این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «محمدکاظم واله اصفهانی»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(درج دو عکس به همراه متون)
(ص دارای عکس اصلاح الگو)
 
(۱۷ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
[[پرونده:M.k-valeh.jpg|بندانگشتی|مقبره محمد کاظم واله واقع در تخت فولاد اصفهان.]]
{{نیازمند جعبه اطلاعات}}[[پرونده:M.k-valeh.jpg|بندانگشتی|مقبره محمد کاظم واله واقع در تخت فولاد اصفهان.]]
'''آقا محمدكاظم واله اصفهانى''' متخلّص به '''واله''' از جمله شعراى مشـهور مـدفون در[[تخت فولاد]] است. دوران زندگى او را مقارن با اواخر زنديـه و اوايـل قاجاريـه نقـل كرده اند. بنابراين بايد او را از دنباله هاى بلافصل نهضت بازگشت ادبى به شمار آورد.
'''آقا محمدكاظم واله اصفهان'''ى(متوفی1229ق) ادیب فاضل و شاعر خوشنویس معاصر با فتحعلی شاه قاجار و متخلّص به '''واله''' بود. دوران زندگى او را مقارن با اواخر زنديـه و اوايـل قاجاريـه نقـل كرده اند. بنابراين بايد او را از دنباله هاى بلافصل نهضت بازگشت ادبى به شمار آورد.
[[پرونده:M.k-valehlooh.jpg|بندانگشتی|تصویر مربوط به سنگ لوح محمد کاظم واله اصفهانی به خط خودر ، مورخ 1229  می باشد.]]


==زندگی نامه==
==زندگی نامه==
از تاريخ ولادت او اطلاع دقيقى در دست نيست اما بـه اسـتناد مـاده تاريخ هـاى سروده شده براى وفاتش وفات او 1229 قمرى بوده است. چنانكه آقا محمد طلعت اصفهانى و وامق اصفهانى دو تن از شعراى معاصر او مـاده تـاريخ وفـاتش را چنـين سروده اند:
محمدکاظم واله اصفهانی از جمله شاعران ،خوشنویسان بنام و رجال نامی اصفهان در نیمه دوم قرن دوازدهم و نیمه اول قرن سیزدهم به شمار می رود که دوران زندگی او با اواخر دوره زندیه و اوایل حکومت قاجاریه همرزمان بوده است.اگرچه دیوانی از خود بر جا گذاشته و خود را شاعری بی بدیل می دانسته است ، به خوشنویسی شهره تر و در این هنر سرآمدتر است .<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج4، ص۶۰۵.</ref> وی از جمله اعيان اصفهان خلدبنيان و مرجع اكابر و اصاغر آن سامان بود و در [[مدرسه جده بزرگ|مدرسه جده]] اصفهان حجره داشـت . <ref>نواب، تذكره دلگشا، صص9 و618.</ref>
{{شعر}}
{{ب|نوشت خامـه ى طلعـت بـراى سـال كـه بـاد|دريــن ســپهر نهــان آفتــاب اوج كمــال}}
{{پایان شعر}}


وامق نيز سروده است:
استاد [[جلال‌الدین همایی|همایی]] می نویسد:<blockquote>«در محضر علما مخصوصا طبقه عرفا و حکما و فلاسفه ی وقت از قبیل آقا [[محمد بیدآبادی|محمد بید آبادی]](متوفی ۱۱۶۷) که قطعه ماده تاریخ واله روی سنگ لوحش منقور است و میرزا محمدباقر نواب (متوفی۱۲۴۹) و آخوند ملا [[علی بن جمشید نوری مازندرانی|علی نوری]] حکیم (متوفی ۱۲۴۶ )  و ملا [[محراب گیلانی]](متوفی ۱۲۱۷) و نورعلی شاه صوفی عارف معروف (متوفی ۱۲۱۲) و شیخ زین الدین معروف به حسین علی شاه قطب سلسله ی نعمت الهی(متوفی۱۲۳۴) و امثال ایشان معزز و محترم بود و با اکثر آنها مراوده و از تعلیم و تربیتشان استفاضه داشت. »<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج4، ص۶۰۵.</ref></blockquote>


«يارب بخلد گيرد مأوا جناب واله»
===ولادت===
از تاريخ ولادت او اطلاع دقيقى در دست نيست و اکثر تذكره نويسان از سن او سـخن به ميان نياورده اند.


كه هردو مطابق با 1229 مى شود. با اين حال اكثر تذكره نويسان از سن او سـخن به ميان نياورده اند. واله از خوشنويسان خط نسخ و شكسته و رقاع و عـلاوه بـر آن در سرودن اشعار اعم از غزل، قصيده و رباعى و قطعه و انشاء ماده تـاريخ و نيـز در فن بيان و صرف و نحو و علم عروض مهارتى وافر داشته است.<ref> واله اصفهانى، محمدكاظم، ديوان واله، ص 29 و ص 32</ref>
چنان که در منابع آمده است محمدکاظم واله اصفهانی در حدود سال های ۱۱۴۵-۱۱۵۰ هجری در عهد نادرشاه و در شهر اصفهان به دنیا آمد.<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج4، ص۶۰۵.</ref>درباره پدر و مادر او اطلاعی در دست نیست ولی گویا پدرش مردی ثروتمند و صاحب مکنت بوده است چرا که واله از پدر مال فراوانی به ارث برده بود.<ref>روزنامه چهلستون، ص۱ .</ref>  


چنانكه در سفينةالمحمود درباره ى او آمده است:
===خاندان===
«در علم عروض توانم گفت كه برتر از يوسف عروضى آمـده، در اداى قصـيده وغزل هر دو قادر و ماهر خاصه در غزل سرايى كه كمتر كسى از موزونان معاصرين بـه آن پايه و مايه هستند».<ref> همان،ص53</ref>
واله اصفهانی ازدواج نكرد و از نعمت فرزند بى بهره ماند. در خصوص اينكه او ازدواج نكرد و از نعمت فرزند بى بهره بود،  جنـاب اسـتاد فضـل اللّـه اعتمادى متخلّص به «برنا» شرح مفصلى بيان كردند كه خلاصه گفتار ايشان  نقل مى گردد.


در كتاب انجمن خاقان به سفر او در ايام جوانى به عراق اشاره شده است:
«پسر حاج محمدحسين خان صدر يعنى عبداللّه خان امـين الدولـه اين باغ را به واله واگذار نموده است، مساحت اين باغ را حدود شانزده جريب نقـل مـى كردند.باغـات ايـن سـوى زاينده رود معمولاً كمتر از پانزده شانزده هزار متر نبود.  
«اسم شريفش آقا محمدكاظم در ايام شباب به عراق عرب رفته چندى به تجارت و زيارت، تحصيل اسباب دنيوى و تكميل ثواب اخروى كرده به وطن اصلى معاودت كرد».<ref>گروسى، فاضل خان، انجمن خاقان، ص636</ref>


دوره ى او همزمان با دوره نهضت ادبى سبك بازگشت توسط سيد علـى مشـتاق اصفهانى و با همفكرى لطفعلى بيك آذر مؤلّف تذكره آتشـكده و [[محمـدعاشـق اصفهانى|آقـا محمـدعاشـق اصفهانى]] و [[سيدعبدالباقى طبيب اصفهانى]] و [[سيد احمد هاتف]] و ديگر شعراى انجمـن ادبى مشتاق بود. با اين حال واله و گروهى از شـاعران بـه زيـر بـار تقليـد سـبك اصفهانى بيرون نيامدند و اشعار خود را به صبغه ى سبك بازگشت درنياوردند.
اما ماجراى تسامحى كه مرحوم همايى نموده در كتاب تكايـا و مقـابر و مقدمـه ديوان واله در خصوص آقا محمد والهى زاده و نسبت وى به مرحوم والـه بـه عنـوان اعقاب چهارم نوشته است، از اشتباهات مسلّم مرحوم همايى است زيرا مرحـوم والـه چنانكه در تذكره هاى معاصرش هم نوشته اند اصلاً ازدواج نكرد.


در احوالات او به حسن معاش و زندگى راحت و بى مشقّت او اشاره شـده اسـت اما با اين حال ازدواج نكرد و از نعمت فرزند بى بهره ماند.
نگارش اين مطالب از آنجا نشأت گرفت كه برخى افراد رند (افراد نـامبرده شده بعضاً از مشاهير و فرزندان ايشان بودند) كه پاتوق خوبى براى تفريح و سياحت خود در باغ والهيه پيدا كرده بودند. وقتى ديدند مأمورين اوقاف شروع به مساحى باغ نمودند براى اينكه محل تفريح خود را از دست ندهند به مرد قهوه خانه دار كنار باغ واله آقا محمد مى گويند مى توان براى اينكه اين جايگاه و دكان خود را از دست ندهى بر وى ادعا كنى من از اعقاب واله هستم و اين محل وقفى نيسـت؛ تـا بتـوانى سالها دكان خود را داشته باشى ...»


از جمله مرحوم [[جلال الدین همایی|همايى]] دراين خصوص مى نويسد: «در ظرافت طبع و حسن سليقه و رعايت نظافت و پاكيزگى و تنوع در لباس و كتاب و اسباب درس و مشق و ساير لـوازم زنـدگى نـازك پسـند اديبانه چندان مشهور بود كه در اين قبيل امور بدو مثل مى زدند.» سپس به مـاجراى زغالتراشى او اشاره مى كند».<ref>همايى، جلال الدين، تاريخ اصفهان، تكايا و مقابر، دفتر دوم، ص199</ref>
===سفرها===
وی در ايام شباب به عراق عرب رفته چندى به تجارت و زيارت، تحصيل اسباب دنيوى و تكميل ثواب اخروى كرده به وطن اصلى معاودت كرد».<ref>گروسى،  انجمن خاقان، ص636.</ref>


وى پيش از وفاتش براى خود سنگ مزارى از جنس مرمر سفيد تهيه نمود و بـاخط بسيار زيباى خود به تعليق ابياتى را كه خود سروده بود بر آن نوشـت .  
==جایگاه==
عموم مردم و بزرگان به واله اصفهانی احترام می گذاشتند و به او ارادت داشتند.<ref>عقیلی، تخت فولاد، ص 159</ref>


در پـى كتابت اين بيت بر سنگ مزارش كه نوشته بود:
واله از خوشنويسان خط نسخ و شكسته و رقاع بود و نمونه های متعدّد از نسخه های خطی وی در مجموعه های عمومی و خصوصی وجود دارد. او در پى ابداع خطى پيوسته مانند خط به هم پيوسته لاتين بوده و نمونه ى تلاش او از خط نسبتاً به هم پيوسته سنگ مزارش كه خود بـر سنگ مرمر نوشته و حجارى شده اوست. اما اين ابداع با اقبال خطاطان مواجه نشد.
{{شعر}}
{{ب|تو را خواهم نخواهم رحمتت گر امتحان خواهى|در رحمت به رويـم بنـد و درهـاى بـلا بگشـا}}
{{پایان شعر}}


داستانى در افواه معروف است كه روزى يكى از دوستان خوش ذوق واله بـه نـام حاج محمدابراهيم امين الرعايا كارلادانى كه مهمان ها و پذيرايى هاى پرتكلّف از والـه مى كرد وقتى اين بيت را از او شنيد شبى به رسم هميشه او را به مهمانى دعوت كـردو جامه خواب چنانكه در خور بود بگسترد و موقعى كه واله در بستر بيارميد تعدادى شپش پنهانى در رختخواب او ريخت و در را از پشت بسته و خارج شد و به نوكرها
عـلاوه بـر آن در سرودن اشعار اعم از غزل، قصيده و رباعى و قطعه و انشاء ماده تـاريخ و نيـز در فن بيان و صرف و نحو و علم عروض مهارتى وافر داشته است.<ref> واله اصفهانى، ديوان واله، ص 29 و32.</ref>
سفارش كرد برخلاف هميشه بـه سخنان او اعتنايى نداشته باشيد.


ديرى نگذشت كـه حشـرات خونخــوار بــه جــان ميزبــان نازپرورده و به راحتى خو كـرده افتادند فرياد و فغـان والـه بلنـد شد. اما هر قدر بانگ و فريـاد وناله كرد كسى ناله و استغاثه ى اورا پاســخ نگفــت تــا اينكــه امين الرعايـا از فـرط نالـه اش ازاطاق ديگرى كـه منتظـر چنـين حالت او بود به سـراغش آمـد وگفت: تو كه طاقـت نـيش چنـد شپش را نداشتى چگونه جرأت كردى كه خدا را بگويى «در رحمت به رويـم بنـد ودرهاى بلا بگشا».  
دوره ى او همزمان با دوره نهضت ادبى، سبک بازگشت توسط [[سید علی مشتاق اصفهانی|سيد علـى مشـتاق اصفهانى]] و با همفكرى [[آذر بیگدلی|لطفعلى بيك آذر]] مؤلّف تذكره آتشـكده و [[محمـد عاشـق اصفهانى|آقـا محمـدعاشـق اصفهانى]] و [[سيدعبدالباقى طبيب اصفهانى]] و [[سيد احمد هاتف]] و ديگر شعراى انجمـن ادبى مشتاق بود. با اين حال واله و گروهى از شـاعران بـه زيـر بـار تقليـد سـبك اصفهانى بيرون نيامدند و اشعار خود را به صبغه ى سبك بازگشت درنياوردند.


انصاف كه اين دعوى گزاف از بشـرى نـاتوان و ضـعيف سـتوده نباشد و بايد گفت:
وی از بزرگانی بود که به اوضاع سیاسی روزگار خویش نیز مطلع بود. نقل است که سر جان مَلکُم سفیر کبیر معروف انگلیس و مؤلف تاریخ ایران با آقا محمّدکاظم واله دوستی داشته است.<ref>عقیلی، تخت فولاد، ص 159</ref>
«ربنا لا تٌحملنا ما لا طاقة لنا بـه واعـف عنّـا و ارحمنـا و انـت خيرالراحمين».<ref>مرحوم همايى همين مطالب را در كتاب تاريخ اصفهان فصل تكايا و مقابر نقل نموده اسـت و پيرامـون
اين بيت معتقد است: «ظاهراً مضمون اين بيت اقتباس است از شعر معروف سمنون محـب عـارف بزرگـوار
نامار كه گفته بود:
و ليس لى فى سواك حظٌّ فكيف ما شئت فاختبرنى
يعنى خداوندا جز تو مقصود و حظّى ندارم هر طور كه مى خواهى مرا بيازماى.
اتفاقاً به مرض حبس بول مبتلا گرديد و چنان به ستوه آمد كه پيوسته ناله و فرياد مىك رد كـه اى مـردم در
حق اين بنده ى دروغگو دعا كنيد و از خدا بخواهيد مرا عفو فرمايد.»(ر. ك: تـاريخ اصـفهان، جـلال الـدين
همايى، فصل تكايا و مقابر، دفتر دوم، صص197 ـ 198.</ref>


ديوانبيگى در اين باب در حديقةالشعرا مى نويسد:
==سیره اخلاقی==
«چون از پدر مالى فراوان يافته بود بعد از آنكه قـدرى سـياحت كـرد و كسـب كمالات نمود خط خوبى هم به هم رسانيد، به وطن بازگشت و به واسطه ى زيادتى سليقه و پاگيزگى اسباب مجلس كه به اعتقاد فقير در آن باب افـراط كـرد . چنانكـه گويند سالى مبلغى اجرت مى داد كه ذغال سر غليان او را به قسمى بتراشـند كـه بـه  ميزان سر غليان موافقت كند و از اين قبيل كارها بسيار از او گفته اند».<ref>ديوان بيگي، سيد احمد، حديقةالشعرا، ج3 ،ص1962</ref>
در احوالات او به حسن معاش و زندگى راحت و بى مشقّت او اشاره شـده اسـت، همچنین در ظرافت طبع و حسن سليقه و رعايت نظافت و پاكيزگى و تنوع در لباس و كتاب و اسباب درس و مشق و ساير لـوازم زنـدگى نـازک پسـند اديبانه چندان مشهور بود كه در اين قبيل امور به او مثل مى زدند.<ref>همايى،  تاريخ اصفهان، تكايا و مقابر، دفتر دوم، ص199.</ref>
==آثار و فعالیت ها==


سر جان ملكم سفير كبير انگليس كه با او مراوده داشته است درباره ى او مى نويسد:
===آثار مکتوب===
«از كارهاى اواخر عمر واله تهيه ى محلى براى دفن خود بـود در چهاربـاغ (امـين آباد) اصفهان براى اين كار وى بناى كوچك ظريفى سـاخت و در وسـط آن قبـرى براى خود ترتيب داد».<ref>عبداللهي، رضا، تصحيح و مقابله، ديوان واله اصفهاني، ص85</ref>
علاوه بر دیوان اشعاری که از او به جای مانده است، آثار ارزنده و زیبایی از هنر خوشنویسی نیز بر جای گذاشته که نزد مجموعه داران خط های نفیس و موزه ها و نیز در کتابخانه ها از جمله کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است.


هولستر نيز تصويرى از آن بنا را در كتاب خود به چاپ رسانيده است.اما در خصوص اينكه او ازدواج نكرد و از نعمت فرزند بى بهره بود نگارنده را بـه ترديد نسبت به نوشته استاد همايى واداشت كه در مقدمه ديـوان طبـع شـده توسـط انتشارات تأييد و نيز در كتاب تاريخ اصفهان بخش تكايا و مقابر، او را داراى فرزند و اعقاب دانسته و نوشته است:« در سال 1335 حدود نصف اراضى آن را(تكيه والـه را) تدريجاً از ورثه ى واله خريده اند[!!]
*یک نسخه از شش دفتر مثنوی «مولانا » متن به قلم نستعلیق کتابت خوش و عنوان ها به قلم رقاع کتابت عالی؛ به رقم<span> </span>:«انا العبد محمدکاظم الواله الاصفهانی»تهران:کتابخانه مجلس شورای ملی<ref>بیاتی، احوال و آثار خوشنویسان، ج3 ، 823.</ref>


قسمت باقيمانده فعلى كه حدود چهار جريب شاه يعنـى چهـار هـزار ذرع مربـع مى شود در تملك آقاى مشـهدى محمـد والهـى زاده سـلّمه اللّـه پشـت چهـارم آقـامحمدكاظم است كه همينجا با خانواده اش نشسته و با همت و سعى خستگى ناپـذير خود از عوايد كسب فقيرانه ى قهوه خانه اختصاصى همين باغ كه براى رفـاه معيشـت
*یک نسخه «کلیات» سعدی ، به قلم کتابت عالی که بر دیباچه ی آن چنین آمده است: «... در این عهد که عهد کتابت کتاب محمدکاظم واله اصفهانی است...» ؛تهران: مجموعه آقای عبدالحسین مسعود انصاری<ref>بیاتی، ج3 ، احوال و آثار خوشنویسان،ص823.</ref>
روزانه اش هم كافى نيست.  


در حفظ و تعمير آن كوشيده و بـا رنـج دسـت و بـازوى خود آن را تبديل به باغى منزّه و باصفا كرده كه مجمع ارباب ذوق و حـال اسـت . و قبر واله در وسط گلريز شكوفه ها زيارتگـاه اهـل دل واقـع شـده منظـره ى زيبـاى دل انگيز عاقبت بخيرى گرفته است. احسناللّه احوالنا و ختم اللّه عواقبنا بالخير».<ref>همايى، جلالالدين، تاريخ اصفهان، تكايا و مقابر، ص198</ref>
*پنج قطعه به قلم دو دانگ خوش؛با رقم<span> </span>:«مشقه... محمدکاظم الواله الاصفهانی فی 1204 فی دارالسلطنه اصفهان » و «محمدکاظم الواله الاصفهانی فی 1225»


مرحوم همايى پيرامون شخصيت محمد والهى زاده در توضـيحات فصـل تكايـا ومقابر ذيل عدد 113 چنين نوشته است:
*نسخه ای از «خمسه ی نظامی» به خط شکسته به شماره 353 در کتابخانه سلطنتی
«آقا محمد متولد حدود 1297 قمرى است كه در حال حاضـر حـدود 75 سـال دارد. پدرش آقا غلامرضا ابـن مشـهدى حسـينعلى ابـن حـاجى يوسـف ابـن آقـامحمدكاظم واله است. قبور آنها در خود تخت فولاد مقابـل [[تكيـه حـاج محمـدجعفرآباده اى]] بوده و الواح سنگى داشته اند كه از بين رفته و آثارشان نامعلوم است».


به اين مطالب در هيچ منبع مكتوبى اشاره نشده است؛ به عنـوان مثـال در كتـاب تذكره دلگشا كه مؤلف آن حاج على اكبر نواب شيرازى متخلّص به «بسمل» مقارن ومعاصر او بوده است مطلبى را كاملا مغاير با اين سخن استاد همايى نوشته است:
*نسخه ای از «دیوان حافظ» به خط نستعلیق زیبا؛ به شماره 4674 در کتابخانه مجلس


«واله اسم شريفش آقا محمدكاظم از جمله اعيان اصفهان خلدبنيان و مرجع اكابرو اصاغر آن سامان است ،در مدرسه جده اصفهان حجره داشـت . از خـاطر اصـدقاپاكيزه تر و به حسن معاش و السنه و افواه سمر در فن عروض و قـوافى بـا نصـيبى وافى و از ديگر علومش بهره كافى، شعر را خوب مـى فهميـد و نيـك مـى شـناخت.
*نسخه ای از »دیوان واله« به خط شکسته نستعلیق خوش ، به شماره 3241 در مرکز اسناد دانشگاه تهران <ref>کرم رضایی،فهرست کاتبان نسخه های خطی کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، ص575.</ref>
عمرى به سعادت و راحت گذران نمود و مـادام الحيـوة عقـده عقـد مزاوجتـى بـه سرانگشت ماشطه خواهش نگشود و بى زن و فرزند زندگانى نمود و به ديدار فرزند كسان ديده گشود و از ملاقاتشان خاطر آسوده داشت».<ref>نواب، على اكبر، تذكره دلگشا، صص9 ـ 618</ref>


به دنبال ديدن اين تفاوت و تناقض در نوشتار در تذكره ها با نوشته استاد همـايى براى كشف علّت اين اطلاعات از معاصران استاد همـايى جنـاب اسـتاد فضـل اللّـه اعتمادى متخلّص به «برنا» ماجرا را جويا گرديدم. ايشان شرح مفصلى پيرامون ايـن قضيه بيان كردند كه خلاصه گفتار ايشان را(با ملاحظه نسبت به حفظ برخـى اسـراركه مربوط به درگذشتگان مى شد و نويسنده را توان پاسخگويى به آن مرحومان و آن
*نوشته های سنگ مزار خود او که در تخت فولاد اصفهان است. <ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج4، ص608.</ref>
مرحومان را زبان دفاع از خود نيست) نقل مى نمايم.


استاد برنا نقل كردند: «مرحوم واله شاعرى ظريف و نظيف و بسيار اهـل وسـواس بوده است. در پاكيزگى و خوش لباسى در تـذكره هـا پيرامـون شخصـيت او مطالـب متعددى نگاشته اند. پسر حاج محمدحسينخان صدر يعنى عبداللّه خان امـين الدولـه اين باغ را به واله واگذار نموده است. ساختمان چهار فصلى در غرب اين باغ بزرگ بود.  
*از آثار او مى توان به تذكره ى والـه اصـفهانى كـه در ذكر احوال 47 شاعر متقدم و متأخّر دوران اوسـت و بنظـر ناتمـام و بـدون مقدمـه مى آيد، اشاره نمود كه در كتابخانه ى مركزى دانشگاه تهران بـه شـماره 2903 ضـبط گرديده است.
*اثر ديگر ديوان اشعار اوست كه شامل 1320 بيت بر اسـاس نسـخه همايى و انتشارات تأييد است و بنابر نسخه ى عبدالغفار انصارى 1089 بيت است.


مساحت اين باغ را حدود شانزده جريب نقـل مـى كردنـد . باغـات ايـن سـوى زاينده رود معمولاً كمتر از پانزده شانزده هزار متر نبود.
واله در شعر طبعی متمایل به حکمت و عرفان داشته است، ابیات زیر از اشعار اوست:
{{شعر}}
{{ب|نــازت بــه نيــاز مــنِ محتــاج، بســاز اســت|اين قصـه ى مـا قصـى محمـود و ايـاز اسـت}}
{{م|***}}
{{ب| گه بر در عجز است و گهى بـر سـر نـاز اسـت| چشـم تـو بـه دل بـردن مـا شـعبده بـاز اسـت<ref> واله اصفهانى، ديوان واله، ص366.</ref> <ref> لطفی، تذكره شعرای تخت فولاداصفهان، ص688.</ref>}}
{{پایان شعر}}


مرحوم واله به خوش باشى چنانكه گفـتم مشـهور بـوده اسـت . از جملـه اينكـه دانه هاى انار را به يخچال داران آن دوره مى داده كه در داخـل يـخ نگهـدارى تـا آن دانه ها را در درون آب كوزه غليانش بريزد و هنگام كشـيدن غليـان آن دانـه هـا بـه چرخش درآيد از ديدن آن لذّتى ببرد. پولى را براى تراشيدن ذغالهايش به مقدار سر غليانش مى داده است.
===آثار غیرمکتوب===
اثر مهم وی که هم اکنون در میان سنگ نوشته ها بی نظیر است، سنگ مزار آرامگاه او در تخت فولاد اصفهان است که به دست خط خود نوشته و حرکات و استواری خط او را نشان می دهد.گویند پس از مرگ واله دیگر قطعات خط تعلیق دیده نشده است و به تعبیر [[حبیب الله فضائلی|فضائلی]] در اطلس خط<span> </span>:«خط تعلیق به دست واله در اصفهان بر سنگ مزارش نقش بست و برای همیشه بر خاک واله نشست.» <ref>فضائلی، اطلس خط، ص 411.</ref>


وى خطى بسيار نيكو داشته و در پى ابداع خطى پيوسته مانند خط به هم پيوسته لاتين بوده و نمونه ى تلاش او از خط نسبتاً به هم پيوسته سنگ مزارش كه خود بـر سنگ مرمر نوشته و حجارى شده اوست. اما اين ابداع با اقبال خطاطان مواجه نشد.  
===فعالیت ها===
وی از استادان مسلم خط تعلیق بود. <ref>همایی ، صفحه ای از تاریخ اصفهان(انجمن شعرای اصفهان در عهد زندیه)، ص339.</ref>گویند که خط رقاع را نیز خوش می نوشته  است.<ref>دیوان بیگی ، حدیقه الشعراء، ص 1962.</ref>نیز گفته اند که محمدکاظم اصفهانی خط شکسته و نستعلیق را نیز خوش می نوشته که این امور فعالیت های آموزشی او را در بر می گرفتند.دکتر بیاتی در «احوال و آثار خوشنویسان» آورده است:«محمدکاظم واله اصفهانی نستعلیق را نیز خوش و استادانه می نوشت». همو گفته است<span> </span>:«در خط ناخنی که نوعی خطاطی بدون استفاده از مرکب و بسیار قابل توجه و مشکل است ، استاد بوده است.»


اما ماجراى تسامحى كه مرحوم همايى نموده در كتاب تكايـا و مقـابر و مقدمـه ديوان واله در خصوص آقا محمد والهى زاده و نسبت وى به مرحوم والـه بـه عنـوان اعقاب چهارم نوشته است از اشتباهات مسلّم مرحوم همايى است زيرا مرحـوم والـه چنانكه در تذكره هاى معاصرش هم نوشته اند اصلاً ازدواج نكرد.  
استاد همایی می نویسد:«ارباب خبرت معتقدند که خط تعلیق را پس از خواجه اختیار که به استادی این خط مانند میرعماد در نستعلیق و درویش در شکسته و میرزای نیریزی معروف و نامبردار است ، هیچکس به خوبی و پختگی واله اصفهانی ننوشته است».<ref>همایی، تاریخ اصفهان(هنر و هنرمندان)، ص125.</ref>


پس بنابراين اعقابى نداشت و نگارش اين مطالب از آنجا نشأت گرفت كه برخى افراد رند(افراد نـامبرده شده بعضاً از مشاهير و فرزندان ايشان بودند) كه پاتوق خوبى براى تفريح و سياحت خود در باغ والهيه پيدا كرده بودند.  
==وفات==
وى پيش از وفاتش براى خود سنگ مزارى از جنس مرمر سفيد تهيه نمود و بـاخط بسيار زيباى خود به تعليق ابياتى را كه خود سروده بود بر آن نوشـت.<ref>عبداللهي، ديوان واله اصفهاني،  تصحيح و مقابله، ص85.</ref>{{شعر}}
{{ب|تو را خواهم نخواهم رحمتت گر امتحان خواهى|در رحمت به رويـم بنـد و درهـاى بـلا بگشـا}}
{{پایان شعر}}
اكنون مزار او در [[تکیه واله]] در [[تخت فولاد]]، با كاشی كارى زيبا مرمت و بازسازى شده و مـورد اسـتفاده برخـى امور فرهنگى قرار گرفته است.


وقتى ديدند مأمورين اوقاف شروع به مساحى باغ نمودند براى اينكه محل تفريح خود را از دست ندهند به همان مرد قهوه خانه دار كنار باغ واله آقا محمد مى گويند مى توان براى اينكه اين جايگاه و دكان خود را از دست ندهى بر وى ادعا كنى من از اعقاب واله هستم و اين محل وقفى نيسـت؛ تـا بتـوانى سالها دكان خود را داشته باشى و «آقا محمد» كه حالا لقب والهى زاده را از آن افراد معروف و مشهور دريافت كرده بود به كمك آنان داسـتان پـدر و پـدربزرگ و جـدخويش و سپس جد بزرگش را منتسب به نام واله كرد و بـراى اينكـه در ايـن امـر موفّق شوند آقا محمد را به سراغ مرحوم همايى فرستادند و آقا محمد آن داسـتان را با بيانى عاجزانه و پرعاطفه براى مرحوم همايى نقل كرد و مرحوم همايى(چنانكه ازمتن مطالبش مى توان تشخيص داد) از روى احسان به كسى كه سالها امورات اين باغ را به عهده داشته است و حقّش با اين كار اوقاف ضايع مى شود مبـادرت بـه چـاپ كتاب ديوان واله توسط كتابفروشى تأييد نمود و با مقدمه مرحوم همايى و با توجه به وجهه اى كه مرحوم همايى در بين دولتمـردان و اجتمـاع داشـت دكـان آقـا محمـد
بـه اسـتناد مـاده تاريخ هـاى سروده شده براى وفاتش وفات او 1229 قمرى بوده است. چنانكه آقا محمد طلعت اصفهانى و وامق اصفهانى دو تن از شعراى معاصر او مـاده تـاريخ وفـاتش را چنـين سروده اند:[[پرونده:M.k-valehlooh.jpg|بندانگشتی|تصویر مربوط به سنگ لوح محمد کاظم واله اصفهانی به خط خودر ، مورخ 1229  می باشد.]]{{شعر}}
والهى زاده همچنان داير ماند.»
{{ب|نوشت خامـه ى طلعـت بـراى سـال كـه بـاد|دريــن ســپهر نهــان آفتــاب اوج كمــال}}
{{پایان شعر}}


جناب استاد برنا بخشى از اين مطالب را به استناد سخنان مرحوم عباس بهشتيان اظهار داشت و افزود تلاش نامبرده و مرحوم اميرقلى امينى براى گـرفتن وقـف نامـه مرحوم واله كه با دست و خط خوش خود بر روى پارچه نوشته بوده و حتّى اشـاره به بى ورثه بودن خود داشته، به نتيجه نمى رسد.
==پانویس==
{{پانویس}}


اين سطور خلاصه اى از داستان ورثه ساختگى مرحوم واله بود كه جنـاب آقـاى اعتمادى متخلّص به برنا بيان داشتند.
==منابع==


اكنون مزار او با كاشي كارى زيبا مرمت و بازسازى شده و مـورد اسـتفاده برخـى امور فرهنگى قرار گرفته است.  
*لطفی،عليرضا (حامد اصفهاني)،تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان،  اصفهان، سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان،۱۳۹۰.


از آثار او مى توان به تذكره ى والـه اصـفهانى كـه در ذكر احوال 47 شاعر متقدم و متأخّر دوران اوسـت و بنظـر ناتمـام و بـدون مقدمـه مى آيد اشاره نمود كه در كتابخانه ى مركزى دانشگاه تهران بـه شـماره 2903 ضـبط گرديده است.
*عقیلی، احمد، تخت فولاد اصفهان، زیرنظر اصغر منتظر القائم؛ با همکاری مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد (دانشنامه تخت فولاد اصفهان)، چاپ دوم، اصفهان، کانون پژوهش،۱۳۸۵.


اثر ديگر ديوان اشعار اوست كه شامل 1320 بيت بر اسـاس نسـخه همايى و انتشارات تأييد است و بنابر نسخه ى عبدالغفار انصارى 1089 بيت است.
*مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج4، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1394.
 
از اشعار اوست:
{{شعر}}
{{ب|نــازت بــه نيــاز مــنِ محتــاج، بســاز اســت|اين قصـه ى مـا قصـى محمـود و ايـاز اسـت}}
{{م|***}}
{{ب| گه بر در عجز است و گهى بـر سـر نـاز اسـت| چشـم تـو بـه دل بـردن مـا شـعبده بـاز اسـت<ref> واله اصفهانى، محمدكاظم، ديوان واله، ص366</ref> <ref> لطفی، تذكره شعرای تخت فولاداصفهان، ص688</ref>}}
{{پایان شعر}}
 
==پانویس==
{{پانویس}}


==منبع==
برگرفته از[[کتاب تذكره شعراي تخت فولاد اصفهان]]<span> </span>: معرفي شعراي مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفي (حامد اصفهاني)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحي شهرداري اصفهان، 1390.
[[رده:کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]]
[[رده:کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]]
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]
[[رده:شعرا]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۱۲

مقبره محمد کاظم واله واقع در تخت فولاد اصفهان.

آقا محمدكاظم واله اصفهانى(متوفی1229ق) ادیب فاضل و شاعر خوشنویس معاصر با فتحعلی شاه قاجار و متخلّص به واله بود. دوران زندگى او را مقارن با اواخر زنديـه و اوايـل قاجاريـه نقـل كرده اند. بنابراين بايد او را از دنباله هاى بلافصل نهضت بازگشت ادبى به شمار آورد.

زندگی نامه

محمدکاظم واله اصفهانی از جمله شاعران ،خوشنویسان بنام و رجال نامی اصفهان در نیمه دوم قرن دوازدهم و نیمه اول قرن سیزدهم به شمار می رود که دوران زندگی او با اواخر دوره زندیه و اوایل حکومت قاجاریه همرزمان بوده است.اگرچه دیوانی از خود بر جا گذاشته و خود را شاعری بی بدیل می دانسته است ، به خوشنویسی شهره تر و در این هنر سرآمدتر است .[۱] وی از جمله اعيان اصفهان خلدبنيان و مرجع اكابر و اصاغر آن سامان بود و در مدرسه جده اصفهان حجره داشـت . [۲]

استاد همایی می نویسد:

«در محضر علما مخصوصا طبقه عرفا و حکما و فلاسفه ی وقت از قبیل آقا محمد بید آبادی(متوفی ۱۱۶۷) که قطعه ماده تاریخ واله روی سنگ لوحش منقور است و میرزا محمدباقر نواب (متوفی۱۲۴۹) و آخوند ملا علی نوری حکیم (متوفی ۱۲۴۶ ) و ملا محراب گیلانی(متوفی ۱۲۱۷) و نورعلی شاه صوفی عارف معروف (متوفی ۱۲۱۲) و شیخ زین الدین معروف به حسین علی شاه قطب سلسله ی نعمت الهی(متوفی۱۲۳۴) و امثال ایشان معزز و محترم بود و با اکثر آنها مراوده و از تعلیم و تربیتشان استفاضه داشت. »[۳]

ولادت

از تاريخ ولادت او اطلاع دقيقى در دست نيست و اکثر تذكره نويسان از سن او سـخن به ميان نياورده اند.

چنان که در منابع آمده است محمدکاظم واله اصفهانی در حدود سال های ۱۱۴۵-۱۱۵۰ هجری در عهد نادرشاه و در شهر اصفهان به دنیا آمد.[۴]درباره پدر و مادر او اطلاعی در دست نیست ولی گویا پدرش مردی ثروتمند و صاحب مکنت بوده است چرا که واله از پدر مال فراوانی به ارث برده بود.[۵]

خاندان

واله اصفهانی ازدواج نكرد و از نعمت فرزند بى بهره ماند. در خصوص اينكه او ازدواج نكرد و از نعمت فرزند بى بهره بود، جنـاب اسـتاد فضـل اللّـه اعتمادى متخلّص به «برنا» شرح مفصلى بيان كردند كه خلاصه گفتار ايشان نقل مى گردد.

«پسر حاج محمدحسين خان صدر يعنى عبداللّه خان امـين الدولـه اين باغ را به واله واگذار نموده است، مساحت اين باغ را حدود شانزده جريب نقـل مـى كردند.باغـات ايـن سـوى زاينده رود معمولاً كمتر از پانزده شانزده هزار متر نبود.

اما ماجراى تسامحى كه مرحوم همايى نموده در كتاب تكايـا و مقـابر و مقدمـه ديوان واله در خصوص آقا محمد والهى زاده و نسبت وى به مرحوم والـه بـه عنـوان اعقاب چهارم نوشته است، از اشتباهات مسلّم مرحوم همايى است زيرا مرحـوم والـه چنانكه در تذكره هاى معاصرش هم نوشته اند اصلاً ازدواج نكرد.

نگارش اين مطالب از آنجا نشأت گرفت كه برخى افراد رند (افراد نـامبرده شده بعضاً از مشاهير و فرزندان ايشان بودند) كه پاتوق خوبى براى تفريح و سياحت خود در باغ والهيه پيدا كرده بودند. وقتى ديدند مأمورين اوقاف شروع به مساحى باغ نمودند براى اينكه محل تفريح خود را از دست ندهند به مرد قهوه خانه دار كنار باغ واله آقا محمد مى گويند مى توان براى اينكه اين جايگاه و دكان خود را از دست ندهى بر وى ادعا كنى من از اعقاب واله هستم و اين محل وقفى نيسـت؛ تـا بتـوانى سالها دكان خود را داشته باشى ...»

سفرها

وی در ايام شباب به عراق عرب رفته چندى به تجارت و زيارت، تحصيل اسباب دنيوى و تكميل ثواب اخروى كرده به وطن اصلى معاودت كرد».[۶]

جایگاه

عموم مردم و بزرگان به واله اصفهانی احترام می گذاشتند و به او ارادت داشتند.[۷]

واله از خوشنويسان خط نسخ و شكسته و رقاع بود و نمونه های متعدّد از نسخه های خطی وی در مجموعه های عمومی و خصوصی وجود دارد. او در پى ابداع خطى پيوسته مانند خط به هم پيوسته لاتين بوده و نمونه ى تلاش او از خط نسبتاً به هم پيوسته سنگ مزارش كه خود بـر سنگ مرمر نوشته و حجارى شده اوست. اما اين ابداع با اقبال خطاطان مواجه نشد.

عـلاوه بـر آن در سرودن اشعار اعم از غزل، قصيده و رباعى و قطعه و انشاء ماده تـاريخ و نيـز در فن بيان و صرف و نحو و علم عروض مهارتى وافر داشته است.[۸]

دوره ى او همزمان با دوره نهضت ادبى، سبک بازگشت توسط سيد علـى مشـتاق اصفهانى و با همفكرى لطفعلى بيك آذر مؤلّف تذكره آتشـكده و آقـا محمـدعاشـق اصفهانى و سيدعبدالباقى طبيب اصفهانى و سيد احمد هاتف و ديگر شعراى انجمـن ادبى مشتاق بود. با اين حال واله و گروهى از شـاعران بـه زيـر بـار تقليـد سـبك اصفهانى بيرون نيامدند و اشعار خود را به صبغه ى سبك بازگشت درنياوردند.

وی از بزرگانی بود که به اوضاع سیاسی روزگار خویش نیز مطلع بود. نقل است که سر جان مَلکُم سفیر کبیر معروف انگلیس و مؤلف تاریخ ایران با آقا محمّدکاظم واله دوستی داشته است.[۹]

سیره اخلاقی

در احوالات او به حسن معاش و زندگى راحت و بى مشقّت او اشاره شـده اسـت، همچنین در ظرافت طبع و حسن سليقه و رعايت نظافت و پاكيزگى و تنوع در لباس و كتاب و اسباب درس و مشق و ساير لـوازم زنـدگى نـازک پسـند اديبانه چندان مشهور بود كه در اين قبيل امور به او مثل مى زدند.[۱۰]

آثار و فعالیت ها

آثار مکتوب

علاوه بر دیوان اشعاری که از او به جای مانده است، آثار ارزنده و زیبایی از هنر خوشنویسی نیز بر جای گذاشته که نزد مجموعه داران خط های نفیس و موزه ها و نیز در کتابخانه ها از جمله کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است.

  • یک نسخه از شش دفتر مثنوی «مولانا » متن به قلم نستعلیق کتابت خوش و عنوان ها به قلم رقاع کتابت عالی؛ به رقم :«انا العبد محمدکاظم الواله الاصفهانی»تهران:کتابخانه مجلس شورای ملی[۱۱]
  • یک نسخه «کلیات» سعدی ، به قلم کتابت عالی که بر دیباچه ی آن چنین آمده است: «... در این عهد که عهد کتابت کتاب محمدکاظم واله اصفهانی است...» ؛تهران: مجموعه آقای عبدالحسین مسعود انصاری[۱۲]
  • پنج قطعه به قلم دو دانگ خوش؛با رقم :«مشقه... محمدکاظم الواله الاصفهانی فی 1204 فی دارالسلطنه اصفهان » و «محمدکاظم الواله الاصفهانی فی 1225»
  • نسخه ای از «خمسه ی نظامی» به خط شکسته به شماره 353 در کتابخانه سلطنتی
  • نسخه ای از «دیوان حافظ» به خط نستعلیق زیبا؛ به شماره 4674 در کتابخانه مجلس
  • نسخه ای از »دیوان واله« به خط شکسته نستعلیق خوش ، به شماره 3241 در مرکز اسناد دانشگاه تهران [۱۳]
  • نوشته های سنگ مزار خود او که در تخت فولاد اصفهان است. [۱۴]
  • از آثار او مى توان به تذكره ى والـه اصـفهانى كـه در ذكر احوال 47 شاعر متقدم و متأخّر دوران اوسـت و بنظـر ناتمـام و بـدون مقدمـه مى آيد، اشاره نمود كه در كتابخانه ى مركزى دانشگاه تهران بـه شـماره 2903 ضـبط گرديده است.
  • اثر ديگر ديوان اشعار اوست كه شامل 1320 بيت بر اسـاس نسـخه همايى و انتشارات تأييد است و بنابر نسخه ى عبدالغفار انصارى 1089 بيت است.

واله در شعر طبعی متمایل به حکمت و عرفان داشته است، ابیات زیر از اشعار اوست:

نــازت بــه نيــاز مــنِ محتــاج، بســاز اســتاين قصـه ى مـا قصـى محمـود و ايـاز اسـت
***
گه بر در عجز است و گهى بـر سـر نـاز اسـت چشـم تـو بـه دل بـردن مـا شـعبده بـاز اسـت[۱۵] [۱۶]

آثار غیرمکتوب

اثر مهم وی که هم اکنون در میان سنگ نوشته ها بی نظیر است، سنگ مزار آرامگاه او در تخت فولاد اصفهان است که به دست خط خود نوشته و حرکات و استواری خط او را نشان می دهد.گویند پس از مرگ واله دیگر قطعات خط تعلیق دیده نشده است و به تعبیر فضائلی در اطلس خط :«خط تعلیق به دست واله در اصفهان بر سنگ مزارش نقش بست و برای همیشه بر خاک واله نشست.» [۱۷]

فعالیت ها

وی از استادان مسلم خط تعلیق بود. [۱۸]گویند که خط رقاع را نیز خوش می نوشته است.[۱۹]نیز گفته اند که محمدکاظم اصفهانی خط شکسته و نستعلیق را نیز خوش می نوشته که این امور فعالیت های آموزشی او را در بر می گرفتند.دکتر بیاتی در «احوال و آثار خوشنویسان» آورده است:«محمدکاظم واله اصفهانی نستعلیق را نیز خوش و استادانه می نوشت». همو گفته است :«در خط ناخنی که نوعی خطاطی بدون استفاده از مرکب و بسیار قابل توجه و مشکل است ، استاد بوده است.»

استاد همایی می نویسد:«ارباب خبرت معتقدند که خط تعلیق را پس از خواجه اختیار که به استادی این خط مانند میرعماد در نستعلیق و درویش در شکسته و میرزای نیریزی معروف و نامبردار است ، هیچکس به خوبی و پختگی واله اصفهانی ننوشته است».[۲۰]

وفات

وى پيش از وفاتش براى خود سنگ مزارى از جنس مرمر سفيد تهيه نمود و بـاخط بسيار زيباى خود به تعليق ابياتى را كه خود سروده بود بر آن نوشـت.[۲۱]

تو را خواهم نخواهم رحمتت گر امتحان خواهىدر رحمت به رويـم بنـد و درهـاى بـلا بگشـا

اكنون مزار او در تکیه واله در تخت فولاد، با كاشی كارى زيبا مرمت و بازسازى شده و مـورد اسـتفاده برخـى امور فرهنگى قرار گرفته است.

بـه اسـتناد مـاده تاريخ هـاى سروده شده براى وفاتش وفات او 1229 قمرى بوده است. چنانكه آقا محمد طلعت اصفهانى و وامق اصفهانى دو تن از شعراى معاصر او مـاده تـاريخ وفـاتش را چنـين سروده اند:

تصویر مربوط به سنگ لوح محمد کاظم واله اصفهانی به خط خودر ، مورخ 1229 می باشد.
نوشت خامـه ى طلعـت بـراى سـال كـه بـاددريــن ســپهر نهــان آفتــاب اوج كمــال

پانویس

  1. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج4، ص۶۰۵.
  2. نواب، تذكره دلگشا، صص9 و618.
  3. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج4، ص۶۰۵.
  4. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج4، ص۶۰۵.
  5. روزنامه چهلستون، ص۱ .
  6. گروسى، انجمن خاقان، ص636.
  7. عقیلی، تخت فولاد، ص 159
  8. واله اصفهانى، ديوان واله، ص 29 و32.
  9. عقیلی، تخت فولاد، ص 159
  10. همايى، تاريخ اصفهان، تكايا و مقابر، دفتر دوم، ص199.
  11. بیاتی، احوال و آثار خوشنویسان، ج3 ، 823.
  12. بیاتی، ج3 ، احوال و آثار خوشنویسان،ص823.
  13. کرم رضایی،فهرست کاتبان نسخه های خطی کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، ص575.
  14. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج4، ص608.
  15. واله اصفهانى، ديوان واله، ص366.
  16. لطفی، تذكره شعرای تخت فولاداصفهان، ص688.
  17. فضائلی، اطلس خط، ص 411.
  18. همایی ، صفحه ای از تاریخ اصفهان(انجمن شعرای اصفهان در عهد زندیه)، ص339.
  19. دیوان بیگی ، حدیقه الشعراء، ص 1962.
  20. همایی، تاریخ اصفهان(هنر و هنرمندان)، ص125.
  21. عبداللهي، ديوان واله اصفهاني، تصحيح و مقابله، ص85.

منابع

  • لطفی،عليرضا (حامد اصفهاني)،تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، اصفهان، سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان،۱۳۹۰.
  • عقیلی، احمد، تخت فولاد اصفهان، زیرنظر اصغر منتظر القائم؛ با همکاری مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد (دانشنامه تخت فولاد اصفهان)، چاپ دوم، اصفهان، کانون پژوهش،۱۳۸۵.
  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج4، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1394.