این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

سید ابوالحسن بن علی طباطبایی بروجردی

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۰۳:۴۹ توسط Kh1.moghadas (بحث | مشارکت‌ها) (ویرایش نگارشی)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سید ابوالحسن بروجردی

سید ابوالحسن بروجردی( متوفی 1348ق) فرزند حاج سيد على طباطبايى بروجردى، عالم جلیل و از مجتهدين و مدرسين اصفهان بود.

زندگی‌نامه

خاندان

وى از سادات جليل ‏القدر طباطبايى بروجردى است كه نسب وی به حضرت مجتبى، سبط اكبر (ع) مى پیوندد. اين خاندان ابتدا در زواره‏ اصفهان ساكن بودند و سپس به بروجرد مهاجرت كردند. در زمان سلاطين صفويه به اصفهان منتقل شدند و پس از انقراض سلطنت صفوى و در پى فتنه‏ افغان و بى ‏سروسامانى اصفهان و متلاشى شدن امور به نجف مهاجرت نمودند. سپس اولاد مير سيد على بن سيد محمد به اصفهان و عده ‏اى از اولاد سيد مرتضى بن سيد محمد در بروجرد سكنى گزيدند و عده ‏اى ديگر از آنان در نجف باقى ماندند و بدین ترتیب، سلسله طباطبايى بروجردى به سه شعبه تقسيم شدند.

از معاريف سادات بروجردى اصفهان، عالم ربانى و فقيه محقق، حاج مير سيد على فرزند سيد عبدالكريم فرزند سيد على است كه يكى از علمای مبرز زمان خود بوده است.

فرزندان

ميرزا ابوالحسن صاحب يك فرزند پسر و پنج دختر بود. پسرش سيد محمد بروجردى و دختران گرامى ‏اش، همسران آقايان شيخ عبدالعلى قدس نجفى، شيخ محمدابراهيم كلباسى[۱] ،محمدحسن رياضيات، رحيم شريفيان و اهل‏ البيت بودند.

سید محمد بروجردی تنها پسر سید ابوالحسن، پس از فراگیری علوم دینی نزد پدر و دیگر علمای اصفهان به حوزه علمیه نجف اشرف رفت و سالها در آنجا به تحصیل علوم دینی پرداخت و پس از بازگشت متصدی دفتر اسناد شد. سرانجام وی در روز دوشنبه ۲۶ محرم ۱۳۸۱ق وفات كرد و در جوار پدرش به خاک سپرده شد.

تحصیلات

وى سالها در حوزه علميه نجف اشرف تحصيل كرد و به مقام اجتهاد و فضيلت نايل آمد. سپس به اصفهان بازگشت و مورد احترام و تجليل بزرگان شهر واقع شد.

اساتید

سيد ابوالحسن بروجردى از محضر پدر دانشمند خود و علماى ديگر اصفهان بهره ‏مند گرديد.

برخى از اساتيد وی عبارتند از:

  1. حاج سيد مهدى نحوی
  2. حاج ميرزا بديع درب ‏امامی
  3. علامه ميرزا محمدباقر چهارسوقی[۲]
  4. ميرزا محمدحسن نجفى هزار جريبی[۳]
  5. علامه ميرزا محمدهاشم چهارسوقى[۴] ( مجاز از ايشان).

شاگردان

وى در مسجد دربكوشک به اقامه جماعت و تدريس می پرداخت و فضلاى زيادى از محضر پرفيض او بهره‏ مند گرديده ‏اند؛ از جمله:

  1. سيد ابوالقاسم موسوى فريدنى
  2. سيد محمدباقر نحوى ( مجاز از ايشان)
  3. سيد ريحان‏ الدين مهدوى
  4. شيخ محمدابراهيم كلباسى ( مجاز از ايشان)
  5. ميرزا محمدحسن تفضلى بروجردى.

همچنين آيت ‏الله سيد شهاب ‏الدين مرعشى نيز از ايشان اجازه نقل حديث داشته است.

جایگاه

جایگاه علمی

مرحوم سيد مصلح الدين مهدوی می‌نویسد:

«زبده‏ ارباب تحقيق، الفاضل العالم الربانى و الزاهد الورع السبحانى، العلام الثانى، فخرالفقهاء والمجتهدين، حجت‌الاسلام والمسلمين، عالم فاضل كامل و محقق جامع، مرجع جميع فضلاء در اين اواخر، وجود وی بود. در زمان حيات و پس از فوت تاكنون در مقام او احدى زبان به قدح نگشوده است، بلكه همگان وى را به علم و عمل مى ‏ستايند. در مسجد درب ‏كوشک امامت مى ‏فرمود و هم در آنجا مجلس تدريس داشت و بيشتر از حاضرين مجلس درس آن جناب، افاضل بودند».[۵]

جایگاه اجتماعی

وى مردم را در منبر موعظه و ارشاد مى نمود و عموم مقدسين اصفهان ارادتى زايدالوصف به او داشتند.

حاج ميرزا حسن ‏خان جابرى انصارى در مورد وی چنین می نویسد:

«آن بزرگوار به علم و عمل و محسنات اخلاقى آراسته و نظر به اوصاف حسنه، خداوندش عزت فوق ‏العاده و محبوبيت عامه به وی مرحمت فرموده است. در اوايل مشروطه كه در انجمن ولايتى، علماى بزرگ آقا نجفى و غيرهُم آمده، منطوقات او الحق مورد تحسين همگان مى ‏شد».[۶]

جایگاه سیاسی

در حوادث سياسى عصر مشروطيت عده‏ اى از علماى اصفهان كه موافق مشروطه‏ مشروعه بودند نيز شركت كردند و با صدور بيانيه و سخنرانى در مجالس مختلف، حمايت خود را از مشروطه مشروعه اعلام كردند و موجب شدند كه نهضت مشروطيت در اصفهان موفق‏ تر از تهران و تبريز به پيش رود؛ زيرا از ابتدا رهبرى مردم را روحانيت به عهده داشت و در حوادث بعد از آن نيز با رهبرى علما گذر نمودند كه از جمله اين علما مرحوم بروجردى است كه نام او نيز جزو امضاءكنندگان اعلاميه‏ علما در حمايت از مشروطه‏ مشروعه مى ‏باشد.[۷]

وفات

سنگ مزار سید ابوالحسن بروجردی

حاج ميرزا ابوالحسن سرانجام در صبح روز جمعه ۱۸ذی ‏قعده۱۳۴۸ق/فروردين ۱۳۰۹ش در اصفهان وفات كرد[۸] و پيكر پاكش در قسمت‏هاى جنوب غربى تخت فولاد در مكانى كه بعداً به نام خود وی به تكيه بروجردى(دركوشكى) معروف گرديد، به خاک سپرده شد. در پى خاکسپارى مرحوم بروجردى دلهاى مؤمنان و ارادتمندانش به اين مكان متوجه گرديد و به بركت مرقد شريف او، بسيارى از علما و فضلا و وعاظ در اين محل مدفون گرديدند و بسيارى از مردم عوام و خواص محله دركوشک و محل‏هاى اطراف نيز وصيت كردند كه پس از فوت در كنار مزار وى به خاک سپرده شوند.

مرحوم مهدوى در مورد فوت وى مى ‏نويسد:

«او در سال ۱۳۴۸ق وفات يافت و در ماتمش محشرى به پا گرديد».[۹]

مرحوم جابرى انصارى در وفات او كه با فوت آقاميرزا احمد مدرس، از اجله علما، مقارن بود(شنبه۱۱ ذی القعده ۱۳۴۸ق) چنين سرود:[۱۰] [۱۱]

از مقام قاب قوسينى يكى آمد بگفت:« بود در معراج احمد، بوالحسن يار و رفيق »

پانویس

  1. معلم حبیب‌آبادی، رجال خاندان کلباسی، مخطوط، ص۹۲.
  2. مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج۱، ص۱۵۲.
  3. کرباسی زاده، نگاهی به آراء و احکام حکیم مدرس اصفهانی، ص۷۸.
  4. تهرانی، نقباءالبشر، ج۱، ص۴۰.
  5. مهدوی، یادداشت های خطی.
  6. جابری انصاری، تاریخ اصفهان، ص۲۹۰.
  7. مهدوی، تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج۲، ص۴۸.
  8. معلم حبیب‌آبادی، رجال خاندان کلباسی، مخطوط، ص۹۶.
  9. مهدوی، یادداشت های خطی.
  10. جابری انصاری، تاریخ اصفهان و ری و همه جهان، ص۳۲۷.
  11. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج۱، صص۲۹۵-۲۹۷

منبع

  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج۱، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، ۱۳۸۹.