این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «محمدصادق فیض علی شاه ثانی نمازی شیرازی»
(ویرایش متن و پانویس و افزودن رده، الگو، لینک و منبع) |
(ویرایش متن) |
||
سطر ۵: | سطر ۵: | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
=== خاندان === | ===خاندان=== | ||
وی فرزند ملا محمد جواد | وی فرزند ملا محمد جواد و از خاندان نامی و معتبر نمازی شیراز است که به تجارت و تقوا و امور خیر همواره مشهور بوده اند.<ref>همایی، تاریخ اصفهان(مجلد ابنیه و عمارات)، ص ٣٤٨.</ref> پدرش جهت تجارت تنباکو به اصفهان می آید. | ||
درباره میرزا محمد صادق نمازی ملقب به فیض علی می توان به دو نکته اشاره کرد: نخست این که امیر قلی امینی نوه دختری نمازی در ضمن زندگی نامه خود | درباره میرزا محمد صادق نمازی ملقب به فیض علی می توان به دو نکته اشاره کرد: نخست این که امیر قلی امینی نوه دختری نمازی در ضمن زندگی نامه خود نوشتهاش یادآور میشود که بدون هیچ تعصبی، یکی از بهترین مادران دنیا، که دختر نمازی است را داشته.<ref>امینی، زندگی عبرت آور امیر قلی امینی به قلم خودش، مجله وحید، شماره ۸۷، ص۳۹۹.</ref> گفتنی است که در پایین پای مقبره فیض یکی از دختران محمد صادق نمازی مدفون است و بر سنگ وی چنین نگاشته اند: «آرامگاه مرحومه مغفوره خاور سلطان نمازی بنت مرحوم میرزا محمد صادق ۱۱ بهمن ماه ۱۳۲۷ق.» | ||
نكته قابل ذکر دیگر این که وی برادر علّامه جلیل [[شیخ الشریعه اصفهانی|حاج میرزا فتح اللّه شریعت اصفهانی]] بوده و به همین علّت او را '''طریقت''' می گفته اند.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج3، صص437-436.</ref>همان گونه که فیض علی شاه ثانی در طریقت و | نكته قابل ذکر دیگر این که وی برادر علّامه جلیل [[شیخ الشریعه اصفهانی|حاج میرزا فتح اللّه شریعت اصفهانی]] بوده و به همین علّت او را '''طریقت''' می گفته اند.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج3، صص437-436.</ref>همان گونه که فیض علی شاه ثانی در طریقت و تصوف، شهرت و اعتبار بسیار یافت؛ برادر او در فقه، کلام، رجال و حدیث سرشناس و بلکه کم نظیر بوده است. | ||
=== تحصیلات === | ===تحصیلات=== | ||
محمدصادق پس از آموختن مقدمات علوم، پیشه پدر را پی می گیرد تا این که با حاج محمد کاظم سعادت علــى شــاه معروف به طاووس الفقراء از اقطاب سلسله نعمت اللهی دیدن می کند و جذب او می شود. | محمدصادق پس از آموختن مقدمات علوم، پیشه پدر را پی می گیرد تا این که با حاج محمد کاظم سعادت علــى شــاه معروف به طاووس الفقراء از اقطاب سلسله نعمت اللهی دیدن می کند و جذب او می شود. | ||
میرزا محمد صادق پس از مدتی برای دیدار مرشد خویش که آن روزگار در تهران سکونت داشت، عازم می شود؛ ولی در هنگام ورود، تابوت وی را بر در خانه پیر میبیند و فریاد و فغان مریدان را بر گرد او مشاهده می کند. به واسطه انقلاب زیادی که داشت در موقع غسل دادن مشاهده نمود که غسل دهنده اگرچه به ظاهر دیگرانند اما در واقع جناب حاج ملا سلطان محمد است! و این امر سبب بصیرت او شده از همان جا با جناب میرزا عبدالحسین ریابی که در آن موقع برای زیارت پیر به تهران آمده بود به سمت گناباد روانه شد و پس از تجديد عهد مدتی به ریاضت و تصفيه نفس اشتغال ورزید و | میرزا محمد صادق پس از مدتی برای دیدار مرشد خویش که آن روزگار در تهران سکونت داشت، عازم می شود؛ ولی در هنگام ورود، تابوت وی را بر در خانه پیر میبیند و فریاد و فغان مریدان را بر گرد او مشاهده می کند. به واسطه انقلاب زیادی که داشت در موقع غسل دادن مشاهده نمود که غسل دهنده اگرچه به ظاهر دیگرانند اما در واقع جناب حاج ملا سلطان محمد است! و این امر سبب بصیرت او شده از همان جا با جناب میرزا عبدالحسین ریابی که در آن موقع برای زیارت پیر به تهران آمده بود به سمت گناباد روانه شد و پس از تجديد عهد مدتی به ریاضت و تصفيه نفس اشتغال ورزید و اجازهی دادن اوراد و اذکار یافت.<ref>تابنده، نابغه علم و عرفان، ص ۳۸۹.</ref> | ||
معصوم علی شاه مینویسد: <blockquote>«راقم گوید مکرر صحبت وی حاصل شده [...] ارادت خدمت حـاج محمد کاظم سعادت علی شاه اصفهانی را سرمایه نمود و بعد از ارتحال پدر خود اول کسی که به گنابد رفت و تصدیق به خلافت حاج ملا سلطان علی نمود او بود؛ تجديد عهد میثاق و تکمیل نواقص کرد و اذن ارشاد و لقب فیض علی یافت به اصفهان آمد و بساط تجارت پیچید و در خدمت مرجوعه کوشید و رونقی در کار مجيز ظاهر ساخت و جمعی را مفتون کرد و از سایر ولايات مثل شیراز و کاشان دست ارادت به دامنش می زدند.»<ref>معصوم شیرازی، طرائق الحقایق، | معصوم علی شاه مینویسد: <blockquote>«راقم گوید مکرر صحبت وی حاصل شده [...] ارادت خدمت حـاج محمد کاظم سعادت علی شاه اصفهانی را سرمایه نمود و بعد از ارتحال پدر خود اول کسی که به گنابد رفت و تصدیق به خلافت حاج ملا سلطان علی نمود او بود؛ تجديد عهد میثاق و تکمیل نواقص کرد و اذن ارشاد و لقب فیض علی یافت به اصفهان آمد و بساط تجارت پیچید و در خدمت مرجوعه کوشید و رونقی در کار مجيز ظاهر ساخت و جمعی را مفتون کرد و از سایر ولايات مثل شیراز و کاشان دست ارادت به دامنش می زدند.»<ref>معصوم شیرازی، طرائق الحقایق، ج٤، ص ٥٤٢.</ref></blockquote>امیر قلی امینی نویسنده و روزنامه نگار نامدار معاصر که نوادۀ فیض علی ثانی است درباره جد خویش و ارتباط او با عرفان و تصوف می نویسد: <blockquote>مرحوم میرزا محمد صادق پس از اتمام تحصیلات وارد کار تجارت میشود و روزی که در تجارتخانه خود تنها نشسته بود درویشی وارد حجره او می گردد و چون میرزا تجارت تنباکو میکرد از او درخواست کشیدن قلیانی می کند و در حین کشیدن قلیان صحبت از فقر و درویشی و عرفان به میان می آید و مرحوم میرزا مجذوب درویش گردیده؛ پس از چند جلسه در سلک دراویش نعمت اللهی تابع شادروان حاج ملا سلطان گنابادی در می آید و طولی نمیکشد که به مقام شیخوخیت میرسد و در حوزه اصفهان سالیانی چند سمت نمایندگی مرحوم گنابادی را پیدا می کند.»<ref>امینی، زندگی پر ماجرای من»، مجله خاطرات وحید، شماره ۳۱، ص٤۸.</ref></blockquote>ملا سلطان محمد گنابادی صاحب تفسير معظم «بیان السعاده» دو اجازه نامه یکی در سال ۱۲۹۳ق مشتمل بر اجازه دادن اوراد و اذکار به طالبان راه و دیگری را مبنی بر شیخوخیت و مقام دستگیری از طالبان سلوک در سال ۱۲۹۷ق با لقب فیض علی برای او صادر کرده است.<ref>تابنده، نابغه علم و عرفان، صص ۳۹3 – ۳۹0.</ref> | ||
با توجه به این مدارک آنچه استاد [[جلالالدین همایی|همایی]] در کتاب «[[تاریخ اصفهان(کتاب)|تاریخ اصفهان]]» نوشته مبنی بر این که محمد صادق نمازی از مشایخ و خلفای حاج محمد کاظم سعادت علی شاه بوده،<ref>همایی، تاریخ اصفهان(مجلد ابنیه و عمارات)، ص ٣٤٨.</ref> مقرون به صحت نیست. | |||
با توجه به این مدارک آنچه استاد همایی در کتاب | |||
منابع موجود از مکنت و ثروت فیض علیشاه ثانی و تجمل او در پذیرایی از فقرا و مریدان خبر داده اند. همچنین آمده است که «در سال ۱۳۰۱ قمری منزلی خرید، ولی مردم گفته بودند این منزل معروف است که میمنت ندارد چون جناب حاج ملا سلطان محمد از خریدن منزل آگاه شد به او نوشت: شنیده شد در پی تعمير خانه و اسباب شده اید انسان را یک ذرع و نیم جا کفایت است باید در فکر آخرت و مرگ بود. چون این نامه به او رسید در مجلس فقرا قرائت کرد و فهمید که رفتنی است [...] اتفاقاً پس از هیجده روز از دنیا رفت و در قبرستان تخت فولاد اصفهان تكيه فيضيه، جنب قبر شریف حضرت فیض علیشاه پدر نورعلی شاه اول، دفن گردیده است.<ref>تابنده، نابغه علم و عرفان، ص ۳۹۰.</ref> | منابع موجود از مکنت و ثروت فیض علیشاه ثانی و تجمل او در پذیرایی از فقرا و مریدان خبر داده اند. همچنین آمده است که «در سال ۱۳۰۱ قمری منزلی خرید، ولی مردم گفته بودند این منزل معروف است که میمنت ندارد چون جناب حاج ملا سلطان محمد از خریدن منزل آگاه شد به او نوشت: شنیده شد در پی تعمير خانه و اسباب شده اید انسان را یک ذرع و نیم جا کفایت است باید در فکر آخرت و مرگ بود. چون این نامه به او رسید در مجلس فقرا قرائت کرد و فهمید که رفتنی است [...] اتفاقاً پس از هیجده روز از دنیا رفت و در قبرستان تخت فولاد اصفهان تكيه فيضيه، جنب قبر شریف حضرت فیض علیشاه پدر نورعلی شاه اول، دفن گردیده است.<ref>تابنده، نابغه علم و عرفان، ص ۳۹۰.</ref> | ||
سطر ۴۰: | سطر ۳۸: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
*[[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، سید مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان، سازمان فرهنگی شهرداری اصفهان، | *[[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، سید مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان، سازمان فرهنگی شهرداری اصفهان، 1389. | ||
*مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج3، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1392. | *مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج3، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1392. | ||
نسخهٔ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۵۵
این نوشتا برای بهبود کیفیت نیازمند یک تصویر یا عکس است. |
این نوشتار نیازمند جعبهٔ اطلاعات است. ممکن است بخواهید با افزودن یک جعبهٔ اطلاعات، به استانداردسازی نمایش موضوع کمک کنید. |
میرزا محمّدصادق بن محمّدجواد نمازی شیرازی(متوفی1301ق) ملقب به «فیض علی شاه» عارف کامل از مشایخ صوفیه در قرن سیزدهم هجری بود.
زندگینامه
خاندان
وی فرزند ملا محمد جواد و از خاندان نامی و معتبر نمازی شیراز است که به تجارت و تقوا و امور خیر همواره مشهور بوده اند.[۱] پدرش جهت تجارت تنباکو به اصفهان می آید.
درباره میرزا محمد صادق نمازی ملقب به فیض علی می توان به دو نکته اشاره کرد: نخست این که امیر قلی امینی نوه دختری نمازی در ضمن زندگی نامه خود نوشتهاش یادآور میشود که بدون هیچ تعصبی، یکی از بهترین مادران دنیا، که دختر نمازی است را داشته.[۲] گفتنی است که در پایین پای مقبره فیض یکی از دختران محمد صادق نمازی مدفون است و بر سنگ وی چنین نگاشته اند: «آرامگاه مرحومه مغفوره خاور سلطان نمازی بنت مرحوم میرزا محمد صادق ۱۱ بهمن ماه ۱۳۲۷ق.»
نكته قابل ذکر دیگر این که وی برادر علّامه جلیل حاج میرزا فتح اللّه شریعت اصفهانی بوده و به همین علّت او را طریقت می گفته اند.[۳]همان گونه که فیض علی شاه ثانی در طریقت و تصوف، شهرت و اعتبار بسیار یافت؛ برادر او در فقه، کلام، رجال و حدیث سرشناس و بلکه کم نظیر بوده است.
تحصیلات
محمدصادق پس از آموختن مقدمات علوم، پیشه پدر را پی می گیرد تا این که با حاج محمد کاظم سعادت علــى شــاه معروف به طاووس الفقراء از اقطاب سلسله نعمت اللهی دیدن می کند و جذب او می شود.
میرزا محمد صادق پس از مدتی برای دیدار مرشد خویش که آن روزگار در تهران سکونت داشت، عازم می شود؛ ولی در هنگام ورود، تابوت وی را بر در خانه پیر میبیند و فریاد و فغان مریدان را بر گرد او مشاهده می کند. به واسطه انقلاب زیادی که داشت در موقع غسل دادن مشاهده نمود که غسل دهنده اگرچه به ظاهر دیگرانند اما در واقع جناب حاج ملا سلطان محمد است! و این امر سبب بصیرت او شده از همان جا با جناب میرزا عبدالحسین ریابی که در آن موقع برای زیارت پیر به تهران آمده بود به سمت گناباد روانه شد و پس از تجديد عهد مدتی به ریاضت و تصفيه نفس اشتغال ورزید و اجازهی دادن اوراد و اذکار یافت.[۴]
معصوم علی شاه مینویسد:
«راقم گوید مکرر صحبت وی حاصل شده [...] ارادت خدمت حـاج محمد کاظم سعادت علی شاه اصفهانی را سرمایه نمود و بعد از ارتحال پدر خود اول کسی که به گنابد رفت و تصدیق به خلافت حاج ملا سلطان علی نمود او بود؛ تجديد عهد میثاق و تکمیل نواقص کرد و اذن ارشاد و لقب فیض علی یافت به اصفهان آمد و بساط تجارت پیچید و در خدمت مرجوعه کوشید و رونقی در کار مجيز ظاهر ساخت و جمعی را مفتون کرد و از سایر ولايات مثل شیراز و کاشان دست ارادت به دامنش می زدند.»[۵]
امیر قلی امینی نویسنده و روزنامه نگار نامدار معاصر که نوادۀ فیض علی ثانی است درباره جد خویش و ارتباط او با عرفان و تصوف می نویسد:
مرحوم میرزا محمد صادق پس از اتمام تحصیلات وارد کار تجارت میشود و روزی که در تجارتخانه خود تنها نشسته بود درویشی وارد حجره او می گردد و چون میرزا تجارت تنباکو میکرد از او درخواست کشیدن قلیانی می کند و در حین کشیدن قلیان صحبت از فقر و درویشی و عرفان به میان می آید و مرحوم میرزا مجذوب درویش گردیده؛ پس از چند جلسه در سلک دراویش نعمت اللهی تابع شادروان حاج ملا سلطان گنابادی در می آید و طولی نمیکشد که به مقام شیخوخیت میرسد و در حوزه اصفهان سالیانی چند سمت نمایندگی مرحوم گنابادی را پیدا می کند.»[۶]
ملا سلطان محمد گنابادی صاحب تفسير معظم «بیان السعاده» دو اجازه نامه یکی در سال ۱۲۹۳ق مشتمل بر اجازه دادن اوراد و اذکار به طالبان راه و دیگری را مبنی بر شیخوخیت و مقام دستگیری از طالبان سلوک در سال ۱۲۹۷ق با لقب فیض علی برای او صادر کرده است.[۷]
با توجه به این مدارک آنچه استاد همایی در کتاب «تاریخ اصفهان» نوشته مبنی بر این که محمد صادق نمازی از مشایخ و خلفای حاج محمد کاظم سعادت علی شاه بوده،[۸] مقرون به صحت نیست.
منابع موجود از مکنت و ثروت فیض علیشاه ثانی و تجمل او در پذیرایی از فقرا و مریدان خبر داده اند. همچنین آمده است که «در سال ۱۳۰۱ قمری منزلی خرید، ولی مردم گفته بودند این منزل معروف است که میمنت ندارد چون جناب حاج ملا سلطان محمد از خریدن منزل آگاه شد به او نوشت: شنیده شد در پی تعمير خانه و اسباب شده اید انسان را یک ذرع و نیم جا کفایت است باید در فکر آخرت و مرگ بود. چون این نامه به او رسید در مجلس فقرا قرائت کرد و فهمید که رفتنی است [...] اتفاقاً پس از هیجده روز از دنیا رفت و در قبرستان تخت فولاد اصفهان تكيه فيضيه، جنب قبر شریف حضرت فیض علیشاه پدر نورعلی شاه اول، دفن گردیده است.[۹]
سید اسدالله بیدآبادی، عالم فاضل و محقق فقيه فرزند علامه سید محمد باقر شفتی[۱۰] و همچنین سید شهاب الدين نحوی به میرزا محمد صادق نمازی ارادت داشته اند. در ضمن کتاب نابغه علم و عرفان اسامی برخی از مریدان و سرسپردگان به وی مندرج است. همچنین آمده است که پس از درگذشت وی تا ده سال حاج ملا سلطان محمد گنابادی کسی را برای دستگیری و ارشاد تعیین ننمود چون سؤال شده بود، جواب فرمود: «پس از میرزا صادقی نمیبینم که لایق این مقام باشد.»[۱۱]
وفات
وی در ذیقعده 1301ق وفات یافته و جنب میرزا عبدالحسین فیض علی شاه اوّل در بقعه فیض واقع در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.[۱۲]
مادّه تاریخ وفاتش این بیت است:
بهر تاریخ رحلتش گفتم: | «صادق الوعد بود شیخ جلیل[۱۳]». |
پانویس
- ↑ همایی، تاریخ اصفهان(مجلد ابنیه و عمارات)، ص ٣٤٨.
- ↑ امینی، زندگی عبرت آور امیر قلی امینی به قلم خودش، مجله وحید، شماره ۸۷، ص۳۹۹.
- ↑ مهدوی، اعلام اصفهان، ج3، صص437-436.
- ↑ تابنده، نابغه علم و عرفان، ص ۳۸۹.
- ↑ معصوم شیرازی، طرائق الحقایق، ج٤، ص ٥٤٢.
- ↑ امینی، زندگی پر ماجرای من»، مجله خاطرات وحید، شماره ۳۱، ص٤۸.
- ↑ تابنده، نابغه علم و عرفان، صص ۳۹3 – ۳۹0.
- ↑ همایی، تاریخ اصفهان(مجلد ابنیه و عمارات)، ص ٣٤٨.
- ↑ تابنده، نابغه علم و عرفان، ص ۳۹۰.
- ↑ همایی، تاریخ اصفهان(مجلد ابنیه و عمارات)، ص ٣٤٨.
- ↑ تابنده، نابغه علم و عرفان، ص ٣٩٤.
- ↑ مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج۳، صص426-425.
- ↑ مهدوی، تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی.
منابع
- مهدوی، سید مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان، سازمان فرهنگی شهرداری اصفهان، 1389.
- مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج3، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1392.