این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «محمدرفیع طباطبایی نائینی»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(لینک زدن)
(ویرایش متن ، افزودن رده و ویرایش پانویس)
سطر ۱: سطر ۱:
'''ميرزا محمدرفيع طباطبايى نائينى''' فرزند سيد حيدر بن زين الـدين  مشهور به «'''ميرزا رفيعا'''» که نسبش از جانب پدر به امام حسن (عليه السلام) و از طرف مادر به امام حسين (عليه السلام) مى رسد. <ref> رفيعى مهرآبادى، آتشكده اردستان، ج2 ،صص278 و 279).</ref>.
'''ميرزا محمدرفيع طباطبايى نائينى''' مشهور به '''«میرزا رفیعا»''' «'''رفیعا'''»، و «'''آقا رفیعا'''» حکیم فقیه، مفسر ادیب، متکلّم و محدّث خبیر از بزرگان مکتب فقهی فلسفی اصفهان در قرن یازدهم هجری است.


==معرفی==
<br />
ميـرزا [[ابوالحسن طباطبایی زواره‌ای|ابوالحسـن جلـوه]] ازحكماى بزرگ دوره ى قاجار نسبش به اين فيلسوف بزرگ مى رسد.او یکی از بزرگترین فلاسفه و علماى بزرگ عصر صفوى است.  
 
==زندگی‌نامه==
 
===ولادت===
او در سال 995یا 997 یا 998ق، مقارن با سلطنت شاه عباس اول، در زواره به دنيا آمد.
 
===خاندان===
نسبش از سوی پدر با 24 واسطه به حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) و از سوی مادر به حضرت امام حسین(علیه السلام) می رسد. پس از طی سیزده فاصله به طاهر بن علی و با نوزده پشت به ابراهیم طباطبا می پیوندد. پدرش میر سیّد حیدر بن زین الدّین علی از زاهدان و پرهیزکاران زمان بوده و گویا امامزاده حیدر مدفون در شمال میدان معصوم خانی مقابل مسجد کلوان نایین هموست. گفته می شود که نیای هفتمش بهاءالدین حیدر بن کمال الدّین حسن نیز از امامزادگان مشهور زواره اردستان است که در زمان هلاکو شهید شده است.<ref> رفيعى مهرآبادى، آتشكده اردستان، ج2 ،صص278 و 279).</ref>
 
ميـرزا [[ابوالحسن طباطبایی زواره‌ای|ابوالحسـن جلـوه]] ازحكماى بزرگ دوره ى قاجار نسبش به اين فيلسوف بزرگ مى رسد. ميرزا رفيعا چندين پسر داشت كه يكى از آنها ابوالحسن بهاءالدين محمد اسـت و سيد حسين مجمر اصفهانى(متوفى به سال 1225)شاعر معروف عهد قاجاريه، نـواده ى  اوست.<ref> لطفی، تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان، ص280.</ref>


اساتيد وى را بزرگى همچون علامه [[شیخ بهایی|شيخ بهايى]]، [[ابوالقاسم فندرسکی|ميرفندرسكى]] و ملّا [[عبدالله بن حسین شوشتری|عبداللّه شوشترى]] و [[محمدباقر حسینی استرآبادی (میرداماد )|ميرداماد]] نقل كرده اند و بزرگانى چـون علامه [[محمدباقر مجلسی|مجلسى]]، شيخ [[محمدبن حسن حر عاملی|حرّ عاملى]] و [[سيد نعمت‌اللّه جزايرى|سيد نعمت اللّه جزايرى]] از محضر او بهره جسته اند. چنانكه علامه مجلسى در آثار خود از وى با احترام ياد مـى كنـد وى را بـا عنـوان «سيّدالحكماء و المتألهين» مى ستايد.
===تحصیلات===
میرزا رفیعا مقدمات علوم دینى و ادبیات فارسى و عربى را نزد پدرش فرا گرفته و راهى اصفهان شد و تحصیلات عالی خود را نزد حکیمان و فقیهان نام آور مکتب فلسفی اصفهان سپری کرد و از سوی آنها به دریافت اجازه نایل گشت.  
وى در فقه، فلسفه، تفسير و حديث استاد مسلّم بود. . وى در شعر نيز استادى ماهر بوده است.


اين شعرها از اوست:
====اساتید====


{{شعر}}
#[[عبدالله بن حسین شوشتری|ملا عبدالله شوشتری]]
{{ب|در كعبـه اگـر بـاده خـورى جـرم نـدارد |انديشه مكن صاحب اين خانه بزرگ است }}
#[[شیخ بهائی|شیخ بهایی]]
{{ب| قضا از بس پريشان كرده هرجا روزى ما را |به هر در از خجالت ريختم سامان دريـا را <ref>تذكره نصرآبادى، ج1 ،صفحات 128 و 129)مرحوم همايى مطالب تذكره نصرآبادى را عيناً در كتـاب خود آورده است(.</ref>}}
#[[محمدباقر حسینی استرآبادی (میرداماد )|میرداماد]]
{{پایان شعر}}<blockquote> </blockquote>در ادامه ى ابيات ذكـر شـده توسـط نصـرآبادى يـك ربـاعى ديگـر در مـذمت ريشداران نقل شده است كه سيد عبدالحجـة بلاغـى در تـاريخ نـايين انتسـاب آن رباعى را به رفيعا اشتباه مى داند و به استناد به كتاب رياض العارفين آن را متعلّق بـه رفيقاى يزدى مى داند كه به دليل مشابهت رفيعا و رفيقا اشتباه شده اسـت . وى حتّـى بيت اول را شايسته ى رفيعا نمى داند. 
#[[میر فندرسکی|میر ابوالقاسم میرفندرسکی]]<ref>شاملو، قصص الخاقانی، ج2، ص35؛ اردبیلی، جامع الرواة، ج1، ص322؛ بلاغی، تاریخ نائین، ص166؛ روضاتی، تکملة الذریعه، ج1، ص50.</ref>
#ملا خلیل قزوینى<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ج 2، ص 13.</ref>


هـدايت نيـز در گلـزار جاويـدان راجـع بـه او مى نويسد: <blockquote>«رفيعا نائينى اهل ترك و تجريد بوده و طريـق ارشـاد پيمـوده چنـد بـه ايروان رفت و از آنجا روانه مشهد شد و پس از دو سال توقف بـه اصـفهان رفـت و معاصر [[محمدطاهر بن محمدتقی نصرآبادی|محمدطاهر نصرآبادى]] است و در ادامه پنج بيت از اشعار او را نقل مى كند كـه فقط بيت زير در آثار قبل بدان اشاره نشده است:  
====شاگردان====
{{شعر}}
از جمله بزرگانی که نزد وی شاگردی کرده یا از وی به دریافت اجازه نایل گردیده اند، می توان به فقها و محدثان یا حکما و متکلمان نام آور ذیل اشاره کرد:  
{{ب|خصم دائم در عذاب از ساده لوحى هاى ماست| انتقــام زشــت را آئينــه نيكــو مــى كشــد<ref>هدايت، محمود، گلزار جاويدان، ج1 ،ص557. </ref>»}}
{{چندستونه|2}}
{{پایان شعر}}</blockquote>ميرزا رفيعا چندين پسر داشت كه يكى از آنها ابوالحسن بهاءالدين محمد اسـت و سيد حسين مجمر اصفهانى(متوفى به سال 1225)شاعر معروف عهد قاجاريه، نـواده ى  اوست. <ref> آتشكده اردستان، ج1 ،ص187.</ref>.<ref> تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان صص280-282.</ref>
# [[محمدباقر مجلسی|ملا محمّدباقر مجلسی]]
# شیخ حر عاملی
# [[سید نعمت‌الله جزایری|سیّد نعمت الله جزایری]]
# [[محمدصالح بن عبدالواسع حسینی خاتون‌آبادی|میرمحمّدصالح خاتون آبادی]]
# [[عبدالحسین خاتون آبادی|میر عبدالحسین خاتون آبادی]]
# میرمعصوم حسینی تبریزی
# محمّدمهدی بن رضا مشهدی
# محمّدباقر حسینی<ref>پژوهشکده علمی کاربردی باقرالعلوم(ع)، گلشن ابرار، ج7، صص68-59.</ref>
# [[سید محمداسماعیل خاتون آبادی|میر سیّد محمّد اسماعیل خاتون آبادی]]
# ملا محمّدرفیع بن فرج گیلانی
# شیخ ابوطالب گیلانی اصفهانی
# میرزا ابوالحسن بهاءالدّین محمّد نایینی اصفهانی
# [[عیسی بیگ بن محمدصالح بیگ جیرانی تبریزی|شیخ عیسی جیرانی بن محمّد صالح بیک تبریزی]]
# مولی لاچین بن عبدالله گرجی اصفهانی
# محمود شیرازی
# ملا عبدالله تونی
# محمّدقاسم تبریزی
# محمّدرضا بن محمّد صفی تبریزی
# ابن محمّد شفیع
{{پایان چندستونه}}
شماری از نویسندگان به شاگردی بزرگانی مانند [[آقا حسین خوانساری]]، [[محمدباقر محقق سبزواری|محقق سبزواری]] و ملا محمّدصادق اردستانی نزد میرزا رفیعا نایینی اشاره کرده اند. با توجه به تقدم سنی میرزا رفیعا بر دانشمندان نامبرده و جایگاه والای علمی و تسلط وی بر دانش ها و فنون مختلف، به نظر می رسد که بسیاری از فضلا و طلاب جوان مشغول به تحصیل در [[حوزه علمیه اصفهان|حوزه اصفهان]] در نیمه اول قرن یازدهم، از محضر میرزا رفیعا نیز بهره برده باشند. از این رو چه بسا بزرگانی مانند [[محمد بن عبدالفتاح تنکابنی|فاضل سراب]]، [[آقا جمال خوانساری]]، میرزای شروانی، [[رضی الدین محمد خوانساری|آقا رضی خوانساری]]، ملا سعید مازندرانی و مانند آنان نیز از جناب میرزا رفیعا استفاده کرده باشند. <ref>حسینی یزدی و دیگران، دانشمندان خوانسار، ص87.</ref>


==آثار==
==جایگاه==
از جمله آثارش مى توان به:


#شجره الهيه در اصول عقايد مذهبى به فارسى
===جایگاه علمی===
#شـرح [[اصول كافى]]
از القاب و عناوین برجسته ای که علمای معاصرش برای او ذکر کرده اند، به خوبی می توان به مقام و منزلت علمی وی در حوزه بزرگ اصفهان پی برد. صاحب «سلافة العصر» از او به «دانشمندترین فرد زمان» و علامه مجلسی به «سرور و بزرگ فیلسوفان و حکیمان الهی» و صاحب «جامع الرواة» به «پیشوای محققان» تعبیر کرده اند و در مآخذ معتبر، دقت و ژرفای اندیشه، استحکام و صلابت رأی، گستردگی معلومات و سعه صدر او را ستوده اند. او فقیهی صاحب نظر و مجتهدی توانا و از مفتیان عهد صفوی به شمار می رفت که در حل و فصل دشواری های فقهی، پادشاه وقت به او مراجعه می کرد.
#شرح [[صحيفه سجاديه|صحيفه ى سجاديه]]
#رساله ى تشكى
#شرح [[اشـارات ابـوعلى سـينا]] ياد كرد.


<br />
میرزا رفیعا در زمینه های حدیث و تفسیر نیز از محدثان برجسته امامیه به شمار می رود و با نگارش شروح و حواشی بر متون مهم روایی و دعایی، مانند نهج البلاغه، اصول کافی و صحیفه سجادیه، به تبیین و تشریح عقلی آنها همت گماشته است.


==وفات==
مهمترین بعد علمى میرزا، جنبه کلامى اوست. وى کلام اسلامى را با عنایت به متون روایى و حکمت شیعى و الهام از قرآن کریم تدوین کرد. جالب اينكه مباحث فلسفى و كلامى ايشان نيز حاوى مطالبى است كه در آنها به روايات استناد شده و در واقع بحث هاى عقلى خود را با كلام ائمه(ع) زينت داده است. از ديگر جنبه هاى تخصص اين دانشور شيعه، تسلط بر تفسير قرآن است گرچه وى اثر مستقلى در تفسير ندارد، ولى اگر در مباحث فلسفى و كلامى او دقت شود، برداشت هاى عميق او از آيات قرآن آشكار است. اغلب تراجم نويسان، ميرزا رفيعا را در زمره فقها قلمداد نموده اند و در برخى منابع آمده كه ايشان در مسائل فقهى صاحب نظر و نكته سنج بوده است.<ref>دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، آیینه پژوهش، ج 16، ص 17.</ref>اینکه از مولا عبدالله شوشترى و شیخ بهایى اجازه نقل روایت داشت و به شخصیتهایى چون علامه مجلسى و شیخ حُرّ عاملى اجازه نقل حدیث داده، گویاى بُعد حدیثى و فقاهت اوست.
وی متـوفاى 1082 هجرى قمری است و مزار اين شاعر و عارف و فيلسوف نامى اكنون در انتهای قسمت جنوبی [[تخت فولاد]] در [[تکیه میرزا رفیعا]] در محدوده ى نيروى هوايى سـپاه قرار گرفته است.


میرزارفیعا در شعر نيز استادى ماهر بوده است.اين شعرها از اوست:{{شعر}}
{{ب|در كعبـه اگـر بـاده خـورى جـرم نـدارد |انديشه مكن صاحب اين خانه بزرگ است }}
{{ب| قضا از بس پريشان كرده هرجا روزى ما را |به هر در از خجالت ريختم سامان دريـا را <ref>تذكره نصرآبادى، ج1 ،صفحات 128 و 129)مرحوم همايى مطالب تذكره نصرآبادى را عيناً در كتـاب خود آورده است(.</ref>}}
{{پایان شعر}}<br />
==آثار==
با روى کار آمدن دولت صفویه و رسمى شدن مذهب تشیع در قرن دهم هجرى، علماى شیعه ازجمله میرزا رفیعا فضاى فرهنگى سیاسى جدید را غنیمت شمرده و کوشیدند به موازات نگارش آثار به زبان عربى، آثارى را به زبان فارسى براى رفع نیاز فرهنگى، کلامى و اعتقادى جامعه فارسى زبان ایران به نگارش درآورند. 


از جمله آثارش:
{{چندستونه|3}}
# «اجوبة المسائل» در فقه به فارسی.
# «اسماءالحسنی» به فارسی.
# «التّشکیک» یا رساله «فی التّشکیک و حقیقته»، به عربی در فلسفه و حکمت اسلامی.
# «ثمرة شجرة الهیه»، 
# «حاشیه بر استبصار» شیخ طوسی.
# «حاشیه بر اصول کافی» یا «شرح اصول کافی» به عربی.
# «حاشیة شرح اشارات».
# «حاشیه بر ارشاد الاذهان» علامه حلّی در فقه به عربی.
# «حاشیه بر ارشاد الاذهان» محقق اردبیلی
# «حاشیه بر شرح حکمة العین» میر سیّد شریف گرگانی
# «حاشیه بر شرح حکمة العین» میرک بخاری
# «حاشیه بر شرح مطالع» در منطق.
# «حاشیه بر شرح مختصرالاصول»
# «حاشیه یا شرح بر صحیفة سجادیه»
# «حاشیه بر قواعد» علامه حلی
# «حاشیه بر مختلف الشیعة» علامه حلی
# «حاشیه بر مدارک الاحکام» سید محمّد عاملی
# «حاشیه بر معالم الاصول» شیخ حسن بن زین الدّین عاملی
# «حاشیه یا شرح نهج البلاغه».
# «رسالة فی شبهة الاستلزام و جوابها»
# « رساله در شبهة تناقض»
# «رساله در تحریم تسمیه صاحب الزّمان(عج)»، یا «رسالة تحریمیه»
# «رساله در سریان وجود»
# «رساله ای در صرف و نحو» به فارسی.
# «رساله ای در صلاة جمعه» به عربی
# «رساله ای مشتمل بر علم الهی» در اثبات نبوت و امامت و معاد.
# «رساله ای در کلام» به فارسی.
# «رساله ای در فقه» به طریق استدلال نزدیک به ده هزار بیت.
# «شرح حدیث حدوث الاسما»
# «شجرة الهیه» به فارسی.
# «فتوایی در ذم صوفیه»
# «مکتوبات و نامه ها»<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج4، صص439- 436.</ref>
{{پایان چندستونه}}
==وفات==
تاریخ وفات وی را گوناگون نوشته اند. مطابق ماده تاریخ شعر روی قبر متـوفاى 1082 ق است ولی با توجه به گفته شاگردان و معاصران او که در زمان فوت وی در اصفهان به سر می برده اند، می توان گفت که میرزا رفیعا در سن هشتاد و پنج سالگی در هفتم شوال 1080ق چشم از جهان فرو بست.<ref>خوانساری، روضات الجنات، ج7، ص81.</ref> زارش اكنون در انتهای قسمت جنوبی [[تخت فولاد]] در [[تکیه میرزا رفیعا]] در منطقه فرودگاه قدیم اصفهان سمت شرقی تکیه بابارکن الدین واقع شده است.


[[سید محمدباقر خوانساری|صاحب روضات الجنات]] <ref>روضات الجنات، ج5 ،صص540 و 541.</ref>. راجع به او مى نويسـد<span> </span>:<blockquote>«آن جنـاب از اسـاتيد علامـه مجلسى است و در سال 1080 يا 1082 در سن هشتاد و پـنج سـالگى در اصـفهان وفات يافته و در مزار تخت فولاد دفن شده و شاه سليمان صـفوى قبـه اى عـالى بـر مزارش بنا كرده است. در تذكره ى نصرآبادى آمده است: رفيعا از ولايت نائين و از اولياء بالا و پـايين است. هرگز شاهبازى مثل او در هواى تجريد بال پرواز نگشوده و هيچگاه سـياحى  همچو او بيابـان تفريـد و ارشـاد را نپيمـوده ،لطيفـه هـاى شـورانگيزش نمكـين و گفتگوهاى شيرينش دلنشين، طبعش از لطف خالى نيست.» </blockquote>بر سنگ مزار چنين نگاشته است:
بر سنگ مزار چنين نگاشته است:
{{شعر}}
{{شعر}}{{ب| بتاريخ فوتش خردمنـد گفـت| مقــام رفيــع مقــام رفيــع}}.   
{{ب| بتاريخ فوتش خردمنـد گفـت| مقــام رفيــع مقــام رفيــع}}.   
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


سطر ۴۴: سطر ۱۱۰:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


==منبع==
==منابع==
برگرفته از [[کتاب تذكره شعراي تخت فولاد اصفهان|کتاب تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان]]<span> </span>: معرفي شعراي مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفي (حامد اصفهاني)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحي شهرداري اصفهان، 1390، صص280-282.
 
*لطفی، علیرضا(حامد اصفهانی)، [[کتاب تذكره شعراي تخت فولاد اصفهان|تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان]]<span> </span>: معرفي شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1390.
*مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، زيرنظر اصغر منتظرالقائم، ج4، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1394.
*پژوهشکده علمی کاربردی باقرالعلوم(ع)، گلشن ابرار، ج7، قم: نورالسجاد، 1386.
*دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم ، دوماهنامه نقد کتاب، كتابشناسی و اطلاع رسانی در حوزه فرهنگ اسلامی، خرداد - تير 1369 .
 
*[http://nbo.ir/%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B1%D9%81%DB%8C%D8%B9%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7-%D8%B1%D9%81%DB%8C%D8%B9%D8%A7__a-96.aspx#_ftnref9 پایگاه اطلاع رسانی فرهیختگان تمدن شیعی]، دریافت شده در تاریخ 1401/10/8.
 
<br />
[[رده:علمای قرن 11]]
[[رده:فیلسوفان]]
[[رده:متکلمین]]
[[رده:شعرای روحانی حوزه علمیه اصفهان]]
[[رده:کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]]
[[رده:کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]]
[[رده:شعرای روحانی حوزه علمیه اصفهان]]
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]

نسخهٔ ‏۸ دی ۱۴۰۱، ساعت ۲۲:۳۱

ميرزا محمدرفيع طباطبايى نائينى مشهور به «میرزا رفیعا» «رفیعا»، و «آقا رفیعا» حکیم فقیه، مفسر ادیب، متکلّم و محدّث خبیر از بزرگان مکتب فقهی فلسفی اصفهان در قرن یازدهم هجری است.


زندگی‌نامه

ولادت

او در سال 995یا 997 یا 998ق، مقارن با سلطنت شاه عباس اول، در زواره به دنيا آمد.

خاندان

نسبش از سوی پدر با 24 واسطه به حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) و از سوی مادر به حضرت امام حسین(علیه السلام) می رسد. پس از طی سیزده فاصله به طاهر بن علی و با نوزده پشت به ابراهیم طباطبا می پیوندد. پدرش میر سیّد حیدر بن زین الدّین علی از زاهدان و پرهیزکاران زمان بوده و گویا امامزاده حیدر مدفون در شمال میدان معصوم خانی مقابل مسجد کلوان نایین هموست. گفته می شود که نیای هفتمش بهاءالدین حیدر بن کمال الدّین حسن نیز از امامزادگان مشهور زواره اردستان است که در زمان هلاکو شهید شده است.[۱]

ميـرزا ابوالحسـن جلـوه ازحكماى بزرگ دوره ى قاجار نسبش به اين فيلسوف بزرگ مى رسد. ميرزا رفيعا چندين پسر داشت كه يكى از آنها ابوالحسن بهاءالدين محمد اسـت و سيد حسين مجمر اصفهانى(متوفى به سال 1225)شاعر معروف عهد قاجاريه، نـواده ى اوست.[۲]

تحصیلات

میرزا رفیعا مقدمات علوم دینى و ادبیات فارسى و عربى را نزد پدرش فرا گرفته و راهى اصفهان شد و تحصیلات عالی خود را نزد حکیمان و فقیهان نام آور مکتب فلسفی اصفهان سپری کرد و از سوی آنها به دریافت اجازه نایل گشت.

اساتید

  1. ملا عبدالله شوشتری
  2. شیخ بهایی
  3. میرداماد
  4. میر ابوالقاسم میرفندرسکی[۳]
  5. ملا خلیل قزوینى[۴]

شاگردان

از جمله بزرگانی که نزد وی شاگردی کرده یا از وی به دریافت اجازه نایل گردیده اند، می توان به فقها و محدثان یا حکما و متکلمان نام آور ذیل اشاره کرد:

  1. ملا محمّدباقر مجلسی
  2. شیخ حر عاملی
  3. سیّد نعمت الله جزایری
  4. میرمحمّدصالح خاتون آبادی
  5. میر عبدالحسین خاتون آبادی
  6. میرمعصوم حسینی تبریزی
  7. محمّدمهدی بن رضا مشهدی
  8. محمّدباقر حسینی[۵]
  9. میر سیّد محمّد اسماعیل خاتون آبادی
  10. ملا محمّدرفیع بن فرج گیلانی
  11. شیخ ابوطالب گیلانی اصفهانی
  12. میرزا ابوالحسن بهاءالدّین محمّد نایینی اصفهانی
  13. شیخ عیسی جیرانی بن محمّد صالح بیک تبریزی
  14. مولی لاچین بن عبدالله گرجی اصفهانی
  15. محمود شیرازی
  16. ملا عبدالله تونی
  17. محمّدقاسم تبریزی
  18. محمّدرضا بن محمّد صفی تبریزی
  19. ابن محمّد شفیع

شماری از نویسندگان به شاگردی بزرگانی مانند آقا حسین خوانساری، محقق سبزواری و ملا محمّدصادق اردستانی نزد میرزا رفیعا نایینی اشاره کرده اند. با توجه به تقدم سنی میرزا رفیعا بر دانشمندان نامبرده و جایگاه والای علمی و تسلط وی بر دانش ها و فنون مختلف، به نظر می رسد که بسیاری از فضلا و طلاب جوان مشغول به تحصیل در حوزه اصفهان در نیمه اول قرن یازدهم، از محضر میرزا رفیعا نیز بهره برده باشند. از این رو چه بسا بزرگانی مانند فاضل سراب، آقا جمال خوانساری، میرزای شروانی، آقا رضی خوانساری، ملا سعید مازندرانی و مانند آنان نیز از جناب میرزا رفیعا استفاده کرده باشند. [۶]

جایگاه

جایگاه علمی

از القاب و عناوین برجسته ای که علمای معاصرش برای او ذکر کرده اند، به خوبی می توان به مقام و منزلت علمی وی در حوزه بزرگ اصفهان پی برد. صاحب «سلافة العصر» از او به «دانشمندترین فرد زمان» و علامه مجلسی به «سرور و بزرگ فیلسوفان و حکیمان الهی» و صاحب «جامع الرواة» به «پیشوای محققان» تعبیر کرده اند و در مآخذ معتبر، دقت و ژرفای اندیشه، استحکام و صلابت رأی، گستردگی معلومات و سعه صدر او را ستوده اند. او فقیهی صاحب نظر و مجتهدی توانا و از مفتیان عهد صفوی به شمار می رفت که در حل و فصل دشواری های فقهی، پادشاه وقت به او مراجعه می کرد.

میرزا رفیعا در زمینه های حدیث و تفسیر نیز از محدثان برجسته امامیه به شمار می رود و با نگارش شروح و حواشی بر متون مهم روایی و دعایی، مانند نهج البلاغه، اصول کافی و صحیفه سجادیه، به تبیین و تشریح عقلی آنها همت گماشته است.

مهمترین بعد علمى میرزا، جنبه کلامى اوست. وى کلام اسلامى را با عنایت به متون روایى و حکمت شیعى و الهام از قرآن کریم تدوین کرد. جالب اينكه مباحث فلسفى و كلامى ايشان نيز حاوى مطالبى است كه در آنها به روايات استناد شده و در واقع بحث هاى عقلى خود را با كلام ائمه(ع) زينت داده است. از ديگر جنبه هاى تخصص اين دانشور شيعه، تسلط بر تفسير قرآن است گرچه وى اثر مستقلى در تفسير ندارد، ولى اگر در مباحث فلسفى و كلامى او دقت شود، برداشت هاى عميق او از آيات قرآن آشكار است. اغلب تراجم نويسان، ميرزا رفيعا را در زمره فقها قلمداد نموده اند و در برخى منابع آمده كه ايشان در مسائل فقهى صاحب نظر و نكته سنج بوده است.[۷]اینکه از مولا عبدالله شوشترى و شیخ بهایى اجازه نقل روایت داشت و به شخصیتهایى چون علامه مجلسى و شیخ حُرّ عاملى اجازه نقل حدیث داده، گویاى بُعد حدیثى و فقاهت اوست.

میرزارفیعا در شعر نيز استادى ماهر بوده است.اين شعرها از اوست:

در كعبـه اگـر بـاده خـورى جـرم نـدارد انديشه مكن صاحب اين خانه بزرگ است
قضا از بس پريشان كرده هرجا روزى ما را به هر در از خجالت ريختم سامان دريـا را [۸]


آثار

با روى کار آمدن دولت صفویه و رسمى شدن مذهب تشیع در قرن دهم هجرى، علماى شیعه ازجمله میرزا رفیعا فضاى فرهنگى سیاسى جدید را غنیمت شمرده و کوشیدند به موازات نگارش آثار به زبان عربى، آثارى را به زبان فارسى براى رفع نیاز فرهنگى، کلامى و اعتقادى جامعه فارسى زبان ایران به نگارش درآورند.

از جمله آثارش:

  1. «اجوبة المسائل» در فقه به فارسی.
  2. «اسماءالحسنی» به فارسی.
  3. «التّشکیک» یا رساله «فی التّشکیک و حقیقته»، به عربی در فلسفه و حکمت اسلامی.
  4. «ثمرة شجرة الهیه»،
  5. «حاشیه بر استبصار» شیخ طوسی.
  6. «حاشیه بر اصول کافی» یا «شرح اصول کافی» به عربی.
  7. «حاشیة شرح اشارات».
  8. «حاشیه بر ارشاد الاذهان» علامه حلّی در فقه به عربی.
  9. «حاشیه بر ارشاد الاذهان» محقق اردبیلی
  10. «حاشیه بر شرح حکمة العین» میر سیّد شریف گرگانی
  11. «حاشیه بر شرح حکمة العین» میرک بخاری
  12. «حاشیه بر شرح مطالع» در منطق.
  13. «حاشیه بر شرح مختصرالاصول»
  14. «حاشیه یا شرح بر صحیفة سجادیه»
  15. «حاشیه بر قواعد» علامه حلی
  16. «حاشیه بر مختلف الشیعة» علامه حلی
  17. «حاشیه بر مدارک الاحکام» سید محمّد عاملی
  18. «حاشیه بر معالم الاصول» شیخ حسن بن زین الدّین عاملی
  19. «حاشیه یا شرح نهج البلاغه».
  20. «رسالة فی شبهة الاستلزام و جوابها»
  21. « رساله در شبهة تناقض»
  22. «رساله در تحریم تسمیه صاحب الزّمان(عج)»، یا «رسالة تحریمیه»
  23. «رساله در سریان وجود»
  24. «رساله ای در صرف و نحو» به فارسی.
  25. «رساله ای در صلاة جمعه» به عربی
  26. «رساله ای مشتمل بر علم الهی» در اثبات نبوت و امامت و معاد.
  27. «رساله ای در کلام» به فارسی.
  28. «رساله ای در فقه» به طریق استدلال نزدیک به ده هزار بیت.
  29. «شرح حدیث حدوث الاسما»
  30. «شجرة الهیه» به فارسی.
  31. «فتوایی در ذم صوفیه»
  32. «مکتوبات و نامه ها»[۹]

وفات

تاریخ وفات وی را گوناگون نوشته اند. مطابق ماده تاریخ شعر روی قبر متـوفاى 1082 ق است ولی با توجه به گفته شاگردان و معاصران او که در زمان فوت وی در اصفهان به سر می برده اند، می توان گفت که میرزا رفیعا در سن هشتاد و پنج سالگی در هفتم شوال 1080ق چشم از جهان فرو بست.[۱۰] زارش اكنون در انتهای قسمت جنوبی تخت فولاد در تکیه میرزا رفیعا در منطقه فرودگاه قدیم اصفهان سمت شرقی تکیه بابارکن الدین واقع شده است.

بر سنگ مزار چنين نگاشته است:

.
بتاريخ فوتش خردمنـد گفـت مقــام رفيــع مقــام رفيــع

پانویس

  1. رفيعى مهرآبادى، آتشكده اردستان، ج2 ،صص278 و 279).
  2. لطفی، تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان، ص280.
  3. شاملو، قصص الخاقانی، ج2، ص35؛ اردبیلی، جامع الرواة، ج1، ص322؛ بلاغی، تاریخ نائین، ص166؛ روضاتی، تکملة الذریعه، ج1، ص50.
  4. آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ج 2، ص 13.
  5. پژوهشکده علمی کاربردی باقرالعلوم(ع)، گلشن ابرار، ج7، صص68-59.
  6. حسینی یزدی و دیگران، دانشمندان خوانسار، ص87.
  7. دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، آیینه پژوهش، ج 16، ص 17.
  8. تذكره نصرآبادى، ج1 ،صفحات 128 و 129)مرحوم همايى مطالب تذكره نصرآبادى را عيناً در كتـاب خود آورده است(.
  9. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج4، صص439- 436.
  10. خوانساری، روضات الجنات، ج7، ص81.

منابع

  • لطفی، علیرضا(حامد اصفهانی)، تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان : معرفي شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1390.
  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، زيرنظر اصغر منتظرالقائم، ج4، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1394.
  • پژوهشکده علمی کاربردی باقرالعلوم(ع)، گلشن ابرار، ج7، قم: نورالسجاد، 1386.
  • دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم ، دوماهنامه نقد کتاب، كتابشناسی و اطلاع رسانی در حوزه فرهنگ اسلامی، خرداد - تير 1369 .