این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
محمدباقر انوری اصفهانی
محمّد باقر انواری متخلّص به «لمعه» شاعر ادیب فاضل فرزند ملّا عبدالکریم سودائی دستگردی، در سال 1321قمری در دستگرد برخوار متولّد شده است.[۱]
معرفی
وی تحصیلات خویش را در مدارس قدیمی و جدید این شهر به پایان رسانیده مدتی به محراب و منبر سرگرم بود.
سپس منبر را ترک نموده به خدمت فرهنگ اشتغال جسته، سالها مدیریت دبستان حسین آباد را داشت و از کارمندان صدیق و فعّال فرهنگ اصفهان بود. او از شعرای باذوق و خوش قریحه اصفهان بوده و در انجمن شعرا شرکت می کرد.
اغلب اشعار او جنبه انتقادى و اجتماعى و سیاسى دارد. دیدگاههاى سیاسى او در اشعار باعث گردید که او را به گروههاى کمونیستى منتسب نمایند. از این رو در پاسخ به این افتراها در سال 1327ش با شِکوه به درگاه خداوند جل و على اشعاری را مى سراید. از جمله شاگردان وی به عبدالعلی ادیب برومند می توان اشاره کرد.
آثار
از آثارش «نامه دهقان» به چاپ رسیده، صاحب دیوان اشعار نیز هست. [۲]وی که این کتاب را براى تنویر افکار دهقانان و کارگران و تبیین ارزش زحمتکشان نوشته بود که با استقبال عموم هم مواجه شد و زود کمیاب گردید.
دیوان لمعه در سال1372ش به اهتمام فرزندش مصطفی انواری در 163 صفحه به چاپ رسید.[۳]
ابیات زیر از اشعار اوست.
ای عکس ز من تو در جهان می مانی | من خاک شوم تو جاودان می مانی | |
تو آینه دعا و نفرین هستی | از نیک و بد کسان نشان می مانی[۴] |
وفات
وی در یکشنبه 14 محرم 1385ه.ق وفات یافته و در تکیه شیخ مرتضی ریزی در تخت فولاد مدفون گردید. [۵]
استاد همایى متخلص به «سنا» در رثاى او ماده تاریخ زیر را سروده که بر سنگ مزارش پس از اشعارى از او نوشته شده است:
بهر تاریخش سنا پا در میان بنهاد و گفت | لمعه تابنده محو عالم انوار شد |
پانویس
منابع
- مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج4، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1394.
- مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگي تفریحی شهرداری اصفهان،1386.