این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تاریخچه حوزه علمیه اصفهان

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو

حوزه علمیه اصفهان در طول تاریخ دورهای مختلفی را طی نموده است. با توجه به این مطلب که در اصفهان ابتدا جریان مخالف حضور داشته اند، اولین اقدامات علمی شیعی به صورت انفرادی و معمولا توسط شخصیت های پر نفوذ شیعی اتفاق افتاده است و به مرور زمان این فعالیتها گسترش یافته که اوج این شکوفائی را در دوره صفویه شاهد می باشیم.

دیباچه

شهر اصفهان پس از گشودن دروازه هاي خود بر سپاهيان اسلام در سال 23ه.ق. و قبول اين دين مبين، زمينههاي تاسيس مراكز مذهبي آموزشي را فراهم نمود، اولين مسجد در باروي جي بنا نهاده شد، پس از چندي در سال 150 هجري در خُشينان – كه بين دو شهر جي و يهوديه قرار داشت – حاكم عباسي تختگاهي در جاي كنوني مسجد شُعيا ساخت و مسجد جديدي نيز مشرف بر نهر فرسان در مقابل كاخهاي خود بنا نمود. با تاسيس مسـجد جامع اصفهان(به عنوان سومين مسجد و نخستين جامع)به عنوان پايگاه ديني– آموزشي اين شهر در محلة خُشينان توسـط ابوخنـاس مـولي عمـربن خطاب، مكاني جهت عبادت و آموزش اصول مذهبي به مردمان مهيا گشت كه به نخستين دانشگاه اسلامي اين شهر مبدل گرديد و سالها در قالـب قلب تپندة شهر، وظايف ديني – آموزشي را همراه با ساير كاركردهاي شاخص شهر دربرگرفت. [۱]

دوره اول: دوران حضور.

زمان تقریبی: قرن ۱ تا ۳


ویژگی

دوران پیش از غیبت کبری که معمولا شاگردان اهل بیت علیهم السلام به عنوان عالمانی سرشناس فعالیت داشته و مورد رجوع مردم بوده اند. بالاخص در شرایط سخت سیاسی که فشار ها به اوج خود رسیده است اهل بیت صلوات الله علیهم مردم را به عالمان مور تائید ایشان ارجاع داده و شاگردان خاص خود را امر به فتوا داده اند که می توان از آن به عنوان آغاز دوره فقاهت و اجتهاد یاد نمود.

توجه برخی از بزرگان علمی به اصفهان و تلاش در جهت ایجاد زمینه ها و شرایط لازم برای طرح مباحث شیعی و کاشتن بذر محبت اهل بیت علیهم السلام در دل مردم شهر اصفهان.

در این دوره بالاخص در دوران حکومت حضرت امیر علیه السلام می توانیم به فعالیت افرای چون امام حسن علیه السلام اشاره نمائیم که ظاهرا مدتی برای سرکشی از طرف پدر بزرگوارشان به اصفهان آمده اند. (ر.ک: لسان الارض)

از دیگر شخصیتهای تاثیر گذار در دوران حکومت علی بن ابی طالب علیه السلام، حاکم اصفهان «مخنف بن سلیم»، جدّ اعلای ابومخنف لوط بن یحیی، صاحب مقتل الحسین علیه السلام می باشد که كارگزار حضرت در اصفهان، ری و همدان بود ه و قبل از جنگ صفّین به كوفه بازگشته و «حارث بن ربیع» را جانشین خود در اصفهان و «سعید بن وهب» را جانشین خویش در همدان قرار داده است.

«سعید بن جبیر» شخصیت سرشناس دیگری است که در دوران امامت امام سجاد علیه السلام ظاهرا مدت 12 سال در اصفهان مخفیانه زندگی کرده است.

همچنین در این دوره مهم باید یاد کنیم از »ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال ثقفی اصفهانی» صاحب کتاب ارزشمند الغارات که در قرن سوم برای تبلیغ معارف شیعی به اصفهان سفر کرده است. و «ابومسعود رازی» از محدّثین اصفهان در قرن سوم هجری که در اصفهان بقعه ایشان معروف بوده و البته راجع به شیعه یا سنی بودن ایشان اختلاف وجود دارد.

نكتة در خور توجه اينكه ثقفی کوفی برای نقل کتاب «المعرفة» در کوفه معروف به تشیع اجازه نمی یابدو برای همین به اصفهان مهاجرت می کند. اگر بگوييم اين از شجاعت مثال زدني ثقفي بـوده، که کتاب خود را در اصفهان سنی زده نقل نکند، فقـط يك طرف قضيه را حل كرده ايم، ولي طرف ديگر قضيه، حـوزه علميـه اصـفهان اسـت كـه به راحتي اجازه داده باشند يك عالم شيعي فضاي علمي اصفهان را در اختيار خود بگيرد و مجلس درس حديث مثالب و مناقب داشته باشد!

نكتة دیگر اينكه چنين شهري با اين اشتهار به سنّي بودن و دوري از اهلبيت (عليهمالسلام) چگونه در برابر اين حركت فرهنگي معارض خـود، هـيچ عكـس العملـي در تـاريخ از آن گزارش نشده است؟! اینها مطالبی است که در مسئله صد در صد سنی آن هم سنی متعصب بودن مردم اصفهان باید ما را به تامل وا دارد. [۲]

دوره دوم: دوران غلبه بر حنبلی گری و تلاش در قالب تقیه.

زمان تقریبی: قرن ۴ و ۵ 


ویژگی

حنابله جریانی تند رو می باشد که نه تنها شیعه بلکه فرقه های دیگر اهل سنت نیز در طول ناریخ از آنها آسیبهای جدی دیده است و به آتش کشیده شدن کتابخانه شیخ طوسی رحمه الله علیه در محله کرخ بغداد از جمله اقدامات ایشان است.

غالب فعالیتها در این دوران سخت در قالب تقیه بوده و با وجود شرایط خفقان موجود دست آورد های مهمی توسط علمای فعال در شهر اصفهان حاصل گردیده که غلبه بر حنبلی گری از جمله این دست آوردهاست.

تلاش های بزرگانی چون «صاحب بن عباد»، کاتب و وزیر دولت آل بویه ، «ابونعیم اصفهانی»، جد اعلای علامه مجلسی رحمه الله علیه، حسین بن عبدالله بن سینا، معروف به «ابو علی سینا»، پزشک و فیلسوف بزرگ، و دیگر بزرگان در این دوره شهره عام و خاص می باشد.

برخی آغاز فعالیتهای علمی شیعیان در اصفهان را اواخر قرن چهارم می دانند که علاءالدین کاکویه مدرسه ای با نام مدرسه علائی برای ابن سینا تأسیس کرد.[۳]

دوره سوم: دوران خفقان فکری و سیاسی.

زمان تقریبی: قرن ۶_ ۱۰


ویژگی

دراین دوره حکومتهای ضد شیعه معمولا در اصفهان حاکم بوده و شرایط را برای علما و اندیشمندان شیعی سخت کرده اند. حکومتهایی چون غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، ایلخانیان و تیموریان از جمله این حکومتها می باشند که به جز در موارد نادر علمای شیعه و شیعیان را دچار خفقان سیاسی و اجتماعی نموده اند. در این دوران بیشتر فعالیتهای شیعه در قالب تقیه بوده است.

هرچند اطلاع دقیقی از فعالیت علما در اصفهان در این دوره به خاطر حفظ تقیه از جانب ایشان وجود ندارد ولی کشتار وسیع مردم اصفهان به خصوص در دوره غزنوی می تواند حاکی از تاثیر بزرگان شیعه در اصفهان و  وجود گسترده گرایشات محبتی اهل بیت علیهم السلام و تشیع در این شهر باشد که نتیجه فعالیتهای علما در دوره های گذشته می باشد.

در دوران سلجوقی نیز آتش سوزی مسجد جامع شهر اصفهان و کتابخانه نفیس آن در اثر اختلافات مذهبی اتفاق افتاد . در دوره سلجوقی شخصیتهائی چون «خواجه عمید» و «خواجه نظام الملک» در اصفهان فعالیت داشته اند و جریان اسماعیلیه در اصفهان تأثیر گذار بوده اند.[۴] دوران سلجوقی دوره درگیری شافعیان و حنفیان در اصفهان می باشد [۵] و رشد جریان شافعی در اصفهان نشان از رشد و گسترش محبت اهل بیت علیهم السلام دارد.

دوران ایلخانی نیز دوره درگیریهای شدید شافعیان و حنفیان در اصفهان است و فرصتی برای بروز تفکرات شیعی دست نداده است. [۶]

با شیعه شدن برخی ایلخانان مغول همچون اولجایتو مدارسی چون بابا قاسم(امامیه)، جنب مسجد جمعه، عصمتیه، دردشت، شهشهان، صدرالدین علی، اوزون حسن، باقریه، ترکها، درب کوشک و خواجه ملک مستوفی در اصفهان بناگردید. [۷]

در دوران تیموری نیز اوضاع به همین شکل ادامه می یابد. می‌توان گفت که اصفهان در قرن نهم هجری از آرامش و ثبات سیاسی برخوردار نگردید و پس از حدود نیم قرن اختلاف و مبارزه، این شهر به تصرف جهانشاه قراقویونلو در آمد.با همه این احوال از آنجا که تیموریان به توسعه فرهنگ و تمدن علاقه داشتند، علما و دانشمندان و هنرمندان بسیاری از این شهر برخاسته و آثار مهم تاریخی نیز در این دوره بنا گردید. [۸]


دوره چهارم: دوران رشد و بالندگی.

زمان تقریبی: قرن ۱۱


ویژگی

دوران صفویه یکی از مهمترین دوره های تاریخی شیعی به حساب می آید که با بازگشت یکپارچگی حکومت به ایران و به رسمیت شناخته شدن مذهب تشیع، علمای بزرگی در اصفهان شروع به فعالیت نموده و حوزه علمیه اصفهان به جایگاه بی نظیری در تاریخ تشیع دست یافت که تا عصر معاصر خدمات و اقدامات ایشان مورد استفاده قرار می گیرد.  

حوزه علمیه اصفهان از جمله حوزه‏های نادری است که پذیرای بیشترین مهاجرت علما و دانشمندان اسلامی بوده که از حوزه‏ های علمیه شیعه همچون «جبل عامل لبنان‏»، «احساء» و «بحرین‏» بهره‏ برده است. از علمای بزگ این دوره می‌توان به شخصیت‌هایی همچون محمد باقر داماد، شیخ بهایی، محمد تقی مجلسی، محمد باقر مجلسی، سید نعمت‌الله جزایری، و... اشاره کرد. [۹]

حسین بن عبدالصمد حارثی (متوفی ۹۸۴)، از شاگردان و دوستان شهید ثانی و پدر شیخ بهائی نیز در آغاز ورود به ایران در اصفهان اقامت گزید. [۱۰]

با استقرار سلطنت شاه عباس اول صفوی (حک : ۹۹۶ـ ۱۰۳۸) و اقدامات او عالمان شیعی نفوذ بیشتری یافتند، تا آنجا که می توان گفت حوزه اصفهان در واقع در دوره او تأسیس شد. یکی از عالمانی که از او به عنوان مؤسس حوزه علمیه اصفهان یاد می شود ملاعبداللّه تستری است. وی درس خوانده حوزه نجف بود و احتمالا در حدود ۱۰۰۶ از کربلا به اصفهان آمد و سپس برهه ای در مشهد ساکن شد، اما در ۱۰۰۹ که شاه عباس اول به مشهد رفته بود با او ملاقات و او را تکریم کرد و از وی خواست به اصفهان برگردد. شاه در اصفهان برای او مدرسه ای ساخت و تدریس در آن را به او سپرد. وی در آن مدرسه به تدریس فقه، اصول، حدیث و رجال پرداخت. بر اثر تلاشهای تستری حوزه علمیه اصفهان رونق فراوان یافت و طلاب حدیث و فقه در اصفهان روبه فزونی نهادند. به نوشته محمدتقی مجلسی که خود شاگرد تستری بوده است، تعداد محصلان علوم دینی در زمان ورود تستری به اصفهان پنجاه تن و در زمان وفاتش (۱۰۲۱) نزدیک به هزار تن بوده اند . [۱۱]

عالم بزرگ دیگری که در شکوفایی حوزه اصفهان حضوری تأثیرگذار داشت، بهاءالدین عاملی بود. شاه عباس منصب شیخ الاسلامی اصفهان را پس از فوت شیخ علی منشار به وی سپرد. وی به مدد دانش گسترده و متنوع خود به تدریس پرداخت و شاگردان بزرگی تربیت کرد. [۱۲]

محمدتقی مجلسی، صدرالدین شیرازی، ملامحسن فیض کاشانی، سید ماجد بحرانی، سیدحسین مجتهد کرکی، جوادبن سعد بغدادی مشهور به فاضل جواد (متوفی ۱۰۶۵)، ملاحسنعلی تستری، ملاخلیل بن غازی قزوینی، ملاصالح مازندرانی، علی بن سلیمان بحرانی و رفیع الدین محمد نائینی مشهوربه میرزارفیعا، که هر کدام سهم درخوری در بالندگی حوزه علمیه اصفهان داشتند، از مشهورترین شاگردان شیخ بهائی بودند. [۱۳]

سیدمصطفی تفرشی (متوفی بعد از ۱۰۴۴) فقیه و رجالی امامی صاحب کتاب مشهور نقدالرجال، نیز از استادان مبرِّز حوزه اصفهان در این دوران بود که نزد ملاعبداللّه تستری حدیث و رجال آموخته و از او اجازه روایت کتب اربعه را دریافت کرده بود.[۱۴]

شهرت بهاءالدین عاملی باعث شد از شهرهای دور و نزدیک برای کسب فیض از محضر او به اصفهان روی آورند؛ چنان که زین الدین بن محمدبن حسن جبعی، نواده شهیدثانی (متوفی ۱۰۶۳ یا ۱۰۶۴) از جبل عامل به ایران سفر کرد و در خانه شیخ بهائی منزل گزید و مدتها نزد او دانش آموخت. بعدها شیخ حرّ عاملی نزد وی فقه، حدیث و ریاضیات خواند .[۱۵]

محمدباقربن محمد حسینی استرآبادی مشهور به میرداماد (متوفی ۱۰۴۱) محدّث، فقیه و فیلسوف مشهور امامی که از دایی اش عبدالعالی کرکی و حسین بن عبدالصمد حارثی اجازه روایت دریافت کرد، در اصفهان کرسی تدریس و افتا داشت و پس از درگذشت بهاءالدین عاملی ریاست کرسی تدریس به او رسید. صدرالدین شیرازی معروف به ملاصدرا از معروف ترین شاگردان اوست که از شیراز به اصفهان آمد و نزد وی علوم معقول و نزد بهاءالدین عاملی علوم منقول (حدیث) آموخت. [۱۶]

علاقه مندان به فلسفه نیز که آوازه مجالس درس میرداماد به گوششان رسیده بود از شهرهای مختلف به اصفهان می آمدند تا در کلاس درس وی بنشینند. مثلا عبدالغفاربن محمد رشتی (متوفی قبل از ۱۰۴۱) به مجلس درس میرداماد حاضر شد و حاشیه ای برالتقدیسات استادش نوشت. شاه سلیمان اول صفوی که به میرداماد علاقه وافر داشت، در سفری برای زیارت عتبات عراق او را با خود همراه کرد و در همان سفر میرداماد از دنیا رفت و در نجف به خاک سپرده شد.[۱۷]

سید ابوالقاسم موسوی حسینی فندرسکی (متوفی ۱۰۵۰) معروف به میرفندرسکی فیلسوف مشهور امامی و عالم ریاضیات، دیگر دانشمند معروف حوزه اصفهان است. وی در دوره شاه عباس و شاه صفی به تدریس فلسفه و ریاضیات مشغول و نزد آن دو محترم بود. میرزا رفیعا نائینی، محمدباقر خراسانی و آقاحسین خوانساری از جمله شاگردان وی بودند.[۱۸]

قاسم بن محمد حسنی طباطبائی قُهپایی (متوفی ح ۱۰۶۰)، رجال شناس مشهور سده یازدهم، در اصفهان نزد بهاءالدین عاملی و ملا عبداللّه تستری علوم حدیث و رجال آموخت و محمدباقر مجلسی، ابوالقاسم بن محمد جرفاذقانی و محمدبن علی استرآبادی از شاگردان وی بودند.[۱۹]

ملارجب علی تبریزی، عارف و حکیم امامیِ اهل تبریز که به دلیل اقامت طولانی در اصفهان به اصفهانی نیز شهرت یافت، در این شهر شاگردان برجسته ای تربیت کرد که از آن جمله اند : ملامحمد تنکابنی، قاضی سعید قمی، امیر قوام الدین محمد اصفهانی، ملامحمد شفیع اصفهانی، محمدرفیع پیرزاده، محمدبن عبدالفتاح تنکابنی معروف به فاضل سراب. وی مدتی در مدرسه شیخ لطف اللّه تدریس می کرد. [۲۰]

رفیع الدین محمدبن حیدر حسنی طباطبائی مشهور به رفیعا (متوفی ۱۰۸۰ یا ۱۰۸۲)، فقیه اصولی و متکلم امامی در اصفهان، نزد بهاءالدین عاملی و ملاعبداللّه تستری دانش آموخت و در علوم عقلی و نقلی تبحر یافت و شاگردان زیادی از جمله محمدباقر مجلسی را پرورش داد. کتاب مشهور او الشجرة الالهیة در اصول دین است . [۲۱]

آخوند ملاحسین بروجردی (متوفی ۱۰۸۴) در مسجدجامع عباسی تدریس می کرد و عبدالحسین حسینی خاتون آبادی، صاحب وقایع السنین و الاعوام، کتاب حکمة العین کاتبی قزوینی (متوفی ۶۷۵) را نزد او خوانده است. [۲۲]

مدارس علمیه ای که در دوران صفوي ساخته شد و موجود می باشد، ۲۳ مدرسه و مدرسه های ساخته شده در این دوران که نابود گردیده اند، ۶۹ مدرسه گزارش گردیده است.[۲۳]

اصفهان دوران صفويه را دارالعلم شرق، خيرالبلاد، دارالدوله، دارالسلطنه، دارالعلم، دارالملك ، قبة الاسلام و... ناميده اند .[۲۴]

در دوران صفویه اوقاف از مهم ترین منابع درآمد مدارس در اصفهان بوده است. شاردن از ۵۷ مدرسه طلبه نشین در اصفهان خبر داده که بیشتر آنها از آثار خیریه پادشاهان بوده و مدیر و مدرّسان آنها و بالطبع هزینه هایشان را شاهان تأمین می کردند و برای مدرّسان و طلاب از جانب سلاطین مواجب و مستمری تعیین می شده است. برخی از طلاب نیز به کارهایی چون استنساخ کتاب، معلمی سرخانه یا للگی بچه های دولتمردان می پرداختند و از این راه هزینه زندگی و تحصیل خویش را تأمین می کردند. حاج ملاهادی سبزواری زندگی خویش را از راه کشاورزی می گذراند. از مناصب مهمی که در اواخر دوره صفویه ایجاد شد، منصب «ملاباشی»گری بود. یکی از وظایف ملاباشی که از میان اهل علم انتخاب می شد، دریافت وظیفه و مقرری طلاب از حکومت و تقسیم آن بود.[۲۵]

دوره پنجم: دوران مهاجرت.

زمان تقریبی: قرن ۱۲

ویژگی

مهاجرت علما از اصفهان به تهران، نجف، هند و مناطق اطراف اصفهان با حمله افاغنه؛ خاندان خوانساری، خاندان خاتون آبادی و ... .

با حمله افغان‌­ها به اصفهان و ناامن شدن این شهر حوزه اصفهان نیز رونق پیشین خود را از دست داد و بسیاری از علما یا در جریان محاصره شهر به دلائل مختلف به مرگ طبیعی فوت نمودند یا توسط سربازان افغان به شهادت رسیدند. جمعی نیز که جان سالم به در بردند، مجبور به مهاجرت به شهرهای دیگر شدند.

خاندان میر سید احمد عاملی، از حکمای بزرگ که سبط و شاگرد میرداماد بود، خاندان مولا محمد اکمل اصفهانی -پدر وحید بهبهانی -، خاندان میر ابوالمعالی طباطبایی، جد صاحب ریاض المسائل، سلسله جلیل طباطبایی بروجرد، اعقاب میر سید محمد جد علامه بحر العلوم، شیخ محمد علی حزین از اعقاب شیخ زاهد گیلانی، خاندان ملا نعیم طالقانی، حکیم محقق و دانشمند جامع کم نظیر و ده ها خاندان علمی دیگر از این دسته علما هستند. این بزرگان، با فتنه غیرمنتظره­‌ای روبرو شدند که در نتیجه آن آشیانه علمی آنان به هم خورد. از آن همه فقیه و فیلسوف و دانشمند که در اصفهان سکونت داشتند، عده کمی باقی ماندند که آنان نیز در گوشه انزوا و غربت به سر می‌بردند. [۲۶]

عالمان خاندان خوانساری در نجف، خوانسار اصفهان، گلپایگان و حتی هند سکونت داشتند. آنان به نسخه‌برداری و جمع‌آوری کتاب‌ها می‌پرداختند همچنین کتابخانه‌هایی داشته‌اند که کتابخانۀ سید حسن چهار سوقی در اصفهان از ان جمله است.[۲۷] پس از حملة افغان‌ها، به نظر می‌آمد که دیگر هیچ عالمی در این شهر باقی نماند؛ زیرا در حادثة محاصرة اصفهان و قحطی متأثر از آن، عدة زیادی از مردم و از جمله، علما جان خود را از دست دادند؛ نظیر مولانا محمّدرضا بن ملامحمّدباقر مجلسی و اولاد و خانوادة او، میرزا کمال‌الدین محمّد فسوی (داماد مجلسی)، مولانا حمزه گیلانی، ملامحمّدتقی طبسی  ، محمّدهادی مشهدی (م1134ق)  و ملامحمّدجعفر سبزواری زمانی‌ هم که محمود افغان وارد شهر شد اجازه داد هر کس که می‌خواهد شهر را ترک کند. بنابراین، در کنار ادیبان و هنرمندان، علما هم از اصفهان مهاجرت کردند. با این‌حال، اصفهان به عنوان مرکز عقل‌گرایی و صوفی‌گرایی در سرتاسر این دوره باقی ماند و علمای سرشناسی هم در آن ماندگار شدند. یکی از علمای ساکن اصفهان و فقیهان مشهور دورة نادری ملااسماعیل خواجویی (م1173ق) بود که با وجود همة مصایب، در این دوره به تدریس و تألیف (بیش از 150 اثر) مشغول بود. از مهم‌ترین شاگردان او، ملامحمّدمهدی نراقی کاشانی و ملامحمّد برغانی (م1200ق) بودند.  دیگری آقامحمّد بیدآبادی (م1197ق) عالم، عارف و حکیم متألّه بود. تمام تلاش‌های او در حوزة فلسفة مشاء و عرفان شیعی در دوران زندگی‌اش در اصفهان اتفاق افتاد. کتاب‌هایی نظیر رساله حسن دل و فی‌ علم‌التوحید از اوست. یکی از خاندان‌های مقیم اصفهان علمای خاتون‌آبادی بودند. میرمحمّدحسین خاتون‌آبادی (م1151ق) در دورة افغان‌ها و دورة نادری مقام امام جماعت را برعهده داشت. [۲۸]

آقامحمد باقر اصفهانی نیز از جمله علمائی بود که در اثر حمله افغان­‌ها ناچار به مهاجرت به بهبهان و سپس کربلا شد.[۲۹]

آخرین چهرة این خاندان در سدة دوازدهم میرعبدالباقی خاتون‌آبادی (م1208ق) بود که علاوه بر تصدّی نماز جمعه و جماعت، مدرّس علوم معقول و منقول هم بود.  علمای خوانساری نیز یا در اصفهان ماندند و یا به روستای خود در خوانسار مهاجرت کردند.[۳۰]

دوره ششم: دوران رشد و افول مجدد.

زمان تقریبی: قرن ۱۳ و ۱۴


ویژگی

در دوران قاجار و پهلوی حوزه علمیه اصفهان دچار فراز و فرودهای مختلف گردیده است.

از دوران قاجار به بعد حوزه علمیه اصفهان به همت عالمانی چون آخوند ملا علی نوری (۱۲۴۶)، حاجی کرباسی (۱۲۶۱)، سید حجة الاسلام (۱۲۶۰) شیخ محمد تقی نجفی صاحب حاشیه ( ۱۲۴۸)، شیخ محمد علی نجفی هزارجریبی (۱۲۴۵)، سید صدرالدین عاملی(۱۲۶۴)، میر سید حسن مدرس(۱۲۷۳)، ملاحسینعلی تویسرکانی(۱۲۸۶) و میرسیدمحمد شهشهانی (۱۲۸۷) رونقی دوباره یافت. آقامحمد باقر اصفهانی در اثر حمله افغان­‌ها ناچار به مهاجرت به بهبهان و سپس کربلا شد و شاگردان برجسته‌ای را تربیت نمود که برخی از اعاظم آنها به ایران و از جمله اصفهان بازگشتند و به ترویج و تبیین مبانی اصول فقه و تحکیم فقه اجتهادی همت گماردند. [۳۱]

در این دوران دانش اصول فقه به سبک کاملا جدیدی به همت دانشمندان اصفهان مانند آقامحمد باقر پسر ملا محمد اکمل اصفهانی و شاگردان وی مانند سید علی صاحب ریاض، ملامحمد مهدی نراقی و سایر شاگردان بی واسطه یا با واسطه وی مانند حاجی کرباسی، سید شفتی، شیخ محمد تقی نجفی مسجدشاهی (صاحب حاشیه)، سید صدر عاملی، شیخ محمد حسین نجفی صاحب فصول و شیخ محمد علی هزارجریبی شکل گرفت. حوزه اصفهان در عصر قاجار بزرگترین مرکز تدریس اصول فقه در ایران بود و سه تن از دامادهای شیخ جعفر کبیر کاشف الغطاء، یعنی سید صدرالدین عاملی، شیخ محمد تقی نجفی مسجدشاهی و شیخ محمد علی نجفی هزارجریبی و نیز برجسته‌ترین شاگردان او مانند حاجی کرباسی، سید شفتی و سید محمد مجاهد در این شهر به تدریس و تعلیم مشغول بوده‌اند. [۳۲]

س از صدور فرمان مشروطیت در سال 1285ه.ش.، نهضت تأسیس مدرسه در اصفهان به وجود آمد و تا سال 1298 ه.ش. که ادارة معارف در اصفهان تشکیل شد، مدارس زیادی افتتاح شدند، لیکن مشکالت مالی و اغتشاشات اجتماعی اکثر آن مدارس را به تعطیلی کشاند. [۳۳]

در دوران قاجار در اصفهان رغبتی به فلسفه وجود نداشت و همین باعث شد علمائی چون «میرزا ابوالحسن جلوه» معروف به «حکیم جلوه» از اصفهان به تهران مهاجرت نمایند. [۳۴]

در مورد دوره پهلوی، تمایل حکومت به ایجاد شیوه باستان گرایی در معماری، در مورد میسیونرها، تحولات دو قرن نوزدهم و بیستم در اروپا و تغییر ساختار آموزشی غرب و احداث چند مدرسه در اصفهان توسط میسیونرهای فرانسوی و انگلیسی و تأثیر آن ها در ایجاد ساختار معماری مشابه مدارس غربی، و در مورد آخر حضور استادکارهای بومی (اصفهانی) در این شهر و تمایل آن ها به اجرای شیوه سنتی (اصفهانی) در معماری مدارس، تعیین کننده بوده اند.[۳۵]

دانشمندان تقواپيشه و فرزانگان اصفهان در دوره پهلوی بسان شمع سوختند تا پرچم علم و دين را افراشته نگاه دارند و استوار چون كوه به حيات علمي خويش ادامه دادند، چنانكه بزرگاني نيز چون آيةالله مجاهد شهيد سيّد حسن مدرس و آيةالله العظمي بروجردي را در خود پروريد و به جهان ارزاني داشت.[۳۶]

دوره هفتم: دوران انقلاب اسلامی.

زمان تقریبی: قرن ۱۵

ویژگی

رسیدن علمای شیعه در راس حکومت

این دوره برابر با نظام جمهوری اسلامی است در این دوران به واسطه حضور فعال روحانیت در عرصه سیاست و حاکمیت اشتیاق مردم به حوزه های علمیه روز به روز افزون گردید. حوزه علمیه اصفهان تا پیش از انقلاب اسلامی که نزدیک به یک هزار طلبه داشت بعد از آن به یک باره به دو برابر رشد کرد و با گذشت زمان این میزان به شش هزار طلبه رسید. حضرات آیات خادمی، صادقی، صافی و مظاهری مدیریت حوزه علمیه اصفهان را پس از انقلاب بر عهده داشته اند، مرکز مدیریت حوزه علمیه اصفهان در سال 1375 در ریاست حضرت آیت الله مظاهری تاسیس شد و به تدریج مدارس علمیه استان اصفهان را تحت پوشش قرار داد که تاکنون 34 مدرسه تحت پوشش مرکز قرار دارد.[۳۷]


پانویس

  1. اصفهان، دارالعلم شرق در دوران صفویه، لیلا پهلوان زاده، نگرش های نو در جغرافیای انسانی سال چهارم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۵) 63 - 86
  2. ر. ک: تأملی در تشیّع و تسنّن اصفهان (با تأکید بر مهاجرت ابن هلال ثقفی صاحب کتاب الغارات و المعرفه به اصفهان)، محمدرضا هدایت پناه، جستارهای تاریخی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۸)
  3. دانشنامه جهان اسلام، جلد 14 https://rch.ac.ir/article/Details?id=8200#tab1
  4. آتش سوزی در مسجد جامع اصفهان در عهد سلجوقیان، محمدحسین ریاحی، نشریه مسجد، سال پنجم، بهمن و اسفند 1375 شماره 30
  5. اصفهان در دوره ایلخان، فریدون الهیاری، فرهنگ اصفهان، بهار 1380، شماره 19
  6. اصفهان در دوره ایلخان، فریدون الهیاری، فرهنگ اصفهان، بهار 1380، شماره 19
  7. اصفهان؛ پویایی در صفویه، محمدسعید سدهای، نشریه شهروند، 1387 ، مهر شماره 67
  8. فرمانروایی امیرزادگان تیموری در اصفهان، حسین میرجعفری، دانشکده ادیبات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان، ۱۳۷۷ ، شماره ۱۵
  9. اصفهان؛ پویایی در صفویه، محمدسعید سدهای، شهروند، مهر 1387 ، شماره 67
  10. دانشنامه جهان اسلام، جلد 14، ذیل حوزه علمیه اصفهان https://rch.ac.ir/article/Details?id=8200#tab1
  11. دانشنامه جهان اسلام، جلد 14 https://rch.ac.ir/article/Details?id=8200#tab1
  12. دانشنامه جهان اسلام، جلد 14، ذیل حوزه علمیه اصفهان ↵↵https://rch.ac.ir/article/Details?id=8200#tab1
  13. دانشنامه جهان اسلام، جلد 14،، ذیل حوزه علمیه اصفهان ↵↵https://rch.ac.ir/article/Details?id=8200#tab1
  14. دانشنامه جهان اسلام، جلد 14،، ذیل حوزه علمیه اصفهان ↵↵↵↵https://rch.ac.ir/article/Details?id=8200#tab1
  15. دانشنامه جهان اسلام، جلد 14،، ذیل حوزه علمیه اصفهان ↵↵↵↵https://rch.ac.ir/article/Details?id=8200#tab1
  16. دانشنامه جهان اسلام، جلد 14،، ذیل حوزه علمیه اصفهان ↵↵↵↵↵↵https://rch.ac.ir/article/Details?id=8200#tab1
  17. دانشنامه جهان اسلام، جلد 14،، ذیل حوزه علمیه اصفهان ↵↵↵↵↵↵https://rch.ac.ir/article/Details?id=8200#tab1
  18. دانشنامه جهان اسلام، جلد 14،، ذیل حوزه علمیه اصفهان ↵↵↵↵↵↵https://rch.ac.ir/article/Details?id=8200#tab1
  19. دانشنامه جهان اسلام، جلد 14،، ذیل حوزه علمیه اصفهان ↵↵↵↵↵↵↵↵https://rch.ac.ir/article/Details?id=8200#tab1
  20. دانشنامه جهان اسلام، جلد 14،، ذیل حوزه علمیه اصفهان ↵↵↵↵↵↵↵↵↵↵https://rch.ac.ir/article/Details?id=8200#tab1
  21. دانشنامه جهان اسلام، جلد 14،، ذیل حوزه علمیه اصفهان ↵↵↵↵↵↵↵↵↵↵↵↵https://rch.ac.ir/article/Details?id=8200#tab1
  22. دانشنامه جهان اسلام، جلد 14،، ذیل حوزه علمیه اصفهان ↵↵↵↵↵↵↵↵↵↵↵↵https://rch.ac.ir/article/Details?id=8200#tab1
  23. اصفهان، دارالعلم شرق در دوران صفویه، لیلا پهلوان زاده، نگرش های نو در جغرافیای انسانی سال چهارم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۵) 63 - 86
  24. اصفهان، دارالعلم شرق در دوران صفویه، لیلا پهلوان زاده، نگرش های نو در جغرافیای انسانی سال چهارم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۵) 63 - 86
  25. دانشنامه جهان اسلام، جلد 14،، ذیل حوزه علمیه اصفهان ↵↵↵↵↵↵↵↵↵↵https://rch.ac.ir/article/Details?id=8200#tab1
  26. پایگاه جریان شناسی اسباط (asbaat.ir) به نقل از جریان‌های فکری حوزه علمیه اصفهان، محمدجعفر رضایی، موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، اول، ۱۳۹۲
  27. خوانساری خاندان، فریده سعیدی، دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۶، ص۳۷۷-۳۸۳. به نقل از : آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ج۸، ص۲۹۷-۲۹۸؛ زندگانی حضرت آیت الله چهار سوقی، ۱۳۳۲ش، ص۵۰-۵۲؛ روضاتی، دوگفتار پیرامون گوشه‌هایی از احوال و آثار علماء بزرگ خوانسار مهاجر به اصفهان و سیری در اجازه‌نامه‌ها، ص۹۶-۱۱۵
  28. پراکنش علما در سدة دوازدهم، محمدمهدی مرادی خلج ، حمید حاجیان پور ، زهرا عبدی، فصلنامه شیعه شناسی، دوره 13، شماره 49 - شماره پیاپی 49، تیر 1394، ص 187-206
  29. پایگاه جریان شناسی اسباط (asbaat.ir) به نقل از جریان‌های فکری حوزه علمیه اصفهان، محمدجعفر رضایی، موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، اول، ۱۳۹۲
  30. پراکنش علما در سدة دوازدهم، محمدمهدی مرادی خلج ، حمید حاجیان پور ، زهرا عبدی، فصلنامه شیعه شناسی، دوره 13، شماره 49 - شماره پیاپی 49، تیر 1394، ص 187-206
  31. پایگاه جریان شناسی اسباط (asbaat.ir) به نقل از جریان‌های فکری حوزه علمیه اصفهان، محمدجعفر رضایی، موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، اول، ۱۳۹۲
  32. پایگاه جریان شناسی اسباط (asbaat.ir) به نقل از جریان‌های فکری حوزه علمیه اصفهان، محمدجعفر رضایی، موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، اول، ۱۳۹۲
  33. بررسی مدارس نوین اصفهان در اواخر دوره قاجار و دوره پهلوی اول براساس عوامل شکل گیری و اجزای کالبدی، مهران کار احمدی،مصطفی کیانی، مریم قاسمی سیچانی، باغ نظر ،سال هفدهم، مهر 1399 ، شماره 88
  34. حکیم جلوه، احمد بانپور، کیهان اندیشه، ۱۳۶۵ ، شماره ۱۰
  35. بررسی مدارس نوین اصفهان در اواخر دوره قاجار و دوره پهلوی اول براساس عوامل شکل گیری و اجزای کالبدی، مهران کار احمدی،مصطفی کیانی، مریم قاسمی سیچانی، باغ نظر ،سال هفدهم، مهر 1399 ، شماره 88
  36. حوزه علمیه اصفهان در گذر زمان https://www.hawzahnews.com/news/243428/%D8%AD%D9%88%D8%B2%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%DA%AF%D8%B0%D8%B1-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86
  37. حوزه علمیه اصفهان در گذر زمان https://www.hawzahnews.com/news/243428/%D8%AD%D9%88%D8%B2%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%DA%AF%D8%B0%D8%B1-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86