این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «عبد الرزاق احمد آبادی»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش صفحه)
(اصلاح منبع)
 
(۸ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
'''عبدالرزاق احمدآبادی''' فرزند سیّد عبدالجواد بن سیّد مهدی بن میر قاضی بن سیّد محمّد نایب الصّدر بن [[سید محمدتقی موسوی احمدآبادی|میر محمّدتقی موسوی]] وزیر شاه صفی (که بعدا شاه سلیمان نامیده شد) ، عالم فاضل ادیب، امام جماعت مسجد [[امامزاده اسماعیل]]، از شاگردان حاج شیخ [[محمدباقر بن جمال الدین نجفی مسجد شاهی|محمّدباقر نجفی]] و ملاّ [[محمدتقی هروی حائری اصفهانی|محمّدتقی هروی حائری]] بوده و دختر حاج میرزا [[سید حسین نایب الصدر خاتون آبادی|حسین نایب الصّدر خاتون آبادی]] را به زوجیّت اختیار نموده است.
{{نیازمند جعبه اطلاعات}}
[[پرونده:Purybd.jpg|بندانگشتی|عبد الرزاق احمد آبادی]]
'''عبدالرزاق احمدآبادی'''(متوفی 1319ق) ملقب به '''افتخار الدین''' فرزند سیّد عبدالجواد، عالم فاضل ادیب، مجتهدی درستکار و فقیهی پرهیزکار بوده است.<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج1، ص۱۴۱.</ref>


==آثار==
==زندگی‌نامه==
از آثارش کتابت نسخه ای از کتاب «ارث» ملاّ محمّدتقی هروی است که آن را با دو رساله دیگر از همین مؤلّف و چند رساله دیگر به خط نسخ و نستعلیق کتابت نموده و از آن مجموعه ای فراهم ساخته که به شماره 303 در کتابخانه حضرت آیت اللّه گلپایگانی در قم موجود است. تاریخ برخی از این رساله ها تا 25 ماه ربیع الثّانی 1306ق می باشد.<ref>فهرست گلپایگانی، ج1، ص263.</ref>


[صاحب عنوان از آخوند ملا [[محمدباقر فشارکی|محمّدباقر فشارکی]] اجازه اجتهاد داشته<ref>یادداشت های آقای رحیم قاسمی.</ref> و از میرزا [[محمدهاشم بن زین العابدین خوانساری چهارسوقی|محمّدهاشم چهارسوقی]] روایت می کرده است. خط زیبایی داشته و مجموعه ای را در سال 1306ق کتابت کرده است.<ref>تراجم الرّجال، ج1، ص285.</ref>
===خاندان===
عبدالرزاق فرزند عبدالجواد بن سیّد مهدی بن میر قاضی بن سیّد محمّد نایب الصّدر بن میر محمّدتقی موسوی وزیر شاه صفی (که بعدا شاه سلیمان نامیده شد)، در خانواده‌ای متصف به پرهیزکاری و راستی دیده به جهان گشود. پدرش، میرزا عبدالجواد اصفهانی، صاحب حواشی بر « فوائد الضيائية» عبدالرحمن جامی بوده است.
 
میر سید عبدالرزاق ابتدا با دختر یکی از سادات خواجویی به نام فاطمه ازدواج می کند که از او صاحب [[سید محمدتقی موسوی احمدآبادی|سيد محمدتقی]](صاحب مکیال) می‌شود ولی همسرش بر سر زاییدن این فرزند در سن هجده سالگی از دنیا می رود که در امامزاده محمدجعفر مدفون است. [[سید محمد فقیه احمدآبادی|حاج سيد محمد فقیه]] می‌گوید که: روی سنگ قبر مادر پدرش نوشته بود: «شبيهة جدتها إسماً و عُمراً». او سپس دختر دانشمند فقیه و محدث تبارشناس [[سیدمحمدحسین نایب الصدر خاتون آبادی|حاج میر سید حسین نائب الصدر اصفهانی خاتون آبادی]](متوفی ۱۳۲۶ق)، مشهور به «خانم» را به همسری برمی گزیند<ref>مهدوی، سیری در تاریخ تخت فولاد اصفهان، ص ۱۳۴.</ref> و از او صاحب سه پسر ( که بعداً لقب وخشورزادگان می‌گیرند) و چندین دختر می شود و «خانم» همچون مادری مهربان محمدتقی را نیز سرپرستی می‌نماید.
 
پسرش سيد محمدتقی، مشـهور بـه فقیـه احمدآبادی، از علمای بزرگ قرن چهاردهم قمری در اصفهان می‌باشد.
 
===اساتید===
آقا سید عبدالرزاق از شاگردان حاج شیخ [[محمدباقر نجفی مسجدشاهی|محمّدباقر نجفی]] و ملاّ [[محمدتقی هروی حائری اصفهانی|محمّدتقی هروی حائری]] و [[محمدباقر فشارکی|ملامحمدباقر فشارکی]] بوده است. وی از آخوند ملا محمّدباقر فشارکی اجازه اجتهاد داشته<ref>قاسمی، شرح مجموعه گل،  ص۴۴.</ref> و از میرزا [[میرزا محمدهاشم چهارسوقی|محمّدهاشم چهارسوقی]] روایت می کرده است.
 
==آثار و فعالیت ها==
 
===آثار===
از آثار او کتابت نسخه ای از کتاب «ارث» ملاّ محمّدتقی هروی است که آن را با دو رساله دیگر « معرفة الزوال و القسم بين الزوجات» از همین مؤلّف و چند رساله دیگر به خط نسخ و نستعلیق کتابت نموده و از آن مجموعه ای فراهم ساخته که به شماره 303 در کتابخانه [[سید محمدرضا گلپایگانی|حضرت آیت اللّه گلپایگانی]] در قم موجود است. تاریخ برخی از این رساله ها تا 25 ماه ربیع الثّانی 1306ق می باشد.<ref>عربزاده، فهرست گلپایگانی، ج1، ص263.</ref>
 
وی خط زیبایی داشته و مجموعه ای را در سال 1306ق کتابت کرده است.<ref>حسینی، تراجم الرّجال، ج1، ص285.</ref>این هنر خوشنویسی به پسرش آقا سید محمد تقی فقیه احمد آبادی نیز به ارث رسیده بود.<ref>جابری انصاری، تاریخ اصفهان، ص۳۲۴.</ref> میر عبدالرزاق کتب متعددی را نیز نسخه برداری کرده که در پایان شماری از آنها تاریخ ۱۳۱۵ق دیده می شود. از او مجموعه ای در اخبار و روایات به جای مانده است که برپایه نوشته خودش چنین است:<blockquote>« ان هذه المجموعه الحاوى لدرر المواعظ و الاخبار المشتملة على النصايح و الافكار من جمله ما استنسخه بيـــــدى الفانيه تذكرة لنفسى و لولدي١٣١٦ق». </blockquote>
===فعالیت ها===
آقا سید عبدالرزاق در مسجد سراج الملک در محله احمدآباد اصفهان و همچنین در مسجد امامزاده اسماعیل( ع)-مسجد شعیای نبی( ع) و نواده گرامی حضرت سيد الساجدین امام چهارم (ع)-امام جماعت بوده است.  چنانکه پدران او نیز تا زمان جد اعلایشان میر محمد تقی موسوی وزیر شاه سلیمان صفوی در این مجموعه دینی و علمی، دخالت و نظارت داشته اند.<ref> مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص775.</ref>
 
بعد از فوت آقا سيد عبدالرزاق، فرزند فرزانه اش، آیت الله سید محمد تقی فقیه احمدآبادی امامت جماعت در مسجد شعیای نبی (ص) را عهده دار شد و در آنجا به تدریس و تعلیم طلاب دینی پرداخت .<ref>موحد ابطحی، ریشه ها وجلوه های تشییع و حوزه علمیه اصفهان، ص۶۷.</ref>


==وفات==
==وفات==
وی در سال 1319ق در اصفهان پس از یک عمر خدمت به دین و جامعه، از نشر احکام و بیان مسائل حلال و حرام و اقامه جماعت وفات یافته و در [[تخت فولاد]] [نزدیک تکیه لسان الارض] مدفون شد.<ref>سیری در تاریخ تخت فولاد، صص 134 و 135؛ رجال اصفهان یا تذکره القبور، ص218؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص775.</ref><ref>مهدوی، اعلام اصفهان،ج4، ص221.</ref>
وی در بين الطلوعين جمعه ۲۸ محرم  سال 1319ق در اصفهان پس از یک عمر خدمت به دین و جامعه، از نشر احکام و بیان مسائل حلال و حرام و اقامه جماعت وفات یافت<ref>مهدوی، سیری در تاریخ تخت فولاد، صص 135-134.</ref> و در [[تخت فولاد]] ، نزدیک [[تکیه لسان الارض]]، در [[تکیه صاحب مکیال المکارم]]  مدفون شد.<ref>مهدوی، رجال اصفهان یا تذکره القبور، ص218.</ref><ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج4، ص221.</ref>


پسرش، میر سید محمدتقی، در پایان نسخه برداری از کتاب المفصل زمخشری، خبر فوت جانگداز پدر را با سوز تمام چنین می نویسد:  <blockquote>«بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله ولا حول ولا قوة الا بالله و هو حسبي ونعم الوكيل. قلم این جا رسید و سر شکست با کدام زبان کدام ألم را تقریر کنم و چگونه پاره های جگر به سر قلم تحریر کنم.
{{شعر}}
{{ب|لا اضحك الله ســـن الدهر|و آل محمد مظلومون قد قهروا}}
{{ب|هزار نقش برآرد زمانه و نبود|یکی چنانکه در آینه تصور ماست}}
{{پایان شعر}}
به اینجا که رسیدم نه حال ماند، نه مجـال. نـه تقدیر مساعدت کرد نه اقبال. در صبح جمعه بیست و هشتم ماه محرم الحرام سنة ۱۳۱۹ پدر کرامم العالم الرباني الحبر الصمداني الجامع بين مرتبتى العلم و العمل المبـرى عـن كل نقص، فقيه آل الرسول و رئيس العلماء و الفحول از دار دنیا به جانب دار عقبی میل فرمود، روح مقدسش به عالم عرش ارتحال فرمود».</blockquote>
وی در پایان کتاب توضیح «الشواهد» نیز در سوگ فقدان پدر چند بيت شعر سروده است:<blockquote>« و این جا ختم می‌نمایم کلام را و قطع می‌کنم مرام را در حالتی که کوه های اندوه و غم های انبوه مصیبت بر مصیبت افزاید و چیزی عقده دل نگشاید فراق دوستان. غم افزای جان و مرگ پدر مهربان و درد بی درمان و این چند بیت شعر را در این مصیبت عظمی گفته ام في شهر رجب ۱۳۱۹».<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج3، صص 359-358.</ref>
{{شعر}}
{{ب|دریغ و درد ز رفتار چرخ کج رفتار|که نیست شیوه او جز جفا و جز آزار}}
{{ب|دلی نماند که نشکست از غم و اندوه|گلی نماند که مقرون شد به صد خس و و خار}}
{{ب|خدای صبر دهد زانکه دل ندارد تاب|خدای اجر دهد هر که شد بر او غمخوار}}
{{پایان شعر}}</blockquote>
==پانویس==
==پانویس==
<references />
<references />


==منبع==
==منابع==
برگرفته از: [[مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان|مهدوی]]، مصلح الدین، [[اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
 
*[[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، سید مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
*مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج1، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.
*مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج3، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1392.
 
[[رده:تیرماه 1401]]
[[رده:تیرماه 1401]]
[[رده:کتاب اعلام اصفهان جلد چهارم]]
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]
[[رده:مدفونین تخت فولاد]]
[[رده:اعلام اصفهان،ج 4]]
[[رده:علمای قرن 14]]
[[رده:ائمه جماعت]]
[[رده:مجتهدین]]
[[رده:خطاطان]]
[[رده:شاگردان محمدباقر نجفی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۰۴

عبد الرزاق احمد آبادی

عبدالرزاق احمدآبادی(متوفی 1319ق) ملقب به افتخار الدین فرزند سیّد عبدالجواد، عالم فاضل ادیب، مجتهدی درستکار و فقیهی پرهیزکار بوده است.[۱]

زندگی‌نامه

خاندان

عبدالرزاق فرزند عبدالجواد بن سیّد مهدی بن میر قاضی بن سیّد محمّد نایب الصّدر بن میر محمّدتقی موسوی وزیر شاه صفی (که بعدا شاه سلیمان نامیده شد)، در خانواده‌ای متصف به پرهیزکاری و راستی دیده به جهان گشود. پدرش، میرزا عبدالجواد اصفهانی، صاحب حواشی بر « فوائد الضيائية» عبدالرحمن جامی بوده است.

میر سید عبدالرزاق ابتدا با دختر یکی از سادات خواجویی به نام فاطمه ازدواج می کند که از او صاحب سيد محمدتقی(صاحب مکیال) می‌شود ولی همسرش بر سر زاییدن این فرزند در سن هجده سالگی از دنیا می رود که در امامزاده محمدجعفر مدفون است. حاج سيد محمد فقیه می‌گوید که: روی سنگ قبر مادر پدرش نوشته بود: «شبيهة جدتها إسماً و عُمراً». او سپس دختر دانشمند فقیه و محدث تبارشناس حاج میر سید حسین نائب الصدر اصفهانی خاتون آبادی(متوفی ۱۳۲۶ق)، مشهور به «خانم» را به همسری برمی گزیند[۲] و از او صاحب سه پسر ( که بعداً لقب وخشورزادگان می‌گیرند) و چندین دختر می شود و «خانم» همچون مادری مهربان محمدتقی را نیز سرپرستی می‌نماید.

پسرش سيد محمدتقی، مشـهور بـه فقیـه احمدآبادی، از علمای بزرگ قرن چهاردهم قمری در اصفهان می‌باشد.

اساتید

آقا سید عبدالرزاق از شاگردان حاج شیخ محمّدباقر نجفی و ملاّ محمّدتقی هروی حائری و ملامحمدباقر فشارکی بوده است. وی از آخوند ملا محمّدباقر فشارکی اجازه اجتهاد داشته[۳] و از میرزا محمّدهاشم چهارسوقی روایت می کرده است.

آثار و فعالیت ها

آثار

از آثار او کتابت نسخه ای از کتاب «ارث» ملاّ محمّدتقی هروی است که آن را با دو رساله دیگر « معرفة الزوال و القسم بين الزوجات» از همین مؤلّف و چند رساله دیگر به خط نسخ و نستعلیق کتابت نموده و از آن مجموعه ای فراهم ساخته که به شماره 303 در کتابخانه حضرت آیت اللّه گلپایگانی در قم موجود است. تاریخ برخی از این رساله ها تا 25 ماه ربیع الثّانی 1306ق می باشد.[۴]

وی خط زیبایی داشته و مجموعه ای را در سال 1306ق کتابت کرده است.[۵]این هنر خوشنویسی به پسرش آقا سید محمد تقی فقیه احمد آبادی نیز به ارث رسیده بود.[۶] میر عبدالرزاق کتب متعددی را نیز نسخه برداری کرده که در پایان شماری از آنها تاریخ ۱۳۱۵ق دیده می شود. از او مجموعه ای در اخبار و روایات به جای مانده است که برپایه نوشته خودش چنین است:

« ان هذه المجموعه الحاوى لدرر المواعظ و الاخبار المشتملة على النصايح و الافكار من جمله ما استنسخه بيـــــدى الفانيه تذكرة لنفسى و لولدي١٣١٦ق».

فعالیت ها

آقا سید عبدالرزاق در مسجد سراج الملک در محله احمدآباد اصفهان و همچنین در مسجد امامزاده اسماعیل( ع)-مسجد شعیای نبی( ع) و نواده گرامی حضرت سيد الساجدین امام چهارم (ع)-امام جماعت بوده است. چنانکه پدران او نیز تا زمان جد اعلایشان میر محمد تقی موسوی وزیر شاه سلیمان صفوی در این مجموعه دینی و علمی، دخالت و نظارت داشته اند.[۷]

بعد از فوت آقا سيد عبدالرزاق، فرزند فرزانه اش، آیت الله سید محمد تقی فقیه احمدآبادی امامت جماعت در مسجد شعیای نبی (ص) را عهده دار شد و در آنجا به تدریس و تعلیم طلاب دینی پرداخت .[۸]

وفات

وی در بين الطلوعين جمعه ۲۸ محرم سال 1319ق در اصفهان پس از یک عمر خدمت به دین و جامعه، از نشر احکام و بیان مسائل حلال و حرام و اقامه جماعت وفات یافت[۹] و در تخت فولاد ، نزدیک تکیه لسان الارض، در تکیه صاحب مکیال المکارم مدفون شد.[۱۰][۱۱]

پسرش، میر سید محمدتقی، در پایان نسخه برداری از کتاب المفصل زمخشری، خبر فوت جانگداز پدر را با سوز تمام چنین می نویسد:

«بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله ولا حول ولا قوة الا بالله و هو حسبي ونعم الوكيل. قلم این جا رسید و سر شکست با کدام زبان کدام ألم را تقریر کنم و چگونه پاره های جگر به سر قلم تحریر کنم.

لا اضحك الله ســـن الدهرو آل محمد مظلومون قد قهروا
هزار نقش برآرد زمانه و نبودیکی چنانکه در آینه تصور ماست

به اینجا که رسیدم نه حال ماند، نه مجـال. نـه تقدیر مساعدت کرد نه اقبال. در صبح جمعه بیست و هشتم ماه محرم الحرام سنة ۱۳۱۹ پدر کرامم العالم الرباني الحبر الصمداني الجامع بين مرتبتى العلم و العمل المبـرى عـن كل نقص، فقيه آل الرسول و رئيس العلماء و الفحول از دار دنیا به جانب دار عقبی میل فرمود، روح مقدسش به عالم عرش ارتحال فرمود».

وی در پایان کتاب توضیح «الشواهد» نیز در سوگ فقدان پدر چند بيت شعر سروده است:

« و این جا ختم می‌نمایم کلام را و قطع می‌کنم مرام را در حالتی که کوه های اندوه و غم های انبوه مصیبت بر مصیبت افزاید و چیزی عقده دل نگشاید فراق دوستان. غم افزای جان و مرگ پدر مهربان و درد بی درمان و این چند بیت شعر را در این مصیبت عظمی گفته ام في شهر رجب ۱۳۱۹».[۱۲]

دریغ و درد ز رفتار چرخ کج رفتارکه نیست شیوه او جز جفا و جز آزار
دلی نماند که نشکست از غم و اندوهگلی نماند که مقرون شد به صد خس و و خار
خدای صبر دهد زانکه دل ندارد تابخدای اجر دهد هر که شد بر او غمخوار

پانویس

  1. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج1، ص۱۴۱.
  2. مهدوی، سیری در تاریخ تخت فولاد اصفهان، ص ۱۳۴.
  3. قاسمی، شرح مجموعه گل، ص۴۴.
  4. عربزاده، فهرست گلپایگانی، ج1، ص263.
  5. حسینی، تراجم الرّجال، ج1، ص285.
  6. جابری انصاری، تاریخ اصفهان، ص۳۲۴.
  7. مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص775.
  8. موحد ابطحی، ریشه ها وجلوه های تشییع و حوزه علمیه اصفهان، ص۶۷.
  9. مهدوی، سیری در تاریخ تخت فولاد، صص 135-134.
  10. مهدوی، رجال اصفهان یا تذکره القبور، ص218.
  11. مهدوی، اعلام اصفهان، ج4، ص221.
  12. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج3، صص 359-358.

منابع

  • مهدوی، سید مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج1، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.
  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج3، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1392.