این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «سید حسین طباطبایی بروجردی»
(افزودن رده، ویرایش متن و پانویس، افرودن لینک) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
'''سید حسین طباطبایی بروجردی''' (۱۲۹۲-۱۳۸۰ق/۱۲۵۴-۱۳۴۰ش)، معروف به آیت الله بروجردی از مراجع تقلید جهان تشیع و زعیم حوزه علمیه قم در قرن چهاردهم هجری قمری بود. | '''سید حسین طباطبایی بروجردی''' (۱۲۹۲-۱۳۸۰ق/۱۲۵۴-۱۳۴۰ش)، معروف به آیت الله بروجردی از مراجع تقلید جهان تشیع و زعیم حوزه علمیه قم در قرن چهاردهم هجری قمری بود. | ||
<br /> | |||
[[پرونده:BorujerdiHossein.jpg|بندانگشتی]] | [[پرونده:BorujerdiHossein.jpg|بندانگشتی]] | ||
==زندگینامه== | |||
== | ===ولادت=== | ||
سید حسین طباطبایی بروجردی در یکی از روزهای آخر ماه صفر ۱۲۹۲ق در خانهای از خاندان طباطبایی در شهر بروجرد به دنیا آمد. در خانه او را حسین آقا صدا میکردند و از همان اوان کودکی مورد علاقه پدرش سید علی بود و در سایه توجهات ایشان رشد کرد. | سید حسین طباطبایی بروجردی در یکی از روزهای آخر ماه صفر ۱۲۹۲ق در خانهای از خاندان طباطبایی در شهر بروجرد به دنیا آمد.<ref>رازی، آثار الحجة، ج 2، ص 10؛ دوانی ، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیت الله بروجردی، ص 93.</ref> در خانه او را حسین آقا صدا میکردند و از همان اوان کودکی مورد علاقه پدرش سید علی بود و در سایه توجهات ایشان رشد کرد. سیّد علی ، که خود از علوم دینی بهره برده بود و با زراعت روزگار می گذرانید، فرزندش را به تحصیل علوم دینی گماشت.<ref>علوی طباطبائی ، شرح حال آیت الله العظمی بروجردی، ص704.</ref> | ||
جدّ پنجم او، سیّد محمد طباطبائی از دانشمندان دینی و خواهرزاده علاّمه محمدباقر مجلسی بود که در نجف میزیست و در یکی از سفرهای خود به زادگاهش اصفهان، به خواهش مردم بروجرد، مدتی در آن شهر اقامت کرد و مؤسس یکی از مهمترین خاندانهای علمی شیعه شد، و آرامگاه او در بروجرد معروف است. | ===خاندان=== | ||
نسبت سید حسین، با سی واسطه، به امام مجتبی (علیهالسلام) میرسد. از خانواده وی چهرههای برجسته دیگری چون سیّد مهدی بحرالعلوم (متوفی 1212) نیز برخاستهاند.<ref>رازی ، آثارالحجة، ج 2، ص 9.</ref> جدّ پنجم او، سیّد محمد طباطبائی از دانشمندان دینی و خواهرزاده علاّمه [[محمدباقر مجلسی]] بود که در نجف میزیست و در یکی از سفرهای خود به زادگاهش اصفهان، به خواهش مردم بروجرد، مدتی در آن شهر اقامت کرد و مؤسس یکی از مهمترین خاندانهای علمی شیعه شد، و آرامگاه او در بروجرد معروف است.<ref>دوانی، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیت الله بروجردی، ج۱، ص۸۲.</ref> | |||
آیت الله بروجردی از همسر نخست خود، دو پسر و سه دختر داشت که همه در کودکی وفات کردند؛ جز یکی از دختران، به نام آغا نازنین که دو سال پس از ازدواج با عموزاده خود به نام بهاء الدین طباطبائی، هنگام زایمان، درگذشت. | |||
آیت الله بروجردی از همسر نخست خود، دو پسر و سه دختر داشت که همه در کودکی وفات کردند؛ جز یکی از دختران، به نام آغا نازنین که دو سال پس از ازدواج با عموزاده خود به نام بهاء الدین طباطبائی، هنگام زایمان، درگذشت. | |||
ازدواج دوم ایشان با دختر حاج محمد جعفر روغنی اصفهانی بود که نتیجه این ازدواج دو دختر و دو پسر است. | ازدواج دوم ایشان با دختر حاج محمد جعفر روغنی اصفهانی بود که نتیجه این ازدواج دو دختر و دو پسر است. | ||
سطر ۱۷: | سطر ۱۷: | ||
همسر سوم آیت الله بروجردی نیز دختر سید عبدالواحد طباطبایی عموزاده ایشان بود. | همسر سوم آیت الله بروجردی نیز دختر سید عبدالواحد طباطبایی عموزاده ایشان بود. | ||
==== | ====فرزندان==== | ||
*سید محمدحسن طباطبائی بروجردی در سال ۱۳۰۴ش در بروجرد متولد شد. نوشتن اکثر امور استفتائی آیت الله بروجردی به عهده ایشان بود. وی در سال ۱۳۵۶ش در شهر قم دار فانی را وداع گفت. | *سید محمدحسن طباطبائی بروجردی در سال ۱۳۰۴ش در بروجرد متولد شد. نوشتن اکثر امور استفتائی آیت الله بروجردی به عهده ایشان بود. وی در سال ۱۳۵۶ش در شهر قم دار فانی را وداع گفت. | ||
سطر ۲۴: | سطر ۲۴: | ||
*آغا سکینه احمدی، دختر دوم ایشان است و در سال ۱۳۱۲ش به دنیا آمد. او همسر سید محمدحسین علوی طباطبایی بروجردی بود. | *آغا سکینه احمدی، دختر دوم ایشان است و در سال ۱۳۱۲ش به دنیا آمد. او همسر سید محمدحسین علوی طباطبایی بروجردی بود. | ||
=== | ===تحصیلات=== | ||
سید حسین در هفت سالگی به مکتب خانه رفت و تحصیلات مقدماتی شامل صرف و نحو، منطق، معانی و بیان، بدیع، فقه و اصول را نزد پدرش و اساتید دیگر فراگرفت.<ref>رازی ، ج 2، ص 10؛ دوانی ، ص 94.</ref> او در سال ۱۳۱۰ در سن ۱۸ سالگی رهسپار اصفهان و [[حوزه علمیه صدر بازار اصفهان|مدرسه صدر]] شدند. ایشان در اصفهان به تحصیل رجال ، فقه ، اصول ، فلسفه و ریاضیات پرداخت و در فقه و اصول صاحبنظر و دارای مبنا شد؛همچنین حوزه درسی تشکیل داد و شاگردانی تربیت کرد. | |||
در | |||
وی این دوران را یکی از لذتبخشترین ایام زندگی خود میدانستند. سید حسین در ۲۲ سالگی ازدواج کرد،<ref>دوانی، زندگینامه آیت الله بروجردی، صص۵۳ـ۵۲.</ref> دو یا سه ماه در زادگاهش ماند و سپس با خانواده سمت اصفهان رهسپار شد.<ref>علوی، خاطرات زندگانی آیت الله بروجردی، ص۲۷.</ref> او در ۲۷ سالگی از بروجرد به نجف رفت و از محضر اساتید آنجا بهره برد. | |||
===اساتید=== | |||
ایشان در اصفهان در محضر اساتید بزرگی چون: | |||
#[[ابوالمعالی کلباسی|میرزا ابوالمعالی کلباسی]] | |||
#[[محمدتقی مدرس میرمحمدصادقی|سید محمدتقی مدرس]] | |||
#[[سید محمدباقر درچهای]] | |||
#[[جهانگیر خان قشقایی|جهانگیرخان قشقایی]] | |||
#[[محمد کاشی|ملا محمد کاشانی]] معروف به آخوند کاشی<ref>دوانی، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیت الله بروجردی، ج۱، ص۹۹؛ رازی، آثار الحجة، ج۲، ص 10.</ref> | |||
اساتید او در نجف عبارتند از: | |||
#آخوند خراسانی | |||
#سید کاظم یزدی | |||
#[[شیخ الشریعه اصفهانی|شریعت اصفهانی]] | |||
اجازه نامه اجتهاد از آخوند خراسانی، شیخ الشریعه اصفهانی و سید ابوالقاسم دهکردی. | |||
اجازه نامه روایی از آخوند خراسانی، شیخ الشریعه اصفهانی، شیخ [[محمدتقی آقانجفی اصفهانی|محمد تقی اصفهانی]] معروف به آقا نجفی اصفهانی، سید ابوالقاسم دهکردی اصفهانی، آقابزرگ تهرانی و علم الهدی ملایری. | |||
با توجه به درخواستهای مکرّر پدر، به قصد آنکه دوباره به نجف باز گردد، راهی بروجرد شد؛ اما در 1329، مرگ پدر از یک سو و رحلت استادش ، آخوند خراسانی ـ که در تشویق و تکریم بروجردی می کوشید ـ از سوی دیگر، و نیز درخواست مردم ، سبب شد که وی در بروجرد به عنوان رهبر دینی بماند.<ref>دوانی ، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیت الله بروجردی، ص 101؛ علوی طباطبائی ، شرححال آیت الله العظمی بروجردی، صص 710ـ711.</ref> | |||
آیت الله بروجردی در 1345 راهی عراق و از آنجا عازم حج شد و هنگام بازگشت ، هشت ماه در نجف توقف کرد. موقع ورود به ایران ، مأموران دولت وقت که از ملاقات او با علمای نجف بدگمان شده بودند، وی را بازداشت و به تهران منتقل کردند؛ اما آیت الله بروجردی پس از مدّتی آزاد شد،<ref>علوی ، «آیة الله بروجردی در بروجرد»، صص336-333.</ref> و به مشهد رفت و سیزده ماه (یا هشت ماه ) در آنجا توقف کرد. در مراجعت از مشهد، به اصرار آیت الله حائری یزدی - مؤسس حوزه علمیة قم - مدت کمی در قم اقامت کرد،<ref>دوانی، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیت الله بروجردی، ص 104.</ref> ولی به دلیل درخواستهای مکرّر مردم بروجرد یا به عللی دیگر، قم را به سوی بروجرد ترک گفت وی به هنگام اقامت در بروجرد، یکی از مراجع تقلید محبوب و مورد احترام در غرب ایران بود و تا 1323 ش ، در بروجرد به فعالیتهای علمی و اجتماعی اشتغال داشت در همین سال ، بر اثر بیماری شدید، به بیمارستان فیروزآبادی تهران انتقال یافت.<ref>علوی ،«آیة الله بروجردی در بروجرد»، صص 337ـ338.</ref> در این هنگام حوزه علمیة قم را سیّد صدرالدین صدر، سیّد محمدحجت کوه کمری و سید محمدتقی خوانساری ، اداره می کردند. آیت الله بروجردی با تقدّم سنی و جایگاه والای علمی و اعتبار و نفوذی که داشت ، می توانست حوزه علمیة قم را، که بر اثر فشارهای حکومت خصوصاً پس از فوت آیت الله حائری شدیداً تضعیف شده بود، سر و سامانی دوباره ببخشد؛ از این رو در آذر 1323 در پی درخواست جدّی بزرگان حوزه ، تجّار و متدّینین قم و تهران ، با تکریم و احترام کم نظیری در قم اقامت گزید.<ref>سلطانی طباطبائی ، «مصاحبه با آیة الله سیدمحمد باقر سلطانی طباطبائی »، ص 43؛ مبرقعی، مبرقعی ، «مصاحبه با آیة الله سید مرتضی مبرقعی (فقیه )»، ص 71؛ احمدی ، احمدی ، «مصاحبه با آیة الله سید جعفر احمدی »، ص 80؛ فاضل لنکرانی ، فاضل لنکرانی ، «مصاحبه با آیة الله محمد فاضل لنکرانی »، ص 139؛ سبحانی ، سبحانی ، «مصاحبه با آیة الله جعفر سبحانی » ، ص 182.</ref> | |||
===مرجعیت=== | |||
پس از وفات آیت الله [[سید ابوالحسن اصفهانی|سیدّ ابوالحسن اصفهانی]](1325 ش ) و آیت الله حاج آقا حسین قمی (1326 ش ) در نجف، آیت الله بروجردی ، تا زمان وفاتش، از بزرگترین مراجع تقلید در جهان تشیع بود (علوی طباطبائی ، ص 713). نفوذ کم نظیر او در دوران مرجعیّت به گونه ای بود که دولت حاکم سعی می کرد با مخالفت وی روبرو نشود. | |||
==شاگردان== | ===شاگردان=== | ||
برخی شاگردان آیت الله سید حسین بروجردی عبارتند از: | برخی شاگردان آیت الله سید حسین بروجردی عبارتند از: | ||
{{چندستونه|2}} | |||
#امام خمینی | #امام خمینی | ||
#سید محمد رضا گلپایگانی | #سید محمد رضا گلپایگانی | ||
#سید رضا بهاءالدینی | #سید رضا بهاءالدینی | ||
#مرتضی مطهری | #مرتضی مطهری | ||
#سید محمد حسینی بهشتی | #[[شهید سید محمد بهشتی|سید محمد حسینی بهشتی]] | ||
#حسینعلی منتظری | #حسینعلی منتظری | ||
#نعمتالله صالحی نجفآبادی | #نعمتالله صالحی نجفآبادی<ref>فراتی، روحانیت و تجدد، ص۴۱۷.</ref> | ||
#سید علی حسینی سیستانی | #سید علی حسینی سیستانی | ||
#علی صافی گلپایگانی | #علی صافی گلپایگانی | ||
#لطف الله صافی گلپایگانی | #[[لطف الله صافی گلپایگانی]] | ||
#محمد فاضل لنکرانی | #محمد فاضل لنکرانی | ||
#ناصر مکارم شیرازی | #ناصر مکارم شیرازی | ||
سطر ۹۸: | سطر ۷۴: | ||
#سید موسی شبیری زنجانی | #سید موسی شبیری زنجانی | ||
#جعفر سبحانی | #جعفر سبحانی | ||
#غلامرضا رضوانی | #غلامرضا رضوانی<ref>«زندگینامه: غلامرضا رضوانی خمینی (۱۳۰۹ - ۱۳۹۲)»، سایت همشهری آنلاین.</ref> | ||
#اکبر هاشمی رفسنجانی | #اکبر هاشمی رفسنجانی | ||
#سید محمدعلی روضاتی | #[[سید محمدعلی روضاتی]]<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج۴، ص۸۶۰و۸۶۱.</ref> | ||
#محمدصادق حائری شیرازی | #محمدصادق حائری شیرازی | ||
{{پایان چندستونه}} | |||
<br /> | |||
==جایگاه== | |||
== | ===جایگاه علمی=== | ||
سهم آیت الله بروجردی در پیشبرد علوم دینی بسیار چشمگیر است. بسیاری از صاحبنظران وی را مبتکر روش جدیدی در علم رجال می دانند. با این روش ، که از راه بررسی مستقل سند احادیث انجام می شود، فاصله زمانی سلسلة راویان ، تعداد روایات هر راوی ، جایگاه علمی و حدیثی او، میزان وثاقت ، استادان و شاگردان وی ، تعیین ، و در نتیجه تقسیم احادیث به مُرسَل و مُسنَد آسان می شود و ضمناً به تشخیص و تفکیک اسامیِ مشابه در سلسلة راویان در حدیث و کشف هرگونه تصحیف و تحریف و حذف واسطه ها در این زمینه کمک می کند. وی در فقه و اصول نیز روشی خاص داشت ؛ او آگاهی از فتاوای فقهای اولیة مذاهب اسلامی و نظریات عالمان اهل سنت را در فهم معانی روایات و احادیث شیعی مؤثر می دانست. روش فقهی و حدیثی او نیز، بر روشهای درسی حوزه نجف تأثیر گذاشت.<ref>روحانی ، «مصاحبه با استاد آیت الله حاج سیدمهدی روحانی »، صص19 و20؛ فاضل ، «مصاحبه با استاد آیت الله حاج شیخ محمد فاضل »،ص 18؛ سبحانی ، «مصاحبه با آیة الله جعفر سبحانی » ،صص 177ـ 180؛ سلطانی طباطبائی ، «مصاحبه با آیة الله سیدمحمد باقر سلطانی طباطبائی »، صص 41ـ42؛ صافی گلپایگانی ، «مصاحبه با آیة الله شیخ لطف الله صافی گلپایگانی »، صص 119ـ121؛ علوی ، «آیة الله بروجردی در بروجرد»، صص 321ـ 327؛ فاضل لنکرانی ، «مصاحبه با آیة الله محمد فاضل لنکرانی »،صص 144ـ146؛ واعظ زاده خراسانی ، «مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمین محمد واعظ زاده خراسانی »، صص 214ـ219.</ref> | |||
===جایگاه اجتماعی=== | |||
در زمان مرجعیت بروجردی ، اقدامات مذهبی و اجتماعی فراوانی صورت گرفت ، از جمله<span> </span>: ساختن یا بازسازی چندین کتابخانه ، بیمارستان ، مسجد، مدرسه و مدرسه علمیّه در نواحی مختلف ایران و سایر کشورها، از جمله در عراق و آلمان؛ انتشار برخی کتابهای دینی خصوصاً آثار مهم عالمان پیشین و کتابهای زیادی به زبان ساده برای تبلیغ مسائل مذهبی ؛ تأسیس دو نشریه ماهانه و سالانه دینی به ابتکار عدّه ای از مدرسان حوزه و با تأیید آیت الله بروجردی ؛ اعزام هیئتهای دینی به اروپا، ایالات متحده ، پاکستان ، عربستان سعودی و افریقا. همچنین حوزه علمیة قم، که در ایام مرجعیت آیت الله حائری صرفاً تالی مناسبی برای حوزه نجف به شمار می رفت، در زمان مرجعیت آیت الله بروجردی به صورت مهمترین مرکز روحانی و دینی جهان تشیع درآمد؛ و در سایه همین مرکزیت بود که این حوزه وسعت یافت و بسیاری از طلاب و علمای شیعه به آن جذب شدند، و شمار آنان از پنج هزار تن گذشت و حوزه نجف برای نخستین بار، از کمکهای مالی حوزه قم استفاده کرد. | |||
بروجردی با سازماندهی کارهای حوزه، برگزاری جلسات امتحانی طلاّ ب ، تشویق طلاب درسخوان ، توصیه نگارش کتابهای ساده و درست دینی ، تلاش برای حفظ حیثیت روحانیان در قم و در سایر شهرها، در گرایش نسل جوان به علوم دینی سهم جدّی داشت.<ref>علوی طباطبائی ، «شرح حال آیت الله العظمی بروجردی »، صص 722ـ720.</ref> او با احاطه کم نظیر بر علوم مختلف اسلامی و آگاهی از دانشهایی مثل نجوم و تاریخ ، و مطالعة کتابهای غیر دینی و اطلاع از روند علمی و فرهنگی جهان ، به زدودن پیرایه هایی که بر دین افزوده شده بود، همت گماشت . او در اعزام مبلغان مذهبی به داخل و خارج ، همه نکات لازم را رعایت می کرد و از این رو از عوامل مؤثر علاقه مندی افراد به علوم دینی و روحانیت و نیز نفی تبلیغات ضد مذهبی بود که با سرعت و وسعت در آن روزگار انجام می گرفت. | |||
== | ===جایگاه سیاسی=== | ||
با وجود ارتباط نزدیک بروجردی و آخوند خراسانی ، هنوز نشانه ای از مداخلة او در انقلاب مشروطیت به دست نیامده است . گویا بر اثر خاطرات ناگواری که از برخی رویدادهای مشروطیت داشت ، از دخالت مستقیم در اموری که به تعبیر خودش «آغاز و پایان آن روشن نبود»، پرهیز می کرد.<ref>سلطانی طباطبائی ، «مصاحبه با آیة الله سیدمحمد باقر سلطانی طباطبائی »، ص 36؛ دوانی ، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیت الله بروجردی ، ص 352.</ref> با اینهمه در برابر کارهای ضدّ دینی حکومت شاه سکوت نمی کرد، از همراهی با حرکتهای سیاسی ـ دینی در صورت لزوم دریغ نمی ورزید و از نفوذ دینی و اجتماعی خود بهره می جُست . برخی از فعالیتهای سیاسی وی عبارت است از: تهدید به خروج از بروجرد در اعتراض به فعالیت فرقة ضالّه؛<ref>علوی، «آیة الله بروجردی در بروجرد»، ص 328.</ref> دفاع صریح و اظهار همراهی با آیت اللّه قمی بعد از شهریور 1320؛<ref>سلطانی طباطبائی ، «مصاحبه با آیة الله سیدمحمد باقر سلطانی طباطبائی » ، ص 54؛ صافی گلپایگانی ، «مصاحبه با آیة الله شیخ علی صافی گلپایگانی »، ، ص 116.</ref> پیشگیری جدّی از حضور افراد ناباب و ضدّ دین در دستگاه اداری کشور ؛<ref>دوانی ، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیت الله بروجردی، ص 359ـ360؛ واعظ زاده خراسانی ، «مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمین محمد واعظ زاده خراسانی »، ص 231.</ref> مخالفت قاطع با تغییر خطّ؛<ref>فاضل لنکرانی ، «مصاحبه با آیة الله محمد فاضل لنکرانی »، صص 153ـ154.</ref> مخالفت جدی با برخی اقدامات دولت که بعدها شاه در اشاره به همین مخالفت ، او را «مقام غیرمسئولِ» مانع اجرای برنامه های خود معرفی می کرد؛<ref>سلطانی طباطبائی ، «مصاحبه با آیة الله سیدمحمد باقر سلطانی طباطبائی»، ص 50.</ref> تلاش برای رهانیدن آیت الله کاشانی از محاکمه در دادگاههای دوران پهلوی؛<ref>فاضل لنکرانی ، «مصاحبه با آیة الله محمد فاضل لنکرانی »، ص 155.</ref> مخالفت با پیشنهاد نیابت سلطنت خواهر شاه؛ کمکِ مالی پنهانی به گروه فداییان اسلام؛<ref>بُدَلا، «مصاحبه با حجة الاسلام و المسلمین سید حسین بدلا»، ص 98.</ref> حمایت از دولت دکتر مصدق و صدور بیانیه در اعتراض به اشغال فلسطین.<ref>واعظ زاده خراسانی ، «مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمین محمد واعظ زاده خراسانی »، ، صص 226 و 238.</ref> | |||
آیت الله بروجردی بر آن بود که مناسبات شیعه و سنی را بهبود بخشد و به همین دلیل ، با «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه » همکاری نزدیک داشت . او با شیوخ دانشگاه الازهر ـ شیخ عبدالمجید سلیم و محمود شلتوت ـ مکاتبه می کرد<ref>مکارم شیرازی ، «مزایا و خصایص اخلاقی آیة الله بروجردی »، صص 269ـ273.</ref> و درپی همین مناسبات بود که فتوای مشهور شیخ شلتوت مبنی بر شناسایی فقه مذهبِ جعفری به عنوان یکی از مذاهب اسلام و در ردیف مذاهب چهارگانه اهل سنت صادر شد و برخی از منابع مهم فقهی و تفسیری شیعه در مصر به چاپ رسید. | |||
==سیرهی اخلاقی== | |||
درباره ملکات اخلاقی و روش زندگی شخصی و نگرشهای اجتماعی و حساسیّت آیت الله بروجردی نسبت به جایگاه دین و دینداران و برخورد جدّی او با انحرافات مذهبی مطالب فراوانی نقل شده است. همچنین اخلاص، اشتیقاق به فراگیری علم، سعه صدر، اهتمام به دین، کظم غیظ،<ref>مجله حوزه، آثار و تالیفات آیةالله بروجردی، ش ۴۳ و ۴۴، صص۲۶۸ و ۶۶.</ref> آرزوی شهادت و روشنبینی<ref>مطهری، مزایا و خدمات آیت الله بروجردی،ص۲۶۳.</ref> از دیگر ویژگی های آیت الله بروجردی که بیان شده است. | |||
==آثار== | |||
تعداد آثار علمی او، که به وسواس و احتیاط علمی شهرت داشت ، به چهل کتاب و رساله می رسد که از آن جمله است<span> </span>: | |||
# جامع احادیث الشیعه ، که تدوین آن به یاری عده ای از شاگردان او، در زمان حیاتش آغاز شد و مجلدات نخستین آن ، به چاپ رسید و انتشار سایر مجلداتش بعداز درگذشت او ادامه یافت . این کتاب که کوششی است برای تدوین تمامی احادیث شیعه در یک مجموعه ، نشانه تخصص کم نظیر بروجردی در رجال و حدیث است ؛ | |||
# مجموعه کتابهایی به نام تجرید الاسانید در رجال | |||
# حاشیه بر کفایة الاصول | |||
# الفقه الاستدلالی و ...<ref>استادی، رضا، آثار و تألیفات آیت الله بروجردی، ج۱، صص۲۸۹ـ۳۰۳؛ واعظ زاده خراسانی، مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمین محمد واعظ زاده خراسانی، ج۱، صص 211-207.</ref> | |||
==وفات== | |||
آیت الله سید حسین بروجردی در ۱۳ شوال ۱۳۸۰ق برابر با ۱۰ فروردین ۱۳۴۰ش، از دنیا رفت و پیکر ایشان تشییع و سپس با نظر آیت الله بهبهانی، محمدحسن طباطبائی بروجردی (فرزند آیت الله بروجردی)، بر جنازه پدرش نماز خواند و در مسجد اعظم به خاک سپرده شد.<ref>دوانی، مفاخر اسلام، ج۱۲، صص۵۲۶-۵۲۸.</ref> | |||
==پانویس== | |||
[[رده:مراجع تقلید]] | |||
[[رده:مدفونین در حرم حضرت معصومه (س)]] | |||
[[رده:علمای قرن 14]] | |||
[[رده:مجتهدین]] | |||
[[رده:فقیهان]] | |||
<references /> | |||
==منبع== | |||
*بنیاد دائرة المعارف اسلامی، دانشنامه جهان اسلام، به کوشش غلامعلی حدادعادل، تهران: بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، ج 1، 1375. | |||
* | |||
نسخهٔ ۱۳ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۰۰:۱۵
سید حسین طباطبایی بروجردی (۱۲۹۲-۱۳۸۰ق/۱۲۵۴-۱۳۴۰ش)، معروف به آیت الله بروجردی از مراجع تقلید جهان تشیع و زعیم حوزه علمیه قم در قرن چهاردهم هجری قمری بود.
زندگینامه
ولادت
سید حسین طباطبایی بروجردی در یکی از روزهای آخر ماه صفر ۱۲۹۲ق در خانهای از خاندان طباطبایی در شهر بروجرد به دنیا آمد.[۱] در خانه او را حسین آقا صدا میکردند و از همان اوان کودکی مورد علاقه پدرش سید علی بود و در سایه توجهات ایشان رشد کرد. سیّد علی ، که خود از علوم دینی بهره برده بود و با زراعت روزگار می گذرانید، فرزندش را به تحصیل علوم دینی گماشت.[۲]
خاندان
نسبت سید حسین، با سی واسطه، به امام مجتبی (علیهالسلام) میرسد. از خانواده وی چهرههای برجسته دیگری چون سیّد مهدی بحرالعلوم (متوفی 1212) نیز برخاستهاند.[۳] جدّ پنجم او، سیّد محمد طباطبائی از دانشمندان دینی و خواهرزاده علاّمه محمدباقر مجلسی بود که در نجف میزیست و در یکی از سفرهای خود به زادگاهش اصفهان، به خواهش مردم بروجرد، مدتی در آن شهر اقامت کرد و مؤسس یکی از مهمترین خاندانهای علمی شیعه شد، و آرامگاه او در بروجرد معروف است.[۴]
آیت الله بروجردی از همسر نخست خود، دو پسر و سه دختر داشت که همه در کودکی وفات کردند؛ جز یکی از دختران، به نام آغا نازنین که دو سال پس از ازدواج با عموزاده خود به نام بهاء الدین طباطبائی، هنگام زایمان، درگذشت.
ازدواج دوم ایشان با دختر حاج محمد جعفر روغنی اصفهانی بود که نتیجه این ازدواج دو دختر و دو پسر است.
همسر سوم آیت الله بروجردی نیز دختر سید عبدالواحد طباطبایی عموزاده ایشان بود.
فرزندان
- سید محمدحسن طباطبائی بروجردی در سال ۱۳۰۴ش در بروجرد متولد شد. نوشتن اکثر امور استفتائی آیت الله بروجردی به عهده ایشان بود. وی در سال ۱۳۵۶ش در شهر قم دار فانی را وداع گفت.
- سید احمد طباطبائی بروجردی در سال ۱۳۱۶ش در بروجرد متولد شد و در جوانی و در سال ۱۳۵۲ش در قم از دنیا رفت.
- آغا فاطمه احمدی طباطبایی، دختر بزرگ آیت الله بروجردی و همسر سید جعفر احمدی، بود که در سال ۱۳۷۲ش و در ۸۰ سالگی در قم درگذشت.
- آغا سکینه احمدی، دختر دوم ایشان است و در سال ۱۳۱۲ش به دنیا آمد. او همسر سید محمدحسین علوی طباطبایی بروجردی بود.
تحصیلات
سید حسین در هفت سالگی به مکتب خانه رفت و تحصیلات مقدماتی شامل صرف و نحو، منطق، معانی و بیان، بدیع، فقه و اصول را نزد پدرش و اساتید دیگر فراگرفت.[۵] او در سال ۱۳۱۰ در سن ۱۸ سالگی رهسپار اصفهان و مدرسه صدر شدند. ایشان در اصفهان به تحصیل رجال ، فقه ، اصول ، فلسفه و ریاضیات پرداخت و در فقه و اصول صاحبنظر و دارای مبنا شد؛همچنین حوزه درسی تشکیل داد و شاگردانی تربیت کرد.
وی این دوران را یکی از لذتبخشترین ایام زندگی خود میدانستند. سید حسین در ۲۲ سالگی ازدواج کرد،[۶] دو یا سه ماه در زادگاهش ماند و سپس با خانواده سمت اصفهان رهسپار شد.[۷] او در ۲۷ سالگی از بروجرد به نجف رفت و از محضر اساتید آنجا بهره برد.
اساتید
ایشان در اصفهان در محضر اساتید بزرگی چون:
- میرزا ابوالمعالی کلباسی
- سید محمدتقی مدرس
- سید محمدباقر درچهای
- جهانگیرخان قشقایی
- ملا محمد کاشانی معروف به آخوند کاشی[۸]
اساتید او در نجف عبارتند از:
- آخوند خراسانی
- سید کاظم یزدی
- شریعت اصفهانی
اجازه نامه اجتهاد از آخوند خراسانی، شیخ الشریعه اصفهانی و سید ابوالقاسم دهکردی.
اجازه نامه روایی از آخوند خراسانی، شیخ الشریعه اصفهانی، شیخ محمد تقی اصفهانی معروف به آقا نجفی اصفهانی، سید ابوالقاسم دهکردی اصفهانی، آقابزرگ تهرانی و علم الهدی ملایری.
با توجه به درخواستهای مکرّر پدر، به قصد آنکه دوباره به نجف باز گردد، راهی بروجرد شد؛ اما در 1329، مرگ پدر از یک سو و رحلت استادش ، آخوند خراسانی ـ که در تشویق و تکریم بروجردی می کوشید ـ از سوی دیگر، و نیز درخواست مردم ، سبب شد که وی در بروجرد به عنوان رهبر دینی بماند.[۹]
آیت الله بروجردی در 1345 راهی عراق و از آنجا عازم حج شد و هنگام بازگشت ، هشت ماه در نجف توقف کرد. موقع ورود به ایران ، مأموران دولت وقت که از ملاقات او با علمای نجف بدگمان شده بودند، وی را بازداشت و به تهران منتقل کردند؛ اما آیت الله بروجردی پس از مدّتی آزاد شد،[۱۰] و به مشهد رفت و سیزده ماه (یا هشت ماه ) در آنجا توقف کرد. در مراجعت از مشهد، به اصرار آیت الله حائری یزدی - مؤسس حوزه علمیة قم - مدت کمی در قم اقامت کرد،[۱۱] ولی به دلیل درخواستهای مکرّر مردم بروجرد یا به عللی دیگر، قم را به سوی بروجرد ترک گفت وی به هنگام اقامت در بروجرد، یکی از مراجع تقلید محبوب و مورد احترام در غرب ایران بود و تا 1323 ش ، در بروجرد به فعالیتهای علمی و اجتماعی اشتغال داشت در همین سال ، بر اثر بیماری شدید، به بیمارستان فیروزآبادی تهران انتقال یافت.[۱۲] در این هنگام حوزه علمیة قم را سیّد صدرالدین صدر، سیّد محمدحجت کوه کمری و سید محمدتقی خوانساری ، اداره می کردند. آیت الله بروجردی با تقدّم سنی و جایگاه والای علمی و اعتبار و نفوذی که داشت ، می توانست حوزه علمیة قم را، که بر اثر فشارهای حکومت خصوصاً پس از فوت آیت الله حائری شدیداً تضعیف شده بود، سر و سامانی دوباره ببخشد؛ از این رو در آذر 1323 در پی درخواست جدّی بزرگان حوزه ، تجّار و متدّینین قم و تهران ، با تکریم و احترام کم نظیری در قم اقامت گزید.[۱۳]
مرجعیت
پس از وفات آیت الله سیدّ ابوالحسن اصفهانی(1325 ش ) و آیت الله حاج آقا حسین قمی (1326 ش ) در نجف، آیت الله بروجردی ، تا زمان وفاتش، از بزرگترین مراجع تقلید در جهان تشیع بود (علوی طباطبائی ، ص 713). نفوذ کم نظیر او در دوران مرجعیّت به گونه ای بود که دولت حاکم سعی می کرد با مخالفت وی روبرو نشود.
شاگردان
برخی شاگردان آیت الله سید حسین بروجردی عبارتند از:
- امام خمینی
- سید محمد رضا گلپایگانی
- سید رضا بهاءالدینی
- مرتضی مطهری
- سید محمد حسینی بهشتی
- حسینعلی منتظری
- نعمتالله صالحی نجفآبادی[۱۴]
- سید علی حسینی سیستانی
- علی صافی گلپایگانی
- لطف الله صافی گلپایگانی
- محمد فاضل لنکرانی
- ناصر مکارم شیرازی
- سید محمدعلی علوی گرگانی
- سید علی حسینی خامنهای
- سید موسی شبیری زنجانی
- جعفر سبحانی
- غلامرضا رضوانی[۱۵]
- اکبر هاشمی رفسنجانی
- سید محمدعلی روضاتی[۱۶]
- محمدصادق حائری شیرازی
جایگاه
جایگاه علمی
سهم آیت الله بروجردی در پیشبرد علوم دینی بسیار چشمگیر است. بسیاری از صاحبنظران وی را مبتکر روش جدیدی در علم رجال می دانند. با این روش ، که از راه بررسی مستقل سند احادیث انجام می شود، فاصله زمانی سلسلة راویان ، تعداد روایات هر راوی ، جایگاه علمی و حدیثی او، میزان وثاقت ، استادان و شاگردان وی ، تعیین ، و در نتیجه تقسیم احادیث به مُرسَل و مُسنَد آسان می شود و ضمناً به تشخیص و تفکیک اسامیِ مشابه در سلسلة راویان در حدیث و کشف هرگونه تصحیف و تحریف و حذف واسطه ها در این زمینه کمک می کند. وی در فقه و اصول نیز روشی خاص داشت ؛ او آگاهی از فتاوای فقهای اولیة مذاهب اسلامی و نظریات عالمان اهل سنت را در فهم معانی روایات و احادیث شیعی مؤثر می دانست. روش فقهی و حدیثی او نیز، بر روشهای درسی حوزه نجف تأثیر گذاشت.[۱۷]
جایگاه اجتماعی
در زمان مرجعیت بروجردی ، اقدامات مذهبی و اجتماعی فراوانی صورت گرفت ، از جمله : ساختن یا بازسازی چندین کتابخانه ، بیمارستان ، مسجد، مدرسه و مدرسه علمیّه در نواحی مختلف ایران و سایر کشورها، از جمله در عراق و آلمان؛ انتشار برخی کتابهای دینی خصوصاً آثار مهم عالمان پیشین و کتابهای زیادی به زبان ساده برای تبلیغ مسائل مذهبی ؛ تأسیس دو نشریه ماهانه و سالانه دینی به ابتکار عدّه ای از مدرسان حوزه و با تأیید آیت الله بروجردی ؛ اعزام هیئتهای دینی به اروپا، ایالات متحده ، پاکستان ، عربستان سعودی و افریقا. همچنین حوزه علمیة قم، که در ایام مرجعیت آیت الله حائری صرفاً تالی مناسبی برای حوزه نجف به شمار می رفت، در زمان مرجعیت آیت الله بروجردی به صورت مهمترین مرکز روحانی و دینی جهان تشیع درآمد؛ و در سایه همین مرکزیت بود که این حوزه وسعت یافت و بسیاری از طلاب و علمای شیعه به آن جذب شدند، و شمار آنان از پنج هزار تن گذشت و حوزه نجف برای نخستین بار، از کمکهای مالی حوزه قم استفاده کرد.
بروجردی با سازماندهی کارهای حوزه، برگزاری جلسات امتحانی طلاّ ب ، تشویق طلاب درسخوان ، توصیه نگارش کتابهای ساده و درست دینی ، تلاش برای حفظ حیثیت روحانیان در قم و در سایر شهرها، در گرایش نسل جوان به علوم دینی سهم جدّی داشت.[۱۸] او با احاطه کم نظیر بر علوم مختلف اسلامی و آگاهی از دانشهایی مثل نجوم و تاریخ ، و مطالعة کتابهای غیر دینی و اطلاع از روند علمی و فرهنگی جهان ، به زدودن پیرایه هایی که بر دین افزوده شده بود، همت گماشت . او در اعزام مبلغان مذهبی به داخل و خارج ، همه نکات لازم را رعایت می کرد و از این رو از عوامل مؤثر علاقه مندی افراد به علوم دینی و روحانیت و نیز نفی تبلیغات ضد مذهبی بود که با سرعت و وسعت در آن روزگار انجام می گرفت.
جایگاه سیاسی
با وجود ارتباط نزدیک بروجردی و آخوند خراسانی ، هنوز نشانه ای از مداخلة او در انقلاب مشروطیت به دست نیامده است . گویا بر اثر خاطرات ناگواری که از برخی رویدادهای مشروطیت داشت ، از دخالت مستقیم در اموری که به تعبیر خودش «آغاز و پایان آن روشن نبود»، پرهیز می کرد.[۱۹] با اینهمه در برابر کارهای ضدّ دینی حکومت شاه سکوت نمی کرد، از همراهی با حرکتهای سیاسی ـ دینی در صورت لزوم دریغ نمی ورزید و از نفوذ دینی و اجتماعی خود بهره می جُست . برخی از فعالیتهای سیاسی وی عبارت است از: تهدید به خروج از بروجرد در اعتراض به فعالیت فرقة ضالّه؛[۲۰] دفاع صریح و اظهار همراهی با آیت اللّه قمی بعد از شهریور 1320؛[۲۱] پیشگیری جدّی از حضور افراد ناباب و ضدّ دین در دستگاه اداری کشور ؛[۲۲] مخالفت قاطع با تغییر خطّ؛[۲۳] مخالفت جدی با برخی اقدامات دولت که بعدها شاه در اشاره به همین مخالفت ، او را «مقام غیرمسئولِ» مانع اجرای برنامه های خود معرفی می کرد؛[۲۴] تلاش برای رهانیدن آیت الله کاشانی از محاکمه در دادگاههای دوران پهلوی؛[۲۵] مخالفت با پیشنهاد نیابت سلطنت خواهر شاه؛ کمکِ مالی پنهانی به گروه فداییان اسلام؛[۲۶] حمایت از دولت دکتر مصدق و صدور بیانیه در اعتراض به اشغال فلسطین.[۲۷]
آیت الله بروجردی بر آن بود که مناسبات شیعه و سنی را بهبود بخشد و به همین دلیل ، با «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه » همکاری نزدیک داشت . او با شیوخ دانشگاه الازهر ـ شیخ عبدالمجید سلیم و محمود شلتوت ـ مکاتبه می کرد[۲۸] و درپی همین مناسبات بود که فتوای مشهور شیخ شلتوت مبنی بر شناسایی فقه مذهبِ جعفری به عنوان یکی از مذاهب اسلام و در ردیف مذاهب چهارگانه اهل سنت صادر شد و برخی از منابع مهم فقهی و تفسیری شیعه در مصر به چاپ رسید.
سیرهی اخلاقی
درباره ملکات اخلاقی و روش زندگی شخصی و نگرشهای اجتماعی و حساسیّت آیت الله بروجردی نسبت به جایگاه دین و دینداران و برخورد جدّی او با انحرافات مذهبی مطالب فراوانی نقل شده است. همچنین اخلاص، اشتیقاق به فراگیری علم، سعه صدر، اهتمام به دین، کظم غیظ،[۲۹] آرزوی شهادت و روشنبینی[۳۰] از دیگر ویژگی های آیت الله بروجردی که بیان شده است.
آثار
تعداد آثار علمی او، که به وسواس و احتیاط علمی شهرت داشت ، به چهل کتاب و رساله می رسد که از آن جمله است :
- جامع احادیث الشیعه ، که تدوین آن به یاری عده ای از شاگردان او، در زمان حیاتش آغاز شد و مجلدات نخستین آن ، به چاپ رسید و انتشار سایر مجلداتش بعداز درگذشت او ادامه یافت . این کتاب که کوششی است برای تدوین تمامی احادیث شیعه در یک مجموعه ، نشانه تخصص کم نظیر بروجردی در رجال و حدیث است ؛
- مجموعه کتابهایی به نام تجرید الاسانید در رجال
- حاشیه بر کفایة الاصول
- الفقه الاستدلالی و ...[۳۱]
وفات
آیت الله سید حسین بروجردی در ۱۳ شوال ۱۳۸۰ق برابر با ۱۰ فروردین ۱۳۴۰ش، از دنیا رفت و پیکر ایشان تشییع و سپس با نظر آیت الله بهبهانی، محمدحسن طباطبائی بروجردی (فرزند آیت الله بروجردی)، بر جنازه پدرش نماز خواند و در مسجد اعظم به خاک سپرده شد.[۳۲]
پانویس
- ↑ رازی، آثار الحجة، ج 2، ص 10؛ دوانی ، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیت الله بروجردی، ص 93.
- ↑ علوی طباطبائی ، شرح حال آیت الله العظمی بروجردی، ص704.
- ↑ رازی ، آثارالحجة، ج 2، ص 9.
- ↑ دوانی، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیت الله بروجردی، ج۱، ص۸۲.
- ↑ رازی ، ج 2، ص 10؛ دوانی ، ص 94.
- ↑ دوانی، زندگینامه آیت الله بروجردی، صص۵۳ـ۵۲.
- ↑ علوی، خاطرات زندگانی آیت الله بروجردی، ص۲۷.
- ↑ دوانی، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیت الله بروجردی، ج۱، ص۹۹؛ رازی، آثار الحجة، ج۲، ص 10.
- ↑ دوانی ، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیت الله بروجردی، ص 101؛ علوی طباطبائی ، شرححال آیت الله العظمی بروجردی، صص 710ـ711.
- ↑ علوی ، «آیة الله بروجردی در بروجرد»، صص336-333.
- ↑ دوانی، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیت الله بروجردی، ص 104.
- ↑ علوی ،«آیة الله بروجردی در بروجرد»، صص 337ـ338.
- ↑ سلطانی طباطبائی ، «مصاحبه با آیة الله سیدمحمد باقر سلطانی طباطبائی »، ص 43؛ مبرقعی، مبرقعی ، «مصاحبه با آیة الله سید مرتضی مبرقعی (فقیه )»، ص 71؛ احمدی ، احمدی ، «مصاحبه با آیة الله سید جعفر احمدی »، ص 80؛ فاضل لنکرانی ، فاضل لنکرانی ، «مصاحبه با آیة الله محمد فاضل لنکرانی »، ص 139؛ سبحانی ، سبحانی ، «مصاحبه با آیة الله جعفر سبحانی » ، ص 182.
- ↑ فراتی، روحانیت و تجدد، ص۴۱۷.
- ↑ «زندگینامه: غلامرضا رضوانی خمینی (۱۳۰۹ - ۱۳۹۲)»، سایت همشهری آنلاین.
- ↑ مهدوی، اعلام اصفهان، ج۴، ص۸۶۰و۸۶۱.
- ↑ روحانی ، «مصاحبه با استاد آیت الله حاج سیدمهدی روحانی »، صص19 و20؛ فاضل ، «مصاحبه با استاد آیت الله حاج شیخ محمد فاضل »،ص 18؛ سبحانی ، «مصاحبه با آیة الله جعفر سبحانی » ،صص 177ـ 180؛ سلطانی طباطبائی ، «مصاحبه با آیة الله سیدمحمد باقر سلطانی طباطبائی »، صص 41ـ42؛ صافی گلپایگانی ، «مصاحبه با آیة الله شیخ لطف الله صافی گلپایگانی »، صص 119ـ121؛ علوی ، «آیة الله بروجردی در بروجرد»، صص 321ـ 327؛ فاضل لنکرانی ، «مصاحبه با آیة الله محمد فاضل لنکرانی »،صص 144ـ146؛ واعظ زاده خراسانی ، «مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمین محمد واعظ زاده خراسانی »، صص 214ـ219.
- ↑ علوی طباطبائی ، «شرح حال آیت الله العظمی بروجردی »، صص 722ـ720.
- ↑ سلطانی طباطبائی ، «مصاحبه با آیة الله سیدمحمد باقر سلطانی طباطبائی »، ص 36؛ دوانی ، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیت الله بروجردی ، ص 352.
- ↑ علوی، «آیة الله بروجردی در بروجرد»، ص 328.
- ↑ سلطانی طباطبائی ، «مصاحبه با آیة الله سیدمحمد باقر سلطانی طباطبائی » ، ص 54؛ صافی گلپایگانی ، «مصاحبه با آیة الله شیخ علی صافی گلپایگانی »، ، ص 116.
- ↑ دوانی ، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیت الله بروجردی، ص 359ـ360؛ واعظ زاده خراسانی ، «مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمین محمد واعظ زاده خراسانی »، ص 231.
- ↑ فاضل لنکرانی ، «مصاحبه با آیة الله محمد فاضل لنکرانی »، صص 153ـ154.
- ↑ سلطانی طباطبائی ، «مصاحبه با آیة الله سیدمحمد باقر سلطانی طباطبائی»، ص 50.
- ↑ فاضل لنکرانی ، «مصاحبه با آیة الله محمد فاضل لنکرانی »، ص 155.
- ↑ بُدَلا، «مصاحبه با حجة الاسلام و المسلمین سید حسین بدلا»، ص 98.
- ↑ واعظ زاده خراسانی ، «مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمین محمد واعظ زاده خراسانی »، ، صص 226 و 238.
- ↑ مکارم شیرازی ، «مزایا و خصایص اخلاقی آیة الله بروجردی »، صص 269ـ273.
- ↑ مجله حوزه، آثار و تالیفات آیةالله بروجردی، ش ۴۳ و ۴۴، صص۲۶۸ و ۶۶.
- ↑ مطهری، مزایا و خدمات آیت الله بروجردی،ص۲۶۳.
- ↑ استادی، رضا، آثار و تألیفات آیت الله بروجردی، ج۱، صص۲۸۹ـ۳۰۳؛ واعظ زاده خراسانی، مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمین محمد واعظ زاده خراسانی، ج۱، صص 211-207.
- ↑ دوانی، مفاخر اسلام، ج۱۲، صص۵۲۶-۵۲۸.
منبع
- بنیاد دائرة المعارف اسلامی، دانشنامه جهان اسلام، به کوشش غلامعلی حدادعادل، تهران: بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، ج 1، 1375.