این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «سید محمد علوی»
Kh1.fatemi (بحث | مشارکتها) |
Kh1.moghadas (بحث | مشارکتها) (ویرایش جزیی) |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایششده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
'''سید محمد علوی''' فرزند سید | {{نیازمند جعبه اطلاعات}} | ||
[[پرونده:Seied Mohamad Alavi.png|بندانگشتی|300x300پیکسل|سید محمد علوی بروجردی]] | |||
'''سید محمد علوی'''( متوفی 1374ق) فرزند سید علی، مشهور به میرلوحی بود. او سال ها در اصفهان و تهران به تدریس، ارشاد مردم و قضاوت در دادگستری اشتغال داشت. سید محمد که فامیل علوی را برای خود برگزید از خاندان معروف به میرلوحی بود. | |||
==زندگی نامه== | ==زندگی نامه== | ||
===خاندان=== | ===خاندان=== | ||
سید محمد | سید محمد علوی فرزند سید علی بن سید مرتضی بن سید احمد بن سید مرتضی میرلوحی در درچه در خاندان علم و اجتهاد به دنیا آمد. خاندان میرلوحی یا خاندان موسوی درچه ای یکی از خاندان های علمی می باشد که در طول چندین قرن، مهد پرورش علما و مجتهدان و مؤلفان بزرگی بوده است. سادات میرلوحی در اصل از اولاد و احفاد میر سید لوحی سبزواری هستند که بعدها به تناسب، نام های خانوادگی مختلفی برگزیدند. این خاندان از زمان میر سید لوحی یعنی عصر صفوی تا عصر حاضر، شخصیت های بزرگ علمی، هنری و سیاسی و غیره زیاد داشته اند. | ||
سید مرتضی | جد سید محمد، سید مرتضی از علمای اصفهان و دارای مدارج عالیه علمی بود و قسمت زیادی از تحصیلات فرزندان را خود به عهده داشت و چون پدرش سید احمد(متوفی1244ق) ساکن درچه شده بود؛ او هم به امر ارشاد و تبلیغ و تدریس مردم آن جا مشغول بود. اهالی محل در مقابل منزل سید مرتضی مسجدی بنا کردند که در آنجا به امامت جماعت و تبلیغ بپردازد و پایگاه تعلیم و تدریس او باشد. او دارای نه پسر و یک دختر بود که از جمله فرزندان وی سید محمد باقر درچه ای، [[سید محمدمهدی درچه ای]] و همچنین سید علی درچه ای می باشد. | ||
پدر سید محمد، سید علی، اولین فرزند پسر سید مرتضی بود و با فوت پدر( متوفی1288ق) به امر تحصیل و تربیت برادران دیگرش می پردازد. سید علی دارای سه فرزند پسر به نام های سید محمد و سید مرتضی و سید ابوالقاسم بود. | |||
===اساتید=== | ===اساتید=== | ||
وی در محضر اساتید بزرگی کسب علم کرده است که عبارتند از: | |||
*[[سید محمدباقر درچهای|سید محمدباقر درچه ای]](عموی سید محمد) | *[[سید محمدباقر درچهای|سید محمدباقر درچه ای]](عموی سید محمد) | ||
سطر ۲۲: | سطر ۱۹: | ||
*[[شیخ الشریعه اصفهانی]] | *[[شیخ الشریعه اصفهانی]] | ||
وی پس از طی دوران تحصیلات راهی نجف اشرف شد و از نزدیکان شیخ الشریعه اصفهانی بود. از هم درسان وی در نجف [[سید ابوالحسن اصفهانی|آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی]] و سید مصطفی کاشانی بودند. | |||
پس از | |||
==جایگاه== | |||
===جایگاه علمی=== | |||
او در علم موسیقی اطلاعات بسیار داشت و با بزرگانی در این علم مانند حبیب شاطر حاجی و [[اسماعیل تاج الواعظین|شیخ اسماعیل تاج الواعظین]] دوستی و رفاقت داشت. در علم طب نیز اطلاعات و آگاهی داشت. دارای طبع بود و گاه گاهی اشعاری می سرود و در محافل دوستانه با بزرگان و معاریف اصفهان که در منزل [[محمدباقر الفت اصفهانی|محمد باقر الفت]] برگزار می شد، شرکت مینمود. | |||
== | ===جایگاه اجتماعی=== | ||
از اتفاقات دوران تحصیل علوی در نجف وقوع جنگ جهانی اول(1914م-1918م) است که در آن جنگ علمای عراق فتوای جهاد می دهند. در آن زمان رسم بر این بود که علما و طلبه ها هرکس که می خواست به جهاد برود، به حرم امیرالمؤمنین علی(ع) می رفت و پس از طواف یک شمشیر حمایل می بست و روانه جهاد می شد. اولین کسی که اقدام به این کار نمود سید محمد علوی بود و از این رو در نجف به سید محمد مجاهد اشتهار یافت. بعد از این به دنبال سخت گیری هایی که به علمای مجاهد نجف می شد، وی ناچار به بازگشت به ایران می شود. در مسیر بازگشت به هنگام عبور از شط دچار حادثه می شود و کتابچه خاطرات روزانه اش از بین می رود. | |||
==فعالیت ها== | |||
وی پس از بازگشت به ایران در زادگاه خود، درچه ساکن می شود. در این زمان مدتی دچار نابینایی موقتی می شود. مدت دو سالی که در درچه بود به منبر می رفت و چون به مثنوی و اشعار حافظ و سعدی علاقه بسیار زیادی داشت، روی منبر مثنوی را با صدای بسیار خوشی می خواند. علاقه وی به مثنوی به حدی بود که هنگام وفات هم سر بر مثنوی نهاده و جان داده بود. بعد از دو سال از زادگاه خود به تهران رفت و در مدرسه سادات اخویه برای مدت کوتاهی تدریس نمود و سپس به امر قضاوت در دادگستری پرداخت و از سال 1310ش در اداره ثبت مشغول فعالیت شد. | |||
در فوت این | ==وفات== | ||
وی در 21 جمادی الاولی1374ق فوت شد و پیکرش را در مکانی که محمدباقر الفت در جنوب [[تکیه بروجردی]] در [[تخت فولاد]] اصفهان بنا نموده بود، به خاک سپردند. با تأسیس فرودگاه اصفهان در این قسمت از تخت فولاد، متأسفانه مزار این عالم نیز مانند بسیاری دیگر از قبور بزرگان از بین رفت. | |||
در فوت این عالم، شعرای اصفهان اشعاری سرودند؛ از جمله [[سید علی بدیعزادگان|سید علی بدیع زادگان]] متخلص به « هور»، ماده تاریخی برای او سروده است:<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج3، صص253-252.</ref> | |||
{{شعر}} | |||
{{ب|خرد از جمع اولیای سخن |خواست تاریخ فوت او از هور}} | |||
{{ب|گفت سید محمد علوی|با امیر عرب بود محشور}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
سطر ۴۷: | سطر ۴۸: | ||
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]] | [[رده:مدفونین در تخت فولاد]] | ||
[[رده:علمای قرن 14]] | |||
[[رده:مدرسین]] | |||
[[رده:شعرا]] | |||
[[رده:شاگردان سید محمدباقر درچه ای]] | |||
[[رده:شاگردان عبدالکریم گزی]] | |||
[[رده:شاگردان شیخ الشریعه اصفهانی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۰۸
این نوشتار نیازمند جعبهٔ اطلاعات است. ممکن است بخواهید با افزودن یک جعبهٔ اطلاعات، به استانداردسازی نمایش موضوع کمک کنید. |
سید محمد علوی( متوفی 1374ق) فرزند سید علی، مشهور به میرلوحی بود. او سال ها در اصفهان و تهران به تدریس، ارشاد مردم و قضاوت در دادگستری اشتغال داشت. سید محمد که فامیل علوی را برای خود برگزید از خاندان معروف به میرلوحی بود.
زندگی نامه
خاندان
سید محمد علوی فرزند سید علی بن سید مرتضی بن سید احمد بن سید مرتضی میرلوحی در درچه در خاندان علم و اجتهاد به دنیا آمد. خاندان میرلوحی یا خاندان موسوی درچه ای یکی از خاندان های علمی می باشد که در طول چندین قرن، مهد پرورش علما و مجتهدان و مؤلفان بزرگی بوده است. سادات میرلوحی در اصل از اولاد و احفاد میر سید لوحی سبزواری هستند که بعدها به تناسب، نام های خانوادگی مختلفی برگزیدند. این خاندان از زمان میر سید لوحی یعنی عصر صفوی تا عصر حاضر، شخصیت های بزرگ علمی، هنری و سیاسی و غیره زیاد داشته اند.
جد سید محمد، سید مرتضی از علمای اصفهان و دارای مدارج عالیه علمی بود و قسمت زیادی از تحصیلات فرزندان را خود به عهده داشت و چون پدرش سید احمد(متوفی1244ق) ساکن درچه شده بود؛ او هم به امر ارشاد و تبلیغ و تدریس مردم آن جا مشغول بود. اهالی محل در مقابل منزل سید مرتضی مسجدی بنا کردند که در آنجا به امامت جماعت و تبلیغ بپردازد و پایگاه تعلیم و تدریس او باشد. او دارای نه پسر و یک دختر بود که از جمله فرزندان وی سید محمد باقر درچه ای، سید محمدمهدی درچه ای و همچنین سید علی درچه ای می باشد.
پدر سید محمد، سید علی، اولین فرزند پسر سید مرتضی بود و با فوت پدر( متوفی1288ق) به امر تحصیل و تربیت برادران دیگرش می پردازد. سید علی دارای سه فرزند پسر به نام های سید محمد و سید مرتضی و سید ابوالقاسم بود.
اساتید
وی در محضر اساتید بزرگی کسب علم کرده است که عبارتند از:
- سید محمدباقر درچه ای(عموی سید محمد)
- آخوند شیخ عبدالکریم گزی
- شیخ الشریعه اصفهانی
وی پس از طی دوران تحصیلات راهی نجف اشرف شد و از نزدیکان شیخ الشریعه اصفهانی بود. از هم درسان وی در نجف آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی و سید مصطفی کاشانی بودند.
جایگاه
جایگاه علمی
او در علم موسیقی اطلاعات بسیار داشت و با بزرگانی در این علم مانند حبیب شاطر حاجی و شیخ اسماعیل تاج الواعظین دوستی و رفاقت داشت. در علم طب نیز اطلاعات و آگاهی داشت. دارای طبع بود و گاه گاهی اشعاری می سرود و در محافل دوستانه با بزرگان و معاریف اصفهان که در منزل محمد باقر الفت برگزار می شد، شرکت مینمود.
جایگاه اجتماعی
از اتفاقات دوران تحصیل علوی در نجف وقوع جنگ جهانی اول(1914م-1918م) است که در آن جنگ علمای عراق فتوای جهاد می دهند. در آن زمان رسم بر این بود که علما و طلبه ها هرکس که می خواست به جهاد برود، به حرم امیرالمؤمنین علی(ع) می رفت و پس از طواف یک شمشیر حمایل می بست و روانه جهاد می شد. اولین کسی که اقدام به این کار نمود سید محمد علوی بود و از این رو در نجف به سید محمد مجاهد اشتهار یافت. بعد از این به دنبال سخت گیری هایی که به علمای مجاهد نجف می شد، وی ناچار به بازگشت به ایران می شود. در مسیر بازگشت به هنگام عبور از شط دچار حادثه می شود و کتابچه خاطرات روزانه اش از بین می رود.
فعالیت ها
وی پس از بازگشت به ایران در زادگاه خود، درچه ساکن می شود. در این زمان مدتی دچار نابینایی موقتی می شود. مدت دو سالی که در درچه بود به منبر می رفت و چون به مثنوی و اشعار حافظ و سعدی علاقه بسیار زیادی داشت، روی منبر مثنوی را با صدای بسیار خوشی می خواند. علاقه وی به مثنوی به حدی بود که هنگام وفات هم سر بر مثنوی نهاده و جان داده بود. بعد از دو سال از زادگاه خود به تهران رفت و در مدرسه سادات اخویه برای مدت کوتاهی تدریس نمود و سپس به امر قضاوت در دادگستری پرداخت و از سال 1310ش در اداره ثبت مشغول فعالیت شد.
وفات
وی در 21 جمادی الاولی1374ق فوت شد و پیکرش را در مکانی که محمدباقر الفت در جنوب تکیه بروجردی در تخت فولاد اصفهان بنا نموده بود، به خاک سپردند. با تأسیس فرودگاه اصفهان در این قسمت از تخت فولاد، متأسفانه مزار این عالم نیز مانند بسیاری دیگر از قبور بزرگان از بین رفت.
در فوت این عالم، شعرای اصفهان اشعاری سرودند؛ از جمله سید علی بدیع زادگان متخلص به « هور»، ماده تاریخی برای او سروده است:[۱]
خرد از جمع اولیای سخن | خواست تاریخ فوت او از هور | |
گفت سید محمد علوی | با امیر عرب بود محشور |
پانویس
- ↑ مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج3، صص253-252.
منبع
- مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد،زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج3، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1392.