این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
سید عبدالرسول حجازی دهاقانی
این نوشتار نیازمند جعبهٔ اطلاعات است. ممکن است بخواهید با افزودن یک جعبهٔ اطلاعات، به استانداردسازی نمایش موضوع کمک کنید. |
این مقاله ممکن است در رده اشتباه قرار گرفته باشد یا متعلق به ردههای اضافی است. |
سیدعبدالرسول حجازی دهاقانی (1265ش-1358ش) فرزند سید هاشم حجازی ، عالم و فاضل بزرگ و از ائمه جماعت در اصفهان بود.
زندگی نامه
ولادت
حجازی در سال 1265 ش در دهاقان متولّد شد.
خاندان
پدرش سیّد هاشم حجازی از سادات جلیل حسینی ساکن دهاقان و مردی عاقل و فهیم بود و کلمات حکیمانه او در بین مردم دهاقان معروف بود.
جدّش میرزا بابا، مردی متدیّن و صاحب مکنت و بانی مسجد جامع دهاقان بود.
خواهر او آمنه بیگم که زنی بسیار عابده و مؤمنه و دائم الصیام و مربّی قرآن بود نیز در کنار او مدفون است.
فرزند بزرگ ایشان آقای سیّدضیأالدین حجازی متولّد 1299ش،مدّت سی سال مدیر بیمارستان رحیم زاده (امیرالمؤمنین (ع)) بوده و اکنون بازنشسته است.[۱]
تحصیلات
سید عبدالرسول پس از طی دوران طفولیت برای کسب علم و دانش راهی اصفهان شد.
گویند:
وی در بدو ورود به اصفهان مورد توجّه عالم ربانی آخوند ملامحمد کاشانی قرار گرفت و آن عالم وارسته در اثر خوابی که دیده بود و کاشف از نورانیت باطن این طلبه نوجوان بود، او را در حجره خود جای داده و شخصا تدریس و تربیت او را به عهده گرفت.
وی مدّت هشت سال در حجره مرحوم آخوند ساکن بوده و آخوند با عنوان:«نور چشم» او را خطاب می فرمود.
اساتید
سایر اساتید ایشان عبارتند از:
- حکیم جهانگیرخان قشقایی
- آیت اللّه میرزا احمد مدرّس
- آیت اللّه سیّد مهدی درچه ای
- آیت اللّه سیّد عبد اللّه ثقه الاسلام
- آخوند کاشی
فعالیت ها
او همچنین از شاگردان و رفقای صمیمی آیت اللّه العظمی حاج آقا رحیم ارباب بود و پس از آن که ایشان بینایی خود را از دست داد او را به جای خود در مسجد گرک یراق ها به امامت جماعت منصوب نمود.
از رفقای دیگر او عالم ربّانی حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا میرزا دهکردی بود که در مسجد سرخی اقامه جماعت می نمود و پس از بیماری مرحوم حجازی را به جای خود به اقامه جماعت ظهر در این مسجد گماشت.
مرحوم حجازی فردی صاحب مکنت بود و به فقرا و طلاب نیز کمک و مساعدت می نمود.
از ایشان سقّاخانه ای در سرای ساروتقی به یادگار مانده است. وی در اواخر عمر در مسجد کرمانی امامت می نمود.[۲]
حکایت
مرحوم حجازی سال ها با مرحوم آخوند ملا محمد کاشانی مأنوس بود و خاطرات زیادی از حالات و رفتار آن مرد بزرگ داشت.
به نقل او:
مرحوم آخوند افراد را به صورت های برزخی شان مشاهده می کرد و از این رو به هنگام عبور از بازار عبای خود را به سر می انداخت و از میان آدم نمایانی که در اثر وجود صفات رذیله، صورت آدمی آنان مسخ شده بود به سرعت عبور می کرد.
آقای سیّد ابوالقاسم حجازی (فرزند ایشان) از او نقل می نماید که:
روزی در حجره مرحوم آخوند نشسته بودم و در همان حال به خواب رفتم. در خواب شیخ بلند قدی را دیدم که می گفت: این فرزند من (آخوند کاشی) خوب مردی است، حیف که اولادی ندارد و بلاعقب است.
وقتی از خواب بیدار شدم به مرحوم آخوند نگفتم که خواب دیده ام، پرسیدم: نام پدر شما چه بود؟
ایشان به طور مزاح فرمودند: سکینه! دوباره خواب دیدی؟ و ادامه دادند: آن که در خواب دیدی پدرم نبود بلکه جدّم بود.
وفات
مرحوم حجازی در دی ماه 1358 ش پس از 93 سال زندگی وفات نمود و در شمال شرقی صحن تکیه سیدالعراقین در کنار پدرش مدفون شد.
پانویس
منابع
- مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج2، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.
- قاسمی، رحیم، شرح مجموع گل، انتشارات کانون پژوهش، چاپ دوم، زمستان 1390.