|
|
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایششده توسط ۶ کاربر نشان داده نشده) |
سطر ۱: |
سطر ۱: |
| از اجلّه حکما و مدرّسین اصفهان.
| | با [[اسماعیل واحدالعین درب کوشکی|ملا اسماعیل واحدالعین درب کوشکی]] اشتباه نشود. |
|
| |
|
| سال تولد و شرح حال او در دست نیست و تنها به نام برخی از اساتید و شاگردان این حکیم متاله دست یافته ایم که در جای خود بسیار مغتنم است.
| | {{جعبه اطلاعات عالمان|تصویر=[[پرونده:Qwer.jpg|300px|وسط]]|نام کامل=محمد اسماعیل درب کوشکی اصفهانی|تاریخ وفات=۱۳۰۴ قمری|مدفن=[[تکیه ملا اسماعیل خواجویی]]|اساتید=[[اسماعیل واحدالعین درب کوشکی|ملا اسماعیل واحد العین]]، [[محمدحسن بن علی نوری|میرزا حسن نوری]]، [[سید رضی لاریجانی|میرزا رضی لاریجانی]]، و...|شاگردان=[[محمد کاشی|آخوند ملا محمد کاشی]]، [[جهانگیر خان قشقایی]]، [[محمدمهدی بن محمدحسین قمشه ای|میرزا محمد مهدی قمشه ای]]، و...|آثار=شرح حدیث رأس الجالوت، جلوات ناصریّه، در توحید، به فارسی، رساله در اثبات سکون زمین، و...|اجتماعی=مدرس، فیلسوف، و..}} |
|
| |
|
| <br />{{نیازمند ویرایش}}
| | '''ملا محمداسماعیل درب کوشکی اصفهانی''' فرزند محمّدجعفر، حکیم فیلسوف، از اجلّه حکماء و مدرّسین اصفهان در عصر قاجاریه، قرن سیزدهم قمری است. علمای بزرگی چون جهانگیرخان قشقایی و آخوند کاشی از شاگردان وی بودند. |
|
| |
|
| =='''اساتید'''<ref>نام دو استاد اول را مرحوم همایی در تاریخ اصفهان )ص 341) و دو استاد آخر را آیه اللّه العظمی سیّد ابوالقاسم دهکردی در شرح حال خود ذکر کرده اند.</ref>== | | ==زندگینامه== |
| | سال تولد و شرح حال محمداسماعیل درب کوشکی اصفهانی در دست نیست و تنها نام برخی از اساتید و شاگردان این حکیم متاله بدست آمده است که در جای خود مغتنم است. |
|
| |
|
| ===<big>'''1. ملّا اسماعیل واحد العین'''</big>===
| | حکیم درب کوشکی سالها در اصفهان به تدریس حکمت متعالیه اشتغال داشت. به نوشته میر [[سید علی جناب|سیّد علی جناب]]:<blockquote>اغلب اشخاصی که در اصفهان تحصیل حکمت نموده اند از شاگردان او بوده اند. <ref>جناب، رجال و مشاهیر اصفهان، ص۲۰۵.</ref></blockquote>وقت تدریس او نوعاً قبل از فجر بوده که پس از فراغت از تحصیل ، هنوز فجر طالع نشده بود. |
| آخوند ملّا اسماعیل بن محمّد سمیع اصفهانی معروف به واحدالعین، استاد حاج ملّا هادی سبزواری و ارشد تلامذه حاج ملّا علی نوری است.
| |
|
| |
|
| حاجی سبزواری در شرح حال خود می نویسد: "پنج سال حکمت دیدم خدمت زبده الحکماء الالهیین فخر المحققین وبدر العالمین والعاملین والمتخلّقین باخلاق الروحانیین بل باخلاق اللّه، جناب حقایق آگاه، آخوند ملّا اسماعیل اصفهانی قدّس سرّه الشریف. و چون آخوند ملّا اسماعیل مرحوم
| | ===اساتید=== |
| | او از محضر اساتید زیر بهره برده است: |
|
| |
|
| شدند دو سه سالی بالاختصاص خدمت جناب حکیم متاله استاد الکلّ، المحقّق الفائق والنور الشارق، آخوند ملّا علی النوری قدّس اللّه نفسه وطیّب رمسه حکمت دیدم".<ref> تاریخ حکما و عرفا ، ص 163.</ref>
| | #[[اسماعیل واحدالعین درب کوشکی|ملاّاسماعیل واحدالعین]] |
| | #[[محمدحسن بن علی نوری|میرزا حسن نوری]] |
| | #میرزا [[سید رضی لاریجانی|رضی لاریجانی]] |
| | #[[عبدالجواد مدرس خراسانی|ملاّعبدالجواد خراسانی]] و دیگران.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج1 ، ص 553.</ref> |
|
| |
|
| آیه اللّه تنکابنی در "قصص العلماء" می نویسد: "ارشد تلامذه آخوند (ملاّ علی نوری) ملااسماعیل واحد العین است که اصفهانی است و با شیخ احمد احسائی صحبت در مسأله علم داشته و او را ملزم ساخته".<ref>همان ، ص 191.</ref>
| | ====نکته==== |
| | او از شاگردان ملا اسماعیل واحدالعین بوده که به سبب مشابهت نام وی با استادش، گاهی این دو را یکی دانستهاند، اما دربکوشکیِ شاگرد، فرزند محمدجعفر، و دربکوشکیِ استاد، فرزند محمدسمیع بود.<ref>صدوقیسها، تاریخ حکما و عرفای متاخر، ص 149؛ مهدوی، تذکره القبور یا دانشمندان و بزگان، ص 135-138.</ref> |
|
| |
|
| وی می نویسد: "در آن عهد دو ملّا اسماعیل وحید العصر بودند: یکی ملّا اسماعیل واحد العین اصفهانی که از شاگردان آخوند ملّا علی نوری بود و در حکمت مسلّم عصر بود و او را بر "شوارق" حواشی است و دیگری ملّا اسماعیل یزدی از تلامذه شریف العلماء که به اتفاق در اواخر حال، بر استادش شریف العلماء ترجیح داشته... بسیار مبتلا به فقر و فاقه (بوده) و در حجره او جز قلمدانی و ورقی از کاغذ چیز دیگر نبود".<ref>قصص العلماء، ص 141.</ref>
| | علاوه بر این، سال وفات شاگرد 130۴ و سال وفات استاد 1277 یا قبل از آن ضبط شدهاست. |
|
| |
|
| شرح "عرشیه" و حاشیه بر "مشاعر" و "شوارق" و "اسفار" از آثار این حکیم است.
| | مهمتر اینکه ملا اسماعیلِ شاگرد ، استاد [[سید ابوالقاسم دهکردی|سیدابوالقاسم دهکردی]] و [[جهانگیر خان قشقایی|جهانگیرخان قشقایی]] بود و با توجه به سال ولادت دهکردی (1272) ، شاگردی وی نزد ملااسماعیل واحدالعین بعید به نظر |
|
| |
|
| | میرسد.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۷، ص ۴۷۴</ref> |
|
| |
|
| <big>تذکّر:</big> | | ===شاگردان=== |
| | برخی از شاگردان وی عبارتند از: <ref>قاسمی، بزم معرفت، صص176-166.</ref> |
|
| |
|
| نسخه ای از "شرح دعای صباح" ملّا اسماعیل خواجوئی در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است که به وسیله سیّد اسماعیل بن ابراهیم طباطبائی نگاشته شده است. در پایان نسخه این یادداشت به چشم می خورد:
| | #آخوند [[محمد کاشی|ملا محمد کاشی]] |
| | #[[جهانگیر خان قشقایی]] |
| | #[[محمدمهدی بن محمدحسین قمشه ای|میرزا محمد مهدی قمشه ای]] |
| | #[[سید محمدحسین امام جمعه خاتونآبادی|میرزا محمد حسین امام جمعه]] |
| | #عباس قلی خان نوری |
| | #[[سید ابوالقاسم دهکردی|آقا سیّدابوالقاسم دهکردی]] که در شرح حال خود نوشته است: «علم حکمت را غالباً نزد حکیم متألّه، حاجی ملاّاسماعیل حکیم، ساکن در محلّه درب کوشک، خصوص اسفارِ آخوند ملاّصدرا در مدّت چهار سال نزد آن حکیم ماهر، قرائت کردی». |
|
| |
|
| "شرح دعای صباح از تألیفات آخوند ملّا اسماعیل واحد العین خواجوئی اصفهانی است که از اجلّ تلامذه مرحوم مغفور آخوند ملّا علی نوری حکمی بوده و وفات آخوند ملّا اسماعیل در محرم الحرام سنه 1242 اتفاق افتاد که در مخیم سلطانیه از رکاب خاقان مغفور مرخّص شده، ناخوش به گیلان رفت و آن جا وفات یافت".<ref>فهرست نسخه های خطی، ج 35 ، ص 406.</ref>
| |
|
| |
| نویسنده این یادداشت هرچند در انتساب شرح مزبور به ملّا اسماعیل واحدالعین دچار اشتباه شده، ولی از جهت اشتمال بر تاریخ دقیق وفات حکیم نامبرده بسیار ارزشمند است؛ چرا که تاریخ وفات او تا سال ها به اشتباه، سال 1270 یا حوالی آن دانسته می شد.<ref>ر.ک: مقالات ادبی از استاد جلال الدین همائی.</ref>
| |
| <br /> | | <br /> |
|
| |
|
| ===<big>'''2. میرزا عبدالجواد حکیم خراسانی'''</big>=== | | ==آثار== |
| از علما و حکمای مشهور اصفهان و استاد معقول و منقول، که در فقه و اصول و طب و ریاضیات و ادبیات مهارت و قدرتی عظیم داشته است.
| | [[پرونده:Jalavate naserie molla esmaeel darbkoushki.jpg|بندانگشتی|صفحه ای از جلوات ناصریه تالیف ملا اسماعیل حکیم درب کوشکی]] |
| | چندین جلد کتاب در کتابخانه های مختلف، تألیف محمّداسماعیل بن محمّدجعفر اصفهانی است که به احتمال قوی، همین ملاّ محمّداسماعیل درکوشکی است. این کتاب ها عبارت اند از:<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج۱، ص ۵۵۴.</ref> |
|
| |
|
| میر سیّد علی جناب می نویسد: اگرچه در علوم شرعیه از فقه و اصول و غیره دارای مرتبه اجتهاد بود و در فنون ریاضی و ادبیات به استادی مسلّم، لیکن عمده تدریس او در طب می شد که اساتید اطبای قرن اخیر شاگردان او بودند و خود او با مقام بلندی که در طب داشت هیچ وقت معالجه نمی کرد و در مواقع لزوم به یکی از شاگردان خوب خود ارجاع معالجه می فرمود.
| | #جلوات ناصریّه، در توحید، به فارسی؛<ref>آقا بزرگ طهرانی، الذّریعه، ج5، ص127.</ref> موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران جزو کتب اهدایی آقای مشکاه به دانشگاه و نسخه دیگر، موجود در کتابخانه دانشکده الهیّات و معارف اسلامی مشهد و نسخه دیگر موجود در کتابخانه مجلس شورای اسلامی<ref>دانش پژوه، فهرست اهدایی مشکاه، ج3، ص223؛ فاضل، فهرست الهیّات مشهد، ج1، ص397؛ حائری، فهرست مجلس، ج6، صص80 -82.</ref> |
| | #شرح حدیث رأس الجالوت<ref>حبیب آبادی، مکارم الآثار، ج7، ص2739.</ref> |
| | #رساله در اثبات سکون زمین، موجود در کتابخانه آیت اللّه العظمی گلپایگانی<ref>عربزاده، فهرست گلپایگانی، ج2، صص81 و 84.</ref> |
| | #ترجمه رساله الادوار، تألیف صفی الدّین عبدالمؤمن ارموی، میکروفیلم آن موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران<ref>دانش پژوه، فهرست میکروفیلم های دانشگاه، ص9.</ref> |
| | #ترجمه رساله الشّرفیه، در موسیقی، تألیف صفی الدّین عبدالمؤمن ارموی، موجود کتابخانه در مدرسه عالی سپهسالار تهران<ref>مدرس رضوی، احوال و آثار خواجه نصیرالدّین طوسی، ص154.</ref> |
|
| |
|
| به نوشته جناب: وی در ابتدای جوانی از مشهد خراسان به اصفهان آمده و در مدرسه شاهزادها منزل ساخته، سال ها مشغول تدریس بوده و علمای مبرّزی از شاگردان او در حکمت و فقه و مخصوصا طب در اصفهان پیدا شدند که می توان گفت: طبقه اطبای قدیم دوره اخیر در اصفهان و غیره همه از شاگردان او بودند.<ref>رجال و مشاهیر اصفهان، ص 211.</ref>
| | ==وفات== |
| | او در روز جمعه 15 شوّال 1304ق از دنیا رفت و مدفن ایشان در [[تخت فولاد]]، در کنار قبر عالم ربّانی آخوند [[علی اکبر رویدشتی اژه ای|ملا علی اکبر اژه]] ای واقع در [[تکیه ملا اسماعیل خواجویی]] است. <ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج ۲، صص ۱۰۸-۱۰۷.</ref> |
|
| |
|
| وفات او در سال1281 واقع شده، ماده تاریخ او چنین است:
| | در سنگ مزار او با این القاب از او یاد شده: «مرحوم مغفور مبرور، العالم الفاضل الکامل، زبده الحکماء المتألّهین، طایف بیت اللّه الحاج محمّداسماعیل غفرله»<br /> |
| | | [[رده:تیرماه 1401]] |
| "مات الجواد ومات العلم والعمل"
| |
| | |
| به نوشته میرزا حسن خان جابری، پدرش میرزا علی مستوفی به همراه حکیم نامی میرزا ابوالحسن جلوه حدود 20 سال نزد او تلمذ نموده است.<ref>برخی دیگر از شاگردان او عبارتند از: 1. آیه اللّه العظمی میرزا فتح اللّه شیخ الشریعه اصفهانی 2. ملک الشعراء محمّد حسین عنقاء به نوشته استاد همایی: میرزا عبدالجواد با همای شیرازی پدر "عنقا" رابطه دوستی اکید داشته و "عنقا" مبادی علوم عقلی و نقلی را نزد او آموخته است. 3. آخوند ملا حیدر علی صبّاغ لنجانی 4. میرزا عبدالمجید فریدنی 5. سیّد علی اکبر صدرالاطباء 6. میرزا عبدالباقی طبیب احمدآبادی.</ref>
| |
| <br />
| |
| | |
| ===<big>'''3. سیّد رضی لاریجانی'''</big>===
| |
| "استاد المتالهین [[سید رضی لاریجانی|حاج سیّد رضی لاریجانی]]. پدر وی در زمره اهل علم بوده و از طریق فلاحت امرار معاش می کرده و از قرار مسموع به دست زمره ای خدانشناس مقتول و خون او به ناحق ریخته شد. مرحوم حاج سیّد رضی در اوان بلوغ به شرف ملاقات فقیری معروف به درویش کافی،<ref>درویش کافی در نجف آباد اصفهان سکونت داشته و گویا در این نقل اشتباهی رخ داده است.</ref> علیه رحمه الله الملک الوافی، مشرف و مورد توجه وی گردید. پس از چندی به علّت عدم تجانس با اهالی آن سامان و پریشانی خاطری که از شهادت پدر داشت وطن مالوف را ترک و با مادر و برادر خود سیّد زکی الدین به عزم تحصیل علوم به صوب اصفهان رهسپار و پس از تکمیل مقدمات علمیه و تحصیل یک دوره فقه، در مدرس مرحوم آخوند ملّا علی نوری نوّر اللّه تربته و مرحوم ملّا اسماعیل استاد طاب ثراه به تحصیل حکمت جدید مرحوم صدرالدین شیرازی مشغول و نزد اساتید دیگر نیز حکمت مشاء را فراگرفت و به اندک زمانی در حکمت مشاء و اشراق و تصوف و عرفان به مقامی رسید که کمتر از معاصرین را دسترسی بود و مدرسش مجمع علماء گردید و اساتید عصر به استادیش اقرار و از محضرش استفاده می کردند و کتب شیخ محی الدین و صدرالدین قونیوی قدّس سرّهما را تدریس می کرد و شاگردان مبرّز تربیت کرد که از آن جمله آقا میرزا محمّد رضا قمشه ای و حاج میرزا نصیر گیلانی رضوان اللّه علیهما بودند".<ref>مدینه الادب ، ج 2 ، ص 101.</ref>
| |
| | |
| مرحوم میرزا طاهر تنکابنی می نویسد: "از استاد خود [[محمدرضا حکیم صهبا قمشهای|آقا محمّد رضا قمشه ای اصفهانی]] قدّس سرّه که از شاگردان سیّد مرحوم بوده شنیده ام که این سیّد بزرگوار در زهد و وارستگی وحید عصر خود بوده و در اوایل عمر که از مازندران به اصفهان برای تحصیل علوم رفته بود، به واسطه کثرت فقر و پریشانی، در حمام های اصفهان به شغل دلاکی در ایام تعطیل می پرداخت و تحصیل معاش ایام تحصیل می نمود... استادم می فرمودند چون صبح ها به منزل سیّد معظم برای درس حاضر می شدیم، آن بزرگوار همه روزه به بام خانه اش مناجات خمسه عشر را... از حفظ می خواند و چون ثکالی )مادران فرزند مرده( می گریست و بعد از اجتماع شاگردان در مدرس، از بام به مدرس می آمدند. و همه روزه قبل از شروع به تدریس، شرحی بر شاگردان خود موعظه می فرمودند و قسطی کامل در تشویق و ترغیب به تحلّی به اخلاق حسنه و تحذیر از ملکات رذیله و خبث و تحریص بر سلوک طریقه اوصیاء و اصفیای کاملین و حکما و عرفای شامخین بیان می کردند، بعد شروع به تدریس می نمودند. و اکثر تدریسش علوم الهیه و کتب عرفا و صوفیه بوده، و با کمال استیناس و حسن معاشرت که با عموم خصوص با شاگردان خود داشتند صاحب مهابت عظیمه در انظار بودند".<ref>تاریخ حکما و عرفا ، ص 262 -263.</ref>
| |
| | |
| در "مآثر والآثار" می نویسد: "در حکمت و فنون معقول از صنادید فحول بود و از شاگردان درجه اول فیلسوف اعظم ملّا علی نوری به شمار می آمد و در اصفهان تدریس می کرد. از آن جا به تهران آمد و در خانه مرحوم میرزا اسماعیل مستوفی گرکانی منزل گرفت تا عیال و اولادش نیز رسیدند. پس در خانه ای جداگانه همی بود تا در 1270 رحلتش اتفاق افتاد. از اولاد امجادش میرزا سیّد محمّد لقب "شمس الادباء" داشت و داماد حکیم الهی ماضی بود. از شعرهای او لختی در تذکره"مجمع الفصحاء" مسطور است.<ref>مآثر والآثار، ص 235.</ref>
| |
| <br />
| |
| | |
| ===<big>'''4. میرزا حسن نوری'''</big>===
| |
| حکیم متألّه، فرزند حاج ملا علی نوری. میرزا حسین خان تحویل دار در "جغرافیای اصفهان" می نویسد:
| |
| | |
| "مرحوم ملّا علی نوری که ثانی ملّا صدرای شیرازی بود و در عصر خود استاد کلّ، دو پسر داشت:
| |
| | |
| پسر بزرگش: مرحوم میرزا محمّد حسن معروف است. از قرار تقریر اهالی خبره، در رتبه علم و عمل پسر آن پدر و در ذوق و ذکاوت، پدر پدر خود.
| |
| | |
| پسر کوچکش: حاجی میرزا علی نقی در همه چیز برادر کوچک میرزا محمّد حسن. و پسر بزرگ میرزا محمّد حسن، میرزا نصیر نام است گمنام. پسر کوچکش: میرزا جلال، ارشد از اکبر است.<ref>جغرافیای اصفهان ، ص 67.</ref>
| |
| | |
| آیه اللّه تنکابنی در "قصص العلماء" می نویسد:
| |
| | |
| "مرحوم میرزا محمّد حسن خلف باشرف عالم جلیل آخوند ملّا علی نوری، عالم و حکیم و در نزد والد ماجدش درس خوانده بود و برای او ولد نمی شد. پس به عزم زیارت با عیال به عتبات مشرف شد و مدت یک سال در آن جا اقامت نموده، با استاد مؤلّف، آقا سیّد ابراهیم ]قزوینی صاحب ضوابط[ نهایت الفت داشت. پس در همان سال برای او ولدی ذکور حق تعالی کرامت فرمود و استاد به میرزا گفت که چون این فرزند از کرامت حضرت سیّد الشهداء (ع) مرزوق شد، مناسب این که او را عبدالحسین بنامید؛ پس او را عبدالحسین مسمّی نمودند.<ref>قصص العلماء ، ص 63.</ref>
| |
| | |
| در "مآثر والآثار" می نویسد: "میرزا حسن اصفهانی خلف وافر الشرف ملّاعلی نوری طیّب اللّه تعالی تربته از فحول جامعین بین المنقول والمعقول بود. در صدارت عظمی میرزا آقا خان از اصفهان به طهران آمد و تشریفات فوق الوصف بدید؛ از جمله میرزا آقا خان صدر اعظم به یک نوبت هزار تومان تقدیم محضر آن دانشور حکمت پرور داشت، رحمه الله علیهما.<ref>مآثر والآثار ، ص 270.</ref>
| |
| | |
| ====<big>'''شاگردان میرزا حسن'''</big>====
| |
| برخی از شاگردان میرزا حسن عبارتند از:
| |
| | |
| آقا محمّد رضا قمشه ای "صهبا" آقا علی مدرّس حکیم صاحب "بدایع الحکم" میرزا عبدالغفّار تویسرکانی، آخوند ملّا محمّد کاشانی و علی محمّد خان نظام الدوله (از شاگردان او در کربلا)<ref>اعیان الشیعه ، ج 6 ، ص 131.</ref> به نوشته استاد جلال الدین همایی: میرزا محمّد حسین عنقا مدّتی در تحصیل حکمت با حکیم درب کوشکی هم درس و هم مباحثه بوده است.<ref>یکی از اساتید عنقا، آقا محمّد رضا قمشه ای بوده که مدّتی طولانی حدود ده دوازده سال نزد وی به تحصیل فلسفه و عرفان اشتغال داشته است.</ref>
| |
| <br />
| |
| | |
| =='''تدریس و شاگردان'''==
| |
| حکیم درب کوشکی سال ها در اصفهان به تدریس حکمت متعالیه اشتغال داشت.
| |
| | |
| به نوشته میر سیّد علی جناب: اغلب اشخاصی که در اصفهان تحصیل حکمت نموده اند از شاگردان او بوده اند. وقت تدریس او نوعاً قبل از فجر بوده که پس از فراغت از تحصیل ، هنوز فجر طالع نشده بود.<ref>رجال و مشاهیر اصفهان.</ref>
| |
| | |
| برخی از شاگردان وی عبارتند از:
| |
| | |
| ===<big>'''1.آخوند ملّا محمّد کاشی'''</big>===
| |
| عالم ربّانی و استاد بزرگ معقول و منقول. از نوادر اعصار که در علم و عمل و زهد و تقوا یگانه روزگار بوده و در کمتر زمانی از ازمنه برای او در بین علما و دانشمندان مثل و مانندی می توان یافت. در اوایل در مدرسه جده کوچک و در اواخر عمر در مدرسه صدر ساکن بوده، حالات غریبه و حکایات عجیبه از او نقل شده و عموماً به حدّ تواتر رسیده است.
| |
| | |
| میر سیّد علی جناب می نویسد: "حالت عبادت و بکای مخصوصی داشت. چنان چه مکرّر در بین نماز از شدت تضرع و بکاء قدرت ایستادن و استقرار از او سلب می شد و به زمین می افتاد. کمتر در معاصرین زمان او در اصفهان چنین حالتی دیده شد، یعنی این طور بی اختیار شدن از تضرّع. در سحرها مناجات های مخصوصی انشا می نمود،غیر از آن چه در سایر کتب مندرج است. مخصوصاً تکرار اسماء حسنی را بیشتر از همه چیز می نمود".<ref>رجال و مشاهیر اصفهان ، ص 428.</ref>
| |
| | |
| اساتید ایشان عبارتند از:
| |
| | |
| 1. آقا محمّد رضا قمشه ای؛
| |
| | |
| 2. میرزا حسن نوری؛
| |
| | |
| 3. ملّا اسماعیل حکیم؛
| |
| | |
| 4. آخوند ملّا حسینعلی تویسرکانی؛
| |
| | |
| 5. حاج شیخ محمّد باقر نجفی؛
| |
| | |
| 6. ملّا محمّد حسن نطنزی (عبد علی شاه)؛
| |
| | |
| 7. ملّا محمّد حسین نطنزی؛
| |
| | |
| 8. آخوند ملّا عبدالجواد حکیم خراسانی.<ref>در مقدّمه دیوان عبد علی شاه به نقل از آقای حسن عاطفی آمده: آیه اللّه غروی کاشانی روایت کرده است که در اصفهان شاگرد آخوند کاشی بودم. او می گفت فلسفه و حکمت را از حاج ملّا محمّد حسن، و ریاضی و هندسه را از حاج ملّا محمّد حسین آموخته ام. همچنین آخوند کاشی نسبت به استادش حاج ملّا محمّد حسن ارادتی خاص داشت و از او به احترام یاد می کرد.</ref>
| |
| | |
| وفات این عارف فرزانه در روز شنبه 20 شعبان 1333 ق اتفاق افتاده و در تخت فولاد بنا بر وصیت خود که فرموده بود: مرا در بیابانی به خاک بسپارید که فقرا و غربا را دفن کنند، مدفون گشت و به برکتش پس از چند سال، محل دفن او یکی از معمورترین تکایا گشت.
| |
| | |
| تاریخ وفاتش را حاج میرزا حسن خان جابری چنین گفته است:
| |
| | |
| طایری سر برون نمود و بگفت:
| |
| | |
| "زد محمّد علم به قصر بهشت"
| |
| | |
| سید احمد حقیقت دهکردی نیز گوید:
| |
| | |
| برون شد پنج تن از جمع و گفتا:
| |
| | |
| "لسان الارض زیّنها محمّد"
| |
| | |
| آیه اللّه آقا نجفی قوچانی در کتاب "سیاحت شرق" می نویسد:
| |
| | |
| "ملّا محمّد کاشی که "منظومه" را نزد او می خواندیم بسیار محقّق و ملّا بود. خوب درس می گفت با این که معروف و مجتهد در معقول و ریاضی بود بسیار مقدّس و متدیّن و ریاضت کش، بلکه در طهارت و نجاست وسواس بود... و همیشه پیش از درس به قدر یک ربع ساعت موعظه و نصیحت می نمود که خیلی مؤثّر واقع می شد، به طوری که مصمّم می شدیم بالکلیّه از دنیا و مافیها صرف نظر نموده، متوجّه آخرت گردیم... خودش مدّعی بود که در 22 علم مجتهد است... و مدّعی مقام شهود و فنا هم بود و در این دعواها صادق بود".
| |
| | |
| ==='''2. جهانگیرخان قشقائی'''===
| |
| از اعاظم حکما و اجلّه دانشمندان اصفهان. در سال 1243 ق متولّد شده، در ابتدای عمر اندک تحصیلی نموده ولی در 40 سالگی ناگهان شوق تحصیل علم در نهادش پیدا شده و او را به سوی علم و عرفان کشید و به تحصیل معقول و منقول واداشت. استعداد سرشار، روح پاک و بزرگ او و استادان ماهر، و بالاتر از همه شوق و رغبت به معارف، او را در حکمت و عرفان و فقه و اصول و ریاضی و هیئت استاد مسلّم گردانید. جهانگیر خان در حکمت و فلسفه از محضر درس آقا محمّد رضا صهبای قمشه ای و ملّا اسماعیل حکیم استفاده نمود، و در فقه نزد استادانی چون ملّا حسینعلی تویسرکانی، حاج شیخ محمّد باقر نجفی و میرزا محمّد حسن نجفی به شاگردی پرداخت. طب را از محضر آخوند ملّا عبدالجواد حکیم خراسانی فرا گرفت و خود جامع معقول و منقول گردید و در مدرسه صدر اصفهان بساط تعلیم و ارشاد گسترد.
| |
| | |
| به نوشته استاد همایی: وی دانشمندی بود که علم را به زیور عرفان و اخلاق آراسته و وجودش منبع کمالات و فضائل اخلاقی بود و در جامعیت علوم و فضایل اخلاقی، در نوع خود نظیر و همتا نداشت. حلم و تواضع و وسعت نظر و بلند همتی و حقیقت تقوی و زهد و نزاهت عرض و پاکدامنی و گذشت و اغماض و حسن نیت و خیرخواهی و رفق و مدارا با عموم طبقات و ارباب مذاهب و مسالک از عالم و جاهل و فاسق و عادل با رعایت همه اطراف و جوانب به ظاهر شرع به طوری که هیچ متشرّع متدیّنی بر اقوال و اعمالش خرده نتواند گرفت، و احاطه به فنون عقلی و نقلی از حکمت و کلام و فقه و اصول و طبّ و غیره از خصوصیّاتی است که با روح پاک قدسی او جمع شده بود.
| |
| | |
| مرحوم خان به قول شاگردانش مصداق انسان کامل بود. وفور عقل و درایت، و فضیلت حسن اخلاق و مقام قدس و نزاهت و تقوی و دیانت او که مسلّم جمیع طبقات بود، فلسفه را در اصفهان از تهمت خلاف شرع و بدنامی کفر و الحاد نجات داده، چندان به این علم رونق و اهمیت بخشید که فقها و متشرعان نیز علانیه با میل و رغبت، روی به درس فلسفه نهاده و آن را مایه فضل و مفاخرت می شمردند.
| |
| | |
| مرحوم خان نیز مانند آخوند کاشی جامع فنون عقلی و نقلی بود و در هر دو رشته تدریس می کرد با این تفاوت که آخوند در ادبیات و ریاضیات و هیئت و نجوم بر خان برتری داشت، در عوض خان به استادی و مهارت در موسیقی و فن طبابت و طبیعیات از آخوند ممتاز بود.
| |
| | |
| دکتر سیّد محمّد باقر کتابی به نقل از آیه اللّه حاج آقا رحیم ارباب می نویسد:
| |
| | |
| جهانگیرخان در اتقان مردی بود کم نظیر که من مثل او را ندیدم. جامع حکمت و عرفان و معقول و منقول بسیار خوش اخلاق و نسبت به طلاب بسیار مهربان و در تربیت آنها کوشا بود.<ref>رجال اصفهان، ص 394.</ref>
| |
| | |
| فوت او شب یکشنبه 13 رمضان 1328 در اصفهان اتفاق افتاد و در تکیه سیّد محمّد ترک در تخت فولاد مدفون گردید. عمر او حدود 80 سال بود.
| |
| | |
| "مهجور" خواست سال وفاتش زپیر عقل
| |
| | |
| گفتا: "شد آفتاب جهانگیر منکسف"
| |
| <br />
| |
| | |
| ==='''3. آیه اللّه میرزا محمّد مهدی قمشه ای'''===
| |
| معروف به میرزا، فرزند حاج میرزا محمّد حسین، از مجتهدین و حکمای طراز اوّل شهرضا و جامع معقول و منقول.
| |
| | |
| وی در سال 1261ق متولد شد. در اصفهان از محضر بزرگانی همچون ملّا محمّد باقر قمشه ای، حکیم صهبا، ملّا محمّد اسماعیل و آقا محمّد حکیم و غیره استفاده نموده و حایز عالی ترین مقامات اجتهاد و حکمت گردید و از فقهای بزرگی همچون حاج شیخ محمّد باقر نجفی، ملّا محمّد باقر فشارکی و میرزا محمّد حسن نجفی هزارجریبی اجازه اجتهاد دریافت کرد.
| |
| | |
| مرحوم فرصت الدوله شیرازی در آغاز دیوان خویش ضمن اشاره به مسافرت خود از شیراز به تهران در سال 1323 درباره اقامت خود در شهرضا می نویسد: "جناب میرزا محمّد مهدی، مجتهد آن جا را هم زیارت کردم. آدم بسیار با فضل و تقوایی است و دارای مقام اجتهاد و فتوا". وفات آن مرحوم در عصر چهارشنبه 17 ربیع الاول سال 1330ق روی داده و بنا بر وصیت، جنازه اش از شهرضا به نجف اشرف حمل گردید. "حاشیه بر اسفار" ملّا صدرا، رساله ای در استصحاب و فقه استدلالی از آثار او بوده که نزد فرزندش آیه اللّه مهدوی قمشه ای نگهداری می شده است.<ref>پایان نامه تحصیلی آقای عبدالرسول سنجری.</ref>
| |
| <br />
| |
| | |
| ==='''4. آیه اللّه سیّد ابوالقاسم دهکردی'''===
| |
| عالم ربّانی و فقیه صمدانی و حکیم عارف. فرزند عالم جلیل سیّد محمّد باقر دهکردی. در غره ماه رجب سال 1272 در قصبه دهکرد متولد شد. در سنّ یازده سالگی یا سیزده سالگی به جهت تحصیل به اصفهان رفت و در مدرسه صدر ساکن شد. در سن بیست و پنج سالگی به درجه اجتهاد رسیده و از اساتید خود اجازه اجتهاد دریافت نمود. وی در شرح حال خود می نویسد:
| |
| | |
| "قرائت فقه و اصول در اصفهان در خدمت عالم اورع اتقی میرزا ابوالمعالی، فرزند ارجمند عالی قدر حاجی محمّد ابراهیم کرباسی، و عالم متبحّر حاج شیخ محمّد باقر (نجفی)و عالم ممتحن آمیرزا محمّد حسن نجفی، و عالم المعی آخوند ملّا محمّد باقر فشارکی. و علم حکمت را غالباً نزد حکیم متأله، حاجی ملّا اسماعیل حکیم، ساکن در محله درب کوشک که از تلامذه آسید رضی رشتی و آمیرزا حسن آخوند و میرزا حسن، تلمیذ پدرش حکیم ماهر الهی آخوند ملّا علی نوری. و خصوص "اسفار" آخوند ملّا صدرا در مدت چهار سال نزد آن حکیم ماهر قرائت کرده و در سن بیست و نه سال متأهل شده و در همان سال به حکم استخاره و اصرار بعضی از اولیاء خدا به عزم عتبه بوسی حضرت شاه اولیاء و امام اتقیا، امیرالمؤمنین)ع، به جهت تکمیل تحصیل در سالی که قدغن اکید از سلطان ایران ناصرالدین شاه بود که زُوار از ایران حرکت ننمایند... در سنه [1301] از اصفهان عازم زیارت ائمه عراق شده، چندی در بلده طیبه سامره، که آن زمان انموذج شهر جابلقا و جابلسا بود، در خدمت حضرت آیهاللّه فی الانام، الحاج میرزا محمّد حسن شیرازی - تغمّده اللّه برضوانه - مشغول تحصیل فقه شدم . و بود اکر استیناس حقیر در اقتباس معارف و اسرار توحید با عالم ربّانی، حاجی ملّا فتحعلی سلطان آبادی، و زین المجاهدین و سراج طریق السالکین و قُطب المحدّثین، حاجی میرزا حسین نوری، که شیخ او هم در معارف و توحید حاجی ملّا فتحعلی - انار اللّه برهانه - بود در ازمنه متمادیه، و ألحق از آن بزرگوار مستفیض شدم، روّح اللّه روحهما.
| |
| | |
| پس از مدّتی به اشاره آن بزرگوار (حاجی ملّا فتحعلی)به زیارت اربعین مشرّف به عتبه بُوسی خامس آل کسا علیهم السلام شده، وشاهدتُ فی حرم مولینا أبی الفضل العباس وفی غیره ما شاهدت ممّا یدلّ علی أنّ طینتی من فاضل طینتهم.
| |
| | |
| وقرأت فی النجف الغری مُده اقامتی مما یقرب سبع سنین علی الشیخ الامام العلامه الحاج میرزا حبیب اللّه الرشتی وعلی علامه العلماء المحقّقین آخوند ملّا محمّد کاظم الخراسانی -روح اللّه روحهما- شطراً وافیاً وحزباً کاملاً من الفقه واصوله. وکنت شدید الاُنس بالمسجد السهله حتی ورد علیّ فیه فیوضات کثیره...
| |
| | |
| و بعد از رجوع از نجف اشرف در اصفهان توطّن نموده در مدرسه صدر مشغول تدریس فقه و اصول شدم و تاکنون که شصت و دو سال از عمر گذشته به حُسن توفیق الهی موفق به تحصیل علم و تدریس و تصنیف هستم... و از اصحاب مباحثه حقیر از برکت امام عصر -ارواحنا له الفِداء-
| |
| | |
| جمع کثیری به درجه علم و تقوا و اجتهاد رسیده و از حقیر مجاز شده و در سایر اصقاع و بلاد مشغول ترویج شریعت مقدسه و تدریس هستند".<ref>زندگانی آیه اللّه چهارسوقی.</ref>
| |
| | |
| این عالم ربّانی در 6 شوال 1353ق وفات نمود و در امامزاده زینبیه دفن شد.
| |
| <br />
| |
| | |
| ==='''5. میرزا محمّد حسین امام جمعه'''===
| |
| فرزند حاج میرزا حسن امام جمعه، از سادات خاتون آبادی و اعقاب دختری علامه مجلسی رضوان اللّه علیه. به نوشته آیه اللّه اژه ای وی نزد "آیه اللّه فقیه حکیم دانشمند آقای ملا اسماعیل حکمی" درس خوانده است.<ref>جنگ خطی آیه اللّه اژه ای.</ref>
| |
| | |
| به نوشته میر سید علی جناب: وی قدری معقول و تفسیر تحصیل کرده و غالباً با فضلا و دانشمندان معاشرت داشته و دارای نفوذ و اعتبار و املاک بسیار بوده؛ پس از برادرش میر سیّد محمّد امام جمعه به منصب سلطان العلمائی و امام جمعگی اصفهان رسیده ولی پس از دو سال عزل و به تهران و خراسان تبعید گردیده و عاقبت به توسّط امام جمعه تهران اجازه یافته که به اصفهان معاودت کند و خانه نشین گردد و با کسی مراوده ننماید. وی دو سال پس از بازگشت به اصفهان و خانه نشینی در سال 1298ق وفات کرد و جنازه اش به عتبات عالیات منتقل و در نجف اشرف مدفون گردید.<ref>به نوشته میر سید علی جناب این شعر از اوست: چندانم از نشاط که گریان نشسته ام جمع است خاطرم که پریشان نشسته ام تاراج کرده هرچه مرا بود روزگار در خانه همچو آینه عریان نشسته ام</ref>
| |
| <br />
| |
| | |
| ==='''6. عباس قلی خان نوری'''===
| |
| وی کتاب "جلوات ناصریّه" استاد خود حکیم درب کوشکی را در نهایت زیبایی و نفاست به منظور پیشکش به ناصرالدین شاه استنساخ کرده و می نویسد:
| |
| | |
| "نعمت حضور جناب فخرالحکماء المتألهین، افضل الفضلاء المتأخرین، سالک مسالک جبروت، عارج معارج لاهوت، مولانا الحاج محمّد اسماعیل، زید افاضاته، را دریافت نموده، مدّت پنج سال اوقات اقامت دارالسلطنه اصفهان بهشت نشان، صانها اللّه عن الحدثان، را اوقات لیالی و ایّام به مصاحبت و مجالست ایشان گذشت، و برخی از فضایل حالات این قدوه اهل فضل و کمال را بر خود لازم دانسته که به عرض باریافتگان حضور عدالت دستور رساند... و این رساله شریفه که مسمی به "جلوات ناصریّه" است تصنیف فرمودند، تطبیق سلطنت ظاهر را با باطن، به افصح عبارات و املح اشارات نمودند، و این غلام خانه زاد قدیمی نیز کتابت رساله مزبوره را به خط منحوس پریشان خود نموده، انفاذ پیشکار حضور معدلت دستور داشت. امید آن که مطالب آن را به نظر انور اقدس مشرّف فرمایند، نظر تفقّدات و عنایات شاهانه ملوکانه را در حقّ این فاضل جلیل و حکیم زاهد نبیل، ظاهر فرمایند".
| |
| <br />
| |
| | |
| ==تألیفات==
| |
| '''<big>1. جلوات ناصریه</big>'''
| |
| | |
| چند نسخه خطی از این اثر موجود است از جمله:
| |
| | |
| 1. نسخه خطی کتابخانه دانشکده الهیات مشهد به شماره 627 به خط عبدالجواد بن یوسفعلی مشهدی خطیب که در سال 1293 کتابت شده است.
| |
| | |
| 2. نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی به شماره 2091.
| |
| | |
| 3. نسخه خطی کتابخانه دائره المعارف بزرگ اسلامی که در سال 1295ق به خط نستعلیق تحریری تحت عنوان "جلوات الاولیاء" کتابت شده است.<ref>فهرست کتابخانه مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی ، ج 2 ، ص 64.</ref>
| |
| | |
| <nowiki>در دومین دفتر "نشریه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران: 1 :107" مجموعه ای را شناسانده اند شامل "کلمات طریفه" ، "مفاتیح الغیب" صدرای شیرازی و "شرح حدیث رأس الجالوت" از محمّد اسماعیل بن محمّد جعفر سپاهانی و تمام آن مجموعه به خط رقاع و شکسته عباس قلی بن محمّد زکی خان نوری سردار فارس و کرمان نوشته شده و به روز پنج شنبه 28 جمادای دوم [1280] از آن فراغت یافته و کاتب گوید: "مفاتیح الغیب" را نزد شارح حدیث رأس الجالوت خوانده است.</nowiki><ref>مکارم الآثار ، ج 7 ، ص 2742.</ref>
| |
| | |
| | |
| <big>2. شرح حدیث رأس الجالوت</big>
| |
| | |
| که در مجلّه "نامه فرهنگستان علوم" به چاپ رسیده است.
| |
| | |
| حکیم درب کوشکی در سال 1304 وفات یافته و در کنار قبر عالم ربّانی آخوند ملا علی اکبر اژه ای آرمید. بر سنگ لوح او چنین آمده: "هو الحی الذی لا یموت وفات مرحوم مغفور مبرور العالم الفاضل الکامل زبده الحکماء المتألهین طائف بیت اللّه الحاج محمّد اسماعیل غفر له، جمعه 15 شوال المکرم سنه 1304".<ref>بزم معرفت، صص176-160.</ref>
| |
|
| |
|
| ==پانویس== | | ==پانویس== |
| | <references /> |
|
| |
|
| | ==منابع== |
|
| |
|
| | *[[رحیم قاسمی|قاسمی، رحیم]]، بزم معرفت، مشاهیر تخت فولاد اصفهان، تکیه محقق خواجویی، اصفهان: کانون پژوهش، چاپ اول، 1388. |
| | *[[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، سید مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1386. |
| | *دانشنامه جهان اسلام، به کوشش غلامعلی حدادعادل، ج ۱۷، تهران: بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، ۱۳۹۱. |
| | *مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج2، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، ۱۳۸۹.<br /> |
|
| |
|
| <br />
| | [[رده:فیلسوفان]] |
| [[رده:بزم معرفت]] | | [[رده:مدرسین]] |
| [[رده:تیرماه 1401]] | | [[رده:علمای قرن 13]] |
| <references />
| | [[رده:اعلام اصفهان،ج 1]] |
| | | [[رده:مدفونین در تخت فولاد]] |
| ==منبع==
| |
| برگرفته از کتاب<span> </span>: بزم معرفت، مشاهیر تخت فولاد اصفهان، تکیه محقق خواجویی، رحیم قاسمی، ناشر: کانون پژوهش، چاپ اول، 1388.
| |