این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «احمد بن هادی حسینی دولت آبادی»
Kh1.moghadas (بحث | مشارکتها) (ویرایش از کتاب دانشنامه تخت فولاد، لینک، رده) |
Kh1.moghadas (بحث | مشارکتها) (ویرایش جزئی) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
'''آقامیرزا احمد حسینی دولت آبادی'''(1277ق-1347ق)'''،''' از علمای اهل ادب و فضل در قرن سیزدهم هجری در | '''آقامیرزا احمد حسینی دولت آبادی'''(1277ق-1347ق)'''،''' از علمای اهل ادب و فضل در قرن سیزدهم هجری در اصفهان بود. | ||
== زندگینامه == | ==زندگینامه== | ||
پدرش، [[هادی دولتآبادی|میرزا هادی]] به بابی گری متهم شده بود و به دلیل هم عصری با حکومت ظل السلطان ، خانواده دولت آبادی مورد ظلم واقع میشدند.در واقع میرزا هادی به سبب کشته شدن جمعی از بابیان سده از اصفهان به تهران میرود زیرا او را نیز بابی ازلی میدانستند .البته بعضی معتقدند که میرزا یحیی و خاندانش در اصل مسلمان معتقد بودند و بابی دانستن ایشان اتهامی بیش نیست<ref>ناظم الاسلام کرمانی،تاریخ بیداری ایرانیان، ص 649.</ref> و نهایت این که بعض ایشان بابی بوده اند ولی میرزا احمد و میرزا مهدی بی تردید مبرا از این اتهام بوداند.<ref>گزی، تذکرةالقبور، ص 100. </ref> | پدرش، [[هادی دولتآبادی|میرزا هادی]] به بابی گری متهم شده بود و به دلیل هم عصری با حکومت ظل السلطان ، خانواده دولت آبادی مورد ظلم واقع میشدند.در واقع میرزا هادی به سبب کشته شدن جمعی از بابیان سده از اصفهان به تهران میرود زیرا او را نیز بابی ازلی میدانستند .البته بعضی معتقدند که میرزا یحیی و خاندانش در اصل مسلمان معتقد بودند و بابی دانستن ایشان اتهامی بیش نیست<ref>ناظم الاسلام کرمانی،تاریخ بیداری ایرانیان، ص 649.</ref> و نهایت این که بعض ایشان بابی بوده اند ولی میرزا احمد و میرزا مهدی بی تردید مبرا از این اتهام بوداند.<ref>گزی، تذکرةالقبور، ص 100. </ref> | ||
سرانجام ظل السلطان بناچار با میرزا هادی طرح آشتی میریزد و تعهد میکند که دست از دشمنی بکشد و خسارتهایی را که به خانواده دولت آبادی وارد آورده، تلافی نماید.<ref>دولت آبادی، حیات یحیی، ج2، ص 344.</ref> | سرانجام ظل السلطان بناچار با میرزا هادی طرح آشتی میریزد و تعهد میکند که دست از دشمنی بکشد و خسارتهایی را که به خانواده دولت آبادی وارد آورده، تلافی نماید.<ref>دولت آبادی، حیات یحیی، ج2، ص 344.</ref> | ||
=== ولادت === | ===ولادت=== | ||
وی در قبل از طلوع آفتاب روز چهارشنبه 11 ذی قعده 1277ق متولّد شد. او در حسن معاشرت و اخلاق، ممتاز بود. | وی در قبل از طلوع آفتاب روز چهارشنبه 11 ذی قعده 1277ق متولّد شد. او در حسن معاشرت و اخلاق، ممتاز بود. | ||
=== خاندان === | ===خاندان=== | ||
او فرزند حاج میرزا هادی از عالمان فاضل اصفهان بود.وی از[[سادات حسینی مرعشی|خاندان سادات حسینی مرعشی]] است که با نه واسطه به قاضی نورالله شوشتری میرسد.جد اعلای میرزا احمد، میرعبد الکریم، صاحب اجازه از محمد بن محمد زمان کاشانی اصفهانی بود. | او فرزند حاج میرزا هادی از عالمان فاضل اصفهان بود.وی از[[سادات حسینی مرعشی|خاندان سادات حسینی مرعشی]] است که با نه واسطه به قاضی نورالله شوشتری میرسد.جد اعلای میرزا احمد، میرعبد الکریم، صاحب اجازه از محمد بن محمد زمان کاشانی اصفهانی بود. | ||
فرزندان میرزا هادی همه اهل علم و فضل و ادب بودند که اسامی ایشان به ترتیب سن بدین قراراست : میرزا احمد ، میرزا یحیی ، میرزا علی محمد ، [[مهدی دولت آبادی|میرزا مهدی]] ، میرزا رضا، صدیقه دولت آبادی. | فرزندان میرزا هادی همه اهل علم و فضل و ادب بودند که اسامی ایشان به ترتیب سن بدین قراراست<span> </span>: میرزا احمد ، میرزا یحیی ، میرزا علی محمد ، [[مهدی دولت آبادی|میرزا مهدی]] ، میرزا رضا، صدیقه دولت آبادی. | ||
از میرزا احمد سه پسر باقی ماند: به نامهای: 1- آقا فضل الله متخلص به غمین 2- آقا محمود، امام مسجد قراولخانه، آقا محمود پسری داشت به نام [[شمسالدين بن محمود دولتآبادی|آقا شمس الدین]] متخلص به شمس که در جوانی فوت کرد 3- آقا نصرالله ، فرزند وی نیز به نام ناصر دولت آبادی علاوه بر تحصیلات قضایی دارای ذوق سرشار شاعری و نویسندگی است و نمونة آثار منظومش در جراید و مجلات طبع شده است؛ همچنین حیات یحیی تالیف میرزا یحیی دولت آبادی در اثر سعی و اهتمام او به طبع رسید. | از میرزا احمد سه پسر باقی ماند: به نامهای: 1- آقا فضل الله متخلص به غمین 2- آقا محمود، امام مسجد قراولخانه، آقا محمود پسری داشت به نام [[شمسالدين بن محمود دولتآبادی|آقا شمس الدین]] متخلص به شمس که در جوانی فوت کرد 3- آقا نصرالله ، فرزند وی نیز به نام ناصر دولت آبادی علاوه بر تحصیلات قضایی دارای ذوق سرشار شاعری و نویسندگی است و نمونة آثار منظومش در جراید و مجلات طبع شده است؛ همچنین حیات یحیی تالیف میرزا یحیی دولت آبادی در اثر سعی و اهتمام او به طبع رسید. | ||
=== تحصیلات === | ===تحصیلات=== | ||
میرزا هادی ابتدا در [[حوزه علمیه صدر بازار اصفهان|مدرسه صدر]] که یکی از بهترین مدرسه های اصفهان و از بناهای [[محمدحسین صدر اعظم اصفهانی|حاج محمدحسین خان صدراصفهانی]] است، حجره ای برای میرزا احمد و میرزا یحیی میگیرد و آنها در آنجا مشغول به تحصیل میشوند. بعد از عزیمت به عراق، در نجف ابتدا ملا حسین دزفولی معلم آنها میشود و بعد از آن به نزد سیّد عبدالحسین شوشتری و سیّد محمد شوشتری برای تحصیل میروند.<ref>دولت آبادی، حیات یحیی، ج1، ص33؛ دولتآبادی، خاطرات سیدعلیمحمد دولت آبادی، ص 17.</ref> | میرزا هادی ابتدا در [[حوزه علمیه صدر بازار اصفهان|مدرسه صدر]] که یکی از بهترین مدرسه های اصفهان و از بناهای [[محمدحسین صدر اعظم اصفهانی|حاج محمدحسین خان صدراصفهانی]] است، حجره ای برای میرزا احمد و میرزا یحیی میگیرد و آنها در آنجا مشغول به تحصیل میشوند. بعد از عزیمت به عراق، در نجف ابتدا ملا حسین دزفولی معلم آنها میشود و بعد از آن به نزد سیّد عبدالحسین شوشتری و سیّد محمد شوشتری برای تحصیل میروند.<ref>دولت آبادی، حیات یحیی، ج1، ص33؛ دولتآبادی، خاطرات سیدعلیمحمد دولت آبادی، ص 17.</ref> | ||
== جایگاه == | ==جایگاه== | ||
=== جایگاه اجتماعی === | ===جایگاه اجتماعی=== | ||
از فعالیتهای اجتماعی میرزا احمد، تلاشش در برطرف کردن دعوا و جنگ دو ایل بختیاری و قشقایی بود.انجمن ولایتی اصفهان دو هیأت را برای رفع اختلاف به سوی دو ایل اعزام داشت<ref>روزنامه زاینده رود، ، سال دوم،شماره 28.</ref>، حاج آقا نورالله، میرزا احمد دولت آبادی و معتمد خاقان، سفیران انجمن اصفهان بودند. تلاش آنها نتیجه داد و دو ایل از جنگ منصرف شدند.<ref>دولتآبادی، خاطرات سیدعلیمحمد دولت آبادی،ص 97؛ رجایی، تاریخ مشروطیت اصفهان، ص 256.</ref> | از فعالیتهای اجتماعی میرزا احمد، تلاشش در برطرف کردن دعوا و جنگ دو ایل بختیاری و قشقایی بود.انجمن ولایتی اصفهان دو هیأت را برای رفع اختلاف به سوی دو ایل اعزام داشت<ref>روزنامه زاینده رود، ، سال دوم،شماره 28.</ref>، حاج آقا نورالله، میرزا احمد دولت آبادی و معتمد خاقان، سفیران انجمن اصفهان بودند. تلاش آنها نتیجه داد و دو ایل از جنگ منصرف شدند.<ref>دولتآبادی، خاطرات سیدعلیمحمد دولت آبادی،ص 97؛ رجایی، تاریخ مشروطیت اصفهان، ص 256.</ref> | ||
=== جایگاه سیاسی === | ===جایگاه سیاسی=== | ||
پس از پیروزی مشروطیت (1354 ق )در اصفهان، علما ،انجمن ولایتی تشکیل میدهند. میرزا احمد دولت آبادی نیز یکی از امضاء نندگان این انجمن است. پای این نوشته را 22 نفر از بزرگان علمای اصفهان مهر نموده اند. از آن میان نام [[محمدتقی آقانجفی اصفهانی|آقا نجفی]]، [[نورالله نجفی اصفهانی|حاج آقا نورالله نجفی]]، [[مرتضی ریزی|شیخ مرتضی ریزی]]، میرزا علی کلباسی، ملا محمداسماعیل نقنه ای، میرزا مهدی و احمد دولت آبادی و [[عبدالکریم گزی|میرزا عبدالکریم گزی]] دیده میشود.<ref>روزنامه الجناب، سال اول، شماره 3.</ref> | پس از پیروزی مشروطیت (1354 ق )در اصفهان، علما ،انجمن ولایتی تشکیل میدهند. میرزا احمد دولت آبادی نیز یکی از امضاء نندگان این انجمن است. پای این نوشته را 22 نفر از بزرگان علمای اصفهان مهر نموده اند. از آن میان نام [[محمدتقی آقانجفی اصفهانی|آقا نجفی]]، [[نورالله نجفی اصفهانی|حاج آقا نورالله نجفی]]، [[مرتضی ریزی|شیخ مرتضی ریزی]]، میرزا علی کلباسی، ملا محمداسماعیل نقنه ای، میرزا مهدی و احمد دولت آبادی و [[عبدالکریم گزی|میرزا عبدالکریم گزی]] دیده میشود.<ref>روزنامه الجناب، سال اول، شماره 3.</ref> | ||
سطر ۳۵: | سطر ۳۵: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶. | *[[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶. | ||
* مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج2، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389. | *مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج2، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389. | ||
[[رده:اعلام اصفهان،ج 1]] | [[رده:اعلام اصفهان،ج 1]] |
نسخهٔ ۱۹ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۰۲:۳۸
آقامیرزا احمد حسینی دولت آبادی(1277ق-1347ق)، از علمای اهل ادب و فضل در قرن سیزدهم هجری در اصفهان بود.
زندگینامه
پدرش، میرزا هادی به بابی گری متهم شده بود و به دلیل هم عصری با حکومت ظل السلطان ، خانواده دولت آبادی مورد ظلم واقع میشدند.در واقع میرزا هادی به سبب کشته شدن جمعی از بابیان سده از اصفهان به تهران میرود زیرا او را نیز بابی ازلی میدانستند .البته بعضی معتقدند که میرزا یحیی و خاندانش در اصل مسلمان معتقد بودند و بابی دانستن ایشان اتهامی بیش نیست[۱] و نهایت این که بعض ایشان بابی بوده اند ولی میرزا احمد و میرزا مهدی بی تردید مبرا از این اتهام بوداند.[۲]
سرانجام ظل السلطان بناچار با میرزا هادی طرح آشتی میریزد و تعهد میکند که دست از دشمنی بکشد و خسارتهایی را که به خانواده دولت آبادی وارد آورده، تلافی نماید.[۳]
ولادت
وی در قبل از طلوع آفتاب روز چهارشنبه 11 ذی قعده 1277ق متولّد شد. او در حسن معاشرت و اخلاق، ممتاز بود.
خاندان
او فرزند حاج میرزا هادی از عالمان فاضل اصفهان بود.وی ازخاندان سادات حسینی مرعشی است که با نه واسطه به قاضی نورالله شوشتری میرسد.جد اعلای میرزا احمد، میرعبد الکریم، صاحب اجازه از محمد بن محمد زمان کاشانی اصفهانی بود.
فرزندان میرزا هادی همه اهل علم و فضل و ادب بودند که اسامی ایشان به ترتیب سن بدین قراراست : میرزا احمد ، میرزا یحیی ، میرزا علی محمد ، میرزا مهدی ، میرزا رضا، صدیقه دولت آبادی.
از میرزا احمد سه پسر باقی ماند: به نامهای: 1- آقا فضل الله متخلص به غمین 2- آقا محمود، امام مسجد قراولخانه، آقا محمود پسری داشت به نام آقا شمس الدین متخلص به شمس که در جوانی فوت کرد 3- آقا نصرالله ، فرزند وی نیز به نام ناصر دولت آبادی علاوه بر تحصیلات قضایی دارای ذوق سرشار شاعری و نویسندگی است و نمونة آثار منظومش در جراید و مجلات طبع شده است؛ همچنین حیات یحیی تالیف میرزا یحیی دولت آبادی در اثر سعی و اهتمام او به طبع رسید.
تحصیلات
میرزا هادی ابتدا در مدرسه صدر که یکی از بهترین مدرسه های اصفهان و از بناهای حاج محمدحسین خان صدراصفهانی است، حجره ای برای میرزا احمد و میرزا یحیی میگیرد و آنها در آنجا مشغول به تحصیل میشوند. بعد از عزیمت به عراق، در نجف ابتدا ملا حسین دزفولی معلم آنها میشود و بعد از آن به نزد سیّد عبدالحسین شوشتری و سیّد محمد شوشتری برای تحصیل میروند.[۴]
جایگاه
جایگاه اجتماعی
از فعالیتهای اجتماعی میرزا احمد، تلاشش در برطرف کردن دعوا و جنگ دو ایل بختیاری و قشقایی بود.انجمن ولایتی اصفهان دو هیأت را برای رفع اختلاف به سوی دو ایل اعزام داشت[۵]، حاج آقا نورالله، میرزا احمد دولت آبادی و معتمد خاقان، سفیران انجمن اصفهان بودند. تلاش آنها نتیجه داد و دو ایل از جنگ منصرف شدند.[۶]
جایگاه سیاسی
پس از پیروزی مشروطیت (1354 ق )در اصفهان، علما ،انجمن ولایتی تشکیل میدهند. میرزا احمد دولت آبادی نیز یکی از امضاء نندگان این انجمن است. پای این نوشته را 22 نفر از بزرگان علمای اصفهان مهر نموده اند. از آن میان نام آقا نجفی، حاج آقا نورالله نجفی، شیخ مرتضی ریزی، میرزا علی کلباسی، ملا محمداسماعیل نقنه ای، میرزا مهدی و احمد دولت آبادی و میرزا عبدالکریم گزی دیده میشود.[۷]
وفات
وی در اواخر عمر، به مرض جنون مبتلا شد، و در حال مرض در سال 1347ق وفات یافت و در تکیه آقا میرزا محمد باقر چهارسویی[۸] (صاحب روضات) در تخت فولاد مدفون گردید. [۹] [۱۰]
پانویس
- ↑ ناظم الاسلام کرمانی،تاریخ بیداری ایرانیان، ص 649.
- ↑ گزی، تذکرةالقبور، ص 100.
- ↑ دولت آبادی، حیات یحیی، ج2، ص 344.
- ↑ دولت آبادی، حیات یحیی، ج1، ص33؛ دولتآبادی، خاطرات سیدعلیمحمد دولت آبادی، ص 17.
- ↑ روزنامه زاینده رود، ، سال دوم،شماره 28.
- ↑ دولتآبادی، خاطرات سیدعلیمحمد دولت آبادی،ص 97؛ رجایی، تاریخ مشروطیت اصفهان، ص 256.
- ↑ روزنامه الجناب، سال اول، شماره 3.
- ↑ مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص999؛ مهدوی، سیری در تاریخ تخت فولاد، ص79؛ گزی،رجال اصفهان یا تذکره القبور، ص100، طرب، مقدّمه دیوان طرب، ص207.
- ↑ مهدوی، اعلام اصفهان، ج 1 ، ص 487.
- ↑ مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج2، صص 297-295.
منابع
- مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
- مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج2، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.