این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

محمدتقی بن علینقی ادیب طوسی اصفهانی

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو

میرزا محمد تقی ادیب طوسی( خراسانی)( متوفی 1362ق) فرزند میرزا علی‌نقی ملاباشی، نویسنده و روزنامه نگار بود که در اصفهان متولّد شد.[۱] او از روزنامه نگاران و سخنوران برجسته عصر مشروطه به شمار می­‌رود. [۲]وی فردی  ادیب و دانشمند بود و از آنجا که کمتر با مردم معاشرت می‌­کرد، بیشتر نزد خواص شهرت داشت تا عوام.[۳] شاید به همین دلیل از زندگی خصوصی ادیب اطلاع چندانی در دست نیست. می دانیم که اهل طوس بود ودر اصفهان می­‌زیست، اما تاریخ و محل تولد، میزان تحصیلات وچگونگی مهاجرت وی و خانواده‌­اش به اصفهان بر ما روشن نیست.

معرفی

میرزامحمدتقی پس از دوران کودکی تحت تربیت پدرش قرار گرفت و بعد از آن به فراگیری علوم زمانه پرداخت. از اساتید وی، بجز عالم ادیب محقّق، مرحوم میرزا یحیی مدرس مستوفی بیدآبادی اطلاع دیگری نداریم.

سیره اخلاقی

ادیب در روزنامه­‌اش کمال متانت و ادب نگارش و اخلاق اجتماعی و حرمت بزرگان و اشخاص را داشت؛ درحالی که بهترین و کوبنده ترین ایرادهای اساسی را نیز متوجه دولت و جوامع می­‌کرد. از برجسته ترین ویژگی های این روزنامه که آن را از جراید دیگر تمیز می­‌دهد، قلم ساده و روان و در عین حال ادیبانه آن است.

جایگاه

جایگاه سیاسی

پس از اتمام حجت روسیه به دولت ایران برای اخراج مورگان شوستر که مخالفت گسترده مردم از جمله علمایی چون آخوند خراسانی را بر انگیخت؛ از آنجا که محمدتقی، ادیب و سخنوری زبر دست بود، خطابه پر­شوری در حمایت از مشروطه در چهلستون اصفهان ایراد کرد و مردم را منقلب ساخت؛ به گونه‌­ای که پس از پایان سخنان وی صدای « یا مرگ یا استقلال» از حاضران برخاست.[۴] در روزنامه صبح امید، ادیب از کارکرد کابینه­ های پس از کودتای 1299ش انتقاد کرد و به نادیده انگاشتن قانون اساسی که هرج و مرج و اختلال در اداره امور کشور را موجب می شد، اعتراض می‌­نمود.[۵]از دیدگاه ادیب، به ویژه تحصیل زنان ودختران ضروری بود. وی براین باور بود که آنان تا علم نیاموزند، نمی‌­توانند وظایف خود را در خانواده وجامعه به خوبی انجام دهند.[۶] وی در همان اوان جوانی در « انجمن بلدیه اصفهان» که میرزا مهدی خان کلانتر ریاست آن را عهده­ دار بود، [۷]عضویت داشت و پیوسته در جلسه­ های آن حاضر می‌­شد.[۸]شایان ذکر است که بلدیه اداره‌­ای مهم بود که رسیدگی به همه امور شهری، مانند پاکیزگی، توسعه و ساخت خیابانها، بنای مدارس و بیمارستانها، حفاظت آثار تاریخی، نرخ ­گذاری اجناس وغیره را برعهده داشت .[۹] افزون بر این، در سال 1328ق، ادیب برای نمایندگی « انجمن ولایتی اصفهان» کاندید شد، اما بدان راه نیافت.[۱۰]

ادیب نفوذ عناصر مشروطه و قانون شکن را در دولت، موجب عقب ماندگی و پس رفت کشور می­‌دانست. همچنین به حکومت نظامی، حبس، تبعید و آزار روزنامه نگاران و سانسور مطبوعات اعتراض داشت.[۱۱] او پس از سقوط کابینه کودتا، مردم را به تلاش برای ایفای وظایف ملی خود و یاری دولت جدید فراخواند و بهبود اوضاع کشور را منوط به همکاری تمام مردم دانست. در آستانه انتخابات مجلس پنجم شورای ملی نیز ادیب از مردم اصفهان خواست که نمایندگانی آزادی خواه و آشنا به قانون بر گزینند. علاوه بر این، ادیب با افرادی که ایجاد مدارس نوین را خلاف دین می دانستند، به مخالفت برخاست و بر ضرورت کسب علم و دانش نوین برای همه تأکید نمود و بیسوادی مردم را زمینه‌­ساز قدرت­ یابی مستبدان دانست. [۱۲]وی در این باره نوشت:

«ضدیت با علوم و معارف صحیحه به حکم دین، محاربه وضدیت با دین است وکسانی که ما ایرانیان را مانع کسب علوم شده و به قهقری سیر دادند، آنها علت العلل بدبختی ما محسوب هستند». [۱۳]

آثار و فعالیت‌ها

روزنامه صبح اميد

آثار

در سی ام اسفند 1299ش، ادیب نخستین شماره از روزنامه صبح امید را در اصفهان منتشر کرد. این روزنامه در چهار صفحه به  قطع بزرگ منتشر شد. طرز انتشار آن ابتدا هفتگی بود ولی پس از مدتی به طور غیر مرتب انتشار یافته است. روش این روزنامه سیاسی، اجتماعی، علمی، تاریخی، ادبی و اخلاقی بود و بیشتر مطالب آن را ادیب خود می‌­نوشت. از این رو، روزنامه مزبور تا حد زیادی نمایانگر آراء وعقاید وی است. روزنامه «صبح امید» تا سال 1305ش به چاپ می رسید. روزنامه صبح امید پس از مدتی انتشار با تعطیلی مواجه شد و مجدداً در شوال 1345ق / بهمن 1305ش منتشر گردید و به طور غیر منظم دوباره انتشار یافت ولی طلوع مجدد آن دوامی نکرد و تعطیل شد.[۱۴]وی پس از وقوع انقلاب مشروطیت، در روزنامه «زاینده رود» به نوشتن مقاله پرداخت. صرف نظر از نوشته­ های ادیب در روزنامه­ های یاد شده، از آثار احتمالی دیگر وی اطلاعاتی در دست نیست.

فعالیت ها

ادیب پس از انقلاب مشروطه به روزنامه نگاری روی آورد و از سال 1327ق نوشته های وی در روزنامه « زاینده رود» به مدیریت معین الاسلام خوانساری به چاپ می­‌رسید.[۱۵] چندی بعد نیز مدیر مسؤول این روزنامه شد.[۱۶]شایان ذکر است که روزنامه زاینده رود در اصفهان انتشار می­‌یافت و از هواداران حزب دموکرات مجلس دوم شورای ملی بود. از دیگر فعالیتهای ادیب، کار در مدارس جدید بود که مدتی مدیریت مدرسه معرفت را به عهده داشت و مدتی نیز جزو هیأت اداره کننده مدرسه ایمانیه در اصفهان بود.[۱۷]

وفات

ادیب طوسی در روز سه شنبه 13 اردیبهشت 1322ش / سه شنبه 29 ربیع الثّانی 1362ق وفات یافت و در تکیه بروجردی در تخت فولاد مدفون شد.[۱۸]پیکر وی در جانب جنوب غربی تکیه درکوشکی (بروجردی ) به خاک سپرده شد.[۱۹]

پانویس

  1. مهدوی، اعلام اصفهان، ج2، ص142.
  2. مهدوى، سيرى در تاريخ تخت فولاد اصفهان، ص88.
  3. صدر هاشــمى، تاريــخ جرائد و مجلات ايران، ج3، ص99؛ صدر هاشــمى، تاريــخ جرائد و مجلات ايران، ج4، ص 99.
  4. صدر هاشمى، تاريــخ جرائد و مجلات ايران، ج 2، صص101-102.
  5. روزنامه صبــح اميد، س1، ش 2، صص 3-1؛ روزنامه صبــح اميد، س2، ش2، صص 2-1.
  6. روزنامه صبــح اميد، س1، ش21، ص2؛ روزنامه صبــح اميد، ش22، ص4.
  7. كهــن، تاريخ سانســور در مطبوعات ايران، ج2 ، ص515؛ آفــاری، انقلاب مشروطه ايران، صص 354-353.
  8. روزنامه زاينده رود، س2، ش35 ، ص4؛ روزنامه زاينده رود، س3 ، ش4 ، صص1-4 .
  9. روزنامه زاينده رود، س2 ، ش34 ، ص6.
  10. روزنامه زاينده رود، س2 ، ش34 ، صص3-2؛ روزنامه زاينده رود، ش 39 ، ص4.
  11. روزنامه صبح امید، س2، ش2 ، ص2 .
  12. روزنامه صبح امید، س1، ش21، ص ا؛ روزنامه صبح امید، ش 31، ص 1.
  13. روزنامه صبح امید، س1 ، ش21 ، ص1.
  14. صدر هاشمی، تاريــخ جرائد و مجلات ايران، ج3 ، ص101؛ صدر هاشمی، تاريــخ جرائد و مجلات ايران، ج4، ص 101.
  15. صدر هاشــمى، تاريــخ جرائد و مجلات ايران، ج2 ، ص101.
  16. قاســمى، راهنماى مطبوعات ايران عصر قاجار، ص148.
  17. ايمانيه، تاريــخ فرهنگ اصفهان، ص166.
  18. صدر هاشمی، تاریخ جراید و مجلات ایران، ج2، صص 101- 102؛ مهدوی، سیری در تاریخ تخت فولاد، ص88؛ خلیلیان، بوستان فضیلت، صص 358-355.
  19. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج1، صص146-148

منابع

  • مهدوی، سید مصلح الدین، اعلام اصفهان، ج2، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج۱، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، ۱۳۸۹.