این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «رجبعلی تبریزی»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به '(ع)')
جز (درج جعبه اطلاعات عالمان)
 
(۷ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
'''آخوند ملا رجبعلى تبريزى''' حكيم فيلسوف و شاعر اديب از اساتيد فن حكمـت و از مشاهیر فلاسفه اصفهان در قرن یازدهم هجری است.<ref>اعلام اصفهان ، ج3، ص45-42</ref>
{{جعبه اطلاعات عالمان|تصویر=[[پرونده:JFVDCD.jpg|300px|وسط]]|نام کامل=رجبعلی تبریزی|شهرت=اصفهانی|تاریخ وفات=۱۰۸۰قمری|اساتید=[[ابوالقاسم میر فندرسکی]]|شاگردان=[[اسماعیل خاتون آبادی|میر محمد اسماعیل خاتون آبادی]]، [[محمدشفیع بن محمدزمان اصفهانی|محمد شفیع اصفهانی]]، [[عبدالله یزدی]]، [[محمد‌رفیع زاهدی]]، و...|آثار=حاشيه بر اسفار ملاصدرا، تفسیر آیت‌الكرسى، المعار ف‌الالهیه، رساله در عليت و معلولیت، و...|اجتماعی=مدرس، نویسنده، و...}}
==زندگی نامه==
او اصالتاً از تبریز بوده و از تاریخ ولادت او آگاهی نداریم. در اصفهان نزد جمعی از دانشمندان از جمله [[ابوالقاسم فندرسکی|میرزا ابوالقاسم فندرسکی]] به تحصیل پرداخته است. در فلسفه پیرو مکتب مَشّاء بوده و با عقاید فیلسوف معاصر خود [[صدرالدين محمدقوام شيرازی|ملّا صدرا]] درباره موضوعاتی چون حرکت جوهری مخالفت می کرده است و برخی از شاگردانش نیز نحله ای جدا مقابل شاگردان ملّا صدرا را در فلسفه دنبال می کرده اند.


سالهای طولانی به تدریس مشغول بوده و در مدرسه شیخ لطف اللّه اصفهان به تدریس [کتابهای فلسفی چون «اشارات» و «شفا»] مشغول بوده است. درباره استادان وى گزارشـى در دسـت نيسـت، جـزاينكه در برخى منابع متأخر او را شاگرد [[ابوالقاسم بن ابوطالب میرحسینی فندرسکی|ميرفندرسكى]] و تحـت تـأثير آراء و تعـاليم فلسفى او دانسته اند.<ref> آشتيانى، ج1 ،ص218</ref>
'''آخوند ملا رجبعلى تبريزی'''( متوفی 1080ق)'''،''' حكيم و عارف شيعى، فيلسوف، شاعر اديب، از اساتيد فن حكمـت و از مشاهیر فلاسفه اصفهان در قرن یازدهم هجری است.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان ، ج3، صص 45-42.</ref> او اصالتاً از تبریز بوده است و از تاریخ ولادت او آگاهی نداریم، اما به دليل اقامت طولانى در اصفهان، به '''اصفهانى''' نيز شهرت يافته است.<ref>آقا بزرگ تهرانى، طبقات اعلام الشيعه، ص 215؛ شاملو، قصص الخاقانی، ج 2، ص 48 ؛ افندى اصفهانى، رياض العلماء و حياض الفضلاء، ج 2، ص 283.</ref>


وى معاصر شاه عباس ثانى و مورد احتـرام عمـوم طبقـات و سـاكن در محلّـه ى شمس آباد بوده است و بزرگان و امرا به زيارتش مـى رفتـه انـد . در [[مدرسه شیخ لطف الله|مدرسـه ى شـيخ لطف اللّه]] تدريس داشته است.<ref>[[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوى]]، دانشمندان و بزرگان اصفهان، صص24 ـ 323</ref>
==زندگی‌نامه==


او در جوانی شعر می سروده و «واحد» تخلّص می کرده است. از او رباعیاتی به جای مانده است ولی نسخه ای از دیوان او شناسایی نشده است و ظاهرا اشعار او در حدّ یک دیوان نبوده است.
===تحصیلات===
او پس از كسب علوم رسمی در بغداد، به رياضت و تزكيه نفس روى آورد. وی سپس به اصفهان رفت و نزد جمعی از دانشمندان اصفهان به تحصیل پرداخته است.<ref>شاملو، قصص الخاقانی، ج2، ص 47.</ref> تبریزی از اوان شباب تا انتهای عمر لحظه ای در تحصیل علم کوتاهی نکرد و عمر را به قناعت و زهد سپری کرده است.


اين ابيات از اشعار اوست:
===اساتید===
{{شعر}}
درباره استادان وى گزارشـى در دسـت نيسـت، جـز اينكه در برخى منابع متأخر او را شاگرد  [[ابوالقاسم میر فندرسکی|میرزا ابوالقاسم میر فندرسکی]] و تحـت تـأثير آراء و تعـاليم فلسفى او دانسته اند.<ref> آشتيانى، منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران، ج1، ص218؛ ابراهيمى دينانى، ماجراى فكر فلسفى در جهان اسلا،م، ج 2، صص 329-327.</ref>
{{ب|واحد كه به كوى دوست منزل دارد |غم نيست اگر غـم تـو در دل دارد}}
{{م|* * *}}
{{ب|پيوسته به تعمير بدن مشغول اسـت |بيچاره هميشه دسـت در گل دارد}}
{{پایان شعر}}
 
از اوان شباب تا انتهای عمر لحظه ای در تحصیل علم کوتاهی نکرده و عمر را به قناعت و زهد سپری کرده است.
 
==شاگردان==
[[اسماعیل خاتون آبادی|1. میر محمّد اسماعیل خاتون آبادی]]
 
2. [[محمدحسین بن محمدعلی حکیم باشی|میرزا محمّد حسین حکیم باشی قمی]]
 
3. [[محمّد رفیع زاهدی]] معروف به «پیرزاده»
 
4. [[محمّد شفیع اصفهانی]]
 
5. [[محمّد سعید حکیم باشی قمی]] معروف به «میرزا کوچک»
 
6. [[محمّد سعید قاضی قمی]]
 
7. [[عباس مولوی|ملّا عباس مولوی]]
 
8. [[میرزا عبداللّه یزدی]] (فرزند میراجری)
 
9. [[علیقلی بن قرچغای خان ترکمان]]


10. [[ملّا فریدون شیرازی]]
===شاگردان===
در محضر ملا رجب على حكماى برجسته اى پرورش يافتند كه عبارتند از:<ref>افندی اصفهانى، رياض العلماء و حياض الفضلاء، ج 2، ص 284؛ ابراهيمی دينانى، ج2 ، صص332-331 ؛ آقا بزرگ تهرانى، طبقات اعلام الشيعه، ج 11، ص 14؛  آشتيانى، منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران، ج 2، ص 449 ؛ نصرآبادى، تذکره نصرآبادى، ج 1، صص 270 و 797و2.</ref>


11. [[لطفعلی بیک افشار]]
*[[اسماعیل خاتون آبادی|میر محمّد اسماعیل خاتون آبادی]]
*[[محمدحسین بن محمدعلی حکیم باشی|میرزا محمّد حسین حکیم باشی قمی]]
*[[محمد‌رفیع زاهدی|محمّد رفیع زاهدی معروف به «پیرزاده»]]
*[[محمدشفیع بن محمدزمان اصفهانی|محمّد شفیع اصفهانی]]
*[[محمد‌سعید بن محمدباقر حکیم قمی|محمّد سعید حکیم باشی قمی معروف به «حکیم کوچک»]]
*محمّد سعید قاضی قمی
*[[عباس مولوی|ملّا عباس مولوی]]
*[[عبدالله یزدی|میرزا عبداللّه یزدی]] (فرزند میراجری)
*[[علیقلی خان بن قرچقای خان ترکمان|علیقلی بن قرچغای خان ترکمان]] صاحب احياى حكمت
*[[فریدون فاضل|ملّا فریدون شیرازی]]
*لطفعلی بیک افشار
*میرزا قوام الدّین محمّد رازی طهرانی
*[[محمد بن عبدالفتاح تنکابنی|محمد بن عبدالفتاح تنكابنى، معروف به فاضل سراب]]
*[[آقا جمال خوانساری|آقا جمال الدّین محمّد خوانساری]]
*امير قوام الدين محمـد اصـفهانى مؤلـف كتاب عين الحكمه
*مير محمد يوسف طالقانى
*ملا حسن لنبانى
*ملا صادق اردستانى
*سيد محمد بن شاه حسن رضا توفيقى


12. [[میرزا قوام الدّین محمّد رازی طهرانی]]
==جایگاه==


13. [[ملّا محمّد فاضل سراب]]  
===جایگاه علمی===
او در فلسفه پیرو مکتب مَشّاء بود و با عقاید فیلسوف معاصر خود ملّا صدرا درباره موضوعاتی چون حرکت جوهری مخالفت می کرده است و برخی از شاگردانش نیز نحله ای جدا مقابل شاگردان ملّا صدرا را در فلسفه دنبال می کرده اند. تبريزى با احاطه اى كه بر آراء و افكار ابن سينا داشت<ref>قزوینی، تتميم امل الآمل، ص 150.</ref> به تدريس علوم عقلى می‌پرداخت و در اين زمينه شهرت فراوان يافت.<ref>نصرآبادی، تذکره نصرآبادی، ص 150.</ref>  وی سالهای طولانی در [[مدرسه شیخ لطف الله|مدرسـه ى شـيخ لطف اللّه]] به تدريس کتابهای فلسفی چون «اشارات» و «شفا» مشغول بوده است.<ref>مهدوى، دانشمندان و بزرگان اصفهان، صص24 و323.</ref>چنانكه قزوينی مى نويسد: « شفا و اشارات مانند موم در دستان او بود ».<ref>قزوینی، تتميم امل الآمل، ص 150.</ref>


[[آقا جمال خوانساری|14. آقا جمال الدّین محمّد خوانساری]]
====دیدگاه فلسفی====
ملا رجب على تبريزى يكى از مهمترين نظريه پردازان الاهيات تنزيهى در حكمت شيعى است؛ به اين معنی كه از هر قاعده ای كه در آثارش مطرح می كند، قصد استنتاج تنزيه خداوند را دارد. انديشه تنزيهى او درباره خدا موجب شده است كه از مخالفان سر سخت قول به اشتراک معنوى وجود و به تبع آن تشکیک وجود به شمار رود. همچنين وى به اصالت ماهيت قايل است و وجود را تابع و فرع ماهيت مى داند و بر همين اساس مى گويد كه جعل جاعل اولاً و بالذات به ماهيت و به تبع آن به وجود تعلق گرفته است.


15.[[امير قوام الدين محمـد اصـفهانى]] مؤلـف [[كتاب عين الحكمه]]،
انكار حركت در جوهر يكى ديگر از انديشه هاى ملارجب على تبريزى است. او در اين قول بر همان شيوه حكماى مشائى انديشيده است.<ref>آشتیانی، منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران، ج1، صص 255-254.</ref> ملا رجب على تبريزى از منكران سرسخت قول به وجود ذهنى است و در رساله اصول آصفيه، اشكالاتى بر آن وارد كرده است. آراى رجب على تبريزى درباره وجود كه با استشهاد از احاديث امامان معصوم(ع) توأم است، بى آنكه خود بداند، با طريقه حكمت اسماعيلى همنظر و از پيشروان حكمت شيخى است. از آنجا كه مرز ميان مشائيان و اشراقيان در فلسفه ايرانى دوره اسلامى به درستى روشن نيست، انتساب رجب على تبريزى به فلسفه مشائى اندكى شتابزده مى نمايد، چنانكه استفاده او از كتاب « اثولوجیا»، وجود گرايشهاى اشراقى و نو افلاطونى در آراى وى را نشان مى دهد. او در فقه از قائلان به وجوب تخييرى نماز جمعه بود.


===جایگاه اجتماعی===
وى معاصر شاه عباس ثانى و مورد احتـرام عمـوم طبقـات و سـاكن در محلّـه ى شمس آباد بود و بزرگان و امرا به زيارتش مـى رفتـه انـد. او نزد شاه عباس دوم و پس از او شاه سليمان صفوى، از منزلت ويژه اى برخوردار بود؛ به طوری‌كه شاه عباس دوم خود به ديدار او مى رفت و از وی درباره احكام حكمت عملى استفسار مى كرد. شاه عباس دوم به دليل علاقه و ارادتى كه به ملا رجب على داشت، خانه اى در شمس آباد اصفهان براى وى خريدارى كرد. شاه سليمان نيز به رغم بى ميلى ملا رجب على تبريزى به سر و كار داشتن با دربار، همواره مترصد فرصتى براى مصاحبت و ديدار با او بود.<ref>قزوينى، تتميم امل الآمل، ص 251؛ شاملو، قصص الخاقانی، ج 2، ص 48 ؛ نصر آبادى، تذکره نصرآبادی، ج 1، ص 223.</ref>


وى نزد شاگردان خود بسيار مورد احترام و ارادت بود. چنانكه قاضى سعيد قمى برخى از آثارش را به او هديه كرده و در برخى آثار خود، آراى استاد درباره اشتراک لفظى وجود، انكار صفات در حق تعالى و امثال آن را منعكس نموده است.<ref>قمى، كليد بهشت، صص 69-70؛25- 32 ؛  قمى، كليد بهشت، مقدمه مشکات، صص 32-31؛ قمى، شرح الاربعین، صص 25-23؛ ابراهيمى دينانى، ماجراى فكر فلسفی در جهان اسلا،م، ج 2، ص 331. </ref> محمد رفيع پير زاده نيز كه مدتها در خدمت استاد به سر برده، در دوران پيری ملا رجبعلى كه به سبب ضعف جسمانى قادر به تحرير و نگارش نبوده، زير نظر استاد به تحرير و تأليف آرای وى پرداخته است.<ref>آشتيانى، منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران، ج 2، صص 450-449؛ ابراهیمی دینانی، ماجراى فكر فلسفی در جهان اسلام ج2، ص 101.</ref> على قلى قرچغاى خان نيز از وی به عنوان استاد خود با لقب« زبدة‌العارفین» یاد كرده است. وى بشدت تحت تأثير انديشه ملا رجب على تبريزى بوده و بويژه در كتاب احيای حكمت، آراء و نظرات او را در دفاع از الاهيات تنزيهى بازگو كرده است.<ref>قرچغاى خان، احیای حکمت، ج 1، ص 50.</ref>
==آثار==
==آثار==
كتب و رساله هاى متعددى را تأليف كرده كه از آن جمله است:
وی كتب و رساله هاى متعددى را تأليف كرده كه از آن جمله است:


1 ـ اصول الاصفيه در مسائل حكمت
*الآصفيه يا اصل الاصیل در مسائل حكمت: اين كتاب به زبان عربى و درباره مسائل و اصول مهم فلسفى، از جمله قاعده الواحد، مباحث وجود، جعل، حركت جوهرى و وجود ذهنی كه هر دو را رد مى كند، اصالت ماهيت و مباحث ديگر است.


2 ـ رساله در تطبيق آنچه در شرع دربارهى معاد گفته شده با صفات نفس
*رساله در تطبيق آنچه در شرع درباره‌ى معاد گفته شده با صفات نفس.


ديوان اشعار كه وى در شعر تخلّص '''«واحد»''' داشته است.
*ديوان اشعار كه وى در شعر تخلّص '''«واحد»''' داشته است.
*رساله در اثبات واجب به زبان فارسى: <ref> مهدوى، دانشمندان و بزرگان اصفهان، صص24 ـ 323؛ نصرآبادى،  تذکره  نصرآبادی، ص323؛ امین، اعيان الشـيعه، ج31، ص188؛ افندی اصفهانی، ريـاض العلمـا، ج2، ص283؛ لطفی،تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان، ص680.</ref>او در اين رساله اهمّ آراى خود را درباره واجب و مباحث وجود اظهار مى كند.


4 ـ رساله در اثبات واجب به زبان فارسى <ref> مهدوى، همان، صص24 ـ 323؛ نصرآبادى، ص323.در كتاب هاى اعيان الشـيعه (ص188 ،سـى ويكـم ) و ريـاض العلمـا (ص283 ،دوموريحانةالادب پيرامون شرح حال اين شاعر نوشته شده است؛ لطفی،تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان، ص680.</ref>
*«اثبات واجب تعالی با بیان معنی وجود و معنی اشتراک لفظی و معنوی» یا «رساله وجودیه»: مشتمل بر مقدمه و 5 مطلب و خاتمه، به فارسی که نسخه های خطی فراوانی از آن در کتابخانه ها موجود است از جمله در کتابخانه های مجلس سنای سابق، [[سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی|مرعشی]]، مرکز احیاء اسلامی (قم)، حوزه علمیه امام صادق (ع) اردکان، آستان قدس رضوی، و همچنین کتابخانه های خوانساری، تقوی، سیّد مهدی لاجوردی (قم[[محمدحسین بن محمدقاسم قمشه ای نجفی|ملّا محمّد حسین بن محمّد قاسم قمشه ای نجفی]] و غیره. آقا جمال الدّین محمّد خوانساری کتابی در ردّ این کتاب نوشته است. «رساله وجودیه» ملّا رجبعلی در کتاب «منتخبات آثار حکمای الهی ایران»، قسمت اوّل به چاپ رسیده است.


5 ـ «اثبات واجب تعالی با بیان معنی وجود و معنی اشتراک لفظی و معنوی» یا «رساله وجودیه» مشتمل بر مقدمه و 5 مطلب و خاتمه، به فارسی، که نسخه های خطی فراوانی از آن در کتابخانه ها موجود است از جمله در کتابخانه های مجلس سنای سابق، مرعشی، مرکز احیاء اسلامی (قم)، حوزه علمیه امام صادق (ع) اردکان، آستان قدس رضوی، و همچنین کتابخانه های خوانساری، تقوی، سیّد مهدی لاجوردی (قم)، ملّا محمّد حسین بن محمّد قاسم قمشه ای نجفی و غیره. [[آقا جمال خوانساری|آقا جمال الدّین محمّد خوانساری]] کتابی در ردّ این کتاب نوشته است.
*«تعلیقات که مسائل چندی است حکمی از قسمت امور عامه» و به شماره 381 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.
*حاشيه بر اسفار ملاصدرا
*کتاب فی‌الحکمت: این کتاب به فارسی است كه قاضى سعيد قمى بعد از وفات ملا رجب على آن را به عنوان « البرهان القاطع و النور الساطع» به عربى ترجمه كرده و در مجموعه رسايل خود به نام اربعينيات آورده است.
*تفسیر آیت‌الكرسى
*المعار ف‌الالهیه: محمد رفيع پيرزاده زير نظر ملا رجب على آن را تحرير كرده است. اين كتاب نيز در جلد دوم« منتخباتى از آثار حكماى الهى ايرا ن» چاپ شده است.
*رساله در عليت و معلولیت


«رساله وجودیه» ملّا رجبعلی در کتاب «منتخبات آثار حکمای الهی ایران» (قسمت اوّل) به چاپ رسیده است.  
او به جهت برخوردارى از ذوق و گرايشهاى عرفانی، در جوانی شعر می سروده و «واحد» تخلّص می کرده است. از اين رو، نام او در زمره شعراى دوره صفويه آمده است. از او رباعیاتی به جای مانده ولی نسخه ای از دیوان او شناسایی نشده است و ظاهرا اشعار او در حدّ یک دیوان نبوده است.


6-«تعلیقات که مسائل چندی است حکمی از قسمت امور عامه» و به شماره 381 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.
اين ابيات از اشعار اوست:
 
{{شعر}}
در اینجا ضروری است تذکر داده شود که دو تألیف منسوب به ملّا رجبعلی تبریزی «کلید بهشت» و «مقاله فی أنّ الواحد لا یصدر عنه الّا الواحد» که با عنوان «الاصول الاصلیه» و «الاصل الأصیل» یا «الاصول الآصفیه» معرفی شده، نیز قطعا از او نیست و مطابق تحقیقات پردامنه و عالمانه علّامه دانشمند جناب آقای حاج سیّد محمّد علی روضاتی هر دو آنان از تألیفات محمّد سعید حکیم فرزند محمّد باقر و معروف به حکیم کوچک قمی است و انتساب این کتابها به شخص دیگری به نام قاضی سعید قمی نیز اشتباه است.<ref> الذریعه، ج1، صص 104 و 105 و ج11، صص 78 و 79 و ج2، ص1247؛ فهرست رضوی، ج4، صص 53 و 151؛ فهرست احیاء، ج5، ص ص 278؛ فهرست مرعشی، ج31، ص723؛ فهرست امام صادق (ع) اردکان، ج2، ص24؛ آشنایی با چند نسخه خطی، ج1، ص115؛ فهرست مجلس، ج2، ص176.</ref>
{{ب|واحد كه به كوى دوست منزل دارد |غم نيست اگر غـم تـو در دل دارد}}
{{م|* * *}}
{{ب|پيوسته به تعمير بدن مشغول اسـت |بيچاره هميشه دسـت در گل دارد}}
{{پایان شعر}}




در اینجا ضروری است تذکر داده شود که دو تألیف منسوب به ملّا رجبعلی تبریزی «کلید بهشت» و «مقاله فی أنّ الواحد لا یصدر عنه الّا الواحد» که با عنوان «الاصول الاصلیه» و «الاصل الأصیل» یا «الاصول الآصفیه» معرفی شده، نیز قطعا از او نیست و مطابق تحقیقات پردامنه و عالمانه علّامه دانشمند جناب آقای [[سید محمدعلی روضاتی|حاج سیّد محمّد علی روضاتی]] هر دو آنان از تألیفات محمّد سعید حکیم فرزند محمّد باقر و معروف به حکیم کوچک قمی است و انتساب این کتابها به شخص دیگری به نام قاضی سعید قمی نیز اشتباه است.<ref> آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج1، صص 104-105؛ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج11، صص 78 - 79؛ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج2، ص1247؛  فهرست رضوی، ج4، صص 53 و 151؛ حسینی اشکوری، فهرست احیاء، ج5، ص 278؛ مرعشی نجفی، فهرست مرعشی، ج31، ص723؛  حسینی اشکوری، فهرست امام صادق (ع) اردکان، ج2، ص24؛ استادی، آشنایی با چند نسخه خطی، ج1، ص115؛ نیل‌قاز، فهرست مجلس، ج2، ص176.</ref>
<br />
==وفات==
==وفات==
ملّا رجبعلی در اواخر عمر به عوارض کهولت همچون بیماری و ضعف مبتلا شده و قدرت تدریس را نداشته و لذا خانه نشین شده بود، تا اینکه در سال 1080ق وفات یافته است. در باب تاریخ فوت او اقوال مختلفی نقل شده است امّا صحیح ترین قول همان است که میر عبدالحسین خاتون آبادی که معاصر ملّا رجبعلی است، در کتاب خود ذکر کرده و ذیل و قایع سال 1080ق فوت او را ثبت و ضبط نموده است.
ملّا رجبعلی در اواخر عمر به عوارض کهولت، همچون بیماری و ضعف مبتلا شد و قدرت تدریس را نداشت و لذا خانه نشین شده بود؛ تا اینکه در سال 1080ق وفات یافته است. در باب تاریخ فوت او اقوال مختلفی نقل شده است، امّا صحیح ترین قول همان است که میر عبدالحسین خاتون آبادی که معاصر ملّا رجبعلی است، در کتاب خود ذکر کرده و ذیل و قایع سال 1080ق فوت او را ثبت و ضبط نموده است.


ميرزا طاهر نصرآبادى در تذكره ى خود از او نام مى برد و ماده تـاريخ وفـاتش را چنين مى سرايد:
[[محمدطاهر بن محمدتقی نصرآبادی|ميرزا طاهر نصرآبادى]] در تذكره ى خود از او نام مى برد و ماده تـاريخ وفـاتش را چنين مى سرايد:


{{شعر}}
{{شعر}}
سطر ۷۹: سطر ۸۸:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


كه اگر عدد ملّا رجبعلى(416)را از عدد مصرع اول كم كنيم تاريخ وفـات او بـه سال 1080 قمرى بدست مى آيد.<ref> نصرآبادى، محمدطاهر، تذكره ى نصرآبادى، ص223</ref>[این بیت با ملاحظه تعمیه آن محاسبه شده ولی تاریخ 1080ق از آن به دست نیامد.]<ref>اعلام اصفهان ، ج3،ص 43</ref>
اگر عدد ملّا رجبعلى(416)را از عدد مصرع اول كم كنيم، تاريخ وفـات او بـه سال 1080 قمرى بدست مى آيد.<ref> نصرآبادى، تذكره ى نصرآبادى، ج1، صص 223و 283.</ref>این بیت با ملاحظه تعمیه آن محاسبه شده ولی تاریخ 1080ق از آن به دست نیامد.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان ، ج3، ص 43.</ref>


نصرآبادى در ذيل نام مولانا رجبعلى اشـاره اى بـه محلّ دفن وى نكرده است اما در ذيل نام شـاگرد او ملّـا فريـدون اشـاره بـه مـزار [[بابا رکن الدین|باباركن الدين]] نموده كه ملّا فريدون در جوار استاد خود در مزار بابـاركن الـدين دفـن شده است و چنانكه مستحضريد مقصود از مزار باباركن الدين همان [[تخت فولاد]] است.<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج1، صص 380-377.</ref>


نصرآبادى در ذيل نام مولانا رجبعلى اشـاره اى بـه محلّ دفن وى نكرده است اما در ذيل نام شـاگرد او ملّـا فريـدون اشـاره بـه مـزار [[بابا رکن الدین|باباركن الدين]] نموده كه ملّا فريدون در جوار استاد خود در مزار بابـاركن الـدين دفـن شده است و چنانكه مستحضريد مقصود از مزار باباركن الدين همان [[تخت فولاد]] است.
از قبر اين عالم و شاعر بزرگ اينک آثـارى بـاقى نيسـت . برخـى او را مـدفون در [[تکیه فیض|تكيه ى فيض]] مى دانند كه بخشى از تكيه ى فيض به خيابان فيض تبديل شده است.
 
از قبر اين عالم و شاعر بزرگ اينك آثـارى بـاقى نيسـت . برخـى او را مـدفون در [[تكيه ى فيض]] مى دانند كه بخشى از تكيه ى فيض به خيابان فيض تبديل شده است.
 
<br />


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


==منبع==
==منابع==
1.برگرفته از[[کتاب تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان]]<span> </span>: معرفي شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفي (حامد اصفهاني)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحي شهرداري اصفهان، 1390.
 
*لطفی، علیرضا (حامد اصفهانی)، تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1390.


2.برگرفته از: [[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
*[[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، سید مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
*مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج۱، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، ۱۳۸۹.


[[رده:کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]]
[[رده:کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]]
سطر ۱۰۰: سطر ۱۰۸:
[[رده:اعلام اصفهان، ج3]]
[[رده:اعلام اصفهان، ج3]]
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]
[[رده:فیلسوفان]]
[[رده:نویسندگان]]
[[رده:مدرسین]]
[[رده:علمای قرن 11]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۳۷

JFVDCD.jpg
اطلاعات فردی و علمی
نام کاملرجبعلی تبریزی
شهرتاصفهانی
تاریخ وفات۱۰۸۰قمری
اساتیدابوالقاسم میر فندرسکی
شاگردانمیر محمد اسماعیل خاتون آبادی، محمد شفیع اصفهانی، عبدالله یزدی، محمد‌رفیع زاهدی، و...
آثارحاشيه بر اسفار ملاصدرا، تفسیر آیت‌الكرسى، المعار ف‌الالهیه، رساله در عليت و معلولیت، و...
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
اجتماعیمدرس، نویسنده، و...


آخوند ملا رجبعلى تبريزی( متوفی 1080ق)، حكيم و عارف شيعى، فيلسوف، شاعر اديب، از اساتيد فن حكمـت و از مشاهیر فلاسفه اصفهان در قرن یازدهم هجری است.[۱] او اصالتاً از تبریز بوده است و از تاریخ ولادت او آگاهی نداریم، اما به دليل اقامت طولانى در اصفهان، به اصفهانى نيز شهرت يافته است.[۲]

زندگی‌نامه

تحصیلات

او پس از كسب علوم رسمی در بغداد، به رياضت و تزكيه نفس روى آورد. وی سپس به اصفهان رفت و نزد جمعی از دانشمندان اصفهان به تحصیل پرداخته است.[۳] تبریزی از اوان شباب تا انتهای عمر لحظه ای در تحصیل علم کوتاهی نکرد و عمر را به قناعت و زهد سپری کرده است.

اساتید

درباره استادان وى گزارشـى در دسـت نيسـت، جـز اينكه در برخى منابع متأخر او را شاگرد میرزا ابوالقاسم میر فندرسکی و تحـت تـأثير آراء و تعـاليم فلسفى او دانسته اند.[۴]

شاگردان

در محضر ملا رجب على حكماى برجسته اى پرورش يافتند كه عبارتند از:[۵]

جایگاه

جایگاه علمی

او در فلسفه پیرو مکتب مَشّاء بود و با عقاید فیلسوف معاصر خود ملّا صدرا درباره موضوعاتی چون حرکت جوهری مخالفت می کرده است و برخی از شاگردانش نیز نحله ای جدا مقابل شاگردان ملّا صدرا را در فلسفه دنبال می کرده اند. تبريزى با احاطه اى كه بر آراء و افكار ابن سينا داشت[۶] به تدريس علوم عقلى می‌پرداخت و در اين زمينه شهرت فراوان يافت.[۷] وی سالهای طولانی در مدرسـه ى شـيخ لطف اللّه به تدريس کتابهای فلسفی چون «اشارات» و «شفا» مشغول بوده است.[۸]چنانكه قزوينی مى نويسد: « شفا و اشارات مانند موم در دستان او بود ».[۹]

دیدگاه فلسفی

ملا رجب على تبريزى يكى از مهمترين نظريه پردازان الاهيات تنزيهى در حكمت شيعى است؛ به اين معنی كه از هر قاعده ای كه در آثارش مطرح می كند، قصد استنتاج تنزيه خداوند را دارد. انديشه تنزيهى او درباره خدا موجب شده است كه از مخالفان سر سخت قول به اشتراک معنوى وجود و به تبع آن تشکیک وجود به شمار رود. همچنين وى به اصالت ماهيت قايل است و وجود را تابع و فرع ماهيت مى داند و بر همين اساس مى گويد كه جعل جاعل اولاً و بالذات به ماهيت و به تبع آن به وجود تعلق گرفته است.

انكار حركت در جوهر يكى ديگر از انديشه هاى ملارجب على تبريزى است. او در اين قول بر همان شيوه حكماى مشائى انديشيده است.[۱۰] ملا رجب على تبريزى از منكران سرسخت قول به وجود ذهنى است و در رساله اصول آصفيه، اشكالاتى بر آن وارد كرده است. آراى رجب على تبريزى درباره وجود كه با استشهاد از احاديث امامان معصوم(ع) توأم است، بى آنكه خود بداند، با طريقه حكمت اسماعيلى همنظر و از پيشروان حكمت شيخى است. از آنجا كه مرز ميان مشائيان و اشراقيان در فلسفه ايرانى دوره اسلامى به درستى روشن نيست، انتساب رجب على تبريزى به فلسفه مشائى اندكى شتابزده مى نمايد، چنانكه استفاده او از كتاب « اثولوجیا»، وجود گرايشهاى اشراقى و نو افلاطونى در آراى وى را نشان مى دهد. او در فقه از قائلان به وجوب تخييرى نماز جمعه بود.

جایگاه اجتماعی

وى معاصر شاه عباس ثانى و مورد احتـرام عمـوم طبقـات و سـاكن در محلّـه ى شمس آباد بود و بزرگان و امرا به زيارتش مـى رفتـه انـد. او نزد شاه عباس دوم و پس از او شاه سليمان صفوى، از منزلت ويژه اى برخوردار بود؛ به طوری‌كه شاه عباس دوم خود به ديدار او مى رفت و از وی درباره احكام حكمت عملى استفسار مى كرد. شاه عباس دوم به دليل علاقه و ارادتى كه به ملا رجب على داشت، خانه اى در شمس آباد اصفهان براى وى خريدارى كرد. شاه سليمان نيز به رغم بى ميلى ملا رجب على تبريزى به سر و كار داشتن با دربار، همواره مترصد فرصتى براى مصاحبت و ديدار با او بود.[۱۱]

وى نزد شاگردان خود بسيار مورد احترام و ارادت بود. چنانكه قاضى سعيد قمى برخى از آثارش را به او هديه كرده و در برخى آثار خود، آراى استاد درباره اشتراک لفظى وجود، انكار صفات در حق تعالى و امثال آن را منعكس نموده است.[۱۲] محمد رفيع پير زاده نيز كه مدتها در خدمت استاد به سر برده، در دوران پيری ملا رجبعلى كه به سبب ضعف جسمانى قادر به تحرير و نگارش نبوده، زير نظر استاد به تحرير و تأليف آرای وى پرداخته است.[۱۳] على قلى قرچغاى خان نيز از وی به عنوان استاد خود با لقب« زبدة‌العارفین» یاد كرده است. وى بشدت تحت تأثير انديشه ملا رجب على تبريزى بوده و بويژه در كتاب احيای حكمت، آراء و نظرات او را در دفاع از الاهيات تنزيهى بازگو كرده است.[۱۴]

آثار

وی كتب و رساله هاى متعددى را تأليف كرده كه از آن جمله است:

  • الآصفيه يا اصل الاصیل در مسائل حكمت: اين كتاب به زبان عربى و درباره مسائل و اصول مهم فلسفى، از جمله قاعده الواحد، مباحث وجود، جعل، حركت جوهرى و وجود ذهنی كه هر دو را رد مى كند، اصالت ماهيت و مباحث ديگر است.
  • رساله در تطبيق آنچه در شرع درباره‌ى معاد گفته شده با صفات نفس.
  • ديوان اشعار كه وى در شعر تخلّص «واحد» داشته است.
  • رساله در اثبات واجب به زبان فارسى: [۱۵]او در اين رساله اهمّ آراى خود را درباره واجب و مباحث وجود اظهار مى كند.
  • «اثبات واجب تعالی با بیان معنی وجود و معنی اشتراک لفظی و معنوی» یا «رساله وجودیه»: مشتمل بر مقدمه و 5 مطلب و خاتمه، به فارسی که نسخه های خطی فراوانی از آن در کتابخانه ها موجود است از جمله در کتابخانه های مجلس سنای سابق، مرعشی، مرکز احیاء اسلامی (قم)، حوزه علمیه امام صادق (ع) اردکان، آستان قدس رضوی، و همچنین کتابخانه های خوانساری، تقوی، سیّد مهدی لاجوردی (قم)، ملّا محمّد حسین بن محمّد قاسم قمشه ای نجفی و غیره. آقا جمال الدّین محمّد خوانساری کتابی در ردّ این کتاب نوشته است. «رساله وجودیه» ملّا رجبعلی در کتاب «منتخبات آثار حکمای الهی ایران»، قسمت اوّل به چاپ رسیده است.
  • «تعلیقات که مسائل چندی است حکمی از قسمت امور عامه» و به شماره 381 در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.
  • حاشيه بر اسفار ملاصدرا
  • کتاب فی‌الحکمت: این کتاب به فارسی است كه قاضى سعيد قمى بعد از وفات ملا رجب على آن را به عنوان « البرهان القاطع و النور الساطع» به عربى ترجمه كرده و در مجموعه رسايل خود به نام اربعينيات آورده است.
  • تفسیر آیت‌الكرسى
  • المعار ف‌الالهیه: محمد رفيع پيرزاده زير نظر ملا رجب على آن را تحرير كرده است. اين كتاب نيز در جلد دوم« منتخباتى از آثار حكماى الهى ايرا ن» چاپ شده است.
  • رساله در عليت و معلولیت

او به جهت برخوردارى از ذوق و گرايشهاى عرفانی، در جوانی شعر می سروده و «واحد» تخلّص می کرده است. از اين رو، نام او در زمره شعراى دوره صفويه آمده است. از او رباعیاتی به جای مانده ولی نسخه ای از دیوان او شناسایی نشده است و ظاهرا اشعار او در حدّ یک دیوان نبوده است.

اين ابيات از اشعار اوست:

واحد كه به كوى دوست منزل دارد غم نيست اگر غـم تـو در دل دارد
* * *
پيوسته به تعمير بدن مشغول اسـت بيچاره هميشه دسـت در گل دارد


در اینجا ضروری است تذکر داده شود که دو تألیف منسوب به ملّا رجبعلی تبریزی «کلید بهشت» و «مقاله فی أنّ الواحد لا یصدر عنه الّا الواحد» که با عنوان «الاصول الاصلیه» و «الاصل الأصیل» یا «الاصول الآصفیه» معرفی شده، نیز قطعا از او نیست و مطابق تحقیقات پردامنه و عالمانه علّامه دانشمند جناب آقای حاج سیّد محمّد علی روضاتی هر دو آنان از تألیفات محمّد سعید حکیم فرزند محمّد باقر و معروف به حکیم کوچک قمی است و انتساب این کتابها به شخص دیگری به نام قاضی سعید قمی نیز اشتباه است.[۱۶]

وفات

ملّا رجبعلی در اواخر عمر به عوارض کهولت، همچون بیماری و ضعف مبتلا شد و قدرت تدریس را نداشت و لذا خانه نشین شده بود؛ تا اینکه در سال 1080ق وفات یافته است. در باب تاریخ فوت او اقوال مختلفی نقل شده است، امّا صحیح ترین قول همان است که میر عبدالحسین خاتون آبادی که معاصر ملّا رجبعلی است، در کتاب خود ذکر کرده و ذیل و قایع سال 1080ق فوت او را ثبت و ضبط نموده است.

ميرزا طاهر نصرآبادى در تذكره ى خود از او نام مى برد و ماده تـاريخ وفـاتش را چنين مى سرايد:

شهر تقوى و علم و دانش را كــرد ملّــا رجبعلــى خــالى

اگر عدد ملّا رجبعلى(416)را از عدد مصرع اول كم كنيم، تاريخ وفـات او بـه سال 1080 قمرى بدست مى آيد.[۱۷]این بیت با ملاحظه تعمیه آن محاسبه شده ولی تاریخ 1080ق از آن به دست نیامد.[۱۸]

نصرآبادى در ذيل نام مولانا رجبعلى اشـاره اى بـه محلّ دفن وى نكرده است اما در ذيل نام شـاگرد او ملّـا فريـدون اشـاره بـه مـزار باباركن الدين نموده كه ملّا فريدون در جوار استاد خود در مزار بابـاركن الـدين دفـن شده است و چنانكه مستحضريد مقصود از مزار باباركن الدين همان تخت فولاد است.[۱۹]

از قبر اين عالم و شاعر بزرگ اينک آثـارى بـاقى نيسـت . برخـى او را مـدفون در تكيه ى فيض مى دانند كه بخشى از تكيه ى فيض به خيابان فيض تبديل شده است.

پانویس

  1. مهدوی، اعلام اصفهان ، ج3، صص 45-42.
  2. آقا بزرگ تهرانى، طبقات اعلام الشيعه، ص 215؛ شاملو، قصص الخاقانی، ج 2، ص 48 ؛ افندى اصفهانى، رياض العلماء و حياض الفضلاء، ج 2، ص 283.
  3. شاملو، قصص الخاقانی، ج2، ص 47.
  4. آشتيانى، منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران، ج1، ص218؛ ابراهيمى دينانى، ماجراى فكر فلسفى در جهان اسلا،م، ج 2، صص 329-327.
  5. افندی اصفهانى، رياض العلماء و حياض الفضلاء، ج 2، ص 284؛ ابراهيمی دينانى، ج2 ، صص332-331 ؛ آقا بزرگ تهرانى، طبقات اعلام الشيعه، ج 11، ص 14؛ آشتيانى، منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران، ج 2، ص 449 ؛ نصرآبادى، تذکره نصرآبادى، ج 1، صص 270 و 797و2.
  6. قزوینی، تتميم امل الآمل، ص 150.
  7. نصرآبادی، تذکره نصرآبادی، ص 150.
  8. مهدوى، دانشمندان و بزرگان اصفهان، صص24 و323.
  9. قزوینی، تتميم امل الآمل، ص 150.
  10. آشتیانی، منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران، ج1، صص 255-254.
  11. قزوينى، تتميم امل الآمل، ص 251؛ شاملو، قصص الخاقانی، ج 2، ص 48 ؛ نصر آبادى، تذکره نصرآبادی، ج 1، ص 223.
  12. قمى، كليد بهشت، صص 69-70؛25- 32 ؛ قمى، كليد بهشت، مقدمه مشکات، صص 32-31؛ قمى، شرح الاربعین، صص 25-23؛ ابراهيمى دينانى، ماجراى فكر فلسفی در جهان اسلا،م، ج 2، ص 331.
  13. آشتيانى، منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران، ج 2، صص 450-449؛ ابراهیمی دینانی، ماجراى فكر فلسفی در جهان اسلام ج2، ص 101.
  14. قرچغاى خان، احیای حکمت، ج 1، ص 50.
  15. مهدوى، دانشمندان و بزرگان اصفهان، صص24 ـ 323؛ نصرآبادى، تذکره نصرآبادی، ص323؛ امین، اعيان الشـيعه، ج31، ص188؛ افندی اصفهانی، ريـاض العلمـا، ج2، ص283؛ لطفی،تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان، ص680.
  16. آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج1، صص 104-105؛ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج11، صص 78 - 79؛ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج2، ص1247؛ فهرست رضوی، ج4، صص 53 و 151؛ حسینی اشکوری، فهرست احیاء، ج5، ص 278؛ مرعشی نجفی، فهرست مرعشی، ج31، ص723؛ حسینی اشکوری، فهرست امام صادق (ع) اردکان، ج2، ص24؛ استادی، آشنایی با چند نسخه خطی، ج1، ص115؛ نیل‌قاز، فهرست مجلس، ج2، ص176.
  17. نصرآبادى، تذكره ى نصرآبادى، ج1، صص 223و 283.
  18. مهدوی، اعلام اصفهان ، ج3، ص 43.
  19. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج1، صص 380-377.

منابع

  • لطفی، علیرضا (حامد اصفهانی)، تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1390.
  • مهدوی، سید مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج۱، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، ۱۳۸۹.