این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «حبیبالله نیر اصفهانی»
Kh1.javani (بحث | مشارکتها) (ایجاد رده روحانی) |
Kh1.mirzaei (بحث | مشارکتها) (ویراش) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
[[پرونده:H-nayer.jpg|بندانگشتی|'''ميرزا حبيباللّه نير'''، فاضل ادیب و شاعر متتبع، فرزند [[محمدباقر واثق همدانی|حاج شيخ محمدباقر]] (متخلّص به واثق) در سـال 1308 قمـرى در محلـه ى بيـدآباد اصفهان ديده به جهان گشود.]] | [[پرونده:H-nayer.jpg|بندانگشتی|'''ميرزا حبيباللّه نير'''، فاضل ادیب و شاعر متتبع، فرزند [[محمدباقر واثق همدانی|حاج شيخ محمدباقر]] (متخلّص به واثق) در سـال 1308 قمـرى در محلـه ى بيـدآباد اصفهان ديده به جهان گشود.]] | ||
'''ميرزا حبيباللّه نير'''، فاضل ادیب و شاعر متتبع، فرزند عالم كامـل و اديـب شـاعر [[محمدباقر واثق همدانی|حاج شيخ محمدباقر]] (متخلّص به واثق) در سـال 1308 قمـرى در | '''ميرزا حبيباللّه نير'''، فاضل ادیب و شاعر متتبع، فرزند عالم كامـل و اديـب شـاعر [[محمدباقر واثق همدانی|حاج شيخ محمدباقر]] (متخلّص به واثق) در 21 شوال سـال 1308 قمـرى در اصفهان ديده به جهان گشود. | ||
==زندگی نامه== | ==زندگی نامه== | ||
وی نزد پدر دانشمند خود مقدمات علوم را آموخته، سپس به درس جمعی از بزرگان مانند شیخ مرتضی ریزی و [[محمد کاشی|آخوند کاشی]] حاضر شده و از محضر آنان استفاده و استفاضه نموده و در خدمت میرزا عبدالحسین قدسی (دایی خود) خط و ادب آموخت.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج2، ص423.</ref> | |||
پدرش در علوم قديمه و رياضيات استاد بود و از شاگردان [[محمدحسین فشارکی اصفهانی |آخوند فشاركى]] به شمار | وى در كتاب معادن الافادات خود مىنويسـد: <blockquote>«بـه دو بيتالكمال منتسب و به هر سفينهى علمى عَلَمى از ايشان مرفوع و منتصب» </blockquote>از جانب پدر و مـادر بـه دو خانوادهى عالم و هنرمند منسوب بوده است. | ||
پدرش در علوم قديمه و رياضيات استاد بود و از شاگردان [[محمدحسین فشارکی اصفهانی |آخوند فشاركى]] به شمار مـىآمـد و از علماى عصر اجازهى اجتهـاد داشـت. در سـرودن شعر عربى و فارسى مهارت داشت. | |||
از طرف مادر نيز جد نير آقا ميـرزا محمدعلى قارى خوشنويس بـزرگ خانـدان قدسـى كـه در تندنويسى و ريزنويسى خط نسخ مهارت داشـته و نزديک دويست نسـخه قـرآن نگاشـته اسـت . وى چهار پسر او(يعنى دايىهاى نير) [[عبدالحسین قدسی|ميرزا عبدالحسين قدسى]] میرزا حسن و ميرزا ابوالقاسم و ميرزا مهدى همه از خطاطان مشهور اصـفهان در دورهى معاصر بودهاند. ميرزا عبدالحسين در آموختن خط به نير نقـش ارزنـده اى داشته است. | از طرف مادر نيز جد نير آقا ميـرزا محمدعلى قارى خوشنويس بـزرگ خانـدان قدسـى كـه در تندنويسى و ريزنويسى خط نسخ مهارت داشـته و نزديک دويست نسـخه قـرآن نگاشـته اسـت . وى چهار پسر او(يعنى دايىهاى نير) [[عبدالحسین قدسی|ميرزا عبدالحسين قدسى]] میرزا حسن و ميرزا ابوالقاسم و ميرزا مهدى همه از خطاطان مشهور اصـفهان در دورهى معاصر بودهاند. ميرزا عبدالحسين در آموختن خط به نير نقـش ارزنـده اى داشته است. | ||
سطر ۱۱: | سطر ۱۳: | ||
نير خود فقط دو دختر داشته است و خويشان ديگر او كه اكنون با فاميلى نير در قيد حياتند برادرزادهها و يا خواهرزادههاى اويند. | نير خود فقط دو دختر داشته است و خويشان ديگر او كه اكنون با فاميلى نير در قيد حياتند برادرزادهها و يا خواهرزادههاى اويند. | ||
نير از كودكى به سرايش شعر روى آورد و از آن رو كه در سرايش اشعار عربى و فارسى مهارت داشته است او را شاعرى ذولسانين مىناميدهاند. [[جلال الدین همایی |استاد همايى]] | نير از كودكى به سرايش شعر روى آورد و از آن رو كه در سرايش اشعار عربى و فارسى مهارت داشته است او را شاعرى ذولسانين مىناميدهاند. [[جلال الدین همایی |استاد همايى]] نوشـتهاست او غالباً به عربی شعر میسازد. <ref>مجله آينه پژوهش، ش83 ، مقاله دكتر سيد محمدرضا ابن الرسول.</ref> و [[سید مصلح الدین مهدوی|مرحوم مهدوی]] در تذکرهی خود مینویسد شعر را نیکو میسراید. <ref>مهدوي، تذكره شعراي معاصر اصفهان، ص524.</ref> | ||
جابرى هم نوشته است: <blockquote>در ميدان نظم و نثر مجلّى و سابق است. شهرت او بيشتردر سرودن مادهتاريخ است. او در انجمنهاى ادبى كمتر شركت مىكرده است اساتيد فن شاعرى به اقتضاى تخلّص نير به او لقب نيرالادبا دادهانـد . وى در نقدالشّـعر نيـز صاحبنظر بوده و علاوه بر اشعار عربى به لهجهى اصفهانى اشعارى سروده است.</blockquote>وی طبع روانی در شعر داشته و در انجمن شعرا حضور می یافته و لقب '''«نیّر الادباء»''' را دریافت نموده است. او در فنون ادب و ریاضی و شعر و نقدالشّعر و تجوید و خط و دیگر فنون از صاحب نظران بود. او برای رفع نیازمندی های مادّی شغل حسابداری را انتخاب نموده و تا آخر عمر بدان اشتغال داشت. | |||
به عربی و فارسی شعر می گفت و در فن مادّه گوئی مهارت داشت. جهت بیشتر علمای زمان مرثیه و مادّه تاریخ گفته است. | |||
از ويژگيهاى او اهتمامش به قرآن و استشهادات او به آيات قرآنى است چنانكـه بخشى از كتاب معادنالافادات او به آيات منظوم قرآنى اختصاص دارد. | |||
نير در نزد پدر دانشمند خود تحصيل كـرد و از درس برخـى از علمـاى بـزرگ اصفهان همچون [[مرتضی ریزی|آيتاللّه شيخ مرتضى ريزى]] و [[محمد کاشانی|آخوند كاشـى]] بهـره بـرد . نـزد ميـرزا عبدالحسين قدسى خط و ادب آموخت.<ref>قاسمى، بزم قدسيان، ص382.</ref> | نير در نزد پدر دانشمند خود تحصيل كـرد و از درس برخـى از علمـاى بـزرگ اصفهان همچون [[مرتضی ریزی|آيتاللّه شيخ مرتضى ريزى]] و [[محمد کاشانی|آخوند كاشـى]] بهـره بـرد. نـزد ميـرزا عبدالحسين قدسى خط و ادب آموخت.<ref>قاسمى، بزم قدسيان، ص382.</ref> | ||
آقا جمالالدين قدسى مىنويسد: <blockquote>داراى استعدادى خدادادى و قريحـه سرشـار و حافظه بسيار است. اغلب قرآن و اكثر ادعيه و متجـاوز از ده هـزار اشـعار عربـى و فارسى انشائى و انشادى را محفوظ است. | آقا جمالالدين قدسى مىنويسد: <blockquote>داراى استعدادى خدادادى و قريحـه سرشـار و حافظه بسيار است. اغلب قرآن و اكثر ادعيه و متجـاوز از ده هـزار اشـعار عربـى و فارسى انشائى و انشادى را محفوظ است.<ref>نير، معادن الافادات، ج3 ،ص64.</ref></blockquote>نير در فن مادهتاريخ گويى مهارت بسيار داشته و براى بيشتر علما و رجال زمان مرثيه و مادهتاريخ گفته كه اسامى برخـى از آنهـا بـدين قـرار اسـت<span> </span>: [[محمدحسین فشارکی اصفهانی|آيـت اللّـه مـلا محمدحسين فشاركى]]، [[سید ابوالحسن اصفهانی|آيتاللّه العظمى سيد ابوالحسن اصفهانى]] ، [[احمد بیدآبادی|آيـت اللّـه شـيخ احمـد بيدآبادى]] ، [[احمد شريف|حجتالاسلام ميرزا احمد شريف]]، [[سید ابوالقاسم دهکردی|آيتاللّه العظمى سـيد ابوالقاسـم دهكـردى]] و... <ref>قاسمى، بزم قدسيان، ص397 ـ 408.</ref> | ||
<ref>نير، معادن الافادات، ج3 ،ص64.</ref></blockquote>نير در فن مادهتاريخ گويى مهارت بسيار داشته و براى بيشتر علما و رجال زمان مرثيه و مادهتاريخ گفته كه اسامى برخـى از آنهـا بـدين قـرار اسـت<span> </span>: [[محمدحسین فشارکی اصفهانی|آيـت اللّـه مـلا محمدحسين فشاركى]]، [[سید ابوالحسن اصفهانی|آيتاللّه العظمى سيد ابوالحسن اصفهانى]] ، [[احمد بیدآبادی|آيـت اللّـه شـيخ احمـد بيدآبادى]] ، [[احمد شريف|حجتالاسلام ميرزا احمد شريف]]، [[سید ابوالقاسم دهکردی|آيتاللّه العظمى سـيد ابوالقاسـم دهكـردى]] و... <ref>قاسمى، بزم قدسيان، ص397 ـ 408.</ref> | |||
اين شاعر فرزانه سرانجام در 1379 قمرى ديده از جهان فرو بست و در [[تكيـه ى تويسركانى|تكيـه تويسركانى]] [[تخت فولاد|تختفولاد]] مدفون گردید. <ref>ابنالرسول، سيد محمدرضا، مقاله نيرالادبا، كتاب معادن؛ مجله آيينه پژوهش، سـال چهـاردهم، شـماره پنجم مهدوى، ذكره شعراى معاصر اصفهان، ص524.</ref> نكته قابل تأمـل اينكـه قبـل از وفـاتش در غزلى مادهتاريخ وفاتش را با الهامى از ملائک مىسرايد كه بر سنگ مزارش منقـور است. | اين شاعر فرزانه سرانجام در 1379 قمرى ديده از جهان فرو بست و در [[تكيـه ى تويسركانى|تكيـه تويسركانى]] [[تخت فولاد|تختفولاد]] مدفون گردید. <ref>ابنالرسول، سيد محمدرضا، مقاله نيرالادبا، كتاب معادن؛ مجله آيينه پژوهش، سـال چهـاردهم، شـماره پنجم مهدوى، ذكره شعراى معاصر اصفهان، ص524.</ref> نكته قابل تأمـل اينكـه قبـل از وفـاتش در غزلى مادهتاريخ وفاتش را با الهامى از ملائک مىسرايد كه بر سنگ مزارش منقـور است. | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
از آثار و تأليفات او مىتوان به | از آثار و تأليفات او مىتوان به | ||
از اشعار اوست<span> </span>: | 1. «رسوا در خدع میرزا خدا» ردّ بر بهائیان | ||
2. «رساله کوچکی در اغلاط قرآن های باغچه سرا» به طبع رسیده است. | |||
كتاب معادنالافادات كـه مجموعـه اى از علـوم و مباحث مختلف است و به نامهـاى معـادن العلـوم و معـادن الافـادات اشـتهار دارد و بزرگترين و مهمترين اثر نير به شمار مىآيد اشاره كرد. اين كتاب در سـه بخـش بـه نامهاى تراوش معادى و تراوش معاشى تنظيم شده است. از ديگر آثار او مىتوان به رسالهى الآيات المنظومه فى القرآن كه در ضمن كتاب معـادش بـه چـاپ رسـيده و سوم رسالهاى كوچک در اغلاط چاپى قرآنهاى چاپ باغچهسرا كه به چاپ رسيده و چهارم ديوان اشعار او اشاره نمود كه البته فقط در الذريعه به اين ديوان اشاره شـده است و در ساير منابع كه شرح حال او را نگاشتهاند نامى از مجموعه اشعار نير تحت عنوان ديوان ديده نمىشود. پنجم رسوا، در خَدعر ميرزا خدا در رد بهائيت، و آخرين اثر او كتابى در رد فرقهى بابيه و بدعتهاى آنان به عنوان «رسـوا در خـدع ميـرزا خدا» است كه بطور مستقل انتشار يافته و قسمتهايى از آن در انتهاى كتاب معـادن نقل گرديده است. | |||
ابیات زیر از اشعار اوست<span> </span>: | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|تـا چنـد غـم هجـرت پنهـان كـنم از مـردم | كــاحوال درون پيــدا از ديــدهى خــونريزم}} | {{ب|تـا چنـد غـم هجـرت پنهـان كـنم از مـردم | كــاحوال درون پيــدا از ديــدهى خــونريزم}} | ||
سطر ۳۷: | سطر ۴۶: | ||
{{ب|نير اعظمــم ُكنــد، كســوت ظلمــتم كَنــد | حســنت اگــر بيفكنــد پرتــو روشـناییات<ref>همان، ص126.</ref>}} | {{ب|نير اعظمــم ُكنــد، كســوت ظلمــتم كَنــد | حســنت اگــر بيفكنــد پرتــو روشـناییات<ref>همان، ص126.</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
== فوت == | |||
سرانجام در 4 جمادی الثانیه 1379ق وفات یافته و در یکی از اطاق های جنوبی تکیه تویسرکانی در [[تخت فولاد]] مدفون شد. | |||
اشعار سنگ مزارش چنين است: | اشعار سنگ مزارش چنين است: | ||
سطر ۵۲: | سطر ۶۴: | ||
[[رده:کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]] | [[رده:کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]] | ||
[[رده:شعرای روحانی حوزه علمیه اصفهان]] | [[رده:شعرای روحانی حوزه علمیه اصفهان]] | ||
[[رده:اعلام اصفهان،ج۲]] |
نسخهٔ ۸ مهر ۱۴۰۱، ساعت ۱۰:۱۵

ميرزا حبيباللّه نير، فاضل ادیب و شاعر متتبع، فرزند عالم كامـل و اديـب شـاعر حاج شيخ محمدباقر (متخلّص به واثق) در 21 شوال سـال 1308 قمـرى در اصفهان ديده به جهان گشود.
زندگی نامه
وی نزد پدر دانشمند خود مقدمات علوم را آموخته، سپس به درس جمعی از بزرگان مانند شیخ مرتضی ریزی و آخوند کاشی حاضر شده و از محضر آنان استفاده و استفاضه نموده و در خدمت میرزا عبدالحسین قدسی (دایی خود) خط و ادب آموخت.[۱]
وى در كتاب معادن الافادات خود مىنويسـد:
«بـه دو بيتالكمال منتسب و به هر سفينهى علمى عَلَمى از ايشان مرفوع و منتصب»
از جانب پدر و مـادر بـه دو خانوادهى عالم و هنرمند منسوب بوده است.
پدرش در علوم قديمه و رياضيات استاد بود و از شاگردان آخوند فشاركى به شمار مـىآمـد و از علماى عصر اجازهى اجتهـاد داشـت. در سـرودن شعر عربى و فارسى مهارت داشت.
از طرف مادر نيز جد نير آقا ميـرزا محمدعلى قارى خوشنويس بـزرگ خانـدان قدسـى كـه در تندنويسى و ريزنويسى خط نسخ مهارت داشـته و نزديک دويست نسـخه قـرآن نگاشـته اسـت . وى چهار پسر او(يعنى دايىهاى نير) ميرزا عبدالحسين قدسى میرزا حسن و ميرزا ابوالقاسم و ميرزا مهدى همه از خطاطان مشهور اصـفهان در دورهى معاصر بودهاند. ميرزا عبدالحسين در آموختن خط به نير نقـش ارزنـده اى داشته است.
نير خود فقط دو دختر داشته است و خويشان ديگر او كه اكنون با فاميلى نير در قيد حياتند برادرزادهها و يا خواهرزادههاى اويند.
نير از كودكى به سرايش شعر روى آورد و از آن رو كه در سرايش اشعار عربى و فارسى مهارت داشته است او را شاعرى ذولسانين مىناميدهاند. استاد همايى نوشـتهاست او غالباً به عربی شعر میسازد. [۲] و مرحوم مهدوی در تذکرهی خود مینویسد شعر را نیکو میسراید. [۳]
جابرى هم نوشته است:
در ميدان نظم و نثر مجلّى و سابق است. شهرت او بيشتردر سرودن مادهتاريخ است. او در انجمنهاى ادبى كمتر شركت مىكرده است اساتيد فن شاعرى به اقتضاى تخلّص نير به او لقب نيرالادبا دادهانـد . وى در نقدالشّـعر نيـز صاحبنظر بوده و علاوه بر اشعار عربى به لهجهى اصفهانى اشعارى سروده است.
وی طبع روانی در شعر داشته و در انجمن شعرا حضور می یافته و لقب «نیّر الادباء» را دریافت نموده است. او در فنون ادب و ریاضی و شعر و نقدالشّعر و تجوید و خط و دیگر فنون از صاحب نظران بود. او برای رفع نیازمندی های مادّی شغل حسابداری را انتخاب نموده و تا آخر عمر بدان اشتغال داشت.
به عربی و فارسی شعر می گفت و در فن مادّه گوئی مهارت داشت. جهت بیشتر علمای زمان مرثیه و مادّه تاریخ گفته است.
از ويژگيهاى او اهتمامش به قرآن و استشهادات او به آيات قرآنى است چنانكـه بخشى از كتاب معادنالافادات او به آيات منظوم قرآنى اختصاص دارد.
نير در نزد پدر دانشمند خود تحصيل كـرد و از درس برخـى از علمـاى بـزرگ اصفهان همچون آيتاللّه شيخ مرتضى ريزى و آخوند كاشـى بهـره بـرد. نـزد ميـرزا عبدالحسين قدسى خط و ادب آموخت.[۴]
آقا جمالالدين قدسى مىنويسد:
داراى استعدادى خدادادى و قريحـه سرشـار و حافظه بسيار است. اغلب قرآن و اكثر ادعيه و متجـاوز از ده هـزار اشـعار عربـى و فارسى انشائى و انشادى را محفوظ است.[۵]
نير در فن مادهتاريخ گويى مهارت بسيار داشته و براى بيشتر علما و رجال زمان مرثيه و مادهتاريخ گفته كه اسامى برخـى از آنهـا بـدين قـرار اسـت : آيـت اللّـه مـلا محمدحسين فشاركى، آيتاللّه العظمى سيد ابوالحسن اصفهانى ، آيـت اللّـه شـيخ احمـد بيدآبادى ، حجتالاسلام ميرزا احمد شريف، آيتاللّه العظمى سـيد ابوالقاسـم دهكـردى و... [۶]
اين شاعر فرزانه سرانجام در 1379 قمرى ديده از جهان فرو بست و در تكيـه تويسركانى تختفولاد مدفون گردید. [۷] نكته قابل تأمـل اينكـه قبـل از وفـاتش در غزلى مادهتاريخ وفاتش را با الهامى از ملائک مىسرايد كه بر سنگ مزارش منقـور است.
آثار
از آثار و تأليفات او مىتوان به
1. «رسوا در خدع میرزا خدا» ردّ بر بهائیان
2. «رساله کوچکی در اغلاط قرآن های باغچه سرا» به طبع رسیده است.
كتاب معادنالافادات كـه مجموعـه اى از علـوم و مباحث مختلف است و به نامهـاى معـادن العلـوم و معـادن الافـادات اشـتهار دارد و بزرگترين و مهمترين اثر نير به شمار مىآيد اشاره كرد. اين كتاب در سـه بخـش بـه نامهاى تراوش معادى و تراوش معاشى تنظيم شده است. از ديگر آثار او مىتوان به رسالهى الآيات المنظومه فى القرآن كه در ضمن كتاب معـادش بـه چـاپ رسـيده و سوم رسالهاى كوچک در اغلاط چاپى قرآنهاى چاپ باغچهسرا كه به چاپ رسيده و چهارم ديوان اشعار او اشاره نمود كه البته فقط در الذريعه به اين ديوان اشاره شـده است و در ساير منابع كه شرح حال او را نگاشتهاند نامى از مجموعه اشعار نير تحت عنوان ديوان ديده نمىشود. پنجم رسوا، در خَدعر ميرزا خدا در رد بهائيت، و آخرين اثر او كتابى در رد فرقهى بابيه و بدعتهاى آنان به عنوان «رسـوا در خـدع ميـرزا خدا» است كه بطور مستقل انتشار يافته و قسمتهايى از آن در انتهاى كتاب معـادن نقل گرديده است.
ابیات زیر از اشعار اوست :
تـا چنـد غـم هجـرت پنهـان كـنم از مـردم | كــاحوال درون پيــدا از ديــدهى خــونريزم | |
گر بـى تـو بـود جنـت، در كنگـره ننشـينم | ور بـا تــو بـود دوزخ، در سلسـله آويــزم[۸] | |
*** |
اى كه تمام انس و جان گشته ز جانفدايىات | بـرده ز هـر تَنـى روان جذبـهى دلبرايـىات | |
نير اعظمــم ُكنــد، كســوت ظلمــتم كَنــد | حســنت اگــر بيفكنــد پرتــو روشـناییات[۹] |
فوت
سرانجام در 4 جمادی الثانیه 1379ق وفات یافته و در یکی از اطاق های جنوبی تکیه تویسرکانی در تخت فولاد مدفون شد.
اشعار سنگ مزارش چنين است:
خـــدايا نيـــر عاصـــى بـــه اميـــد بهشـــت آمـــد | خصوص اكنون كه تن در خاک و سر بر روى خشـت آمـد | |
گرفــت از قدســيان الهــام و ســال فــوت را گفتــا | «حبيـــباللّـــه نيــر جـــاودانى در بهشـــت آمـــد»[۱۰] |
پانویس
- ↑ مهدوی، اعلام اصفهان، ج2، ص423.
- ↑ مجله آينه پژوهش، ش83 ، مقاله دكتر سيد محمدرضا ابن الرسول.
- ↑ مهدوي، تذكره شعراي معاصر اصفهان، ص524.
- ↑ قاسمى، بزم قدسيان، ص382.
- ↑ نير، معادن الافادات، ج3 ،ص64.
- ↑ قاسمى، بزم قدسيان، ص397 ـ 408.
- ↑ ابنالرسول، سيد محمدرضا، مقاله نيرالادبا، كتاب معادن؛ مجله آيينه پژوهش، سـال چهـاردهم، شـماره پنجم مهدوى، ذكره شعراى معاصر اصفهان، ص524.
- ↑ معادنالافادات، ج2 ،ص133.
- ↑ همان، ص126.
- ↑ متن سنگنوشته مزارش كه در نزديكى بقعه مرحوم ميرزا عبدالغفار تويسركانى قرار دارد در هواى سرد زمستان سال 86 پس از دو ساعت تفكّر و دقّت بر سنگ مزارش(بـه علـت سـاييدگى و نـامرغوب بـودن سنگ) نوشته شد.
منبع
برگرفته از کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، پژوهش و تألیف علیرضا لطفی(حامد اصفهانی)،اصفهان:سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1390. ص 668