این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «تکیه بابا رکن الدین»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ایجاد منبع)
(ویرایش جزیی)
 
(۷ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
[[پرونده:Tekyeh baba rokn aldin.jpg|بندانگشتی|نمایی از تکیه بابا رکن الدین]]
{{جعبه اطلاعات مکان|تصویر=[[پرونده:Baba rokn aldin.jpg|px500|وسط]]|نام=تکیه بابا رکن الدین|کشور=ایران|شهر=اصفهان|دوره ساخت=صفویه|کاربری=قبرستان}}
'''تکیه بابا رکن الدین'''، از کهن ترین تکایای موجود در [[تخت فولاد]] به شمار می آید و به دلیل همین قدمت تاریخی یکی از مهمترین تکیه های تخت فولاد نیز محسوب می شود.<ref>عقیلی، تخت فولاد اصفهان، صص۳۲_۳۹.</ref>
 
'''تکیه و بقعه بابا رکن الدین،''' مدفن يكى از عرفاى مشهور قرن هشتم هجرى قمرى، به نام ركن الدّين مسعود بن عبدالله بيضاوى، معروف به '''بابا ركن الدّين''' است كه علمای بزرگ دوران صفوى، همچون شيخ بهايى و علامه مجلسى به او ارادت خاصّ داشته و به جلالت قدر او اذعان نموده و او را صاحب كرامات دانسته اند.<ref>گزی، تذکرة‌القبور، ص 43.</ref> این تکیه از کهن ترین تکایای موجود در [[تخت فولاد]] به شمار می آید و به دلیل همین قدمت تاریخی یکی از مهمترین تکیه های تخت فولاد نیز محسوب می شود.<ref>عقیلی، تخت فولاد اصفهان، صص۳۲_۳۹.</ref>  


==وجه تسمیه==
==وجه تسمیه==
در برخی منابع از دفن بابا رکن الدین در تکیه ی منسوب به خود او سخن به میان آمده است و این نشان از وجود تکیه در زمان خود او دارد.
در برخی منابع از دفن بابا رکن الدین در تکیه ی منسوب به خود او سخن به میان آمده است و این نشان از وجود تکیه در زمان خود او دارد. شهرت بابا رکن الدین در دوره ی صفویه آن چنان بود که در منابع دوره ی صفوی گورستان تخت فولاد را به نام «مزار بابا رکن الدین» می گفته اند. به لحاظ شهرت و اعتبار تکیه بابا رکن الدین، بزرگان و عرفای زیادی به این تکیه رفت و آمد داشته اند. در دوره ی صفوی بزرگانی چون [[شیخ بهایی]]، [[محمد تقی مجلسی|محمّدتقی مجلسی]] و بعدها [[محمدابراهیم کلباسی|حاجی کلباسی]] و علمای دیگر احترام و ارادت خاصی به مدفون در این تکیه داشته اند و حتّی نقل است که شاه عباس به جهت احترام ویژه ای که برای شیخ بهایی قائل بود به تعمیر و بنای بقعه بابا رکن الدین پرداخت.<ref>موسوی بجنوردی، دایره المعارف بزرگ اسلامی، جلد دهم، صص 745-746.</ref> بر روی قبر، سنگ بزرگی از جنس مرمر با کتیبه ای به خط ثلث زیبا نصب شده است.
 
شهرت بابا رکن الدین در دوره ی صفویه آن چنان بود که در منابع دوره ی صفوی گورستان تخت فولاد را به نام «مزار بابا رکن الدین» می گفته اند.
 
به لحاظ شهرت و اعتبار تکیه بابا رکن الدین، بزرگان و عرفای زیادی به این تکیه رفت و آمد داشته اند. در دوره ی صفوی بزرگانی چون [[شیخ بهایی]]، [[محمد تقی مجلسی|محمّدتقی مجلسی]] و بعدها [[محمدابراهیم کلباسی|حاجی کلباسی]] و علمای دیگر احترام و ارادت خاصی به مدفون در این تکیه داشته اند و حتّی نقل است که شاه عباس به جهت احترام ویژه ای که برای شیخ بهایی قائل بود به تعمیر و بنای بقعه بابا رکن الدین پرداخت.<ref>دایره المعارف بزرگ اسلامی،جلد دهم، ص 745 و 746.</ref>


<br />
<br />
سطر ۱۶: سطر ۱۳:


<br />
<br />
[[پرونده:Namay Dakheli Baba Roknedin.jpg|بندانگشتی|نمای داخلی بقعه بابا رکن الدین]]
==سبک معماری==
از شیوه ی معماری گنبد که متعلق به دوره ی ایلخانی است، می توان به قدمت آن پی برد. بنای اصلی بقعه و گنبد از قرن هشتم هجری، آجری بوده و دردوره ی صفوّی مرّمت کلی و هرم دوازده ضلعی و ایوان الحاق گردیده است. این بنا دارای هرمی مخروطی دوازده ضلعی است که بر روی پنج پایه قرار دارد. محور اصلی آن با سمت قبله دقیقاً مطابقت دارد. معمارى بناى بقعه شامل فضاى گنبد خانه با طرح پنج صفّه داخلى است كه به وسيله آجر و گچ و سنگ و همچنين تزيينات كاشيكارى در خارج بنا ساخته شده است. مدفن متعلق به باباركن الدّين در صفه شرقى گنبد خانه واقع شده است. همچنين ساختار بيرونى بنا نيز از جمله برجهای آرامگاهى پنج ترک است با گنبدى دو پوش، شامل پوشش زيرين به صورت گنبد دورچين آجرى با ارتفاع تقريبی دوازده متر از كف گنبدخانه و پوشش خارجى به صورت گنبد رُک هرمى شكل دوازده ترک بر روى گريو ( گريو يا گريوا به گردن گنبد گفته مى شود) منشورى دوازده ترک با تزيينات كاشى فيروزه اى و نقوش سر ترنج لاجوردى و سفيد و در پاى تركها و نقش شمسه در بالاى گنبد و با ارتفاع تقريبى هجده متر از تارک گنبد تا كف گنبدخانه است.


==معماری==
در ضلع شمالى تکیه دو بنا  قرار داشته است، ايوان ورودى و اتاقهاى طرفين که در دو طبقه است و همچنين فضاى زيرزمينى محقرى در سمت شرقى بقعه كه ورودى آن در زير آجر فرش بقعه مشخص گرديده كه از آن به عنوان چلّه خانه و محل رياضت استفاده مى شده است. چلّه خانه محل چله نشینی و عبادت علما و بزرگانی بوده است که به تکیه ی بابا رکن الدین برای عبادت مشرّف می شده اند. همچنین در قسمت زیرین بقعه نیز اتاقی جهت عبادت وجود داشته است. دو راه پله باريک نيز در طرفين درب ورودى و داخل گنبدخانه جهت دسترسى به اتاقهاى بالا و بام تعبيه شده است.  
از شیوه ی معماری گنبد متعلق به دوره ی ایلخانی می توان به قدمت آن پی برد. این بنا دارای هرمی مخروطی دوازده ضلعی است؛ که بر روی پنج پایه قرار دارد. محور اصلی آن با سمت قبله دقیقاً مطابقت دارد.


در ضلع شمالی تکیه دو بنا که یکی در داخل و دیگری بیرون تکیه قرار داشته است. بنای داخلی معروف به «چلّه خانه» محل چله نشینی و عبادت علما و بزرگانی بوده است که به تکیه ی بابا رکن الدین برای عبادت مشرّف می شده اند؛ همچنین در قسمت زیرین بقعه نیز اتاقی جهت عبادت وجود داشته است.
بنای بیرون تکیه اتاقی بوده که مدفن ابراهیم راه نجات است. اگرچه این بنا با گذشت زمان از بین رفته ولی سنگ قبر این شخصیّت هنوز در بیرون تکیه موجود است. استاد جلال الدّين همائى در كتاب تاريخ اصفهان، طراحى و انتخاب جهت اين بنا را با توجه به مواضع زمان مى داند، بدين معنى كه با مشاهده سايه و روشنى روى تركهاى گنبد، همچون سنگ شاخص مسجد جامع عباسى( مسجد امام ) مى توان به وقت و ساعت در روز پى برد.<ref>همایی، تاریخ اصفهان( مجلد ابنیه و عمارات)، ص 33.</ref>


بنای بیرون تکیه اتاقی بوده که مدفن ابراهیم راه نجات است. اگرچه این بنا با گذشت زمان از بین رفته ولی سنگ قبر این شخصیّت هنوز در بیرون تکیه موجود است.
از نظر شيوه معمارى، از طرفى بر اساس وضعيت ساختارى بنا، مثل فرم قوسها و تزيينات و تاريخ اتمام بنا، مسلّم است كه اين بنا در دوران صفوى به اتمام رسيده است و از طرف ديگر، اين بنا از نظر فرم، جزو برجهاى آرامگاهى محسوب مى گردد كه بخصوص در قرون هفتم و هشتم ساخت آنها مرسوم بوده است. فرم معمارى بنا و زمان وقوع فوت بابا ركن الدّين مبيّن اين مطلب است و مى توان آن را با بناهايى همچون بقعه بابا قاسم و بقعه شيخ عبدالصّمد نطنزى( واقع در نطنز ، داخل مسجد جامع شهر ) مقايسه نمود كه اوّلى با گنبدى رُک و هشت ترک و كتيبه تاريخی سردرب به خط ثلث سفيد معرق بر زمينه لاجوردى و مورخ به سال 741 ق است كه از نظر معمارى گنبد مشابه بقعه باباركن الدّين است. اين گنبد نيز در سال 1044 ق بر اساس كتيبه بالاى سردرب توسط آقا زمان بن آقا جمال ميوه فروش مرمّت شده است؛<ref>رفيعى مهرآبادی، آثار ملی اصفهان، ص 788.</ref> تقريباً زمان اتمام بناى باباركن الدّين. همچنين گنبد شيخ عبدالصّمد نطنزى نيز از گنبدهاى رک قرن هشتمى و به صورت هشت ترک است كه تاريخ كتيبه داخل بقعه 707 ق ثبت گرديده و قابل قياس با گنبد باباركن الدّين است.  


===بقعه===
بنابراين، مى توان گفت كه بناى بقعه باباركن الدّين در زمان انتخاب اصفهان به پايتختى صفويه( اول قرن يازدهم هجرى ) و در زمان شاه عباس اول به صورتى بسيار ساده تر، يعنى فقط بقعه اى با گنبد رک و بدون تزيينات و جزييات و اضافات بوده و شاه عباس اول به دليل ارادتى كه به باباركن الدّين داشته، آن را كامل نموده است و يا اينكه بقعه به صورت نيمه ويرانه بوده است و در دوران صفوى آن را به صورت موجود بازسازى كامل نموده اند. لذا در هر دو صورت كه باشد، به تحقيق و كاوش بيشترى نياز است تا بتوان به واقعيت دست يافت. تاريخ اتمام اين بقعه بر اساس كتيبه بالاى سردرب كه به خط ثلث سفيد بر زمينه لاجوردی و به فرمان شاه عباس اوّل صفوی نوشته شده و از آثار محمّد صالح اصفهانى و به نام شاه عباس اول صفوی است، 1039 ق ثبت شده است ولی [[جلال‌الدین همایی|استاد همایی]] سال 1029 ق را صحیح می داند و معتقد است شخص معماری که این کاشی کاری را تجدید بنا می نموده به این نکته توجّه نداشته و تاریخ آن را 1039 ق را آورده است.
بنای اصلی بقعه و گنبد از قرن هشتم هجری، آجری بوده و دردوره ی صفوّی مرّمت کلی و هرم دوازده ضلعی و ایوان الحاق گردیده است. بر روی قبر، سنگ بزرگی از جنس مرمر با کتیبه ای به خط ثلث زیبا نصب شده است.


کتیبه ی بالای ایوان مدخل بقعه به فرمان شاه عباس اوّل صفوی و تاریخ اتمام بنا در سال 1039 ق. ذکر شده؛ ولی [[جلال الدین همایی|استاد همایی]] سال 1029 ق. را صحیح می داند و معتقد است شخص معماری که این کاشی کاری را تجدید بنا می نموده به این نکته توجّه نداشته و تاریخ آن را 1039 ق. را آورده است.
اين بنا در طول تاريخ ساخت آن در چند نوبت مرمّت شده كه يک نوبت آن بر اساس كتيبه سنگى موجود بر ديوار سمت راست ورودى بقعه و داخل ايوان شمالى توسط قدوة السالكين، ميرزا محمّد نصير بايزيدى بسطامى<ref>هنرفر، گنجينه آثار تاريخی اصفهان، ص 499 .</ref> مورخ به سال 1200 ق است و همچنين در سال 1364 ق نيز از طرف اداره باستان شناسى اصفهان به رياست مرحوم جواد مجدزاده صهبا ( مدفون در اتاق سمت چپ ايوان شمالی ) مرمّت گرديده است<ref>همایی، تاریخ اصفهان( مجلد ابنیه و عمارات)، ص 498.</ref> و نيز در دوران معاصر توسط سازمان ميراث فرهنگى و در سال 1387 ش نيز توسط مجموعه فرهنگی تخت فولاد تعمير گرديده است.<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج1، صص 265-264.</ref>
 
<br />


==مشاهیر مدفون==
==مشاهیر مدفون==
سطر ۳۵: سطر ۳۶:
*[[حسن جابری انصاری|حاج میرزا حسن خان جابری انصاری]]
*[[حسن جابری انصاری|حاج میرزا حسن خان جابری انصاری]]


*[[محمدعلی بن اسماعیل نوری مازندرانی|ملاّ محمّدعلی نوری مازندرانی]]
*[[محمدعلی بن محمداسماعیل نوری مازندرانی|ملاّ محمّدعلی نوری مازندرانی]]
*[[مولوی محمد لاچین]]


*[[عبدالجواد بن محمدعلی نوری|حاج میرزا جواد نوری]]
*[[عبدالجواد بن محمدعلی نوری|حاج میرزا جواد نوری]]
سطر ۴۵: سطر ۴۷:
*[[محمد حسن آرندی نائینی|ملّا حسن آرندی نائینی]]
*[[محمد حسن آرندی نائینی|ملّا حسن آرندی نائینی]]


*ابراهیم راه نجات<ref>نویسنده و روزنامه‏ نگار. وى در آغاز مشروطیت به همراه دایى خود ملک‏ المتكلمین در صف آزادیخواهان بود در سال 1294 ش روزنامه‏ «راه نجات» را در اصفهان انتشار داد.</ref>
*ابراهیم راه نجات


*[[جواد مجدزاده صهبا|جواد مجدزاده]]
*جواد مجدزاده
*[[علی ساروی مازندرانی]]


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


==منبع==
==منابع==


*عقیلی، احمد، [[تخت فولاد اصفهان (کتاب)|تخت فولاد اصفهان]]، زیرنظر اصغر منتظر القائم؛ با همکاری مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد (دانشنامه تخت فولاد اصفهان)، چاپ دوم، اصفهان، کانون پژوهش، 1385.
*عقیلی، احمد، [[تخت فولاد اصفهان (کتاب)|تخت فولاد اصفهان]]، زیرنظر اصغر منتظر القائم؛ با همکاری مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد (دانشنامه تخت فولاد اصفهان)، چاپ دوم، اصفهان، کانون پژوهش، 1385.
سطر ۵۹: سطر ۶۲:
[[رده:تکایای تخت فولاد]]
[[رده:تکایای تخت فولاد]]
[[رده: تکایای دوره صفویه تا قاجار]]
[[رده: تکایای دوره صفویه تا قاجار]]
[[رده:اماکن مقدسه اصفهان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۴:۱۸

px500
مشخصات مکان
نامتکیه بابا رکن الدین
کشورایران
شهراصفهان
دوره ساختصفویه
کاربریقبرستان

تکیه و بقعه بابا رکن الدین، مدفن يكى از عرفاى مشهور قرن هشتم هجرى قمرى، به نام ركن الدّين مسعود بن عبدالله بيضاوى، معروف به بابا ركن الدّين است كه علمای بزرگ دوران صفوى، همچون شيخ بهايى و علامه مجلسى به او ارادت خاصّ داشته و به جلالت قدر او اذعان نموده و او را صاحب كرامات دانسته اند.[۱] این تکیه از کهن ترین تکایای موجود در تخت فولاد به شمار می آید و به دلیل همین قدمت تاریخی یکی از مهمترین تکیه های تخت فولاد نیز محسوب می شود.[۲]

وجه تسمیه

در برخی منابع از دفن بابا رکن الدین در تکیه ی منسوب به خود او سخن به میان آمده است و این نشان از وجود تکیه در زمان خود او دارد. شهرت بابا رکن الدین در دوره ی صفویه آن چنان بود که در منابع دوره ی صفوی گورستان تخت فولاد را به نام «مزار بابا رکن الدین» می گفته اند. به لحاظ شهرت و اعتبار تکیه بابا رکن الدین، بزرگان و عرفای زیادی به این تکیه رفت و آمد داشته اند. در دوره ی صفوی بزرگانی چون شیخ بهایی، محمّدتقی مجلسی و بعدها حاجی کلباسی و علمای دیگر احترام و ارادت خاصی به مدفون در این تکیه داشته اند و حتّی نقل است که شاه عباس به جهت احترام ویژه ای که برای شیخ بهایی قائل بود به تعمیر و بنای بقعه بابا رکن الدین پرداخت.[۳] بر روی قبر، سنگ بزرگی از جنس مرمر با کتیبه ای به خط ثلث زیبا نصب شده است.


موقعیت جغرافیایی

با گذشت زمان تمامی آثار قدیمی این محدوده از بین رفت و در دوره معاصر خیابان سعادت آباد در این قسمت ایجاد شد.


نمای داخلی بقعه بابا رکن الدین

سبک معماری

از شیوه ی معماری گنبد که متعلق به دوره ی ایلخانی است، می توان به قدمت آن پی برد. بنای اصلی بقعه و گنبد از قرن هشتم هجری، آجری بوده و دردوره ی صفوّی مرّمت کلی و هرم دوازده ضلعی و ایوان الحاق گردیده است. این بنا دارای هرمی مخروطی دوازده ضلعی است که بر روی پنج پایه قرار دارد. محور اصلی آن با سمت قبله دقیقاً مطابقت دارد. معمارى بناى بقعه شامل فضاى گنبد خانه با طرح پنج صفّه داخلى است كه به وسيله آجر و گچ و سنگ و همچنين تزيينات كاشيكارى در خارج بنا ساخته شده است. مدفن متعلق به باباركن الدّين در صفه شرقى گنبد خانه واقع شده است. همچنين ساختار بيرونى بنا نيز از جمله برجهای آرامگاهى پنج ترک است با گنبدى دو پوش، شامل پوشش زيرين به صورت گنبد دورچين آجرى با ارتفاع تقريبی دوازده متر از كف گنبدخانه و پوشش خارجى به صورت گنبد رُک هرمى شكل دوازده ترک بر روى گريو ( گريو يا گريوا به گردن گنبد گفته مى شود) منشورى دوازده ترک با تزيينات كاشى فيروزه اى و نقوش سر ترنج لاجوردى و سفيد و در پاى تركها و نقش شمسه در بالاى گنبد و با ارتفاع تقريبى هجده متر از تارک گنبد تا كف گنبدخانه است.

در ضلع شمالى تکیه دو بنا قرار داشته است، ايوان ورودى و اتاقهاى طرفين که در دو طبقه است و همچنين فضاى زيرزمينى محقرى در سمت شرقى بقعه كه ورودى آن در زير آجر فرش بقعه مشخص گرديده كه از آن به عنوان چلّه خانه و محل رياضت استفاده مى شده است. چلّه خانه محل چله نشینی و عبادت علما و بزرگانی بوده است که به تکیه ی بابا رکن الدین برای عبادت مشرّف می شده اند. همچنین در قسمت زیرین بقعه نیز اتاقی جهت عبادت وجود داشته است. دو راه پله باريک نيز در طرفين درب ورودى و داخل گنبدخانه جهت دسترسى به اتاقهاى بالا و بام تعبيه شده است.

بنای بیرون تکیه اتاقی بوده که مدفن ابراهیم راه نجات است. اگرچه این بنا با گذشت زمان از بین رفته ولی سنگ قبر این شخصیّت هنوز در بیرون تکیه موجود است. استاد جلال الدّين همائى در كتاب تاريخ اصفهان، طراحى و انتخاب جهت اين بنا را با توجه به مواضع زمان مى داند، بدين معنى كه با مشاهده سايه و روشنى روى تركهاى گنبد، همچون سنگ شاخص مسجد جامع عباسى( مسجد امام ) مى توان به وقت و ساعت در روز پى برد.[۴]

از نظر شيوه معمارى، از طرفى بر اساس وضعيت ساختارى بنا، مثل فرم قوسها و تزيينات و تاريخ اتمام بنا، مسلّم است كه اين بنا در دوران صفوى به اتمام رسيده است و از طرف ديگر، اين بنا از نظر فرم، جزو برجهاى آرامگاهى محسوب مى گردد كه بخصوص در قرون هفتم و هشتم ساخت آنها مرسوم بوده است. فرم معمارى بنا و زمان وقوع فوت بابا ركن الدّين مبيّن اين مطلب است و مى توان آن را با بناهايى همچون بقعه بابا قاسم و بقعه شيخ عبدالصّمد نطنزى( واقع در نطنز ، داخل مسجد جامع شهر ) مقايسه نمود كه اوّلى با گنبدى رُک و هشت ترک و كتيبه تاريخی سردرب به خط ثلث سفيد معرق بر زمينه لاجوردى و مورخ به سال 741 ق است كه از نظر معمارى گنبد مشابه بقعه باباركن الدّين است. اين گنبد نيز در سال 1044 ق بر اساس كتيبه بالاى سردرب توسط آقا زمان بن آقا جمال ميوه فروش مرمّت شده است؛[۵] تقريباً زمان اتمام بناى باباركن الدّين. همچنين گنبد شيخ عبدالصّمد نطنزى نيز از گنبدهاى رک قرن هشتمى و به صورت هشت ترک است كه تاريخ كتيبه داخل بقعه 707 ق ثبت گرديده و قابل قياس با گنبد باباركن الدّين است.

بنابراين، مى توان گفت كه بناى بقعه باباركن الدّين در زمان انتخاب اصفهان به پايتختى صفويه( اول قرن يازدهم هجرى ) و در زمان شاه عباس اول به صورتى بسيار ساده تر، يعنى فقط بقعه اى با گنبد رک و بدون تزيينات و جزييات و اضافات بوده و شاه عباس اول به دليل ارادتى كه به باباركن الدّين داشته، آن را كامل نموده است و يا اينكه بقعه به صورت نيمه ويرانه بوده است و در دوران صفوى آن را به صورت موجود بازسازى كامل نموده اند. لذا در هر دو صورت كه باشد، به تحقيق و كاوش بيشترى نياز است تا بتوان به واقعيت دست يافت. تاريخ اتمام اين بقعه بر اساس كتيبه بالاى سردرب كه به خط ثلث سفيد بر زمينه لاجوردی و به فرمان شاه عباس اوّل صفوی نوشته شده و از آثار محمّد صالح اصفهانى و به نام شاه عباس اول صفوی است، 1039 ق ثبت شده است ولی استاد همایی سال 1029 ق را صحیح می داند و معتقد است شخص معماری که این کاشی کاری را تجدید بنا می نموده به این نکته توجّه نداشته و تاریخ آن را 1039 ق را آورده است.

اين بنا در طول تاريخ ساخت آن در چند نوبت مرمّت شده كه يک نوبت آن بر اساس كتيبه سنگى موجود بر ديوار سمت راست ورودى بقعه و داخل ايوان شمالى توسط قدوة السالكين، ميرزا محمّد نصير بايزيدى بسطامى[۶] مورخ به سال 1200 ق است و همچنين در سال 1364 ق نيز از طرف اداره باستان شناسى اصفهان به رياست مرحوم جواد مجدزاده صهبا ( مدفون در اتاق سمت چپ ايوان شمالی ) مرمّت گرديده است[۷] و نيز در دوران معاصر توسط سازمان ميراث فرهنگى و در سال 1387 ش نيز توسط مجموعه فرهنگی تخت فولاد تعمير گرديده است.[۸]


مشاهیر مدفون

  • ابراهیم راه نجات

پانویس

  1. گزی، تذکرة‌القبور، ص 43.
  2. عقیلی، تخت فولاد اصفهان، صص۳۲_۳۹.
  3. موسوی بجنوردی، دایره المعارف بزرگ اسلامی، جلد دهم، صص 745-746.
  4. همایی، تاریخ اصفهان( مجلد ابنیه و عمارات)، ص 33.
  5. رفيعى مهرآبادی، آثار ملی اصفهان، ص 788.
  6. هنرفر، گنجينه آثار تاريخی اصفهان، ص 499 .
  7. همایی، تاریخ اصفهان( مجلد ابنیه و عمارات)، ص 498.
  8. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج1، صص 265-264.

منابع

  • عقیلی، احمد، تخت فولاد اصفهان، زیرنظر اصغر منتظر القائم؛ با همکاری مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد (دانشنامه تخت فولاد اصفهان)، چاپ دوم، اصفهان، کانون پژوهش، 1385.
  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج1، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.