این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
آقا حسین خوانساری
حسین خوانساری (1016ق - ۱۰۹۸ق یا ۱۱۰۰ ق) فرزند جمال الدین محمد بن حسین خوانساری، معروف به محقق خوانساری و آقا حسین خوانساری عالم کامل محقّق مدقّن، فقیه متکلّم، حکیم و فیلسوف، شاعر ادیب، از اکابر علمای قرن یازدهم هجری(۱۰۱۶-۱۰۹۸ق/۱۶۰۷-۱۶۸۷م).به خاطر اینکه لقب پدر و فرزندش «جمال الدّین» بوده به «ذوالجمالین» شهرت داشته است. [۱]
او از فقهای مکتب فقه ی اصفهان و حکیم شیعی در دوره صفوی که در دانش فلسفه و حکمت، تبحّر داشت.در آغاز به کلام و فلسفه گرایش داشت، ولی بعدها به فقه و اصول، علاقمند و در این رشته معروف شد و ریاست علمی و مذهبی زمان بر او مسلّم گردید.
زندگینامه
آقاحسین خوانساری در ذیقعده 1016ق در خوانسار به دنیا آمد.[۲] پیش از رسیدن به سن بلوغ، به قصد کسب معارف و علوم اسلامی به اصفهان رفت و در مدرسه خواجه الملک جنب مسجد شیخ لطف اللَّه به تحصیل پرداخت. در اصفهان از محضر استادان بسیاری همچون ميرفندرسكی، ملّا محمّد باقر محقّق سبزواری، ملّا محمد تقی مجلسی و غيره استفاده نمود و به همین جهت خود را «تلمیذ البشر» نامید که اشاره به کثرت استادهایش داشته باشد.
فقر و تنگدستی که در دوران تحصیل گریبان گیرش بود، مانع پیشرفت وی نشد تا جایی که به «استاد الکُل فی الکل» مشهور گردید و او را «استاد البشر والعقل الحادی عشر» می گفتند.[۳] شاه سلیمان صفوی جبّه گران بهای خود را برای او فرستاد و در یکی از سفرها نیابت سلطنت و رسیدگی به کارهای کشوری را به وی واگذار کرد.
آقاحسین با وجود مقام و رفاهی که داشت، همواره پناه بینوایان و تهیدستان بود. او در دانش های معقول و منقول تبحّر داشت و به گفته افندی اصفهانی «پشتوانه اهل علم» بود.[۴]
وی تولیت مدرسه «جده صاحب قرانی» اصفهان را بر عهده داشت.[۵]و صدها تن از فضلاء محضر درس او را درک نموده و از خرمن پربار علوم او خوشه برچیدند. بسیار مورد لطف و اکرام شاه سلیمان صفوی بوده و به درخواست او در نبود شاه، به نیابت او می نشسته است.
همسرش خواهر ملّا محمّد باقر سبزواری است که زنی صالحه و فاضله بوده و آقا جمال الدّین و آقا رضی الدّین، از این مخدّره متولّد شده اند.آقا حسین مانند فرزندش آقا جمال بذله گو و حاضرجواب بوده و لطیفه های زیادی از او نقل می کنند.[۶]
وی طبع شعر نیز داشته است،ابیات زیر از ديوان اشعار اوست:
حباب آسا به بحر حسن او تا ديـده وا كـردم | به انداز نگاهی هسـتی خـود را فـدا كـردم | |
چيزی نماند در ره ديـن شـيخ سـاده را | جز دامن ردا كـه كنـد صـاف بـاده را |
**** | ||
ای باد صبا طرب فزا می آیی | از طوف کدامین کف پا می آیی | |
از کوی که برخاسته ای راست بگو | ای گرد به چشمم آشنا می آیی |
آثار
تصنيفات و تأليفات بی شماری از او به يادگار مانده است كه از آن جمله می توان اشاره کرد به :
به مشارق الشموس
ترجمه قرآن
ترجمه صحيفه سجاديه
تفسير سـوره ی فاتحـه الجبر و الاختيار
الجزء لا يتجزّی
حاشيه بر الهيات شفا
حاشيه بـر طبيعيـات شـفا
حاشيه بر شرح اشارات خواجه نصيرالدين طوسی
رساله در شبهات و...
و مجموعـه اشعار و تعليقات و منشات و آثار فراوان ديگر اشاره نمود.[۷]
وفات
وفاتش در ۱ رجب سال ۱۰۹۸ق یا ۱۱۰۰ق در اصفهان بودهاست و بنا به وصیت خودش در قبرستان تخت فولاد اصفهان، نزدیک قبر بابا رکن الدین مدفون گردید.
شاه سليمان برای او بقعه عالی بنا كرد[۸]آقا جمالالدین خوانساری وآقا رضیالدین خوانساری، پسران وی نیز در همانجا مدفون هستند، که به تکیه آقا حسین خوانساری (تکیه خوانساری) معروف شدهاست لذا به بقعه آقا حسین خوانساری، «قبّه العلماء» گفته می شد. آقا كمال الدين نيز فرزند دیگر اوست که از او اسمی باقی مانده است.[۹]
سنگ قبر آقا حسین خوانساری از جنس یشم گرانبها بوده که در فتنه افاغنه شکسته شده و معدوم شد و چند سال بعد سنگ از دو قطعه مرمر بر روی قبر او و فرزندش آقا جمال نصب شد.
هنگامی که برای دفن شیخ اسداللَّه فهامی در بین دو قبر آقا حسین و آقا جمال قبر حفر می کرده اند جسد مبارک آقا حسین آشکار شد و آن را صحیح و سالم یافتند.
شعرا و گویندگان در رثای او مرثیه ها گفته و ماده تاریخ وفات او را به نظم کشیده اند. از جمله:
[مسیحا کاشانی این عبارت را ماده تاریخ او یافته است: «دفن العلم کالهدی فی التّراب»]
و شخص دیگری گفته: قال رضوان له: «ادخل جنّتی»
و به فارسی نیز گفته اند:
از آسمان یکی به درون سر نمود و گفت: | «امروز هم ملایکه گفتند یاحسین» |
پانویس
- ↑ مهدوی، اعلام اصفهان، ج۲، صص 747 و 748
- ↑ خوانساری٬ روضات الجنات فی أحوال العلماء و السادات، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۳۵۰
- ↑ خوانساری٬ روضات الجنات فی أحوال العلماء و السادات، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۳۵۰
- ↑ افندی اصفهانی، ریاضالعلماء، ص ۵۷.
- ↑ آزاد کشمیری، نجوم السماء فی تراجم العلماء٬ ۱۳۸۷، ج۱، ص۱۱۳
- ↑ تذکره نصرآبادی، ج1، صص 220 و 221؛ ریاض العلماء، ج2، صص 57-60؛ جامع الرّواه، ج1، ص235؛ امل الآمل، ج2، ص101؛ سلافه العصر، ص491؛ تتمیم امل الآمل، صص 182 و 183؛ قصص الخاقانی، ج2، ص36؛ روضات الجنّات، ج2، صص 339-358؛ فیض قدسی، ص205؛ تذکره العلماء، صص 87 و 88؛هدیه الاحباب، ص253؛ لباب الالقاب، ص22؛ شمس التّواریخ، ص14؛ تذکره حسینی، ص109؛ مطلع الشمس، صص 415 و 416؛ وقایع السنین و الاعوام، ص501؛ قصص العلماء، ص265؛ دائره المعارف المسمی بمقتبس الاثر، ج2، ص218؛ تذکره القبور یا رجال اصفهان، صص 82-88؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 558-560؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، صص 108-111؛ خاندان شیخ الاسلام اصفهان، صص 174 و 175؛ شواهد االربوبیه (مقدمه)، ص94، جغرافیای خوانسار، صص 137-141، فرزانگان خوانسار، صص 56-58؛ فوائد الرضویه، ج1، ص153؛ زندگینامه علاّمه مجلسی، ج1، صص 137 و 287؛ معجم مؤلفی الشیعه، ص163؛ دانشمندان خوانسار، صص 7-184؛ تذکره محمّد شاهی: خطی.
- ↑ مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1 ،صص558 ـ 55
- ↑ خوانساری، روضات الجنات، ج۲، ص۳۵۲.
- ↑ بخشی، يوسف، شعرای خوانسار، صص 24 و 25.
منابع
برگرفته از کتاب تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفي شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفی (حامد اصفهانی)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۹۰. ص۵۳
برگرفته از: مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.