این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
سید حسین شجره بزمی
این نوشتار نیازمند جعبهٔ اطلاعات است. ممکن است بخواهید با افزودن یک جعبهٔ اطلاعات، به استانداردسازی نمایش موضوع کمک کنید. |
این نوشتار نیازمند ویرایش فنی یا ادبی می باشد. |
این مقاله ممکن است در رده اشتباه قرار گرفته باشد یا متعلق به ردههای اضافی است. |
سیّد حسين شجره ( 1278ش-1361ش ) شاعر، ادیب و دانشمند متخلّص به بزمی، فرزند سيّد عبدالرسول شجره در اصفهان به دنيا آمد.
زندگی نامه
او در سال 1278ش و یا به نوشته سخنوران نامی معاصر در سال 1271ش متولّد شده است. اوايل عمر ساكن قهفرخ توابع چهارمحال بختیاری بود و تحصیلات ابتدایی خود را درآنجا گذرانده است. چندین سال در مدارس بـه آمـوزش و پـرورش كودكـان اشتغال داشت. سپس به اصفهان آمد و پس از مـدّتی بـه تهـران انتقـال يافـت و در دانشكده آمريكايی البرز به تحصيل و تدريس پرداخت و پس از اتمام دوره متوسطه وارد دانشكده حقوق شد و از آن دانشکده فارغ التّحصیل گردید و در دادگستری و سپس وزارت دارایی به کار پرداخت و در همين زمان به نوشتن مقاله در روزنامـه هـای ايـران وكيهـان پرداخـت. [۱]
وی ســپس در وزارت دارايـی مشــغول بــه خــدمت شــد و از صاحب منصبان وزارت دارايی گرديد. هنگامی كه در قهفرخ بود ناهيد تخلّص می كرد ولی با آمدنش به اصـفهان تخلّـص خـود را شـيوا انتخـاب كـرد .
مرحـوم مهـدوی می نويسد: «كم شعر می گفت ولی سنجيده و متين می گفت. در ادبيات بيشتر از علـوم ديگر اهتمام داشت.»
وی در سرودن شعر طبعی روان داشت. این اشعار از ابیات اوست:
زلف مشکین بر رخ سیمین پریشان کرده ای | آفتابی را به زیر ابر پنهان کرده ای | |
در هوای آتشین رُخسار خویش از هر طرف | ای بسا مرغ دل اندر سینه بریان کرده ای[۲] |
آثار
آثار زير نتيجه ی مطالعات اوست:
1 ـــ تحقيــق در احوال و رباعيــات خيــام
2 ـــ علــم معــاش
3 ـــ ترجمه شخصــيت مولــوی تالیف: نیکلسون
4 ـ رساله در تعبیر رؤیا و روانشناسی امروز
5 ـ مقدمه بـر جغرافيـای اقتصـادی
6 ــ کتاب و تجـارت عمومی
7 ـ راز كامروايی
8 ـ قوای روحی و آيين فرمانروايی
9 ـ همچنین «گلزار ایران» مجموعه مقالاتی درباره ادبیات پیش از اسلام تا قرن هفتم هجری که در روزنامه ایران و «در محفل انس» چه شنیدم» در روزنامه کیهان به طبع رسیده است.[۳]
وفات
وی در سال 1402 هجری قمری مطابق با 21 فروردين 1361 در تهران ديده ازجهان فرو بست و پس از انتقال به اصفهان در تكيه ی آغاباشـی واقع در تخت فولاد مـدفون گرديـد.[۴]
اشعار سنگ نوشته مزارش چنين است:
گر خاك شـود وجـود دانـا | و راسـت حيـات جـاودانی | |
ليكن به مثـل حيـات نـادان | رگ است به نـام زنـدگانی |
پانویس
- ↑ معلّم حبيب آبادی، مكارم الاثار، ج7 ، ص2708؛ اثرآفرينان، ج2 ، ص59.
- ↑ تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص295؛ سخنوران نامی معاصر ایران، ج3، ص1917؛ دائره المعارف دانش بشر، ص1205؛ مکارم الآثار، ج7، ص2709؛ مؤلّفین کتب چاپی، ج2، صص 760 و 761
- ↑ مهدوی، اعلام اصفهان، ج2، صص703-704
- ↑ لطفی ،تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان،ص358
منابع
- لطفی،علیرضا(حامد اصفهانی)، تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، پژوهش و تألیف ،اصفهان:سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1390.
- مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان،اصفهان، سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان،1386.