این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
سید محمدصادق صدیق الاطباء لقمانی موسوی اصفهانی
این نوشتار نیازمند جعبهٔ اطلاعات است. ممکن است بخواهید با افزودن یک جعبهٔ اطلاعات، به استانداردسازی نمایش موضوع کمک کنید. |
دکتر سیّد محمّد صادق صدیق الاطبّاء لقمانی(1296ق-1374ق) فرزند سیّد محمّد باقر ، مشهور به دکتر لقمانی (صديق لقمانی) ، طبیب حاذق و عارف کامل در اصفهان بود.
زندگینامه
ولادت
وی در ۱۷ ربیع الاوّل سال ١٢٩٦ق در شهر اصفهان متولّد شد.[۱]
خاندان
سید محمدصادق بن سیّد محمّد باقر بن محمّد صادق موسوی اصفهانی بود. نسب وی به امام موسی کاظم (ع) میرسد.[۲]
وی از سلسله سادات طباطبایی بود که شجره نامه اش به گواهی برخی از علمای وقت رسیده بود.
پدرش سید محمدباقر به صنيع الزمان ملقب بود و علت این لقب تخصص و تبحر وی در هنر تذهیب، بویژه کلام الله مجید بود، به گونه ای که وی از نخبگان این هنر به شمار میرفت و هنوز هم اگر قرآن ها و یا قلمدانهای تذهیب شده وی پیدا شود، ارزش بسیار قابل توجهی دارد.
عموی او سید محمد اشرف الكتاب، خطاط و ادیب، معروف به بقا بود.
سه فرزند( دو پسر و یک دختر) از سید محمد صادق صديق الاطبا باقی ماند که پسر اول وی، سید محمد باقر صديق لقمانی، حرفه پدر را انتخاب و اشتغال به طبابت داشت و به سال ۱۳۷۲ش در هشتاد و دو سالگی وفات یافت.
پسر دیگر وی سید محمد صديق لقمانی متولد ۱۲۹۹ش سالها به عنوان قاضی در دادگستری اصفهان انجام وظیفه نموده و اکنون در دوران بازنشستگی بسر میبرد.[۳]
تحصیلات
با توجه به این که پدر محمدصادق ملبس بـه لبـاس روحانیت بود، وی از همان اوان کودکی و دوران نوجوانی تحت تعلیمات مذهبی والد خود قرار گرفته و از او مسائل شرعی و دینی را فرا گرفت.[۴]
او جهت فراگیری و تحصیل علوم دینی در مدرسه نوریه اصفهان واقع در بازار بزرگ و نزدیک مسجد جامع حجره ای گرفت و نزد علماء و حکمای عالیقدر آن زمان به تحصیل مشغول شد.
او تــا ســـن ســی وســه سالگی تحصیلات قدیمه خود را ادامه داد.[۵] تحصیلات وی به حدی بود که سالها در مدرسه کاسه گران و نوریه، حوزه درس داشته است.[۶]
با توجه به آگهی روزنامه « حبل المتین» مبنی بر جذب علاقمندان به تحصیل طب در شعبه ای از دارالفنون تهران، سید محمدصادق تصمیم گرفت برای تحصیل طب به تهران برود و در این راه ملاعبدالکریم گزی نیز او را تشویق نمود؛ به طوری که آخوند به وی اظهار داشته بود که در لباس پزشکی بهتر و بیشتر میتواند خدمت کند، از این رو عزم خود را برای تحصیل طب جزم نمود.
او در مدرسه دارالفنون نزد اساتید آنجا خصوصا میرزا علی اکبر خان نفیسی (ناظم الاطباء) تحصیل کرد و به اصفهان بازگشت.
وی طب جدید و قدیم را نزد اساتید فن آموخته و طبیب حاذقی به شمار می رفت. او در پنج شنبه ۲۵ ذی الحجه ۱۳۳۰ق از تحصیل علوم طب و مقدمات آن در تهران فارغ شده است.[۷] از رفقای دوره تحصیلی او دکتر جلوه اردستانی، دکتر ارسطو علاج و دکتر سید مصطفی خان پزشک، مدفون در تکیه ملک میباشند.[۸]
وی علاقه خاصی به شعر و ادب داشت، بویژه شیفته اشعار مولانا جلال الدین بود.علاوه بر آن او به عرفان علاقه بسیار داشت و از فقرای سلسه گنابادی اصفهان و مرید مشایخ این طایفه بود. وی در عرفان از مریدان صفی علی شاه گنابادی بود و در این راه به درجه ارشاد رسید.
اساتید
- جهانگیرخان قشقائی
- آخوند کاشی
- آقا سیّد محمّد باقر درچه ای
- آخوند ملّا عبدالکریم گزی
- آخوند ملا محمدحسین فشارکی
- وی از درچه ای اجازه کسب نموده بود.
- همچنین محمد صادق صدیق الاطبا از محضر آیت الله سید ابوالقاسم دهکردی نیز بهره برد. وی مدتی نیز با دستگاه حاج میرزا هاشم امام جمعه (م (۱۳۲۱ق) در ارتباط بود.
سیره اخلاقی
از ویژگیهای بارز اخلاقی او کمک به درماندگان و مستمندان بود، به گونه ای که گاهی علاوه بر نگرفتن حق طبابت به بیماران حاجتمند کمک مادی هم می نمود. صديق الاطبا اعتقاد داشت که طبابت عبادت اســت نــه تجارت و خود نیز بدین سان و به همین شیوه عمل می نمود و با دلسوزی به معالجه بیماران می پرداخت.[۹]
سیره عبادی
صديق الاطبا به شعائر مذهبی بویژه به تکریم پیامبر (ص) و عترت پاکش اعتقاد خاصی داشت و همه ساله دهه اول محرم در منزل مراسم روضه خوانی برقرار مینمود که تاکنون این سنت حسنه توسط فرزندان او ادامه دارد و چون با تاریخ اسلام آشنایی کامل داشت، اجازه نمی داد وعاظ و خطباء بدون سند مطلبی را در این مراسم بیان کنند.
وی به تهجد و شب زنده داری اهمیت میداد و نماز را اول وقت بیا می داشت.
جایگاه
جایگاه علمی
به شهادت گواهی نامه ها، وی از شاگردان مبرز رشته طب بوده و علاوه بر دیپلم رسمی از ناظم الاطباء، مودت الدوله نفیسی، دکتر طولوزان، دکتر پرتو اعظم، دکتر میرزا ابوالحسن خان، گواهی نامه و تقدیر نامه های متعدد دارد.[۱۰]
تلاشها و موقعیت علمــی سـيد محمد صادق باعث گردید که از ناحیه استاد ناظم الاطباء به صدیق الاطبا ملقب گردد.[۱۱]
در زمان بازگشت وی به اصفهان تنها دو پزشک بودند، یکی دکتر احتشامی و دیگر میرزا مسیح . حافظ الصحه (م ١٣٦١ق) که او هم از فارغ التحصیلان دارالفنون بود. مابقی طبیب سنتی بودند که عنوان حکیم باشی داشتند.[۱۲]
تخصص سيد محمد صادق صديق الاطبا امراض عفونی بویژه تیفوئید و حصبه بود و در آن زمان نیز این امراض مبتلایان زیادی داشت وقتی دو فرزند رئیس بیمارستان عیسوی اصفهان دکتر شافتر انگلیسی، بـه بیماری تیفوئید مبتلا شدند آنان را نزد صدیق الاطبا برده و آنها به خوبی معالجه میشوند، شافتر معتقد بود که او در این زمینه متخصص است.[۱۳]
جایگاه اجتماعی
صدیق الاطبا به جز چهار سال که برای تحصیل علم طب در تهران سکونت داشت بقیه عمر خود را در زادگاهش اصفهان بسر برد. البته مسافرتهایی به نقاط زیارتی کشور و نیز عتبات داشته است.
وی در اول محرم سال ۱۳۳۰ق رسماً شروع به طبابت نمود و با اینکـه بـه صورت ظاهر از رشته علوم قدیمه خارج شده بود ولی همچنان مورد اطمینان و مراجعه امور شرعی بوده است.[۱۴]
علاقه و ارادت او به چهره های مبرز علمی و معنوی مانند آقا سید محمد باقر در چه ای و حاج میرزا علی آقا شیرازی بسیار بود و در زمان رضا خان پهلوی که مزاحمتهایی جهت اهل علم ایجاد می شد مراقب بود تا روحانیون و طلاب مورد آزار مأموران حکومتی قرار نگیرند.[۱۵]
به قدری آخوند کاشی به ایشان اطمینان داشته که هنگام فوت وصیت میکند که تنها ایشان و سید ابوالقاسم دهکردی متکفل امور حين الفوت و پس از فوت او باشند.[۱۶]
وی همچنین از شاگردان خاص آخوند ملا عبدالکریم گزی محسوب می شد، به طوری که گزی برخی امور را به وی ارجاع میداد.
آثار و فعالیت ها
آثار
آثار مدون او یک سلسله مقالاتی است راجع به طرز معالجه امراض عفونی و نحوه پیش گیری آنان که طبع نشده است.[۱۷]
وی رساله ای در حصبه تألیف کرده که چاپ نشده است.
همچنین رساله ای در مورد وبا نوشته که به طبع رسیده است.[۱۸]
فعالیت ها
وی در تشکیلات جدید شهربانی وارد خدمت پلیسی شده و مدت ۲٦ سال عهده دار ریاست بهداری شهربانی بوده و در همان حین عهده دار پزشک قانونی دادگستری به مدت ۱۲سال و بهداری شهرداری نیز بوده و پس از آن به واسطه ضعف مزاج از دو پست اخیر استعفا و به پست شهربانی و مطب اکتفا نمود.
وفات
صدیق الاطبّاء در شب پنج شنبه ۳۰ دیماه ۱۳۳۳ش / 5 جمادی الاولی 1374ق وفات یافت و در اطاق اختصاصی خود در شرق تکیه کازرونی واقع در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.[۱۹][۲۰]
هنگام تشییع جنازه اش بازار اصفهان تعطیل و بویژه امام جمعه وقت اصفهان پیاده آن مرحوم را تا تخت فولاد مشایعت نمود.[۲۱]
مادّه تاریخ وفاتش را استاد حسن بهنیا (متین) چنین سروده است:[۲۲]
به جمع آورد سر جبریل و گفت ز بهر تاریخش: | «بِجَنّت کرد مأوی صادق صدیق لقمانی» |
پانویس
- ↑ ریاحی، روضه رضوان اصفهان، ص 199.
- ↑ معلم حبیب آبادی، امالی، مخطوط، ص 187.
- ↑ ریاحی، روضه رضوان اصفهان، صص ۲۰۶-۲۰۷.
- ↑ ریاحی، مصاحبه با صدیق لقمانی، ١٣٨٤ ش.
- ↑ ریاحی، روضه رضوان اصفهان، ص 201.
- ↑ روزنامه خدایی، ش۱۲۲، ص ۱.
- ↑ روضاتی، تکمله طبقات اعلام الشیعه، ص ٤٤٩.
- ↑ مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص 379؛ روزنامه خدایی، ش ۱۲۲، سال ٤، ص 1.
- ↑ ریاحی، مصاحبه با صدیق لقمانی، ١٣٨٤ ش.
- ↑ روزنامه خدایی، ش ۱۲۲، ص ٤.
- ↑ ریاحی، مصاحبه با صدیق لقمانی، ١٣٨٤ش.
- ↑ ریاحی، روضه رضوان اصفهان، ص ۲۰۲.
- ↑ ریاحی، روضه رضوان اصفهان، صص ۲۰۲-۲۰۳.
- ↑ روزنامه خدایی، ش۱۲۲، ص ٤.
- ↑ ریاحی، روضه رضوان اصفهان، ص۲۰۵.
- ↑ روزنامه خدایی، ش ۱۲۲، ص 1.
- ↑ ریاحی، روضه رضوان اصفهان، ص۲۰۵.
- ↑ مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص ۳۷۹.
- ↑ نصرالهی، مصاحبه با سیّد محمّد لقمانی (فرزند صاحب عنوان) در 9 مرداد 1374ش؛ ریاحی، روضه رضوان، صص 199-207؛ مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، صص 715 - 716.
- ↑ مهدوی، اعلام اصفهان، ج3، ص432.
- ↑ ریاحی، مصاحبه با صدیق لقمانی، ١٣٨٤ش.
- ↑ مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج3، صص 69-67.
منابع
- مهدوی، سید مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، 1386.
- مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج3، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1392.