این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «احمد بیدآبادی»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (درج عکس)
جز (درج جعبه اطلاعات عالمان)
 
(۵ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
[[پرونده:Ahmad bidabadi.jpg|بندانگشتی|330x330پیکسل|آیت الله شیخ احمد مجتهد بیدآبادی ]]
{{جعبه اطلاعات عالمان|تصویر=[[پرونده:Ahmad bidabadi.jpg|310x310px|وسط]]|نام کامل=احمد بیدآبادی|شهرت=میرزا احمد مجتهد|زادروز=۱۲۷۸قمری|تاریخ وفات=۱۳۵۷قمری|مدفن=[[تخت فولاد]]، [[تکیه بروجردی]]|اساتید=[[سید محمدباقر خوانساری|میرزا محمد باقر چهارسوقی]]، [[میرزا محمدهاشم چهارسوقی|علامه میرزا محمدهاشم چهارسوقی]]، و...|شاگردان=[[علی ماربینی]]، [[رضا بن محمدحسین مظاهری|آقا رضا مظاهری]]، [[سید محمدرضا شفتی بیدآبادی|آقا سید محمدرضا شفتی]]،و...|اجازه اجتهاد از=علامه میرزا محمدهاشم چهارسوقی، [[سید محمدباقر خوانساری|علامه صاحب روضات]]، و...|اجازه روایت به=[[محمدرضا کلباسی|شیخ مجمدرضا کلباسی]]، [[احمد بیان الواعظین|شیخ احمد بیان الواعظین]]، و...|اجتماعی=مدرس، ائمه جمائت، مجتهد، و...}}
'''شیخ احمد مجتهد بید آبادی''' عالم کامل و فقیه زاهد، قرن چهارده (1278ق -1357ق) در اصفهان بوده است او بزرگترین فرزند آیت‏ اللّه شیخ محمّدجواد حسین‏ آبادى بود. جدش میرزا محمّدحسن، ملقّب به '''ناقوس''' بود.


'''شیخ احمد مجتهد بید آبادی'''(1278ق -1357ق) عالم کامل و فقیه زاهد، قرن چهاردهم در اصفهان بوده است. او تحصیلات خود را نزد میرزا محمدباقر چهارسوقی و میرزا محمدهاشم چهارسوقی فراگرفت و در سیزده سالگی به درجه اجتهاد نائل آمد و به '''میرزا احمد مجتهد''' معروف گردید.


 
==زندگی‌نامه==
 
 
 
 
 
 
<br />
==زندگی نامه==
===ولادت===
===ولادت===
شیخ احمد بید آبادی در حدود سال‏ 1278ق در اصفهان به دنیا آمد.  
شیخ احمد بید آبادی در حدود سال‏ 1278ق در اصفهان به دنیا آمد.  


===خاندان===
===خاندان===
او بزرگترین فرزند آیت‏ اللّه شیخ محمّدجواد حسین‏ آبادى بود. جدش میرزا محمّدحسن، ملقّب به '''ناقوس''' بود، چون خطى بسیار زیبا داشت و عمدتاً به کتابت قرآن و متون اسلامى و نیز تابلوهاى خطى اشتغال داشت.
او بزرگترین فرزند آیت‏ اللّه [[محمدجواد حسین‌آبادی|شیخ محمّدجواد حسین‏ آبادى]] بود. جدش میرزا محمّدحسن، ملقّب به ناقوس بود، چون خطى بسیار زیبا داشت و عمدتاً به کتابت قرآن و متون اسلامى و نیز تابلوهاى خطى اشتغال داشت.


===تحصیلات===
===تحصیلات===
شیخ احمد بیدآبادى، در آغاز از محضر پدر دانشمندش بهره‏ مند شد و همواره با جدّیت کامل به فراگیرى دانش مشغول بود. از دیگر اساتید وى، [[سید محمدباقر خوانساری|میرزا محمّدباقر چهارسوقى]](علاّمه صاحب روضات) و نیز برادرش،[[ محمدهاشم بن زین العابدین خوانساری چهارسوقی|علاّمه میرزا محمّدهاشم چهارسوقى]] بودند. وى چهارده سال توفیق شاگردى مرحوم صاحب روضات را داشت.
شیخ احمد بیدآبادى، در آغاز از محضر پدر دانشمندش بهره‏ مند شد و همواره با جدّیت کامل به فراگیرى دانش مشغول بود. از دیگر اساتید وى، [[سید محمدباقر خوانساری|میرزا محمّدباقر چهارسوقى]](علاّمه صاحب روضات) و نیز برادرش،[[میرزا محمدهاشم چهارسوقی|علاّمه میرزا محمّدهاشم چهارسوقى]] بودند. وى چهارده سال توفیق شاگردى مرحوم صاحب روضات را داشت.<ref>بیان اصفهانی، خلد برین، ص135.</ref>


از آنجا که هوش و ذکاوتى سرشار داشت، قرآن را در سن چهارده سالگى حفظ کرد. کتاب معالم را در سن هفت سالگى خواند و از حفظ کرد. اشعار ابن مالک در کتاب سیوطى را که حاوى حدود هزار بیت است، از حفظ مى‏خواند. از همه مهمتر اینکه در سن سیزده سالگى به مرتبه رفیع اجتهاد نائل آمد و از اساتید معظّم خود اجازه‏ اجتهاد گرفت و به '''میرزا احمد مجتهد''' معروف گردید.
از آنجا که هوش و ذکاوتى سرشار داشت، قرآن را در سن چهارده سالگى حفظ کرد. کتاب معالم را در سن هفت سالگى خواند و از حفظ کرد. اشعار ابن مالک در کتاب سیوطى را که حاوى حدود هزار بیت است، از حفظ مى‏‌خواند. از همه مهمتر اینکه در سن سیزده سالگى به مرتبه رفیع اجتهاد نائل آمد و از اساتید معظّم خود اجازه‏ اجتهاد گرفت و به '''میرزا احمد مجتهد''' معروف گردید.<ref>خلیلیان، مصاحبه با خاندان شیخ احمد بیدآبادی 1384/4/27.</ref>


===شاگردان===
===شاگردان===
بیدآبادی به امر تدریس نیز همّت می گماشت و مَدْرس­های وى یکى در [[مدرسه علمیه میرزا مهدی|مدرسه میرزا مهدی]] دیگرى کنار منزلشان بود که هنوز موجود است. در مدّت پنجاه سال حضور در محله‏ بیدآباد و مدرسه‏ میرزا مهدى، بزرگانى چند در محضر آن استاد بزرگ حضور مى یافتند و از علوم و کمالات و فضایل وى بهره‏ ها مى بردند؛ از آن جمله مى توان به آیات و حجج اسلام ذیل اشاره نمود:
بیدآبادی به امر تدریس نیز همّت می گماشت و مَدْرس­های وى یکى در [[مدرسه علمیه میرزا مهدی|مدرسه میرزا مهدی]] دیگرى کنار منزلشان بود که هنوز موجود است. در مدّت پنجاه سال حضور در محله‏ بیدآباد و مدرسه‏ میرزا مهدى، بزرگانى چند در محضر آن استاد بزرگ حضور مى یافتند و از علوم و کمالات و فضایل وى بهره‏ ها مى بردند؛ از آن جمله مى توان به آیات و حجج اسلام ذیل اشاره نمود:


1- برادر وى میرزا محمّدعلى شاه‏ آبادى
1- برادر وى [[محمدعلی شاه آبادی|میرزا محمّدعلى شاه‏ آبادى]]


2- [[آقا جمال خوانساری|آقا جمال ‏الدین خوانسارى]]
2- آقا جمال ‏الدین خوانسارى


3- شیخ محمّدرضا کلباسى، صاحب اجازه‏ روایات از ایشان
3- [[محمدرضا کلباسی|شیخ محمّدرضا کلباسى]]، صاحب اجازه‏ روایات از وی


4- ملّا على ماربینى
4- [[علی ماربینی|ملّا على ماربینى]]


5- آقارضا مظاهرى
5- [[رضا بن محمدحسین مظاهری|آقارضا مظاهرى]]


6- [[سید عبدالحسین طیب|سیّد عبدالحسین طیّب]]
6- [[سید عبدالحسین طیب|سیّد عبدالحسین طیّب]]


7- آقا محمّد مقدس
7- [[سید محمد بن عبدالحسین مقدس|آقا محمّد مقدس]]
 
8- [[احمد بیان الواعظین|شیخ احمد بیان‏ الواعظین]]، صاحب اجازه روایت از ایشان
 
9 - آقا سیّد محمّدرضا شفتى.
 
 
==آثار و فعالیت ها==
 
===آثار===
از مرحوم میرزا احمد مجتهد بیدآبادى تألیفات مرتّبى باقى نمانده است و جزوات فقه و اصول نامرتب از تقریرات اساتیدش پس از فوت وى توسط اولادش نزد آیت­ الله شاه آبادی فرستاده شد<ref>معلم حبيب آبادى، رجال خاندان كلباسى، مخطوط،ص 66.</ref>.
===فعالیت ها===
وی حدود پنجاه سال در اصفهان به اقامه جماعت و هدایت و ارشاد مردم ‏پرداخت. در هفته، سه چهار شب منبر می رفت و مردم را با مواعظ شافیه و نصایح کافیه‏ خود بهره مند مى نمود و در ماه مبارک رمضان، نماز و منبر آن مرحوم، رونق و اهمیّت به سزایى داشت <ref>بیان اصفهانی، احمد، ص135.</ref>.
 
==جایگاه==
===جایگاه اخلاقی===


شیخ احمد بیان در کتاب «خلد برین» استادش را چنین معرفى مى کند:
8- [[احمد بیان الواعظین|شیخ احمد بیان‏ الواعظین]]، صاحب اجازه روایت از وی


«از اعاظم علما و اکابر فقها و وعّاظ معاصر است. آن جناب اعبد عبّاد بود و ازهد زهّاد. الحق آن ستوده خصال در امورى چند متفرّد بود:
9 - [[سید محمدرضا شفتی بیدآبادی|آقا سیّد محمّدرضا شفتى]]
==سیره اخلاقی==
شیخ احمد بیان در کتاب «خلد برین» استادش را چنین معرفى مى کند:<blockquote>«از اعاظم علما و اکابر فقها و وعّاظ معاصر است. آن جناب اعبد عبّاد بود و ازهد زهّاد. الحق آن ستوده خصال در امورى چند متفرّد بود:


اوّل: در حافظه و ذکاوت اعجوبة عصر بود. دعاهاى مطوّله، مثل دعاى ابوحمزه ثمالى را به طور تقطیع در قنوت نوافل با لهجه بسیار جذّابى قرائت مى‏نمود.
اوّل: در حافظه و ذکاوت اعجوبة عصر بود. دعاهاى مطوّله، مثل دعاى ابوحمزه ثمالى را به طور تقطیع در قنوت نوافل با لهجه بسیار جذّابى قرائت مى‏‌نمود.


دوم: در احاطه بر فروع فقهیه به طورى مسلّط بود که عدیل و نظیرى نداشت.
دوم: در احاطه بر فروع فقهیه به طورى مسلّط بود که عدیل و نظیرى نداشت.
سطر ۶۵: سطر ۴۴:
سوم: در اخلاق و ارادت به خانواده عصمت و طهارت جدّیت تامّه داشت.
سوم: در اخلاق و ارادت به خانواده عصمت و طهارت جدّیت تامّه داشت.


چهارم: در فتوّت و جوانمردى و فرزانگى آیت وقت بود.»
چهارم: در فتوّت و جوانمردى و فرزانگى آیت وقت بود.»<ref>بیان اصفهانی، خلد برین، ص135.</ref></blockquote>شیخ احمد مجتهد از جایگاه ویژه‏ اى در اخلاق و زهد و تقوى برخوردار بود و در فضایل انسانى و مکارم اخلاقى، مدارج بالایى را پیمود. چنانکه شاگردش بیان ‏الواعظین اشاره کرده است، او در اخلاق و ارادت به خاندان عصمت و طهارت جدیّت تام داشت. وى محل سکونت خود را اهدایى از طرف حضرت رضا(ع) مى‏ دانست و همه ساله در منزلش مراسم روضه‏ خوانىِ دهه‏ اوّل محرم برپا بود؛ چنانکه این سنت پس از 115 سال هنوز ادامه دارد.


شیخ احمد مجتهد از جایگاه ویژه‏ اى در اخلاق و زهد و تقوى برخوردار بود و در فضایل انسانى و مکارم اخلاقى، مدارج بالایى را پیمود. چنانکه شاگردش بیان ‏الواعظین اشاره کرده است، او در اخلاق و ارادت به خاندان عصمت و طهارت جدیّت تام داشت. وى محل سکونت خود را اهدایى از طرف حضرت رضا - علیه ‏السلام- مى‏ دانست و همه ساله در منزلش مراسم روضه‏ خوانىِ دهه‏ اوّل محرم برپا بود؛ چنانکه این سنت پس از 115 سال هنوز ادامه دارد.
وی از شب بیستم و یکم ماه رمضان شبانه ‏روزى در مدرسه میرزا مهدى معتکف مى‏ شد و عبادت مى‏ کرد و در نوافل و مستحبات بسیار جدّى بود؛ به طورى که دعاى کمیل را در سجود نمازهاى مستحبى مى ‏خواند.


وی از شب بیستم و یکم ماه رمضان شبانه ‏روزى در مدرسه میرزا مهدى معتکف مى‏ شد و عبادت مى‏ کرد و در نوافل و مستحبات بسیار جدّى بود؛ به طورى که دعاى کمیل را در سجود نمازهاى مستحبى مى ‏خواند.
==جایگاه==


===جایگاه علمی===
===جایگاه علمی===
در مورد جدیت در امر تحصیل همین بس که در طول چهارده سال شاگردى مرحوم صاحب روضات، حتى روزهاى تعطیل را هم به درس وى مى‏ رفته است.
در مورد جدیت در امر تحصیل همین بس که در طول چهارده سال شاگردى مرحوم صاحب روضات، حتى روزهاى تعطیل را هم به درس وى مى‏ رفته است.


وى شش اجازه از اساتید خود دریافت کرد که یکى از علاّمه صاحب روضات به سال 1304ق و دیگرى اجازه اجتهاد از علاّمه میرزا محمّدهاشم چهارسوقى به سال 1305ق و اجازه ششم از پدرش به سال 1308ق در سن سى سالگى است.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج11، ص16.</ref>


وى شش اجازه از اساتید خود دریافت کرد که یکى از علاّمه صاحب روضات به سال 1304ق و دیگرى اجازه اجتهاد از علاّمه میرزا محمّدهاشم چهارسوقى به سال 1305ق و اجازه ششم از پدرش به سال 1308ق در سن سى سالگى است.
آیت ‏اللّه میرزا محمّدجواد حسین‏ آبادى در اجازه‏ اى که به فرزندش، شیخ احمد داده، چنین مى‌‏نویسد:<blockquote>«چون بعضى از برادرانم از علما، براى فرزندم شیخ احمد از من استجازه کردند، در حالى که او نوجوانى بیش نبود، به آنان گفتم که اگرچه در این زمان هیچ‏کس به اندازه او به چنین درجه‏ اى از علم نرسیده است، ممکن است اهل عناد گمان کنند که اجازه‏ من به او از حبّ پدرى است و به این جهت گفتم که دیگر اساتید به وى اجازه دهند. پس جمعى از بزرگان علماء، کثرّاللّه تعالى امثالهم، به او اجازه اجتهاد دادند، بعضى قبل از بلوغ وى بود و بعضى بعد از بلوغ وى، به حیثى که هیچ‏کس جرأت انکار آن را نیافت و چون تعداد اجازت آن به پنج رسید، من نیز این اجازت را با ششمین اجازه از جانب خودم تمام کردم».</blockquote>


[[محمدجواد بن محمدحسن حسین‌آبادی اصفهانی|آیت ‏اللّه میرزا محمّدجواد حسین‏ آبادى]] در اجازه‏ اى که به فرزندش، شیخ احمد داده، چنین مى‏نویسد:
==آثار و فعالیت ها==


«چون بعضى از برادرانم از علما، براى فرزندم شیخ احمد از من استجازه کردند، در حالى که او نوجوانى بیش نبود، به آنان گفتم که اگرچه در این زمان هیچ‏کس به اندازه او به چنین درجه‏ اى از علم نرسیده است، ممکن است اهل عناد گمان کنند که اجازه‏ من به او از حبّ پدرى است و به این جهت گفتم که دیگر اساتید به وى اجازه دهند. پس جمعى از بزرگان علماء، کثرّاللّه تعالى امثالهم، به او اجازه اجتهاد دادند، بعضى قبل از بلوغ وى بود و بعضى بعد از بلوغ وى، به حیثى که هیچ‏کس جرأت انکار آن را نیافت و چون تعداد اجازت آن به پنج رسید، من نیز این اجازت را با ششمین اجازه از جانب خودم تمام کردم».
===آثار===
از مرحوم میرزا احمد مجتهد بیدآبادى تألیفات مرتّبى باقى نمانده است و جزوات فقه و اصول نامرتب از تقریرات اساتیدش پس از فوت وى توسط اولادش نزد آیت­ الله شاه آبادی فرستاده شد<ref>معلم حبيب آبادى، رجال خاندان كلباسى(مخطوط)، ص 66.</ref>.
===فعالیت ها===
وی حدود پنجاه سال در اصفهان به اقامه جماعت و هدایت و ارشاد مردم ‏پرداخت. در هفته، سه چهار شب منبر می رفت و مردم را با مواعظ شافیه و نصایح کافیه‏ خود بهره مند مى نمود و در ماه مبارک رمضان، نماز و منبر آن مرحوم، رونق و اهمیّت به سزایى داشت.<ref>بیان اصفهانی، خلد برین، ص135.</ref>


===جایگاه اجتماعی===
مرحوم شیخ احمد مانند پدر بزرگوارش در اصفهان به اجراى حدود الهى مى‏ پرداخت. وی در مدرسه میرزا مهدى(مسجد المهدى) محکمه و مراجعه داشته، علاوه بر تدریس، به امور قضا و رفع اختلافات نیز اشتغال داشت.
مرحوم شیخ احمد مانند پدر بزرگوارش در اصفهان به اجراى حدود الهى مى‏ پرداخت. وی در مدرسه میرزا مهدى(مسجد المهدى) محکمه و مراجعه داشته، علاوه بر تدریس، به امور قضا و رفع اختلافات نیز اشتغال داشت.


<br />
==وفات==
شیخ احمد مجتهد بیدآبادى در روز چهارشنبه 21 جمادى‏ الاول 1357ق مطابق با 29 تیر 1317ش در حدود هشتاد سالگی وفات یافت و در [[تخت فولاد]] داخل [[تکیه بروجردی|بقعه‏ بروجردى]] به خاک سپرده شد.<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج1، صص347-345.</ref>


==افتخارات و تقدیر ها==
مرحــوم [[عبدالجواد خطیب|ميرزا عبدالجــواد خطيــب]] (متوفی 1359ق)در وفات او می گويد:


===افتخارات===
{{شعر}}
در سن سیزده سالگى به مرتبه رفیع اجتهاد نائل آمد و از اساتید معظّم خود اجازه‏ اجتهاد گرفت و به '''میرزا احمد مجتهد''' معروف گردید.
{{ب|به معراج قــرب احد رفت احمد|حضــور شهنشــاه عالــم محمــد}}
 
{{ب|چنان با براق او روان شد به جنّت|در آغــوش حوران به عيش مخلد}}
==وفات==
{{ب|چــو در بندگى بــود در حد اعلى|نمودش خدا شــامل لطف بى حد}}
شیخ احمد مجتهد بیدآبادى در روز چهارشنبه 21 جمادى‏ الاول 1357ق / 29 تیر 1317ش در حدود هشتاد سالگی وفات یافت و در [[تخت فولاد]] داخل [[تکیه بروجردی|بقعه‏ بروجردى]] به خاک سپرده شد.
{{ب|بــه ترويــج شــرع متيــن مطهــر|به هر حالت احوال بودش مُمَهّد}}
{{پایان شعر}}


مرحــوم ميرزا عبدالجــواد خطيــب (1359ق)در وفات او می گويد:
و در بيت آخر ماده تاريخ فوت وی را گويد:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|به معراج قــرب احد رفت احمد|حضــور شهنشــاه عالــم ّ محمــد}}
{{ب|«خطيب» آه ز دلبر آورد و گفتا|«بمعراج قرب احد رفت احمد» <ref>خلیلیان، مصاحبه با خاندان بید آبادی، ص77.</ref>.}}
{{ب|چنان با براق او روان شد به جنّت|در آغــوش حوران به عيش ّ مخلد}}
{{ب|چــو در بندگى بــود در ّ حد اعلى|نمودش خدا شــامل لطف بى حد}}
{{ب|بــه ترويــج شــرع متيــن ّ مطهــر|به هر حالت احوال بودش ُممهد...}}
{{م|و در بيت آخر ماده تاريخ فوت وي را گويد:}}
{{ب|... «خطيبـ»هازدلبرآوردوگفتا|«بمعراج قرب احد رفت احمد» <ref>خلیلیان، حمید، مصاحبه با خاندان بید آبادی، ص77 </ref>.}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
<br />
<br />
==پانویس==
==پانویس==
<references />
<references />
سطر ۱۱۷: سطر ۹۴:
[[رده:مجتهدین]]
[[رده:مجتهدین]]
[[رده:خاندان بیدآبادی]]
[[رده:خاندان بیدآبادی]]
[[رده:واعظین]]
[[رده:مدرسین]]
[[رده:ائمه جماعت]]
[[رده:خاندان علمی شاه آبادای]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۱۲

Ahmad bidabadi.jpg
اطلاعات فردی و علمی
نام کاملاحمد بیدآبادی
شهرتمیرزا احمد مجتهد
زادروز۱۲۷۸قمری
تاریخ وفات۱۳۵۷قمری
مدفنتخت فولاد، تکیه بروجردی
اساتیدمیرزا محمد باقر چهارسوقی، علامه میرزا محمدهاشم چهارسوقی، و...
شاگردانعلی ماربینی، آقا رضا مظاهری، آقا سید محمدرضا شفتی،و...
اجازه اجتهاد ازعلامه میرزا محمدهاشم چهارسوقی، علامه صاحب روضات، و...
اجازه روایت بهشیخ مجمدرضا کلباسی، شیخ احمد بیان الواعظین، و...
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
اجتماعیمدرس، ائمه جمائت، مجتهد، و...


شیخ احمد مجتهد بید آبادی(1278ق -1357ق) عالم کامل و فقیه زاهد، قرن چهاردهم در اصفهان بوده است. او تحصیلات خود را نزد میرزا محمدباقر چهارسوقی و میرزا محمدهاشم چهارسوقی فراگرفت و در سیزده سالگی به درجه اجتهاد نائل آمد و به میرزا احمد مجتهد معروف گردید.

زندگی‌نامه

ولادت

شیخ احمد بید آبادی در حدود سال‏ 1278ق در اصفهان به دنیا آمد.

خاندان

او بزرگترین فرزند آیت‏ اللّه شیخ محمّدجواد حسین‏ آبادى بود. جدش میرزا محمّدحسن، ملقّب به ناقوس بود، چون خطى بسیار زیبا داشت و عمدتاً به کتابت قرآن و متون اسلامى و نیز تابلوهاى خطى اشتغال داشت.

تحصیلات

شیخ احمد بیدآبادى، در آغاز از محضر پدر دانشمندش بهره‏ مند شد و همواره با جدّیت کامل به فراگیرى دانش مشغول بود. از دیگر اساتید وى، میرزا محمّدباقر چهارسوقى(علاّمه صاحب روضات) و نیز برادرش،علاّمه میرزا محمّدهاشم چهارسوقى بودند. وى چهارده سال توفیق شاگردى مرحوم صاحب روضات را داشت.[۱]

از آنجا که هوش و ذکاوتى سرشار داشت، قرآن را در سن چهارده سالگى حفظ کرد. کتاب معالم را در سن هفت سالگى خواند و از حفظ کرد. اشعار ابن مالک در کتاب سیوطى را که حاوى حدود هزار بیت است، از حفظ مى‏‌خواند. از همه مهمتر اینکه در سن سیزده سالگى به مرتبه رفیع اجتهاد نائل آمد و از اساتید معظّم خود اجازه‏ اجتهاد گرفت و به میرزا احمد مجتهد معروف گردید.[۲]

شاگردان

بیدآبادی به امر تدریس نیز همّت می گماشت و مَدْرس­های وى یکى در مدرسه میرزا مهدی دیگرى کنار منزلشان بود که هنوز موجود است. در مدّت پنجاه سال حضور در محله‏ بیدآباد و مدرسه‏ میرزا مهدى، بزرگانى چند در محضر آن استاد بزرگ حضور مى یافتند و از علوم و کمالات و فضایل وى بهره‏ ها مى بردند؛ از آن جمله مى توان به آیات و حجج اسلام ذیل اشاره نمود:

1- برادر وى میرزا محمّدعلى شاه‏ آبادى

2- آقا جمال ‏الدین خوانسارى

3- شیخ محمّدرضا کلباسى، صاحب اجازه‏ روایات از وی

4- ملّا على ماربینى

5- آقارضا مظاهرى

6- سیّد عبدالحسین طیّب

7- آقا محمّد مقدس

8- شیخ احمد بیان‏ الواعظین، صاحب اجازه روایت از وی

9 - آقا سیّد محمّدرضا شفتى

سیره اخلاقی

شیخ احمد بیان در کتاب «خلد برین» استادش را چنین معرفى مى کند:

«از اعاظم علما و اکابر فقها و وعّاظ معاصر است. آن جناب اعبد عبّاد بود و ازهد زهّاد. الحق آن ستوده خصال در امورى چند متفرّد بود:

اوّل: در حافظه و ذکاوت اعجوبة عصر بود. دعاهاى مطوّله، مثل دعاى ابوحمزه ثمالى را به طور تقطیع در قنوت نوافل با لهجه بسیار جذّابى قرائت مى‏‌نمود.

دوم: در احاطه بر فروع فقهیه به طورى مسلّط بود که عدیل و نظیرى نداشت.

سوم: در اخلاق و ارادت به خانواده عصمت و طهارت جدّیت تامّه داشت.

چهارم: در فتوّت و جوانمردى و فرزانگى آیت وقت بود.»[۳]

شیخ احمد مجتهد از جایگاه ویژه‏ اى در اخلاق و زهد و تقوى برخوردار بود و در فضایل انسانى و مکارم اخلاقى، مدارج بالایى را پیمود. چنانکه شاگردش بیان ‏الواعظین اشاره کرده است، او در اخلاق و ارادت به خاندان عصمت و طهارت جدیّت تام داشت. وى محل سکونت خود را اهدایى از طرف حضرت رضا(ع) مى‏ دانست و همه ساله در منزلش مراسم روضه‏ خوانىِ دهه‏ اوّل محرم برپا بود؛ چنانکه این سنت پس از 115 سال هنوز ادامه دارد.

وی از شب بیستم و یکم ماه رمضان شبانه ‏روزى در مدرسه میرزا مهدى معتکف مى‏ شد و عبادت مى‏ کرد و در نوافل و مستحبات بسیار جدّى بود؛ به طورى که دعاى کمیل را در سجود نمازهاى مستحبى مى ‏خواند.

جایگاه

جایگاه علمی

در مورد جدیت در امر تحصیل همین بس که در طول چهارده سال شاگردى مرحوم صاحب روضات، حتى روزهاى تعطیل را هم به درس وى مى‏ رفته است.

وى شش اجازه از اساتید خود دریافت کرد که یکى از علاّمه صاحب روضات به سال 1304ق و دیگرى اجازه اجتهاد از علاّمه میرزا محمّدهاشم چهارسوقى به سال 1305ق و اجازه ششم از پدرش به سال 1308ق در سن سى سالگى است.[۴]

آیت ‏اللّه میرزا محمّدجواد حسین‏ آبادى در اجازه‏ اى که به فرزندش، شیخ احمد داده، چنین مى‌‏نویسد:

«چون بعضى از برادرانم از علما، براى فرزندم شیخ احمد از من استجازه کردند، در حالى که او نوجوانى بیش نبود، به آنان گفتم که اگرچه در این زمان هیچ‏کس به اندازه او به چنین درجه‏ اى از علم نرسیده است، ممکن است اهل عناد گمان کنند که اجازه‏ من به او از حبّ پدرى است و به این جهت گفتم که دیگر اساتید به وى اجازه دهند. پس جمعى از بزرگان علماء، کثرّاللّه تعالى امثالهم، به او اجازه اجتهاد دادند، بعضى قبل از بلوغ وى بود و بعضى بعد از بلوغ وى، به حیثى که هیچ‏کس جرأت انکار آن را نیافت و چون تعداد اجازت آن به پنج رسید، من نیز این اجازت را با ششمین اجازه از جانب خودم تمام کردم».

آثار و فعالیت ها

آثار

از مرحوم میرزا احمد مجتهد بیدآبادى تألیفات مرتّبى باقى نمانده است و جزوات فقه و اصول نامرتب از تقریرات اساتیدش پس از فوت وى توسط اولادش نزد آیت­ الله شاه آبادی فرستاده شد[۵].

فعالیت ها

وی حدود پنجاه سال در اصفهان به اقامه جماعت و هدایت و ارشاد مردم ‏پرداخت. در هفته، سه چهار شب منبر می رفت و مردم را با مواعظ شافیه و نصایح کافیه‏ خود بهره مند مى نمود و در ماه مبارک رمضان، نماز و منبر آن مرحوم، رونق و اهمیّت به سزایى داشت.[۶]

مرحوم شیخ احمد مانند پدر بزرگوارش در اصفهان به اجراى حدود الهى مى‏ پرداخت. وی در مدرسه میرزا مهدى(مسجد المهدى) محکمه و مراجعه داشته، علاوه بر تدریس، به امور قضا و رفع اختلافات نیز اشتغال داشت.

وفات

شیخ احمد مجتهد بیدآبادى در روز چهارشنبه 21 جمادى‏ الاول 1357ق مطابق با 29 تیر 1317ش در حدود هشتاد سالگی وفات یافت و در تخت فولاد داخل بقعه‏ بروجردى به خاک سپرده شد.[۷]

مرحــوم ميرزا عبدالجــواد خطيــب (متوفی 1359ق)در وفات او می گويد:

به معراج قــرب احد رفت احمدحضــور شهنشــاه عالــم محمــد
چنان با براق او روان شد به جنّتدر آغــوش حوران به عيش مخلد
چــو در بندگى بــود در حد اعلىنمودش خدا شــامل لطف بى حد
بــه ترويــج شــرع متيــن مطهــربه هر حالت احوال بودش مُمَهّد

و در بيت آخر ماده تاريخ فوت وی را گويد:

«خطيب» آه ز دلبر آورد و گفتا«بمعراج قرب احد رفت احمد» [۸].


پانویس

  1. بیان اصفهانی، خلد برین، ص135.
  2. خلیلیان، مصاحبه با خاندان شیخ احمد بیدآبادی 1384/4/27.
  3. بیان اصفهانی، خلد برین، ص135.
  4. آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج11، ص16.
  5. معلم حبيب آبادى، رجال خاندان كلباسى(مخطوط)، ص 66.
  6. بیان اصفهانی، خلد برین، ص135.
  7. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج1، صص347-345.
  8. خلیلیان، مصاحبه با خاندان بید آبادی، ص77.

منبع

  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج۱، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، ۱۳۸۹.