این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
محمدباقر مشیرالملک فاطمی طباطبائی نائینی
این نوشتار نیازمند ویرایش فنی یا ادبی می باشد. |
میرزا باقر خان مشیرالملک فاطمی طباطبائی نائینی بن میرزا علی محمّد خان بن عبدالوهاب طباطبائیی نائینی، متخلص به «رضوان» دانشمند ادیب و سیاستمدار عصر قاجاریه. متولد ۱۲۷۹ ق و سرانجام در یکشنبه 6 رجب 1348ق در اصفهان وفات نمود. جسد او را مدّتی در مقبره صاحب بن عَبّاد در محلّه طوقچی به امانت گذاشته و چندی بعد به کربلا نقل نموده و در رواق پایین پای حضرت ابا عبداللَّه الحسین علیه السلام مدفون ساختند.[۱]
زندگینامه
در کودکی نزد میرزا عباس کاشفی تحصیل را آغاز کرد و پس از 4سال به یزد رفته نزد میرزا محمّد حسن نواب به تحصیل پرداخت. در حدود 18 سالگی به اصفهان آمده و نزد میرزا عبدالعلی هرندی، حاج میرزا بدیع درب امامی، جهانگیر قشقائی و آخوند کاشی علوم ادبیّه، حکمت و ریاضیات را فرا گرفت و در این سالها ساکن مدرسه نیم آورد بود.
پس از آن به دستگاه میرزا حبیب اللَّه خان مشیرالملک انصاری راه یافته و مورد توجّه ظلّ السّلطان حاکم اصفهان قرار گرفت و به لقب «منشی حضور» ملقّب شد. در سال 1308ق پس از عزل و مرگ میرزا حبیب اللَّه خان انصاری جای او را گرفته و به لقب «مشیرالملک» مُلَقّب گردید.
او کم کم با کیاست و فراست در دستگاه ظلّ السّلطان مقام و نفوذ بالایی یافته و در ایام خالصه فروشی، صاحب ثروت و مکنت زیاد شد و به واسطه برخی اقدامات عام المنفعه همچون تأسیس مدرسه باقریه در محلّه شهشهان در سال 1308 بر محبوبیّت خود در میان مردم افزود و در ضمن کارهای روزانه به تدریس علوم دینی به اهل علم نیز پرداخت.
در سال 1325ق پس از وقوع مشرطیّت، ظلّ السّلطان از حکومت اصفهان بر کنار شده و مشیرالملک به عضویت انجمن های ایالتی و ولایتی گردید. امّا پس از سقوط حکومت محمّد علی شاه و پیروزی مشروطه خواهان به کلّی از کارهای دیوانی و دولتی کناره گرفته و به تدریس و ترویج و تبلیغ برای فرقه شیخیه پرداخت. از آن به بعد او میان مردم و دولتیان با احترام و اکرام می زیست و همواره پشت و پناه ضعفاء بود.
منزل او در نزدیکی محلّه طوقچی باقی و برقرار است و از حیث گچبری، کاشیکاری، آئینه کاری و سایر تزئینات هنری قابل توجّه است. بعد از باز نشستگی در منزل تدریس دروس فقه و غیره داشت و تبلیغ شیخی مسلکان می کرد.
در علوم ادبی، انشاء، فقه و حدیث مهارتی به سزا داشته و خط شکسته را خوش می نوشته و شعر نیز می سروده و «رضوان» تخلّص می نموده است.[۲]
ابیات زیر از اشعار اوست:
به هجران تا زدم بر ناقه محمل | مرا بارغم افتاده است در دل | |
مرا دست غم است از هجر بر سر | مرا پای غم است از فکر در گل | |
ترا در پیش یاران است مجلس | مرا در کوهساران است منزل[۳] |
پانویس
- ↑ مهدوی، اعلام اصفهان، ج2، صص117- 116.
- ↑ تاریخ نائین، ج1، صص 203 و 204 و ج4، صص 89-84؛ مکارم الآثار، ج7، صص 2278-2274؛ حدیقه الشعراء، ج17 ص678؛ انساب خاندان های مردم نائین، ص84؛ تاریخ فرهنگ اصفهان، صص 163 و 164؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 362 و 363؛ تاریخ اصفهان و ری، ص406؛ شرح حال رجال ایران، ج6، ص207؛ مزارات اصفهان، صص 307 و 308.
- ↑ بهشتی نژاد، شعرای حوزه علمیه اصفهان ص،405؛مزارات اصفهان، ص۳۰۷
منبع
- بهشتی نژاد، محمدعلی، شعرای حوزه علمیه اصفهان (از صدر اسلام تا کنون)، اصفهان: پویان مهر، ۱۳۹۱.
- مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگي تفریحی شهرداری اصفهان،1386.