوی، تذکره القبور یا دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص۳۸.</ref>


=== '''نرفتن به حج''' ===
===تحصیلات مقدماتی===
شبیری زنجانی گفته سید ابوالحسن اصلاً به حج مشرف نشد و علت آن را از قول وی، عدم توانایی برای احیای مراقد ائمه بقیع و زیر سؤال رفتن احتمالی جایگاه مرجعیت شیعه عنوان کرده بود. مرتضی حائری نیز نقل کرده بعد از وفات اصفهانی او را در خواب دید و متوجه شد که لازم است از طرف وی حج به ‌جا آورده شود. لذا مبلغی را پرداخت و شخصی را به نیابت از ابوالحسن به حج فرستاد.<ref>جرعه‌ای از دریا، ج ۳، ص ۴۴۴</ref>
سید ابوالحسن دروس مقدماتی حوزه علمیه را در روستای مدیسه پشت سر گذاشت و در آغاز جوانی به [[حوزه علمیه اصفهان]] رفت. پدرش به خاطر سختی‌هایی ـ مثل فقر و دوری از خانواده ـ که در مسیر تحصیل بر طلاب وارد می‌شد با طلبه شدن او مخالف بود.<ref>موسوی اصفهانی، حیات جاودانی، ص۲۵</ref> او در اصفهان، در [[مدرسه علمیه نیم آورد|مدرسه نیماورد]] با استفاده از محضر استادان آن حوزه به تکمیل دانش در علوم نقلی و عقلی پرداخت. وی پس از گذراندن سطوح فقه و اصول، به درس خارج استادان این حوزه راه یافت.<br />


== فعالیت علمی ==
===تحصیلات تکمیلی===
سید ابوالحسن دروس مقدماتی حوزه علمیه را در روستای مدیسه پشت سر گذاشت و در آغاز جوانی به حوزه علمیه اصفهان رفت. پدرش به خاطر سختی‌هایی ـ مثل فقر و دوری از خانواده ـ که در مسیر تحصیل بر طلاب وارد می‌شد با طلبه شدن او مخالف بود.<ref>حیات جاودان، ص۲۵</ref> او در اصفهان، در مدرسه نیماورد با استفاده از محضر استادان آن حوزه به تکمیل دانش در علوم نقلی و عقلی پرداخت.
وی در سال 1307 ق به قصد ادامه تحصيلات، عازم حوزه علميه نجف گرديد و در مدرسه صدر حوزه علمیه نجف ساکن شد و به استفاده از محضر استادان فقه و اصول پرداخت. مدتی پس از اقامت در نجف، پدرش به قصد بازگرداندن او به وطن، راهی عتبات شد. سید ابوالحسن راضی به بازگشت نبود و سید محمد (پدرش) برای قانع کردن او به سراغ استادش، آخوند خراسانی رفت. آخوند به پدرش گفت: سایر پسرانتان مال شما و سیدابوالحسن مال من باشد، کار او را به من واگذارید.


وی پس از گذراندن سطوح فقه و اصول، به درس خارج استادان این حوزه راه یافت.
حوزه درس آيت الله آخوند خراسانى او را به خود جذب نمود و در حوزه درس او بود كه به درجه عاليه اجتهاد نائل آمد پس از رحلت آيت الله آخوند خراسانى در سال 1329، مرجعيت عامه با آيت الله ميرزا محمد تقى شيرازى بود . او احتياطات خود را به ايشان ارجاع داده بود. پس از درگذشت آیت الله شیرازی در سال 1338، آيت الله نائينى و آيت الله اصفهانى ، هر دو به عنوان مرجع تقليد معروف و مشهور گرديدند که بعد از وفات آيت الله نائينى در سال 1355، مرجعيت به صورت تمام به آيت الله اصفهانى در نجف و اغلب بلاد شيعه ، محرز و مسجل گرديد.<ref>عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، ص265.</ref>
===اساتید===


از میان همه استادانش در حوزه اصفهان، تنها شخصیتی که خود سید ابوالحسن به نام و نشان از او یاد کرده، آخوند ملا محمد کاشانی است. که از مدرسان علوم عقلی و ریاضی بوده است.<ref>اعیان الشیعة، ج۲، ص۳۳۲</ref>
====اساتید اصفهان====
استادانش در حوزه اصفهان عبارتند از آیات عظام و حجج اسلام:


از دیگر استادان او در اصفهان سید مهدی نحوی، سید محمد باقر دُرچه‌ای، سید هاشم چهار سوقی، ابوالمعالی کلباسی و جهانگیرخان قشقایی را برشمرده‌اند.<ref>معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، ج۱، ص۴۶-۴۷؛ الامام السید ابوالحسن، ص۳۳-۳۶؛ «نجوم امت: آیت الله العظمی سید ابوالحسن موسوی اصفهانی» ، ص۹۵، ۹۶</ref>
#آخوند [[محمد کاشی|ملا محمد کاشانی]]
#سید مهدی نحوی
#[[سید محمدباقر درچه‌ای|سید محمد باقر دُرچه‌ای]]
#[[محمدهاشم بن زین العابدین خوانساری چهارسوقی|سید هاشم چهار سوقی]]
#[[ابوالمعالی کلباسی]]
#[[جهانگیر خان قشقایی|جهانگیرخان قشقایی]]
#[[یحیی مدرس بیدآبادی|میرزا یحیی مدرّس]]
#[[محمدصادق کتابفروش حسینی افطسی اصفهانی|میرمحمّدصادق کتاب فروش]]<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج1، ص262؛ امین، اعیان الشیعه، ج۲، ص332.</ref>


=== '''هجرت به نجف''' ===
====اساتید نجف====
وی در ۱۳ ربیع الاول ۱۳۰۸ اصفهان را به قصد نجف ترک کرد و در ۱۱ جمادی‌الاول همان سال به نجف رسید. در مدرسه صدر حوزه علمیه نجف ساکن شد و به استفاده از محضر استادان فقه و اصول پرداخت.
او از محضر اساتید چون آیات عظام زیر کسب فیض نموده است:


مدتی پس از اقامت در نجف، پدرش به قصد بازگرداندن او به وطن، راهی عتبات شد. سید ابوالحسن راضی به بازگشت نبود و سید محمد (پدرش) برای قانع کردن او به سراغ استادش، آخوند خراسانی رفت. آخوند به پدرش گفت: سایر پسرانتان مال شما و سیدابوالحسن مال من باشد، کار او را به من واگذارید.
#میرزا حبیب الله رشتی
#آخوند خراسانی
#میرزا محمد حسن شیرازی
#سید محمد کاظم طباطبائی یزدی
#میرزا محمد تقی شیرازی
#[[شیخ الشریعه اصفهانی|فتح الله شریعت اصفهانی]]
#مولی عبدالکریم ایروانی


اصفهانی از میان استادان خویش در نجف، به نام میرزا حبیب الله رشتی و آخوند خراسانی اشاره کرده است. <ref>اعیان الشیعة، ج۲، ص۳۳۲؛ قس: طبقات اعلام الشیعة، ج۱، ص۴۱</ref>از دیگر استادان او میرزا محمد حسن شیرازی، سید محمد کاظم طباطبائی یزدی، میرزا محمد تقی شیرازی، فتح الله شریعت اصفهانی و مولی عبدالکریم ایروانی را نیز یاد کرده‌اند.<ref>مشاهیر دانشمندان اسلام، ج۴، ص۳۷۵؛ تذکرة القبور یا دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص۳۸؛ وجیزه در زندگانی آیةالله اصفهانی، ص۱۷- ۱۸</ref>
او از آخوند خراسانی، حاج میرزا محمّدتقی شیرازی، شیخ فتح اللّه شریعت اصفهانی و آقا سیّدحسن صدر اجازه روایت دریافت نمود.


او بیشتر از ۳ سال درس میرزا حبیب الله رشتی را درک نکرد و پس از آن، یعنی حدود ۱۷ سال از درس آخوند خراسانی بهره‌مند شد. او از نزدیک‌ ترین و بهترین شاگردان و اصحاب او بود.
هم چنين از همدوره ها و هم بحثهاى او مى توان از آيت الله [[شهید سید حسن مدرس|سيد حسن مدرس]] ، آيت الله سيد محمود مرعشى ، آيت الله سيد عبدالله ثقة الاسلام اصفهانى ، سيد على كازرونى ، شيخ زين العابدين تبريزى و سيد على داماد نام برد.<ref>عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، ص269.</ref>


سیدابوالحسن، در پاسخ به کسی که از کم بودن اجازات اجتهادش پرسیده بود گفته بود: "من از کسانی که وقت خود را به گرفتن این گونه امور صرف می‌کنند، نیستم".<ref>همان، ص۵۴</ref>
===شاگردان===
سید ابوالحسن اصفهانی شمار بسیاری از مجتهدان و محققان فقه و اصول را در حوزه علمیه نجف تربیت کرد؛ از جمله آنان:
{{چندستونه|2}}
#سید جواد حسینی خامنه‌ای
#محمد شریف‌رازی
#میرزا حسن بجنوردی
#سید محمود حسینی شاهرودی
#سید حسین آل‌علی شاهرودی
#سید محسن حکیم
#سید محمد هادی میلانی
#سید محمد حسین طباطبایی
#سید محمدرضا گلپایگانی
#میرزا هاشم آملی
#سید عبدالله موسوی شیرازی
#میرزا مهدی آشتیانی
#شيخ عبد النبى اراكى
#ميرزا محمدتقى آملى
#مرحوم آيت الله معز الدوله
#شيخ محمد حسين خيابانى(والد استاد آية الله جعفر سبحانى)
#شيخ محمد تقى بروجردى(جد مادرى استاد آية الله آصفى)
{{پایان چندستونه}}
==جایگاه==


=== '''مرجعیت شیعیان''' ===
===جایگاه علمی===
پس از فوت آخوند خراسانی بعضی از مردم خراسان -به تصریح خود اصفهانی - برای تقلید به او مراجعه کردند.<ref>الشیعة و الرجعة، ج۱، ص۲۷۹</ref>
پس از فوت آخوند خراسانی بعضی از مردم خراسان -به تصریح خود اصفهانی - برای تقلید به او مراجعه کردند.<ref>طبسی نجفی، الشیعه و الرجعه، ج۱، ص279.</ref>مرجعیت عامه پس از آخوند خراسانی به سید محمد کاظم طباطبائی یزدی و میرزا محمد تقی شیرازی منتقل شد و شیرازی، نخستین مرجعی بود که احتیاطات خود را به اصفهانی ارجاع داد.<ref>باقری‌ بیدهندی‌، «نجوم امت: آیت اللهسید ابوالحسن موسوی اصفهانی»، صص۹۵-۹۶؛ الامام السید ابوالحسن، ص۴۶.</ref> همچنین نوشته‌اند که شیرازی، ابوالحسن اصفهانی و نیز شریعت اصفهانی را پس از خود شایسته مقام مرجعیت معرفی کرده بود.


مرجعیت عامه پس از آخوند خراسانی به سید محمد کاظم طباطبائی یزدی و میرزا محمد تقی شیرازی منتقل شد و شیرازی، نخستین مرجعی بود که احتیاطات خود را به اصفهانی ارجاع داد.<ref>الامام السید ابوالحسن، ص۴۶؛ نیز نک: «نجوم امت: آیت الله العظمی سید ابوالحسن موسوی اصفهانی»، ص۹۵-۹۶.</ref>
پس از مرجعیت تمام استفتائات و نامه‌هایش را خودش جواب می‌داد و درخواست اطرافیان برای استخدام نویسنده را رد کرد. او توجیه رد این درخواست را حفظ آبرو و فاش نشدن نام کسانی که در برخی نامه‌‏ها به او ناسزا می‏‌گفتند می‌‏دانست.


همچنین نوشته‌اند که شیرازی، ابوالحسن اصفهانی و نیز شریعت اصفهانی را پس از خود شایسته مقام مرجعیت معرفی کرده بود.
آیت الله بروجردی، در پاسخ به تعدادی از تجار تبریز ـ که در زمان حیات سید ابوالحسن اصفهانی ـ از وی درخواست رساله کرده بودند، نوشت: «رساله دادن برای من آسان است، ولی شق عصای (دو دستگی) مسلمین است. فعلاً پرچم اسلام در دست آیت الله اصفهانی است. ایشان، مرجع عموم هستند.»<ref>موسوی اصفهانی، حیات جاودانی، صص ۷۵ و ۷۸.</ref>


پس از وفات نائینی و حائری یزدی در ۱۳۵۵ق و آقا ضیاء عراقی در ۱۳۶۱ق، مرجعیت تقلید شیعیان در بخش عمده جهان تشیع در شخص اصفهانی منحصر شد.<ref>نک: اعیان الشیعة، ج۲، ص۳۳۳؛ الشیعة و الرجعة، ج۱، ص۲۷۹</ref> او، تمام استفتائات و نامه‌هایش را خودش جواب می‌داد و درخواست اطرافیان برای استخدام نویسنده را رد کرد. او توجیه رد این درخواست را حفظ آبرو و فاش نشدن نام کسانی که در برخی نامه‌‏ها به او ناسزا می‏‌گفتند می‌‏دانست.
===جایگاه سیاسی===
سید ابوالحسن اصفهانی از فعالیت سیاسی دور نبود و در برهه‌های حساس، به ایفای نقش پرداخت:  


آیت الله بروجردی، در پاسخ به تعدادی از تجار تبریز ـ که در زمان حیات سید ابوالحسن اصفهانی ـ از وی درخواست رساله کرده بودند، نوشت: «رساله دادن برای من آسان است، ولی شق عصای (دو دستگی) مسلمین است. فعلاً پرچم اسلام در دست آیت الله اصفهانی است. ایشان، مرجع عموم هستند.»<ref>نک: حیات جاودانی، ص ۷۵ و ۷۸.</ref>
====جریان مشروطه====
او در مشروطه پیرو افکار و آراء استاد خود، آخوند خراسانی، بود. آنان بر خلاف سید محمد کاظم طباطبائی یزدی، به اصول حکومت مشروطه و محدود کردن قدرت استبداد معتقد بودند. بر پایه همین پیشینه بود که آخوند خراسانی و شیخ عبدالله مازندرانی، در ۳ جمادی‌الاول ۱۳۲۸ق، اصفهانی را در اجرای اصل دوم متمم قانون اساسی ۱۳۲۵ق در شمار یکی از ۲۰ مجتهد طراز اول مطلع از مقتضیات زمان برای احراز انطباق مصوبات قانونی مجلس شورای ملی با احکام فقه شیعه، به مجلس معرفی کردند. اما اصفهانی این پیشنهاد را رد کرد و تصمیم گرفت در نجف بماند. او در ۲ ذیقعده ۱۳۲۸ق (۱۳ آبان ۱۲۸۹ش) در تلگرافی این موضوع را به مجلس شورای ملی ایران اطلاع داد.<ref>حائری‌، اسناد روحانیت‌ و مجلس‌، ج۱، صص ۳۹-۴۰.</ref>


=== '''شاگردان''' ===
====مخالفت با استعمار خارجی====
اصفهانی شمار بسیاری از مجتهدان و محققان فقه و اصول را در حوزه علمیه نجف تربیت کرد؛ از جمله آنان، می‌توان شخصیت‌هایی چون سید جواد حسینی خامنه‌ای،  محمد شریف‌رازی، میرزا حسن بجنوردی، سید محمود حسینی شاهرودی، سید حسین آل‌علی شاهرودی، سید محسن حکیم، سید محمد هادی میلانی، سید محمد حسین طباطبایی، سید محمدرضا گلپایگانی، میرزا هاشم آملی ،سید عبدالله موسوی شیرازی و میرزا مهدی آشتیانی را یاد کرد.
پس از شکست عثمانی ها در جنگ جهانی اوّل و اشغال عراق به دست نیروهای انگلیسی و قیمومیّت انگلستان بر عراق، آقا سیّدابوالحسن اصفهانی برای مبارزه با اشغالگران، با همکاری میرزا فتح اللّه شریعت اصفهانی، میرزا حسین نایینی، سیّدمصطفی کاشانی و میرزا علی شهرستانی مردم را به قیام علیه کفّار تشویق نمودند؛ امّا با فوت سیّدمصطفی کاشانی و شریعت اصفهانی، این قیام سرکوب شد. بار دیگر علمای عراق همچون اصفهانی، شهرستانی و نایینی به حمایت از قیام عشایر جنوب عراق برخاستند، و فرمانروای انگلیسی عراق، آنان را به ایران تبعید کرد. ولی پس از هشت ماه، آنان به عراق بازگشتند.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج1، 262.</ref> سید ابوالحسن اصفهانی در هنگام مهاجرت اعلاميه اى را صادر فرمودند كه نشانه اى از عمق اعتقاد قلبى اين مرجع عاليقدر در راه احياء حقوق ملت مسلمان مى باشد.<ref>عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، ص267.</ref>


=== '''آثار''' ===
====حادثه مسجد گوهرشاد====
آثار علمی بازمانده از اصفهانی را می‌توان به ۵ دسته تقسیم کرد:
مورد دوم از دهها مورد دخالت آن فقيه عظيم الشان در امور سياسى ، اجتماعى مسلمانان ، عكس العمل آن فقيه بزرگ در برابر حوادث مسجد گوهرشاد بود . در  فاجعه مسجد گوهرشاد مشهد که مردم در اعتراض به دستگيرى آيت الله العظمى سيد حسين قمى دست به تظاهرات زده بودند، به دستور رضاخان پهلوی همه مردم در مسجد گوهرشاد به رگبار بسته شدند. پس از اين ماجرا ، «آيت الله سيد حسين قمى - که در باغ سراج الملك شهر رى محبوس بود-  به اتفاق فرزندش و جمعى ديگر به اعتاب مقدسه تبعيد كردند.


* نخست و مهم‌تر از همه، تقریرات فقهی و اصولی اوست که به وسیله جمعی از شاگردان ضبط و نگارش شده است.
آيت الله سيد ابو الحسن اصفهانى ، دامادشان آقاى سيد ميرزا را با نامه اى به نمايندگى از خود خدمت ايشان اعزام نمود و آقا سيد مير گفته بود: «آقا به من دستور داده اند از طرف ايشان دست شما راببوسم . »اين عمل آيت الله اصفهانى ، مرجع تقليد اسلامى اثر خود را بخشيد و به اين ترتيب آيت الله اصفهانى رضايت خود را از اعمال و خدمات آن عالم ربانى و نارضايى وخشم خود را از اعمال فجيع دولت سرسپرده رضاخانى اعلام نمودند.»<ref>همان، صص267و268.</ref> <br />


یک دوره کامل از تقریرات او به دست میرزا حسن سیادتی سبزواری در فاصله سالهای ۱۳۳۸-۱۳۴۵ق در چند مجلد نوشته شده، و نسخه‌ای دیگر از تقریرات او توسط شیخ محمدرضا طبسی جمع‌آوری شده است.
==سیره اخلاقی==
او داراى صفات كريمه و همت بلند بود و در كياست و درايت و مديريت ، گوى سبقت را از ديگر هم رديفان خود برده بود . او بيان رسا و طبع روان داشت ، به حدى كه مجلس درس ايشان از پرجمعيت ترين درسهاى حوزه نجف بود و با توجه به سهولت بيانات و شيوه تدريس همگان مى توانستند نسبت به فهم خويش از آن بهره مند گردند .


از این میان، منتخباتی از تقریرات اصفهانی در علم اصول، نشان دهنده جایگاه علمی و ثمره استفاده ممتد او از محضر آخوند خراسانی است و شاید مهم‌ترین نمونه آنها تقریرات استصحاب اصفهانی به تحریر شیخ محمد تقی آملی از شاگردان او باشد.
او صاحب روح بزرگ پايدارى و استقامت در راه خدا بود . معروف است كه فرزند رشيدش حجة الاسلام و المسلمين سيد حسن اصفهانى در بين نماز مغرب وعشاء ، به دست يك فرد ديوانه و تعليم ديده به قتل رسيد و اين پدر هفتاد ساله خم به ابرو هم نياورد و حتى از قاتل فرزند خود نيز گذشت ، و اين نمونه و ضرب المثل پايدارى و صبر در بين اقران بود.<ref>عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، ص266.</ref><br />
==آثار==
کتب زیر از تألیفات او است:


* دسته دوم، نگارش تقریرات فقهی و اصولی استادان اصفهانی است که وی آنها را ضبط و تألیف کرده است.
#[[انیس المقلدین فی احکام دین (کتاب)|انیس المقلّدین]]، که سیّدابوالقاسم صفوی اصفهانی آن را جمع آوری و تدوین نموده است.
#حاشیه بر تبصره علاّمه
#حاشیه عروه الوثقی
#حاشیه نجاه العباد (تألیف صاحب جواهر)
#ذخیره الصّالحین
#ذخیره العباد، مطبوع
#شرح کفایه الاصول
#منتخب الرّسائل
#مناسک حج
#[[صلاة المسافر (کتاب)|صلاة المسافر]]
#[[وسيلة الوصول الى حقائق الاصول (کتاب)|وسیلة الوصول الی حقائق الاصول]]
#[[منتهی الوصول إلی غوامض كفاية الأصول من إفادات سيدنا العلامة الربانی السيد أبوالحسن الإصفهانی قدس‌سره‌العالی (کتاب)|منتهی الوصول إلی غوامض كفاية الأصول من إفادات سيدنا العلامة الربانی السيد أبوالحسن الإصفهانی قدس‌سره‌العالی]]
#[[وسیلة النجاة مع تعالیق الإمام الخمینی(ره) (کتاب)|وسیله النّجاه]]، یک دوره فقه در دو مجلّد که شاگردش سیّدابوالقاسم صفوی آن را ترجمه نموده، و [[صراط النجاة: ترجمه وسيلة النجاة (کتاب)|صراط النّجاه]] نامیده است.
#[[وسيلة النجاة مع تعاليق الإمام الخميني(ره) (کتاب)|وسیله النّجاه صغری]]<ref>موسوی اصفهانی، احسن الودیعه، ج2، ص109؛ آقا بزرگ طهرانی، طبقات اعلام‌الشیعه: نقباءالبشر، ج1، ص143، ج1، صص42 و43؛ شریف رازی، آثار الحجّه، ج1، ص134؛ مدرس، ریحانه الادب، ج1، ص142؛ مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص91 -94؛ آقا بزرگ طهرانی، الذّریعه، ج25، ص85؛ حبیب آبادی، مکارم الآثار، ج7، صص2585- 2612؛ جابری انصاری، تاریخ اصفهان، صص280 و281؛ دانشنامه ایران و اسلام، ج7، صص943 و944؛ روضاتی، زندگانی آیت اللّه چهارسوقی، صص127- 132.</ref>


مهم‌ترین این آثار، همان است که نویسندگان زندگی نامه اصفهانی از آن به ''شرح کفایة الاصول آخوند خراسانی'' تعبیر کرده‌اند<ref>تذکرة القبور یا دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص۴۰؛ وجیزه در زندگانی آیةالله اصفهانی، ص۲۷</ref> که به احتمال قوی باید تقریرات اصول آخوند خراسانی بوده باشد.
===بزرگداشت===


* دسته سوم از آثار علمی اصفهانی، رساله‌های عملیه و فتوایی اوست که مهم‌ترین آنها با عنوان وسیلة النجاة، شامل یک دوره کامل فقه از طهارت تا ارث به سبک العروة الوثقی تألیف سید محمد کاظم طباطبائی یزدی است.
*کتاب «حیات جاودانی» درباره زندگی سید ابوالحسن اصفهانی، _ به دست نوه‌اش، سید جعفر موسوی اصفهانی و سید هادی میرآقایی - نوشته شده است.
*همایش بزرگداشت آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی در تاریخ ۱۸ و ۱۹ آذر سال ۸۸ در اصفهان برگزار گردید. این همایش که با پیام آیت‌الله خامنه‌ای آغاز به فعالیت نمود، چهره‌های برجسته حوزه و دانشگاه در این همایش حضور یافته و یا با ارسال پیام‌ها از مقام شامخ ایشان تجلیل نمودند. ده اثر تولید شده در این همایش رونمایی شد.نظیر نشریه مدیسه و ۸ جلد کتاب و دو اثر سینمایی که یکی درخصوص شخصیت سید ابوالحسن مدیسه‌ای اصفهانی توسط فیلمسازان انجمن سینمای جوان با استفاده از خاطرات درج شده کتاب فخر تشیع ساخته شده ودیگری فیلم مستند که گفتگو علما و اندیشمندان می‌باشد. تهیه نمایشنامه‌ای از کتاب فخر تشیع و اجرای این نمایش و برگزاری شب خاطره در ۱۹ آذرماه در سالن اهل البیت(ع)اصفهان از دیگر بخش‌های جنبی این همایش است.


نسخه کامل این اثر در ۱۳۵۵ق به چاپ رسیده، و نسخه‌های خلاصه شده آن که شامل مسائل مورد احتیاج مقلدین در زندگی بود، ۱۶ بار در ۴۴ هزار نسخه چاپ شده است.
*کتاب «فخر تشیع از زبان شاعران». این کتاب شامل اشعاری با محوریت «انتظار در فرهنگ شیعه» و «آیت‌الله العظمی مدیسه‌ای اصفهانی» از سروده‌های نوزده شاعر از سراسر کشور می‌باشد.
*«خورشید مدیسه»، «نرم‌افزار بزرگداشت سید ابوالحسن اصفهانی» هم از آثار همایش است.<ref>[https://fa.wikishia.net پایگاه اطلاع رسانی ویکی شیعه]، مقاله «سید ابوالحسن اصفهانی»</ref>


وسیلة النجاة به عنوان متنی فتوایی مورد توجه فقیهان بزرگ نسل‌های بعد قرار گرفته، که تحریر الوسیلة امام خمینی، بهترین نمونه آن است. این کتاب توسط ابوالقاسم صفوی اصفهانی (د۱۳۷۰ق) با عنوان صراط النجاة به فارسی ترجمه شد و در ۱۳۳۴ق، و بار دیگر در ۱۳۴۵ق به چاپ رسید.
==وفات==
سید ابوالحسن پس از یک بیماری کوتاه و در بازگشت از لبنان به کاظمین، در ۹ ذی‌الحجه ۱۳۶۵ق مطابق با  ۱۳ آبان ۱۳۲۵ش درگذشت. جنازه‌ او را از کاظمین به نجف منتقل کرده و در یکی از حجره‌های حرم امام علی(ع) دفن کردند.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج1، ص263.</ref> گفته شده حضور مردم در مراسم سوگواری درگذشت اصفهانی در آبان ۱۳۲۵ (ذیحجه ۱۳۶۵ق) در شکست فرقه دمکرات آذربایجان مؤثر بود. <ref>هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، خاطرات، تصویرها، اسنادهاشمی رفسنجانی، ج۱، ص۱۱۸؛ نیز نک: هدایت، خاطرات و خطرات، ص455.</ref>


همچنین رساله عملیه اصفهانی به زبان فارسی با نام ذخیرة الصالحین در دوران زندگی او ۳ بار به چاپ رسیده است.<ref>نک: الامام السید ابوالحسن، ص۶۵-۶۶</ref>
==پانویس==
<references /><br />


نیز متنی فتوایی با عنوان ''مناسک حج'' از او به فارسی در ۱۳۴۲ق در نجف انتشار یافته، وهمچنین گزیده‌ای از رساله‌های عملیه او با نام منتخب الرسائل  ۴۲بار به چاپ رسیده است.
==منابع==


* دسته چهارم از آثار اصفهانی حواشی او بر تألیفات دیگران، مانند حاشیه او بر تبصرة المتعلمین علامه حلی است. که بارها در نجف، ایران و هند به چاپ رسیده است.
*[[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، سید مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
 
همچنین حاشیه بر ''العروة الوثقی'' تألیف سید محمدکاظم طباطبایی، حاشیه بر نجاة العباد صاحب جواهر چاپ مکرر در نجف، حاشیه بر ذخیرة العباد فاضل شربیانی و حاشیه بر مناسک الحج شیخ مرتضی انصاری را باید یاد کرد.
 
* دسته پنجم از آثار اصفهانی، مجموعه‌ای از فتاوی اوست که به قلم خود او نیست و به وسیله دیگران براساس فتاوی او تنظیم شده است، از جمله:
 
# انیس المقلدین که آن را سید ابوالقاسم صفوی موسوی اصفهانی جمع و تألیف کرده است.
# تحفة العوام که گزیده‌ای از فتاوی اصفهانی تألیف خواجه فیاض حسن هندی به زبان اردو است.
# رساله‌ای در احکام عبادات به زبان ترکی که در میان شیعیان کرکوک در عراق متداول بوده است، ولی از محل و تاریخ چاپ آن اطلاعی در دست نیست.
 
== فعالیت‌های سیاسی ==
سید ابوالحسن اصفهانی از فعالیت سیاسی دور نبود و در برهه‌های حساس، به ایفای نقش پرداخت.
 
او در مشروطه پیرو افکار و آراء استاد خود، آخوند خراسانی، بود. آنان بر خلاف سید محمد کاظم طباطبائی یزدی، به اصول حکومت مشروطه و محدود کردن قدرت استبداد معتقد بودند.
 
بر پایه همین پیشینه بود که آخوند خراسانی و شیخ عبدالله مازندرانی، در ۳ جمادی‌الاول ۱۳۲۸ق، اصفهانی را در اجرای اصل دوم متمم قانون اساسی ۱۳۲۵ق در شمار یکی از ۲۰ مجتهد طراز اول ''مطلع از مقتضیات زمان'' برای احراز انطباق مصوبات قانونی مجلس شورای ملی با احکام فقه شیعه، به مجلس معرفی کردند. اما اصفهانی این پیشنهاد را رد کرد و تصمیم گرفت در نجف بماند. او در ۲ ذیقعده ۱۳۲۸ق (۱۳ آبان ۱۲۸۹ش) در تلگرافی این موضوع را به مجلس شورای ملی ایران اطلاع داد.
 
دیگر فعالیت مشهور سیاسی اصفهانی در ۱۳۴۱ق است. در آن سال، مهدی خالصی، انتخابات مجلس مؤسسان عراق را تحریم کرد و به همین سبب به دست انگلیسی‌ها‌ به حجاز تبعید شد. اصفهانی و دیگر عالمان شیعه، از جمله میرزا حسین نائینی و سید علی شهرستانی، در اعتراض به این تبعید عراق را به مقصد ایران ترک کردند. با این کار حاکم عراق به تعویض تبعیدگاه مهدی خالصی از حجاز به ایران و بازگشت مراجع تقلید شیعه از ایران به عراق رضایت داد. اصفهانی و همراهانش پس از حدود ۱۱ ماه اقامت در ایران در ۱۸ رمضان ۱۳۴۲ق به عراق بازگشتند.<ref>نک: الامام السید ابوالحسن، ۴۷- ۴۸؛ گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۱۶؛ نیز نک: تاریخ نائین، ص۱۰۲؛ «نجوم امت: آیت الله العظمی سید ابوالحسن موسوی اصفهانی «، ص۹۸</ref>
 
در همین راستا می‌توان به ماجرای ملاقات سید ابوالحسن بعد از جنگ جهانی دوم با سفیر انگلستان اشاره کرد.سفیر بریتانیا با تقدیم پیام دولت متبوع خویش‌، گفت: عالیجناب‌! دولت انگلستان نذر کرده بود! که اگر بر آلمان نازی پیروز گردد، صدهزار دینار! خدمت‌ِ شما تقدیم دارد، تا در هر موردی که خود شایسته می‌دانید، هزینه کنید! سید گفت : مانعی ندارد! سفیر، بی‌درنگ یک قطعه چک صدهزار دیناری تقدیم نمود. سید هم آن راگرفت و زیرِ تشک‌ِ خود گذاشت! طولی نکشید که به سفیر و همراهانش گفتند : ما می‌دانیم که در این جنگ‌، بسیاری از مردم‌، آواره و از هستی ساقط شدند. از طرف ما به دولت متبوع خود بگوئید : سیدأبوالحسن‌، به نمایندگی از مسلمانان‌، وجه‌ِ ناقابلی، به منظور کمک به آسیب دیدگان‌ِ جنگ‌، تقدیم می‌دارد و از کمی وجه معذرت می‌خواهد! چرا که خود می‌دانید ما در شرایط مشابهی هستیم‌. آن‌گاه‌، چک سفیر بریتانیا را از زیرِ تشک درآورد و یک قطعه چک صدهزار دیناری! نیز از خود روی آن گذاشت و با عذرخواهی به سفیر بریتانیا داد!!
 
با این تدبیرِ ظریف و سخاوت سید ابوالحسن، سفیر انگلیس‌، شرمنده و رنگ‌ِ چهره‌اش تغییر کرد! اجازه مرخصی خواست و با بوسیدن‌ِ دست آن مرجع بزرگ از بیت ایشان خارج شد! نماینده انگلیس بعد از ترک‌ِ جلسه، گفت‌: ما می‌خواستیم‌، شیعیان را استعمار کنیم و آنان را بخریم‌! أمّا سید ابوالحسن، ما را خرید! و پرچم‌ِ اسلام را در بریتانیا بر زمین کوبید! بعد از رفتن‌ِ وی علمای حاضر در مجلس‌، از سید پرسیدند :اگر آن وجهی که به سفیر انگلیس تقدیم کردید، به مصرف حوزه علمیه می‌رسید، بهتر نبود؟! «مرحوم سید» در جواب گفت : سهم امام باید در ترویج اسلام و مذهب صرف گردد، به نظر من یکی از مواردی که می‌توانستیم بهترین بهره‌برداری را در ترویج اسلام بنمائیم‌، همین مورد بود.
 
== آثار درباره او ==
 
* کتاب ''حیات جاودانی'' درباره زندگی سید ابوالحسن اصفهانی، _<small>به دست نوه اش، سید جعفر موسوی اصفهانی، و سید هادی میرآقایی</small>_ نوشته شده است.
* همایش بزرگداشت آیة الله سید ابوالحسن اصفهانی در تاریخ ۱۸ و ۱۹ آذر سال ۸۸ در اصفهان برگزار گردید. این همایش که با پیام آیت‌الله خامنه‌ای آغاز به فعالیت نمود، چهره‌های برجسته حوزه و دانشگاه در این همایش حضور یافته و یا با ارسال پیام‌ها از مقام شامخ ایشان تجلیل نمودند.
 
ده اثر تولید شده در این همایش رونمایی شد.نظیر نشریه مدیسه و ۸ جلد کتاب و دو اثر سینمایی که یکی درخصوص شخصیت سید ابوالحسن مدیسه‌ای اصفهانی توسط فیلمسازان انجمن سینمای جوان با استفاده از خاطرات درج شده کتاب فخر تشیع ساخته شده ودیگری فیلم مستند که گفتگو علما و اندیشمندان می‌باشد. تهیه نمایشنامه‌ای از کتاب فخر تشیع و اجرای این نمایش و برگزاری شب خاطره در ۱۹ آذرماه در سالن اهل البیت(ع)اصفهان از دیگر بخش‌های جنبی این همایش است.
 
* کتاب «فخر تشیع از زبان شاعران». این کتاب شامل اشعاری با محوریت «انتظار در فرهنگ شیعه» و «آیت‌الله العظمی مدیسه‌ای اصفهانی» از سروده‌های نوزده شاعر از سراسر کشور می‌باشد.
* خورشید مدیسه، نرم‌افزار بزرگداشت سید ابوالحسن اصفهانی هم از اثار همایش است.
 
<br />
 
== پانویس ==
<references /><br />


== منابع ==
*عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، فقهای نامدار شیعه، قم: كتابخانه آيت الله مرعشي نجفي، 1372.


* آقا بزرگ، الذریعه.
[[رده:مراجع تقلید]]
* آقا بزرگ، طبقات اعلام الشیعه (نقباء البشر) ، نجف، ۱۳۷۳ق/۱۹۵۴م.
[[رده:نویسندگان]]
* آل محبوبه، جعفر، ماضی النجف و حاضرها، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[[رده:علمای قرن 14]]
* ''الامام السید ابوالحسن''، نجف، ۱۳۶۶ق.
[[رده:اعلام اصفهان،ج 1]]
* امین، محسن، اعیان الشیعة، به کوشش حسن امین، بیروت، ۱۴۰۳ق /۱۹۸۳م.
[[رده:فقیهان]]
* باقری بیدهندی، ناصر، «نجوم امت: آیت الله العظمی سید ابوالحسن موسوی اصفهانی»، نور علم، قم، ۱۳۶۷ش، دوره ۳، شم ۴.
[[رده:فعالان سیاسی]]
* بلاغی، عبدالحجت، تاریخ نائین، تهران، مظاهری.
[[رده:اصولیون]]
* حائری، عبدالحسین، اسناد روحانیت و مجلس، تهران، ۱۳۷۴ش.
[[رده:متکلمین]]
* حرزالدین، محمد، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، نجف، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.
[[رده:محدثین]]
* شبیری زنجانی، سید موسی،جرعه ای از دریا،قم،موسسه کتاب شناسی،۱۳۹۳ش.
[[رده:مدفونین در نجف]]
* شریف رازی، محمد، آثار حجة، قم، کتابفروشی برقعی.
[[رده:مدفونین در حرم حضرت علی(ع)]]
* همو، گنجینه دانشمندان، تهران، ۱۳۵۲ش.
* همو، مشاهیر دانشمندان اسلام (ترجمه و تکمیل الکنی و الالقاب شیخ عباس قمی) ، تهران، ۱۳۵۱ش.
* طبسی نجفی، محمدرضا، الشیعة و الرجعة، نجف، ۱۳۸۵ق /۱۹۶۶م.
* موسوی اصفهانی، جعفر، حیات جاودانی؛ زندگانی آیة الله العظمی سیدابوالحسن موسوی اصفهانی (<small>قدس سره</small>) ، با همکاری سیدهادی میرآقایی، انتشارات رستگار، مشهد، ۱۳۸۵.
* موسوی اصفهانی، محمدمهدی، احسن الودیعة فی تراجم اشهر مشاهیر مجتهدی الشیعة، بغداد، مطبعة الایتام.
* مهدوی، مصلح الدین، تذکرة القبور یا دانشمندان و بزرگان اصفهان، اصفهان، ۱۳۴۸ش.
* میبدی، ناصر، وجیزه در زندگانی آیةالله اصفهانی، مشهد، ۱۳۶۸ش.
* هاشمی رفسنجانی، علی اکبر، دوران مبارزه، خاطرات، تصویرها، اسناد، تهران، ۱۳۷۶ش.
* هدایت، مهدیقلی، خاطرات و خطرات، تهران، ۱۳۴۴ش.

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۵۱


Abol hassan Esfahani.jpg
اطلاعات فردی و علمی
نام کاملسید ابوالحسن موسوی اصفهانی
زادروز۱۲۸۴ هجری
تاریخ وفات۱۳۶۵ هجری
مدفننجف، حرم امیرالمؤمنین (ع)
اساتیدمحمد کاشانی، جهانگیرخان قشقایی، ابوالمعالی کلباسی و ...
شاگردانسید محمد حسین طباطبایی، سید محمدرضا گلپایگانی، میرزا هاشم آملی و ...
اجازه روایت ازآخوند خراسانی، حاج میرزا محمد تقی شیرازی، آقا سید حسن صدر، و..
آثارذخیره الصّالحین، ذخیره العباد، شرح کفایه الاصول، مناسک حج...
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
سیاسیفعال سیاسی
اجتماعیتدریس،نویسندگی،مرجع تقلید، و...


سید ابوالحسن اصفهانی(۱۲۸۴ق- ۱۳۶۵ق)، از اکابر فقهای امامیّه و از مراجع تقلید جهان تشیّع، عالم فاضل کامل فقیه اصولی و متکلّم محدّث جامع در قرن چهاردهم كه دركياست و درايت و حسن اداره حوزه هاى علميه شهرت به سزا و نام پرآوازه اى دارند.

زندگی‌نامه

ولادت

سید ابوالحسن اصفهانی فرزند سید محمددر سال 1284ق در روستای مَدیسه از توابع لنجان اصفهان زاده شد.

خاندان

اجداد او از سادات موسوی بهبهان بوده‌اند و نسب آن‎ها به موسی بن ابراهیم بن امام موسی کاظم (ع) می‌رسد. [۱] جد او سید عبدالحمید از عالمان دینی و از شاگردان صاحب جواهر و شیخ موسی کاشف الغطا بوده، و علاوه بر تألیف و گردآوری تقریرات فقهی استادش شیخ موسی، شرحی نیز بر شرایع الاسلام محقق حلی نوشته است.[۲]

تحصیلات مقدماتی

سید ابوالحسن دروس مقدماتی حوزه علمیه را در روستای مدیسه پشت سر گذاشت و در آغاز جوانی به حوزه علمیه اصفهان رفت. پدرش به خاطر سختی‌هایی ـ مثل فقر و دوری از خانواده ـ که در مسیر تحصیل بر طلاب وارد می‌شد با طلبه شدن او مخالف بود.[۳] او در اصفهان، در مدرسه نیماورد با استفاده از محضر استادان آن حوزه به تکمیل دانش در علوم نقلی و عقلی پرداخت. وی پس از گذراندن سطوح فقه و اصول، به درس خارج استادان این حوزه راه یافت.

تحصیلات تکمیلی

وی در سال 1307 ق به قصد ادامه تحصيلات، عازم حوزه علميه نجف گرديد و در مدرسه صدر حوزه علمیه نجف ساکن شد و به استفاده از محضر استادان فقه و اصول پرداخت. مدتی پس از اقامت در نجف، پدرش به قصد بازگرداندن او به وطن، راهی عتبات شد. سید ابوالحسن راضی به بازگشت نبود و سید محمد (پدرش) برای قانع کردن او به سراغ استادش، آخوند خراسانی رفت. آخوند به پدرش گفت: سایر پسرانتان مال شما و سیدابوالحسن مال من باشد، کار او را به من واگذارید.

حوزه درس آيت الله آخوند خراسانى او را به خود جذب نمود و در حوزه درس او بود كه به درجه عاليه اجتهاد نائل آمد پس از رحلت آيت الله آخوند خراسانى در سال 1329، مرجعيت عامه با آيت الله ميرزا محمد تقى شيرازى بود . او احتياطات خود را به ايشان ارجاع داده بود. پس از درگذشت آیت الله شیرازی در سال 1338، آيت الله نائينى و آيت الله اصفهانى ، هر دو به عنوان مرجع تقليد معروف و مشهور گرديدند که بعد از وفات آيت الله نائينى در سال 1355، مرجعيت به صورت تمام به آيت الله اصفهانى در نجف و اغلب بلاد شيعه ، محرز و مسجل گرديد.[۴]

اساتید

اساتید اصفهان

استادانش در حوزه اصفهان عبارتند از آیات عظام و حجج اسلام:

  1. آخوند ملا محمد کاشانی
  2. سید مهدی نحوی
  3. سید محمد باقر دُرچه‌ای
  4. سید هاشم چهار سوقی
  5. ابوالمعالی کلباسی
  6. جهانگیرخان قشقایی
  7. میرزا یحیی مدرّس
  8. میرمحمّدصادق کتاب فروش[۵]

اساتید نجف

او از محضر اساتید چون آیات عظام زیر کسب فیض نموده است:

  1. میرزا حبیب الله رشتی
  2. آخوند خراسانی
  3. میرزا محمد حسن شیرازی
  4. سید محمد کاظم طباطبائی یزدی
  5. میرزا محمد تقی شیرازی
  6. فتح الله شریعت اصفهانی
  7. مولی عبدالکریم ایروانی

او از آخوند خراسانی، حاج میرزا محمّدتقی شیرازی، شیخ فتح اللّه شریعت اصفهانی و آقا سیّدحسن صدر اجازه روایت دریافت نمود.

هم چنين از همدوره ها و هم بحثهاى او مى توان از آيت الله سيد حسن مدرس ، آيت الله سيد محمود مرعشى ، آيت الله سيد عبدالله ثقة الاسلام اصفهانى ، سيد على كازرونى ، شيخ زين العابدين تبريزى و سيد على داماد نام برد.[۶]

شاگردان

سید ابوالحسن اصفهانی شمار بسیاری از مجتهدان و محققان فقه و اصول را در حوزه علمیه نجف تربیت کرد؛ از جمله آنان:

  1. سید جواد حسینی خامنه‌ای
  2. محمد شریف‌رازی
  3. میرزا حسن بجنوردی
  4. سید محمود حسینی شاهرودی
  5. سید حسین آل‌علی شاهرودی
  6. سید محسن حکیم
  7. سید محمد هادی میلانی
  8. سید محمد حسین طباطبایی
  9. سید محمدرضا گلپایگانی
  10. میرزا هاشم آملی
  11. سید عبدالله موسوی شیرازی
  12. میرزا مهدی آشتیانی
  13. شيخ عبد النبى اراكى
  14. ميرزا محمدتقى آملى
  15. مرحوم آيت الله معز الدوله
  16. شيخ محمد حسين خيابانى(والد استاد آية الله جعفر سبحانى)
  17. شيخ محمد تقى بروجردى(جد مادرى استاد آية الله آصفى)

جایگاه

جایگاه علمی

پس از فوت آخوند خراسانی بعضی از مردم خراسان -به تصریح خود اصفهانی - برای تقلید به او مراجعه کردند.[۷]مرجعیت عامه پس از آخوند خراسانی به سید محمد کاظم طباطبائی یزدی و میرزا محمد تقی شیرازی منتقل شد و شیرازی، نخستین مرجعی بود که احتیاطات خود را به اصفهانی ارجاع داد.[۸] همچنین نوشته‌اند که شیرازی، ابوالحسن اصفهانی و نیز شریعت اصفهانی را پس از خود شایسته مقام مرجعیت معرفی کرده بود.

پس از مرجعیت تمام استفتائات و نامه‌هایش را خودش جواب می‌داد و درخواست اطرافیان برای استخدام نویسنده را رد کرد. او توجیه رد این درخواست را حفظ آبرو و فاش نشدن نام کسانی که در برخی نامه‌‏ها به او ناسزا می‏‌گفتند می‌‏دانست.

آیت الله بروجردی، در پاسخ به تعدادی از تجار تبریز ـ که در زمان حیات سید ابوالحسن اصفهانی ـ از وی درخواست رساله کرده بودند، نوشت: «رساله دادن برای من آسان است، ولی شق عصای (دو دستگی) مسلمین است. فعلاً پرچم اسلام در دست آیت الله اصفهانی است. ایشان، مرجع عموم هستند.»[۹]

جایگاه سیاسی

سید ابوالحسن اصفهانی از فعالیت سیاسی دور نبود و در برهه‌های حساس، به ایفای نقش پرداخت:

جریان مشروطه

او در مشروطه پیرو افکار و آراء استاد خود، آخوند خراسانی، بود. آنان بر خلاف سید محمد کاظم طباطبائی یزدی، به اصول حکومت مشروطه و محدود کردن قدرت استبداد معتقد بودند. بر پایه همین پیشینه بود که آخوند خراسانی و شیخ عبدالله مازندرانی، در ۳ جمادی‌الاول ۱۳۲۸ق، اصفهانی را در اجرای اصل دوم متمم قانون اساسی ۱۳۲۵ق در شمار یکی از ۲۰ مجتهد طراز اول مطلع از مقتضیات زمان برای احراز انطباق مصوبات قانونی مجلس شورای ملی با احکام فقه شیعه، به مجلس معرفی کردند. اما اصفهانی این پیشنهاد را رد کرد و تصمیم گرفت در نجف بماند. او در ۲ ذیقعده ۱۳۲۸ق (۱۳ آبان ۱۲۸۹ش) در تلگرافی این موضوع را به مجلس شورای ملی ایران اطلاع داد.[۱۰]

مخالفت با استعمار خارجی

پس از شکست عثمانی ها در جنگ جهانی اوّل و اشغال عراق به دست نیروهای انگلیسی و قیمومیّت انگلستان بر عراق، آقا سیّدابوالحسن اصفهانی برای مبارزه با اشغالگران، با همکاری میرزا فتح اللّه شریعت اصفهانی، میرزا حسین نایینی، سیّدمصطفی کاشانی و میرزا علی شهرستانی مردم را به قیام علیه کفّار تشویق نمودند؛ امّا با فوت سیّدمصطفی کاشانی و شریعت اصفهانی، این قیام سرکوب شد. بار دیگر علمای عراق همچون اصفهانی، شهرستانی و نایینی به حمایت از قیام عشایر جنوب عراق برخاستند، و فرمانروای انگلیسی عراق، آنان را به ایران تبعید کرد. ولی پس از هشت ماه، آنان به عراق بازگشتند.[۱۱] سید ابوالحسن اصفهانی در هنگام مهاجرت اعلاميه اى را صادر فرمودند كه نشانه اى از عمق اعتقاد قلبى اين مرجع عاليقدر در راه احياء حقوق ملت مسلمان مى باشد.[۱۲]

حادثه مسجد گوهرشاد

مورد دوم از دهها مورد دخالت آن فقيه عظيم الشان در امور سياسى ، اجتماعى مسلمانان ، عكس العمل آن فقيه بزرگ در برابر حوادث مسجد گوهرشاد بود . در فاجعه مسجد گوهرشاد مشهد که مردم در اعتراض به دستگيرى آيت الله العظمى سيد حسين قمى دست به تظاهرات زده بودند، به دستور رضاخان پهلوی همه مردم در مسجد گوهرشاد به رگبار بسته شدند. پس از اين ماجرا ، «آيت الله سيد حسين قمى - که در باغ سراج الملك شهر رى محبوس بود- به اتفاق فرزندش و جمعى ديگر به اعتاب مقدسه تبعيد كردند.

آيت الله سيد ابو الحسن اصفهانى ، دامادشان آقاى سيد ميرزا را با نامه اى به نمايندگى از خود خدمت ايشان اعزام نمود و آقا سيد مير گفته بود: «آقا به من دستور داده اند از طرف ايشان دست شما راببوسم . »اين عمل آيت الله اصفهانى ، مرجع تقليد اسلامى اثر خود را بخشيد و به اين ترتيب آيت الله اصفهانى رضايت خود را از اعمال و خدمات آن عالم ربانى و نارضايى وخشم خود را از اعمال فجيع دولت سرسپرده رضاخانى اعلام نمودند.»[۱۳]

سیره اخلاقی

او داراى صفات كريمه و همت بلند بود و در كياست و درايت و مديريت ، گوى سبقت را از ديگر هم رديفان خود برده بود . او بيان رسا و طبع روان داشت ، به حدى كه مجلس درس ايشان از پرجمعيت ترين درسهاى حوزه نجف بود و با توجه به سهولت بيانات و شيوه تدريس همگان مى توانستند نسبت به فهم خويش از آن بهره مند گردند .

او صاحب روح بزرگ پايدارى و استقامت در راه خدا بود . معروف است كه فرزند رشيدش حجة الاسلام و المسلمين سيد حسن اصفهانى در بين نماز مغرب وعشاء ، به دست يك فرد ديوانه و تعليم ديده به قتل رسيد و اين پدر هفتاد ساله خم به ابرو هم نياورد و حتى از قاتل فرزند خود نيز گذشت ، و اين نمونه و ضرب المثل پايدارى و صبر در بين اقران بود.[۱۴]

آثار

کتب زیر از تألیفات او است:

  1. انیس المقلّدین، که سیّدابوالقاسم صفوی اصفهانی آن را جمع آوری و تدوین نموده است.
  2. حاشیه بر تبصره علاّمه
  3. حاشیه عروه الوثقی
  4. حاشیه نجاه العباد (تألیف صاحب جواهر)
  5. ذخیره الصّالحین
  6. ذخیره العباد، مطبوع
  7. شرح کفایه الاصول
  8. منتخب الرّسائل
  9. مناسک حج
  10. صلاة المسافر
  11. وسیلة الوصول الی حقائق الاصول
  12. منتهی الوصول إلی غوامض كفاية الأصول من إفادات سيدنا العلامة الربانی السيد أبوالحسن الإصفهانی قدس‌سره‌العالی
  13. وسیله النّجاه، یک دوره فقه در دو مجلّد که شاگردش سیّدابوالقاسم صفوی آن را ترجمه نموده، و صراط النّجاه نامیده است.
  14. وسیله النّجاه صغری[۱۵]

بزرگداشت

  • کتاب «حیات جاودانی» درباره زندگی سید ابوالحسن اصفهانی، _ به دست نوه‌اش، سید جعفر موسوی اصفهانی و سید هادی میرآقایی - نوشته شده است.
  • همایش بزرگداشت آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی در تاریخ ۱۸ و ۱۹ آذر سال ۸۸ در اصفهان برگزار گردید. این همایش که با پیام آیت‌الله خامنه‌ای آغاز به فعالیت نمود، چهره‌های برجسته حوزه و دانشگاه در این همایش حضور یافته و یا با ارسال پیام‌ها از مقام شامخ ایشان تجلیل نمودند. ده اثر تولید شده در این همایش رونمایی شد.نظیر نشریه مدیسه و ۸ جلد کتاب و دو اثر سینمایی که یکی درخصوص شخصیت سید ابوالحسن مدیسه‌ای اصفهانی توسط فیلمسازان انجمن سینمای جوان با استفاده از خاطرات درج شده کتاب فخر تشیع ساخته شده ودیگری فیلم مستند که گفتگو علما و اندیشمندان می‌باشد. تهیه نمایشنامه‌ای از کتاب فخر تشیع و اجرای این نمایش و برگزاری شب خاطره در ۱۹ آذرماه در سالن اهل البیت(ع)اصفهان از دیگر بخش‌های جنبی این همایش است.
  • کتاب «فخر تشیع از زبان شاعران». این کتاب شامل اشعاری با محوریت «انتظار در فرهنگ شیعه» و «آیت‌الله العظمی مدیسه‌ای اصفهانی» از سروده‌های نوزده شاعر از سراسر کشور می‌باشد.
  • «خورشید مدیسه»، «نرم‌افزار بزرگداشت سید ابوالحسن اصفهانی» هم از آثار همایش است.[۱۶]

وفات

سید ابوالحسن پس از یک بیماری کوتاه و در بازگشت از لبنان به کاظمین، در ۹ ذی‌الحجه ۱۳۶۵ق مطابق با ۱۳ آبان ۱۳۲۵ش درگذشت. جنازه‌ او را از کاظمین به نجف منتقل کرده و در یکی از حجره‌های حرم امام علی(ع) دفن کردند.[۱۷] گفته شده حضور مردم در مراسم سوگواری درگذشت اصفهانی در آبان ۱۳۲۵ (ذیحجه ۱۳۶۵ق) در شکست فرقه دمکرات آذربایجان مؤثر بود. [۱۸]

پانویس

  1. میبدی، وجیزه در زندگانی آیةالله اصفهانی، صص۱۲-۱۳
  2. نک: آقا بزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱۳، ص۳۲۵؛ مهدوی، تذکره القبور یا دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص۳۸.
  3. موسوی اصفهانی، حیات جاودانی، ص۲۵
  4. عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، ص265.
  5. مهدوی، اعلام اصفهان، ج1، ص262؛ امین، اعیان الشیعه، ج۲، ص332.
  6. عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، ص269.
  7. طبسی نجفی، الشیعه و الرجعه، ج۱، ص279.
  8. باقری‌ بیدهندی‌، «نجوم امت: آیت اللهسید ابوالحسن موسوی اصفهانی»، صص۹۵-۹۶؛ الامام السید ابوالحسن، ص۴۶.
  9. موسوی اصفهانی، حیات جاودانی، صص ۷۵ و ۷۸.
  10. حائری‌، اسناد روحانیت‌ و مجلس‌، ج۱، صص ۳۹-۴۰.
  11. مهدوی، اعلام اصفهان، ج1، 262.
  12. عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، ص267.
  13. همان، صص267و268.
  14. عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، ص266.
  15. موسوی اصفهانی، احسن الودیعه، ج2، ص109؛ آقا بزرگ طهرانی، طبقات اعلام‌الشیعه: نقباءالبشر، ج1، ص143، ج1، صص42 و43؛ شریف رازی، آثار الحجّه، ج1، ص134؛ مدرس، ریحانه الادب، ج1، ص142؛ مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص91 -94؛ آقا بزرگ طهرانی، الذّریعه، ج25، ص85؛ حبیب آبادی، مکارم الآثار، ج7، صص2585- 2612؛ جابری انصاری، تاریخ اصفهان، صص280 و281؛ دانشنامه ایران و اسلام، ج7، صص943 و944؛ روضاتی، زندگانی آیت اللّه چهارسوقی، صص127- 132.
  16. پایگاه اطلاع رسانی ویکی شیعه، مقاله «سید ابوالحسن اصفهانی»
  17. مهدوی، اعلام اصفهان، ج1، ص263.
  18. هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، خاطرات، تصویرها، اسنادهاشمی رفسنجانی، ج۱، ص۱۱۸؛ نیز نک: هدایت، خاطرات و خطرات، ص455.


منابع

  • عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، فقهای نامدار شیعه، قم: كتابخانه آيت الله مرعشي نجفي، 1372.