این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «سید عبدالرسول بزمی اصفهانی»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(درج عکس)
(ویرایش متن)
 
(۷ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
[[پرونده:A-bazmiii.jpg|بندانگشتی|357x357پیکسل|سیّد عبدالرّسول شجره متخلّص به «بزمی»  شاعر عارف ادیب و واعظ. در قرن چهاردهم هجری می زیست.]]
{{نیازمند جعبه اطلاعات}}[[پرونده:A-bazmiii.jpg|بندانگشتی|357x357پیکسل|سیّد عبدالرّسول شجره متخلّص به «بزمی»  شاعر عارف ادیب و واعظ. در قرن چهاردهم هجری می زیست.]]
سیّد عبدالرّسول شجره متخلّص به «بزمی» [فرزند حاج سیّد اسماعیل و از نوادگان «شجره، ذاکر اصفهانی»] شاعر عارف ادیب و واعظ. در قرن چهاردهم هجری  
'''سیّد عبدالرّسول شجره'''(1285ق -1355ق) متخلّص به «'''بزمی'''» شاعر، عارف، ادیب و واعظ در قرن چهاردهم هجری است.
 
<br />


==معرفی==
==معرفی==
در سال 1285ق در اصفهان متولّد شده، از غزل سرایان اصفهان و از اعضاء قدیمی و محترم انجمن ادبی شیدا بود. ارادت خدمت آقا میرزا عباس صابرعلی پاقلعه ای داشت. و علاوه بر فضل و ادب در علم تجوید و قرائت به سبک مرحوم محمّدعاصم کاشانی مهارت داشت و در شناخت آثار هنری خصوصا نقاشی صاحب نظر بود.
سید عبدالرسول در سال 1285ق در اصفهان متولّد شد. وی فرزند حاج سیّد اسماعیل شجره<ref>مهدوی، تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص86.</ref> و نبیره شجره ذاکر اصفهانی، از سادات محترم<ref>جابری انصاری، بدایع و نوادر، ص31.</ref> است. از فرزندان وی [[سید حسین شجره بزمی|سید حسین شجره]]، شاعر، نویسنده و محقق است.
 
وی از غزل سرایان اصفهان و از اعضاء قدیمی و محترم انجمن ادبی شیدا بود و علاوه بر فضل و ادب در علم تجوید و قرائت به سبک مرحوم محمّدعاصم کاشانی مهارت داشت و در شناخت آثار هنری خصوصا نقاشی صاحب نظر بود.
 
مرحوم شجره خدمت آقا میرزا عباس صابرعلی پاقلعه ای ارادت داشت<ref>مهدوی، تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص86.</ref> و از معاصرانش مرحوم میرزا حسن آتش، از شعرای بزرگ اصفهان بود که هر دو با هم رفاقت داشتند. بزمی مانند رفیقش، آتش در حق [[محمدعلی صائب تبریزی|صائب]] اعتقادی عظیم داشت و در صدد اقتفای طرز وی نیز بود، اما مثل آتش از عهده برنمی آمد.<ref>همایی، دیوان طرب، ص 116.</ref>
[[حسن جابری انصاری|ميــرزا حسن خان جابرى انصارى]]، وى را چنـين معرفـى مى كند:<blockquote>از سادات محترم خوش طبع و باذوق و شيرين سخن و يكى از غـزل سـرايان نامى انجمن كه شصت سال قبل بزم انجم را لاله و سمن بود و به استقبال كليم گفته: </blockquote>{{شعر}}
{{ب|تــا از كنــارم آن بــت نامهربــان گذشــت |موج سرشگم از سر هفت آسمان گذشت<ref>جابرى انصارى، بدايع و نوادر، ص۳۱.</ref>}}
{{پایان شعر}}
 
 
از اشعار  اوست:
{{شعر}}
{{ب|با یاد دوست سر به گریبان که می برد| زین باغ برگ عیش به دامان که می برد}}
{{ب|جز یاد غنچه دهنت ای گل مراد | ما را به سیر باغ و گلستان که می برد<ref>مهدوی، رجال اصفهان یا تذکره القبور، ص219؛ مهدوی، سیری در تاریخ تخت فولاد، ص227؛ معلم حبیب آبادی، مکارم الآثار، ج7، صص 2708 و 2709؛ مهدوی، تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی؛ یادداشت های محقّق گرامی آقای حمید خلیلیان؛ برقعی، سخنوران نامی معاصر ایران، ج3، ص1917؛ عارفچه، تذکره الشعراء، ص23.</ref>}}
{{پایان شعر}}
 


از اوست:
به مناسبت ميلاد باسعادت حضرت على(ع) چنين سروده است:<ref>لطفی، تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان، ص108.</ref>


با یاد دوست سر به گریبان که می برد زین باغ برگ عیش به دامان که می برد
{{شعر}}
{{ب|بيا كـه رونـق ديگـر جهـان گرفـت امـروز | كه پرده از رخ خود دلسـتان گرفـت امـروز}}
{{ب|فــداى همــت مســت محبتــى كــز خــويش | سبك برآمـد و رطـل گـران گرفـت امـروز<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج4، ص231.</ref>}}
{{پایان شعر}}


جز یاد غنچه دهنت ای گل مراد ما را به سیر باغ و گلستان که می برد<ref>رجال اصفهان یا تذکره القبور، ص219؛ تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 86 و 87؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص227؛ مکارم الآثار، ج7، صص 2708 و 2709؛ تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی؛ یادداشت های محقّق گرامی آقای حمید خلیلیان؛ بدایع و نوادر، ص31؛ سخنوران نامی معاصر ایران، ج3، ص1917؛ دانشوران اصفهان: مخطوط؛ دانشنامه تخت فولاد، ج1، ص302؛ تذکره الشعراء (عارفچه) ، ص23.</ref><ref>'''[[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، [[اعلام اصفهان]]،''' ج4، ص231</ref><br />
<br />


==وفات==
==وفات==
در سال 1355ق [12 آبان 1312 مطابق سنگ مزار او] وفات یافت و در تخت فولاد [تکیه آغاباشی] مدفون شد.
وی در 12 آبان 1312 ش مطابق با ۱۳۵۵ق وفات یافت و در [[تکیه آغاباشی]] واقع در [[تخت فولاد]] مدفون شد.<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج1، صص 302-301.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
<references />
<references />


=='''منبع'''==
==منابع==
برگفته از کتاب: '''[[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، [[اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، 1386ش.'''
 
[[رده:تیرماه 1401]]
*لطفی، عليرضا (حامد اصفهانی)، تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، اصفهان، سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۹۰.
[[رده:کتاب اعلام اصفهان جلد چهارم]]
*[[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، سید مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
*مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج1، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.
 
[[رده:اعلام اصفهان،ج 4]]
[[رده:کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]]
[[رده:علمای قرن 14]]
[[رده:شعرای روحانی حوزه علمیه اصفهان]]
[[رده:واعظین]]
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۰۸:۳۵

سیّد عبدالرّسول شجره متخلّص به «بزمی» شاعر عارف ادیب و واعظ. در قرن چهاردهم هجری می زیست.

سیّد عبدالرّسول شجره(1285ق -1355ق) متخلّص به «بزمی» شاعر، عارف، ادیب و واعظ در قرن چهاردهم هجری است.


معرفی

سید عبدالرسول در سال 1285ق در اصفهان متولّد شد. وی فرزند حاج سیّد اسماعیل شجره[۱] و نبیره شجره ذاکر اصفهانی، از سادات محترم[۲] است. از فرزندان وی سید حسین شجره، شاعر، نویسنده و محقق است.

وی از غزل سرایان اصفهان و از اعضاء قدیمی و محترم انجمن ادبی شیدا بود و علاوه بر فضل و ادب در علم تجوید و قرائت به سبک مرحوم محمّدعاصم کاشانی مهارت داشت و در شناخت آثار هنری خصوصا نقاشی صاحب نظر بود.

مرحوم شجره خدمت آقا میرزا عباس صابرعلی پاقلعه ای ارادت داشت[۳] و از معاصرانش مرحوم میرزا حسن آتش، از شعرای بزرگ اصفهان بود که هر دو با هم رفاقت داشتند. بزمی مانند رفیقش، آتش در حق صائب اعتقادی عظیم داشت و در صدد اقتفای طرز وی نیز بود، اما مثل آتش از عهده برنمی آمد.[۴]

ميــرزا حسن خان جابرى انصارى، وى را چنـين معرفـى مى كند:

از سادات محترم خوش طبع و باذوق و شيرين سخن و يكى از غـزل سـرايان نامى انجمن كه شصت سال قبل بزم انجم را لاله و سمن بود و به استقبال كليم گفته:

تــا از كنــارم آن بــت نامهربــان گذشــت موج سرشگم از سر هفت آسمان گذشت[۵]


از اشعار اوست:

با یاد دوست سر به گریبان که می برد زین باغ برگ عیش به دامان که می برد
جز یاد غنچه دهنت ای گل مراد ما را به سیر باغ و گلستان که می برد[۶]


به مناسبت ميلاد باسعادت حضرت على(ع) چنين سروده است:[۷]

بيا كـه رونـق ديگـر جهـان گرفـت امـروز كه پرده از رخ خود دلسـتان گرفـت امـروز
فــداى همــت مســت محبتــى كــز خــويش سبك برآمـد و رطـل گـران گرفـت امـروز[۸]


وفات

وی در 12 آبان 1312 ش مطابق با ۱۳۵۵ق وفات یافت و در تکیه آغاباشی واقع در تخت فولاد مدفون شد.[۹]

پانویس

  1. مهدوی، تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص86.
  2. جابری انصاری، بدایع و نوادر، ص31.
  3. مهدوی، تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص86.
  4. همایی، دیوان طرب، ص 116.
  5. جابرى انصارى، بدايع و نوادر، ص۳۱.
  6. مهدوی، رجال اصفهان یا تذکره القبور، ص219؛ مهدوی، سیری در تاریخ تخت فولاد، ص227؛ معلم حبیب آبادی، مکارم الآثار، ج7، صص 2708 و 2709؛ مهدوی، تخت فولاد یادگار تاریخ: خطی؛ یادداشت های محقّق گرامی آقای حمید خلیلیان؛ برقعی، سخنوران نامی معاصر ایران، ج3، ص1917؛ عارفچه، تذکره الشعراء، ص23.
  7. لطفی، تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان، ص108.
  8. مهدوی، اعلام اصفهان، ج4، ص231.
  9. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج1، صص 302-301.

منابع

  • لطفی، عليرضا (حامد اصفهانی)، تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، اصفهان، سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۹۰.
  • مهدوی، سید مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج1، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.