|
|
(۸ نسخهٔ میانی ویرایششده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده) |
سطر ۱: |
سطر ۱: |
| '''سید محمدجواد صدر عاملی'''(1273ق - 1347ق)، عالم فاضل و فقیه عارف. | | {{نیازمند جعبه اطلاعات}} |
| | [[پرونده:JUYTR.jpg|بندانگشتی|سید محمد جواد صدر عاملی]] |
| | '''سید محمدجواد صدر عاملی'''(1273ق - 1347ق) معروف به '''مسجد شاهی'''، عالم فاضل و فقیه عارف قرن چهاردهم هجری است. |
|
| |
|
| =='''خاندان'''== | | ==زندگی نامه== |
| وی فرزند آیه الله [[سید محمد علی آقا مجتهد]] فرزند آیه الله العظمی سید صدرالدین موسوی عاملی است.
| |
|
| |
|
| محدث فرزانه حاج شیخ عباس قمی در «منتهی الآمال» شرحی از این خاندان جلیل نگاشته که نقل آن مناسب است. ایشان می نویسد:
| | ===ولادت=== |
| | سید محمدجواد در سال 1273ق در اصفهان متولّد گردید. |
|
| |
|
| ذکر سید جلیل وعالم نبیل آقا سید صدرالدّین عاملی اصفهانی
| | ===خاندان=== |
| | وی از [[خاندان صدر عاملی]] و فرزند آیت الله [[سید محمد علی آقا مجتهد]] و نوه [[سید صدرالدین محمد بن سید صالح موسوی عاملی|آیت الله العظمی سید صدرالدین موسوی عاملی]] است.او در یک سالگی پدر خود را از دست داد. |
|
| |
|
| ... سید الفقهاء الکاملین وسند العلماء الراسخین، افضل المتأخرین اکمل المتبحرین، نادره الخلف وبقیه السلف، ذوالبیت العالی العماد والحسب الرفیع الا باء والاجداد؛ | | برادر سید جواد، [[سید بهاءالدین بن محمد صدر عاملی|سید بهاءالدین صدر]] نیز عالم فاضل و ادیب شاعر است. |
|
| |
|
| ووالده اش دختر شیخ علی بن شیخ محی الدّین بن شیخ علی سبط شهید ثانی است.
| | [[سید صدرالدین صدر عاملی|سیّد صدرالدین]]، فرزند سید محمد جواد، عالم فاضل متقی است. |
|
| |
|
| ووالدش سید سند ورکن معتمد آقا سید صالح، سبط شیخنا الا جل شیخ حرعاملی است؛ چه آن که والد ماجدش آقا سید محمّد تلمّذ کرده بر شیخ حرّعاملی وتزویج کرده کریمه اورا وحق تعالی روزی فرموده او را از آن مخدره جلیله، سید صالح که از اعلام علماء عصر خود ومرجع ریاست امامیه در بلاد شامیه بوده.
| | همسر او آغابیگم دختر میرزا محمّد تقی حسین آبادی (از خانواده محترم و قدیمی سادات حسینی خاتون آبادی و داماد سیّد صدرالدین عاملی) زنی صالحه و محترمه بود که مدّت کوتاهی پس از وفات شوهرش به سال 1348ق وفات یافت و در کنار مزار او مدفون شد.<ref>الفت، نسب نامه الفت، نسخه خطی.</ref> |
|
| |
|
| ولادتش سنه 1122 وهجرتش از جبل عامل به عراق به سبب ظلم وتعدیات احمد جزّار در سنه 1197 بوده. در نجف اشرف سکنی گرفت ودر سنه 1217 وفات کرد.<ref>و نیز از بطن کریمه شیخ حرّ عاملی است برادر سید صالح، سید محمّد شرف الدّین ابوالسّاده الاشراف آل شرف الدّین که در بلاد جبل عامل می باشند واز ایشان است سید جلیل، عالم فاضل، محدث کامل، آقا سید عبد الحسین بن شریف یوسف بن جواد بن اسماعیل بن محمّد شرف الدّین که صاحب مصنفات قائقه ومؤ لفات نافعه جلیله است که از جمله آنها است «فصول المهمه فی تألیف الا مه» و «الکلمه الغراء فی تفضیل الزهراء علیها السلام» که در صیدا طبع شده وغیر ذلک.ومن زیارت کردم این سید شریف را در بیروت. اَدامَ الْباری بَرَکاتِ وُجُودِهِ الشَّریفِ وَاَعانَهُ لِنُصْرَهِ الدِّینِ الْحَنیفِ.</ref>
| | ===تحصیلات=== |
| | وی علوم ادبی، منطق، فلسفه و سطوح فقه و اصول را در اصفهان فراگرفت و سپس به نجف اشرف مهاجرت نمود و نزد اساتید آن جا به تحصیل پرداخت. |
|
| |
|
| وبرادر سید صدرالدّین، سید جلیل وعالم نبیل آقا سید محمدعلی، والد سید علامه آقا سید هادی است، که والد سید سند محدث جلیل وعالم فاضل کامل نبیل، البحر الزّاخر والسحاب الماطر، البارع الخیر الماهر، کنز الفضائل ونهرها الجاری، شیخنا الا جل السید ابومحمّد حسن بن الهادی است که ترجمه ایشان را در کتاب «فوائد الرضویه» نگاشتم.
| | ===اساتید=== |
| | | برخی از اساتید وی در نجف عبارتند از آیات عظام: |
| وبالجمله؛ سید صدرالدّین در حجر والدش تربیت شده ودر سنه 1197 از جبل عامل به اتفاق والدش به عراق آمد ودر نجف ساکن شدند، ودر سنه 1205 که سنش به دوازده سال رسیده بود کربلا مشرف شد وبه درس استاد اکبر آقای بهبهانی ودرس علامه طباطبئی بحرالعلوم حاضر شد.
| |
| | |
| گویند: سید بحرالعلوم مشغول به نظم «درّه» بود وهرچه به نظم در می آورد بر اوعرضه می فرمود؛ به جهت مهارت اودر فن شعر وادب، ودر سنه 1210 از صاحب «ریاض» اجازه طلبید،
| |
| | |
| سید ریاض او را اجازه داد وتصریح کرد به اجتهاد او در احکام و شیخ اکبر صاحب «کشف الغطاء» دختر خود را تزویج اونمود و حق تعالی آقا سید محمدعلی معروف به آقا مجتهد را که نادره عصر ویگانه دهر بود از آن مخدره به او مرحمت فرمود.
| |
| | |
| وبعد از چندی که ساکن نجف اشرف بود به عزم زیارت حضرت امام رضا علیه السلام به خراسان سفر کرد وطریق مراجعت را از یزد واصفهان قرار داد، و چون به اصفهان رسید در آنجا اقامت فرمود ومرجع تدریس وقضا گردید، جماعتی ازعلما بر اوتلمّذ کردند، واز جمله شیخ الطائفه علامه انصاری و[[سید محمدباقر خوانساری چهارسوقی|سید صاحب روضات]] و برادرش وآقا سید محمّد شفیع صاحب «روضه». واین سید جلیل، بکاء و کثیر المناجات بوده. نقل شده که شبی از شب های ماه رمضان داخل حرم امیرالمؤ منین علیه السلام شد، بعد از زیارت نشست پشت سر مقدس وشروع کرد به خواندن دعای ابوحمزه همین که شروع کرد به کلمه «اِلهی لاتُؤَدِّبْنِی بَعُقُوبَتِکَ» گریه اورا گرفت و پیوسته این کلمه را مکرر کرد وگریه کرد تا غش کرد واورا از حرم مطهر بیرون آوردند! ودر امر به معروف ونهی از منکر بسیار ساعی بود واقامه حدود به اصفهان می نمود وچندان معصیت در نظرش عظیم بود که گویند وقتی چنان اتفاق افتاد که حاضر شد در مجلسی که برپا شده بود برای عزاء حضرت سیدالشهداء علیه السلام وارواحنا فداه، ودر آن مجلس جماعتی از اعیان واشراف بودند. ناگاه وارد شد در آن مجلس یکی از شاهزادگان که ریشش را تراشیده بود. چون نظرش به صورت اوافتاد فرمود که: «حَلْقُ اللِّحْیَهِ مِنْ شَعارِ المَجُوسِ وَ صارَ مِنْ عَمَلِ اَهْلِ الْخِلافِ«؛ تراشیدن ریش از شعار گبران وعمل اهل خلاف است واین مرد ریش خود را تراشیده وآمده در این مجلس که منعقد شده برای عزای سیدالشهداء علیه السلام و من می ترسم که هرگاه روضه خوان بالای منبر رود واین مرد در این جا باشد سقف فرود آید. پس در آن مجلس نماند وبیرون رفت.
| |
| | |
| واین بزرگوار زاهد و قانع و کثیر العیال بود، و به همان نحوکه در نجف زندگانی می کرد در اصفهان نیز زندگانی کرد و در آخر عمر ضعف واسترخائی در اعضایش عارض شد شبیه به فلج ودر خواب دید که حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام به وی فرمود که تو میهمان منی در نجف، دانست که وفاتش نزدیک است؛ از اصفهان حرکت کرد به نجف اشرف ودر سنه 1264 در آن جا وفات کرد ودر حجره ای که در زاویه غربیه صحن مطهر است متصل به باب سلطانی به خاک رفت.<ref>و در آن حجره جماعتی مدفونند از اکابر علماء اعلام وفقهاء عالی مقام مانند مرحوم خلد مقام، عالم ربانی و زنده جاودانی جناب حاج ملا فتحعلی سلطان آبادی، ومرحوم مغفور حاج میرزا مسیح تهرانی قمی که در همان سال وفات سید وفات کرد، وجناب شیخ اجل اکمل، عالم زاهد، جامع فنون عقلیه ونقلیه، حاوی فضایل عملیه وعلمیه، صاحب نفس قدسیه وسمات ملکوتیه ومقامات علیه، عالم ربانی وابوذر ثانی آقا شیخ محمّد حسین اصفهانی، والد شیخنا الا جل، طود الفضل والا دب، وارث العلم عن اب فاب، جناب آقا شیخ محمّد رضا اصفهانی دام ظلّه.</ref> وآقا سید صدرالدّین را مصنفات بسیار است که در «روضات الجنات» و «فوائد الرضویه» مذکور است وصاحب روضات ترجمه اورا نگاشته وگفته که نهایت شفقت با من داشت واعانت کرد مرا بر تصنیف «روضات».
| |
| | |
| وبالجمله؛ روایت می کند از والد ماجدش از جدش سید محمّد از شیخ حرعاملی...».<ref>منتهی الآمال، ج 2 ، ص 338 -342.</ref>
| |
| | |
| =='''فرزندان'''== | |
| سه تن از فرزندانش عبارتند از:
| |
| | |
| ==='''1. آیه الله العظمی سید اسماعیل صدر'''===
| |
| شرح حالش در ضمن اساتید علامه شیخ محمد رضا نجفی گذشت.
| |
| | |
| ==='''2. آیه اللّه سیّد محمّد علی آقا مجتهد'''===
| |
| به نوشته علاّمه سیّد حسن صدر: او نادره عصر و وحید دهر بوده، کتاب «'''البلاغ المبین'''» فی احکام الصبیان والمجانین را در سن دوازده سالگی نگاشته و از سیّد حجه الاسلام، [[سید محمدباقر شفتی|حاج سیّد محمّد باقر شفتی]] به دریافت اجازه اجتهاد نایل گشته است. میرزا حسن امام جمعه که در علوم عربی بسیار ماهر بوده پس از تکلم با وی در تفسیر برخی آیات قرآن، از قدرت علمی او که طفلی هفت ساله بوده بسیار متعجب شده و به پدرش سید صدرالدین می گوید: آقا، مجتهد است. و از آن روز وی به «[[سید محمد علی آقا مجتهد|آقا مجتهد]]» معروف می گردد. آقا مجتهد در تمامی علوم تبحّر داشت و مسائل غامض توحید و معارف را در منبر با زبانی قابل فهم برای همگان مطرح می نمود.
| |
| | |
| علاّمه سید حسن صدر می نویسد:<blockquote>وبالجمله کان علامه متبحرا فی العلوم کلها، قام مقام والده، وزاد علی والده أنه صار یصعد المنبر بعد فراغه من الصلاه بالناس ویتکلم بالمعارف والأخلاق علی وجه ینتفع منه عوام الناس بل والنساء. حتی انی سمعت من أخیه حجه الاسلام السید صدر أنه کان یذکر غوامض المسائل فی التوحید کشبهه ابن کمونه وأمثالها ویجیب عنها بلسان یفهمه کل أحد وکأنه من أوضح المطالب؛ لشده سلطته علی التقریر وحسن البیان ووفور علمه وطول باعه... وله بعض الاخبارات وبعض الاسرار.<ref>تکمله امل الآمل، ج 1 ، ص 355 -357.</ref></blockquote>[[محمدباقر الفت اصفهانی|محمّد باقر الفت]] درباره او می نویسد: <blockquote>به حدّت ذهن و ذکاوت فوق العاده و حسن قریحه ضرب المثل بوده و اشعاری آبدار از او به یادگار مانده است.<ref>نسب نامه الفت، نسخه خطی.</ref></blockquote>مرحوم سیّد ابوالحسن کتابی (کاتب نسب نامه الفت) از برادر او آیه اللّه حاج سیّد اسماعیل صدر نقل کرده است که: <blockquote>وی سجده هایی طولانی و با گریه داشت. شعری از خود یا دیگری می خواند و منقلب می شد، سپس به سجده می افتاد و با حال گریه مدّتی طولانی در سجده به سر می برد.<ref>نسب نامه الفت، نسخه خطی.</ref></blockquote>
| |
| | |
| =='''وفات'''==
| |
| به نوشته علامه سید حسن صدر: [[سید محمد علی آقا مجتهد|آقا مجتهد]] در سال 1250ق متولد و در شب جمعه غدیر سال 1280ق در سن کمتر از 30 سالگی وفات کرده است.<ref>تکمله امل الآمل، ج 1 ، ص 358.</ref>
| |
| | |
| اما در پاورقی «بغیه الراغبین» آمده: وی در شب 18 ذی الحجه 1274ق در سن سی و پنج سالگی از دنیا رحلت نمود و در نجف اشرف در کنار پدر بزرگوارش مدفون گردید.<ref>بغیه الراغبین ، ج 1 ، ص 172.</ref>
| |
| | |
| =='''فرزندان'''==
| |
| وی دارای دو فرزند پسر به شرح زیر بود:
| |
| | |
| ==='''1. سید بهاء الدین عاملی'''===
| |
| علامه سید حسن صدر در «تکمله امل الآمل» می نویسد: <blockquote>کان سیدا جلیلا وفاضلا نبیلا، یغلب علیه العرفان وعلم الأخلاق. وکانت أمه بنت السید حجه الاسلام السید محمد باقر الرشتی الأصفهانی. مات أبوه وهو صبی، فربّاه خاله السید أسد الله صاحب الچری فی النجف وأحسن تربیته. کان سیدا شهما أدیبا لبیبا حسن المحاضره حلو الکلام، جاء من اصفهان وبقی فی العراق مده، ثم رجع إلی موطنه ومسکنه أصفهان وبها توفی.<ref>تکمله امل الآمل، ج 1.</ref></blockquote>علامه شرف الدین می نویسد: <blockquote>رایته فی النجف الاشرف اذ تشرف بالاعتاب السامیه سنه 1320 فکان علی غایه من السکینه والتواضع والزهد. ورأیت علماء النجف الاشرف وشیوخ الاسلام یحترمونه ویلتمسون ادعیته وقد احتفلوا به واختلفوا الیه تبرکا بزیارته؛ وهکذا کان فی سایر المشاهد المشرفه. ثم رجع الی اصفهان وتوفی فیها سنه 1325.<ref>تکمله امل الآمل، ج 1.</ref></blockquote>آقا مجتهد از دختر سید شفتی علاوه بر فرزند نامبرده، دو دختر دیگر نیز داشت که یکی همسر عالم ربانی آیه الله شیخ محمد حسین نجفی (پدر علامه شیخ ابوالمجد محمد رضا نجفی) و دیگری همسر عارف مرتاض شیخ محمد حسین طریحی بوده است.
| |
| | |
| ==='''2. سید محمد جواد صدر عاملی'''===
| |
| معروف به مسجد شاهی. وی در سال 1273ق در اصفهان متولّد گردید. در یک سالگی پدر خود را از دست داد. علاّمه شرف الدین می نویسد:
| |
| | |
| وی علوم ادبی، منطق، فلسفه و سطوح فقه و اصول را در اصفهان فراگرفت و سپس به نجف اشرف مهاجرت نمود و نزد اساتید آن جا به تحصیل پرداخت. برخی از اساتید وی عبارتند از آیات عظام:
| |
|
| |
|
| *آخوند ملاّ محمّد کاظم خراسانی | | *آخوند ملاّ محمّد کاظم خراسانی |
| *حاج آقا رضا همدانی | | *حاج آقا رضا همدانی |
| *سیّد اسماعیل صدر (عموی ارجمندش) | | *شیخ محمدحسین کاظمی (فقه) |
| | *میرزا حبیب الله رشتی (اصول) |
| | *[[سید اسماعیل صدر|سیّد اسماعیل صدر]] (عموی ارجمندش) |
|
| |
|
| علامه شرف الدین پس از اشاره به تلمذ وی نزد اساتید نامبرده می نویسد:<blockquote>وربما وقف فی الفقه علی الشیخ محمد حسین الکاظمی صاحب «هدایه الانام» فی شرح «شرایع الاسلام» وفی الاصول علی الشیخ المیرزا حبیب الله الرشتی صاحب «بدایع الاصول» فکرع من سائغ علومهم حتی ارتوی.<ref>همان ، ص 173 -174.</ref></blockquote>
| | *[[شیخ الشریعه اصفهانی|میرزا فتح اللّه شیخ الشریعه اصفهانی]] |
|
| |
|
| *[[شیخ الشریعة اصفهانی|میرزا فتح اللّه شیخ الشریعه اصفهانی]]
| | به نوشته علاّمه طهرانی در «الذریعه»، شیخ الشریعه رساله ای در بطلان عمل به احتیاط در بخشی از فروع، برای کسانی که تمکّن از تحصیل علم به واقع دارند را در جواب اشکال سیّد جواد بن آقا مجتهد اصفهانی نگاشته است.<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج 11 ، ص 13.</ref> |
| | |
| به نوشته علاّمه طهرانی در «الذریعه» وی رساله ای در بطلان عمل به احتیاط در بخشی از فروع، برای کسانی که تمکّن از تحصیل علم به واقع دارند را در جواب اشکال سیّد جواد بن آقا مجتهد اصفهانی نگاشته است.<ref>الذریعه، ج 11 ، ص 13.</ref> | |
|
| |
|
| *حاج شیخ محمّد باقر نجفی | | *حاج شیخ محمّد باقر نجفی |
سطر ۷۱: |
سطر ۳۷: |
| *عارف ربانی شیخ محمّد حسین نجفی | | *عارف ربانی شیخ محمّد حسین نجفی |
|
| |
|
| مرحوم صدر پس از بازگشت به اصفهان از این دو استاد گران قدر بهره مند شد و پس از وفات آنان خود یکی از شخصیت های برجسته اصفهان گردیده و به ترویج دین و رسیدگی به امور مردم پرداخت.<ref>بغیه الراغبین، ج 1 ، ص 174.</ref> | | مرحوم صدر پس از بازگشت به اصفهان از این دو استاد گرانقدر بهره مند شد و پس از وفات آنان خود یکی از شخصیت های برجسته اصفهان گردیده و به ترویج دین و رسیدگی به امور مردم پرداخت.<ref>شرف الدین، بغیه الراغبین، ج 1 ، ص 173.</ref> |
|
| |
|
| =='''شخصیت علمی و معنوی'''== | | ==سیره اخلاقی== |
| [[محمدباقر الفت اصفهانی|محمد باقر الفت]] در «نسب نامه» می نویسد: «وی مردی درس خوانده، درویش مسلک، عرفان مآب و محترم بود. در [[مدرسه علمیه ملاعبدالله|مدرسه ملاّ عبداللّه شوشتری]] واقع در بازار شمال شرقی میدان شاه اقامه نماز جماعت می نمود و گاهی به قضاوت و فتوا در امور شرعی نیز می پرداخت.
| | محمد باقر الفت در «نسب نامه» می نویسد: <blockquote>«وی مردی درس خوانده، درویش مسلک، عرفان مآب و محترم بود. در [[مدرسه علمیه ملاعبدالله|مدرسه ملاّ عبداللّه شوشتری]] واقع در بازار شمال شرقی میدان شاه اقامه نماز جماعت می نمود و گاهی به قضاوت و فتوا در امور شرعی نیز می پرداخت. او در سال 1299 در مصاحبت آیت اللّه آقانجفی مسافرت حج نمود و سال ها در نجف برای تحصیل علوم شرعی مجاورت داشته و بالخصوص معاشرت و مصاحبت بسیاری با حاج شیخ محمّد حسین [نجفی ]داشته، تعلیم و تربیت آن مرد عابد و سالک راه خدا در وجودش آثاری به جا گذاشته بود. او به معنای کلمه متصوّف نبود....اما در مسائل عرفانی گفتگو می کرد و اغلب شب ها کتاب «مثنوی» را می خواند».<ref>الفت، نسب نامه الفت، نسخه خطی.</ref> </blockquote>علامه سید حسن صدر در «تکمله امل الآمل» از او چنین یاد کرده است:<blockquote>عالم عامل فاضل کامل مهذب ناسک، من المجاهدین فی الدین والنافعین فی تربیه المؤمنین، أحد علماء اصفهان الیوم، زاد الله فی شرفه. اشتغل فی النجف علی جماعه من أعلامها، ورجع ولازم درس حجه الاسلام الشیخ محمد باقر بن الشیخ محمد تقی صاحب الحاشیه، وتکمله فی المعارف علی العالم الربانی الشیخ محمد حسین بن الشیخ محمد باقر المذکور قدس سره. أدام الله له توفیقه.<ref>صدر، تکمله امل الآمل، ج 1 ، صص 82 -83.</ref></blockquote>سید محمدعلی مبارکه ای که از نزدیک با وی آشنا بوده می نویسد: <blockquote>«در عوالم عرفانی و سیر و سلوک و ریاضات و مجاهدات، کامل و از اوتاد به شمار می رفت. بسیاری از خواص و ارباب سیر و سلوک و رهروان طریقت و عاشقان حقیقت در خدمتش ارادت داشتند... در ایام عاشورای حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در نهایت بی قرار می شد. چندانکه از خود در اغلب اوقات بی خبر بود. در بسیاری از لیالی خلوتگاهی برای ذکر و فکر در تخت فولاد داشت.»<ref>مبارکه ای، دانشوران اصفهان، ج5، مخطوط.</ref></blockquote> |
|
| |
|
| در سال 1299 به مصاحبت پدر نگارنده [آیه اللّه آقانجفی]مسافرت حج نمود و سال ها در نجف برای تحصیل علوم شرعی مجاورت داشته و بالخصوص معاشرت و مصاحبت بسیاری با حاج شیخ محمّد حسین [نجفی ]داشته، تعلیم و تربیت آن مرد عابد و سالک راه خدا در وجودش آثاری به جا گذاشته بود. او به معنای کلمه متصوّف نبود....اما در مسائل عرفانی گفتگو می کرد و اغلب شب ها کتاب «مثنوی» را می خواند».<ref>نسب نامه الفت نسخه خطی.</ref>
| | ==آثار== |
|
| |
|
| علاّمه شرف الدین می نویسد: <blockquote>قد تشرّف بزیاره المشاهد المقدّسه فی العراق سنه 1319 فرأیته ثمّه، فاکبرته فی فضله وعقله وسمته وهدیه، وتکلّمت معه فی بعض الفروع والاصول، فوجدته ذا ملکه راسخه و خطوه فسیحه.<ref>بغیه الراغبین، ج 1 ، ص 174.</ref></blockquote>علامه سید حسن صدر در «تکمله امل الآمل» از او چنین یاد کرده است:<blockquote>عالم عامل فاضل کامل مهذب ناسک، من المجاهدین فی الدین والنافعین فی تربیه المؤمنین، أحد علماء اصفهان الیوم، زاد الله فی شرفه. اشتغل فی النجف علی جماعه من أعلامها، ورجع ولازم درس حجه الاسلام الشیخ محمد باقر بن الشیخ محمد تقی صاحب الحاشیه، وتکمله فی المعارف علی العالم الربانی الشیخ محمد حسین بن الشیخ محمد باقر المذکور قدس سره. أدام الله له توفیقه.<ref>تکمله امل الآمل، ج 1 ، ص 82 -83.</ref></blockquote>وی در شرح حال [[سید محمد علی آقا مجتهد|آقا مجتهد]] نیز از فرزندش یاد کرده و می نویسد: | | #رساله در نماز شب و آداب و اسرار آن. |
| | #رساله در جبر و تفویض: به نوشته علاّمه شرف الدین، این رساله بیان گر فضل و دانش او در علوم معقول و بیان و نحو و صرف و لغت است و از آن برمی آید که وی عالمی ربانی و اهل معنویت است. |
| | #رساله در شبهه محصوره. |
| | #رساله در اجتهاد و تقلید. |
| | #رساله در ولایت عامّه.<ref>شرف الدین، بغیه الراغبین ، ج 1 ، ص 174.</ref> |
| | #یک مجموعه نفیس از رسائل آخوند ملا اسماعیل خواجویی به خط وی که در سال 1306ق استنساخ نموده در کتابخانه سید محمدعلی روضاتی نگهداری می شود.<ref>حبیب آبادی، مکارم الآثار، ج4، ص1097.</ref> |
| | #وی از موسسین انجمن صفاخانه اصفهان بوده و در شماره های مجله «الاسلام» مقالاتی در رد اقوال عیسویان از روی کتب ایشان از وی به طبع رسیده است.<ref>مهدوی، رجال اصفهان، ص 78؛ همایی، تاریخ اصفهان، ص 124.</ref> |
|
| |
|
| «السید العالم الفاضل الربانی المجاهد المراقب العماد السید محمد جواد أدام الله بقاه وکثر فی العلماء أمثاله، وهو الیوم خلف أبیه فی العلم والعمل والمعارف».<ref>تکمله امل الآمل، ج 1 ، ص 358.</ref>
| | ==وفات== |
| | این عالم ربانی در 10 محرم سال 1347ق (1308ش) در سنّ هشتاد سالگی وفات نمود و در صحن [[تکیه مادر شاهزاده]]، بر روی سکویی که به نوشته الفت: «محل تهجّد و عبادتش بود» مدفون شد. |
|
| |
|
| مرحوم مهدوی می نویسد: <blockquote>وی از موسسین انجمن صفاخانه اصفهان بوده و در شماره های مجله «الاسلام» مقالاتی در رد اقوال عیسویان از روی کتب ایشان از وی به طبع رسیده است.<ref>رجال اصفهان، ص 78، و تاریخ اصفهان همایی، ص 124.</ref></blockquote>
| | ماده تاریخ وفاتش را [[حسن جابری انصاری|میرزا حسن خان جابری]] ضمن قطعه ای چنین آورده است:<ref>قاسمی، گلشن اهل سلوک، صص 339-349.</ref> <ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج۳، صص 58-59.</ref> |
|
| |
|
| =='''تألیفات'''==
| | {{شعر}} |
| | {{ب|یکی بیامد و تاریخ این معما گفت:|«جواد حجه الاسلام رفته از دنیا»<ref>رجال اصفهان ،ص 78.</ref>}} |
| | {{پایان شعر}} |
|
| |
|
| # رساله در نماز شب و آداب و اسرار آن.
| | ==پانویس== |
| # رساله در جبر و تفویض.
| | [[رده:علمای قرن 14]] |
| # به نوشته علاّمه شرف الدین: این رساله بیان گر فضل و دانش او در علوم معقول و بیان و نحو و صرف و لغت است و از آن برمی آید که وی عالمی ربانی و اهل معنویت است.
| | [[رده:ائمه جماعت]] |
| # رساله در شبهه محصوره.
| | [[رده:نویسندگان]] |
| # رساله در اجتهاد و تقلید.
| | [[رده:خاندان صدر عاملی]] |
| # رساله در ولایت عامّه.<ref>بغیه الراغبین ، ج 1 ، ص 174.</ref>
| | [[رده:شاگردان شیخ الشریعه اصفهانی]] |
| | | [[رده:مدفونین در تخت فولاد]] |
| =='''وفات و مدفن'''== | |
| این عالم ربانی در 10 محرم سال 1347ق در سنّ هشتاد سالگی وفات نمود و در صحن تکیه، بر روی سکویی که به نوشته الفت: «محل تهجّد و عبادتش بود» مدفون شد.<ref>به نوشته الفت: همسر او آغابیگم دختر میرزا محمّد تقی حسین آبادی (از خانواده محترم و قدیمی سادات حسینی خاتون آبادی و داماد سیّد صدرالدین عاملی) زنی صالحه و محترمه بود که مدّت کوتاهی پس از وفات شوهرش به سال 1348ق وفات یافت و در کنار مزار او مدفون شد. نسب نامه الفت نسخه خطی.</ref>
| |
| | |
| ماده تاریخ وفاتش را [[حسن جابری انصاری|میرزا حسن خان جابری]] ضمن قطعه ای چنین آورده است:<ref>رجال اصفهان ،ص 78.</ref>
| |
| | |
| یکی بیامد و تاریخ این معما گفت:
| |
| | |
| «جواد حجه الاسلام رفته از دنیا»
| |
| | |
| ===فرزندان===
| |
| | |
| ====سیّد صدرالدین صدر عاملی====
| |
| فرزند سید محمد جواد عالم فاضل متقی. در سال 1295ق در اصفهان متولّد شد. پس از فراغت از تحصیلات مقدماتی و سطوح در اصفهان، به نجف اشرف مهاجرت نمود و از محضر درس آیات عظام: آخوند ملاّ محمّد کاظم خراسانی، سیّد محمّد کاظم یزدی و اساتید دیگر بهره برده و علاوه بر آن علوم ریاضی و فلسفی را نیز از اساتید فن فرا گرفت.
| |
| | |
| وی پس از اتمام تحصیلات خود به اصفهان بازگشت و به اقامه جماعت در مسجد قصر منشی و تدریس «کفایه الاصول» استادش آخوند خراسانی و انجام وظایف اجتماعی و رفع مشکلات مردم پرداخت.
| |
| | |
| علاّمه شرف الدین پس از ذکر شرح حال فوق می نویسد: <blockquote>قد سلک مسلک اهل الزهد والعرفان، فکان دائم المراقبه لنفسه، مواظباً علی تکمیلها و تهذیبها و تصفیتها.<ref>بغیه الراغبین، ج 1، ص 175.</ref></blockquote>به نوشته علاّمه شرف الدّین وی دارای حواشی استدلالی بر «عروه الوثقی» اثر معروف فقهی استادش سیّد محمّد کاظم یزدی بوده است.
| |
| | |
| این عالم جلیل در 26 جمادی الاول سال 1360ق وفات نمود و در کنار پدر ارجمندش به خاک سپرده شد.
| |
| | |
| <big>سید ابوالحسن عاملی</big>
| |
| | |
| فرزند سید صدرالدین عاملی، عالم زاهد ربانی. در سال 1243ق متولد شد.
| |
| | |
| از تحصیلات و مقام علمی او اطلاعی در دست نیست ولی در منابعی که نامش ذکر شده به زهد و تقوا و عبادت او اشاره شده و در این جهات مورد ستایش فراوان واقع گشته است.
| |
| | |
| علامه شرف الدین در «بغیه الراغبین» می نویسد:<blockquote>کان عالما ربانیا متجردا للمعارف والعباده وازهد والانزواء وترک المعاشره للناس. حدّث عنه بذلک کله صنوه حجه الاسلام السید اسماعیل قدس سرهما وذکره مره فقال: کان جمال السالکین والعارفین، دائم العباده والمراقبه، لا یترک الرواتب وصوم الایام المندوبه، دائم الذکر والفکر. قلت: وجدّی الصدوق ابوالحسن الهادی یثنی علیه ثناء بلیغا ویذکر من علمه وورعه وزهده وعبادته وانقطاعه الی الله تعالی شیئا کثیرا.</blockquote>آیه الله سید حسن صدر نیز در «تکمله امل الآمل» می نویسد:<blockquote>کان من العلماء الربانیین المتجردین للمعارف والعباده والزهد والانزواء وترک المعاشره. لم اره ولکنی سمعت اوصافه الحمیده من الاهل والارحام خصوصا من اخیه السید حجه الاسلام السید اسماعیل الصدر.<ref>تکمله امل الآمال ، ج 1 ، ص 174.</ref></blockquote>علامه طهرانی در «نقباء البشر» می نویسد:<blockquote>عالم تقی وعابد زاهد. کان اخوه العلامه السید اسماعیل یثنی علیه کثیرا وحدثنی ان تقواه وعزلته وانصرافه الی العباده کانت سجیته الی ان توفی بعد 1300.</blockquote>این عالم ربانی در سال 1314ق در اصفهان وفات کرد و در صحن این تکیه مدفون شد. وی دارای 15 اولاد بود که 9 نفر از آنان در کودکی از دنیا رفتند. از جمله:
| |
| | |
| 1. سید محمد مهدی عاملی
| |
| | |
| وی از اهل زهد و تقوا بوده و در سال 1314ق وفات کرده و دو فرزند پسر به شرح زیر از خود برجای گذاشت:
| |
| | |
| الف. حجه الاسلام سید صدرالدین صدر عاملی
| |
| | |
| از وعاظ معروف که در سال 1306 متولد و در 25 جمادی الاول 1372ق وفات کرده و در قم مدفون شد.
| |
| | |
| فرزندش سید مهدی صدر عاملی نیز از ائمه جماعت و وعاظ تهران و داماد آیه الله سید صدرالدین صدر بود. وی در سال 1332ق متولد شد. در قم و تهران درس خوانده و از دانشکده معقول و منقول لیسانس دریافت نموده و عمر خود را به اقامه جماعت و تدریس و خطابه گذراند. او در ماه ربیع الثانی 1406ق وفات کرد و در شهر مقدس قم مدفون شد. از آثارش کتاب «کلام قدسی» در تفسیر آیه الکرسی چاپ شده است.
| |
| | |
| ب. حجه الاسلام سید اسدالله مستجاب الدعواتی
| |
| | |
| وی عالمی وارسته و با تقوا و عارف مسلک و از صاحب منصبان دادگستری بود که از آیه الله علامه شیخ محمد رضا نجفی اجازه علمی دریافت کرده و عمری با تقوا و پارسایی و عبادت خلق و خدمت به مخلوق به سربرده و سرانجام در روز چهارشنبه 8 رمضان 1387ق وفات کرده و در تخت فولاد تکیه مقدس مدفون گردید.
| |
| | |
| فرزندانش عبارتند از:
| |
| | |
| 1. حجه الاسلام سید محمد علی مستجابی
| |
| | |
| عالم فاضل که در سال 1342ق متولد شده، در اصفهان و قم و دانشکده معقول و منقول تهران تحصیل کرده و در تهران به وعظ و ارشاد مردم پرداخت. وی در سال های اخیر وفات کرد و در باغ رضوان اصفهان مدفون شد.
| |
| | |
| 2. حجه الاسلام حاج سید مرتضی مستجابی
| |
| | |
| از علمای جلیل القدر معاصر اصفهان. در سال 1302ش متولد شد. کتب درسی ادبیات عرب اعم از «جامع المقدمات»، «سیوطی»، «مغنی»، «شرح نظام» و «مطول» را با قسمت زیادی از «شرح لمعه» در محضر پدر بزرگوار خود فراگرفت. سپس به تهران رفته و در مدرسه مروی ساکن گشت و از درس علمایی چون آیه اللّه شیخ عبدالرزاق قائینی و حجه الاسلام سید عباس فشارکی (آیه الله زاده اصفهانی) بهره برده و «شرح لمعه» و «اسفار» و قدری از «مکاسب» را نزد آنان تحصیل نمود. آن گاه به نجف اشرف مهاجرت نمود و سطوح عالی را نزد عالم ربانی شیخ محمد همدانی فراگرفت. وی عالمی مجاهد و پرتلاش، از یاران آیه الله کاشانی و شهید نواب صفوی بوده و سال هاست که در اصفهان به رتق و فتق امور مردم اشتغال دارد و در فتوت و سخاوت
| |
| | |
| ممتاز است. وی ادیبی تواناست و مجموعه مفصلی از اشعار برگزیده شاعران را با نام «سلوک حضور (بر سجاده شعر)» در چند جلد منتشر ساخته است.
| |
| | |
| 3. سید محمد تقی عاملی
| |
| | |
| عالم جلیل، از فرزندان سید ابوالحسن. دارای دو فرزند پسر به شرح زیر بوده است:
| |
| | |
| 1. آقا سید جناب فصولی
| |
| | |
| معاون ثبت اسناد کل، که در اواخر عمر سردفتر اسناد رسمی بوده و به فرموده حضرت حجه الاسلام سید مرتضی مستجابی: در فضل و تقوی کم نظیر و از نظر مردمی و مردم داری و صفات عالی انسانی قابل ستایش بوده و در حمایت از ضعفا و بی نوایان گام های بزرگ و کوچکی برداشته است. وی در شب شنبه 15 محرم 1399ق ) 25 آذر ماه 1357ش) وفات کرده و در صحن جنوبی تکیه مادرشاهزاده مدفون گردید.
| |
| | |
| 2. حاج آقا میر فصولی
| |
| | |
| نسبش از طرف مادر به آیه الله شیخ محمد حسین صاحب «فصول» می پیوندد. وی مردی متعبد و دانشمند و انسانی والا و در کسوت روحانیت به خدمت مشغول بوده و در روز چهارشنبه 10 ذیقعده سال 1388ق )9 بهمن ماه 1347ش) وفات کرده و در تکیه فاضل سراب مدفون گردید.<ref>گلشن اهل سلوک، ص 352-339.</ref>
| |
| | |
| =='''پانویس'''==
| |
| <br />
| |
| [[رده:گلشن اهل سلوک]] | | [[رده:گلشن اهل سلوک]] |
| [[رده:مرداد ماه 1401]] | | [[رده:مرداد ماه 1401]] |
| [[رده:شعر]]
| |
| <references /> | | <references /> |
|
| |
|
| =='''منبع'''== | | ==منابع== |
| برگرفته از<span> </span>: گلشن اهل سلوک ، رحیم قاسمی، ناشر: کانون پژوهش؛ مجموعه فرهنگی مذهبی تخت فولاد، چاپ دوم 1387.
| | |
| | *[[رحیم قاسمی|قاسمی]]، رحیم، گلشن اهل سلوک: مشاهیر مدفون در تکیه شیخ محمدتقی رازی (تکیه مادر شاهزاده)، اصفهان، کانون پژوهش، چاپ دوم، 1387. |
| | *مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج3، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1392. |
سید محمدجواد صدر عاملی(1273ق - 1347ق) معروف به مسجد شاهی، عالم فاضل و فقیه عارف قرن چهاردهم هجری است.
زندگی نامه
ولادت
سید محمدجواد در سال 1273ق در اصفهان متولّد گردید.
خاندان
وی از خاندان صدر عاملی و فرزند آیت الله سید محمد علی آقا مجتهد و نوه آیت الله العظمی سید صدرالدین موسوی عاملی است.او در یک سالگی پدر خود را از دست داد.
برادر سید جواد، سید بهاءالدین صدر نیز عالم فاضل و ادیب شاعر است.
سیّد صدرالدین، فرزند سید محمد جواد، عالم فاضل متقی است.
همسر او آغابیگم دختر میرزا محمّد تقی حسین آبادی (از خانواده محترم و قدیمی سادات حسینی خاتون آبادی و داماد سیّد صدرالدین عاملی) زنی صالحه و محترمه بود که مدّت کوتاهی پس از وفات شوهرش به سال 1348ق وفات یافت و در کنار مزار او مدفون شد.[۱]
تحصیلات
وی علوم ادبی، منطق، فلسفه و سطوح فقه و اصول را در اصفهان فراگرفت و سپس به نجف اشرف مهاجرت نمود و نزد اساتید آن جا به تحصیل پرداخت.
اساتید
برخی از اساتید وی در نجف عبارتند از آیات عظام:
- آخوند ملاّ محمّد کاظم خراسانی
- حاج آقا رضا همدانی
- شیخ محمدحسین کاظمی (فقه)
- میرزا حبیب الله رشتی (اصول)
- سیّد اسماعیل صدر (عموی ارجمندش)
به نوشته علاّمه طهرانی در «الذریعه»، شیخ الشریعه رساله ای در بطلان عمل به احتیاط در بخشی از فروع، برای کسانی که تمکّن از تحصیل علم به واقع دارند را در جواب اشکال سیّد جواد بن آقا مجتهد اصفهانی نگاشته است.[۲]
- عارف ربانی شیخ محمّد حسین نجفی
مرحوم صدر پس از بازگشت به اصفهان از این دو استاد گرانقدر بهره مند شد و پس از وفات آنان خود یکی از شخصیت های برجسته اصفهان گردیده و به ترویج دین و رسیدگی به امور مردم پرداخت.[۳]
سیره اخلاقی
محمد باقر الفت در «نسب نامه» می نویسد:
«وی مردی درس خوانده، درویش مسلک، عرفان مآب و محترم بود. در مدرسه ملاّ عبداللّه شوشتری واقع در بازار شمال شرقی میدان شاه اقامه نماز جماعت می نمود و گاهی به قضاوت و فتوا در امور شرعی نیز می پرداخت. او در سال 1299 در مصاحبت آیت اللّه آقانجفی مسافرت حج نمود و سال ها در نجف برای تحصیل علوم شرعی مجاورت داشته و بالخصوص معاشرت و مصاحبت بسیاری با حاج شیخ محمّد حسین [نجفی ]داشته، تعلیم و تربیت آن مرد عابد و سالک راه خدا در وجودش آثاری به جا گذاشته بود. او به معنای کلمه متصوّف نبود....اما در مسائل عرفانی گفتگو می کرد و اغلب شب ها کتاب «مثنوی» را می خواند».[۴]
علامه سید حسن صدر در «تکمله امل الآمل» از او چنین یاد کرده است:
عالم عامل فاضل کامل مهذب ناسک، من المجاهدین فی الدین والنافعین فی تربیه المؤمنین، أحد علماء اصفهان الیوم، زاد الله فی شرفه. اشتغل فی النجف علی جماعه من أعلامها، ورجع ولازم درس حجه الاسلام الشیخ محمد باقر بن الشیخ محمد تقی صاحب الحاشیه، وتکمله فی المعارف علی العالم الربانی الشیخ محمد حسین بن الشیخ محمد باقر المذکور قدس سره. أدام الله له توفیقه.[۵]
سید محمدعلی مبارکه ای که از نزدیک با وی آشنا بوده می نویسد:
«در عوالم عرفانی و سیر و سلوک و ریاضات و مجاهدات، کامل و از اوتاد به شمار می رفت. بسیاری از خواص و ارباب سیر و سلوک و رهروان طریقت و عاشقان حقیقت در خدمتش ارادت داشتند... در ایام عاشورای حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در نهایت بی قرار می شد. چندانکه از خود در اغلب اوقات بی خبر بود. در بسیاری از لیالی خلوتگاهی برای ذکر و فکر در تخت فولاد داشت.»[۶]
آثار
- رساله در نماز شب و آداب و اسرار آن.
- رساله در جبر و تفویض: به نوشته علاّمه شرف الدین، این رساله بیان گر فضل و دانش او در علوم معقول و بیان و نحو و صرف و لغت است و از آن برمی آید که وی عالمی ربانی و اهل معنویت است.
- رساله در شبهه محصوره.
- رساله در اجتهاد و تقلید.
- رساله در ولایت عامّه.[۷]
- یک مجموعه نفیس از رسائل آخوند ملا اسماعیل خواجویی به خط وی که در سال 1306ق استنساخ نموده در کتابخانه سید محمدعلی روضاتی نگهداری می شود.[۸]
- وی از موسسین انجمن صفاخانه اصفهان بوده و در شماره های مجله «الاسلام» مقالاتی در رد اقوال عیسویان از روی کتب ایشان از وی به طبع رسیده است.[۹]
وفات
این عالم ربانی در 10 محرم سال 1347ق (1308ش) در سنّ هشتاد سالگی وفات نمود و در صحن تکیه مادر شاهزاده، بر روی سکویی که به نوشته الفت: «محل تهجّد و عبادتش بود» مدفون شد.
ماده تاریخ وفاتش را میرزا حسن خان جابری ضمن قطعه ای چنین آورده است:[۱۰] [۱۱]
یکی بیامد و تاریخ این معما گفت: | | «جواد حجه الاسلام رفته از دنیا»[۱۲] |
پانویس
- ↑ الفت، نسب نامه الفت، نسخه خطی.
- ↑ آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج 11 ، ص 13.
- ↑ شرف الدین، بغیه الراغبین، ج 1 ، ص 173.
- ↑ الفت، نسب نامه الفت، نسخه خطی.
- ↑ صدر، تکمله امل الآمل، ج 1 ، صص 82 -83.
- ↑ مبارکه ای، دانشوران اصفهان، ج5، مخطوط.
- ↑ شرف الدین، بغیه الراغبین ، ج 1 ، ص 174.
- ↑ حبیب آبادی، مکارم الآثار، ج4، ص1097.
- ↑ مهدوی، رجال اصفهان، ص 78؛ همایی، تاریخ اصفهان، ص 124.
- ↑ قاسمی، گلشن اهل سلوک، صص 339-349.
- ↑ مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج۳، صص 58-59.
- ↑ رجال اصفهان ،ص 78.
منابع
- قاسمی، رحیم، گلشن اهل سلوک: مشاهیر مدفون در تکیه شیخ محمدتقی رازی (تکیه مادر شاهزاده)، اصفهان، کانون پژوهش، چاپ دوم، 1387.
- مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج3، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1392.