این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

محمدحسین نجفی سدهی اصفهانی

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
Najafi sedehi.jpg
اطلاعات فردی و علمی
نام کاملمحمدحسین نجفی سدهی اصفهانی
زادروز۱۲۶۸شمسی
تاریخ وفات۱۳۷۵قمری
مدفنتخت فولاد، تکیه ملا اسماعیل خواجویی
اساتیدسید ابوالحسن اصفهانی، میرزا محمد حسین نائینی، شیخ محمد حسین کمپانی
شاگردانآیت الله مرعشی نجفی
اجازه روایت ازسید محمدباقر درچه‌ای
اجازه اجتهاد ازشیخ محمد حسین کمپانی اصفهانی
آثارحاشیه بر قوانین، حاشیه بر فصول در علم اصول
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
اجتماعیائمه جماعت، مدرس، مجتهد، فقیه، و...

آیت اللّه شیخ محمد حسین نجفی سدهی(۱۲۶۸ش-۱۳۷۵ق)، عالم فاضل و فقیه کامل، از مجتهدین و علمای بزرگوار خمینی شهر است.

زندگی‌نامه

ولادت

وی در سال 1268ش در محله فروشان در سِدِه ماربین متولد شد.

خاندان

پدرش آقا محمد کدخدا بود. شیخ محمدحسین در نجف اشرف با بانویى به نام فاطمه عقیلى ازدواج نمود.

تحصیلات

شیخ محمدحسین که از کودکی شوق تحصیل در سر داشت با وجود مخالفت پدر، ناچار به تنهایی راهی اصفهان شده و با فقر و تنگدستی به تحصیل پرداخت. پس از تحصیل مقدّمات در 20 سالگی جهت ادامه تحصیل به عتبات عالیات مشرّف شده و در آن سرزمین مقدس نیز سال ها با فقر و گرسنگى به سر برد و با همتى بلند به فراگیرى علوم اهل بیت، علیهم السلام، مشغول شد و در محضر آیات عظام سیّد ابوالحسن اصفهانی و شیخ محمّد حسین کمپانی کسب فیض نموده و به تدریس سطح پرداخته است.

اساتید

شاگردان

او در نجف اشرف به تدریس دروس سطح اشتغال داشت و جمعی از افاضل طلاب، نزد او تحصیل می نمودند. از جمله مرحوم آیت اللّه مرعشی نجفی کتاب "قوانین الاصول" را نزد او فراگرفته است.

وی در کتاب "الاجازه الکبیره" می نویسد:

"وممّن اروی عنه العلّامه الجلیل الشیخ محمّد حسین الاصفهانی السدهی النجفی. کان فقیهاً اصولیاً جامعاً للمعقول و المنقول، قرأت علیه "القوانین" فی النجف الاشرف و کان یسکن فی مدرسه الصدر. رجع الی موطنه وسکن بها کعالماً ومرشداً دینیاً ومدرّساً".

به نوشته آیت اللّه مرعشی نجفی، وی بر دو کتاب "قوانین الاصول" و "الفصول الغرویه" که از مهم ترین کتاب های علم اصول می باشند تعلیقه نوشته که آیت اللّه مرعشی آن ها را نزد ایشان رؤیت نموده است.[۱]

علاوه بر آن، او پس از بازگشت به اصفهان در مدرسه جده بزرگ نیز به تدریس «کفایه» مشغول شد.

جایگاه

جایگاه اجتماعی

حجت الاسلام سیّد باقر آیت به نقل از ایشان می نویسد:

من با مرحوم آیت الله سیّد ابوالحسن اصفهانی بسیار ارتباط داشتم. شبی که بنا بود عروسی کنم هیچ پولی نداشتم، به حرم مطهر حضرت علی علیه السلام مشرف شدم نماز مغرب و عشاء را خواندم و توسل به مولی پیدا کردم. در حال توسل دیدم از پشت سر دستی روی شانه من گذارده شد. برگشتم دیدم آیت اللّه اصفهانی است. بعد از سلام به من فرمود: مگر امشب عروسی نداری؟

گفتم: چرا آقا!

فرمود: شاید خرجی نداری! و بدون آن که دست در جیب خود کند دست خود را در دست من گذارد و مبلغی به من داد و رفت. من شماره کردم، دیدم ده اشرفی به من مرحمت فرموده، خشنود شدم و همه مخارجات به نحو احسن تأمین گردید.[۲]

آیت الله نجفی در حدود سال 1350ق به اصفهان بازگشته و مورد استقبال جمع کثیری از مردم قرار گرفت. عالم جلیل آیت اللّه حاج میر سیّد علی امام سدهی در منبر از ایشان تجلیل کرده و مردم را به استقبال از ایشان امر نمود.

او در ایّام تعطیلات به سِدِه [خمینی شهر] می آمد و در منزل خود اقامه جماعت می کرد. چندی در آن مسجد اقامه جماعت نمود. سپس در مسجد ملّا حیدر به امامت پرداخت.

از آن جا که به علت کمبود جا و تراکم جمعیت مسجد بزرگ محل گنجایش جمعیت را نداشت ایشان تصمیم گرفت که بخشی از قبرستان متروکه جنب مسجد را به مسجد اضافه کند. این مساله باعث مخالفت برخی از علمای محل شد، و کینه توزان و مغرضان این مساله را دست آویز خود قرار داده و به مخالفت با ایشان و توهین به او پرداختند.

آنان با ارسال نامه ای به آیت اللّه العظمی بروجردی و برخی دیگر از آیات عظام، به جو سازی بر علیه ایشان پرداختند. مراجع معظم که از مقامات علمی و تقوا و تعهد ایشان آگاهی داشتند در جواب، ضمن تایید اجتهاد و صلاحیت آیت اللّه نجفی، مردم را به ایشان ارجاع داده و نظر او را فصل الخطاب برشمردند.

گویا با وجود تایید مراجع عظام از ایشان، مخالفان به مقصود جاهلانه خود نایل شده و با جوسازی و هتک حرمت، سرانجام ایشان را منزوی، و تا پایان عمر خانه نشین کرده و مردم را از نعمت وجود او محروم ساختند.

وی پس از فوت همسر خود و در اثر فشارهای روحی و روانی و کار طاقت فرسای زیاد، دچار بیماری های گوناگون شد و چندین بار مورد عمل جراحی قرار گرفت. او پس از وفات همسر و یتیم شدن فرزندانش، آرام و قرار را از کف داده و به شدّت بیمار و رنجور گردید. شب ها تا به صبح در بیرون شهر و صحرا به سر می برد و به درد دل و راز و نیاز با خدا می پرداخت.[۳]

جایگاه علمی

آیت اللّه نجفی سدهی مجتهدی مسلّم و جامع علوم معقول و منقول بود. او از سیّد محمّد باقر درچه ای اجازه روایت و از مرحوم کمپانی اجازه اجتهاد اخذ نموده است.

اجازه اجتهاد از سید ابوالحسن اصفهانی

آیت اللّه العظمی سیّد ابوالحسن اصفهانی در اجازه به ایشان می نویسد:

"فانّ جناب العالم العلام، عماد الاعلام، المبرء من کل شین، الشیخ محمّد حسین السدهی الاصبهانی دام علاه، قد صرف عمره الشریف فی تحصیل العلوم الشرعیه وتنقیح مبانیه النظریه، وحضر علی جماعه من الاعیان، وعندی شطرا من الزمان، حضور بحث وتحقیق، الی ان فاق الاقران، وبلغ مرتبه الاجتهاد ودرجه الاستنباط؛ فله العمل بما یستنبطه من الاحکام".

این اجازه را آیت اللّه العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری نیز تایید نموده و چنین نگاشته اند: "الامر کما رقمه دامت برکاته، وهو ممّا صدر من اهله ووقع فی محلّه".


فقیه عارف و حکیم محقق آیت اللّه العظمی شیخ محمّد حسین کمپانی اصفهانی نیز در اجازه به ایشان در سال 1347ق چنین نوشته اند:

"فانّ العالم العامل والحبر الکامل، صفوه العلماء الاعلام ونخبه الفقهاء العظام، ثقه الاسلام، الورع التقی الصفی والموید بالتایید الربّانی، جناب الشیخ محمّد حسین الاصفهانی، ایده اللّه تعالی بحسن تاییداته، ونفّع اللّه المسلمین بجمیل افاداته وبرکاته، قد حضر علیّ وعلی جمله من الاعیان، شطرا وافیا من الزمان، فی العلوم الدینیه، من الاصولیه والفقهیه، مراعیا فی خلالها للتخلّق بالاخلاق الالهیه والتادّب بالآداب الشرعیه، الی ان فاز بحمد اللّه تعالی بالمراد، وحاز ملکه الاجتهاد؛ فله ایّده اللّه تعالی استنباط الاحکام الشرعیه من مدارکها، فانه بحمد اللّه خبیر بمسالکها، وله التصدی لوظائف الفقیه، فانه بذلک نبیه، وله وجیه".

چنانچه مشاهده می شود، آیت اللّه العظمی کمپانی که از مفاخر علمی و معنوی شیعه است، علاوه بر تأیید کامل مرتبه اجتهاد آیت اللّه نجفی، مراتب اخلاقی و تادّب او به آداب شرعی را ستوده و او را فقیهی جامع الشرایط دانسته است.

آثار و فعالیت‌ها

آثار

تألیفات ایشان عبارتند از:

1.«حاشیه بر فصول در علم اصول»

2.«حاشیه بر قوانین»[۴]

فعالیت ها

اهالی محلّه درب سیّد خمینی شهر، ابتدا مسجدی با نظارت او ساختند که ایشان و آیت اللّه سیّد محمّد تقی مصطفوی امامت آن را عهده دار شدند. آن گاه به درخواست اهالی میانجوی ملّا حیدر، تا آخر عمر در مسجد ملّا حیدر به اقامه جماعت و ارشاد مردم پرداخت.

وی به جز بنای مسجد نو درب سیّد و تکمیل و توسعه مسجد ملّا حیدر، مراسم دعای کمیل را نیز در آن شهر برپا داشته و این سنّت حسنه را در اکثر مساجد معمول نمود. اقامه نماز جماعت ظهر و عصر که در آن زمان در فروشان مرسوم نبود نیز با همّت ایشان برپا گردیده و رواج یافت.

آیت اللّه نجفی جهت امرار معاش خود و خانواده اش کارخانه کوچک بافندگی مرسوم در آن زمان را دایر کرده و شب ها تا به صبح به کار در آن مشغول بود و سپس راهی مسجد می شد و خیل مردم مشتاق را به فیض جماعت و بیان احکام می رسانید.

آیت اللّه نجفی در انجام وظایف دینی و خدمت به مردم از هیچ کوششی فروگذار نمی کرد و حتی گلایه ای از کسی نداشت و همیشه شاکر بود.[۵]

وفات

او در سال های آخر عمر به واسطه مشکلات و تألمات روحی و ضعف اعصاب و کسالت، ترک مسجد و محراب نموده، در منزل خویش انزوا اختیار نموده بود تا اینکه در اول رجب المرجب سال 1375ق (20 دی ماه 1334ش) وفات یافته و در شمال مزارملّا اسماعیل خواجوئی واقع در تخت فولاد ، تکیه ملا اسماعیل خواجویی مدفون شد.[۶]

با شنیدن خبر رحلت او، آیه اللّه العظمی حاج آقا رحیم ارباب و آیه اللّه حاج آقا میرزا دهکردی، از اصفهان به خمینی شهر رفته و شخصاً در مورد غسل و کفن وی اقدام نمودند. مردم محل نیز با شنیدن خبر ارتحال او به یک باره به خود آمده و در غم از دست دادن آن عالم ربّانی و صبور، چنان بی تاب شده و تشییعی از جنازه او به عمل آوردند که نظیر آن دیده نشده بود. آنان جنازه مطهر او را کیلومترها بر سر دست، از خمینی شهر تا تخت فولاد اصفهان تشییع کرده و طبق وصیت وی، در کنار قبر همسرش به خاک سپردند.

بر سنگ لوح او چنین آمده است:

"وفات حضرت حجه الاسلام والمسلمین العالم العامل الکامل، حاوی الاصول و الفروع، جامع المعقول والمنقول، الحاج شیخ محمّد حسین النجفی السدهی طاب ثراه و جعل الجنّه مثواه، به تاریخ غرّه رجب المرجّب 1375 قمری".[۷]

پانویس

  1. مرعشی نجفی، الاجازه الکبیره، ص 177.
  2. میردامادی، خمینی شهر، شهری که از نو باید شناخت، ص 220.
  3. به نقل از دست نوشته فرزند محترم آیه اللّه نجفی سدهی.
  4. میردامادی، خمینی شهر، شهری که از نو باید شناخت، صص 222-219؛ مرعشی نجفی، الاجازه الکبیره، ص177؛ مسجدجامعی، جلوه افلاکیان، مخطوط؛ فقیه میرزایی، تخت فولاد یادگار تاریخ، مخطوط.
  5. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج4، صص488-486.
  6. مهدوی، اعلام اصفهان، ج۲، ص۸۱۸.
  7. قاسمی، بزم معرفت، صص235-227.

منابع

  • قاسمی، رحیم، بزم معرفت: مشاهیر تخت فولاد اصفهان (تکیه محقق خواجویی)، اصفهان: کانون پژوهش، چاپ اول، 1388.
  • مهدوی، سید مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد،زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج4، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1394.