این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
حبیبالله نیر اصفهانی

ميرزا حبيباللّه نير، فاضل ادیب و شاعر متتبع، فرزند عالم كامـل و اديـب شـاعر حاج شيخ محمدباقر (متخلّص به واثق) در سـال 1308 قمـرى در محلـه ى بيـدآباد اصفهان ديده به جهان گشود.
زندگی نامه
وى در كتاب معادن الافادات خود مىنويسـد :
«بـه دو بيتالكمال منتسب و به هر سفينهى علمى عَلَمى از ايشان مرفوع و منتصب»
از جانب پدر و مـادر بـه دو خانوادهى عالم و هنرمند منسوب بوده است.
پدرش در علوم قديمه و رياضيات استاد بود و از شاگردان آخوند فشاركى به شمار مـى آمـد و از علماى عصر اجازهى اجتهـاد داشـت . در سـرودن شعر عربى و فارسى مهارت داشت.
از طرف مادر نيز جد نير آقا ميـرزا محمدعلى قارى خوشنويس بـزرگ خانـدان قدسـى كـه در تندنويسى و ريزنويسى خط نسخ مهارت داشـته و نزديک دويست نسـخه قـرآن نگاشـته اسـت . وى چهار پسر او(يعنى دايىهاى نير) ميرزا عبدالحسين قدسى میرزا حسن و ميرزا ابوالقاسم و ميرزا مهدى همه از خطاطان مشهور اصـفهان در دورهى معاصر بودهاند. ميرزا عبدالحسين در آموختن خط به نير نقـش ارزنـده اى داشته است.
نير خود فقط دو دختر داشته است و خويشان ديگر او كه اكنون با فاميلى نير در قيد حياتند برادرزادهها و يا خواهرزادههاى اويند.
نير از كودكى به سرايش شعر روى آورد و از آن رو كه در سرايش اشعار عربى و فارسى مهارت داشته است او را شاعرى ذولسانين مىناميدهاند. استاد همايى نوشـته است او غالبا به عربی شعر میسازد. [۱] و مرحوم مهدوی در تذکرهی خود مینویسد شعر را نیکو میسراید. [۲]
جابرى هم نوشته است:
در ميدان نظم و نثر مجلّى و سابق است. شهرت او بيشتر در سرودن مادهتاريخ است. او در انجمنهاى ادبى كمتر شركت مىكرده است اساتيد فن شاعرى به اقتضاى تخلّص نير به او لقب نيرالادبا دادهانـد . وى در نقدالشّـعر نيـز صاحبنظر بوده و علاوه بر اشعار عربى به لهجهى اصفهانى اشعارى سروده است.
از ويژگيهاى او اهتمامش به قرآن و استشهادات او به آيات قرآنى است چنانكـه بخشى از كتاب معادنالافادات او به آيات منظوم قرآنى اختصاص دارد.
نير در نزد پدر دانشمند خود تحصيل كـرد و از درس برخـى از علمـاى بـزرگ اصفهان همچون آيتاللّه شيخ مرتضى ريزى و آخوند كاشـى بهـره بـرد . نـزد ميـرزا عبدالحسين قدسى خط و ادب آموخت.[۳]
آقا جمالالدين قدسى مىنويسد:
داراى استعدادى خدادادى و قريحـه سرشـار و حافظه بسيار است. اغلب قرآن و اكثر ادعيه و متجـاوز از ده هـزار اشـعار عربـى و فارسى انشائى و انشادى را محفوظ است. [۴]
نير در فن مادهتاريخ گويى مهارت بسيار داشته و براى بيشتر علما و رجال زمان مرثيه و مادهتاريخ گفته كه اسامى برخـى از آنهـا بـدين قـرار اسـت : آيـت اللّـه مـلا محمدحسين فشاركى، آيتاللّه العظمى سيد ابوالحسن اصفهانى ، آيـت اللّـه شـيخ احمـد بيدآبادى ، حجتالاسلام ميرزا احمد شريف، آيتاللّه العظمى سـيد ابوالقاسـم دهكـردى و... [۵]
اين شاعر فرزانه سرانجام در 1379 قمرى ديده از جهان فرو بست و در تكيـه تويسركانى تختفولاد مدفون گردید. [۶] نكته قابل تأمـل اينكـه قبـل از وفـاتش در غزلى مادهتاريخ وفاتش را با الهامى از ملائک مىسرايد كه بر سنگ مزارش منقـور است.
آثار
از آثار و تأليفات او مىتوان به كتاب معادنالافادات كـه مجموعـه اى از علـوم و مباحث مختلف است و به نامهـاى معـادن العلـوم و معـادن الافـادات اشـتهار دارد و بزرگترين و مهمترين اثر نير به شمار مىآيد اشاره كرد. اين كتاب در سـه بخـش بـه نامهاى تراوش معادى و تراوش معاشى تنظيم شده است. از ديگر آثار او مىتوان به رسالهى الآيات المنظومه فى القرآن كه در ضمن كتاب معـادش بـه چـاپ رسـيده و سوم رسالهاى كوچک در اغلاط چاپى قرآنهاى چاپ باغچهسرا كه به چاپ رسيده و چهارم ديوان اشعار او اشاره نمود كه البته فقط در الذريعه به اين ديوان اشاره شـده است و در ساير منابع كه شرح حال او را نگاشتهاند نامى از مجموعه اشعار نير تحت عنوان ديوان ديده نمىشود. پنجم رسوا، در خَدعر ميرزا خدا در رد بهائيت، و آخرين اثر او كتابى در رد فرقهى بابيه و بدعتهاى آنان به عنوان «رسـوا در خـدع ميـرزا خدا» است كه بطور مستقل انتشار يافته و قسمتهايى از آن در انتهاى كتاب معـادن نقل گرديده است.
از اشعار اوست :
تـا چنـد غـم هجـرت پنهـان كـنم از مـردم | كــاحوال درون پيــدا از ديــدهى خــونريزم | |
گر بـى تـو بـود جنـت، در كنگـره ننشـينم | ور بـا تــو بـود دوزخ، در سلسـله آويــزم[۷] | |
*** |
اى كه تمام انس و جان گشته ز جانفدايىات | بـرده ز هـر تَنـى روان جذبـهى دلبرايـىات | |
نير اعظمــم ُكنــد، كســوت ظلمــتم كَنــد | حســنت اگــر بيفكنــد پرتــو روشـناییات[۸] |
اشعار سنگ مزارش چنين است:
خـــدايا نيـــر عاصـــى بـــه اميـــد بهشـــت آمـــد | خصوص اكنون كه تن در خاک و سر بر روى خشـت آمـد | |
گرفــت از قدســيان الهــام و ســال فــوت را گفتــا | «حبيـــباللّـــه نيــر جـــاودانى در بهشـــت آمـــد»[۹] |
پانویس
- ↑ مجله آينه پژوهش، ش83 ، مقاله دكتر سيد محمدرضا ابن الرسول.
- ↑ مهدوي، تذكره شعراي معاصر اصفهان، ص524.
- ↑ قاسمى، بزم قدسيان، ص382.
- ↑ نير، معادن الافادات، ج3 ،ص64.
- ↑ قاسمى، بزم قدسيان، ص397 ـ 408.
- ↑ ابنالرسول، سيد محمدرضا، مقاله نيرالادبا، كتاب معادن؛ مجله آيينه پژوهش، سـال چهـاردهم، شـماره پنجم مهدوى، ذكره شعراى معاصر اصفهان، ص524.
- ↑ معادنالافادات، ج2 ،ص133.
- ↑ همان، ص126.
- ↑ متن سنگنوشته مزارش كه در نزديكى بقعه مرحوم ميرزا عبدالغفار تويسركانى قرار دارد در هواى سرد زمستان سال 86 پس از دو ساعت تفكّر و دقّت بر سنگ مزارش(بـه علـت سـاييدگى و نـامرغوب بـودن سنگ) نوشته شد.
منبع
برگرفته از کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، پژوهش و تألیف علیرضا لطفی(حامد اصفهانی)،اصفهان:سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1390. ص 668