این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «سید محمدباقر خوانساری»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(درج رده)
سطر ۱۰۸: سطر ۱۰۸:
[[رده:شعرای روحانی حوزه علمیه اصفهان]]
[[رده:شعرای روحانی حوزه علمیه اصفهان]]
[[رده:اعلام اصفهان،ج۲]]
[[رده:اعلام اصفهان،ج۲]]
[[رده:خاندان روضاتی]]

نسخهٔ ‏۱۸ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۰۸:۰۹

آرامگاه خاندان روضاتی در تخت فولاد اصفهان

سید محمدباقر خوانساری (۱۲۲۶ق-۱۳۱۳ق)، معروف به صاحب روضات نویسنده کتاب روضات الجنات در شرح حال بزرگان شیعه.

زندگی نامه

سید محمدباقر خوانساری در سال ۱۲۲۶ق در خوانسار زاده شد.از رؤساى علماى اصفهان آيت اللّه ميرزا سيد محمدباقر فرزند ميرزا زيـن العابـدين فرزند سيد ابوالقاسم فرزند سيد حسين فرزند مير كبير و از اجله ى علمـا و فضـلاى قرن سيزدهم است وى در 22 صفرالمظفر 1226 قمرى در خوانسار ديده بـه جهـان گشود.

در فقه و اصول و حديث و تفسير و علـم كـلام و تـاريخ و رجـال و تـراجم ازمحققين علما به شمار مى رود و در ادبيات و احاطه بر لغات عرب فوق العاده مسـلط بود.

او اديب ،زاهد ،مورخ و عالم علم رجال، مجتهد برجسته ى قرن سيزدهم اسـت كـه از شعر نيز بهره ها برده و داراى تأليفات و تصـنيفات متعـددى اسـت . در نگـارش وانشاى مطالب بقدرى توانا بود كـه جـواب اسـتفتاء و احكـام را اديبانـه و منشـيانه مى نوشت چنانكه هنگامى كه حكم تكفير حـاج سـيد حسـن واعـظ كاشـانى را در نزدش برده بودند نوشته بود:

«اين سيد كاشى مشغول به دين تراشى يا در مـتن كفـر است يا در حواشى».[۱]

خوانساری نزد جدش جعفر بن حسین خوانساری، محمدباقر شفتی و سیدابراهیم موسوی قزوینی شاگردی کرد. همچنین شریعت اصفهانی،ابوتراب خوانساری و سید محمدکاظم طباطبائی یزدی نزد او شاگردی کردند. او اجازه اجتهاد دارد و آثاری در فقه و اصول نیز نوشته است.
خاندان سید محمدباقر، به روضاتی یا روضاتیان شهرت دارند.[۲] این خاندان نسبشان به امام کاظم(ع) می‌رسد[۳]، چنانکه سید محمدباقر خوانساری خود را موسوی خوانساری معرفی کرده است.[۴] جد اعلای این خاندان به هنگام سقوط اصفهان توسط افغانان، در حدود ۱۱۳۵ق از اصفهان به خوانسار کوچ کرد و فرزندان وی که تا مدتی در خوانسار می‌زیستند، به خوانساری شهرت یافتند. زین‌العابدین خوانساری (درگذشته ۱۲۵۷ق)، پدر محمدباقر به اصفهان بازگشت و در محله چهارسوی شیرازی‌ها سکونت گزید و از همین روی نوادگان وی به چهارسوقی یا چهارسویی شهرت یافتند.[۵]

سید محمدباقر خوانساری، هشت فرزند پسر داشت یکی از آنها در کودکی درگذشت و هفت تن دیگر به تحصیل علم حوزوی پرداختند.[۶]

محمدمسیح (درگذشته ۱۳۲۵) و احمد (درگذشته ۱۳۴۱) مشهورترین فرزندان او در دانش بودند.[۷]

سید محمدباقر خوانساری تحصیلات ابتدائی را در زادگاه خویش و از جدّش سید ابوالقاسم جعفر (درگذشته ۱۲۴۰ق) فرا گرفت.[۸] او پس از وفات جدش، همراه با پدر و برادرانش به اصفهان کوچ کرد[۹] و نزد علمای زیر شاگردی کرد:

خوانساری در ۱۲۵۳ق برای زیارت عتبات عالیات به عراق سفر کرد و در کربلا، از محضر سید ابراهیم موسوی قزوینی، صاحب ضوابط الاصول، استفاده کرد. پس از مراجعت وی به اصفهان میان او و این استادش نامه‌نگاری برقرار بود. محمدحسن نجفی صاحب جواهر الکلام را دیگر استاد خوانساری گفته‌اند.[۱۰]

خوانساری از پدر و استادانش[۱۱] ‏و نیز از محمد بن علی كاشف‌الغطاء و محمدقاسم بن محمد الوندی نجفی اجازه روایت و اجتهاد دریافت کرد. همچنین ریاست علمی و مذهبی در اصفهان به او منتهی می‌شد و حوزه درسش محل حضور اهل علم بود.[۱۲]

وى علاوه بر مقامات علمى، داراى زهد و تقوا و پرهيزكارى و اعراض از دنيـا واخلاص فوق العاده در عمل و صفات پسنديده و سجايا و ملكات فاضله انسانى بوده و به جميع جهات آراسته بوده و همان هم سبب محبوبيت اجتماعى او بوده است.

در مقام عرفانى او نقل مى كنند وقتى ظلّ السلطان مى خواسـته اسـت مـالى را بـه ايشان واگذار كند در رد آن به ظلّ السلطان مى گويـد قريـه ى توكّـل آبـاد مـن بـراى مخارج زندگى من و خانواده ام كافى است. ظلّ السلطان ابتدا تصور مى كند كه واقعاً توكّل آباد يكى از روستاهاى آباد اطـراف اصفهان است اما وقتى تحقيق كرد و دانست مقصود ميرزا محمـدباقر چهارسـوقى از توكّل آباد همان توكّل به خداوند است بسيار تعجب كرد. [۱۳]

شاگردان مشهور

شریعت اصفهانی

ابوتراب خوانساری

سید محمدکاظم یزدی

محمدهادی تهرانی

سید محمدهاشم خوانساری را از شاگردان وی شمرده‌اند.[۱۴]

تألیفات

  • روضات الجنات فی احوال العلما و السادات: مهمترین اثر خوانساری است و به سبب تألیف آن، به صاحب روضات ملقب شد. به نوشته اعتماد السلطنه، در نامه دانشوران ناصری هر جا عنوان میر معاصر آمده، مقصود صاحب روضات است.
  • احسن العطیه: شرحی است بر الفیه شهید اول در فقه که برخی تحقیقات اصولی را هم دربردارد.این کتاب در سال ۱۳۲۰ق در اصفهان چاپ سنگی شد.
  • تسلیة الاحزان عند فقد الاحبة و الاخوان: به زبان فارسی در موضوع تسلی خاطر مصیبت‌زدگان تألیف شده است. و در ۱۳۳۰ق چاپ سنگی شده است.
  • تلویح النوریات من الکلام: رساله‌ای در بیان ضرورت دین و مذهب است.
  • طرف (طوف) الاخبار لتحفة (لتحف) الاخیار
  • ارجوزه‌ای در اصول فقه
  • حاشیه بر شرح لمعه شهید ثانی
  • حاشیه بر قوانین الاصول میرزای قمی؛
  • قرة العين و سرور النشأتين.
  • تلخيص مجموعه ورّام.
  • جواهر الاثار و جوائز الأبرار.
  • ادب اللسان.
  • ترجمه رساله الصوم صاحب جواهر.
  • درر النظيم فی رسم التحية و التسليم.
  • اقسام البلايا النازله فی هذه الدنيا علی الشقی و السعيد.
  • فضل الجماعه.
  • شرح حديث حماد.
  • دستور العمل للمكلفين.
  • النهریه.
  • امر به معروف و نهی از منكر.

خوانساری، قصیده‌هایی به عربی و فارسی در موضوعات مختلف، به‌ویژه در مدح و مرثیه اهل‌بیت(ع) سروده است. نمونه‌ای از این نثر، علاوه بر خطبه بی‌نقطه او نامه‌هایی است که به برخی از بزرگان و دانشمندان معاصر خویش نگاشته است.[۱۵] اين ابيات از اوست:

علي سر دفتر ارباب بينش علي مهر سپهر آفرينش
فلك بگرفته آواز كمالش جهان برگشته از صيت جلالش
هلال آسمان نعل سمندششكار لا مكان صيد كمندش[۱۶]


وى در سال 1313 هشتم جمادى الاولى بـر اثـر بيمـارى ذات الريـه در اصـفهان بدرود حيات گفت. ميرزا محمدهاشم برادرش بر آن مرحوم نماز خوانـد و در جـوار قبــر آقــا حســين جيلانــى در تكيــه اى كــه اينــك بــه نــام خــود او بــه صاحب روضات(چهارسوقى) معروف است دفن گرديد و در سال 1316 قمرى ميرزا سليمان خان ركن الملك بقعه و تكيه اى رفيع بر آرامگاه ايشان بنا كرد.

بزرگان و فضلاى عصر در مرگ او مرثيه و ماده تاريخ هايى سروده اند كـه ميـرزايحيى مدرس، ميرزا حسن همدانى، وحيد دستگردى از آن جمله اند.

از اشعار او در مثنوى قرةالعين است: در علايم ظهور

بگيــرد جاهليــت هــاى اُخــرى جهان را همچو بـدعت هـاى اولـى
***
كند مـرد اكتفـا بـر مـرد و زن نيـز به زن و اين چرخ دون گردد بلاريز[۱۷]

پانویس

  1. لطفی، تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان، ص626
  2. آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، قسم، ۱۴۰۴ق، ص۵۹۱؛ جعفریان، اسنادی از خاندان روضاتیان، ۱۳۸۲ش، مقدمه، ص۱۵.
  3. روضاتی، زندگانی حضرت آیت‌ الله چهارسوقی حاوی، ۱۳۳۲ش، ص۶۳
  4. خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۲.
  5. حبیب‌آبادی، مکارم الاثار، ۱۳۵۱ش، ج۳، ص۷۹۸-۷۹۹؛ جعفریان، اسنادی از خاندان روضاتیان،۱۳۸۲ش، ص۱۶-۱۷(مقدمه).
  6. موسوی خوانساری، مقدمه، ص۲۴۴-۲۹۱؛ حبیب‌آبادی، مکارم الاثار، ۱۳۵۱ش، ج۳، ص۸۲۰؛ اسنادی از خاندان روضاتیان، مقدمه جعفریان، ۱۳۸۲ش، ص۱۸(مقدمه)؛ روضاتی، صاحب روضات الجنات، ۱۳۷۱ش، ص۶۲-۶۳.
  7. درباره شرح حال آنان، حبیب‌آبادی، مکارم الاثار، ۱۳۶۴ش، ج۵، ص۱۷۰۴-۱۷۰۶؛ روضاتی، زندگانی حضرت آیت‌ الله چهارسوقی حاوی، ۱۳۳۲ش، ص۷۹-۸۱.
  8. حبیب‌آبادی، مکارم الاثار، ۱۳۵۱ش، ج۳، ۸۰۳.
  9. خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۱۰۶.
  10. خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۴(مقدمه).
  11. خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۱۰۶-۱۰۸؛ گزی برخواری، تذکرة القبور، ص۵۶؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۳، ص۳۶۶
  12. حبیب آبای، مکارم الاثار، ۱۳۵۱ش، ج۳، ص۸۰۲-۸۰۴
  13. لطفی، تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان، ص626
  14. مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۳، ص۳۶۶؛ حبیب‌آبادی، مکارم الاثار، ۱۳۵۱ش، ج۳، ص۸۰۴-۸۰۶؛ مهدوی، تذکرة القبور، ۱۳۴۸ش، ص۱۷۶.
  15. خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۱۱۰؛ حبیب‌آبادی، مکارم الاثار، ۱۳۵۱ش، ج۳، ص۸۰۲.
  16. مهدوی، اعلام اصفهان، ج۲، ص 100.
  17. لطفی، تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان، ص626

منابع

  • آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی التصانیف الشیعة، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
  • آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة، الکرام البررة، مشهد، قسم ۱-۲، ۱۴۰۴ق.
  • جعفریان، رسول، اسنادی از خاندان روضاتیان، قم، انصاریان، ۱۳۸۲ش.
  • اعتماد السلطنة، محمدحسن بن علی، المآثر و الآثار، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ افشار، ج۱، تهران، اساطیر، ۱۳۶۳ش.
  • انصاری، محمد بن حسن بن جابری، علمای اصفهان، با حواشی معلم حبیب‌آبادی، چاپ ناصر باقری بیدهندی، در میراث ملل اسلامی ایران، دفتر ۲، به کوشش رسول جعفریان، قم کتابخانۀ مرعشی نجفی، ۱۳۷۴ش.
  • حبیب‌آبادی، محمدعلی، مکارم الآثار، اصفهان، ج۳، ۱۳۵۱ش، ج۶، ۱۳۶۴ش، ج۷، ۱۳۷۴ش.
  • خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات فی احوال العلما و السادات، قم، چاپ اسدالله اسماعیلیان، ۱۳۹۰-۱۳۹۲ق.
  • کحّاله، عمررضا، معجم المؤلفین، دمشق، ۱۹۵۷-۱۹۶۱م، چاپ افست، بیروت، بی‌تا.
  • گزی برخواری، عبدالکریم بن مهدی، تذکرة القبور، قم، چاپ ناصر باقری بیدهندی، ۱۳۷۱ش.
  • مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، تهران، ۱۳۶۹ش.
  • مشار، خان‌بابا، فهرست کتاب‌های چاپی فارسی، تهران، ۱۳۵۰-۱۳۵۵ش.
  • برگرفته از کتاب تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفی (حامد اصفهانی)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1390 .
  • برگرفته از: مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.