این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «سید حسن مدرس مطلق»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش جزئی وگذاشتن لینک ، رده ، منبع .)
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
[[پرونده:مقبره میر سید حسن مدرس اصفهانی.jpg|بندانگشتی|مقبره میر سید حسن مدرس اصفهانی]]
[[پرونده:مقبره میر سید حسن مدرس اصفهانی.jpg|بندانگشتی|مقبره میر سید حسن مدرس اصفهانی]]
'''میرسید حسن''' بن میر سیّد علی بن میر محمّد باقر حسینی میر محمّد صادقی بن میر اسماعیل بن میر سیّد ابوصالح بن میر عبدالرزّاق بن میر محمّد اسماعیل به میر سیّد ابوصالح حسینی اعرجی سمنانی، عالم کامل و فقیه محقق مدقق، جامع معقول و منقول و حاوی فروع و اصول ، معروف به مدرس، از بزرگان علمای امامیه ی قرن سیزدهم هجری، در سال 1210 ق. در اصفهان به دنیا آمد. پس از آموختن مقدمات علوم دینی و فقه و اصول فقه، از محضر اساتید برجسته عصر خویش از قبیل شریف العلمای مازندرانی و شیخ محمد حسن نجفی صاحب جواهر در نجف اشرف بهره برد. میر سید حسین مدرس، پس از فراغت از تحصیل، تدریس را در زادگاه خود آغاز کرد و به درجه ای از مقام علمی رسید که علما و دانش پژوهان علوم دینی، برای شرکت در کلاس درس او، به اصفهان می آمدند. ایشان در علوم فروع و اصول و جامع منقول و معقول برجسته بود.
'''میر سید حسن مطلق''' (۱۲۱۰-۱۲۷۳ق)، عالم کامل و فقیه محقق مدقق، جامع معقول و منقول و حاوی فروع و اصول ، معروف به '''مدرس اول'''، از بزرگان علمای امامیه قرن سیزدهم هجری قمری در اصفهان بود.


==زندگی‌نامه==
وی در کربلا، نجف و اصفهان علوم دینی را نزد اساتیدی چون ملّا محمّد شریف‌العلماء، صاحب جواهر، حاجی کلباسی، محمّدتقی رازی، صاحب فصول و آخوند ملّاعلی نوری فرا گرفت. او از مدرسان حوزه اصفهان بود و به همان خاطر به مدرس معروف گردید. از این عالم آثار متعددی برجای مانده است.
میر سید حسن مدرس فرزند میر سید علی بن محمد باقر؛ عالم محقق جلیل، از اعاظم علما و محققین؛ در 1210 در اصفهان متولد شده،<ref>رجال اصفهان: 153، روضات الجنات: 182.</ref> در اصفهان نزد پدر خود و دیگران کمی تحصیل نموده، بعداً در کربلا خدمت [[محمدشریف آملی|شریف العلماء]] (ملا محمد شریف بن حسن علی آملی مازندرانی متوفی در 1245) و در نجف نزد [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]] و [[محمد ابراهیم کلباسی|حاجی کلباسی]] (قبل از معاودت به ایران) و عده ای دیگر تلمذ فرموده، پس از مراجعت به اصفهان نزد [[محمدتقی رازی نجفی اصفهانی|شیخ محمد تقی رازی]]، و [[شیخ محمدحسین صاحب فصول|شیخ محمد حسین صاحب فصول]] و [[علی بن جمشید نوری مازندرانی|آخوند ملا علی نوری]] تحصیل نموده،<ref>الکرام البرره: 334، ریحانه الادب 267:5.</ref> و با سید محمد حسن مجتهد هم درس و هم مباحثه بوده، و این رفاقت دوستی تا هنگام وفات برقرار بوده، و به موجب حدیث «'''الحبّ و البغض یتوارثان'''» در اولاد آنان تاکنون دوستی برقرار است.


در زمان حیات استاد خود حاجی کلباسی در اصفهان حوزه درس و بحث و افاده و استفاده تشکیل داده، و عده ای کثیر از فضلا و مجتهدین به درس او حاضر شده، و از نظر حسن تقریر و کثرت مطالب به «مدرّس» معروف گردید، و از اطراف و جوانب، طلاب رو بدو کردند و حوزه درس او در اصفهان بی نظیر گردید<ref>در کتاب مکارم الآثار (376:2) شرح حال نسبتاً مفصلی ار او نوشته، طالبین رجوع نمایند.</ref>.<ref>دانشمندان و بزرگان اصفهان؛ مهدوی، مصلح الدین؛ صص: 507.</ref>
== زندگی نامه ==
سید حسن مدرس فرزند میر سیّد علی بن میر محمّد باقر حسینی میر محمّد صادقی بن میر اسماعیل بن میر سیّد ابوصالح بن میر عبدالرزّاق بن میر محمّد اسماعیل به میر سیّد ابوصالح حسینی اعرجی سمنانی بوده و در سال 1210 ق. در اصفهان به دنیا آمد.  


از آثار خیریه او بنای مسجدی زیبا و آبرومند در محلّه نو اصفهان است که به خاطر وفات مرحوم مدرس نیمه کاره ماند و [[رحیم خان بیگلر بیگی]]، مسجد را به پایان رسانده و مسجد به نام او به «[[مسجد رحیم خان]]» معروف شد.<ref>دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 509-507؛ رجال اصفهان یا تذکره القبور، صص 155-153؛ بیان المفاخر، ج1، صص 303-301؛ مکارم الآثار، ج2، صص376؛ مزارات اصفهان، صص 170 و 171؛ زندگانی آیت اللَّه چهارسوقی، صص 206 و 207؛ الکرام البرره، ج1، صص 336-334؛ ریحانه الادب، ج5، ص267؛ احسن الودیعه، ج1، صص 146 و 147؛ معجم المؤلفین، ج3، ص260؛ روضات الجنّات، ج2، ص299؛ الذریعه، ج4، ص142 و ج5، ص247؛ شرح حال رجال ایران، ج2، ص326؛ فرهنگ معین، ج6، ص1937؛ لغت نامه دهخدا، ذیل حسن، ص609؛ فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص154؛ تاریخ اصفهان (جابری)، ص330.</ref><ref>مهدوی ، اعلام اصفهان ،ج2، صص 504-505 .</ref>
در اصفهان نزد پدر خود و دیگران کمی تحصیل نموده، بعداً در کربلا خدمت [[محمدشریف آملی|شریف العلماء]] (ملا محمد شریف بن حسن علی آملی مازندرانی متوفی در 1245) و در نجف نزد [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]] و [[محمد ابراهیم کلباسی|حاجی کلباسی]] (قبل از معاودت به ایران) و عده ای دیگر تلمذ فرموده، پس از مراجعت به اصفهان نزد [[محمدتقی رازی نجفی اصفهانی|شیخ محمد تقی رازی]]، و [[شیخ محمدحسین صاحب فصول|شیخ محمد حسین صاحب فصول]] و [[علی بن جمشید نوری مازندرانی|آخوند ملا علی نوری]] تحصیل نموده،<ref>رجال اصفهان: 153، روضات الجنات: 182؛ الکرام البرره: 334، ریحانه الادب 267:5.</ref> و با سید محمد حسن مجتهد هم درس و هم مباحثه بوده، و این رفاقت دوستی تا هنگام وفات برقرار بوده، و به موجب حدیث «'''الحبّ و البغض یتوارثان'''» در اولاد آنان تاکنون دوستی برقرار است.


=='''رونق بخشیدن به حوزه علمیه اصفهان'''==
در زمان حیات استاد خود حاجی کلباسی در اصفهان حوزه درس و بحث و افاده و استفاده تشکیل داده، و عده ای کثیر از فضلا و مجتهدین به درس او حاضر شده، و از نظر حسن تقریر و کثرت مطالب به «مدرّس» معروف گردید و از اطراف و جوانب، طلاب رو بدو کردند و حوزه درس او در اصفهان بی نظیر گردید.<ref>مهدوی، مصلح الدین، دانشمندان و بزرگان اصفهان، صص: 507؛ در کتاب مکارم الآثار (376:2) شرح حال نسبتاً مفصلی ار او نوشته، طالبین رجوع نمایند.</ref>
 
از آثار خیریه او بنای مسجدی زیبا و آبرومند در محلّه نو اصفهان است که به خاطر وفات مرحوم مدرس نیمه کاره ماند و [[رحیم خان بیگلر بیگی]]، مسجد را به پایان رسانده و مسجد به نام او به «[[مسجد رحیم خان]]» معروف شد.<ref>دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 509-507؛ رجال اصفهان یا تذکره القبور، صص 155-153؛ بیان المفاخر، ج1، صص 303-301؛ مکارم الآثار، ج2، صص376؛ مزارات اصفهان، صص 170 و 171؛ زندگانی آیت اللَّه چهارسوقی، صص 206 و 207؛ الکرام البرره، ج1، صص 336-334؛ ریحانه الادب، ج5، ص267؛ احسن الودیعه، ج1، صص 146 و 147؛ معجم المؤلفین، ج3، ص260؛ روضات الجنّات، ج2، ص299؛ الذریعه، ج4، ص142 و ج5، ص247؛ شرح حال رجال ایران، ج2، ص326؛ فرهنگ معین، ج6، ص1937؛ لغت نامه دهخدا، ذیل حسن، ص609؛ فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص154؛ تاریخ اصفهان (جابری)، ص330.</ref>
 
فرزندان وی آقا میر محمد تقی، آقا میر سید علی هستند و آقا سید محمد که فاضل و طالب علم بوده و در جوانی به سال 1280 وفات یافته، در مقبره پدر مدفون گردید.<ref>مهدوی، مصلح الدین، دانشمندان و بزرگان اصفهان، صص: 508 - 509.</ref>
 
===اجازه روایت===
اجازه [[زین‌العابدین موسوی خوانساری|آیت الله حاج میرزا زین العابدین خوانساری]] به رئیس الفقها و المجتهدین، آیت الله میر سید حسن مدرس اصفهانی، اجازه روایتی بوده است و صاحب مکارم الآثار در این باره حکایتی نقل کرده است به این مضمون که علامه مدرس اعتنایی به استجازه از مشایخ نداشته ولی چون شاگردان ایشان از آن بزرگوار اجازه روایت خواستند و او خود را بی اَسناد دید، از شاگرد فرزانه اش آیت الله میرزا محمدهاشم چهارسویی خواست تا از پدرش حاج میرزا زین العابدین برای او اجازه روایتی بگیرد و ایشان نیز با نهایت افتخار اجازه ای در روایت برای مدرس نوشته و ارسال داشت.<ref>سایت «خبربان».</ref>
 
==='''رونق بخشیدن به حوزه علمیه اصفهان'''===
[[حوزه علمیه اصفهان|حوزه اصفهان]] در عصر قاجار بزرگترین مرکز تدریس اصول فقه در ایران بود و سه تن از دامادهای [[شیخ جعفر کاشف الغطاء|شیخ جعفر کبیر کاشف الغطاء]]، یعنی [[سیدصدرالدین عاملی|سید صدرالدین عاملی]]، [[محمد تقی آقا نجفی اصفهانی|شیخ محمد تقی نجفی مسجدشاهی]] و [[شیخ محمد علی نجفی|شیخ محمد علی نجفی هزارجریبی]] و نیز برجسته ترین شاگردان او مانند حاجی کرباسی، [[سید محمدباقر شفتی|سید شفتی]] و [[سیدمحمدمجاهد|سید محمد مجاهد]] در این شهر به تدریس و تعلیم مشغول بوده اند.
[[حوزه علمیه اصفهان|حوزه اصفهان]] در عصر قاجار بزرگترین مرکز تدریس اصول فقه در ایران بود و سه تن از دامادهای [[شیخ جعفر کاشف الغطاء|شیخ جعفر کبیر کاشف الغطاء]]، یعنی [[سیدصدرالدین عاملی|سید صدرالدین عاملی]]، [[محمد تقی آقا نجفی اصفهانی|شیخ محمد تقی نجفی مسجدشاهی]] و [[شیخ محمد علی نجفی|شیخ محمد علی نجفی هزارجریبی]] و نیز برجسته ترین شاگردان او مانند حاجی کرباسی، [[سید محمدباقر شفتی|سید شفتی]] و [[سیدمحمدمجاهد|سید محمد مجاهد]] در این شهر به تدریس و تعلیم مشغول بوده اند.


در این دوره جایگاه حوزه اصفهان در فقه اجتهادی و دانش اصول فقه تا بدانجا رسید که به همت رادمردی مانند میر سید حسن مدرس اصفهانی این حوزه در این دوران به استقلال و خودکفایی رسید؛ بلکه طلاب و فضلای سایر حوزه ها و حتی عتبات عالیات را نیز به سوی خود کشانید. مسافرت برخی از علمای اصفهان در این دوره به عتبات عالیات نیز بیشتر برای کسب آگاهی از شیوه ها و سبک های مختلف فکری بوده است؛ برای نمونه فقیه مرجع نامی [[محمدهاشم بن زین العابدین خوانساری چهارسوقی|علامه میر سید محمد هاشم چهارسویی]] (۱۳۱۸) که در اصفهان از محضر بزرگانی مانند حاجی کرباسی، سید شفتی، سید صدرالدین عاملی و سید حسن مدرس بهره برده و در جوانی به درجه اجتهاد نایل شده بود، هنگامی که به نجف اشرف رفت و در درس [[شیخ مرتضی انصاری]] شرکت جست، استادش میر سید حسن مدرس را بر شیخ انصاری ترجیح می داد. همچنین میرزای شیرازی که هم درس و هم مباحثه مجتهد چهارسویی بود و سپس به نجف رفت، هنگامی که از او درباره مقایسه بین حوزه های نجف و اصفهان سؤال کردند، این گونه پاسخ داد که اگر سید مدرس به نجف بیاید از محضر او استفاده می شود.<ref>پایگاه جریان شناسی اسباط.</ref>
در این دوره جایگاه حوزه اصفهان در فقه اجتهادی و دانش اصول فقه تا بدانجا رسید که به همت رادمردی مانند میر سید حسن مدرس اصفهانی این حوزه در این دوران به استقلال و خودکفایی رسید؛ بلکه طلاب و فضلای سایر حوزه ها و حتی عتبات عالیات را نیز به سوی خود کشانید.  


==اجازه روایت==
مسافرت برخی از علمای اصفهان در این دوره به عتبات عالیات نیز بیشتر برای کسب آگاهی از شیوه ها و سبک های مختلف فکری بوده است؛ برای نمونه فقیه مرجع نامی [[محمدهاشم بن زین العابدین خوانساری چهارسوقی|علامه میر سید محمد هاشم چهارسویی]] (۱۳۱۸) که در اصفهان از محضر بزرگانی مانند حاجی کرباسی، سید شفتی، سید صدرالدین عاملی و سید حسن مدرس بهره برده و در جوانی به درجه اجتهاد نایل شده بود، هنگامی که به نجف اشرف رفت و در درس [[شیخ مرتضی انصاری]] شرکت جست، استادش میر سید حسن مدرس را بر شیخ انصاری ترجیح می داد. همچنین میرزای شیرازی که هم درس و هم مباحثه مجتهد چهارسویی بود و سپس به نجف رفت، هنگامی که از او درباره مقایسه بین حوزه های نجف و اصفهان سؤال کردند، این گونه پاسخ داد که اگر سید مدرس به نجف بیاید از محضر او استفاده می شود.<ref>پایگاه جریان شناسی اسباط.</ref>
اجازه [[زین‌العابدین موسوی خوانساری|آیت الله حاج میرزا زین العابدین خوانساری]] به رئیس الفقها و المجتهدین، آیت الله میر سید حسن مدرس اصفهانی، اجازه روایتی بوده است و صاحب مکارم الآثار در این باره حکایتی نقل کرده است به این مضمون که علامه مدرس اعتنایی به استجازه از مشایخ نداشته ولی چون شاگردان ایشان از آن بزرگوار اجازه روایت خواستند و او خود را بی اَسناد دید، از شاگرد فرزانه اش آیت الله میرزا محمدهاشم چهارسویی خواست تا از پدرش حاج میرزا زین العابدین برای او اجازه روایتی بگیرد و ایشان نیز با نهایت افتخار اجازه ای در روایت برای مدرس نوشته و ارسال داشت.<ref>سایت «خبربان».</ref>
 
==شاگردان ==
از شاگردان مشهور و به نام سید حسن مدرس، افراد زیر هستند:


===شاگردان مشهور===
1- میرزا ابوالمعالی کلباسی
1- میرزا ابوالمعالی کلباسی


سطر ۴۰: سطر ۵۰:
11- میرزا محمد هاشم چهار سوقی.
11- میرزا محمد هاشم چهار سوقی.


==تألیفات==
==آثار==
وی کتاب ها و رسائل و مقالات متعددی را تالیف کرد از جمله کتاب های زیر:
 
1- اجازات کثیره جهت عده ای از علمای اعلام
1- اجازات کثیره جهت عده ای از علمای اعلام


سطر ۶۸: سطر ۸۰:


==وفات==
==وفات==
مرحوم مدرس در روز 3 جمادی الثانیه سال 1273 در اصفهان وفات یافته، و در مقبره مخصوص جنب مسجد رحیم خان که بنیان آن از خود ایشان است، و  رحیم خان بیگلر بیگی آن را تمام نموده است، مدفون گردید.
مرحوم مدرس در روز 3 جمادی الثانیه سال 1273 در اصفهان وفات یافته، و در مقبره مخصوص جنب مسجد رحیم خان که بنیان آن از خود ایشان است، و  رحیم خان بیگلر بیگی آن را تمام نموده است، مدفون گردید.<ref>مهدوی ، اعلام اصفهان ،ج2، صص 504-505 .</ref>
 
==فرزندان==
1- آقا میر محمد تقی.
 
2- آقا میر سید علی.
 
3- آقا سید محمد، فاضل و طالب علم بوده و در جوانی به سال 1280 وفات یافته، در مقبره پدر مدفون گردید.<ref>دانشمندان و بزرگان اصفهان؛ مهدوی، مصلح الدین؛ صص: 508 - 509.</ref>
<br />


==پانویس==
==پانویس==
<references />
<references />


== منبع ==
==منبع==
برگرفته از: [[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، مصلح الدین، [[اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
برگرفته از: [[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، مصلح الدین، [[اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
[[رده:اعلام اصفهان،ج۲]]
[[رده:اعلام اصفهان،ج۲]]
[[رده:صفحات ابهام زدایی]]

نسخهٔ ‏۳ مهر ۱۴۰۱، ساعت ۰۸:۱۳

مقبره میر سید حسن مدرس اصفهانی

میر سید حسن مطلق (۱۲۱۰-۱۲۷۳ق)، عالم کامل و فقیه محقق مدقق، جامع معقول و منقول و حاوی فروع و اصول ، معروف به مدرس اول، از بزرگان علمای امامیه قرن سیزدهم هجری قمری در اصفهان بود.

وی در کربلا، نجف و اصفهان علوم دینی را نزد اساتیدی چون ملّا محمّد شریف‌العلماء، صاحب جواهر، حاجی کلباسی، محمّدتقی رازی، صاحب فصول و آخوند ملّاعلی نوری فرا گرفت. او از مدرسان حوزه اصفهان بود و به همان خاطر به مدرس معروف گردید. از این عالم آثار متعددی برجای مانده است.

زندگی نامه

سید حسن مدرس فرزند میر سیّد علی بن میر محمّد باقر حسینی میر محمّد صادقی بن میر اسماعیل بن میر سیّد ابوصالح بن میر عبدالرزّاق بن میر محمّد اسماعیل به میر سیّد ابوصالح حسینی اعرجی سمنانی بوده و در سال 1210 ق. در اصفهان به دنیا آمد.

در اصفهان نزد پدر خود و دیگران کمی تحصیل نموده، بعداً در کربلا خدمت شریف العلماء (ملا محمد شریف بن حسن علی آملی مازندرانی متوفی در 1245) و در نجف نزد صاحب جواهر و حاجی کلباسی (قبل از معاودت به ایران) و عده ای دیگر تلمذ فرموده، پس از مراجعت به اصفهان نزد شیخ محمد تقی رازی، و شیخ محمد حسین صاحب فصول و آخوند ملا علی نوری تحصیل نموده،[۱] و با سید محمد حسن مجتهد هم درس و هم مباحثه بوده، و این رفاقت دوستی تا هنگام وفات برقرار بوده، و به موجب حدیث «الحبّ و البغض یتوارثان» در اولاد آنان تاکنون دوستی برقرار است.

در زمان حیات استاد خود حاجی کلباسی در اصفهان حوزه درس و بحث و افاده و استفاده تشکیل داده، و عده ای کثیر از فضلا و مجتهدین به درس او حاضر شده، و از نظر حسن تقریر و کثرت مطالب به «مدرّس» معروف گردید و از اطراف و جوانب، طلاب رو بدو کردند و حوزه درس او در اصفهان بی نظیر گردید.[۲]

از آثار خیریه او بنای مسجدی زیبا و آبرومند در محلّه نو اصفهان است که به خاطر وفات مرحوم مدرس نیمه کاره ماند و رحیم خان بیگلر بیگی، مسجد را به پایان رسانده و مسجد به نام او به «مسجد رحیم خان» معروف شد.[۳]

فرزندان وی آقا میر محمد تقی، آقا میر سید علی هستند و آقا سید محمد که فاضل و طالب علم بوده و در جوانی به سال 1280 وفات یافته، در مقبره پدر مدفون گردید.[۴]

اجازه روایت

اجازه آیت الله حاج میرزا زین العابدین خوانساری به رئیس الفقها و المجتهدین، آیت الله میر سید حسن مدرس اصفهانی، اجازه روایتی بوده است و صاحب مکارم الآثار در این باره حکایتی نقل کرده است به این مضمون که علامه مدرس اعتنایی به استجازه از مشایخ نداشته ولی چون شاگردان ایشان از آن بزرگوار اجازه روایت خواستند و او خود را بی اَسناد دید، از شاگرد فرزانه اش آیت الله میرزا محمدهاشم چهارسویی خواست تا از پدرش حاج میرزا زین العابدین برای او اجازه روایتی بگیرد و ایشان نیز با نهایت افتخار اجازه ای در روایت برای مدرس نوشته و ارسال داشت.[۵]

رونق بخشیدن به حوزه علمیه اصفهان

حوزه اصفهان در عصر قاجار بزرگترین مرکز تدریس اصول فقه در ایران بود و سه تن از دامادهای شیخ جعفر کبیر کاشف الغطاء، یعنی سید صدرالدین عاملی، شیخ محمد تقی نجفی مسجدشاهی و شیخ محمد علی نجفی هزارجریبی و نیز برجسته ترین شاگردان او مانند حاجی کرباسی، سید شفتی و سید محمد مجاهد در این شهر به تدریس و تعلیم مشغول بوده اند.

در این دوره جایگاه حوزه اصفهان در فقه اجتهادی و دانش اصول فقه تا بدانجا رسید که به همت رادمردی مانند میر سید حسن مدرس اصفهانی این حوزه در این دوران به استقلال و خودکفایی رسید؛ بلکه طلاب و فضلای سایر حوزه ها و حتی عتبات عالیات را نیز به سوی خود کشانید.

مسافرت برخی از علمای اصفهان در این دوره به عتبات عالیات نیز بیشتر برای کسب آگاهی از شیوه ها و سبک های مختلف فکری بوده است؛ برای نمونه فقیه مرجع نامی علامه میر سید محمد هاشم چهارسویی (۱۳۱۸) که در اصفهان از محضر بزرگانی مانند حاجی کرباسی، سید شفتی، سید صدرالدین عاملی و سید حسن مدرس بهره برده و در جوانی به درجه اجتهاد نایل شده بود، هنگامی که به نجف اشرف رفت و در درس شیخ مرتضی انصاری شرکت جست، استادش میر سید حسن مدرس را بر شیخ انصاری ترجیح می داد. همچنین میرزای شیرازی که هم درس و هم مباحثه مجتهد چهارسویی بود و سپس به نجف رفت، هنگامی که از او درباره مقایسه بین حوزه های نجف و اصفهان سؤال کردند، این گونه پاسخ داد که اگر سید مدرس به نجف بیاید از محضر او استفاده می شود.[۶]

شاگردان

از شاگردان مشهور و به نام سید حسن مدرس، افراد زیر هستند:

1- میرزا ابوالمعالی کلباسی

2- ملا محمد اصفهانی[۷]

3- ملا محمد باقر فشارکی

4- میرزا محمد حسن نجفی اصفهانی

5- میرزا محمد حسن شیرازی معروف

6- ملا حیدر اصفهانی

7- ملا شکر الله لواسانی

8- ملا علی اصغر خوسفی بیرجندی

9- ملا علی اصغر بن محمد حسن خوسفی بیرجندی (دو نفر می باشند)

10- حاج سید مهدی نحوی

11- میرزا محمد هاشم چهار سوقی.

آثار

وی کتاب ها و رسائل و مقالات متعددی را تالیف کرد از جمله کتاب های زیر:

1- اجازات کثیره جهت عده ای از علمای اعلام

2- اجوبه المسائل

3- جوامع الکلم، در اصول

4- رساله در عدالت

5- رساله در اصول جاریه در شک

6- رساله در برائت

7- رساله در قاعده لا ضرر

8- رساله در اصل صحت

9- رساله فارسیّه در عبادت

10- رساله دیگری در برائت

11- رساله عملیّه [= هدایه الطالبین]

12- شرح مختصر نافع (فقه استدلالی)

13- مناسک حج؛ و غیره.

وفات

مرحوم مدرس در روز 3 جمادی الثانیه سال 1273 در اصفهان وفات یافته، و در مقبره مخصوص جنب مسجد رحیم خان که بنیان آن از خود ایشان است، و رحیم خان بیگلر بیگی آن را تمام نموده است، مدفون گردید.[۸]

پانویس

  1. رجال اصفهان: 153، روضات الجنات: 182؛ الکرام البرره: 334، ریحانه الادب 267:5.
  2. مهدوی، مصلح الدین، دانشمندان و بزرگان اصفهان، صص: 507؛ در کتاب مکارم الآثار (376:2) شرح حال نسبتاً مفصلی ار او نوشته، طالبین رجوع نمایند.
  3. دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 509-507؛ رجال اصفهان یا تذکره القبور، صص 155-153؛ بیان المفاخر، ج1، صص 303-301؛ مکارم الآثار، ج2، صص376؛ مزارات اصفهان، صص 170 و 171؛ زندگانی آیت اللَّه چهارسوقی، صص 206 و 207؛ الکرام البرره، ج1، صص 336-334؛ ریحانه الادب، ج5، ص267؛ احسن الودیعه، ج1، صص 146 و 147؛ معجم المؤلفین، ج3، ص260؛ روضات الجنّات، ج2، ص299؛ الذریعه، ج4، ص142 و ج5، ص247؛ شرح حال رجال ایران، ج2، ص326؛ فرهنگ معین، ج6، ص1937؛ لغت نامه دهخدا، ذیل حسن، ص609؛ فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص154؛ تاریخ اصفهان (جابری)، ص330.
  4. مهدوی، مصلح الدین، دانشمندان و بزرگان اصفهان، صص: 508 - 509.
  5. سایت «خبربان».
  6. پایگاه جریان شناسی اسباط.
  7. فهرست شاگردان از مکارم الآثار گرفته شده و در آنجا از 10 نفر یاد شده، و ملا محمد اصفهانی که در متن آمده ظاهراً تصحیف ملا حیدر اصفهانی است.
  8. مهدوی ، اعلام اصفهان ،ج2، صص 504-505 .

منبع

برگرفته از: مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.