این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «محمدتقی رازی نجفی اصفهانی»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (اصلاح لینک)
(اضافه کردن اطلاعات)
سطر ۱: سطر ۱:
با [[محمدتقی آقانجفی اصفهانی|محمدتقی آقا نجفی اصفهانی]] اشتباه نشود.
با [[محمدتقی آقانجفی اصفهانی|محمدتقی آقا نجفی اصفهانی]] اشتباه نشود.


'''محمدتقی رازی ایوانکی یا محمدتقی رازی اصفهانی''' (1185ق- ۱۲۴۸ق ) جدّ محمدتقی آقا نجفی اصفهانی و سر سلسله خاندان نجفی اصفهانی و نویسنده کتاب [[هدایة المسترشدین]].
'''محمدتقی رازی ایوانکی یا محمدتقی رازی اصفهانی''' (1185ق- ۱۲۴۸ق ) جدّ محمدتقی آقا نجفی اصفهانی و سر سلسله خاندان نجفی اصفهانی و نویسنده کتاب هدایة المسترشدین.
[[پرونده:تندیس محمد تقی ایوانکی در اصفهان.jpg|بندانگشتی|تندیس محمد تقی ایوانکی رازی در اصفهان]]
[[پرونده:تندیس محمد تقی ایوانکی در اصفهان.jpg|بندانگشتی|تندیس محمد تقی ایوانکی رازی در اصفهان]]


==زندگی نامه==
==زندگی نامه==
محمدتقی فرزند محمدرحیم اصفهانی و بر اساس برخی منابع، فرزند عبدالرحیم است.<ref>ر.ک: آغابزرگ الطهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، ص۲۱۵، پانویس</ref> پدرش از خاندان استاجلو بود که در دوره صفویه از رجال کشوری محسوب می‌شدند او در ایوانکی سمت دولتی داشت. محمدحسین اصفهانی صاحب فصول برادر اوست.<ref>حسینی، «هدایة المسترشدین و مؤلف آن»، ص۷۶.</ref> 


محمدتقی در ایوانکی زاده شد و در جوانی به عتبات عالیات رفت و در آنجا با دختر شیخ جعفر کاشف الغطا ازدواج کرد. ثمره این ازدواج محمدباقر مسجدشاهی است. همچنین محمدتقی آقا نجفی اصفهانی از مراجع تقلید شیعه نوه اوست.<ref>خوانساری، روضات الجنات، مکتبة اسماعیلیان، ج۲، ص۱۲۷</ref>
=== ولادت ===
محمدتقی در ایوانکی زاده شد
محمدتقی در کربلا در درس وحید بهبهانی و دیگران حضور می‌یافت. او از شیخ جعفر کاشف الغطاء اجازه روایت و اجتهاد دریافت کرد و سپس به ایران بازگشت. رازی در مسجد شاه اصفهان اصول فقه تدریس می‌کرد. گفته شده است که در درس او حدود ۴۰۰ تن شرکت می‌کرده و [[سید محمدباقر خوانساری چهارسوقی|سید محمدباقر خوانساری]] و میرزای شیرازی از شاگردان وی بوده‌اند.او تمامی کفار و مشرکان را نجس می‌دانست.  
 
=== خاندان ===
محمدتقی فرزند محمدرحیم اصفهانی و بر اساس برخی منابع، فرزند عبدالرحیم است.<ref>ر.ک: آغابزرگ الطهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، ص۲۱۵، پانویس</ref> پدرش از خاندان استاجلو<ref>جناب، 1385 ،ص661 .</ref> بود که در دوره صفویه از رجال کشوری محسوب می‌شدند او در ایوان کی سمت دولتی داشت. محمدحسین اصفهانی صاحب فصول برادر اوست.<ref>حسینی، «هدایة المسترشدین و مؤلف آن»، ص۷۶.</ref> 
 
پدر محمدقلی بیک، میرزا مهدی مأمور تعمیر صحن و تذهیب قبّة نجف اشرف و تذهیب گنبد کربلا از طرف نادرشاه بود و اسم او در یکی از کتیبه های صحن نجف اشرف نوشته شده است.<ref>کرمانشاهی، ص153 .</ref> بنا بر قولی، میرزا مهدی از اهل فلوجه، از دهات بغداد، بوده که در زمان استیلای نادرشاه بر عراق، به تهران کوچانده شده اند. محمد رحیم بیک (م: 1217ق در نجف اشرف ) در ایوان کی حاکم بوده؛ ولی آن را ترک کرده و با اهل و اولاد به عتبات عالیات مشرف شده و در کربلای معلی سکونت نمود.<ref>صدر، ج5 ،ص287 .</ref> محمدرحیم از دختر الله وردی بیک حاکم کرمانشاه دو پسر آورد که یکی شیخ محمّد تقی رازی، و دیگری شیخ محمّد حسین حایری، صاحب کتاب« الفصول الغرویة» در علم اصول است. وی دارای دو دختر نیز بود که دختر بزرگ او زن آقا احمد کرمانشاهی، فرزند آقا محمّد علی بهبهانی، است.<ref>الفت، نسخه خطی؛ معلم حبیب آبادی،ج4 ، ص1328.</ref>
 
=== فرزندان ===
وی در جوانی به عتبات عالیات رفت و در آنجا با دختر شیخ جعفر کاشف الغطا ازدواج کرد. ثمره این ازدواج محمدباقر مسجدشاهی است. همچنین محمدتقی آقا نجفی اصفهانی از مراجع تقلید شیعه نوه اوست.<ref>خوانساری، روضات الجنات، مکتبة اسماعیلیان، ج۲، ص۱۲۷</ref>
 
=== تحصیلات ===
از تحصیلات مقدماتی و متوسط علامه رازی اطلاعی نداریم. وی تحصیلات عالیه خود را ابتدا در کربلای معلی خواند و در ادامه در نجف اشرف نزد اساتید بزرگی تحصیلات عالیهه خود را به پایان رساند. 
 
=== اساتید ===
آقا محمّد باقر وحید بهبهانی
 
شیخ جعفر نجفی کاشف الغطاء
 
، سید محمّد مهدی بحر العلوم،
 
سید علی طباطبایی حایری،
 
سید محسن اعرجی کاظمی،
 
شیخ اسدالله کاظمی دزفولی  <ref>صدر، ج5 ،ص287 .</ref>
 
شیخ احمد احسایی.<ref>تنکابنی، ص143.</ref>
 
او از شیخ جعفر کاشف الغطاء اجازه روایت و اجتهاد دریافت کرد و سپس به ایران بازگشت.
 
=== شاگردان ===
[[سید محمدباقر خوانساری چهارسوقی|سید محمدباقر خوانساری]] 
 
میرزای شیرازی
 
ملا احمد خوانساری؛
 
حاج ملا حسینعلی تویسرکانی ؛
 
شیخ محمّد حسین اصفهانی حائری؛
 
ملا زین العابدین گلپایگانی؛
 
حاج ملا علی قزوینی زنجانی؛
 
میرزا محمّد باقر چهار سوقی،
 
صاحب روضات الجنات؛
 
شیخ محمّد طهرانی؛
 
میر سید حسن مدرس؛
 
ملا محمد باقر شکی؛
 
شیخ محمدتقی گلپایگانی؛
 
سید جواد رضوی؛
 
مولی محمدتقی هروی؛
 
میرزا محمدحسن شیرازی؛
 
سید محمدحسن مجتهد موسوی؛
 
حاج ملا محمدصادق قمی؛
 
سید محمد شهشهانی.
 
هشت سال پس از ازدواج، به ایران مهاجرت نمود و در اصفهان ساکن شد. نوشته اند: وی مبتلا به ضعف قلب بود و از دیدن آلات جنگ، متوحش می گردید. با این وصف، در زمان حمله وهابیه به نجف اشرف کمال کوشش را نمود و سپس جهت معالجه به ایران مهاجرت کرد.
 
او ابتدا به مشهد مقدس رضوی مشرف شد. در آنجا میرزا داود خراسانی فرزند حاج میرزا مهدی خراسانی (مشهور به شهید رابع ) او را میهمانی نمود و به مدت شش ماه نزد او به تحصیل پرداخت و قرض های او را که حدود یک هزار تومان بود، ادا نمود.<ref>مدرس، ص68.</ref>
 
وی از مشهد مقدس به یزد رفت و پس از مدتی به اصفهان آمد. ابتدا در مسجد ایلچی واقع در محله احمدآباد اقامه جماعت و تدریس نمود. سپس به محله حصارلله بیک واقع در جنوب غربی مسجد شاه ( مسجد امام فعلی ) نقل مکان کرد و تا آخر عمر در آن مسجد به اقامه جماعت و تدریس پرداخت.
 
در آن زمان ریاست دینی اصفهان بر عهده [[سید محمدباقر شفتی|سید محمد باقر شفتی]]، حاج [[محمدابراهیم کلباسی|محمد ابراهیم کلباسی]] و امام جمعه بود و علمای بسیاری نیز تحت الشعاع آنان در این شهر می زیستند.
 
چندی پس از ورود شیخ به اصفهان و تشکیل جلسه درس، شهرت و آوازه علم و فضیلت او سراسر ایران را فرا گرفت و طالبان علم از هر سو برای استفاده از محضر پربار او روی به اصفهان نهادند، سید حسن صدر به نقل از پدر خود، تعداد حاضرین در مجلس درس علامه رازی را حدود چهارصد نفر ذکر کرده است.
 
علامه رازی از اکابر و فحول علمای امامیه در قرن سیزدهم هجری است که به نوشته شاگردش، میرزا محمّد باقر چهار سوقی: « در فقه و اصول بر تمام علمای زمان خود برتری داشته؛ بالخصوص در اصول فقه دارای تبحّری بی نهایت و گویا طینت او از افکار دقیقه و انظار عمیقه سرشته بوده است».<ref>خوانساری، ج2 ،ص123.</ref>
 
شیخ محمد تقی در تمام مدت عمر گرفتار فقر و پریشانی و اختلال معاش بود ولی با کمال عفت و مناعت می زیست. در یکی از سفرهای فتحعلی شاه به اصفهان، روزی از تالار عالی قاپو طلاب زیادی را مشاهده کرد که از مسجد شاه به سمت میدان بیرون می آمدند، سبب جمعیت را پرسید، عبدالله خان امین الدوله سبب اجتماع را حضور در درس شیخ بیان نمود و با توضیحی کامل از شیخ و بی بضاعتی او، دستخط واگذاری قریه شهاب آباد لنجان را جهت مدد معاش شیخ به امضای شاه رساند؛ ولی شیخ هنوز از محصول آن مزرعه نچشیده، در نیمه شوال 1248ق وفات نمود.


محمدتقی با استناد به آیات ۳۱ و ۳۲ سوره توبه تمامی مشرکان و کافران را نجس می‌دانست. او اثر مستقلی درباره رجال تألیف نکرده اما دیدگاه‌های رجالی خود را در آثار دیگرش از جمله تبصرةالفقهاء بیان کرده است. رازی ابوبصیر را که به صورت مطلق در روایات به کار رفته است بر ابوبصیر مرادی و ابوبصیر اسدی حمل می‌کرد و آن دو را ثقه می‌دانست.<ref>باقری سیانی، «یک نکته از هزاران»، ص۶۹ به نقل از تبصرة الفقهاء، ج۱، ص۱۲۶.</ref>از او به صاحب حاشیه نیز یاد می‌شود.
محمدتقی با استناد به آیات ۳۱ و ۳۲ سوره توبه تمامی مشرکان و کافران را نجس می‌دانست. او اثر مستقلی درباره رجال تألیف نکرده اما دیدگاه‌های رجالی خود را در آثار دیگرش از جمله تبصرةالفقهاء بیان کرده است. رازی ابوبصیر را که به صورت مطلق در روایات به کار رفته است بر ابوبصیر مرادی و ابوبصیر اسدی حمل می‌کرد و آن دو را ثقه می‌دانست.<ref>باقری سیانی، «یک نکته از هزاران»، ص۶۹ به نقل از تبصرة الفقهاء، ج۱، ص۱۲۶.</ref>از او به صاحب حاشیه نیز یاد می‌شود.
سطر ۲۷: سطر ۱۰۶:
{{ب|از پی تاریخ آن کلک «ضیا» زد رقم|«راهنمای امم کرد بجنّت مقام»<ref>مهدوی،اعلام اصفهان،ج۲ ،ص229</ref>}}
{{ب|از پی تاریخ آن کلک «ضیا» زد رقم|«راهنمای امم کرد بجنّت مقام»<ref>مهدوی،اعلام اصفهان،ج۲ ،ص229</ref>}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
== جایگاه ==
=== جایگاه علمی ===
ملا عبد الکریم گزی در « تذکرة القبور» می نویسد: جلالت شأن و مقام آن بزرگوار در علم و عمل محتاج به بیان نیست. مجاهدات و ریاضات و کمالات نفس آن بزرگوار و بعضی استبصارات و ختومات از او در نزد اهل معرفت معروف است.
به نوشتة نوادة او محمّد باقر الفت: « وی یک قسم از میل و مذاق عرفانی و اشتغال به سیر و سلوک طریقت نیز داشته و نسبت به شخصی از مردان راه، موسوم به درویش کافی که سیدی گوشه نشین در قصبة نجف آباد بوده، ارادت می ورزیده است».


==آثار==
==آثار==
سطر ۵۵: سطر ۱۴۱:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


==منبع==
==منابع==


* [[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
*[[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
*مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج2، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.


[[رده:اعلام اصفهان،ج۲]]
[[رده:اعلام اصفهان،ج۲]]
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]
[[رده:خاندان مسجد شاهی]]
[[رده:خاندان مسجد شاهی]]
[[رده:نیازمند درج الگو اطلاعات عالم]]
[[رده:مجتهدین]]
[[رده:مدرسین]]
[[رده:ائمه جماعت]]

نسخهٔ ‏۲۷ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۲۳:۰۸

با محمدتقی آقا نجفی اصفهانی اشتباه نشود.

محمدتقی رازی ایوانکی یا محمدتقی رازی اصفهانی (1185ق- ۱۲۴۸ق ) جدّ محمدتقی آقا نجفی اصفهانی و سر سلسله خاندان نجفی اصفهانی و نویسنده کتاب هدایة المسترشدین.

تندیس محمد تقی ایوانکی رازی در اصفهان

زندگی نامه

ولادت

محمدتقی در ایوانکی زاده شد

خاندان

محمدتقی فرزند محمدرحیم اصفهانی و بر اساس برخی منابع، فرزند عبدالرحیم است.[۱] پدرش از خاندان استاجلو[۲] بود که در دوره صفویه از رجال کشوری محسوب می‌شدند او در ایوان کی سمت دولتی داشت. محمدحسین اصفهانی صاحب فصول برادر اوست.[۳]

پدر محمدقلی بیک، میرزا مهدی مأمور تعمیر صحن و تذهیب قبّة نجف اشرف و تذهیب گنبد کربلا از طرف نادرشاه بود و اسم او در یکی از کتیبه های صحن نجف اشرف نوشته شده است.[۴] بنا بر قولی، میرزا مهدی از اهل فلوجه، از دهات بغداد، بوده که در زمان استیلای نادرشاه بر عراق، به تهران کوچانده شده اند. محمد رحیم بیک (م: 1217ق در نجف اشرف ) در ایوان کی حاکم بوده؛ ولی آن را ترک کرده و با اهل و اولاد به عتبات عالیات مشرف شده و در کربلای معلی سکونت نمود.[۵] محمدرحیم از دختر الله وردی بیک حاکم کرمانشاه دو پسر آورد که یکی شیخ محمّد تقی رازی، و دیگری شیخ محمّد حسین حایری، صاحب کتاب« الفصول الغرویة» در علم اصول است. وی دارای دو دختر نیز بود که دختر بزرگ او زن آقا احمد کرمانشاهی، فرزند آقا محمّد علی بهبهانی، است.[۶]

فرزندان

وی در جوانی به عتبات عالیات رفت و در آنجا با دختر شیخ جعفر کاشف الغطا ازدواج کرد. ثمره این ازدواج محمدباقر مسجدشاهی است. همچنین محمدتقی آقا نجفی اصفهانی از مراجع تقلید شیعه نوه اوست.[۷]

تحصیلات

از تحصیلات مقدماتی و متوسط علامه رازی اطلاعی نداریم. وی تحصیلات عالیه خود را ابتدا در کربلای معلی خواند و در ادامه در نجف اشرف نزد اساتید بزرگی تحصیلات عالیهه خود را به پایان رساند.

اساتید

آقا محمّد باقر وحید بهبهانی

شیخ جعفر نجفی کاشف الغطاء

، سید محمّد مهدی بحر العلوم،

سید علی طباطبایی حایری،

سید محسن اعرجی کاظمی،

شیخ اسدالله کاظمی دزفولی [۸]

شیخ احمد احسایی.[۹]

او از شیخ جعفر کاشف الغطاء اجازه روایت و اجتهاد دریافت کرد و سپس به ایران بازگشت.

شاگردان

سید محمدباقر خوانساری

میرزای شیرازی

ملا احمد خوانساری؛

حاج ملا حسینعلی تویسرکانی ؛

شیخ محمّد حسین اصفهانی حائری؛

ملا زین العابدین گلپایگانی؛

حاج ملا علی قزوینی زنجانی؛

میرزا محمّد باقر چهار سوقی،

صاحب روضات الجنات؛

شیخ محمّد طهرانی؛

میر سید حسن مدرس؛

ملا محمد باقر شکی؛

شیخ محمدتقی گلپایگانی؛

سید جواد رضوی؛

مولی محمدتقی هروی؛

میرزا محمدحسن شیرازی؛

سید محمدحسن مجتهد موسوی؛

حاج ملا محمدصادق قمی؛

سید محمد شهشهانی.

هشت سال پس از ازدواج، به ایران مهاجرت نمود و در اصفهان ساکن شد. نوشته اند: وی مبتلا به ضعف قلب بود و از دیدن آلات جنگ، متوحش می گردید. با این وصف، در زمان حمله وهابیه به نجف اشرف کمال کوشش را نمود و سپس جهت معالجه به ایران مهاجرت کرد.

او ابتدا به مشهد مقدس رضوی مشرف شد. در آنجا میرزا داود خراسانی فرزند حاج میرزا مهدی خراسانی (مشهور به شهید رابع ) او را میهمانی نمود و به مدت شش ماه نزد او به تحصیل پرداخت و قرض های او را که حدود یک هزار تومان بود، ادا نمود.[۱۰]

وی از مشهد مقدس به یزد رفت و پس از مدتی به اصفهان آمد. ابتدا در مسجد ایلچی واقع در محله احمدآباد اقامه جماعت و تدریس نمود. سپس به محله حصارلله بیک واقع در جنوب غربی مسجد شاه ( مسجد امام فعلی ) نقل مکان کرد و تا آخر عمر در آن مسجد به اقامه جماعت و تدریس پرداخت.

در آن زمان ریاست دینی اصفهان بر عهده سید محمد باقر شفتی، حاج محمد ابراهیم کلباسی و امام جمعه بود و علمای بسیاری نیز تحت الشعاع آنان در این شهر می زیستند.

چندی پس از ورود شیخ به اصفهان و تشکیل جلسه درس، شهرت و آوازه علم و فضیلت او سراسر ایران را فرا گرفت و طالبان علم از هر سو برای استفاده از محضر پربار او روی به اصفهان نهادند، سید حسن صدر به نقل از پدر خود، تعداد حاضرین در مجلس درس علامه رازی را حدود چهارصد نفر ذکر کرده است.

علامه رازی از اکابر و فحول علمای امامیه در قرن سیزدهم هجری است که به نوشته شاگردش، میرزا محمّد باقر چهار سوقی: « در فقه و اصول بر تمام علمای زمان خود برتری داشته؛ بالخصوص در اصول فقه دارای تبحّری بی نهایت و گویا طینت او از افکار دقیقه و انظار عمیقه سرشته بوده است».[۱۱]

شیخ محمد تقی در تمام مدت عمر گرفتار فقر و پریشانی و اختلال معاش بود ولی با کمال عفت و مناعت می زیست. در یکی از سفرهای فتحعلی شاه به اصفهان، روزی از تالار عالی قاپو طلاب زیادی را مشاهده کرد که از مسجد شاه به سمت میدان بیرون می آمدند، سبب جمعیت را پرسید، عبدالله خان امین الدوله سبب اجتماع را حضور در درس شیخ بیان نمود و با توضیحی کامل از شیخ و بی بضاعتی او، دستخط واگذاری قریه شهاب آباد لنجان را جهت مدد معاش شیخ به امضای شاه رساند؛ ولی شیخ هنوز از محصول آن مزرعه نچشیده، در نیمه شوال 1248ق وفات نمود.

محمدتقی با استناد به آیات ۳۱ و ۳۲ سوره توبه تمامی مشرکان و کافران را نجس می‌دانست. او اثر مستقلی درباره رجال تألیف نکرده اما دیدگاه‌های رجالی خود را در آثار دیگرش از جمله تبصرةالفقهاء بیان کرده است. رازی ابوبصیر را که به صورت مطلق در روایات به کار رفته است بر ابوبصیر مرادی و ابوبصیر اسدی حمل می‌کرد و آن دو را ثقه می‌دانست.[۱۲]از او به صاحب حاشیه نیز یاد می‌شود.

محمدتقی در کاظمین نزد سید محسن اعرجی، در کربلا نزد صاحب ریاض و در نجف نزد شیخ جعفر کاشف الغطاء و سید مهدی بحرالعلوم شاگردی کرد.[۱۳]وی در نجف اشرف به افتخار دامادی استاد خود شیخ جعفر کاشف الغطاء نائل شد.[۱۴] او از کاشف الغطاء اجازه روایت و فتوا دریافت کرد.[۱۵]

گفته شده که او ۱۵ سال در کربلا نزد وحید بهبهانی شاگردی کرده است. در سال ۱۲۱۷ق یکسال پس از حمله وهابیان به کربلا به ایران بازگشت. او نخست در مشهد ساکن شد و ۱۴ ماه در آنجا به تدریس مشغول شد. سپس مدتی در یزد اقامت گزید. به گفته حسینی اشکوری در حدود سال ۱۲۲۵ق وارد اصفهان شد و در محله احمدآباد اقامت گزید و مسجدی به نام ايلچى تأسیس کرد و در آن اقامه جماعت می‌کرد. پس از مدتی به مسجد شاه رفت.[۱۶]

او عالمی عابد و زاهد بوده و مجاهدات و ریاضات و کمالات نفس او نزد اهل معرفت معروف بود. برخی نوشته اند وی مراحل سیر و سلوک و تصفیه باطن را نزد درویش کافی نجف آبادی طی نموده است.

او چند سال قبل از فوت خودش وصیّ مریم بیگم دایه سلطان محمّد میرزا سیف الدوله قاجار حاکم اصفهان بود و تحت نظر او مریم بیگم در تکیه ای مخصوص که سلطان محمّد میرزا ساخته بود به خاک سپرده شد.[۱۷]

در آذر ۱۳۹۰شمسی همایشی در بزرگداشت محمدتقی رازی در ایوانکی برگزار شد. در این مراسم از تندیس وی و همچنین کتاب احوال و آثار شیخ محمدتقی رازی نجفی اصفهانی و خاندانش نوشته رحیم قاسمی رونمایی شد.[۱۸] مقالات این همایش با عنوان «مجموعه مقالات همایش ملی فقیه محقق و اصولی مدقق علامه محمدتقی ایوانکی رازی نجفی اصفهانی» منتشر شده است.[۱۹]

محمّد حسین ضیاء اصفهانی مرثیه ای برای او سروده و این مادّه تاریخ از آنجاست:

از پی تاریخ آن کلک «ضیا» زد رقم«راهنمای امم کرد بجنّت مقام»[۲۰]

جایگاه

جایگاه علمی

ملا عبد الکریم گزی در « تذکرة القبور» می نویسد: جلالت شأن و مقام آن بزرگوار در علم و عمل محتاج به بیان نیست. مجاهدات و ریاضات و کمالات نفس آن بزرگوار و بعضی استبصارات و ختومات از او در نزد اهل معرفت معروف است.

به نوشتة نوادة او محمّد باقر الفت: « وی یک قسم از میل و مذاق عرفانی و اشتغال به سیر و سلوک طریقت نیز داشته و نسبت به شخصی از مردان راه، موسوم به درویش کافی که سیدی گوشه نشین در قصبة نجف آباد بوده، ارادت می ورزیده است».

آثار

  • صفحه ای از رساله صلاتیه تالیف محمدتقی رازی اصفهانی
    هدایه المسترشدین؛ این کتاب حاشیه‌ای است بر معالم است و نویسنده آن به صاحب حاشیه نیز شناخته می‌شود. نویسنده جلد نخست آن را در سال ۱۲۳۷ق به پایان برده است. [۲۱]این کتاب منبع و مرجع شمار زیادی از اصولیان پس از وی بوده است که نوه او شیخ مهدی نجفی در مقدمه‌ای بر آن نام آنها را ثبت کرده است.شیخ انصاری این کتاب را تدریس می‌کرده است. از هدایة المسترشدین تا سال ۱۳۱۰ق پنج چاپ سنگی وجود دارد که نخستین آنها مربوط به سال ۱۲۶۹ق است.[۲۲]
  • تبصرة الفقهاء؛ کتابی در فقه استدلالی که در آن مباحثی پیرامون طهارت، اوقات نماز، زکات و بیع مطرح شده است.


شاگردان

به گفته حسینی اشکوری در حدود سال ۱۲۲۵ق وارد اصفهان شد.[۲۳] او در مسجد شاه این شهر اصول فقه تدریس می‌کرد. به گفته سید محمدباقر خوانساری از شاگردان وی حدود ۳۰۰ نفر در درس وی حاضر می‌شدند.[۲۴] برخی نیز شمار حاضران درس وی را حدود ۴۰۰ تن گفته‌اند. برادرش صاحب فصول، سید حسن مدرس و شیخ مهدی کجوری شیرازی در درس وی حاضر می‌شدند.[۲۵]

تندیس محمد تقی ایوانکی در اصفهان همچنین گفته شده که میرزای مجدد نیز مدتی در درس او حاضر شده است.

وفات

محمدتقی رازی در جمعه ۱۵ شوال ۱۲۴۸ق در اصفهان درگذشت محمدباقر شفتی بر او نماز گزارد و در قبرستان تخت فولاد در تکیه مادر شاهزاده مدفون شد. البته آقا بزرگ تهرانی گفته است که علامه کلباسی بر او نماز گزارده است.[۲۶]

پانویس

  1. ر.ک: آغابزرگ الطهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، ص۲۱۵، پانویس
  2. جناب، 1385 ،ص661 .
  3. حسینی، «هدایة المسترشدین و مؤلف آن»، ص۷۶.
  4. کرمانشاهی، ص153 .
  5. صدر، ج5 ،ص287 .
  6. الفت، نسخه خطی؛ معلم حبیب آبادی،ج4 ، ص1328.
  7. خوانساری، روضات الجنات، مکتبة اسماعیلیان، ج۲، ص۱۲۷
  8. صدر، ج5 ،ص287 .
  9. تنکابنی، ص143.
  10. مدرس، ص68.
  11. خوانساری، ج2 ،ص123.
  12. باقری سیانی، «یک نکته از هزاران»، ص۶۹ به نقل از تبصرة الفقهاء، ج۱، ص۱۲۶.
  13. آغابزرگ الطهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، ص۲۱۵.
  14. مهدوی،اعلام اصفهان،ج۲ ،ص228
  15. خوانساری، روضات الجنات، مکتبة اسماعیلیان، ج۲، ص۱۲۳.
  16. حسینی، «هدایة المسترشدین و مؤلف آن»، ص۷۶.
  17. مهدوی،اعلام اصفهان،ج۲ ،ص228
  18. «همایش ملی علامه ایوانکی برگزار شد»، در خبرگزاری حوزه، تاریخ درج مطلب: ۲۶ آذر ۱۳۹۰ش، تاریخ بازدید: ۶ آبان ۱۳۹۵ش.
  19. «در حاشیه انتشار مقالات کنگره آیت الله حاج شیخ محمدتقی رازی اصفهانی»، در سایت جوان آنلای، تاریخ درج مطلب: ۱۷ شهریور ۱۳۹۵ش، تاریخ بازدید: ۶ آبان ۱۳۹۵ش
  20. مهدوی،اعلام اصفهان،ج۲ ،ص229
  21. آغابزرگ الطهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، ص۲۱۷-۲۱۶
  22. حسینی، «هدایة المسترشدین و مؤلف آن»، ص۷۸.
  23. حسینی، «هدایة المسترشدین و مؤلف آن»، ص۷۶
  24. خوانساری، روضات الجنات، مکتبة اسماعیلیان، ج۲، ص۱۲۴.
  25. آغابزرگ الطهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، ص۲۱۵و۲۱۶.
  26. آغابزرگ الطهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، ص۲۱۶

منابع

  • مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج2، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.