این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «حسین دیلمانی جیلانی لنبانی اصفهانی»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(رده نیازمند درج تصویر)
(ویرایش صفحه)
سطر ۱: سطر ۱:
'''آقا حسین جیلانی لنبانی''' ابن ملّا حسن بن علی بن مولی حسن فقیه دیلمانی جیلانی تنکابنی، عالم فاضل، حکیم محقق، فقیه مدقّق، عابد  وزاهد بود.
'''آقا حسین جیلانی لنبانی''' (1082ق - 1129ق) ابن [[حسن بن علی دیلمانی تنکابنی|ملّا حسن بن علی]] بن مولی حسن فقیه دیلمانی جیلانی تنکابنی، عالم فاضل، حکیم محقق، فقیه مدقّق، عابد  وزاهد بود.


== معرفی ==
==زندگی نامه==
آقا حسین در سال 1082ق متولّد شده و در اصفهان نزد جمعی از علماء خصوصاً علّامه ملّا [[محمدباقر مجلسی|محمّد باقر مجلسی]] تلمّذ نموده و در فقه، اصول، ادبیات، حدیث، منطق و حکمت مهارتی به سزا یافت. ملّا محمّد صادق تنکابنی در 4 جمادی الثانیّه 1123ق به او اجازه داده است.
آقا حسین در گیلان متولد شد و به همراه پدر خود از گیلان به اصفهان مهاجرت کرد. وی در محله لُنبان اصفهان ساکن بوده و به «لُنبانی» شهرت داشت و در مسجد لُنبان تدریس و اقامه جماعت می نموده است.


وی در محله لُنبان اصفهان ساکن بوده و به «لُنبانی» شهرت داشته و در مسجد لُنبان تدریس و اقامه جماعت می نموده است.
=== اساتید ===
در اصفهان نزد بزرگان تلمّذ نموده و در فقه، اصول، ادبیات، حدیث، منطق و حکمت مهارتی به سزا یافت. اساتید وی:


== آثار ==
[[آقا حسین خوانساری|آقا حسین خوانسارى]]
 
[[محمدباقر مجلسی|علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی]]
 
[[محمدصادق بن محمدتنکابنی|ملّا محمّد صادق تنکابنی]] در 4 جمادی الثانیّه 1123ق به او اجازه داده است.
 
=== سیره اخلاقی ===
شیخ عبدالنبى قزوینى او را چنین توصیف کرده است: «او فاضلی بلندمرتبه و عالمی ارجمند، و محققی توانا و دانشمندی جامع، در دریای فضل و دانش غوطه ور بوده، و در تمام علوم وارد و آگاه ولی در حکمت و فلسفه تحقیقاتش وسیعتر و در دیگر علوم نیکو در علوم عربی بهتر بود. استادم [[محمدصالح حسینی مازندرانی|سید امیر محمدصالح حسینی]](قدس الله روحه)در نزدش تحصیل علوم فقه و حدیث و عربیت نمود و از او تحقیقاتی و تدقیقاتی را نقل می نمود و بدو بسیار اعتماد می کرد و ثنایش می گفت. البته او را دیگران هم مدح می کردند و مشارالیه بالبنان در نزد همه علما بود و شهرتی مانند آفتاب در میانه روز پیدا کرد، البته این اشتهار بجا بوده، زیرا او را بواسطه تحقیق و قدرت تفکر همگان ستایش می نمودند».
 
سبط او [[سید محمدباقر خوانساری|علامه میرزا محمدباقر خوانساری]] مى نویسد: «او دائی جدم می باشد، او عالمی جامع و حکیمی بارع و مجتهدی فقیه و معتمدی نبیه و محدثی ادیب و متکلمی توانا بود. او را تألیفاتی است. از جمله شرح بزرگی بر صحیفه سجادیه، خوب و زیبادر بعضی از مصنفات جدم نوشته شده که دائی ام با پدرش از بلاد گیلان به اصفهان مهاجرت نمود و در محله لنبان اقامت نمود و در مسجدی که معروف است حضرت امام حسن مجتبی(ع) هنگام آمدنش به ایران در زمان خلافت خلیفه دوم در آن جا وارد شده بود، تدریس می نمود، و از او در دیگر مصنفاتش تجلیل و تعظیم می کرد».
 
محقق بزرگوار میرزا عبدالله افندی می نویسد:«با ما نزد مرحوم استاد مولی محمدباقر مجلسی تحصیل می نمود، و علوم فقه و کتابهای اخبار را نزد آن بزرگوار فرا گرفت، اکنون در بعضی از مدارس تدریس می نماید. فردی نیکو می باشد».<ref>افندی، ریاض العماء، ج1، ص184.</ref>
[[سید ابوالقاسم میرکبیر خوانساری|سید ابوالقاسم خوانسارى]] صاحب «مناهج المعارف» خواهرزاده  آقا حسین لنبانی بوده و بیشتر تحصیلات خود را نزد او انجام داده و تحقیقات او را در کتابهایش نقل و مورد دقت قرار داده است.
در «روضات الجنات»آمده که «و له من المصنفات: شرح کبیر علی الصحیفة السجادیة، حسن لطیف کتاب شرح مفاتیح المحدث القاشانی و حواشیه علی کتاب الذخیره للفاضل السبزواری و رساله فی الزیارات بالفارسیه، عندنا منه نسخه و غیر ذلک».<ref>روضاتی  ، روضات الجنات، ج 2 ،ص358.</ref>
 
علامه قزوینی می نویسد: «سید علیخان شارح صحیفه سجادیه در کتابش «ریاض السالکین» از او انتقاد کرده و فصلی درباره او می-نویسد. از اینکه قسمتی از شرح صحیفه را از او در کتاب خود آورده، و به خود نسبت داده از دانشمندان شنیدم که از او دفاع می نمایند، و می گویند او شأنش از این بالاتر است که نوشته دیگری را به خود نسبت دهد؛ زیرا خود دانشمند و محقق و از این کار مبراست. و از او شرحی بر کتاب «مفاتیح الصلاة» مشاهده نمودم».
==آثار==
کتب زیر از تألیفات اوست:
کتب زیر از تألیفات اوست:


سطر ۲۱: سطر ۳۸:
6. «شرح مفاتیح الشّرایع»
6. «شرح مفاتیح الشّرایع»


== وفات ==
7-مناسک حج<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج4، صص25-26.</ref>
 
==وفات==
وی سرانجام در 26 رمضان 1129ق وفات یافته و در قبرستان [[تخت فولاد]]، در جنوب مصلی مدفون شد.
وی سرانجام در 26 رمضان 1129ق وفات یافته و در قبرستان [[تخت فولاد]]، در جنوب مصلی مدفون شد.


آقا [[سید ابوالقاسم جعفر بن حسین موسوی اصفهانی خوانساری|سیّد ابوالقاسم جعفر خوانساری]] خواهرزاده او بوده و لذا یکی از نوادگان خوانساری یعنی میرزا [[سید محمدباقر خوانساری چهارسوقی|محمّد باقر چهارسوقی]] (صاحب روضات) وصیت کرد تا پس از وفات جنب مزار دایی جدّ خود به خاک سپرده شود و بعد از آن قبرستان به [[تکیه صاحب روضات]] معروف شد.<ref>ریاض العلماء، ج1، ص185؛ تتمیم امل الآمل، صص 122-120؛ روضات الجنات، ج2، ص358؛ فوائد الرّضویه، ج1، ص132؛ الکواکب المنتشره، صص 208 و 209؛ الذریعه، ج2، ص267 و ج6، صص94 و 86 و ج12، ص42 و ج15، ص70 و ج20، ص317 و ج14، ص76؛ رجال اصفهان یا تذکره القبور، صص 56 و 96؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص20؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 542 و 543؛ تلامذه المؤلفین، ج3، ص318؛ ریحانه الادب، ج57، ص137؛ علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص348؛ بزرگان تنکابن، ص222</ref><ref>مهدوی، اعلام اصفهان،ج2،ص656</ref>
آقا [[سید ابوالقاسم جعفر بن حسین موسوی اصفهانی خوانساری|سیّد ابوالقاسم جعفر خوانساری]] خواهرزاده او بوده و لذا یکی از نوادگان خوانساری یعنی میرزا [[سید محمدباقر خوانساری چهارسوقی|محمّد باقر چهارسوقی]] (صاحب روضات) وصیت کرد تا پس از وفات جنب مزار دایی جدّ خود به خاک سپرده شود و بعد از آن قبرستان به [[تکیه صاحب روضات]] معروف شد.<ref>قزوینی، تتمیم امل الآمل، صص 122-120؛ قمی ،  فوائد الرّضویه، ج1، ص132؛تهرانی، الکواکب المنتشره، صص 208 و 209؛تهرانی ،الذریعه، ج2، ص267 و ج6، صص94 و 86 و ج12، ص42 و ج15، ص70 و ج20، ص317 و ج14، ص76؛ مهدوی، رجال اصفهان یا تذکره القبور، صص 56 و 96؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص20؛ مهدوی ،دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 542 و 543؛ تلامذه المؤلفین، ج3، ص318؛ مدرس تبریزی، ریحانه الادب، ج57، ص137؛ دوانی ، علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص348؛ سمامی حایری،بزرگان تنکابن، ص222</ref><ref>مهدوی، اعلام اصفهان،ج2،ص656</ref><blockquote>به نوشته [[جلال‌الدین همایی|جلال الدین همائى]]  «قبرش در سابق سنگ مرمر سفید بسیار عالى داشته، که در اثر یخ بندان شکسته؛ اما صورت ظاهرش محفوظ بوده و در ساختمان بقعه خرد شده و قطعات آن به مرور از بین رفت. قبر فعلى را از گچ و آجر بسته اند و بالاى سرش چراغدان محرابى شکل عمودى ساخته اند که اطرافش همیشه مقدارى ریگ و مهر گِلى ریخته است، به مناسبت اعتقادى که عامه به او دارند. به نیت مطلبى ریگ و مهر گلى بدان مى گذارند، اگر به بدنة این چراغدان چسبید، آن را علامت برآمدن حاجت مى شمارند.  به هر حال قبر آقا حسین لنبانى مورد توجه اعالى و ادانى است و در اثر توجه و نذر و نیاز و قرائت فاتحه حکایات کرامت آمیز نقل مى کنند».<ref>همایی، تاریخ اصفهان مجلد ابنیه و عمارات  ،ص359.</ref></blockquote>


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
==منبع==
==منابع==
برگرفته از: [[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
 
*مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج4، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1394.
*برگرفته از: [[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
 
[[رده:اعلام اصفهان،ج۲]]
[[رده:اعلام اصفهان،ج۲]]
[[رده:نیازمند درج تصویر]]
[[رده:نیازمند درج تصویر]]
[[رده:مجتهدین]]
[[رده:ائمه جماعت]]

نسخهٔ ‏۱۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۱۵

آقا حسین جیلانی لنبانی (1082ق - 1129ق) ابن ملّا حسن بن علی بن مولی حسن فقیه دیلمانی جیلانی تنکابنی، عالم فاضل، حکیم محقق، فقیه مدقّق، عابد وزاهد بود.

زندگی نامه

آقا حسین در گیلان متولد شد و به همراه پدر خود از گیلان به اصفهان مهاجرت کرد. وی در محله لُنبان اصفهان ساکن بوده و به «لُنبانی» شهرت داشت و در مسجد لُنبان تدریس و اقامه جماعت می نموده است.

اساتید

در اصفهان نزد بزرگان تلمّذ نموده و در فقه، اصول، ادبیات، حدیث، منطق و حکمت مهارتی به سزا یافت. اساتید وی:

آقا حسین خوانسارى

علّامه ملّا محمّد باقر مجلسی

ملّا محمّد صادق تنکابنی در 4 جمادی الثانیّه 1123ق به او اجازه داده است.

سیره اخلاقی

شیخ عبدالنبى قزوینى او را چنین توصیف کرده است: «او فاضلی بلندمرتبه و عالمی ارجمند، و محققی توانا و دانشمندی جامع، در دریای فضل و دانش غوطه ور بوده، و در تمام علوم وارد و آگاه ولی در حکمت و فلسفه تحقیقاتش وسیعتر و در دیگر علوم نیکو در علوم عربی بهتر بود. استادم سید امیر محمدصالح حسینی(قدس الله روحه)در نزدش تحصیل علوم فقه و حدیث و عربیت نمود و از او تحقیقاتی و تدقیقاتی را نقل می نمود و بدو بسیار اعتماد می کرد و ثنایش می گفت. البته او را دیگران هم مدح می کردند و مشارالیه بالبنان در نزد همه علما بود و شهرتی مانند آفتاب در میانه روز پیدا کرد، البته این اشتهار بجا بوده، زیرا او را بواسطه تحقیق و قدرت تفکر همگان ستایش می نمودند».

سبط او علامه میرزا محمدباقر خوانساری مى نویسد: «او دائی جدم می باشد، او عالمی جامع و حکیمی بارع و مجتهدی فقیه و معتمدی نبیه و محدثی ادیب و متکلمی توانا بود. او را تألیفاتی است. از جمله شرح بزرگی بر صحیفه سجادیه، خوب و زیبادر بعضی از مصنفات جدم نوشته شده که دائی ام با پدرش از بلاد گیلان به اصفهان مهاجرت نمود و در محله لنبان اقامت نمود و در مسجدی که معروف است حضرت امام حسن مجتبی(ع) هنگام آمدنش به ایران در زمان خلافت خلیفه دوم در آن جا وارد شده بود، تدریس می نمود، و از او در دیگر مصنفاتش تجلیل و تعظیم می کرد».

محقق بزرگوار میرزا عبدالله افندی می نویسد:«با ما نزد مرحوم استاد مولی محمدباقر مجلسی تحصیل می نمود، و علوم فقه و کتابهای اخبار را نزد آن بزرگوار فرا گرفت، اکنون در بعضی از مدارس تدریس می نماید. فردی نیکو می باشد».[۱] سید ابوالقاسم خوانسارى صاحب «مناهج المعارف» خواهرزاده آقا حسین لنبانی بوده و بیشتر تحصیلات خود را نزد او انجام داده و تحقیقات او را در کتابهایش نقل و مورد دقت قرار داده است. در «روضات الجنات»آمده که «و له من المصنفات: شرح کبیر علی الصحیفة السجادیة، حسن لطیف کتاب شرح مفاتیح المحدث القاشانی و حواشیه علی کتاب الذخیره للفاضل السبزواری و رساله فی الزیارات بالفارسیه، عندنا منه نسخه و غیر ذلک».[۲]

علامه قزوینی می نویسد: «سید علیخان شارح صحیفه سجادیه در کتابش «ریاض السالکین» از او انتقاد کرده و فصلی درباره او می-نویسد. از اینکه قسمتی از شرح صحیفه را از او در کتاب خود آورده، و به خود نسبت داده از دانشمندان شنیدم که از او دفاع می نمایند، و می گویند او شأنش از این بالاتر است که نوشته دیگری را به خود نسبت دهد؛ زیرا خود دانشمند و محقق و از این کار مبراست. و از او شرحی بر کتاب «مفاتیح الصلاة» مشاهده نمودم».

آثار

کتب زیر از تألیفات اوست:

1. «حاشیه ذخیره المعاد» محقق سبزواری

2. «رساله در زیارات»

3. «رساله در زکات»

4. «رساله در وجوب عینی نماز جمعه»

5. «شرح صحیفه سجادیه»

6. «شرح مفاتیح الشّرایع»

7-مناسک حج[۳]

وفات

وی سرانجام در 26 رمضان 1129ق وفات یافته و در قبرستان تخت فولاد، در جنوب مصلی مدفون شد.

آقا سیّد ابوالقاسم جعفر خوانساری خواهرزاده او بوده و لذا یکی از نوادگان خوانساری یعنی میرزا محمّد باقر چهارسوقی (صاحب روضات) وصیت کرد تا پس از وفات جنب مزار دایی جدّ خود به خاک سپرده شود و بعد از آن قبرستان به تکیه صاحب روضات معروف شد.[۴][۵]

به نوشته جلال الدین همائى «قبرش در سابق سنگ مرمر سفید بسیار عالى داشته، که در اثر یخ بندان شکسته؛ اما صورت ظاهرش محفوظ بوده و در ساختمان بقعه خرد شده و قطعات آن به مرور از بین رفت. قبر فعلى را از گچ و آجر بسته اند و بالاى سرش چراغدان محرابى شکل عمودى ساخته اند که اطرافش همیشه مقدارى ریگ و مهر گِلى ریخته است، به مناسبت اعتقادى که عامه به او دارند. به نیت مطلبى ریگ و مهر گلى بدان مى گذارند، اگر به بدنة این چراغدان چسبید، آن را علامت برآمدن حاجت مى شمارند. به هر حال قبر آقا حسین لنبانى مورد توجه اعالى و ادانى است و در اثر توجه و نذر و نیاز و قرائت فاتحه حکایات کرامت آمیز نقل مى کنند».[۶]

پانویس

  1. افندی، ریاض العماء، ج1، ص184.
  2. روضاتی ، روضات الجنات، ج 2 ،ص358.
  3. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج4، صص25-26.
  4. قزوینی، تتمیم امل الآمل، صص 122-120؛ قمی ، فوائد الرّضویه، ج1، ص132؛تهرانی، الکواکب المنتشره، صص 208 و 209؛تهرانی ،الذریعه، ج2، ص267 و ج6، صص94 و 86 و ج12، ص42 و ج15، ص70 و ج20، ص317 و ج14، ص76؛ مهدوی، رجال اصفهان یا تذکره القبور، صص 56 و 96؛ زندگینامه علّامه مجلسی، ج2، ص20؛ مهدوی ،دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 542 و 543؛ تلامذه المؤلفین، ج3، ص318؛ مدرس تبریزی، ریحانه الادب، ج57، ص137؛ دوانی ، علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص348؛ سمامی حایری،بزرگان تنکابن، ص222
  5. مهدوی، اعلام اصفهان،ج2،ص656
  6. همایی، تاریخ اصفهان مجلد ابنیه و عمارات ،ص359.

منابع

  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج4، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1394.
  • برگرفته از: مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.